آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 169
دین از منظر روان شناسى و مقایسه آن با رویکرد اسلامى
نویسنده:
رحیم نارویی نصرتی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان همواره در مسير تحول، برخوردار از دو نوع رفتار بوده است: برخى از رفتارهاى او متناسب با نيازهاى محسوس و مادى اوست. برخى ديگر متناسب با نيازهاى غيرمادى. قسمتى از رفتارهاى غيرمادى، عموما رفتار و كنش دينى تعبير مى شوند. هرچند به مقتضاى طبيعت دو بُعدى آدمى هر دو دسته رفتار در نهاد او وجود دارد و به خاموشى نمى گرايد و اساسا چنين امرى خارج از اراده اوست و تنها ممكن است بروز و ظهور يكى بر ديگرى غلبه داشته باشد، اما وجه تمايز انسان از ساير حيوانات رفتار دينى اوست. چنان كه هنرى لوكاس (Lucas, s. Henry) مى گويد؛ دين پيچيده ترين عنصر فرهنگ ابتدايى انسان است. روشن است كه همه مردم آغازين به گونه اى اعتقاد دينى داشته اند و انسان اوليه مانند بازماندگانش به نيروى رازآلودى كه نگاه دارنده زمين، آسمان و سراسر زندگى اوست، عميقا احساس وابستگى مى كرد. دين وجه تمايز اصلى بشر است؛ يعنى حيوانات ممكن است نسبت به بعضى افراد بشر در پاره اى توانايى هاى خاص پيشرفته تر باشند، نظير قدرت بالاى دريافت هاى حسى و سازندگى عملى، اما هرگز مشاهده نشده است كه حيوانى كارى را براى زندگى پس از مرگ خود انجام دهد. در این مقاله بررسی دین از جنبه روان شناسی و ارتباط آن با دین اسلام ذیل این موضوعات مورد بررسی قرار می گیرد: نظر استنلی در باب دین، نظر ویلیام جیمز در باب دین، نظر كارل گوستاو. يونگ در باب دین، نظر زيگموند فرويد در باب دین، روان شناسان فطرى نگر، روان شناسان عارضى نگر (محيط نگر)، ابعاد شناختى و گرايشى انسان در پيدايش اديان.
ارزیابی باورهای دینی ازدیدگاه ویلیام جیمز، زیگموندفروید و کارل گوستاو یونگ
نویسنده:
مهدی دلاکه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسأله‌ی دین، همواره یکی از دغدغه های بشر بوده و هست. گستره وسیع ادبیات تولید شده در این باب در حوزه ها و رشته‌های مختلف علمی از جملهفلسفه، کلام، جامعه‌شناسی و روانشناسی، خود شاهدی بر این ادعاست. در روان‌شناسی دین، به عنوان یکی از رشته‌های علمی نسبتاً نوظهور، ریشه‌ها و مبانی درون فردی دین مورد بحث و بررسی قرار می گیرد که تاکنون بحث و جدل های درازدامنی را به دنبال داشته است. در این میان نظرات ویلیام جیمز، زیگموند فروید و کارل گوستاو یونگ از اهمیت قابل توجهی برخوردارند. پژوهش حاضر، نظر به آنکه یکی از رسالت‌های کلام جدید پرداختن به شبهات جدید و برون دینی است، ضمن مراجعه به منابع و مستندات متعدد و با روشی توصیفی و تحلیلی،به بررسی دیدگاه های این سه تن در باب باورهای دینی پرداخته است. بنا بر یافته های این پژوهش، دیدگاه ویلیام جیمز در تحلیل روانشناختی گزاره‌های دینی، عمدتاً مبتنی بر تفکرات پراگماتیستی اوست. او سعی می‌کند با توجه به پیامدهایی که باورهای دینی در زندگی شخصی افراد دارند، ارزش حقیقی دین را ارزیابی کند. از طرف دیگر، توجه فروید به ریشه های عمیق روانی دین منعطف است. او ترس انسان‌های اولیه از سختی‌های طبیعت و نیز ناکامی‌های جنسی وی را منشاء اصلی دین معرفی می کند. اما یونگ با تأکید بر ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر، بر این عقیده است که باورهای دینی ریشه در روان و سرشت بشر دارند. در واقع به باور او، یکی از کارکردهای ذاتی روان بشر، تمایلات دینی است. در مجموع باید