آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 54
نوآوری های فلسفی شهید محمد باقرصدر
نویسنده:
زینب قزوینیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پیان نامه به نوآوری های فلسفی شهید صدر در باب معرفت شناسی و فلسفه علم که حول مسئله استقراء است می باشد و در فصل دوم نوآوری شهید صدر در باب فلسفه دین بیان می شود و در فصل سوم به مسئله نوآوری ایشان در حیطه فلسفه سیاسی بیان می شود.
تبیین فلسفی و عرفانی علامه حسن زاده آملی از بهشت و جهنم و لوازم آن
نویسنده:
رقیه امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه حسن‌ زاده آملی به عنوان فیلسوف و عارف مسلمان مباحث عمیقی درباره‌ی مسأله ی بهشت و جهنم مطرح کرده است. علامه حسن زاده بر پایه‌ی مبانی فلسفی ای همچون اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود، بهشت و جهنم را وجودات متشخص مشکک دانسته، و بر اساس مبانی عرفانیدای همانند: وحدت شخصی وجود، نَفَس رحمانی و تجلی اسما و صفات الهی، بهشت و جهنم را تجلی جمال و جلال الهی می‌داند که در هر مرتبه وجودی متناسب با آن مرتبه تجلّی خاصّی دارند.و از طرفی معتقدند که سه عالم تکوین و تدوین و انفس از هم جدایی ندارند و طبق اصل تطابق کونین بهشت و دوزخ راامری مستقل از انسان ندانسته؛ بلکه تجلّی علم و عمل و باطن انسان خواهد بودو پیروی از انسان کامل راه دستیابی به مراتب عالی بهشت است. و در نهایت مقصد نهایی انسان خدای بهشت آفرین است و نه خود بهشت.واژگان کلیدی: بهشت، جهنم، وحدت تشکیکی وجود، وحدت شخصی وجود، جمال و جلال، حسن زاده آملی.
انسان شناسی فلسفی عرفانی از دیدگاه حضرت علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
فهیمه فهیمی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت انسان و حل معمای آن، نزد فیلسوفان و عارفان مسأله‌ای جدی و اساسی است و هریک کوشیده‌اند با روش‌ها و طرق مختلف، انسان را شناخته و به رمز و رازهای وجودی او پی ببرند. نوشتار حاضر از دریچه فلسفه و عرفان و به روایت علامه حسن زاده آملی، به مسأله شناخت انسان می‌پردازد. در این پایان نامه مسائلی چون کینونت‌ها و ساحات وجودی انسان پیش از این نشئه و پس از آن و به تعبیر دیگر قوس نزول و صعود انسان و مبانی مرتبط با آن واکاوی شده و ملاحظه می‌شود که استاد حسن زاده آملی مباحث یاد شده را با صبغه عرفانی مطرح کرده‌اند. گونه های تجرد یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این نوشتار است. تلاش علامه حسن زاده در این بخش به طرح تفصیلی تجرد اتم یا فوق تجرد عقلانی بودن نفس و بیان ادله مرتبط با آن معطوف است. همچنین در بحث انسان کامل به تفصیل به تبیین دیدگاه استاد در این باب و خاستگاه آن، یعنی عرفان ابن عربی پرداخته شده و نشان داده می‌شود که استاد در این زمینه شارح صرف نبوده، بلکه دغدغه‌ی شیعی کردن مباحث انسان کامل ابن عربی و تطبیق آن با امام تشیع را داشته و با استمداد از روایات شیعی به نیکویی از عهده آن برآمده‌اند. همچنین در انسان شناسی علامه حسن زاده با دو نحوه‌ی ارتباط انسان با خدا مواجهیم: رابطه‌ی تکوینی و رابطه‌ی شناختی؛ در رابطه‌ی تکوینی تأکید علامه بر فقر ذاتی بوده و همچو سایر عرفا تمام نظام هستی و به ویژه انسان را فقیر محض می داند و در رابطه‌ی شناختی نیز به تقریر وجوه مختلف حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» پرداخته است. کلید واژه‌ها:انسان کامل، حرکت حبی، کینونت پسین، کینونت پیشین، تجرد برزخی، تجرد عقلانی، تجرد فوق عقلانی، حسن زاده آملی.
