جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1257
تبیین انسان‌شناسی از منظر ملاهادی سبزواری و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
مهرنوش امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش بررسی انسان از دیدگاه ملا‌هادی سبز واری و دلالت‌های تربیتی آن می‌باشد که دیدگاه فلسفی عرفانی سبز واری در مورد انسان و دلالت‌های تربیتی آن در خصوص عناصر تعلیم و تربیت مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش که از جمله طرح‌های تحقیق کیفی به شمار میرود، بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت‌های تربیتی از فلسفه خاص شکل گرفت و با این دید گاه که بین فلسفه و تعلیم و تربیت رابطه وجود دارد به تبیین و استخراج دلالت‌های تربیتی از دیدگاه سبز واری درباره انسان پرداخته شد. در این مطالعه ضمن تبیین دید گاه سبزواری درباره انسان که شامل بررسی رابطه جسم و روح، قدمت یا حدوث نفس ناطقه، مراتب نفس، وحدت نفس و تشکیک وجود، تکامل نفس با حرکت جوهری و انسان کامل است، با تشریح مقوله‌های مطرح در این حوزه، ارائه تعلیم و تربیت مرتبط با این مباحث به صورت یک چهار چوب پیشنهادی در قالب مراحل، اهداف، اصول و روش‌ها و معلم و متعلم مورد بحث قرار گرفته است. نتایج حاصل از انجام پژوهش حاضر در بحث مراحل تعلیم و تربیت با توجه به مراتب نفس به تقسیم بندی مختلف انجامید. در بخش اهداف، مهمترین هدف غایی تعلیم و تربیت قرب الهی و فنافی الله است و اهداف واسطه ای در راستای این هدف غایی مورد بررسی قرار گرفته است. اصول تعلیم و تربیت بنا بر مبناهای فلسفی دید گاه سبز واری در باره انسان عبارتنداز‌: پرورش قوای حسی، پیوستگی و استمرار تعلیم و تربیت، تغییر و باز آفرینی، جامعیت، تناسب، توجه به تفاوت‌های فردی، تدریجی بودن تعلیم و تربیت و. . . روش‌های تعلیم و تربیت نیز مبتنی براین مبناها است که شامل روش‌های پرورش قوای حسی، تخیل و عقل بوده، به علاوه روش‌های تکمیلی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در بحث معلم و متعلم علاوه بر رابطه آنها ویژگی‌های این دو رکن اصلی تعلیم و تربیت تبیین شده است.
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
نقد مبانی فکری جریانهای شبه معنویت معاصر درایران
نویسنده:
صغری سلیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهاز جمله نیازهای غیر مادی بشر نیاز او به معنویات می‌باشدکه به تصریح آیات قرآن فطرت و سرشت انسان نهفته است، همواره او را به سوی بهره‌مندی از امور معنوی سوق می‌دهد. اما نیاز بشر به معنویات در هر زمان با توجه به شرایط آن زمان به شکلی خاص ظهور و بروز می‌یابد. امروزه این نیاز در میان تمام انسان‌ها به ویژه در میان مردمان غرب -که به واسطه مدرنیته میان آنان و دین جدایی افتاده- موجب شده که آنان حریص و عنان گسیخته به دنبال آیینی باشند که عطش فطری آنان را سیراب نماید، چرا که آنان ادیانی چون یهود و مسیح تحریف شده را قادر به فرونشاندن عطش فطری خود نمی‌بینند. در این میان سردمداران غرب برای جلوگیری از گرایش مردم به دین اسلام به اختراع شبه آیین‌های معنوی همت گمارده‌اند و تمام مبانی یک دین اعم از خداشناسی، انسان شناسی، راهنما شناسی و فرجام شناسی را مطابق با اهداف و سلیقه‌ی خود برای این شبه آیین‌ها طراحی نموده‌اند. از میان این شبه آیین‌ها برخی فعالیت گسترده‌تری دارند و در جای جای جهان شعبه‌هایی را جهت تبلیغ خود دایر نموده‌اند، که از جمله آنها می‌توان به اکنکار، یوگا، اشو، رام الله و پائولو اشاره کرد. جالب آنجاست که برخی از این شبه آیین‌ها داعیه دین بودن دارند؛ رهبران این آیین‌ها خود را با عنوان ‌ پیامبران مدرن معرفی می‌کنند و پیروی از خود را عامل سعادت و رستگاری می‌دانند و به تبلیغ نظام جدیدی از محاسبه اعمال و پاداش و جزا به نام کارما‌(تناسخ) اقدام نموده‌اند. اما با بررسی این شبه آیین‌ها مشخص می‌شود که آنان حتی توانایی خلق خدایی شبیه به خدای واقعی را ندارند چه برسد به نظام پیامبران و محاسبه اعمال و پیروی از آنها تنها گول زدن فطرت معنویت خواه و کنار گذاشتن عقل و وجدان است.
تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی
نویسنده:
محمود شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته ایم. ابتدا روند تحول فکری بوبر به سه دوره عرفانی، فلسفه تحقق بخشی و فلسفه گفتگویی تقسیم شده است. با بررسی و مقایسه مراحل سه گانه "عرفانی"، "فلسفه تحقق بخشی" و" فلسفه گفتگویی" در اندیشه بوبر به نظر می رسد که در مرحله" عرفانی" رابطه" من و تو" در تفکر بوبر ظاهرمی گردد. اما این رابطه غیر از آن رابطه ای است که بعداً در کتاب " من و تو" مطرح شده است و آن رابطه ای است که در آن طرفین با یکدیگر "وحدت" پیدا نمی کنند، بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی می مانند. اما در مرحله دومیعنی رابطه "من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" از رابطه " من و تو" ی مربوط به مرحله "عرفانی" متفاوت است زیرا رابطه "تحقق بخشی" نه در لحظه مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیاء، بلکه در"کلیت زندگی" تحقق پیدا می کند و از جهتی نیز با رابطه " من و تو"ی مربوط به مرحله "فلسفه گفتگویی" که در کتاب "من و تو" بیان می شود نیز متفاوت است. زیرا رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" مانند رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله" عرفانی" در قلمرو "ذهنیت" ، یعنی در"درون فرد" رخمی دهد و نه" بین انسان و دیگری" اما رابطه "من و تو"ی مبتنی برگفتگو در" بین" موجودی با موجود دیگر رخ می دهد.در نهایت این که با توجه به مبانی فلسفی ( وجود شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی) در اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی به عنوان هدف غایی، فراهم سازی فرصت برای انتخابی آزاد و اخلاقی ، خودآگاهی و شناخت هویت فردی، رشد و تکامل احساس مسئولیت اخلاقی، برقراری رابطه مطلوب و عبور از پوچ انگاری، به عنوان هدف واسطه ای تربیت اخلاقی از منظر بوبر اشاره شده است، مطابق با اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی، با تحقق اصل آزادی در اندیشه و عمل، با روش تربیتی زمینه سازی برای فعالیت های خود انگیخته، اصل تحقق خود با روش تربیتی تدریس مبتنی برگفتگوی اصیل، اصل مسئولیت پذیری باروش تربیتی مواجهه مداوم با خود، اصل تعامل موثر اجتماعی با روش تربیتی خود ارزیابی مبتنیبر تعامل، اصل تأثیر متقابل با روش تربیتی تأیید رفتار مطلوب، اصل بهبود موقعیت با روش تربیتی تمهیدی و روش تربیتی الهام گیری از شخصیت های برجسته امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی در اندیشه سهروردی و تأکید او بر نفس انسانبه عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی می توان قرب به حق را تحت عنوان هدف غایی تربیت اخلاقی و خودشناسی را به عنوان هدف واسطه ای از نظر سهروردی در نظر گرفت، مطابق با آثار سهروردی رسیدن به قرب الهی با تحقق اصل تفکر با روش تربیتی درون نگری ،اصل تهذیب نفس (تلطیف سر) با روش تربیتی ریاضت و دوری ار تعلقات دنیوی، اصل مداومت و محافظت بر عمل با روش تربیتی محاسبه نفس، اصل اعتدال با روش تربیتی ضد امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی و تربیت