آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 273
حدوث اسمى
عنوان :
نویسنده:
محسن غرویان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله نظریه حدوث اسمی با توجه به آراء حاج ملا هادی سبزواری مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور آراء برخی از متقدمین حاجی سبزواری مانند میرداماد و ملاصدرا مطرح شده و در ادامه با ارائه نظر وی به وجوه تفاوت و ابداع در نظر ایشان پرداخته شده است. در انتهای مقاله نیز نگارنده به نقد و داوری در مورد موضع حاج ملاهادی نشسته است.
بررسي تطبيقي زمان نزد ميرداماد و ويليام کريگ
نویسنده:
مهدي منفرد ، مليحه آقايي
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اين مقاله بر آن است که ماهيت زمان را در آراي ميرداماد و ويليام کريگ فيلسوف معاصر مسيحي مورد مداقه قرار دهد تا همسويي‌ها و هم‌داستاني اين دو متفکر را در مسئله زمان بیابد و نوآوري‌هاي هريک را بازخواني کند. نظريه‌هاي گوناگون متفکران در باب زمان، در حل مباحث ديگر کلامي و فلسفي؛ چون ربط حادث به قديم، ازليت خداوند، حدوث و قدم عالم و غيره بوده است. ميرداماد به‌منظور تبيين نحوه ارتباط خداوند با موجودات، نظريه حدوث دهري را مطرح ساخت و زمان را مسبوق به عدم غيرزماني (دهري) دانست. وي زمان و امور زماني را علاوه بر ساحت زمان، در ساحت دهر به نحو جمع‌الجمعي موجود تلقي نمود؛ ديدگاهي که به‌ نظر مي‌رسد با زمان متافيزيکي که از سوي کريگ مطرح شده همسوست. کريگ به‌رغم اعتقاد به مقارنت زمان با وجود، به بدايت و تناهي گذشته معتقد است و زمان فيزيکي را تبلوري از زمان متافيزيکي مي‌داند.
صفحات :
از صفحه 85 تا 96
تبیین و تحلیل مقایسه ای دیدگاه میرداماد و قاضی سعید در مسئله نسبت سنخ وجود خدا و ممکنات
نویسنده:
محمد مصطفائی ؛ استاد راهنما:رضا برنجکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم مسألهی توحید، تبیین ربط وجود ممکنات با وجود خداوند میباشد. آیا این وجودها با یکدیگر همانندی دارند و یا دو سنخ منفصل از هم میباشد که هیچگونه نسبتی با هم نداشته و متباینند؟ در این زمینه نظریات مختلفی از ناحیه عرفا، فلاسفه و متکلمین بیان شده است. «وحدت شخصی وجود» ، «وحدت تشکیکی وجود»، و «تباین وجودها» از جمله آنهاست. در میان دانشمندان اسلامی از میرداماد و قاضی سعید قمی که نمایندگی دو جریان فکری در حوزهی فلسفی،کلامی اصفهان را عهدهدار هستند دو نظر متفاوت دیده میشود. میرداماد به همسنخی و قاضی سعید به تباین بین وجود خدا و ممکنات قائل بوده است. دیدگاه همسنخی با مبانی فکری میرداماد همنواست. تنها در دو مورد یکی «پذیرش قول اشتهاری درمورد اصالهالماهیهای بودن وی»، و دیگر «نیستی محض خواندن ممکنات در برابر وجود خدا» ، دیدگاه او به تباین نزدیک میشود و با کلیت مبانی او سازگار نیست. نظریهی قاضی سعید قمی در تباین مطلق بین خدا و ممکنات با برخی از مبانی وی مانند قاعده «فاقد شیء نبودن معطی شیء»،قاعده «الواحد» و قاعده «قرب و بعد نسبت به خدا»همخوانی ندارد و با مشکلاتی روبروست. الهیات ایجابی و امکان شناخت احاطهای خدا از لوازم و آثار دیدگاه میرداماد و الهیات تنزیهی و عدم امکان شناخت احاطهای خدا نیز از لوازم و آثار دیدگاه قاضی سعید است که هریک بدانها التزام داشتهاند. اثر دیگر مسألهی ربط وجودی خدا و ممکنات در مبحث جبر و اختیار خود را نشان میدهد. هر یک از دو اندیشمند با تبیین خاص خود امری بین جبر و اختیار را پذیرفتهاند اما در نظر اول پذیرش همسنخی با جبرسازگارتر و پذیرش تباین مطلق با اختیار سازگارتر به نظر میرسد.
