آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 53
تأثیر آرای ابن‌عربی بر نظریة نجات فراگیر ملاصدرا
نویسنده:
محمد صادق زاهدی، محمد جواد شمس، علی صداقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریة نجات صدرالدین شیرازی را می‌توان بدیلی در کنار نظریات سه‌گانة نجات، یعنی انحصارگرایی، شمول‌گرایی و کثرت‌گرایی به شمار آورد. ملاصدرا به نجات همة افراد بشر حتی کسانی که به تعبیر قرآن در دوزخ جاودانه خواهند بود معتقد است. او این نظریه را با تکیه بر اصول حکمت متعالیه، مانند اصالت وجود و تشکیک آن و مساوقت وجود و خیر، ارائه کرده است. این نظریه با شباهت زیاد در آثار ابن‌عربی مشاهده می‌شود و خود ملاصدرا نیز در موارد متعدد دیدگاه خود را در این زمینه برگرفته از اندیشه‌های وی می‌داند. با مراجعه به آثار ابن‌عربی نیز می‌توان شباهت دیدگاه او و ملاصدرا را دریافت؛ هر چند گاهی اختلافاتی میان این دو اندیشمند مشاهده می‌شود. در این مقاله، پس از تبیین دیدگاه ملاصدرا دربارة نجات اخروی که شمول‌گرایی فراگیر نامیده شده، با مراجعه به آثار ملاصدرا و ابن‌عربی، نحوة تأثیرپذیری ملاصدرا از ابن‌عربی نشان داده شده است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 86
شیخ احمد تجانی و طریقت تجانیه
نویسنده:
مرتضی خسروشاهی، محمدجواد شمس
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
تجانیه، سلسلۀ عرفانی منسوب به شیخ احمد تجانی (1150-1230ق)، که به همت او در 1196ق بنیان نهاده شد، یکی از بزرگ‌ترین طریقت‌های صوفیه در شمال آفریقا است که نقش مهمی در نشر اسلام و جذب بسیاری از مسلمانان این منطقه داشته است. شیخ احمد در نوجوانی قدم در طریق سلوک نهاد، و پس از تشرف به مهم‌ترین طریقت‌های موجود زمان خویش همچون: قادریه، ناصریه و خلوتیه و دریافت اجازه تلقین ذکر، سرانجام در سال 1196ق مدعی شد که از جانب نبی مکرم اسلام(ص) مأمور به تأسیس طریقتی شده است که بعدها آن را طریقت تجانیه یا ابراهیمیّه نامید. هم اکنون پیروان این طریقت در کشور‌هایی چون: الجزایر، مصر، سودان، نیجریه، نیجر، موریتانی، تونس، غنا، مالی و کنیا فعالیت دارند. از اهم اصول طریقتی این سلسله می‌توان به اذکار خاص آنان که عبارت است از ذکر استغفار، لا اله الا الله، صلوات بر نبی مکرم و نیز ذکر روز جمعه و صلاة الفاتح و جوهرة الکمال اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 80
بررسی جایگاه تکوینی حضرت ولی ‌عصر (عج)بر اساس برخی از صفات ایشان در زیارات مأثوره
نویسنده:
شهلا امینی ، حامد ناجی اصفهانی ، محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رحمت واسعه الاهی همواره از جانب ذات خداوند سبحان به سوی مخلوقات در جریان است. به دلیل سنخیت‌نداشتن مخلوقات با ذات خداوندی، نیاز به واسطه‌ای است که این رحمت را دریافت کند و به مخلوقات برساند. این واسطه در عصر حاضر حضرت ولی‌ عصر f است. اگرچه ما در زمان غیبت از نعمت ولایت تشریعی ایشان محرومیم، اما بررسی جایگاه تکوینی حضرت به عنوان واسطه فیض الاهی موضوعی است که ما با استفاده از روش توصیفی‌تحلیلی و با بررسی سه صفت از اوصاف ایشان، به آن پرداخته‌ایم. مهم‌ترین دستاوردهای این مقاله چنین است: مظهریت تام حضرت ولی ‌عصر برای همه اسمای الاهی و همچنین تناسب با کل عوالم وجود از طریق تجلی‌یافتن در تمام اسما به نحو سریانی به حکم مظهریت اسم جامع «الله»، شأنیت خلافت الاهی را برای ایشان رقم زده است. حضرت به واسطه خزائن اسمای الاهی، که به منزله قوای ایشان است، امور عالم را تدبیر می‌کند و به همه مخلوقات فیض‌ می‌رساند. ایشان در هر لحظه و آنی با مظهری از مظاهر الاهی است و عالمی از عوالم وجود را تدبیر می‌کند؛ و این همراهی با مظاهر در همه زمان‌ها بر اساس اسم «العدل» الاهی ایشان صورت می‌پذیرد.
