آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
بررسی نحوه تبیین حدوث نفس در آراء ارسطو و ابن‌سینا و رابطه آن با جاودانگی
نویسنده:
اعظم جانجان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? نفس از جمله مباحث برجسته در آثار ارسطو و ابن سینا است. نگاه کلی به فلسف? ارسطو نشانمی دهد که او برای هم? موجودات قائل به نفس است و این نفس را حادث به حدوث بدن می داند. اومعتقد است این نفس در نهایت با نابودی بدن نابود میشود و بقائی برای آن در نظر نمیگیرد. اما بادقیق شدن در آراء او و بررسی آثار مختلف او به مباحثی میرسیم که با این نظر کلی کاملاً متفاوتاست. ابنسینا در ابتدای امر ظاهراً تابع ارسطو است و حتی شاید چنین به نظر برسد که در عقیده بهحدوث مقلد صرف ارسطو میباشد اما با دقیق شدن در آراء و آثار او مشخص میشود که در بسیاریاز جزئیات و اصول مهم از ارسطو فاصله میگیرد به گونه ای که اگرچه قائل به حدوث نفس است امابر خلاف ارسطو سرنوشتی متفاوت برای نفس در نظر دارد و در نهایت قائل به جاودانگی آن می شود.با این همه در آراء ابنسینا نیز به مباحثی میرسیم که مبهماند و باید راهی برای توجیه آنها جستجوکرد.کلید واژه ها نفس، حدوث نفس، جاودانگی، عقل، ارسطو، ابنسینا
مقایسه فرونسیس در اندیشه های و ملاصدرا
نویسنده:
مریم صمدیه، مجید ملایوسفی، محمدصادق زاهدی، محمدحسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فرونسیس از دو حیث هستی و ماهیت آن در اندیشه‌های هایدگر و ملاصدرا قابل مقایسه است. هایدگر از حیث هستی ‌-شناختی قائل به برتری فرونسیس بر تمامی انحاء کشف و گشودگی دازاین همچون اپیستمه، تخنه و سوفیاست؛ اما ملاصدرا به تأسی از دیدگاه ارسطو، سوفیا را به عنوان امکان اصیل انسان معرفی و قائل به برتری سوفیا بر تمامی علوم و حتی فرونسیس شده است. از سویی دیگر ملاصدرا با اینکه صراحتاً از برتری سوفیا سخن می‌گوید اما در متن مباحث خویش به وحدت سوفیا و فرونسیس جهت وصول به سعادت قائل می‌شود. علاوه بر این، آراء دو فیلسوف در حوزه موضوع، فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس قابل مقایسه است. ملاصدرا به تأسی از ارسطو موضوع فرونسیس را نفس انسانی و کمال آن دانسته است. در حالی که هایدگر موضوع آن را وجود دازاین می‌داند. این نحوه تفکر درباره موضوع؛ فاعل، غایت و ماهیت فرونسیس را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ بطوری که هایدگر فرونسیس را نحوه‌‌ای از وجود دازاین و ملاصدرا نحوه‌ای از معرفت می‌داند. با وجود این هر دو فیلسوف غایت فرونسیس را رسیدن انسان به وجود اصیل معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که تعریف دو فیلسوف از وجود اصیل با توجه به مبانی متفاوتی که اتخاد کرده‌اند کاملاً متفاوت است. وجود اصیل در ملاصدرا با توجه به مبدأ و معاد، معنا و مفهوم می‌یابد حال آنکه در وجود اصیل هایدگری به هیج وجه به مبدأ و معاد توجه نشده و به جای آن اموری همچون خویشتن یابی، تیمارداشت و توجه به مرگ مورد توجه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 31
ذات باوری از دیدگاه کریپکی و ارزیابی آراء ابن سینا بر اساس آن (گرایش حکمت متعالیه)
