جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و اثبات جدوى الدعاء
نویسنده:
محمدباقر ميرداماد؛ حاشیه نویس: ملاعلی نوری؛ محقق: حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نبراس الضياء و تسواء السواء في شرح باب البداء و إثبات جدوی الدعاء، اثر میر محمدباقر داماد (متوفی 1041ق)، رساله‌ای است درباره مسئله بداء و به‌مناسبت‌ نقد فخر رازی به شیعه در باب بداء و پاسخ خواجه نصیر طوسی پرداخته‌ و نظر‌ خود را در تبیین این مسئله آورده است. کتاب حاضر یکی از آثار مهم کلامی میرداماد است؛ چه، اینکه در آراء تمام اندیشمندان پس از او، جای پای این رساله به چشم می‌خورد. کتاب با مقدمه مفصلی از محقق آغاز و مطالب مشتمل بر یک دیباچه و سه بخش کلی است. در مقدمه مصحح، پس از نگرشی کوتاه به خصایص کلام شیعه دوازده امامی، از جمله منصوص بودن امامت، رجعت، تقیه و بداء و ارائه کتابنامه‌ای در آن، به تحلیل آموزه بداء پرداخته شده است. مؤلف در دیباچه رساله، با نقل کلام امام فخر رازی، بیان خود را آغاز می‌کند. فخر رازی در کتاب «محصل» گوید: شیعه با استفاده از دو اصل بداء و تقیه، خود را از هر اشتباه و کذبی مبرا می‌نمایند. همی گویند در آینده ما دارای حکومت و عزت خواهیم شد و وقتی بدان دست نمی‌یابند، گویند بداء شده است و وقتی حرفی می‌زنند و بعد معلوم می‌گردد که خطا و باطل بوده، گویند تقیتا گفتیم. خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب «نقد المحصل» به پاسخ از این افتراء برآمده و گوید: اولا خبر بداء خبر واحد است - در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ع) - و موجب علم و عمل بدان نیست و ثانیا تقیه مورد خاص دارد و در تمام موارد جایز نیست. محقق داماد از کلام امام فخر رازی برمی‌آشوبد و کلام خواجه نصیرالدین طوسی را در مسئله تقیه مورد قبول و در مسئله بداء مورد اشکال قرار داده و می‌گوید: اولا مسئله از طریق اهل سنت نیز مطرح گردیده و پاره‌ای از آیات قرآنی دال بر آن است. ثانیا خبر روایت بداء در مورد اسماعیل پسر امام جعفر صادق(ص) غیر قابل قبول است و معارض با اخبار باب امامت ائمه اثناعشری(ع) است و بر اساس مبنای فوق، پایه بخش نخستین رساله خود را پی می‌نهد. بخش اول: در پی انتقاد به خبر بداء، نویسنده امامت ائمه اثناعشری را محرز می‌داند، ولذا ادله اثبات امامت را بر دو پایه استوار می‌بیند: الف)- احادیث و اخبار فضائل ائمه اثناعشری(ع)؛ ب)- مثالب و کژی‌های موجود در جانشینان دروغین خلافت. بدین طریق او بیش از یک‌سوم رساله خود را به همین اصل اختصاص داده که در آن نیز از گفتارهای جدلی و خطابیاستمداد جسته است. بخش دوم: در این بخش به طرح اصلی رساله پیرامون بداء رسیدگی می‌گردد که خود بر سه پایه استوار است: الف)- ذکر اخبار وارده در مسئله بداء؛ ب)- بررسی لغوی واژه «بداء» و عدم انکار استناد آن به خداوند؛ ج)- طرح بیانی مسئله بداء که این بخش نیز بر دو قسمت است: طرح آموزه بداء و هماهنگی مفهوم آن با نسخ و اختلاف آن در تشریع و تکوین که در پایان