آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
آثار مرتبط با شخصیت ها
>
03.اساتید و پژوهشگران مراکز دانشگاهی و حوزوی (ایرانی و غیر ایرانی)
>
01.اساتید و مدرسان مراکز دانشگاهی ایران
>
اساتید دانشگاههای غیرانتفاعی
>
دانشگاه امام صادق (ع)، تهران
>
دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد
>
گروه فلسفه و کلام اسلامی
>
محمدکاظم فرقانی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
3
4
تعداد رکورد ها : 39
عنوان :
چیستی و کارکرد معرفتی قوه واهمه از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جواد رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ملاصدرا
,
علوم انسانی
,
شهوت
,
شیطان
,
عقل
,
غضب
,
قوهی وهم (واهمه)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
قوّهی وهم از نظر ملاصدرا قوّهای مجرّد است که ذاتاً استقلالی از سایر قوا ندارد بلکه همان قوّهی عقل است که تعلّق و اضافه به خیال یافته است. این قوّه رئیس و فرمانروای قوای حیوانی و جزئی است و تمام افعال قوای جزئی، اعمّ از ادراکی و تحریکی را میتوان به این قوّه نسبت داد. ملاصدرا وهم را بین حیوان، انسان و شیطان مشترک میداند و در نظر او این قوه، ذومراتب است. اما آنچه ملاصدرا را واداشته است که در باب این قوه، نظریهی جدیدی را در مقابل برخی نظرات مشّاء ارائه کند قول او به انحصار عوالم وجود در سه عالم، قاعدهی اتحاد عالم و معلوم، تجرّد قوهی خیال و قاعدهی «النفس فی وحدتها کل القوی» است.در تعریف صدرایی از قوّهی وهم که عبارت از عقل مقید و یا عقل ساقط است هم ادراک معانی جزئی و هم خطا در ادراک که کارکردهای این قوّهاند به نحو شایستهای توجیه میشود و ثابت میگردد که رمز هر گونه خطا در ادراک را باید در این قوّه جست.آنچه با توجه به آراء صدرالمتألهین اهمیت پرداختن به این قوّه را بیشتر نمایان میکند این است که از نظر ملاصدرا قوّهی وهم همان ابزار و راه نفوذ شیطان به نفس آدمی است و هر چه جهت وهمانی انسان بر جهت عقلانی او غلبه داشته باشد امکان تسلط شیطان بر وجود انسان بیشتر میگردد.اما در نظریهی ملاصدرا با دو ناسازگاری ظاهری نیز مواجه میشویم که هر دو به عقل مقید دانستن وهم بازمیگردد. یکی اینکه ملاصدرا برخی حیوانات را واجد وهم میداند اما واجد عقل نمیداند و دوم اینکه گاه از نزاع وهم و عقل و حتی غلبهی وهم بر عقل سخن میگوید که در این رساله سعی شده است با استفاده از نظرات حکیم سبزواری و خود ملاصدرا این ناسازگاری نیز مرتفع گردد
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی ارتباط هستی شناسانه نور و ظلمت در اندیشه سهروردی
نویسنده:
فاطمه معظمی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
سنخیت
,
نور و ظلمت
,
برزخ
,
هستی شناسی(فلسفه)
,
حکمت اشراق the School of Illumination
,
ماهیت
,
ثنویت (آموزههای ادیان ایران باستان)
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحیی بن حبش
,
هنر و علوم انسانی
,
سهروردی، یحییبن حبش
,
اشراق (فلسفه)
چکیده :