صفحات :
از صفحه 133 تا 157
نسبت عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و مولوی
نویسنده:
حسین عشایری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درباب نسبت عقل و ایمان ،توجیه و معقولیت باور دینی در بین اندیشمندان دینی به انحاء مختلفی صورت گرفته .در میان فیلسوفان رویکرد غالب نسبت به توجیه باور دینی تا سال های اخیر قرینه گرایی بود؛ بنا بر این رویکرد، باور دینی باید مبتنی بر دلیل و قرینه باشد، در غیر این صورت:از یک سو باور منجر به معرفت نمی شود،و از طرفی دیگر خطایی اخلاقی از سوی فرد رخ داده است.این رویکرد ایمان را نوعی اعتقاد و معادل معرفت در نظر می گیرد. نمونه ی خفیف تر این این رویکرد نزد آکویناس وجود دارد که ایمان را معادل باور استوار می داند.مدل تومیستی از ایمان را هم می توان نوعی اعتقاد دانست،وهم می توان آن را به ایمانی اعتمادی تحلیل کرد که متعلق آن خود خداست.در این تلقی،ایمان به عنوان پذیرش حقایقی که از سوی خدا وحی می شود برباور به خدا مبتنی است ،وماهیت بنیادی ایمان همین «باور به» است.تفاوت این مدل با مدل های دیگر ایمان در این است که باور به خدا در این مدل،به معنای سپردن تعهدی عملی به متعلق ایمان،و مستلزم مخاطره است؛به طوری که مولفه ی ارادی ایمان در آن جایگاه محوری دارد و مولفه ی شناختی از آن لازم می آید.تبیین مصلحت اندیشانه ی اراده گرایانی چون پاسکال وجیمز در واقع بیان شرایط جواز مخاطره ی اعتقادی است.در این میان ایمان گرایانی چون کرکگور متقدند که ایمان بودن ایمان به بی قرینه بودن و مخاطره آمیز بودن آن است و ایمان بی نیاز از دلیل عقلی و مستلزم سپردن تعهدی تام به متعلق ایمان است.در میان همه ی این نزاع ها حامیان معرفت شناسی اصلاح شده به نحوی دیگر ایمان را بی نیاز از برهان دانستند،و با استناد به آراء جان کالوین،به وجود قوه ی شناختی خدادادی ای« حس الهی » در انسانها معتقد شدند، وبیان کردند کهداده های این قوه، باور به خدا را برای دینداران بدیهی می کند.درمیان اندیشمندان مسلمان،غزالی توانایی عقل را محدود دانسته، وفایده ی آن را فقط در این می داند که شخص را سوی طبیبان قلوب(انبیا) برد و به واسطه ی آن راهنمایی های طبیب را ادراک کرده و به کاربندد.از آن به بعد، عقل باید تسلیم نبی شود.او قائل به وجود حقایقی فراعقلی در دین است که فقط به واسطه یقوه ای فوق عقلی به نام «روح نبوی» ادراک می شود و شکوفایی این قوه درانسان مستلزم سپردن تعهدی تام به رهنمودهای نبی و گزاره های ایمانی است در چنین شرایطی ایمان ورزی مستلزم خطر کرن است،وبا گذر از این خطر و شکوفایی قوه ی فوق عقلی،آنچه برای فرد،نامعقول ونادیدنی بود،معقول و دیدنی،بلکه بدیهی می گردد.بنابر این مدل ایمانی غزالی را می توان مدل کرکگور-کالوین(اعتماد- اعتقاد) نامید. مولانا نیز با تقسیم عقل به کلی وجزئی، تقریری دیگر از همان مدل غزالی را ارائه می دهد؛ با این تفاوت که، غزالی سعادت عوام را فقط در داشتن اعتقاداتی جازم و مطابق با واقع می داند؛و مدل ایمانی او برای عوام معادل مدل آکویناس می شود
عشق الهی از دیدگاه شیخ اشراق و مولانا
نویسنده:
پدیدآور: طاهره غلامی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
