جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 276
نقش دین در اخلاق
نویسنده:
غلام حیدر کوشا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در پی پژوهش کارکردهای دین در حیطه یکی از مسایل بنیادین در زندگی انسان است. مساله ای که هم پایه اصیل حکمت است و هم رکن اساسی معیشت. نقش دین در عرصه حقایق و مفاهیم اخلاقی به صورت های متفاوتی مطرح شده است. هستی بخشی اخلاقی بر مبنای نظریه اراده گروی الهی بر این باور استوار است که حقایق اخلاقی وجودی غیر از اراده و یا تصویب و تقبیح الهی ندارد این دیدگاه علی رغم نسبیت اخلاق و توجیه ناپذیری رفتار متدینان بر مبنای آن با ادبیات دینی سازگار نیست زیرا در ادبیات دینی مفاهیم اخلاقی واقعی (غیراعتباری) و پیشینی شمرده شده است. از سویی اراده گروی میان گزاره های دینی نیز ناهمخوانی ایجاد می کند. دومین نقش دین در حوزه مفاهیم اخلاقی تعریف دینی مفاهیم اخلاقی است با وسعت نظر در تعریف. تعریف توسعه قلمرو آن به گونه ای که تعریف به لوازم ذات را نیز شامل شود. می توان مدعی شد که با توجه به کاربرد مفاهیم اخلاقی به کار رفته در منابع دینی تعریف مفاهیم اخلاقی کاملا در وسع دین است بر طبق کاربرد مفاهیم اخلاقی در منابع دینی خیر و خوبی چیزهای اند که رضایت خداوند را فراهم سازد. نقش جزئی دین در باب معرفت اخلاقی قابلطرح است. نقش های معرفتی دین در اخلاق به چند صورت قابل اثبات است اول این که وقتی خوبی و بدی بر محور تناسب افعال اختیازی انسان با اهداف شکل می گیرد بیان احکام حاکی از خوبی و بدی در صورتی برای انسان میسر است که عقل انسان بتواند هم ساز و کار رفتار انسان و هم اهداف را درک نماید. لیکن چنین کاری در توان عقل انسان نیست. یکی دیگر از نقش های دین در اخلاق توجیه و ارایه معیار و همچنین جاودانگی اخلاق است. دین مقدمات قیاس توجیهی اخلاق را ارایه نموده و با آموزه های خود رفتار اخلاقی را توجیه پذیر می سازد. خدای ادیان به عنوان ناظر آرمانی در اخلاق نیز نقش توجیهی دین را محرز می سازد. همچنین دین رضایت و قرب خداوند را معیار دینی اخلاق ذکر نموده و جاودانگی اخلاق را با بیانهای ماندگار خود و آثار و نتایج اخروی رفتار قابل دفاع می سازد. انگیزش و ضمانت اجرای دینی یکی دیگر از عرصه های نقش دین در اخلاق است. اعتقاد به خداوند و قیامت و حسابرسی هم در ایجاد انگیزه و هم در بقا و تقویت آن موثر است. همچنین با توجه به اجتناب ناپذیری غرایز مختلف در انسان و با توجه به تاثیرپذیری بیشتر انسانها از بازدارنده های غیررسمی اعتقاد به موجود آگاه عالم و قادر مطلق یعنی خداوند بهترین ضمانت اجرایی ممکن در اخلاق خواهد بود.