جهان شناسی میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
علی اله بداشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
میرداماد و ملاصدرا دو استوانه حکمت اسلامی ایران زمین‌اند که یکی از استرآباد و دیگری از شیراز برخاسته و در اصفهان به هم می‌رسند. هر یک صاحب اندیشه‌هایی ژرف در مسائل حکمت الهی، از جمله در جهان‌شناسی است که این مقاله مختصر به پاره‌ای از مبانی فکری و دیدگاه‌های آنان در این باب می‌پردازد بحث اصالت وجود یا ماهیت و تعلق جعل به ماهیت یا وجود، از مبانی مورد اختلاف، و مباحثی چون حرکت جوهری، حرکت سرمدی افلاک، حدوث دهری عالم یا حدوث زمانی بدون ابتدای زمانی آن، و ربط حادث و قدیم از مسائل مورد توجه این دو حکیم در باب جهان‌شناسی است که هر یک نظریه خاصی درباره آنها ابراز داشته‌اند که در حد مجال این نوشتار بررسی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 27
بداء در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان؛ پژوهشی تطبیقی
نویسنده:
علیرضا بهشادفر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتار، آموزه بداء از دیدگاه نصوص وحیانی و مکاتب فلسفی بررسی می شود. اهمیت عقیده به بداء، ادلّه قرآنی بداء، تعریف بداء، نظریه نسخ در وقوع بداء، علم الهی در بحث بداء، ارتباط دعا با بداء، ظهور سعه قدرت الهی در آموزه بداء؛ محورهای این پژوهش تطبیقی هستند. در بخش فلسفی عمدتاً دیدگاه های صدرالمتألّهین، ملا هادی سبزواری و میر داماد بررسی می شود. نگارنده همچنین سخنی از آیت الله خویی در نقد نظریه فلسفی در باب علم الهی آورده است.
صفحات :
از صفحه 150 تا 181
ابطال الزمان الموهوم
نویسنده:
ملا اسماعیل خواجویی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
بی جا: بی نا,
چکیده :
اساس این کتاب بر دفاع از نظرات میرداماد بیان شده است به توضیح حدوث ذاتی، دهری و ... پرداخته است و جنبه کلامی رساله را قوت بخشیده است. مولف، اعتقاد به حدوث عالم را ملازم اعتقاد به خدا و رسولش می داند و سپس دیدگاههای مذهبی را به عنوان استناد بر اثبات دلیل مدعای خود استفاده کرده است ودر مورد اینکه کدام یک از انواع حدوث با اصول دین و مذهب انطباق دارد به بحث می پردازد.
تبیین حدوث و قدم عالم از دیدگاه متون دینی و مقایسه آن با دیدگاه علامه حلی، میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: سیدجواد احمدی ؛ استاد راهنما: ابوالفضل کیاشمشکی ؛ استاد مشاور: حمیدرضا رضانیا ؛ استاد مشاور: محمدحسن قدردان قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله حدوث و قدم عالم از زمان‌های دیرین افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. در متون دینی نیز، عالم (همه مخلوقات) به صفت «حدوث» معرفی گردیده و «قِدَم» منحصراً برای حق‌تعالی اثبات شده است. دانشمندان در تفسیر آیات و روایات دالّ بر حدوث عالم، نظرهای متفاوتی ارائه نموده و از هماهنگی دیدگاه خود با متن دینی دفاع کرده‌اند. از دیدگاه‌های مهم در این زمینه، نظریّه کلامی علامه حلّی، دیدگاه حدوث دهری میرداماد و حدوث زمانی مورد نظر صدرالمتألّهین است. بررسی میزان هماهنگی دیدگاه‌های