یکی از مباحثی که در فلسفه، ادبیات و عرفان عطف توجه بسیاری به آن شده و نظریات متنوعی در خصوص آن ارائه گردیده مسأله عشق الهی است، که متفکران بسیاری در باب آن سخن گفته اند. از یک سو متفکران بزرگی همچون سهروردی و مولانا عشق را به حقیقی ومجازی تقسیم می‌کنند که مطابق با تفکر ایشان عشق مجازی همان عشق به ماسوی الله وعشق حقیقی عشق به خدا، صفات و افعال اوست و از سوی دیگر متفکرانی از شرق تا غرب یک تقسیم‌بندی سه‌گانه از آن ارائه می‌کنند که عبارت است از عشق اروتیک، فیلیایی وآگاپه‌ای. مهم‌ترین خصیصه‌ی عشق اروتیک لذت است؛ در عشق فیلیایی خواستن چیزهای خو‌ب برای دیگری و فقط برای دیگری است که معیار و ملاکی مهم تلقی می‌شود و سرانجام عشق آگاپه ای که عبارت از محبّت عام خداوند نسبت به موجودات است که این نوع عشق، معنای حقیقی عشق در مسیحیت است. دربررسی نظریات سهروردی و مولانا در باب عشق الهی به دیدگاههای مشترک فراوانی برمی‌خوریم؛ از جمله اینکه هردوی آنها عشق را یک معنای ملکوتی و دارای مراتب متعددی می‌دانند که بالاترین مرتبه عشق متعلق به حق‌تعالی است. هردو متفکر معرفت را پایه واساس عشق و عقل را موجودی متعالی و نخستین صادر از خداوند می‌دانند. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری و همه‌ی موجودات را واجد معشوق و مقصودی واحد می‌داند که جملگی به سوی حق‌تعالی رهسپارند، مولانا نیز وجود و بقای هستی را منوط به وجود و بقای عشق دانسته و همه‌ی کائنات را جویا و طالب معشوق حقیقی می‌داند. درکنار این نظریات مشترک، نظریات متنفاوتی نیز درنظریه ایشان درباب عشق‌الهی وجود دارد. برخلاف سهروردی که عشق را از محبّت ومعرفت بالاتر می‌داند و معرفت را مقدمه وپایه‌ای برای رسیدن به عشق می‌داند، مولانا عشق را مقدمه‌ای برای رسیدن به معرفت و شرط دریافت معرفت را عشق می‌داند.
نظام احسن از منظر ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
پدیدآور: پدرام حمیدی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر باز انسان در نظاره آسمان و زمین و شگفتی های آن، همواره در جستجوی حکمت ونظم؛ یا اثبات فقدان نظم در جهان هستی بوده است. و در این میان عده ای بی نظمی، اتفاق و تصادف را علت آن پنداشته و دسته ای دیگر کاملیت و احسن بودن نظام هستی را علتی بر نظم و هماهنگی جهان دانسته و به اثبات آن پرداخته اند. در واقع بر اساس پذیرش اصل واقعیت و اینکه پیوند انسان و جهان با هم پنداری نبوده بلکه دارای واقعیت است، بحث هماهنگی و نظم و مسأله ی به نام نظام احسن مطرح می شود که آیا واقعیت های جهان هماهنگ و منظم می باشند یا پراکنده و گسیخته از هم هستند؟ بنابراین مسأله نظام احسن یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیاتی به ویژه فلسفه و حکمت الهی به شمار می آید. بحث نظام احسن در حکمت الهی با مسائلی از قبیل علم باری تعالی و عنایت الهی؛ و مسأله شرور به عنوان شبهه در برابر نظم و نظام احسن هستی قرار دارد که در اصل این شبهه را می توان برخاسته از بطن نظریه نظام احسن دانست. نظام احسن، قاعدتاً نظامی است که به طورکلی یا شر در آن راه نیافته یا شرور بسیار اندکی را شامل می شود و این میزان از شرور، ضرری بر احسن بودن نظام محسوب نمی شود، حال آنکه به نظر مردم و بعضی از فلاسفه غرب، تعداد شرور در نظام هستی بسیار زیاد است. در این میان دو فیلسوف بزرگ؛ ابن سینا و توماس آکویناس به بررسی و اثبات نظام احسن و شناسایی ماهیت شرور می پردازند. به طوری که ابن سینا شرور را عدمی و ناشی از فقدان دانسته و آکویناس شرور را لازمه نظم و عدالت در عرصه هستی می داند؛ این دو متفکر بزرگ با توجه به بحث عنایت الهی و علم باری تعالی، اراده خداوند و نفی نسبی و عدمی و لازمه اختیار بودن مسأله شرور، به اثبات نظامی احسن می پردازند.