نور در حکمت سهروردی و قرآن
نویسنده:
زهره طیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله نور در حکمت سهروردی و قرآن مورد بررسی قرار می گیرد. قرآن به عنوان کتاب آسمانی، همواره مورد توجّه و الهام بخش متفکّران مسلمان بوده است. در قرآن، آیات متعددی اشاره به نور کرده اند. نور در این آیات علاوه بر نور پروردگار، شامل مراتب نوری در انسان و کتب آسمانی و حتّی نور محسوس، که اعلی درجه ی آن نور خورشید است، می شود. نور ایمان، نور علم و معرفت، نور طاعت و بندگی و نور ذکر خدا، از جمله نورهایی اند که انسان بنابر میزان خلوص از آن ها بهره مند می گردد. از نظر قرآن، تنها نور حقیقی خود خداوند است. سهروردی نیز، به عنوان فیلسوفی مسلمان در بسیاری از آثارش پس از طرح نظرات خود، به آیات قرآن استناد کرده است. وی زمانی که از مفهوم نور و اقسام آن در سلسله ی مراتب انوار سخن می گوید، از خداوند تعبیر به نورالانوار کرده و در نظام نوری اش او را در رأس سلسله ی انوار قرار می دهد. به نظر او نور، یکی از اسماء الهی است که تجلّی آن در آسمان ها و زمین به مراتب مختلف ظهور کرده است. جهان بینی سهروردی به گونه ای است که، جایگاه موجودات بنابر میزان نورپذیری و مرتبه ی نوری هریک، مشخص می شود. یعنی هرچقدر به نورالانوار نزدیک تر باشند، در درجه یبالاتری از نظام طولی انوار قرار می گیرند، و هرچقدر از منبع نور دور تر باشند در درجه ی پایین تری از انوار قرار می گیرند. با بررسی نور در حکمت سهروردی و قرآن می توان گفت که «نور» واژه ای است که در قرآن مصادیق متعددی برای آن ذکر شده است، درحالی که در فلسفه ی سهروردی نور معادل با موجود است و والاترین موجود همان نورالانوار است که در رأس سلسله ی وجود قرار می گیرد.
بررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی
نویسنده:
شهناز شایان فر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیت های معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحب نظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کرده اند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد و ذات الهی اشاره می شود؛ احد افلوطین نه به زبان می آید و نه اندیشه به او راه می یابد و هیچ اسمی حتی نام «او» شایستة احد نیست. در عین حال افلوطین خویش را ناگزیر به نامگذاری احد می بیند و «احد» و «واحد» را بهترین نام برای او تلقی می کند و در مواضعی به مصحح برخی نام های احد اشاره کرده است. در عرفان ابن عربی نیز، اصطلاح اسم، همان ذات الهی به اعتبار صفت، تجلی و تعین است، بنابراین در تعریف اسم، خروج از مقام ذات و تنزل از آن مطرح است و ذات به حسب ذات هیچ اسمی نخواهد داشت؛ از این رو نزد ابن عربی ذات الهی، مقام لا اسم و لا رسم تلقی گشته و متعلقِ هیچ گونه شناختی نیست، اما در مواضعی، ابن عربی آن ذات بی نشان را با اوصاف و احکام سلبی توصیف کرده و در مواردی با عناوینی از جمله مطلق، واجب و وجود مطلق از آن یاد نموده است که در تبیین آن می توان به تمایز اسمای حقیقی و غیر حقیقی و اسمای محدود کننده و غیر محدود کننده اشاره کرد، نکتة شایان توجه در این مقاله نشان دادن این مطلب است که افلوطین و ابن عربی از سه بعد الهیات سلبی، یعنی بعد وجود شناختی، معرفت شناختی و زبانی، حداقل در محور زبان، فاصله گرفته و نوعی زبان ایجابی را در ساحت سخن گفتن از خدا در پیش می گیرند؛ از اینرو بخشی از جستار حاضر به تبیین نامگذاری حقیقتی بی نام از سوی افلوطین و ابن عربی می پردازد.
