آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 25
مساله وجود از منظر شیخ اشراق
نویسنده:
عزیزاله افشارکرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
چکیده :
سهروردی آنچه را در خارج تحقق دارد هویت می نامد. این هویت عین تشخص و فرد بودن است. ذهن پس از یافتن این امر خارجی آن را به دو مفهوم عقلانی وجود و ماهیت تحلیل می کند. سهروردی وجود و ماهیت و سایر مفاهیم فلسفی را انتزاعی عقلانی و یا اعتبار ذهن می داند. و معتقد است، این مفاهیم فلسفی در جهان واقع هیچ گونه زیادت و مغایرتی با آن هویت ندارند. و همه مفاهیم فلسفی ابزارهای تحلیل عقلانی واقعیت اند و زیادت آن ها بر واقعیت خارجی موجب تسلسل در مفاهیم فلسفی می شود. بنابراین سهروردی به اصالت واقع یا اصالت هویت معتقد است. و ماهیت را هم همانند وجود اعتباری می داند.
صفحات :
از صفحه 40 تا 56
گشودگی به جهان و عالم داری انسان از منظر ملاصدرا و مارتین هایدگر
نویسنده:
فریبا هادوی ، عزیزاله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله انسان و تحلیل هویت وی از بنیان های تفکر ملّاصدرا و هایدگر است. نحوه تلقی آن ها از انسان در عین اختلاف، اشتراکاتی نیز دارد.نگاه مشترک آن ها به مسئله انسان و وجود قرابت خاصی میان آن ها پدید آورده است.هر دو برای انسان، وجود ویژه ای در میان موجودات قائل هستند. ملّاصدرا، علم حضوری نفس به خود را عین نفس و مستلزم علم حضوری به بدن می داند و بدن پل اتصال نفس با جهان پیرامون است، این علم حضوری عین گشودگی وجود آدمی به جهان است؛ چون نفس همواره به محیط اطراف التفات دارد. و با این التفات به طور مدام هستی خود را استمرار می بخشد. هایدگر هم معتقد است که انسان مدام در حال طرح افکنی است و این طرح افکنی، ناشی از گشودگی به جهان است یعنی هر لحظه دازاین، موجودات و خود را می یابد و بر اساس این یافت طرح می افکند. هایدگر، انسان را به اصیل و غیر اصیل تقسیم می کند. انسان غیر اصیل، تابع کسان و مشهورات است، ولی انسان اصیل وجود خود را محدود در زمان خاصی می داند لذا کار های خود را متناسب با موقعیت و اهداف و برای تحقق هویت حقیقی خود انجام می دهد. ملاصدرا نیز به فعلیت رسیدن استعداد های آدمی را مرهون نحوه تعامل انسان با جهانی می داند که آدمی در آن زیست می کند و آدمی با فعالیت های خود می تواند جهان خود را گشوده تر کند و آن را ارتقاء دهد. ملّاصدرا و هایدگرهر دو به تعامل انسان با جهان و توانایی عالم سازی انسان تاکید دارند و تعالی انسان را در نحوه فعالیت و نوع عالمی می دانند که انسان می سازد.
صفحات :
از صفحه 265 تا 288
ظهور و خفای وجود در فلسفه ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
فریبا هادوی ، عزیزاله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نحوه نگرش آدمی به مساله وجود محور افکار و اعمال آدمیان است. و غفلت از وجود سبب بی معنا شدن زندگی و جهان آدمی می شود. وجود محور نظام فلسفی صدراست و بر اساس آن رابطه آدمی با عالم واقع و مساله حقیقت تبیین می شود. هایدگر در جهان معاصر جزء نادر اندیشمندانی است که وجود را محور اندیشه خود و درمان پوچ گرایی جهان معاصر را در کشف وجود و رابطه آدمی با آن می داند. در این نوشتار که به روش کتابخانه ای انجام شده است با تحلیل و مقایسه نظر این دو متفکر روشن می گردد که هر دو از اصالت ماهیت عبور می کنند به اصالت وجود می رسند و حقیقت را مبتنی بر ظهور وجود در آدمی می دانند و به ظهور و خفای وجود توام با هم معتقدند زیرا وجود همواره در جلوه ای خاص بر آدمی پدیدار می شود و هرگز وجود به طور کامل برای آدمی مکشوف نمی شود.