تحلیل و تبیین اندیشه‌های انسان‌شناسی ابن‌عربی و دلالت‌های تربیتی آن
نویسنده:
محبوبه جمشیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش مطالعه انسان از دیدگاه ابن عربی و بازشناسی دلالت‌های آن برای تعلیم و تربیت است.این پژوهش که از جمله طرح‌های تحقیق کیفی است، و بر اساس نگرش اسمیت مبنی بر استنتاج دلالت‌های تربیتی از دیدگاهی خاص شکل یافته است. یعنی انسان‌شناسی ابن عربی شکل گرفته است. در این مطالعه ضمن تبیین دیدگاه انسان‌شناسی ابن عربی، با تشریح مقوله‌های مطرح در حوزه نگرش انسان‌ کامل مدنظر وی، ارائه تعلیم و تربیت عرفانی به صورت یک نظام پیشنهادی در قالب اهداف، اصول، معلم و متعلم، مورد بحث قرار گرفته است. نتایج تحقیق در زمینه اهداف، شامل سطوح مختلف اهداف واسطه‌ای و اهداف غایی، می‌شود. اصول شامل خدامحوری، عبودیت، متربی‌محوری (توجه به تفاوت‌های فردی، تدریجی بودن تربیت)، توجه به فردیت، تقدم اصلاح خود بر دیگران، توجه به آزادی فرد می‌باشد. در بحث معلم ومتعلم نیز ویژ گیهای این دو رکن اصلی تربیت، تبیین شده است.
انسان تربیت شده در نهج‌البلاغه
نویسنده:
فاطمه بیان مهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از این پژوهش تعیین ویژگی‌های انسان تربیت شده در نهج‌البلاغه با روش توصیفی- تحلیلی است. چارچوب نظری که مبنای این کار قرار گرفته است انسان را برآمده از رابطه‌هایی می‌داند که فرد با خدا، خود و دیگران برقرار می‌کند. بر این اساس هستی‌شناسی خداباورانه، انسان‌شناسی خداباورانه و خود‌شناسی خداباورانه مورد بحث قرار می‌گیرند. هستی شناسی خداباورانه به این معناست که نظام هستی و همه‌ی موجودات آن، مخلوق خداوند هستند و رحمت و لطف بیکران او، شامل همه‌ی موجودات می‌شود. رابطه خدا با مخلوقاتش به گونه‌ای است که آنی هم از آنها غافل نیست و بی‌عنایت او هیچ موجودی قادر به ادامه حیات نمی‌باشد. بر اساس انسان‌شناسی خداباورانه شناخت درست انسان در پرتو اعتقاد به وجود خداوند امکان‌پذیر است. خودشناسی خداباورانه نیز شناخت خود را در پرتو اعتقاد به وجود خداوند و نوع رابطه‌ای که میان آن دو برقرار است می‌داند. در این چارچوب با رجوع به نهج‌البلاغه و سخنان علی (ع) به معرفی انسان تربیت شده پرداخته شد. اولین ویژگی انسان تربیت شده داشتن نگاه توحیدی است. سایر ویژگیها شامل موارد ذیل می‌باشد: هدفداری، اجتماعی بودن، متعهد و مسوول بودن، متفکر و معقول بودن دارای تقوای الهی بودن، مالکیت بر خویشتن، پرهیز از خود‌پسندی، عدل و حق‌گرایی، متهم کردن نفس، بیمناک بودن از ستایش دیگران، کرامت نفس، گوش سپردن به دانش، مقدم داشتن اطاعت خداوندی بر همه چیز، بلند همت بودن، دارای خوف و رجاء بودن و.... می باشد
انسان‌شناسی در مرصاد العباد و تمهیدات
نویسنده:
مریم عابدین خان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی تطبیقی آرای تربیت اخلاقی مطهری و نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس
نویسنده:
حسن‎آقا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اخلاق از مسائل مهم در زندگی بشر است. همه فلاسفه و مربیان از گذشته تا به امروز به مسئله اخلاق به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر پرداخته اند و هر یک در نظریه های خود به تعبیر و تفسیر اخلاق، رابطه اخلاق با زندگی بشر، وجدان اخلاقی و یا مطلق و نسبی بودن قضایای اخلاقی اشاره کرده اند.در تحقیق حاضر موضوع تربیت اخلاقی از دیدگاه دو متفکر نامدار، مرتضی مطهری و یورگن هابرماس بررسی می شود. در یک دیدگاه نظریه ای از اخلاق تبین شده است که اخلاق را با دین و وجدان درونی انسان ها عجین شده می داند. مطهری به عنوان اندیشمند مسلمان برای اخلاق چنین نظریه ای ارائه کرده است. بر طبق این دیدگاه انسان ها از هویتی برخور دارند که خداوند در درون آنها از روح خود دمیده است و در مفهوم اخلاق نوعی قداست وجود دارد.چنین نظریه ای در باره اخلاق، بعضی دلالت ها را برای تربیت اخلاقی به دنبال دارد که بیشتر تبیین کننده رویکرد اخلاق و تربیت اسلامی با اهداف، اصول و تنظیم محتوای آموزشی اسلامی است. اما با این حال، عدم توجه به اخلاق خادم، عادات فعلی، و مونولوگ بودن بعضی از دیدگاه های وی، از جمله انتقادات وارد بر آراء تربیت اخلاقی مطهری است.در دیدگاه دوم نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس فیلسوف معاصر نئومارکسیسم همراه با دلالت های آن در تربیت اخلاقی و چگونگی کاربست این نظریه در تعلیم و تربیت، بررسی می شود. بر خلاف نظریه مطهری، هابرماس اخلاق را فاقد بنیاد دینی و متافیزیک می داند. به نظر هابرماس، اخلاقیات ریشه در شناخت، گفتمان و در نهایت اجماع انسان ها دارد نه در فطرت آنها. از نظر وی دستورات الهی اعمال اخلاقی ما انسان ها را هدایت نمی کند. بلکه آنها بر اساس زیست جهان با استدلال و تفاهم افراد به وجود می آیند. چنین دیدگاهی اهداف و اصول خاصی را جهت کاربست تربیت اخلاقی ارائه می دهد که از جمله تدارک برنامه های درسی متنوع و قابل انعطاف در برنامه ریزی تربیت اخلاقی است. دیدگاه هابرماس از سوی اندیشمندان مختلف به خصوص پست مدرن ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. عدم تعریف عدالت، نبود اختیار در انسان و هم رتبه بودن معلم و دانش آموز از جمله انتقادهای وارد بر نظریه اخلاق گفتمانی هابرماس است.از آنجاکه مطهری و هابرماس هر دو از اندیشمندان معاصر محسوب می‌شوند که، مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم را مورد مطالعه و نقد قرارداده‌‌اند. و علاوه بر آن دیدگاه‌های مختلف فرق اسلامی از طریق مطهری و دیدگاه‌های اندیشمندان نسل اول مکتب فرانکفورت بوسیله هابرماس مورد تجزیه و تحلیل و بازسازی قرار گرفته است، فلذا هر دو شخصیت منتقد به حساب می آیند و در مقوله های مانند عدالت و آزادی و اکتسابی بودن اخلاق مشابهت های وجود دارد.جهت وصول به اهداف تحقیق؛ مبانی فلسفی، اخلاقی، رویکردها، اصول، اهداف، تشابهات و تفاوت‌ دیدگاه‌های دو اندیشمند فوق در تربیت اخلاقی و چگونگی کار بست این دیدگاه ها در تعلیم و تربیت، به روش پژوش تحلیلی که به طریق کتابخانه‌ای با استفاده از فیش برداری از اسناد اصلی، مدارک و منابع گردآوری گردیده است، پس از تجزیه و تحلیل، نتیجه‌گیری به عمل آمده است. تحقیق در پایان با ارائه پیشنهادات و طرح محدودیت‌های پژوهش به پایان رسیده است.