اخلاقی سهروردی، می توان گفت: پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی با ویژگی های اخلاقی نظیر آزاد منشی، احساس مسئولیت نسبت به انسان های دیگر و برقراری ارتباط همراه با تواضع از نقاط قوت تربیت اخلاقی بوبر می باشد. همچنین تأکید او بر آزادی انتخاب انسان در موقعیت های گوناگون، توجه به علایق و آزادی فردی و موقعیت های اخلاقی منعطف، تأکید بر انتخاب های اصیل و آگاهانه از دیگر نقاط قوت تربیت اخلاقی اوست. بدیهی است سهروردی، منبع تمام ارزشهای اخلاقی را خداوند متعال می داند. لذا با این حال دیدگاه بوبر در باب تربیت اخلاقی همان دیدگاه نسبیت گرایی اخلاقی است،. لذا مسئله نسبیت در اخلاق از دیدگاه سهروردی مردود است و در واقع طرح مسئله نسبیت در مباحث اخلاقی از منظر سهروردی مساوی با نفی اخلاق است، بنابراین عدم توجه به ارزشهای سنتی، تاکید صرف بر انتخاب شخصی در موقعیت های گوناگون، عدم ارائه معیارهای مطلق در تربیت اخلاقی، عدم ارائه الگوهای اخلاقیدر دستیابی انسان به کمال اخلاقی از نقاط ضعف تربیت اخلاقی مورد نظر بوبر می باشد.
عوامل تربیت از دیدگاه قرآن
نویسنده:
حبیب‌الله شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تربیت که به‌معنای شکوفا نمودن استعدادهای انسان به سمت کمال و ارزش‌ها، برای رسیدن به قرب الهی می‌باشد، یکی از اهداف اصلی انبیای الهی است. آیات قرآن کریم هم با توجه به نیاز انسان، اهتمام جدی در پرورش سالم و تربیت او دارد. عوامل تربیت، نقش پیش‌گیرانه، بازدارنده و هدایت‌گرانه دارند، و با توجه به جنبه‌های زیستی، اجتماعی، روانی و طبیعی انسان‌ها و هدف‌های او، نقش خود را ایفا می‌کنند. انسان واجد دو دسته از ویژگی‌ها می‌باشد؛ از یک‌سو، ماهیت دوگانه‌ای دارد که متشکل از روح و جسم است، و همچنین برخوردار از آزادی و اختیار، ظرفیت یادگیری و فطرت الهی می‌باشد که می‌تواند در سایه آن‌ها به مقام خلافت الهی برسد؛ و از سوی دیگر، واجد برخی از خصوصیات غیرارزشی مثل ضعیف بودن، ستمگری، نادانی، ناسپاسی، مال‌دوستی، حرص، طغیانگری، غفلت، ناامیدی، تنگ‌نظری، فخرفروشی و نفس اماره می‌باشد. با توجه به این ویژگی‌های دوگانه، انسان اختیار دارد تا به سمت کمال یا شقاوت حرکت کند. یکی از عوامل تربیتی انسان، محیط زندگی اوست، که متشکل از خانواده، دوستان و الگوهای مختلف می‌باشد. معاشرت با آنان بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی به‌طور مستقیم اثرگذار خواهد بود. ایمان نیز به‌معنای اعتقاد و باور درونی، با ایجاد هدف، آرامش خاطر و بهبود روابط اجتماعی، موجب هدایت و تربیت انسان می‌شود. یکی از مظاهر ایمان، عبادت خدا است که آثار تربیتی بسیاری همچون پرهیز از خودخواهی، مصونیت از گناه، تقویت روح و اراده و ایمان برای مواجهه با مشکلات را به‌همراه دارد. بشارت و انذار نیز عامل دیگری برای تربیت انسان است، که آمادگی بیشتر برای پیمودن راه، و جلوگیری از خطاها و اشتباهات را به‌همراه دارد. همچنین امتحان و ابتلا، از دیگر عوامل تربیتی است که با رشد و شکوفایی استعدادها، بازگشت به فطرت الهی، جداسازی مومن و کافر، تعقل و تفکر، خداشناسی، سنجش و کنترل امور به تربیت انسان کمک می‌کند.