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
آیا اسم های عام ناظر بر انواع طبیعی، دارای معنا هستند؟
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
اسم های عام ناظر بر انواع طبیعی آن دسته از عبارت های زبانی هستند که بر انواعی معین دلالت می کنند. غالبا چنین انگاشته می شود که پیوند میان این اسامی و مدلولشان از طریق معنای آن ها امکان پذیر می گردد. این همان دیدگاهی است که از آن به «نظریه سنتی دلالت» تعبیر می شود. بر اساس نظریه سنتی دلالت، هر اسم عام دارای معنایی ذهنی است که با فهم آن به مدلول آن اسم منتقل می شویم. نظریه سنتی دلالت از دو وجه مورد انتقاد واقع شده است: نخست آنکه بر اساس این نظریه، معنا هویتی ذهنی است و دیگر آنکه آنچه پیوند میان یک عبارت زبانی و مدلول آن را برقرار می سازد، معنای آن عبارت است. در این مقاله ضمن اشاره به نظریه سنتی دلالت اسم های عام با تکیه بر آرای جان لاک، به انتقادهای واردشده بر این دیدگاه توسط فیلسوفانی همچون گوتلب فرگه و هیلاری پاتنم اشاره خواهد شد. نظریه پاتنم در این زمینه هر دو پایه نظریه سنتی دلالت را نادرست می داند. همچنین، در پایان، به نقدهای واردشده بر نظریه پاتنم اشاره خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 44
آیا جهانهای ممکن واقعیت دارند؟
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مفهوم «جهانهای ممکن»، که ظاهرا نخستین بار لایب نیتس آن را به کار برد، در دوران اخیر به واسطه نقشی که در دلالت شناسی منطق موجهات داشته است، بدان توجه شده است. مهم ترین نظریاتی که در باب جهانهای ممکن وجود دارد، به دو دسته کلی فعلیت گرایی و امکان گرایی تقسیم می شوند که از هر یک روایتهای مختلفی ارایه شده است. در این جستار، روایتهای دیوید لویس و کریپکی از امکان گرایی و روایتهای رابرت استالنکر، رودریک چیزم، رابرت آدامز والوین پلنتینگا از فعلیت گرایی نقد و بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 9 تا 39
اخلاق فضیلت‌مدار از دیدگاه ملامهدی نراقی (ره)
نویسنده:
هاجر رمضانخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشتار حاضر درصدد تبیین اخلاق فضیلت مدار از نظرگاه ملامهدی نراقی(ره)است. درباره‌ی اخلاق فضیلت ایشان می-توان گفت که اگرچه شاکله واستخوان بندی آن کاملا ارسطویی است اما این بدان معنا نیست که نراقی مقلد صرف باشد؛ چرا که ایشان در هر مورد نظر نهایی وابتکاری خودرا بیان کرده است. ایشان همچون ارسطو فضیلت را به حدوسط میان افراط وتفریط تعریف می‌کنند؛ هرچند ایشان تعاریف دیگری از فضیلت را نیز بیان کرده است.نراقی به احصای فضایل همت گماشته وهر یک ازآن‌ها را تحت قوه‌ای که موجب آن است، آورده است. ایشان سعادت را در تخلیه از رذایل وتحلیه به فضایل می‌داند ومسأله‌ی تشبه به خدا را به دلیل مخالفت با ظواهر شرع رد می‌کند ومعتقداست که نهایت سعادت، معرفت خداوندی ورسیدن به مقام قرب اوست.نکته‌ی نهایی وبسیار مهم در اخلاق فضیلت نراقی نقش وحی وآموزه‌های دینی در اخلاق نگاری اوست، ایشان در سرتاسر کتب اخلاقی خود هیچ‌گاه جانب شریعت را رها نکرده ودر تعارض بین عقل وشرع ، همواره جانب شریعت را می‌گیرد.