سه گانه با مفاد متن دینی، مستلزم تبیین اجمالی سه نظریّه مذکور و مقایسه آن با معنی مستفاد از آیات و روایات است. از این رو، با تحلیل و پژوهش پیرامون آیات و روایات ناظر به حدوث عالم، چنین استنتاج شد که «زمان» از جمله مخلوقات و متصف به حدوث است؛ پس دیدگاه حدوث زمانی از منظر متن دینی قابل پذیرش نیست. از سویی دیگر، نظریه قدمت غیری و حدوث ذاتی عالم نیز خلاف ظاهر متن دینی است؛ چه این که ظهور آیات و روایات بر تأخّر انفکاکی وجود عالم از وجود خالق است، به این معنی که هستی عالم مسبوق است به عدم مقابلی که بدون تقیّد به زمان با وجود عالم در تناقض می‌باشد و با آن قابل جمع نیست. به عبارت دیگر، وجود جمیع ماسوی‌الله دارای ابتداء و آغازی فرازمانی است و زمان (زمان حاصل از تغیر تدریجی وجود عالم طبیعت) توأم با آفرینش اولین موجود مادی از کتم عدم واقعی، آغاز گردید.با بررسی آثار و کتاب‌های علامه حلّی، میرداماد و صدرالمتألهین، معلوم شد که ایشان بر این نکته اتفاق نظر دارند که دیدگاه حدوث زمانی مبتلا به ضعف و اشکال است؛ چنان‌که دیدگاه حدوث ذاتی و مسبوقیت وجود ممکنات به عدم ذاتی را صرفاً یک تحلیل عقلی و مبیِّن اصل نیازمندی هر مخلوقی به خالق هستی‌بخش دانسته‌اند که حدوث مورد نظر متن دینی را تأمین نمی‌کند. بنابراین هر سه دانشمند مذکور، عقیده به قدمت غیری عالم را خلاف آموزه‌های دینی اعلام نموده‌اند. ایشان قائل به حدوث عالم به معنی مسبوقیت جمیع ماسوی‌الله به عدم مقابل می‌باشند. با این تفاوت که صدرالمتألهین، حدوث مستفاد از متن دینی را حدوث زمانی تشخیص داد و بر اساس نظریه حرکت جوهری و این‌که «زمان» بُعد و امتدادی از وجود تدریجی عالم طبیعت است، بیان نمود که آیات و روایات بر قدمت فیض الهی و حدوث زمانی مستفیض (آفرینش لحظه به لحظه و حدوث تدریجی عالم اجسام) دلالت دارد. اما علامه حلّی تأکید نمود آن سان‌ که تبیین قدمت خداوند نیازی به عنصر «زمان» ندارد، معنی و حقیقت حدوث عالم نیز بی‌نیاز از «زمان» می‌باشد و عالم به نحو ابداعی (بدون احتیاج به ماده پیشین و زمان سابق) با سابقه عدم محض غیرزمانی آفریده می‌شود و ازاین‌رو، هستی عالم ـ به لحاظ بدایت و آغاز ـ منتهی به عدم مقابل فرازمانی است.میرداماد نیز ضمن تأیید مسبوقیت وجود همه مخلوقات (مجرد و مادی) به عدم واقعی غیرمقید به زمان، آن عدم را عدم دهری (لاشییء مطلق) نام نهاد که با جعل وجود مخلوق توسط آفریدگار، به نحو کلی نقض و طرد می‌گردد. میرداماد معتقد است، عدم دهری با ویژگی صراحت و خلوص و پیراستگی از هرگونه امتداد حقیقی یا وهمی و متوهم، با هستی ممکنات در تقابل و تناقض است و موجب تأخر انفکاکی آنان از وجود خالق می‌باشد.به نظر می‌رسد سه دیدگاه مذکور (به‌طور کلی و با قطع نظر از میزان صحّت مبانی و ادله) در محور‌های ذیل با نتایج حاصل از بررسی آیات و روایات، هماهنگ‌اند: 1. نفی حدوث ذاتی؛ 2. نفی ازلیت غیری عالم؛ 3. مردود دانستن حدوث زمانی منسوب به متکلمان؛ 4. مسبوقیت وجود عالم به عدم مقابل؛ 5. تأخّر انفکاکی هستی مخلوقات از وجود خالق؛ 6. ابداعی بودن فاعلیت خداوند؛ 7. پیراستگی وجود پروردگار از زمان و یا هرگونه امتداد وهمی و متوهّم.