در نظام اشراقی، اشیاء هستی در دو دستهی نور و ظلمت جای میگیرند. امّا تحقق در این نظام، چیزی جز ظهور که ویژگی منحصر نور است، معنا نمیشود و از سوی دیگر، میان نور و ظلمت رابطه علّی تعریف میشود. حلّ اشکالاتی از جمله توجیهناپذیر بودن تحقق در موجوداتی که ظهور ندارند و یا عدم سنخیت نور و ظلمت را باید در ارتباط علّی ظلمت با نور و ارتباط هر دو با تحقق و هستی جست. سهرودی، منشأ صدور عالم ظلمانی جسم را ظهور فقر ذاتی نوراقرب میداند که به تبع ظهور کمالات نورالانوار برای وی ظهور مییابد. در نظر وی «ظهور فقر» و «تحقق عالم جسم»، تمایز مصداقی نداشته و همین ظهور تبعی در نگاهی دیگر، تحقق عالم جسم است. پس نور، واسطه در عروض تحقق برای ظلمت شدهاست و تحقق ظلمت به تحققی مستقل از تحقق نور نیست. لذا چیستی و نحوهی تحقق ظلمت تا حدود زیادی قابل تطبیق با چیستی و نحوهی تحقق ماهیت میشود. در پاسخ به اشکال سنخیت نیز، «سنخیّت ظلّی» یعنی تابعیّت مطلق و محاکات ظلمت از نور مطرح میشود. در این رویکرد، «صدور» نیز از معنای ایجاد موجوداتی مستقل و مباین به معنای عرفانی «ظهورِ» مظاهری غیرمستقل تغییر پیدا میکند. تعابیر دیگر عالم جسم نیز میتوانند با این نگاه به رابطهی نور و ظلمت سازگار باشند. «ظلمت» اشاره به ذات تاریک جسم دارد که جز با ظهوری تبعی قابلیّت تحقق نمییابد. «برزخ»، در معنای حالت ثانوی، میتواند منع تحقق مرتبهای ضعیفتر بعد از خود را نشان داده و در معنای حیلولت معرفتشناختی، میتواند حجاب بودن عالم جسم و در معنای حیلولت وجودشناختیِ برگرفته از آموزهی صیرورت افلاطونی، بینابینی ظلمت را میان ظهور مستقل و عدم ظهور محض بنماید. «ظل» به معنای تابع در تحقق، رابطهی علّی نور و ظلمت را نشان میدهد. در مجموع، تبیین ظلمت به عنوان «حدّ و مرز نور در مرتبهی عالم جسمانی»، میتواند شاهدی باشد بر وحدتانگاری هستیشناسی حکمت اشراق و آن را از منتسب شدن به «ثنویتفلسفی» یا ثنویت در سنخیّت مبرا کند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی انتقادی شماری از پیش فرض های معناشناختی و ادلّه نظریه «اصالت وجود»
نویسنده:
محمد معارفی، محمدکاظم فرقانی، محسن فیض بخش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
اشتراک معنوی وجود
,
اعتباریت ماهیت
,
اصالت وجود
,
اعتبارات ماهیات
کلیدواژههای فرعی :
ماهیت بشرط شی ء ,
ماهیت لا بشرط ,
عدم مطلق ,
پیش فرض های اصالت وجود ,
ادلّه اصالت وجود ,
عدم مضاف ,
وجود بالذات ,
وجود بالعرض ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
حکمای متعالیه، بر اساس شماری از دلائل، به دفاع از نظریّة اصالت وجود پرداخته اند. همچنین این نظریّه، بر شماری پیشفرض مبتنی است. لذا، مواجهه انتقادی با این نظریّه می تواند به دو شکل عمده صورتبندی شود که عبارت اند از: بررسی پیشفرض های نظریّه؛ و بررسی ادلّة آن. در مقام مواجهه انتقادی با پیشفرض های نظریه اصالت وجود، اشتراک معنوی وجود ـ به عنوان یک پیشفرض تصدیقی ـ نادرست و یا محلّ تردید است. همچنین تلقّی خاصّ از اعتباریّت و ماهیّت ـ به عنوان دو پیش فرض تصوّری ـ دارای ابهام هستند. در مقام مواجهه انتقادی با دلایل اصالت وجود نیز دلیل مبتنی بر «اخراج ماهیت از حالت استواء توسط وجود»، به عنوان بهترین دلیل اقامه شده بر صحّت این نظریه، دلیلی قاصر در اثبات مدّعاست. در کنار این دسته از اشکالات، که می توان آنها را اشکالات بنایی نامید، اشکالی مبنایی نیز وجود دارد: دوگانه اصالت وجود یا اصالت ماهیّت، واقعیت را در وجود یا ماهیت منحصر می کند، بدون اینکه دلیل کافی برای این انحصار ارائه شود.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 99 تا 110
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جبر و اختیار از نظر متکلمین اسلامی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
جبر و اختیار(کلام)
,
متکلمان اسلامی
,
دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته)
,
الهیات و معارف اسلامی
,
الهیات و معارف اسلامی
چکیده :