شباهتهای هستی‌شناسی از دیدگاه قرآن و انجیل و پیامدهای آن برای تربیت شهروند جهانی
نویسنده:
منصوره ماهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هستی شناسی شاخه ای از فلسفه ی متافیزیک است که پایه ی همه ی مکاتب الهی و غیر الهی بر آن بنا شده است. هدف این پژوهش مطالعه ی اشتراکات بین هستی شناسی در قرآن و انجیل و همچنین پیامدهای تربیتی این اشتراکات در تربیت شهروند جهانی می باشد. پژوهشگر این اشتراکات را با مراجعه به منابع اصلی(قرآن و انجیل ) و منابع کتابخانه ای ،از طریقتفسیرِ عنصر متن و زمینه و با تحلیل کیفی و عقلیاستنتاج نموده است. نتایج این مطالعه نشان داد که شباهتهای اساسی بین هستی شناسی قرآن و انجیل در حوزه هایی همچون جهان نظام دار ، ایمان (اعتقاد به وجود خدای واحد) و منزلت انسانی است. یافته ها همچنین حکایت از آن دارد که پیامد این اشتراکات تربیت شهروند جهانی و ایجاد "امت واحده " است . این شهروندانِ جهانیِ تربیت شده (امت واحده ) با پیروی از اصولی که حاصل از مبانی دینی مشترکی همچون توحید در جنبه ی خداشناختی ،حفظ نظم در طبیعت از لحاظ جهان شناختی و برابری انسانها در حوزه ی انسان شناختی و با پرورش انسانهای معنوی(موحد) سبب استفاده ی بهینه از طبیعت و گسترش عدالت اجتماعیمی شوند .
اخلاق حاکمان و شهریان در مدینه فاضله افلاطون و فارابی
نویسنده:
حکیمه دست رنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تاریخ فلسفه اخلاق قدمتی به دیرینگی اندیشه‌بشریت دارد و تأثیر اندیشه‌های فلاسفه بزرگی چون افلاطون حکیم، از متقدمان فلسفه یونان و فارابی، حکیم مسلمان قرن سوم و چهارم هجری در عالم اسلامی، در تاریخ فلسفه مورد اتفاق و اذعان جمهور اهل اندیشه است. افلاطون و فارابی، هر دو آراء‌اخلاقی‌شان را در ضمن ترسیم مدینه فاضله طرح کرده‌اند. آنان درصدد تعریف فضیلت و سعادت و اخلاق فضیلت‌مندانه برآمده‌اند. در نزد این دو فیلسوف برای تحقق اخلاق فاضله، جامعه و فرد ارتباطی متقابل با هم دارند. به این معنا که اخلاق فاضله فردی تحقق نمی‌یابد مگر در بستر جامعه فاضله و مدینه فاضله قوام و دوام نمی‌یابد مگر با تکیه بر حاکمان و شهریان متخلق به اخلاق فاضله. به همین سبب، در این پایان‌نامه، پس از ذکر شرح احوال و آثار و شخصیت علمی دو فیلسوف به مباحث جهان‌بینی و فلسفه اخلاق و موضوعات مرتبط با آن همچون جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و ارتباط میان اخلاق و سیاست از دیدگاه افلاطون و فارابی پرداخته شده است. علاوه بر این،‌اخلاق حاکمان و شهریان با مراجعه به آثار این دو متفکر دسته‌بندی و تدوین گردیده است. شایان ذکر است که هر دو فیلسوف با توجه به اینکه حکیم‌حاکم یا فیلسوف‌شاه را رکن اصلی مدینه فاضله می‌دانند، بیشتر به اخلاق حاکمان پرداخته‌اند اما در این تحقیق، علاوه بر اخلاق حاکمان، ویژگی‌های اخلاقی شهریان نیز از لابه‌لای آثار به روش تحلیل محتوا استخراج و دسته‌بندی و مدون گشته است.علاوه بر این،‌در این تحقیق میزان تأثیرپذیری فارابی از افلاطون و تلاش او برای شکل دادن به فلسفه اخلاقی با رنگ و بوی فرهنگ اسلامی که او را از حکیم یونانی متمایز می‌سازد، بررسی شده است.