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و اثبات جدوى الدعاء
نویسنده:
محمدباقر ميرداماد؛ حاشیه نویس: ملاعلی نوری؛ محقق: حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و إثبات جدوی الدعاء، اثر میر محمدباقر داماد (متوفی 1041ق)، رساله‌ای است درباره مسئله بداء و به‌مناسبت‌ نقد فخر رازی به شیعه در باب بداء و پاسخ خواجه نصیر طوسی پرداخته‌ و نظر‌ خود را در تبیین این مسئله آورده است. کتاب حاضر یکی از آثار مهم کلامی میرداماد است؛ چه، اینکه در آراء تمام اندیشمندان پس از او، جای پای این رساله به چشم می‌خورد. کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز و مطالب مشتمل بر یک دیباچه و سه بخش کلی است. در مقدمه مصحح، پس از نگرشی کوتاه به خصایص کلام شیعه دوازده امامی، از جمله منصوص بودن امامت، رجعت، تقیه و بداء و ارائه کتابنامه‌ای در آن، به تحلیل آموزه بداء پرداخته شده است. مؤلف در دیباچه رساله، با نقل کلام امام فخر رازی، بیان خود را آغاز می‌کند. فخر رازی در کتاب «محصل» گوید: شیعه با استفاده از دو اصل بداء و تقیه، خود را از هر اشتباه و کذبی مبرا می‌نمایند. همی گویند در آینده ما دارای حکومت و عزت خواهیم شد و وقتی بدان دست نمی‌یابند، گویند بداء شده است و وقتی حرفی می‌زنند و بعد معلوم می‌گردد که خطا و باطل بوده، گویند تقیتا گفتیم. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «نقد المحصل» به پاسخ از این افتراء برآمده و گوید: اولا خبر بداء خبر واحد است - در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) - و موجب علم و عمل بدان نیست و ثانیا تقیه مورد خاص دارد و در تمام موارد جایز نیست. محقق داماد از کلام امام فخر رازی برمی‌آشوبد و کلام خواجه نصیرالدین طوسی را در مسئله تقیه مورد قبول و در مسئله بداء مورد اشکال قرار داده و می‌گوید: اولا مسئله از طریق اهل سنت نیز مطرح گردیده و پاره‌ای از آیات قرآنی دال بر آن است. ثانیا خبر روایت بداء در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ص) غیر قابل قبول است و معارض با اخبار باب امامت ائمه اثناعشری(ع) است و بر اساس مبنای فوق، پایه بخش نخستین رساله خود را پی می‌نهد. بخش اول: در پی انتقاد به خبر بداء، نویسنده امامت ائمه اثناعشری را محرز می‌داند، ولذا ادله اثبات امامت را بر دو پایه استوار می‌بیند: الف)- احادیث و اخبار فضائل ائمه اثناعشری(ع)؛ ب)- مثالب و کژی‌های موجود در جانشینان دروغین خلافت. بدین طریق او بیش از یک‌سوم رساله خود را به همین اصل اختصاص داده که در آن نیز از گفتارهای جدلی و خطابیاستمداد جسته است. بخش دوم: در این بخش به طرح اصلی رساله پیرامون بداء رسیدگی می‌گردد که خود بر سه پایه استوار است: الف)- ذکر اخبار وارده در مسئله بداء؛ ب)- بررسی لغوی واژه «بداء» و عدم انکار استناد آن به خداوند؛ ج)- طرح بیانی مسئله بداء که این بخش نیز بر دو قسمت است: طرح آموزه بداء و هماهنگی مفهوم آن با نسخ و اختلاف آن در تشریع و تکوین که در پایان رساله