در مسئله جبر و اختیار چه از جنبه فلسفی و چه از جنبه کلامی و چه از جنبه اخلاقی وارد شویم نظر صحیح همانا نظریه امر بین امرین است زیرا چنانکه دیدیم از جنبه فلسفی افعال صادره از انسان در عین اینکه از نظری امکان شدن و امکان نشدن دارد از نظر دیگر آنچه شدنی است شدنی است و آنچه نشدنی است نشدنی یعنی نه ضرورت بطور مطلق حکمفرماست و نه امکان بلکه امری است بین امرین یعنی از یک نظر ضرورت و وجوب حکمفرما است و از نظر دیگر امکان و هنگامی که از جنبه کلامی این مسئله را مورد مطالعه قرار میدهیم میبینیم نه این است که افعال انسان صرفا" مستند به اراده ذات باری است و انسان منعزل از تاثیر است و نه این است که صرفا" مستند بخود انسان است و رابطه فعل با ذات باری منقطع است بلکه امری است بین امرین و در عین اینکه فعل مستند به خود انسان است مستند به اراده ذات باری نیز هست منتهی در طول یکدیگر نه در عرض و بطور شرکت و هنگامی که از جنبه اخلاقی مطالعه کنیم باز میبینیم نه این است که سرشتهای موروثی ثابت و غیرقابل تغییر باشد و نه این است که موضوع سرشت و طینت و اخلاق موروثی بکلی دروغ باشد بلکه امری است بین امرین یعنی در عین اینکه پارهای از اخلاق با عوامل وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود با عوامل تربیتی قابل تغییر و تبدیل و کاهش و افزایش است . پس این معنی که نه جبر است و نه تفویض بلکه امری است بین امرین مسلم است و روایات شیعه در این باب به حد استفاضه میرسد. و از ضروریات مذهب اثناعشریه است و منکر آن در صورت تقصیر خارج است از ضرورت مذهب و علامه مجلسی آن را در شمار چیزهایی آورده است که به ضرورت و تواتر ثابت شده است . اما در اینکه حقیقت امر بین امرین چیست سخن بسیار است . چنانکه در روایات آن دیدیم ائمه طاهرین علیهم السلام در بسیاری موارد از بیان آن خودداری میفرمودند و گاهی آن را به اجمال یا با ذکر مثال بیان میکردند و این حاکی از ظرافت این عقیده است که فهم آن از بسیاری افهام دور است . لذا در تفسیر آن میان علمای شیعه اختلاف است و بسیاری از آنها سعی کردهاند تا با مثالی آن را تبیین کنند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سازگاری درونی و بیرونی اعتقاد به رجعت در فلسفه اسلامی
نویسنده:
محمد احمدیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
علوم انسانی
,
رجعت
,
حرکت
,
فلسفه اسلامی
,
بدن
,
بدن
,
حرکت
,
امتناع تراجع
,
امتناع تراجع
چکیده :
«بازگشت نفس به بدن دنیوی در نشأه ی دنیوی» امری است که یکی از مصادیقش «رجعت آخرالزمان» است که معتقد شیعه میباشد. معمولاً بحثهایی که پیرامون این موضوع وجود دارد حدیثی و یا کلامی است اما اندکی از زعمای متأخر شیعه این مسأله را از لحاظ فلسفی و عقلی بررسی کرده و تلاش کردهاند تبیین و تصویری عقلانی از رجعت ارائه دهند. اما این تصاویر چه میزان با مبانی فلسفی ایشان سازگار است؟ و از سوی دیگر این تصاویر چه میزان با رجعت برآمده از نصوص دینی سازگار است؟ سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بر آن بوده تا هم تصویری عقلانی از رجعت صالحان ارائه نماید و هم رجعت مورد اعتقاد شیعه را باوری ضروری بنمایاند. فیض کاشانی و مرحوم شاه آبادی در تفسیر خود از رجعت مردگان، رجعت را به بدن برزخی و مثالی تصویر میکنند. مولی علی نوری رجعت را به بازگشت نفوس در قوس نزول بعد از قیامت کبری تعبیر میکند. علامه طباطبایی سعی می کند از طریق تمایز بین موت طبیعی و موت اخترامی از این پدیده دفع امتناع کند.