تعارض دیدگاه منطق دانان سینوی با ابن سینا در تعیین جهت نتایج مختلطات شکل اول
نویسنده:
مهناز امیرخانی، شهناز شایان فر، فاطمه منصورزاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فعلیت صغری از شروط انتاج مختلطات شکل اول است که بیش تر منطق دانان، از جمله ابن سینا، در بسیاری از آثار خود بدان پای بندند. ابن سینا در مبحث مختلطات شکل اول فقط در دو موضع (صغرای ممکنة خاصه با کبرای وجودیه و صغرای مطلقة خاصه با کبرای موجبة ضروریه)، جهت نتیجه را تابع کبری ندانسته است. در حالی که بنا بر رأی خواجة طوسی مواضع دیگری نیز وجود دارد که نتیجة تابع کبری نیست. خواجه کبرای وصفیه (یکی از دو مشروطة عامه یا خاصه یا یکی از دو عرفیة عامه یا خاصه) را نیز به این مواضع می افزاید. با تفحص در آثار منطق دانان سینوی تعداد این مواضع به 42 ضرب می رسد. اگرچه منطق دانان در تعیین جهت نتیجة 31 ضرب از این ضروب اتفاق نظر و در تعیین جهت نتیجة 11 ضرب باقی مانده اختلاف نظر دارند، اما هیچ یک از آنان نتیجة این 11 ضرب را تابع کبری ندانسته اند. پژوهش حاضر به بررسی 31 ضرب یادشده و ضوابط و ادلة منطق دانان در باب جهت نتیجة آن ها می پردازد.
تبیین کثرت نزد فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از آغاز هستی و از چگونگی بر آمدن هستی های متعدد در هر نحله فکری اعم از الهی و مادی اندیشه بشر را به خود مشغول کرده است. در فلسفه اسلامی طبق قاعده الواحد و اصل سنخیت از واجب الوجود واحد باید موجودی واحد صادر شود، بدین ترتیب سوال از چگونگی بر آمدن کثرات از باری تعالی به دغدغه اصلی فیلسوفان تبدیل شد. در این میان فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی، با بهره گیری از اندیشه فلوطین و عقلانی کردن اندیشه وی بر اساس تمایز وجود از ماهیت، پاسخ این دغدغه را در نظریه فیض یافت. هفت قرن بعد صدرالمتالهین، با انقلاب اندیشه ای که مبتنی بر «نگرش وجودی» خاص وی بود، توانست به بسیاری از ابهامات فلسفه اسلامی پاسخ دهد و در برخی موارد هم پاسخ‌های جدیدی عرضه کند. ملاصدرا در باب صدور کثیر از واحد، همچون فارابی نظریه فیض را می پذیرد البته در چارچوب اصالت وجود و نیز بهره گیری از وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری و حتی وحدت شخصی وجود، که به تبیینی جدید از این نظریه می انجامد؛ روشی که توانست در حل بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی هم که به عقیده برخی لاینحل یا صعب می نمود، توفیق یابد و نقطه عطفی در روند تکامل فلسفه شود.
بررسی مقایسه ای وجود ذهنی نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
زهراسادات دهقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأل? وجود ذهنی از مباحث مهم و قابل تأمل حوزه‌های فلسفی است که در باب حقیقت شناخت، ارزش معلومات و نحو? تحقق و تبیین علم نقش برجسته‌ای دارد، در همین راستا این پایان‌نامه به بررسی و تبیین این مسأله نزد دو حکیم نامدار اسلام، ابن‌سینا و ملاصدرا پرداخته است و جوانب مختلف مسأل? وجود ذهنی از جمله: معنای وجود ذهنی، جایگاه وجودشناختی وجود ذهنی، مبانی و پیش‌فرضهای این مسأله، ادله، اشکالات وارد بر آن و پاسخهای ارائه شده توسط هر دو فیلسوف را مورد بررسی قرارداده است و در آن سعی شده که مقایس? مسأل? وجود ذهنی از نظر دو فیلسوف مذکور بر اساس محورهایی همچون روش، مبانی و ادله صورت گیرد.