صفحات :
از صفحه 243 تا 260
زمان و مکان در اندیشه ارسطو و سهروردی
نویسنده:
عزیزالله افشار کرمانی، فاطمه بابامرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث زمان و مکان از جمله مباحث ریشه‌دار و سنتی در تاریخ فلسفه است که در طول تاریخ اندیشه بشر، ذهن فلاسفه را از دوران یونان باستان به خود مشغول کرده چنان که آراء و اقوال بسیاری در این باب ابراز کرده‌اند. فلاسفه اسلامی نیز به سهم خود و به تأثیر از فیلسوفان یونان باستان به ویژه ارسطو، نظراتی در این باره ارائه کرده‌اند. ارسطو بحث از مکان را در کتاب طبیعیات و در نسبت با حرکت طبیعی، خلاء و زمان مطرح کرده است و در واقع، برخلاف افلاطون مفهومی طبیعی از مکان ارائه می‌کند. ارسطو تحلیل افلاطون از زمان و مکان را نمی‌پذیرد و می‌کوشد بنا به ساختار جسم، زمان و مکان را تحلیل کند. او مکان را سطح مماس جسم حاوی و محوی می‌داند و در حّد یک امر عرضی به آن بهاء می‌دهد و زمان را مقدار حرکت می‌داند. سهروردی گر چه در هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی خود بیشتر افلاطونی است، ولی از آنجا که می‌کوشد درک تمثیلی از طبیعت را کنار زند و تحلیل عقلانی را جایگزین آن سازد، در تحلیل زمان و مکان جانب ارسطو را می‌گیرد و همانند وی مکان را رابطه سطوح اجسام و زمان را مقدار حرکت می‌داند.
صفحات :
از صفحه 37 تا 50
حرکت و زمان از دیدگاه سهروردی و فلوطین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا پهلوانی ؛ استاد راهنما: عزیزالله افشار کرمانی ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
حرکت و زمان همانند سایر مفاهیم فلسفی در طول تاریخ، ماجراها پشت سرگذاشته است. این دو عنصر از عناصر شناخته شده و اولیه بشر بوده و زمینههای تفکر را در اندیشمندان فراهم آورده است. تنوع و تغییر نقطه آغازین فکر بشر محسوب میشود که وی را به جستجوی وحدت در میان کثرت و ثبات در میان تغییر کشانده است. نزد برخی حکما، این دو واژه امر مبهم و غیرواقعی تلقی شده که واقعی بودن آنها با پذیرش هستی، تعارض و منافات داشته است از این رو پارمنیدس و زنون، وجود حرکت و زمان را منکر شدهاند. بعضی از حکما و متکلمان اسلامی، زمان را موهوم و غیرواقعی دانستهاند و از نظر برخی دیگر، حرکت و زمان و هستی با هم ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده، نشانه هستی و بودن را در پویایی و تحول دانستهاند. برخی سطحی نگرانه با حرکت و زمان رو به رو شده و از حرکت تنها جابجایی مکانی و از زمان فقط پیوند و اتصال را اراده کردهاند و عدهای حرکت را معنای وسیعتر و عمیقتری کرده و به پویش درونی و حرکت جوهری پرداختهاند. اگرچه حرکت و زمان نسبت به واژه جوهر قدمت بیشتری دارند اما شاید بتوان گفت از لحاظ مفهومی با هم زاده شدهاند. نمونه بارز این پیوند در اندیشه هراکلیت یافت میشود که با عنایت به آتش به عنوان عنصر اولیه، پیوند جوهری اشیا را با حرکت مورد تاکید قرار داده است. سپس همین تحول جوهری در افکار افلاطون و فلوطین دنبال شده تا در دنیای اسلام در دیدگاه صدرالدین شیرازی به بار نشسته است.