تصویر سید ابوالحسن رفیعی قزوینی با مبانی فلسفهی صدرایی او کاملاً سازگار نیست. اما به نظر میرسد تبیینهای فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی که ایشان نیز از پیروان حکمت متعالیهاند، با مبانی صدرایی سازگاری داشته باشد. تصاویر مولی علی نوری و علامه طباطبایی از رجعت که ایشان نیز هر دو صدرایی مسلکند با مبانی صدرایی سازگاری دارد.تبیینهای رفیعی قزوینی، فیض کاشانی و حکیم شاه آبادی از رجعت حداکثر میتواند رجعت اولیاء خاص خدا را تصویر کند نه سایرین را. تصویر مولی علی نوری از رجعت بکلی غیر از تصویری است که از متون مقدس اسلامی بر میآید. علامه طباطبایی تبیین واضح و روشنی از رجعت به دست نمیدهند اما نسبت به سایر تصاویر ارائه شده از رجعت از سازگاری بیشتری با رجعت برآمده از متون مقدس برخوردار است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تاملی در سازگاری درونی اندیشه فلسفی ملاصدرا درباره شناخت انسان از خداوند
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، علی غزالی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
چکیده
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
خداشناسی
,
انسان شناسی ملاصدرا
,
هستی
,
01. خداشناسی (کلام)
,
اصطلاحنامه فلسفه
کلیدواژههای فرعی :
اختلاف تشکیکی ,
عقل فعال ,
شناخت حضوری وجود ,
حقیقت وجود ,
علم مرکب ,
ادراک حضوری خداوند ,
امکان معرفت خداوند ,
تجربه باطنی وجود ,
علم حصولی به وجود ,
علم معلول به علت ,
وضوح وجود خداوند ,
صدق علم حضوری ,
التفاتی بودن علم حضوری ,
غفلت از علم حضوری ,
وجود ربطی انسان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
از نظر ملاصدرا، تنها گونهٔ ممکن شناخت درست و معتبر نسبت به خداوند علم حضوری است. اما به نظر می رسد که علم حضوری انسان نسبت به خداوند خالی از اشکال و ابهام نباشد. با توجه به سایر اصول و مبانی ملاصدرا در حکمت متعالیه می توان گفت که قائل شدن به علم حضوری در منظومهٔ فکری و نظام فلسفی ملاصدرا با سایر بخش های فلسفهٔ صدرایی ناسازگار است. در این مقاله، شش مورد از این ناسازگاری ها تحت عنوان «تأمل» مطرح شده است: معضل صدق در علم حضوری به خدا، غفلت از خدا، شناخت غیرخدا، عدم شناخت واسطه های میان انسان و خدا، عدم امکان شناخت چیزی غیر از ذات خود در علم حضوری و عدم امکان شناخت ذات و صفات خداوند. به نظر می رسد ملاصدرا قصد دارد نشان دهد که راه حل این مسئله در قلمروی فراسوی تفکر فلسفی است، به طوری که ملاصدرا با نظام بزرگ فلسفهٔ خود در پی آن است که تمهیدی را برای ورود به آن عرصه مهیا کند. لذا حکمت متعالیه در نهایت چیزی نیست جز مقدمه ای برای تعالی انسان، که این تعالی از سنخ کاوش ها و فعالیت های نظری و فلسفی نیست، بلکه کاملاً عرفانی و نیازمند سیر و سلوک عرفانی است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 131 تا 148
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین درچهار مساله فلسفی وجود، قوه و فعل ، عقل (علم ،) ابداع
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
خداشناسی(الهیات بالمعنی الاخص)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
غلامحسین ابراهیمی دینانی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
خلود در عذاب از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
محمد حیدری فرد، محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
کلیدواژههای اصلی :
ملاصدرا
,
عذاب الهی
,
ابن عربی
,
خلود نفس
,
خلود نفس
,
تغییر طبیعت
,
عرفان نظری
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