نسبت عقل و ایمان از دیدگاه غزالی و مولوی
نویسنده:
حسین عشایری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درباب نسبت عقل و ایمان ،توجیه و معقولیت باور دینی در بین اندیشمندان دینی به انحاء مختلفی صورت گرفته .در میان فیلسوفان رویکرد غالب نسبت به توجیه باور دینی تا سال های اخیر قرینه گرایی بود؛ بنا بر این رویکرد، باور دینی باید مبتنی بر دلیل و قرینه باشد، در غیر این صورت:از یک سو باور منجر به معرفت نمی شود،و از طرفی دیگر خطایی اخلاقی از سوی فرد رخ داده است.این رویکرد ایمان را نوعی اعتقاد و معادل معرفت در نظر می گیرد. نمونه ی خفیف تر این این رویکرد نزد آکویناس وجود دارد که ایمان را معادل باور استوار می داند.مدل تومیستی از ایمان را هم می توان نوعی اعتقاد دانست،وهم می توان آن را به ایمانی اعتمادی تحلیل کرد که متعلق آن خود خداست.در این تلقی،ایمان به عنوان پذیرش حقایقی که از سوی خدا وحی می شود برباور به خدا مبتنی است ،وماهیت بنیادی ایمان همین «باور به» است.تفاوت این مدل با مدل های دیگر ایمان در این است که باور به خدا در این مدل،به معنای سپردن تعهدی عملی به متعلق ایمان،و مستلزم مخاطره است؛به طوری که مولفه ی ارادی ایمان در آن جایگاه محوری دارد و مولفه ی شناختی از آن لازم می آید.تبیین مصلحت اندیشانه ی اراده گرایانی چون پاسکال وجیمز در واقع بیان شرایط جواز مخاطره ی اعتقادی است.در این میان ایمان گرایانی چون کرکگور متقدند که ایمان بودن ایمان به بی قرینه بودن و مخاطره آمیز بودن آن است و ایمان بی نیاز از دلیل عقلی و مستلزم سپردن تعهدی تام به متعلق ایمان است.در میان همه ی این نزاع ها حامیان معرفت شناسی اصلاح شده به نحوی دیگر ایمان را بی نیاز از برهان دانستند،و با استناد به آراء جان کالوین،به وجود قوه ی شناختی خدادادی ای« حس الهی » در انسانها معتقد شدند، وبیان کردند کهداده های این قوه، باور به خدا را برای دینداران بدیهی می کند.درمیان اندیشمندان مسلمان،غزالی توانایی عقل را محدود دانسته، وفایده ی آن را فقط در این می داند که شخص را سوی طبیبان قلوب(انبیا) برد و به واسطه ی آن راهنمایی های طبیب را ادراک کرده و به کاربندد.از آن به بعد، عقل باید تسلیم نبی شود.او قائل به وجود حقایقی فراعقلی در دین است که فقط به واسطه یقوه ای فوق عقلی به نام «روح نبوی» ادراک می شود و شکوفایی این قوه درانسان مستلزم سپردن تعهدی تام به رهنمودهای نبی و گزاره های ایمانی است در چنین شرایطی ایمان ورزی مستلزم خطر کرن است،وبا گذر از این خطر و شکوفایی قوه ی فوق عقلی،آنچه برای فرد،نامعقول ونادیدنی بود،معقول و دیدنی،بلکه بدیهی می گردد.بنابر این مدل ایمانی غزالی را می توان مدل کرکگور-کالوین(اعتماد- اعتقاد) نامید. مولانا نیز با تقسیم عقل به کلی وجزئی، تقریری دیگر از همان مدل غزالی را ارائه می دهد؛ با این تفاوت که، غزالی سعادت عوام را فقط در داشتن اعتقاداتی جازم و مطابق با واقع می داند؛و مدل ایمانی او برای عوام معادل مدل آکویناس می شود
قلمرو دین در آرای غزالی و ابن سینا
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اگر چه پرسش از قلمرو دين و انتظار بشر از آن متعلق به دوران معاصر است اما ريشه های آن را می توان در آرای متفکران مسلمان متقدم واکاوی نمود. با نگاهی به آرای دو متفکر جريان ساز در جهان اسلام، يعنی ابن سينا و غزالی، رويکردهايی متفاوت در تبيين وجه نياز آدمی به دين آشکار می گردد. در حالی که ابن سينا در تحليل فلسفی خود بيشتر بر جنبه های حقوقی و کارکردهای اجتماعی دين تاکيد می کند، تمرکز غزالی بر ابعاد معنوی و اخلاقی دين بيشتر است. البته اين سخن به معنای ناديده گرفتن وجه معنوی دين از سوی ابن سينا و نيز حذف وجه اجتماعی دين نزد غزالی نيست، اما در يک نگاه کلان تر می توان تحليل ابن سينا از دين را به مدل جمع گرايانه دنيانگر، و تحليل غزالی از دين را به مدل فرد گرايانه آخرت نگر نزديک تر دانست.