معادشناسی در مکتب ابن عربی و آرای امام خمینی
نویسنده:
پدیدآور: مهدی فرحناکی مقدم ؛ استاد راهنما: سید محمود یوسف ثانی ؛ استاد مشاور: محمد جواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه پیرامون حیات و مرگ، محدود بودن هستی به ماده یا امتداد آن در عوالم غیر مادی، وجود جوهر پایدار در انسان، امکان حیات ابدی و ... همواره با آدمی همراه بوده و آرزوی جاودانگی و رهایی از حدود و دست یابی به آرامش و سعادت مطلق از خواسته های او بوده اند. در این راستا تبیین مساله معاد و هدایت در جهت مبانی آن از جمله رسالت های انبیا بوده و از اصول اساسی ادیان است. بحث معاد و کیفیت حیات اخروی از دو جهت دشواری خاص دارد: یکی این که به صورت حسی و تجربی قابل درک نبوده، و آگاهی از جزئیات و کیفیت آن از قلمرو عقل نیز خارج است. دیگر آن که به جهت تأخر موضوعی، بسیاری مباحث معرفتی در مقدمات آن دخیل بوده و لذا تبیین و درک حقایق آن متخذ از حوزه های معرفتی متنوع و گوناگونی است که بر آن مقدم اند.در عرفان نظری اگرچه مساله معاد به عنوان قوس صعودی هستی حائز اهمیت است اما در منظر عرفای مسلمان کمتر مورد توجه قرار گرفته و تبیینی منسجم نیافته است. به طوری که در تاریخ عرفان اسلامی و با رویکرد عرفانی اثری مستقل در این باب در دسترس نیست و به ندرت در ضمن سایر مباحث مجال طرح یافته است. از آنجا که مباحث وحدت وجود و نظام مظهریت، تکرار ناپذیری تجلی، چینش نظام هستی براساس نظام اسماء و حضرات خمس، ماهیت مظهری عالم و هویت سلوکی و استکمالی نفس انسانی مبانی مکتب ابن عربی و نیز آرای امام خمینی هستند، مطالعه و تبیین هر مساله ای از جمله معاد در نگاه ایشان بدون توجه به این مبانی پذیرفتنی نیست. در این نگاه، وجود، واحد است(حق) و ظهوری دارد که عالم است و بطونی که اسماء است و برزخی جامع که واسطه‌ی بین آن دو می باشد.(انسان کامل) نظام ظهوری عالم به دو قوس نزول و صعود تقسیم می شود که یکی متضمن سیر از وحدت به کثرت است که حضرات خمس را شامل می شود که طی آن حق از هویت مطلق خویش به عوالم مادون تنزل یافته و براساس همان درجات و عوالم، ارتقای مظاهر ناقص و سیر از کثرت به سوی وحدت واقع می شود. تعطیل فیض رحمانی غیرممکن است و مدارج و معارج فیض الهی دایره وجود را تشکیل می دهد. همان گونه که ظهور موجودات در قوس نزول و در مراتب کثرت با تجلیات اسمائی اتفاق می افتد، زوال آنها در قوس صعود با تجلیات جلالی در مراتب وحدت صورت می گیرد. اسمایی چون قهار، واحد، فرد، صمد، معید، ممیت و ماحی سبب این زوال اند. بر این اساس بحث معاد نیز به مراحلی از تطورات وجود می پردازد. سیر جهان و انسان تا قیامت و پس از آن، انعدام و ایجاد نیست، بلکه ظهور و اخفاست.