با اشاره‌ای گذرا به طرح همین بخش، رساله به‌صورت ناتمام انجام یافته است. بررسی مسئله تکوین و موجودات مکون که در پی آن، به مذهب تثلیث و تربیع در اقسام موجودات اشاره شده و در این رهگذر، وجه تخصیص بداء به مکونات، روشن می‌‌گردد. بخش سوم: این بخش که از جهتی، یک بخش فرعی و استطرادی در مسئله بداء می‌باشد، به اعتباری به‌طور مستقیم با بداء در ارتباط است. در این مرحله به طرح حصول کثرت از وحدت از رهگذر مسائل علم حروف و اعداد اشاره شده که بیش از یک‌پنجم رساله را به خود اختصاص داده است. بداء - در لغت عرب - به معنای آشکار شدن چیزی پنهان است و نیز در جایی که برای انسان تغییر عقیده یا علم حاصل شود، به کار می‌رود و در‌ قرآن مجید‌ آمده است که: «بدا لهم سيئات ما عملوا». متکلمان و مفسران مسلمان در شرح و تفسیر آن، مطالبی نزدیک به هم ‌‌گفته‌ و نوشته‌اند، ولی این مسئله در نظر میرداماد اهمیت‌ ویژه‌ای داشته و در این کتاب، به‌صورت مفصل، بدان پرداخته است. میرداماد در توضیح‌ مسئله بداء می‌گوید که بداء مانند «نسخ» است - و می‌دانیم که نسخ به معنای تغییر تمام یا بخشی‌ از حکم شرعی و قانون‌ موضوعه است، پس از آنکه، دیری آن حکم و قانون عملی شده باشد - اگر در اوامر و نواهی شرعی که خطاب به مردم است تغییری یافت گردد یا به‌کلی برداشته شود، آن را «نسخ» می‌گویند و هرگاه که أمر تکوینی (یعنی‌ سرنوشت رقم‌خورده‌ای) از جانب خداوند دگرگون شود - مثل آنکه با دعاء و صدقه و مانند آن، بلائی از سر انسان بگذرد - آن را بداء می‌نامند. اما بداء در سلسله مراتب امر و مشیت الهی جایی معین دارد و چون‌ علم‌ الهی را به مراتب قضا و قدر علمی و عینی تقسیم نموده است، قضای الهی را به‌دور از هرگونه بداء و تغییر ‌و تبدیل می‌داند؛ همچنان‌که آن را حتی درباره مفارقات (موجودات منزه از ماده‌ مانند‌ فرشتگان) روا نمی‌داند. میرداماد معتقد است که در وعاء دهر - که جای ثبات و نظام جامع و کلی حوادث و حقایق است - بداء راه ندارد؛ زیرا اگر در دهر راه یابد، مانند آن است که دهر‌ از ثبات‌ خود بیرون آمده و شکل تغییر و سیلان را - که ویژه ماده است - پذیرفته باشد. آنچه که در آن، بداء راه دارد، عالم «قدر» است که با وعاء زمان منطبق است. مسئله بداء، از یک طرف به مسئله وعاء دهر و از‌ طرف‌ دیگر‌ به قضای الهی و مراتب علم باری تعالی مربوط می‌گردد و بر روی هم روشن می‌‌شود‌ که دستگاه‌ فلسفی‌ میرداماد بر محور وعاء دهر و حدوث دهری بنا شده و استوار است و از‌این‌رو‌ در کتاب حاضر نیز به بهانه اثبات و تصحیح بداء - که از عقاید امامیه است - به بیان انحاء‌ حدوث‌ ذاتی و دهری و زمانی می‌پردازد و وعاء زمان و ویژگی‌های آن و فرق‌ زمان‌ با‌ وعاء ثوابت دهری را شرح می‌‌دهد. گویی با بیان اوصاف وعاء زمان که اساس و جوهره ذاتی‌ آن‌ حرکت و تغییر و تبدل و سیلان و بی‌قراری است، می‌خواهد نتیجه بگیرد که «بداء» نه‌ فقط‌ صحیح‌ و ممکن که بایسته و ناگزیر است و حکم ثابت الهی در جهان متغیرات بایستی گاهی به‌صورت‌ بداء، جامه عوض کند.