مسئلة جاودانگی نفس در جهنم و بقا در عذاب الهی ازجمله مسائل مهم کلامی و اعتقادی است که از همان آغاز، توجه بسیاری از متفکرین مسلمان را به خود جلب کرده است. در این میان ملاصدرا به اشکالاتی که در باب خلود در عذاب وجود دارد اشاره می کند و سعی کرده است با پاسخ دادن به آن ها و اثبات خلود برخی از کفار در جهنم، هرگونه اندیشة مبنی بر عدم خلود را رد کند. اما به نظر نگارنده پاسخ وی ناکافی بوده و نمی تواند عقیده به خلود را ثابت کند. بنابراین با ردشدن استدلالاتی که ملاصدرا بر خلود در عذاب کرده، این مسئله توجیهی عقلی نخواهد یافت و صحت آن منوط به پذیرش نصوص دینی خواهد بود. اما ابن عربی بر خلاف ملاصدرا سعی کرده با تأویل آیاتی که به مسئلة خلود جهنمیان در عذاب اشاره کرده اند، راهی برای رهایی از مسئلة خلود بیابد
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 39 تا 59
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تکامل نفس آدمی پس از رهایی از بدن عنصری از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
محمد حیدری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
ملاصدرا
,
تکامل نفس
,
علوم انسانی
,
ابن عربی
,
حرکت جوهری
,
عرفان نظری
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
چکیده :
طبق آنچه در این نوشته بیان گردید، در هر سه مکتب فلسفی ملاصدرا، عرفانی ابن عربی و قرآنی- روایی می توان نشانه های وثیقی در تأیید موضوع تکامل نفس در عوالم اخروی یافت. ملاصدرا که با پیش کشیدن مباحث حرکت جوهری، ترکیب اتحادی ماده و صورت و همچنین اتحاد عاقل و معقول توانسته بسیاری از معضلات فلسفی و مسائلی که تا پیش از او راه حل مناسبی نیافته بودند را به خوبی حل نموده و ارائه دهنده راه حل های نو برای مسائل غیر قابل حل فلسفی باشد، مسئله تکامل اخروی نفس انسان را نیز از طریق همین سلسله مباحث حل نموده است. بر اساس آنچه در بخش دوم و طی بررسی بیانات ملاصدرا در این باب گفته شد، نفس انسان یک واقعیت سیلانی، قابل اشتداد وجودی و دارای هویتی سیال است که کل حقیقت آن در کل زمان حیات آن موجود است و در هر آن فرضی از زمان تنها یک حصه از آن قابل مشاهده است. درست مانند منشوری به شکل مثلث و سه بعدی که هنگام عبور از یک سطح دو بعدی، بعد سوم آن درک نشده و از دید سطح، منشور دو بعدی است، نفس انسان نیز دارای بعد سیلانی و امتدادی است که از دید ما که محجوب به عالم ماده و زمان ایم، این بعد قابل مشاهده نبوده و لذا هیچگاه توانایی مشاهده تمام حقیقت انسان به طور یک جا را نداریم. زیرا موجودات زمان مند که محدود در چارچوب تنگ زمان اند، توانایی فراروی از این وضعیت و دیدن حقایق فرازمانی و مجرد را ندارند. بر این اساس نفس انسان که ذاتاً امری مجرد است، تمام هویت واحد و حقیقت سیلانی خود را هیچگاه در یک لحظه نمودار نمی کند بلکه در هر آن و جزء فرضی از زمان تنها یک حصه از آن قابل مشاهده است.از سوی دیگر این هویت واحد و سیلانی بر اساس مبنای حرکت جوهری، دائم در حال سیلان و اشتداد وجودی بوده ودر هیچ دو آن فرضی ثبات واقعی نداشته و در یک حالت نمی ماند، بلکه پیوسته در حال اخذ کمالات وجودی بیشتر و متصف شدن به این کمالات است. آنچه که مصحح پذیرش و اخذ کمالات جدید توسط نفس است، بر خلاف تلقی عموم از حرکت جوهری، بدن مادی و شأن هیولانی در آن نیست، بلکه خود نفس و صورت واحد سیلانی آن است که در هر مرتبه که قرار می گیرد، نسبت به مرتبه بعد که کمالات آن را فاقد است به منزله هیولا حساب شده و با حرکت جوهری و متصف شدن به کمالات در آن فرضی بعدی تکامل می یابد. این اتصاف به کمالات جدید به نحو قبول و انفعال