نور از دیدگاه امام محمد غزالی و شیخ شهاب الدین سهروردی
نویسنده:
سیمین بیرانوندی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر آن است که مفاهیم و جلوه های گوناگون معرفت شناسی و هستی شناسی نور را در آثار سهروردی با مباحث و مفاهیمی که غزالی درباره نور بیان کرده مورد بررسی قرار دهد و تأثیر پذیری سهروردی از غزالی را در این مبحث بیان کند. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش کوشش شده است که ابتدا به زندگینامه و آثار این دو متفکرکه گویای افکار آنان می باشد پرداخته شود و درادامه دیدگاه های مطرح شده ی متناسب با موضوع مورد توجه قرار گرفته است.نتیجه کار نشان می دهد که غزالی در مهمترین اثر خود، مشکاه الانوار به بیان و تفسیر آیه نور می پردازد. نور و مراتب آن را با استناد به آیات و احادیث و روایات بیان می کند. در آثاردیگر خود بخصوص در احیاء علوم الدین و کیمیای سعادت، موانع و حجاب هایی که مانع روًیت نور حقیقی می گردد و همچنین مراحل سیر و سلوک را مورد توجه قرار داده است.نور در فلسفه ذوقی و نظام اندیشه ای خاص سهروردی نیز نقش بنیادی و محوری داشته و آنچه را که غزالی به دلایل مختلف نتوانسته به پایان برساند، سهروردی به گونه ای رساتر مورد بسط قرار داده است. در آثار سهروردی نیز الهام گرفتن از آیات و احادیث مشهود است. آیاتی که به نور خدا در وجود انسان های خاص و همچنین آیاتی که به ارزش های معرفت شناسی نور، هدایتِ انسان به صراط مستقیم الهی اشاره دارند، قابل توجه است.
زبان، روش و غایت دین و فلسفه از نظر ابن رشد و هگل
نویسنده:
پدیدآور: شهنوش جواهری ؛ استاد راهنما: عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
رابطه دین و فلسفه یکی از عمیق ترین مباحث در طول تاریخ بشری است، و وفاق میان فلسفه ودین مساله ای است که از آن زمان که انسان خواسته میان داده های عقل و داده های ایمان خود ارتباطی به وجود آورد، ذهن او را به خود مشغول داشته است. هنگامی که بحث دین و فلسفه مطرح می شود، در ذهن عموم این طور به نظر می رسد که این دو در مقابل یکدیگر قرار دارند در حالی که چنین نیست،ما در این رساله به تعریف، زبان، روش و غایت دین و فلسفه از نظر دو فیلسوف ابن رشد و هگل پرداختیم تا نشان دهیم که هر دوی آنها دین و فلسفه را سازگار با هم می دانند. ابن رشد و هگل هر دو معتقدند فلسفه و دین دو گونه تعبیر از یک واقعیت است، دین بیان حقایق از راه رمز و استعاره است و فلسفه بیان حقایق در قالب مفاهیم عقلی و استدلالی است.