ساحات وجودی انسان در فلسفه صدرایی
نویسنده:
رضا درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله بنا داریم که از دریچه فلسفة ملاصدرا نگاهی به ساحات وجودی انسان بیاندازیم. بنابر نظر ملاصدرا اولا انسان چند ساحت دارد و ثانیا این ساحات همگی به وجود انسان بر می گردند. معرفت نفس در فلسفه ملاصدرا نقش کلیدی و محوری دارد بطوری که سعادت و شقاوت انسان را با توجه به آن مطرح می کند. از آنجا که بنظر ملاصدرا انسان عصاره تمام هستی است شناخت انسان نسبت به خودش او را به تمام هستی آگاه و وی را در رسیدن به مقصود نهایی کمک می کند.بنابر فلسفه صدرایی حل مشکلات انسان در گرو آگاهی انسان به چند ساحتی بودنش و درک درست او نسبت به چگونگی ارتباط آن ساحات نسبت به هم و عمل بر مقتضای آن آگاهی است به نظر ملاصدرا اگر مشکلاتی گریبان انسان امروزی را گرفته به غفلت او نسبت به حقیقت خود و عمل نکردن به مقتضای آن بر می گردد توصیه ملاصدرا به انسان امروزی می تواند این باشد که به حقیقت ذاتش متذکر شود و طبق آن عمل کند. در هر تحقیق شرط است که بگذاریم خود اثر به سخن بیاید پس سعی ما این بوده که به آثار ملاصدرا رجوع کنیم و بگذاریم خود به سخن بیایند و ما را راهنمایی کنند.
نظریه فطرت و بازتاب های آن در حوزه اخلاق و سیاست
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه فطرت موضوعی انسان شناختی است و از سابقه دیرینی برخوردار است. این موضوع در طول تاریخ توسط اندیشمندان غربی و اسلامی با صراحت و یا به صورت ارتکازی مورد توجه قرار گرفته است و پیرامون آن نفیاً و اثباتاً بحث شده است. این نظریه دارای ابعاد گوناگونی است و از منظرهای مختلف می‌تواند بررسی شود. آنچه در این پژوهش مورد توجه بوده و به تبیین آن پرداخته شده است، بررسی موضوع از دو منظر بوده است یکی بررسی و تحلیل خودِ نظریه فطرت و چیستی و گستره آن و طرح دیدگاههای موافق و مخالف در مورد آن است. و در بخش دیگرِ پژوهش، با فرض اثبات و پذیرش نظریه فطرت، نگاه کاربردی به آن شده و بازتاب آن در دو علم اخلاق و سیاست بررسی شده است. برای دست یابی به این منظور ابتدا به تحقیق در بازتابهای آن در حوزه اخلاق پرداخته شده و بازتاب نظریه فطرت در دو بخش مبانی واصول و مکاتب اخلاقی بررسی شده است. در مبانی واصول ثابت شده که نظریه فطرت می‌تواند واقع گرائی ومعرفت گرائی اخلاقی را تقویت کرده و نیز موجب به اثبات رساندن مطلق گرائی در اخلاق شود. همچنین ثابت شده که یکی از بازتابهای نظریه فطرت می‌تواند فراگیری وجهانی شدن آموزه‌های اخلاقی باشد و یکی دیگر از بازتابها در اصول ومبانی این است که نظریه فطرت مبنائی برای توجیه بهتر اخلاق دینی است. در بخش مکاتب اخلاقی نیز به بررسی بازتاب نظریه فطرت در مکاتب اخلاقی فضیلت گرا ، وظیفه گرا، سودگرا ودیدگاه اخلاقی جمع گرا پرداخته شده و حاصل این بررسی این شده است که در مکتب فضیلت گرائی اعم از فضیلت گرایان غربی و اسلامی، از بررسی آثارشان این نتیجه به دست آمده است که این نظریه به وضوح در شکل گیری مکتب اخلاقی آنها مؤثر بوده است. و اندیشمندان فضیلت گرای غربِ قبل از عصر مدرن چون افلاطون و ارسطو و نیز متفکران فضیلت گرای قرن بیستم همچون