بر این اساس مرگ امری وجودی و از مراحل مسیر کمال انسان و نتیجه‌ی استقلال تدریجی نفس از طبیعت است. مرگ انتقال از نقص به کمال، از قوه به فعل و انتقال از عالم ظهور به عالم بطون است. قیامت از میان رفتن تعین کثرات و رفع حجاب است همان طور که صفات جمالی حق مانند حی، رحمان و رحیم موجب افاضه فیض و استقرار تعینات خلقی است، همان طور نیز تجلی صفات جلالی و اسماء قهری موجب انهدام و بطلان تعینات می گردد. قیامت از هم پاشیدن نظام کیهانی نیست بلکه بازگشت به اصل است چراکه تعطیل فیض و انهدام کائنات امکان پذیر نیست. قیامت پلی بین دو نحوه بودن است که مستلزم بازگشت فرعی به اصل خود است یعنی به اعتباری بمیرد و به اعتبار دیگر احیا شود و هر قیامت مرگی دربردارد و مرگ، در مورد انسان رفع حجاب از تعینات جسمانی است. اصل تکرارناپذیری تجلی در این مکتب نیز علاوه بر این که اشکال اعاده‌ی معدوم را برطرف می سازد، به تبیین تبدل صور انسان متناسب با نشئات مختلف (با وجود بقای جوهر و حفظ هویت) کمک می کند، و نیز مبنایی برای بحث تکامل برزخی یا اخروی است.از سویی دیگر معادشناسی با انسان شناسی ارتباطی وثیق داشته و راه یافتن به حقیقت معاد بدون شناخت نفس به منزله هویت و جوهر انسان که تمام صفات و ملکات وجودی او را دربردارد، امکان پذیر نیست. ابن عربی و امام خمینی به تبع اعتقاد به دو نشئه جسمانی و معنوی به هر دو معاد روحانی و جسمانی معتقدند و جسم در تعریف ایشان مصادیقی بیش از جسم مادی و عنصری یافته و در اطوار مختلف سیر صعودی تنوع می پذیرد. از این نگاه، نفس، حقیقتی مجرد است که در هیچ نشئه ای از تدبیر بدن منصرف نمی شود و به تناسب هر نشئه بدنی انشا می کند و این انشا، منافاتی با وحدت هویت انسان ندارد. باطن انسان در دنیا صورت ظاهر او در آخرت است و ظاهرش در دنیا باطن او در نشئه آخرت خواهد بود.براساس اطوار وجودی، عالم نیز دارای مراتب طولی است. دنیا ظاهر آخرت و آخرت باطن دنیاست. عوالم پس از مرگ در امتداد زمانی و مکانی دنیا نبوده و جنسی متفاوت دارند. دنیا مظهر اسم الظاهر و آخرت مظهر اسم الباطن است. حیات اخروی، اصیل تر از این حیات دنیایی و مرتبه عالی تر آن است. در بحث سیر نفس، تجرد و بقای آن، رابطه نفس و بدن، تکامل نفس، حقیقت مرگ، تجسم اعمال و کیفیت حیات اخروی او مد نظر است و در سیر تکوینی عالم نیز، رابطه دنیا و آخرت، اقتضائات هر یک از آنها، جایگاه عالم قبر، قیامت، بهشت و جهنم، و... مطرح می شود. بهشت مظهر رحمت و جهنم مظهر غضب الهی است. در جهنم غضب غلبه دارد و اهل عذاب در حجاب هستند اما حتی آنها هم از رحمت الهی منقطع نیستند زیرا غضب محض امکان تحقق ندارد.با توجه به این نکات مساله این است که آیا معادشناسی مکتب ابن عربی یک نظام و سازمان منسجم و همه جانبه است یا خیر؟ اگر خیر، پس گزاره های متعدد معادشناسانه آن چگونه قابل تحلیل و بررسی است؟ و چه نسبتی با چارچوب مبانی عرفانی ایشان دارد؟ و اگر بلی که براساس شواهد فوق فرض اول این نوشتار است، به استخراج و بررسی منسجم مبانی این نظام معادشناسی پرداخته و در ادامه مولفه ها و نتایج آن را در فروعات حقیقت حشر، ثواب و عذاب و انواع آن تبیین نماید. جستجوی اولیه بیانگر این است که اگرچه گزاره های معادشناسانه در مکتب ابن عربی و آرای امام از سوی خود ایشان نظام‌مند نشده اما این زمینه و قابلیت را دارد که به چارچوب مبانی عرفانی ایشان کشیده شده و بر آن اساس تبیین و تحلیلی منسجم یابد.