رساله با اشاره‌ای گذرا به طرح همین بخش، رساله به‌صورت ناتمام انجام یافته است. بررسی مسئله تکوین و موجودات مکون که در پی آن، به مذهب تثلیث و تربیع در اقسام موجودات اشاره شده و در این رهگذر، وجه تخصیص بداء به مکونات، روشن می‌‌گردد. بخش سوم: این بخش که از جهتی، یک بخش فرعی و استطرادی در مسئله بداء می‌باشد، به اعتباری به‌طور مستقیم با بداء در ارتباط است. در این مرحله به طرح حصول کثرت از وحدت از رهگذر مسائل علم حروف و اعداد اشاره شده که بیش از یک‌پنجم رساله را به خود اختصاص داده است. بداء - در لغت عرب - به معنای آشکار شدن چیزی پنهان است و نیز در جایی که برای انسان تغییر عقیده یا علم حاصل شود، به کار می‌رود و در‌ قرآن مجید‌ آمده است که: «بدا لهم سيئات ما عملوا». متکلمان و مفسران مسلمان در شرح و تفسیر آن، مطالبی نزدیک به هم ‌‌گفته‌ و نوشته‌اند، ولی این مسئله در نظر میرداماد اهمیت‌ ویژه‌ای داشته و در این کتاب، به‌صورت مفصل، بدان پرداخته است. میرداماد در توضیح‌ مسئله بداء می‌گوید که بداء مانند «نسخ» است - و می‌دانیم که نسخ به معنای تغییر تمام یا بخشی‌ از حکم شرعی و قانون‌ موضوعه است، پس از آنکه، دیری آن حکم و قانون عملی شده باشد - اگر در اوامر و نواهی شرعی که خطاب به مردم است تغییری یافت گردد یا به‌کلی برداشته شود، آن را «نسخ» می‌گویند و هرگاه که أمر تکوینی (یعنی‌ سرنوشت رقم‌خورده‌ای) از جانب خداوند دگرگون شود - مثل آنکه با دعاء و صدقه و مانند آن، بلائی از سر انسان بگذرد - آن را بداء می‌نامند. اما بداء در سلسله مراتب امر و مشیت الهی جایی معین دارد و چون‌ علم‌ الهی را به مراتب قضا و قدر علمی و عینی تقسیم نموده است، قضای الهی را به‌دور از هرگونه بداء و تغییر ‌و تبدیل می‌داند؛ همچنان‌که آن را حتی درباره مفارقات (موجودات منزه از ماده‌ مانند‌ فرشتگان) روا نمی‌داند. میرداماد معتقد است که در وعاء دهر - که جای ثبات و نظام جامع و کلی حوادث و حقایق است - بداء راه ندارد؛ زیرا اگر در دهر راه یابد، مانند آن است که دهر‌ از ثبات‌ خود بیرون آمده و شکل تغییر و سیلان را - که ویژه ماده است - پذیرفته باشد. آنچه که در آن، بداء راه دارد، عالم «قدر» است که با وعاء زمان منطبق است. مسئله بداء، از یک طرف به مسئله وعاء دهر و از‌ طرف‌ دیگر‌ به قضای الهی و مراتب علم باری تعالی مربوط می‌گردد و بر روی هم روشن می‌‌شود‌ که دستگاه‌ فلسفی‌ میرداماد بر محور وعاء دهر و حدوث دهری بنا شده و استوار است و از‌این‌رو‌ در کتاب حاضر نیز به بهانه اثبات و تصحیح بداء - که از عقاید امامیه است - به بیان انحاء‌ حدوث‌ ذاتی و دهری و زمانی می‌پردازد و وعاء زمان و ویژگی‌های آن و فرق‌ زمان‌ با‌ وعاء ثوابت دهری را شرح می‌‌دهد. گویی با بیان اوصاف وعاء زمان که اساس و جوهره ذاتی‌ آن‌ حرکت و تغییر و تبدل و سیلان و بی‌قراری است، می‌خواهد نتیجه بگیرد که «بداء» نه‌ فقط‌ صحیح‌ و ممکن که بایسته و ناگزیر است و حکم ثابت الهی در جهان متغیرات بایستی گاهی به‌صورت‌ بداء، جامه عوض کند.