طراحی یک عبادتگاه
نویسنده:
بنفشه کهلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به تغییرات روزافزون زندگی اجتماعی و فردی، بشر نیازمند به بازنگری از خود و محیط پیرامونش است، این تغییرات او را وامی‌دارد تا بیش از پیش در پی معنویت و غور در خویشتن خویش باشد،تا بتواند به تعریفی درست و درکی کامل از خود و زندگی دست یابد، با توجه به فردگرایی و تکثر فردی اجتماعات بشری در طراحی و مهندسی شهری نیازمند تولید فضاها و مکان‌هایی کاملاً شخصی خواهیم بود، تا فرد بتواند فارغ از زندگی پرشتاب الکترونیکی و محیط مجازی که او را دربرگرفته، درنگ کرده تا بتواند تصویری دقیق از واقعیت خود دریابد. این پایان نامه تلاش دارد به تبیین چیستی این فضا و خلق آن راه یابد، «فضایی برای ارتباط معنوی بشر امروز با خویشتن و جهان پیرامون» .در این راه ما ناگزیر به بررسی انسان شناسی و هستی شناسی از منظر فلسفه غرب از پیش از سقراط تا پدیدارشناسان ، خاور دور و ایران بودیم تا بتوانیم به درک درستی از چیستی ارتباط وارتباط انسان با خویش و جهان پیرامونش دست یابیم. و چنین یافتیم که مهمترین مسأله این است که انسان بداند کیست. توجّه به کیستی خود، توجّه به درک خواسته‌ها، نیازمندیها و فقر وجودی خود است. در این پایان نامه سعی شده است با توجه به نیاز خاص بشر امروز برای ارتباط با خویشتن خویش و محیط پیرامون آنچنان که ذکر شد فضایی ساخته شود. مکانی برای گردیدن ، شدن ، و رستن .درنگ گاهی اشراقی کهفضایی برای یک گفتمان است ،‌گفتمانی دیالکتیکی بین انسان با خویشتن خویش و جهان پیرامونش
جایگاه انسان درنظام هستی درنگرش حکیم سبزواری ،علّامه طباطبایی ، سیدجلال الدین آشتیانی
نویسنده:
مریم میرزاپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیین جایگاه انسان در نظام خلقت به لحاظ نظری و عملی اهمیّت بسزایی دارد . با توجّه به جایگاه ویژه حکمت متعالیه در میان مکاتب مختلف فلسفی در جهان اسلام، در این پژوهش به بررسی این موضوع از دیدگاه حکیم ملاهادی سبزواری، علّامه طباطبایی و استاد سید جلال الدین آشتیانی به عنوان شارحان حکمت صدرا پرداخته می‌شود . از آنجا که انسان به واسطه داشتن دو بعد مادّی و غیر مادّی و دارا بودن مقام خلافت الهی و کرامت ذاتی از سایر موجودات متمایز است، تعیین جایگاه او در مراتب عالم منوط به شناخت ابعاد وجودی و استعدادهای بالقوّه و هدف از خلقت اوست . ارتباط اصل حرکت جوهری با «جسمانیّ? الحدوث و روحانیّ? البقاء» بودن نفس به عنوان نوآوری‌های حکمت صدرا در این پژوهش مورد توجّه واقع شده است .زیرا بر اساس اصل حرکت جوهری نفس انسان مراتب کمال را در سیر صعودی باید هماهنگ با مراتب در سیر نزولی طی کند . به علاوه نفس در اثر این حرکت از حالت جسمانیّت ابتدایی خود خارج شده و به تجرّد و بقاء روحانی می‌رسد، و این از مهمترین شاهکارهای حکمت متعالیه است . بر اساس دیدگاه این سه شارح حکمت صدرائی انسان به لحاظ ذات و به واسطه فطرت الهی می تواند به کمال برسد و در این راه حدّ یقف ندارد . همچنین در تأثیر علم و عمل و مراتب آن در ایجاد ملکات نفسانی و رسیدن به سعادت حقیقی نظرات دقیق و عملی مطرح نموده‌اند ..