کتابشناسی آثار سعدالدین حمویی
نویسنده:
عالیه نوری، محمد جواد شمس، محمد تقی فعالی
نوع منبع :
مقاله , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
نوشتار حاضر جستاری در زمینه کتابشناسی عارف نامدار سده 7 ق، شیخ سعدالدین حمویی (587- 650ق) است که در چهار بخش کتاب ها و رساله ها، اجازه نامه ها، نسبت نامه خرقه ها و نامه ها تنظیم شده و مشتمل بر اطلاعاتی در زمینه زمان و مکان تالیف، موضوع آثار و گزارشی از تالیفات اوست. افزون بر 54 کتاب و رساله ای که از وی برجای مانده، این پژوهش به ذکر آثاری از نسخه خطی 726 کتابخانه ینی جامع می پردازد که حاوی 8 اثر بدون عنوان و منسوب به سعدالدین، و 12 اثر دیگر ازوست که تاکنون نشانی از آنها یافت نشده است. همچنین در بخش اجازه نامه ها، نسبت نامه خرقه ها و نامه ها، برخی اشتباهات در ارجاعات منابع رفع شده و اطلاعات جدیدی از محل دقیق نگهداری آنها ارائه گردیده و 6 مورد از نامه ها برای نخستین بار معرفی شده است.
صفحات :
از صفحه 111 تا 142
مزدکیه: یگانه پرستی یا دوگانه گرایی
نویسنده:
محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
مزدک در دوره قباد ظهور کرد، و در همین دوره به تبلیغ آیین خود پرداخت. قباد به دلیل مصالحی نخست به آیین او گروید، اما پس از آنکه خلع شد و دوباره به حکومت رسید، توجه چندانی به این آیین نکرد و ظاهرا به دستور او در سال 529 یا 528 میلادی خسرو انوشیروان بسیاری از مزدکیان را به قتل رساند. پس از مزدک، پیروان وی که با عنوان مزدکیه شهرت یافتند، به اعتقادات و تعالیم او پای بند ماندند و تا سال ها پنهانی به نشر آموزه های وی پرداختند. تعالیم مزدک به دلیل مشابهت با برخی آموزه های مانوی و زرتشتی و حتی زروانی همواره در متون موجود به یکی از این سه کیش نسبت یافته است. آیین مزدک از یک سو مانند کیش مانی آیینی ثنوی بود که به وجود دو اصل قدیم که ازلا با هم مختلف و مستقل از یکدیگرند اعتقاد داشت؛ و از سوی دیگر در این آیین از معبود و خدای متعال، با نام مدبر خیر سخن به میان می آمد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 52
معرفی خرمدینیه یا خرمیه
نویسنده:
محمد جواد شمس
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: واحد علوم و تحقیات دانشگاه آزاد اسلامی,
چکیده :
خرمدینیه را یکی از بزرگترین جنبش های مذهبی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان در سده های دوم و سوم هجری قمری دانسته اند، که نسبت به سایر فرقه های ایرانی این دوره از اهمیت بیشتری برخوردار است و منابع و مآخذی نسبتا قابل توجه نیز درباره آنان در دست است. با این همه، هنوز نادانسته های زیادی از آنان داریم؛ به ویژه آنکه بیشتر منابع با خشم، کینه و عداوت از آنان سخن گفته اند. مشکل اساسی و مهمی نیز که در این تحقیق با آن روبرو هستیم، خلط میان این فرقه و سایر فرقه های آن دوره است. اما به احتمال بسیار خرمدینیه همان مزدکیه دوره ساسانی یا بسیار متاثر از آن است که پس از گذشت بیش از دو قرن دوباره آشکارا به اظهار عقیده و حضور سیاسی و اجتماعی خود پرداختند. آرا و اندیشه های مزدک به یکباره محو نشد، بلکه توسط زن او و نیز برخی از پیروانش که از آن قتل عام جان سالم به در برده بودند، به طور مخفیانه نشر و توسعه یافت. خرمدینان به دو بن یا دو اصل، و نیز حلول و تناسخ معتقد بودند، و ظاهرا اباحه گری و اشتراک اموال و زنان نیز میان آنان رواج داشت. به گفته برخی، به علت عدم وجود یک معبد واحد و نیز نداشتن یک رهبری و ریاست دینی مشخص، و همچنین به سبب پراکندگی در ولایات و سرزمین های مختلف ایران و ارتباط نداشتن با یکدیگر، به چندین دسته و گروه تقسیم شدند و هر دسته نام خاصی به خود گرفت و در نتیجه برخی از تعالیم و اعتقاداتشان نیز متفاوت شد. از همین رو در منابع دوره اسلامی میان آنان بسیار خلط شده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 53