نیست، زیرا در این فرض یک شیء ثابت با یک وجه هیولانی مورد نیاز است که در لحظه پذیرش کمال جدید، خود بعینه باقی بوده و ضمن دارا بودن کمالات قبلی، کمالی جدید به کمالات او اضافه گردد؛ بلکه چون نفس، در آنِ فرضی از زمان معدوم شده و در آنِ جدید با هویتی کاملتر موجود می گردد، این نفس در مرحله قبلی اصلاً باقی نمانده تا هیولایی داشته باشد و آن هیولا مصحح پذیرش و اخذ کمالات جدید باشد، بلکه نفس در مرتبه قبلی به طور کلی معدم شده و در مرحله جدید بعینه با اتحاد با کمالات جدید تر و ارتقا به مراتب بالاتر موجود می گردد. بنابراین نفس در سیر ارتقایی خود نیازی به بدن مادی وهیولای موجود در آن ندارد، بلکه با مبانی همچون ترکیب اتحادی ماده و صورت که وجود خارجی را تنها از آن صورت می داند و بر اساس مبنای اتحاد عاقل و معقول، که نفس با اتحاد با کمالات و متصف شدن به آن ها بدون نیاز به هیولا در سیر صعودی ارتقا می یابد، این سیر صعودی پس از رهایی از بدن مادی و رحلت از عالم ماده نیز ادامه داشته و تا رسیدن انسان به مقام فنای الهی توقفی در آن پدید نخواهد آمد. بنابراین وجهی برای دفاع از قول عدم تکامل اخروی نفس انسان از دیدگاه ملاصدرا باقی نمی ماند.از سوی دیگر ابن عربی بر اساس مکتب عرفانی و آرای خاص خود در حیطه انسان شناسی، معتقد است هریک از نفوس انسانی بر اساس اقتضاء عین ثابت خود (که در تعین ثانی و به وجود حضرت حق و به تبع اسمی خاص از اسماء حضرت حق موجود است)، دارای کمالات بالقوه ای است که می تواند تحت تدبیر آن اسم که عین ثابت او در ذیل آن قرار دارد، این کمالات بالقوه را بالفعل نموده و به نهایت کمال متصور برای خود دست یابد. بنابراین هر یک از اعیان ثابته بر اساس ظرفیت وجودی و احاطه سعی خود تحت تدبیر و ربوبیت اسمی خاص از اسماء الهی است. انسان که مظهر جمیع اسماء و صفات خداوندی و برترین مخلوق اوست تحت تدبیر و ربوبیت اسم جامع و شریف الله است، اسمی که تمام کمالات سایر اسماء و اوصاف خداوند در آن منطوی بوده و خواهان به فعلیت رساندن این کمالات در عین ثابت و به تبع عین خارجی انسان است. بنابراین انسان توانایی بالقوه رسیدن به همه این کمالات و مراتب را دارد و از آنجا که در عالم ماده که عالم تزاحمات و موانع متعدده است، توانایی بالفعل نمودن همه این کمالات به طور یکسان برای همه ممکن و میسر نیست، ادامه این راه تکاملی در برزخ و قیامت و پس از رهایی از بدن مادی و عالم ماده اتفاق خواهد افتاد. انضمام این نکته به مبحث تجدد امثال و تجلیات دائم حق متعال، ما را به این امر رهنمون می سازد که حقتعالی در تجلی جدید وجودی که افاضه می فرماید، علاوه بر آنکه ضامن ادامه حیات و بقای وجودی موجودات می گردد، کمالات شایسته آن ها را نیز بر حسب استعداد عین ثابت آن ها به موجودات افاضه می فرماید. بنابراین همگان در صراط مستقیم وجودی حضرت حق قرار دارند. اگر تبعیت از دستورات شارع نیز منضم به این امر گردد، نفوس انسانی با قرارگیری در صراط مستقیم سلوکی می توانند همه آنچه از کمالات که گفته شد را بدست آورند. و از آنجا که این تجلیات و بحث تجدد امثال منحصر به عالم ماده نبوده و توقف ناپذیر اند، سیر استکمالی نفس انسان نیز دارای توقف و محدودیت نخواهد بود.