صفحات :
از صفحه 95 تا 109
تحلیل فلسفی ارزشهای اخلاقی حسن و قبح با نظر آراء قاضی عبدالجبار معتزلی، امام الحرمین جوینی، شـیخ مفیـد و جـرج ادوارد
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی آرای لورنس بونجور درباره ی معرفت پیشین و مقایسه ی آرای علامه طباطبایی با آن
نویسنده:
فاطمه محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی امکان تمایز میان معرفت‌ پیشین و پسین و نیز تحلیلی و ترکیبی از مباحث مهم در معرفت‌شناسی معاصر است. هر چند کانت وجود گزاره‌های پیشین ترکیبی را در برخی حوزه‌ها ممکن دانسته بود با این حال، رویکرد غالب در میان فیلسوفان تجربه‌گرا، به ویژه در قرن بیستم، نفی هر گونه معرفت‌پیشیناز سوی تجربه‌گرایان افراطی یا محدود کردن آن به گزاره‌های تحلیلی از سوی تجربه‌گرایان معتدل بوده است. در این پایان نامه آرای لورنس بونجور در باب معرفت ‌پیشین مورد بررسی قرار گرفته است. بونجور یکی از منتقدان جدی تجربه‌گرایی و از مدافعان معرفت‌ پیشین‌ ترکیبی است. به باور بونجور معرفت ‌پیشین معرفتی است که مبتنی بر ادراک حسی، درون نگری، حافظه، گواهی، دورآگاهی و روشن‌بینی نباشد و مستقیما از راه شهود و بصیرت‌ عقلانی حاصل شده باشد. وی برای اثبات وجود معرفت پیشین ترکیبی نخست به نقد دو رهیافت تجربه‌گرایی معتدل و افراطی در این زمینه می‌پردازد و پس از آن به موارد متعددی از معرفت عقلانی که به باور وی ترکیبی و پیشین هستند، اشاره می‌کند. گزاره‌هایی مانند: «یک شی نمی‌تواند در آن واحد هم سرخ باشد و هم سبزباشد.»، «یک شی نمی‌تواند دایره مربع باشد.»از مواردی است که بونجور بر معرفت‌ پیشین به آن‌ها تاکید دارد. در عقل‌گرایی بونجور، معرفت عقلی خطاپذیر بوده و با به کار بردن روش‌های تامل درونی و انسجام یا ترکیبی از هر دو روش، اصلاح‌پذیر است. به همین دلیل وی نظریه‌ی خود را «عقل‌گرایی معتدل» می‌نامد. در خاتمه عقل‌گرایی بونجور با عقل‌گرایی علامه طباطبایی از جهت معرفت‌شناسی مقایسه شده است. علامه طباطبایی با تقسیم معرفت به حضوری و حصولی، معتقد است که معرفت ‌عقلی خطاناپذیر بوده و تجربه توان اثبات یا ابطال گزاره‌های عقلی را ندارد. علاوه بر این، قلمرو معرفت‌ پیشین در نزد علامه‌طباطبایی گسترده‌تر از آن چیزی است کهبونجور مطرح کرده است.واژه‌های کلیدیپیشین، پسین، عقل‌گرایی کلاسیک، عقل‌گرایی معتدل، تجربه‌گرایی معتدل، تجربه‌گرایی افراطی
  • تعداد رکورد ها : 41