تأثیرپذیری و فراروی ابن سینا از ارسطو در مسأله نفس
نویسنده:
سعیده خورسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو اولین فیلسوفی بود که رهیافتی تجربی نسبت به مسأله ی نفس داشت و بحث از آن رادر طبیعیات مطرح کرد. از این جهت اندیشه ی ارسطو بر فیلسوفان بعد از خود خصوصاً بر فیلسوفانمسلمان و مشخّصاً بر شخص ابن سینا بسیار تأثیر گذاشته است . اما ابن سینا تنها به پذیرش آراءارسطو و شرح آن ها، مباحث جدیدی نیز در علم النّفس ارائه کرده است . ارسطو نفس را کمال او?لبرای جسم طبیعی دارای حیات بالقوه می دانست . بر این اساس نفس از نظر او در پیوند با جسم لحاظمی شد . او مفاهیمی چون صورت ، مایه ی حیات ، اصل حیات و علّت را بر آن اطلاق کرده است .اطلاق این مفاهیم بر نفس با هویت اضافی آن سازگار نیست ؛ ازین رو ، نوعی تعارض در این باره دراندیشه ی ارسطو باقی می ماند و تبیین جوهری?ت نفس نیز نزد او ناتمام مانده است . ابن سینا افزون برهویت اضافی به هویت استقلالی نفس نیز روی آورده و بر جوهریت آن استدلال کرده است .نظر بهاینکه رسالت اصلی این رساله بیشتر تبیین فراروی ابن سینا از ارسطو در باب نفس است ، می توانگفت از جمله فراروی های ابن سینا نسبت به او مورد رابطه نفس و بدن است . ارسطو رابطه ی این دورا از نوع رابطه ی ماده و صورت می دانست که از مصادیق ترکیب اتّحادی است . لذا در تبیین بقاینفس طبیعتاً با مشکل مواجه می شد ؛ چرا که با از بین رفتن بدن ، نفس نیز باید از بین برود . ابنسینا برای برون رفتن از چالشی که ارسطو در آن گرفتار شده ، با تفکیک حیث ذاتی و حیث فعلینفس این مشکل را برطرف می کند و با تکیه بر بخش ناپذیری محلّ صور معقول و نیز بر پایه ی علمحضوری نفس به خود ، تجرّد نفوس شخصی را اثبات نموده است و اشارات ارسطو مبنی بر تجرّد راتبیین و به زیبایی گره ذهنی ارسطو در این زمینه را باز کرده و کاستی های سخنان او را جبران نمودهاست .
تبیین وجودی مرگ از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
شهناز شایان فر، زهرا مقدم للکلو
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله با استفاده از مبانی سه گانۀ هستی شناسی، جهان شناسی و انسان شناسی به تبیین مرگ از نظر ابن سینا و ملاصدرا پرداخته شده است. ابن سینا بر مبنای نگرش ماهوی، از مبانی انسان شناختی همانند دو ساحتی بودن انسان، روحانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن نفس در تبیین مرگ بهره می گیرد. در جهان شناسی ابن سینا مسألۀ مرگ، بدون حضور عالم مثال منفصل و با تأکید بر عالم عقل و نظریۀ افلاک تبیین می شود. او با استفاده از این مبانی و با تقسیم مرگ به دو قسم طبیعی و ارادی، تبیینی ماهوی و طبی از مرگ ارائه می دهد، بدین گونه که مرگ قطع تعلق نفس به بدن است و علت اصلی آن حرارت و طبیعت، عدم قابلیت بدن و تناهی قوای آن است، درحالی که ملاصدرا بر پایۀ نگرش وجودی از مبانی انسان شناختی و جهان شناختی در تبیین مرگ بهره می گیرد مانند انحای سه گانۀ تجرد نفس، جسمانیة الحدوث و روحانیةالبقا بودن آن و اعتقاد به عوالم سه گانۀ هستی که عبارتند از: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده که انسان در تداوم حرکت وجودی خود با مرگ، قوس صعود را در این عوالم طی می کند. ملاصدرا با تقسیم مرگ به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی، تبیینی متافیزیکی و وجودی از مرگ طبیعی ارائه می دهد، با این توضیح که: مرگ، امری وجودی و پایان حرکت تکاملی و استقلالی نفس از بدن است. تفاوت این دو تبیین این است که در نظر ابن سینا بدن نقش اصلی در مرگ دارد، درحالی که در نظر ملاصدرا نفس نقش اصلی را در مرگ ایفا می کند.
  • تعداد رکورد ها : 54