بداء في ضوء الكتاب و السنّة
نویسنده:
جعفر سبحاني؛ تقریر نویس: جعفر هادی
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الاضواء,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
البداء في ضوء الكتاب و السنة، تقرير استاد جعفر الهادى، اين تقرير از بداء با تقرير محمدحسین حاج عاملى در اصول مباحث و محتواى مطالب يكسان است؛ ولى در ترتيب و فصل‌بندى متفاوت است، آنچه روشن‌تر است، اينكه بحث نسخ در شريعت در اين كتاب بر خلاف تقرير حاج عاملى مفصل و مستقل بحث نشده است، بلكه در ما بين مباحث بداء به بعضى از مسائل نسخ اشاره شده، از جمله در صفحه 20 به امكان نسخ و ابطال ديدگاه يهود مبتنى بر امتناع نسخ در احكام، و در صفحه 72 به ارتباط بداء با نسخ اشاره شده است و به مباحث ديگر نسخ چون اقسام آن و مصاديق آن و غيره اشاره‌اى نشده است. تقرير بداء در اين كتاب قبل از تقرير حاج عاملى و حتى قبل از تأليف خود آیت‌الله سبحانى است، لذا از نظر ترتيب مباحث و چينش فصول و مطالب و بيان مطالب به آن دو اثر نمى‌رسد. بحث بداء در اين كتاب در دو مقام ثبوت و اثبات در دو فصل ارائه شده است: فصل اول: بداء در مقام ثبوت، به اين معنا كه بداء در نزد اماميه امرى ممكن است، البته نه به معناى ظهور بعد الخفاء، بلكه به اين معنا كه انسان مى‌تواند با اعمال صالحه و طالحه سرنوشت خود را در بعضى از موارد (تقدير مشروط) تغيير بدهد. سپس مقرر به نظريات علماى شيعه در بداء مى‌پردازد كه در نزد اماميه بداء از معارف عاليه بوده و در اين معنى، همه مسلمين اتفاق نظر دارند. در ادامه اشكالات و ايرادات مخالفين بداء را بيان نموده و جواب داده است، بعد از آن نصوص اماميه در مسئله بداء را مورد بررسى قرار مى‌دهد و مناقشات بعضى از اهل سنت را از جمله مناقشه شيخ ابوزهره مصرى ازهرى را بيان كرده و جواب مى‌دهد. فصل دوم: بداء در مقام اثبات، به اين معنا كه بداء واقع هم شده است؟ بحث مهم در اين مقام إخبار پيامبر(ص) و اوصياء ايشان از وقوع امورى در آينده است كه به وقوع نه پيوسته است. بداء در اين مقام در اين تقرير به تفصيل بيشترى بحث شده است، در ابتدا بيان مى‌دارد كه تعداد اين اخبار بسيار محدود است، و جواب گويى به آن تنها بر عهده اماميه نيست و اهل سنت نيز بايد جواب دهند، چرا كه به بعضى از اين اخبار در كتاب خدا اشاره شده است؛ مانند خبر دادن حضرت ابراهيم‌ عليه‌السلام به ذبح اسماعيل و حال آن كه واقع نشد و يا إخبار حضرت يونس‌عليه‌السلام به قوم خود از وقوع عذاب الهى كه واقع نشد. پاسخ اماميه آن است كه مقدرات دو گونه‌اند گاهى قطعى و حتمى‌اند كه تخلف در آنها راه ندارد، و گاهى مشروط و غير حتمى‌اند كه اگر شروط آن محقق نشود و با مانع برخورد كند، تحقق نمى‌يابد، و اين إخبار هم با علم به مقتضى است، كه اگر مانع نباشد، محقق مى‌شوند، و الا در واقع محقق نمى‌شوند. تحقق عذاب قوم يونس‌عليه‌السلام مشروط عدم توبه و استغفار بود.
نقد و بررسی حکمی آموزه بداء در آراء دانشوران شیعی
نویسنده:
حامد ناجی اصفهانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
آموزه بداء یکی از آموزه های اصلی کلام شیعی است، که از دیرباز نظر دانشمندان اسلامی را به خود معطوف داشته است، پاره ای به جهت تعارض این آموزه با علم مطلق الهی به تشکیک و رد آن اهتمام ورزیده اند، و برخی به تحلیل و توجیه آن همت گماشته اند. در این میان توجه به استعمالات این اصطلاح در کتاب الهی و احادیث ماثور نقشی بنیادین در تحلیل این آموزه دارد؛ زیرا تنصیص بر این آموزه در گرو فهم عمیق از آموزه های دینی است. گفتار حاضر بر آن است که با نقل آراء اصیل و بنیادین در این باره به نقد و بررسی آنها بپردازد و وجوه ضعف آنها را وانمایاند.
صفحات :
از صفحه 15 تا 39
  • تعداد رکورد ها : 6