آیرس مرداک، السدیر مک اینتایر و پینکا فس و ... متأثر از این نظریه آراء اخلاقی خود را مطرح کرده اند. همچنین در مکاتب اخلاقی دیگر نشانه و ادله فراوانی مبنی بر حضور نظریه فطرت در آثار اخلاقی آنها مشاهده و به اثبات رسیده است. در آثار اندیشمندان اسلامی نیز که عموماً فضیلت گرا و یا جمع گرا هستند بحث فطرت به صراحت و قطعیت بیشتری مطرح شده است به گونه ای که ثابت شده، بزرگانی چون حضرت امام و آقای مصباح یزدیو ... پایه مباحث اخلاقی خود را بر اساس این نظریه بنا کرده اند.در بخش دیگراین پژوهش بازتاب نظریه فطرت در حوزه سیاست بررسی شده است و ضمن اذعان به این نکته که قلمرو مباحث سیاسی بس گسترده وطرح بحث فطرت در همۀ زمینه‌ها امکان پذیر است، بازتاب نظریه فطرت در حوزۀ فلسفۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در دو بخش مبانی و مسائل فلسفه سیاسی بازتاب نظریه فطرت بررسی شده است. در حوزۀ مبانی، از میان مبانی گوناگون، به مبانی معرفت شناسی وانسان شناسی پرداخته شده است ودر بحث مسائل، بازتاب نظریۀ فطرت در مسئلۀ آزادی، مساوات، غایت گرائی در سیاست و نیز مسئله کارکرد دولت بررسی شده است
مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تاکید بر دیدگاه حکمت مشاء
نویسنده:
علیرضا حاج‌حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر به موضوع «مبانی فلسفی وحی در فلسفه اسلامی با تأکید بر دیدگاه حکمت مشاء» اختصاص یافته است. از آنجا که وحی به‏عنوان حلقه‏ی اتصال عالم الوهی با دنیای زمینی قلمداد می‏شود جایگاه ویژه‏ای را در پژوهش‏های دینی به خود اختصاص داده است. در میان پژوهشگران این حوزه‏ی معرفتی شاهد حضور برخی از فلاسفه‏ی مسلمان نیز هستیم که در پیشاپیش ایشان فلاسفه‏ی مشائی قرار دارند. از میان حکمای مشائی مورد بررسی در این نوشتار برخی صرفاً به ارائه‏ی بخشی از مبانی فلسفی وحی پرداختند بدون اینکه مسأله‏ی وحی را بر آن بنا نمایند، بعضی به تبیین حقیقت وحی بر اساس مبانی فلسفی مورد پذیرش خود همت گماشتند و عده‏ای نیز همان تبیین‏های ارائه شده را دنبال نمودند یا تبیینی ارائه نکردند. با صرف نظر از نتایجی که فیلسوفان مشائی در این عرصه کسب نموده‏اند نمی‏توان از تأثیر این تلاش در قبال هجمه‏ی منکرین وحی و نیز اینکه مدت‏ها فکر دانشمندان اسلامی را به خود مشغول داشت و هم اکنون نیز بخشی از پژوهش‏های اسلامی را به خود اختصاص داده است چشم پوشید. آنچه در این اثر خواهید خواند تحقیقی است حتی‏الامکان جامع در نظریات حکیمان مسلمان مشائی پیرامون موضوع وحی. در این تحقیق سعی بر آن است تا دیدگاه حکمای مشائی از کندی تا میرداماد را در رابطه با این موضوع تبیین نماییم و با مقایسه‏ا‏ی مختصر میان آرای مهم ایشان خواهیم یافت که نظر حکمای شاخص مشائی در بیان وجه مشخصه‏ی وحی نبوی یک‏دست نیست بلکه برخی کمال قوه‏ی متخیله‏ی نبی را وجه تمایز وی با دیگران دانسته‏اند و گروهی کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی و رسیدن به عقل قدسی را نیز ضمیمه کرده‏اند و برخی دیگر فقط بر کمال قوه‏ی عاقله‏ی نبی اصرار ورزیده‏اند و نقشی برای قوه‏ی متخیله در این باب قایل نشده‏اند.
  • تعداد رکورد ها : 1257