بدنمندی مُدرِک به عنوان مقدمة صیانت ذات در ملاصدرا و هگل
نویسنده:
پیام آقاسی ، عزیزاله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعریف متفاوتِ عقل‌گرایان و تجربه‌گرایان از انسان رویکردهای متفاوتی به انسان را در پی دارد. هگل با نگاه دیالکتیکی خود با کنار هم نشاندن کل و جزء در بستری کانتی– اسپینوزایی تعریفی از انسان به‌عنوان سوژة مدرِک ارائه می‌دهد که در عین اینکه به کلیت او توجه می‌دهد، اهمیت جزئیت و فردیت او را هم نشان می‌دهد. از طرفی ملاصدرا نیز برای بدن در ادراک، سهم قابل‌توجهی قائل است؛ زیرا نفس همة افعال خود را با واسطة بدن انجام می‌دهد و تحقق هیچ فعلیتی بدون استفاده از بدن امکان ندارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدنمندی مدرِک بر اصل صیانت ذات از منظر ملاصدرا و هگل است. همان‌گونه که بدنمندی مدرِک در نگاه هگل منجر به توجه به صیانت ذات می‌گردد، پذیرفتن محور نفس- بدن به‌عنوان مدرِک در نظر ملاصدرا نیز منجر به توجه به صیانت ذات می‌شود، البته با تفاوت‌هایی که آن‌هم به نوبة خود علاوه بر آثار فردی و اجتماعی در اهمیت حیات بدنی و سعادت جمعی، تغییر در نگرش به علوم انسانی را در پی دارد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 27
فیاض لاهیجی و قرائتی متفاوت از نظریه صور مرتسمه ابن سینا
نویسنده:
محمود رضا مهاجری ، عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم الهی به مخلوقات پیش‏از خلقت آن‏ها، یکی از پیچیده ‏ترین مباحث الهیات درباب صفات خداوند متعال محسوب می­ شود که دربارۀ آن، نظرات گوناگونی مطرح شده است. یکی از معروف‏ترین این نظریات، نظریۀ صور مرتسمۀ ابن‏ سیناست که در این مقاله، قرائت محقق لاهیجی از آن را بررسی و تحلیل می ­کنیم. محقق لاهیجی، ابتدا قرائت مشهور ابن ‏سینا دربارۀ صور مرتسمه را پذیرفته است که بنابر این قول، خداوند متعال قبل ‏از آفرینش اشیا، به آن‏ها به‏ واسطۀ صور مرتسمه ­ای علم دارد که قائم به ذات الهی هستند و این علم، فعلی و از لوازم ذات است. فلاسفه و متکلمین اسلامی پس‏از بوعلی ­سینا بر این نظر، انتقادات مختلفی وارد کرده ­اند؛ لذا محقق لاهیجی قرائتی متفاوت را دربارۀ نظریۀ صور مرتسمه به ­دست داده است تا از اشکالات این نظریه رهایی یابد. به ­عقیدۀ وی علم اجمالی، عین علم تفصیلی است و این تفصیل در تحلیل ذهن آدمی ریشه دارد؛ وگرنه علم خداوند متعال، عین ذات وی و ازنوع واحد و بسیط است و به همین جهت، قرائت متفاوت محقق لاهیجی به نظریۀ علم اجمالی درعین علم تفصیلی ملاصدرا نزدیک می ­شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 35
جایگاه و کارکرد اختلاف در جامعه بشری از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
عزیزالله افشار کرمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خلقت مستلزم اختلاف است. چون تا کثرتی نباشد خلقتی نیست. این معنا از اختلاف بر عالم مخلوقات حاکم است و مبنای همه انواع دیگر احتلاف است، اما در میان انسان ها اگرچه اینگونه اختلاف وجود دارد، ولی نوع دیگری از اختلاف هم هست که ناشی از اندیشه ها، اراده ها و اعمال آدمیان است. زمانی که اختلافات جامعه بشری به حدّ خاصی رسید شرایع الهی نازل شدند تا به جامعه سامانی دهند. ولی با آمدن ادیان، دسته ای از آدمیان در خود دین اختلاف کردند و نوع تازه ای از اختلاف پدید آمد، بنابراین رسالت دین الهی داوری در میان اختلافات ناشی از معیشت و اختلاف بر سر اصل دین است . نوع دیگری از اختلاف ، اختلاف در درجات ایمان است که جز با گفتگوی آزاد و بحث عقلانی حل نمی شود. بنابراین گرچه دسته ای از اختلافات قابل رفع است ولی دسته ای از اختلافات عین حیات آدمیان است و اصل در حیات آدمی، اداره کردن اختلافات است و نه رفع کامل آن که در این عالم محال وقوعی است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 74
  • تعداد رکورد ها : 25