انسان‌شناسی از منظر سهروردی
نویسنده:
علیرضا مرادی گروسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان‌شناسی سهروردی رابطه عمیقی با هستی‌شناسی وی دارد بنابراین:اولاً:سهروردی عالم را فیض الهی می‌داند و مبدأ فیضان موجودات را علم اومعرفی می‌کند.خدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند که به عنوان جانشین خدا در زمین مطرح شده‌است. پس بایددر راه تهذیب نفس خود بکوشد و در راه سیر وسلوک گام بردارد تا از اشراق نورالانوار برخوردار گردد.وی شناخت انسان را مقدمه‌ی شناخت نورالانوار می‌داند.ثالثاً:معتقد است در مرکز هر نفس یک نور اسفهبدی وجود دارد که فعالیت‌های او را رهبری می‌کند و همه انواع بشری روهم رفته تحت رهبری جبرئیل قرار دارند که رب‌النوع انسانی نامیده می‌شود.رابعاً: نفس وتهذیب آن را شرط لازم در شناخت شهودی نور الانوار و رستگاری می دخدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی اند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی رابطه نفس و بدن را یک امر اضافی و ضعیف‌ترین امر قلمداد کرده و می‌گوید: با مرگ و فساد بدن، تنها رابطه مزبور از بین می‌رود، امّا خود نفس برای همیشه باقی است.
سیالیت وجود آدمی از منظر کی‌یرکگور و ملاصدرا
نویسنده:
مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک، دو متفکر بزرگ عالم غرب و اسلام، يعني کرکگور و ملاصدرا، توجه خاصي به بحث سيلان انسان و حرکت او به سوي تحصيل ماهيت خويش داشته اند که در تاريخ تفکر کم سابقه به نظر مي‌رسد. کرکگور که خود،‌ بنيان‌گذار اگزيستانسياليسم نيز به شمار مي‌رود، انسان را داراي وجودي سيال مي‌داند که مي‌تواند از پايين‌ترين مراحل وجودي خويش به بالاترين مراحل آن صعود کند. این موجود، در هر لحظه، تعالی می‌جوید و از آنچه در آن لحظه است، پای خود را فراتر می‌گذارد. کرکگور معتقد است که انسان، آن موجودی است که عمل می‌کند. بنابراین، انسان دائماً ماهیتش تغییر می‌کند. درواقع، کرکگور به شدت از مقولات جوهری و ایستا دربارة انسان پرهیز می‌کند و بر اين نکته تأکيد مي‌کند که انسان، موجودی است که خود را در مرحلة عمل می‌سازد. در اين تفکر انسان به‌واسطة عمل اختیار، امکانات وجودی خویش را به منصۀ ظهور می‌رساند.آدمی نهایتاً، آن‌چه واقعاً انتخاب می‌کند، می‌شود.بنابراین، آدمی هیچ‌گاه موجودِ قطعی و تعیین شده‌ای نیست؛ بلکه همیشه آن چیزی است که باید تعیین شود. من باید تعیین کنم که آیا خودِ خویش هستم؟در تفکر ملاصدرا نيز انسان بر اساس حرکت جوهری‌ای که دارد هویت خاص و مرتبة وجودی ثابتی ندارد؛ بلکه در وعاء طبیعت و به مقتضای حرکت جوهری و اتحاد و یگانگی با بدن، دائماً در حرکت بوده و از مرتبه‌ای به مرتبة دیگر منتقل می‌شود. بنابراین انسان، مراتب وجودی متفاوتی دارد و در هر آنی از آنات به موجودی تازه منقلب می‌شود و از هر مرتبۀ آن ماهیت خاصی انتزاع می‌شود.انسان، بر اساس حرکت جوهری که در ذات وجودش قرار دارد، باید آرام آرام حرکت کند تا نفس خود را از جسمانیت رهانیدهو لباس تجرد را بر آن بپوشاند. اما گرچه ميان اين دو متفکر دربارة‌ سيلان وجودي انسان،‌ شباهت‌هايي ديده مي‌شود؛ اما با بررسي دقيق آراء آنها اين نتيجه گرفته مي‌شود که ميان کرکگور و ملاصدرا در اين خصوص اختلافات بنياديني وجود دارد که ناشي از نوع نگاه آنها به انسان و حرکت وجودي اوست.
  • تعداد رکورد ها : 276