تحلیل انتقادی «نظریه بداء بر پایه باور به هیولی»
نویسنده:
محمد مهدی منتصری، احد فرامرزقراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بداء یکی از مهم‌ترین آموزه‌های اعتقادی اسلام و از اختصاصات مذهب شیعه است. به رغم آنکه ده‌ها اثر در مورد بداء نگاشته شده، توضیح نحوۀ وقوع آن با رویکرد مبتنی بر جهان‌شناسی فلسفی نخستین‌بار توسط میرداماد آغاز گشته است و صدرالمتألهین و حکیم سبزواری این راه را ادامه داده‌اند. اما با بررسی آرای این سه فیلسوف مشخص می‌شود که تبین‌های ایشان نه تنها خالی از خلل نیست، بلکه برخی از اشکالات دیدگاه‌های ایشان علاوه بر استدلال، ریشه در جهان‌بینی آنان دارد. برای تبیین بداء ابتدا باید «لوح محو و اثبات» تبیین گردد. لوح محو و اثبات از مراتب علم الهی، و مجرد است؛ پس باید به نحوی تبیین شود که هم مجرد و هم قابل تغییر باشد. اما بر اساس باور به هیولی ـ‌که یکی از ارکان مهم جهان‌بینی بسیاری از فلاسفۀ مسلمان است‌ـ تغییر و تحول، منحصر در مادیات بوده و در مجردات به هیچ وجه امکان ندارد. این امر در کنار ابطال نظریۀ هیئت بطلمیوسی موجب می‌شود که مجالی برای لوح محو و اثبات در جهان‌بینی این سه فیلسوف باقی نماند. این اشکال نه تنها به این سه فیلسوف، بلکه معطوف به جهان‌بینی مبتنی بر هیولی است که در فلسفۀ اسلامی رایج می‌باشد. این نوشتار با تحلیل انتقادیِ تبیین‌های این سه فیلسوف ـ به عنوان سه نمونۀ برجسته از فلاسفۀ مسلمان‌ـ تبیین صحیح بداء در فلسفۀ اسلامی را در گرو کنار گذاشتن باور به هیولی دانسته است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 148
بررسی مقایسه ای عوالم وجود از نگاه میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی کمالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
میرداماد و ملاصدرا از فیلسوفانی هستند که سعی در ایجاد سازش میان الهیات وحیانی و فلسفی داشته‌اند. موضوع این پژوهش،بررسی و مقایسه‌ی اندیشه‌های میرداماد و ملاصدرا در باب آفرینش و عوالم هستی است. هدف نویسنده از انتخاب این موضوع، حل این مساله است که چرا صدرالمتالهین علی‌رغم احترام زیادی که برای استادش میرداماد و مبانی فکری او قائل بود، لکن در بررسی عوالم وجود از راه استادش فاصله گرفت و مروج افکار او نشد؛ بلکه با ناتمام دانستن حکمت یمانی میرداماد، خود به پی‌ریزی فلسفه جدیدی به نام حکمت متعالیه همت گماشت؟لذانویسنده برای حل مساله فوق، در این رساله بهبررسی ومقایسه مبانی فلسفی این دو حکیم و دیدگاه‌های آنان در باب چگونگی نظام آفرینش و عوالم وجود پرداخته‌ است؛ ودر پایان نتیجه می‌گیرد که ریشه اصلی اختلاف حکمت یمانی و حکمت متعالیه، و سرّ عدم تبعیت صدرالمتالهین از فلسفه میرداماد، همان مساله اصالت وجود و اصالت ماهیت است.ملاصدرا با این که در ابتدا به تبع میرداماد قائل به اصالت ماهیت بوده است، ولی در ادامه از نظریه اصالت ماهیت برگشته و معتقد به اصالت وجود شده است.اوهر چه بیشتر به فلسفه می‌پردازد، اصالت ماهیت در نظرش سست‌تر و نامأنوس‌تر می‌شود؛ چرا که بر اساس اصالت ماهیت و قول به کثرت در عالم هستی، خیلی از مسائل هستی را قابل تحلیل نمی‌بیند؛ ولی با عکس کردن قضیه و اعتقاد به اصالت وجود، همه آن‌ها را قابل توضیح وتفسیر می‌یابد.بنابراین نزاع در مساله اصالت وجود و اصالت ماهیت،به هیچ وجه یکنزاع لفظی نبوده و آثار و ثمرات بسیاری بر این اختلاف بار می‌شود؛ تا آنجا که پذیرش هر طرف از اصالت وجود یا اصالت ماهیت، باعث شکل‌گیری فلسفه‌ای کاملا متفاوت خواهد شد.
  • تعداد رکورد ها : 273