گفت جیمز، فروید و یونگ به ترتیب نگرشی مادی و دنیوی به ادیان دارند و از جنبه‌ی مافوق طبیعی و سعادت‌بخش ادیان غافل شده‌اند. نتیجه‌ای که می‌توان از یافته‌های این پژوهش گرفت، این است که باورهای دینی به هیچ وجه ریشه در جهل و ترس انسان‌ها ندارند و در گذشته و نیز امروزه، دانشمندان خداباوری وجود داشته و دارند. همچنین ترس از امور طبیعی، امروز هم وجود دارد، بدون آنکه انسان‌ها به آن منبعی الهی بدهند. در باب جنبه‌ی روانی دین باید گفت، باورهای دینی اگر مبنایی مافوق طبیعی نداشته باشند، جنبه روانی آن‌ها هم معنادار نخواهد بود. در نهایت باید گفت صرف سودمند بودن گزاره‌های دینی و اعتقاد به آن، جنبه‌ی اخروی و سعادت بخش ادیان را توجیه نمی‌کند و لذا انسان‌ها باید در حیات دینی خود هم به جنبه‌ی شهودی دین و هم مافوق طبیعی آن، توجه کنند. واژگان کلیدی: دین، روانشناسی دین، زیگموندفروید، کارل‌گوستاو یونگ، ویلیام جیمز، پراگماتیسم
ارزش معرفت‌شناختی تجربۀ دینی: دیداری دوباره با سی. دی. براد
نویسنده:
غزاله حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سی. دی. براد کوشید تا با اتخاذ رویکردی تجربی به باور دینی بپردازد، رویکردی که پیش از او جیمز و برخی فیلسوفان دیگر نیز اتخاذ کرده بودند. او برای تجارب دینی ارزش معرفت‌شناختی قائل بود و آنها را شاهدی بر باورهای دینی، به ویژه باور به وجود خدا، می‌دانست. شاید بتوان براد را در شمار نخستین متفکرانی دانست که کوشیده‌اند تا تجربۀ دینی را شاهدی بر وجود خدا به حساب آورند و برای این منظور استدلالی اقامه کنند. پس از او، فیلسوفانی چون سوئینبرن، دیویس و آلستون نیز از منظر خود به ارزش معرفت‌شناختی تجربۀ دینی پرداخته‌اند. به رغم این که مدت زیادی از انتشار مقالۀ «استدلال از طریق تجربۀ دینی» براد می‌گذرد، به نظر می‌رسد استدلال طرح‌شدۀ او در این مقاله همچنان قابل تأمل است. اگر آراء فیلسوفانی را که از ارزش معرفت‌شناختی تجربۀ دینی دفاع می‌کنند و پاسخ‌های آنها به منتقدان را در نظر آوریم، آنگاه می‌توانیم استدلال براد و دفاع او از ارزش معرفت‌شناختی تجربۀ دینی را تقویت و بازسازی کنیم.
صفحات :
از صفحه 47 تا 67
نقد نگرش پراگماتیسم در تبیین ضرورت دین
نویسنده:
محمد محمدرضایی,عظیم عابدینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پراگماتيسم روشی درفلسفه جديد است كه با اعتراف به غيرممكن بودن اثبات بعضـی مسـائل، به ويژه دين،آنها را با توجه به كاربردشان در زندگی انسان مـی پـذيرد. از ديـدگاه پراگماتيسـم همه تصورات، مفاهيم، اعتقادات و نظريات ما قواعدی برای«رفتار» (پراگمای) مـا هسـتند؛ امـا «حقيقت»آنها تنها در سودمندی عملی آنها برای زندگی مـا نهفتـه اسـت. لـذا معيـار حقيقـت، عبارت است از سودمندی، فايده، نتيجه ونه انطباق بـا واقعيـت عينـی. از ديـدگاه پراگماتيسـم، به ويژه از نظرگاه ويليام جيمز كه از بنيانگذاران اين مكتب است، دين بـه دليـل داشـتن ثمـرات متعدد فردی روانی، مانند انسجام شخصيت، نشاط، اميدواری، تسـلی خـاطر، بهداشـت روانـی و...، ضرورت كاركردی برای انسان دارد. ما در اين مقاله در صدد بيان پيامدهای منفـی چنـين نگرشی به دين و دينداری هستيم. ابزاری نگری به دين، ناديده انگاشتن كاركردهای اصلی دين، اختلاط شبه دين با دين،عدم عموميت و ضرورت كاركردی، بديل پذيری كاركردهای ديـن، خلط بين حقيقت و كاركرد، اختصاص گرايی و ... از جمله مهـمتـرين نقـدها بـه اتخـاذ چنـين روشی برای اثبات ضرورت دين به شمار می آيد.
صفحات :
از صفحه 5 تا 32
تئوری های صدق 2
نویسنده:
سیده زهرا موسوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
چکیده :
سؤال نامناسبی که درباره صدق مطرح می‌گردد، این است که «صدق چیست». لذا بهتر است با پرسش «صدق یک گزاره (عبارت، جمله، باور) چیست» کار آسانتر شود. هدف این مقاله این است که پیرامون سؤال فوق به تبیین تعدادی از تئوریهای صدق و به عبارتی دقیق‌تر، خانواده نظریات مربوط به صدق بپردازد: تئوریهای پیوستگی مشتمل بر نسبتهای پیوستگی بین یک مجموعه از باورهاست. تئوریهای مطابقت رویکردی به صدق گزاره‌ها دارد نه از آن جهت که با گزاره‌های دیگر چه نسبتی دارد، بلکه از این باب که نسبت آن گزاره با خارج چگونه است، یعنی مطابقت آن با اعیان خارجی و واقع. در تئوریهای عملگرایی صدق یک باور از مطابقت آن با واقع برگرفته می‌شود، اما تأکید می‌کند که بقای باورها، توسط آزمون تجربه حاصل می‌شود یعنی مطابقت آن با باورهای دیگر. از نظر تارسکی، صدق برحسب یک نسبت معنایی از صدق‌پذیری تعریف می‌شود. در تئوری صدق بیان زائد، «صادق» امری است زائد. زیرا گفتن اینکه «P صادق است» معادل است با گفتن P.
صفحات :
از صفحه 109 تا 121
ویلیام جیمز و هنری برگسون مطالعه ای در تئوری های متضاد زندگی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Horace Meyer Kallen
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The University of Chicago Press,
بررسی و نقد روانشناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
مسعودآذربایجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در این تحقیق، روان شناسی دین از دیدگاه ویلیام جیمز، گزارش، تحلیل و نقد شده است و دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است. در مقدمه علاوه بر کلیات متعارف، تعریف و تاریخچه روان شناسی دین، زندگینامه، مبانی فکری و روش شناسی ویلیام جیمز نیز بررسی شده است.فصل اول با عنوان صچیستی دین و دینداری با اشاره ای به تعاریف دین به طور کلی، دیدگاه ویلیام جیمز در چیستی دین و دینداری در موارد تعریف دین، حیات دینی، کثرت گرایی، گوهر دین،دربارة خدا، ویژگیهای رهبران دینی و نفی نگاه مادیگرایانه به دین بازکاوری شده است. در ضمن ملاحظاتی در زمینه های نادیده گرفتن جایگاه دین نهادی و اجتماعی در حیات دینی، عدم توجه به مؤلفه های شناختی در تعریف دین، استوار کردن حیات دینی بر تجارت استثنایی و نامتعارف،کثرت گرایی دینی، تلقی احساسات به عنوان گوهر دین، نابغه و نابهنجار بودن رهبران دینی واردشده است. فصل دوم با عنوان خاستگاه دین و منشأ دینداری اشاره ای به مهمترین نظریه های موجود دربارة منشأ دین در سه رویکرد کلی جامعه شناسان، روان شناسان و الهیدانان دارد و سپس دیدگاه جمیز دربارة منشأ دینداری در محورهای روش داوری معنوی، نفی تبیین مادیگرایی ومنشأ جسمی، منشأ در عواطف انسانی و ضمیر نیمه هشیار آمده و تأکید بیش از حد جمیز بر نقش احساسات و عواطف عمدتا مورد نقد قرار گرفته است. فصل سوم با عنوان صدر باب ایمان اشاره ای به ادبیات علمی در این موضوع در اندیشه اسلامی و الهیات مسیحی شده و سپس دیدگاه ویلیام جیمز بر اساس نظریه صارادة معطوف به باور بیان شده است. او می گوید در تصمیم گیری برای گزینه های زنده، اضطراری و فوری - فوتی که شواهد عقلی آن ناقص است و گزینش عقلی امکان پذیر نیست، ارادة به معنای عام تمایل عاطفی انسان وارد عمل می شود. از آنجا که در ایمان چنین شرایطی موجود است، ارادة معطوف به باور ایمان را محقق می سازد. ملاحظات متعددی در نقد دیدگاه جمیز وارد شده اما به طور اجمالی با توجه به شواهد عدیده اصل دخالت عواطف در باورها و ایمان مورد تأیید قرار گرفته. فصل چهارم با عنوان تجربه دینی طولانی ترین فصل این پایان نامه است. در ابتدا به چیستی تجربه دینی و دیدگاه های عمده در تبیین تجربه دینی اشاره شده و سپس آراء جیمز در سه بخش چیستی، انواع و تبیین تجربه دینی آمده است. ملاحظاتی نیزدر باره موضوعهای وصف ناپذیری و ناپیداری تجربه دینی، داروهای روان گردان به عنوان عامل تجربه دینی، گسترة محدود تجربه دینی از نگاه جیمز و تقدم احساسات در تبیین تجربه دینی بانگاهی به مباحث تجربه دینی در فلسفه و عرفان اسلامی بیان شده است. فصل پنجم با عنوان آثاردینداری است. جیمز ثمرات دینداری را به طور کلی تحت عنوان قداست جمع بندی می کند وآنها را با ویژگی های زهد، قوت، قلب، خلوص و مهرورزی توصیف می نماید. آثار دینداری ازنگاه جیمز در شش آثار معنوی، اخلاقی، شناختی (معرفتی)، عاطفی - هیجانی، بهداشت روانی و انسجام شخصیت دسته بندی شده اند و ملاحظاتی در نقد مبنای پراگماتیسم، انحصار آثاردینداری در ابعاد فردی و سنخ شناسی روان شناختی جیمز وارد شده و به طور اجمالی از نگاه کارکردگرایی در غایات عملی حمایت کرده ایم. در خاتمه نیز به جمع بندی نتایج جدید و نکات نسبتا بدیع این پژوهش پرداخته ایم./
کارکرد تجربه دینی در معنادادن به زندگی از منظر ویلیام جیمز
نویسنده:
پدیدآور: میترا عباس زادگان ؛ استاد راهنما: امیر عباس علیزمانی ؛ استاد مشاور: جلال پیکانی ؛ استاد مشاور: عباس اسکوییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
معنای زندگی یکی از مهمترین و اساسی‌ترین دغدغه‌‌های انسان مخصوصا در عصر حاضر است. ویلیام جیمز از فیلسوفانی است که در باب تجربه‌دینی نظرات بدیعی دارد و رساله حاضر با بررسی آثار به جا مانده از جیمز با موضوع تجربه دینی و نظرات فیلسوفان در این زمینه، به پژوهش در کارکرد تجربهدینی در معنادادن به زندگی از منظر ویلیام جیمز پرداخته است. روش تحقیق پژوهش، روش تحلیلی، انتقادی بوده و برپایه مطالعات کتابخانه‌ای به صورت مطالعه مقایسه‌‌ای زنجیره‌‌ای انجام شده است. نتایج حاصله از پژوهش نشانگر این است که از منظر جیمز، تجربه‌‌های عرفانی درونگرا سرشت اصلی تجربهدینی است. ایجاد اتحاد در وجود انسان و ایجاد سرخوشی و آرامش و امید و مواجهه با مرگ از شاخص‌‌های اصلی زندگی معنادار است. جیمز با اتخاذ دو رویکرد دینی سالم‌اندیشی و روح بیمار، دین مورد نظر خود را در پس آگاهی از فقدان معنا توسط جان‌‌های ناخوش معرفی می‌کند و بدین سان، شرط لازم و کافی رسیدن به معناداری زندگی و نیز نجات و آرامش را در گرو تجارب دینی روح‌‌های بیمار می‌داند. وی به این مورد اذعان دارد که در خصوص دین نمی‌توان مانند موضوعات علمی دیگر به نتیجه گیری قطعی و مطلق دست یافت و در مورد مسائل دینی باید از قید«به طور کلی» استفاده کرد. با توجه به عدم قطعیت موضوعات دینی، انحصاری بودن و یا نبودن آن برای معناداری نیز فاقد قطعیت لازم و سالبه به انتفاع موضوع است. در نتیجه، تبیین‌‌های تجربی وی نیز ذاتا قابلیت انحصار تجربهدینی برای معناداری زندگی را ندارد و خود وی نیز صراحتا ادعایی خلاف این عدم قطعیت ندارد. با بررسی نظرات جیمز مبنی بر سوار شدن تجربهدینی بر احساس و اشتراک آن میان همه انسان‌‌ها، در می‌یابیم که تجربهدینی، یک امکان بالقوه برای همه انسان‌‌هاست که حصول آن، کشف معناداری زندگی را به همراه دارد. بدون چنین تجربه‌‌ای امکان کشف معنا وجود ندارد، هر چند همیشه راه برای جعل معنا باز است اما با حصول تجربهدینی مورد نظر جیمز، دیگر نیاز به هیچ فاکتور دیگری در رهیافت به معنا نیست.
کارکرد تجربة دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز
نویسنده:
میترا عباس زادگان ، امیر عباس علیزمانی ، جلال پیکانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف از‌این مقاله بررسی کارکرد تجربة دینی در معنادهی به زندگی از دیدگاه ویلیام جیمز به همراه توصیف و تحلیل نقدهای طرح شده است. وی باگوهر انگاری تجربة دینی آن را شرط لازم و کافی کشف معنا می‌داند. او دین را امری فردی و احساسی می‌داند که با شواهد ذهنی بودن احساسات و خصوصی بودن امر ذهنی، به مطابقت نظر جیمز با علم جدید و اختصاصی شدن تجربة دینی و معنادهی آن پی می‌بریم. همچنین تبیین‌های تجربی جیمز فاقد قطعیت است و ضرورتی در اثبات عقلی آن نمی‌بیند. شواهدی همچون تلاش برای جستجوی معنا توسط همة انسان‌ها و جعل معنا و تقلیل معناداری به هدفمندی نشان می‌دهد که جستجوی معنا اساسی ترین نیروی محرکه در زندگی و وجود حس دینی در همة افراد است. نگاه جیمز بیشتر در احساس معنا است تا خود معنا. دیدگاه جیمز به تجربة دینی و معنا تحت تأثیر تفکرات پراگماتیستی ناظر به سودمندی است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 110
تبیین جیمز از پدیده و شرایط کنش
نویسنده:
Kyle Bromhall
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه بررسی مفهوم کنش است که با کار ویلیام جیمز مرتبط است. استدلال اصلی آن این است که از نظر جیمز، «عمل» به تمام رفتارهایی اطلاق می‌شود که ارگانیسم از طریق آن اهدافی را دنبال می‌کند تا در شرایطی که احساس تلاش را تجربه می‌کند با محیط خود سازگار شود. این ادعا از طریق تجزیه و تحلیل آثار روانشناختی جیمز، به ویژه موضوعات اراده، عادت، توجه و احساس تلاش دفاع می شود. درک هر یک از این موضوعات با در نظر گرفتن کار جیمز به عنوان پاسخی به و ادامه کار پیشینیانش تقویت می شود. برای این منظور، کار جیمز در مورد هر موضوعی با کار روانشناسان مرتبط تداعی گر، به ویژه جیمز میل، ویلهلم وونت، هربرت اسپنسر و الکساندر بین مقایسه و در تضاد قرار می گیرد. زمانی که روایت جیمز از عمل جیمز از زبان عامیانه قرن نوزدهمی خود خلع شده و در زمینه علمی آن درک شود، وضعیت عجیبی از امور پدیدار می شود. به عبارت دیگر، روایت جیمز از کنش به بهترین وجه به عنوان پیش درآمدی برای روایت رویداد-علّی رایج کنونی دونالد دیویدسون، با همان نقاط قوت و ضعف شناخته می شود. پیامدهای این توسعه، همراه با راه‌های بالقوه‌ای که می‌توان از آن برای پر کردن شکاف بین سنت‌های تحلیلی و عمل‌گرایانه استفاده کرد، در نظر گرفته می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 169