آیات قران کریم و روایات وارد شده در این باب نیز گویای این مطلب اند که نفس انسان می تواند بعد از ارتحال از عالم ماده و ورود به عالم برزخ و قیامت دارای تکامل باشد. اینکه ما تزکیه و هدایت الهی را منحصر در عالم ماده ندانسته و بر اساس مسیر انتخابی انسان ها، آن را در عالم آخرت نیز جاری می دانیم، بیانگر ادامه هدایت های معنوی الهی بوده که تکامل نفس را نیز در دل خود ثابت می نمایند. همچنین پاک شدن از عذابهای اخروی و صعود به درجه بهشت که از لحاظ وجودی دارای رتبه بالاتری نسبت به جهنم است، خود به معنی تکامل نفس انسان می باشد. نمونه های دیگری از این دست که در متن پایان نامه ذکر شد مانند مسئله شفاعت، اعمال ماتأخر و سایر مسائل نیز بیانگر همین نکته اند. به انضمام توجه به این نکته که بهشت و جهنم اخروی بعینه همان اعمال، افکار و نیاتی است که فرد در طول حیات دنیوی خود داشته و صورت باطنی آشکار شده همان ها است. بنابراین قرارگیری در بهشت به معنی قرارگیری در باطن اعمال صالح و معذب شدن به نقمات به معنی ظهور باطن قبیح اعمال سیئه است. و از آنجا که این اعمال با نفس و جان فرد اتحاد دارند، بهشت و جهنم برزخی و اخروی نیز که تجلی همین اعمال اند با نفس انسان اتحاد دارند، پس هرگونه تغییر و تحول در نعمات یا نقمات اخروی ناشی از تغییر و تحول در ذات نفس انسان است.پس از بیان و اثبات وجود تکامل نفس برای انسان پس از رهایی از بدن عنصری و مفارقت از عالم ماده، می توان اذعان داشت که هر سه مکتب فلسفی، عرفانی و قرآنی-روایی در این مسئله اتفاق نظر داشته و هرسه یک مسئله را بیان می نمایند. هماهنگی که بین برهان، عرفان و قرآن در این مسئله مشاهده می شود امری غریب و دور از نظر نیست بلکه به اعتقاد نگارنده اکثر مسائل فلسفی و عرفانی که در مکتب صدرالمتألهین و ابن عربی بیان شده اند، با فحوای مسائل دینی که در بیان قرآن و احادیث آمده است هماهنگی و تناسب دارند . گرچه هر یک به زبان خاص خود مسائل را مطرح نموده و درصدد ارائه راه حل وپاسخ برای آن اند، اما همگی دارای وحدت نظر بوده و در انتها یک مطلب را اثبات می نمایند. مسئله تکامل نفس یکی از این مسائل بود که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخت و وحدت نظر فیلسوف، عارف و شارع را در آن به اثبات رسانید، انشاءالله در کارهای بعدی از این دست بتوان به سایر مسائل در این حیطه پرداخت.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
معنا و مبنای قاعدۀ الاتفاقی در فلسفۀ سینوی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی ، راضیه لاهوتیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
زبان :
فارسی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ابن سینا: ابوعلی سینا
چکیده :
ابن سینا بهتبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژۀ «اتفاق» به پنج معنا بهکار می رود، در وهلۀ نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخالرئیس درمییابیم مراد او اتفاق بهمعنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطۀ علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق بهمعنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می توان پدیده ای را اتفاقی دانست که نسبتبه سبب ذاتیاش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبتبه سبب ذاتیاش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس میتوان گفت ازنظر ابنسینا دائمی و اکثریبودن، ملاکی است که نشان میدهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعدۀ «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعدۀ «القسر لایدوم» بهعنوان مبانی قاعدۀ الاتفاقی معرفی شده اند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 245 تا 268
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
3
4
تعداد رکورد ها : 39
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید