آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 475
بررسی تحلیلی انتقادی دیدگاه ابن‌ سینا و ابن‌ رشد در باب نفس
نویسنده:
قاسم پورحسن ، سکینه ابوعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزیابی موضوع تجرد و بقای نفس انسانی توسط سه فیلسوف نامدار به نام­های، ارسطو (384-322 ق.م)، ابن­سینا (370-428ه.ق) و ابن­رشد(595-520ه.ق)، مسئلۀ این مقاله را شکل می­دهد. تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو در حوزه نفس دیده می­شود، منشأ اختلاف­نظر شارحان وی در این­باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن­های دوم و سوم ق.م) و ابن­رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن­سینا، تجرد و بقای آن را به ارسطو نسبت داده­اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب تجرد و بقای نفس و نیز تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن­سینا است نه دیدگاه ابن­رشد.ابن­سینا با تکیه بر عدم انقسام محلّ صور معقول و نیز بر مبنای پایۀ علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس فردی را اثبات می­نماید در حالیکه ابن­رشد بر مبنای آموزۀ وحدت عقل و رابطۀ عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست.
صفحات :
از صفحه 7 تا 25
ابن رشد در میان پرده الهیات مسیحی: تاثیرپذیری آکویناس از ابن رشد
نویسنده:
محمد حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نگرش کلی ابن رشد نسبت به ارسطو و ابن سینا
نویسنده:
سعید انواری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن رشد فهم ارسطو را منتهای درک بشر دانسته و تنها به شرح و تلخیص آرای او پرداخته است. در مقابل ابن سینا به تکمیل و نقد سخنان ارسطو روی آورده و دارای نوآوری هایی در فلسفه مشاء است. به همین دلیل ابن رشد در موارد بسیاری به ابن سینا خرده می گیرد که چرا از سخنان ارسطو فاصله گرفته است. در این مقاله با ذکر عبارات ابن سینا و ابن رشد، نحوه نگرش کلی آنها نسبت به ارسطو و آرای او نشان داده شده است و بر این اساس، نگرش ابن رشد نسبت به ابن سینا مورد بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 45 تا 75
تقریر و تحلیل انتقادی ادراک عقلی از نظر ابـن سـینا، ابن رشد و فخررازی
نویسنده:
مجید سرآبادانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
عقل و ايمان از ديدگاه ابن رشد، ملاصدرا و ايمانوئل کانت
نویسنده:
‫علاء‌الدين ملک‌اف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، معاونت پژوهشي، دفتر تبليغات اسلامي,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‫عقل و ايمان که از عالي‌ترين فضايل انساني هستند، از مباحث مهم معرفت‌شناسي و فلسفه دين نيز به‌شمار مي‌روند. در اين زمينه، شيوه‌هاي گوناگوني از سوي فلاسفه براي توجيه ايمان به خدا، به‌عنوان برجسته‌ترين مصداق اعتقاد ديني، ارايه شده است. ابن‌رشد، که انديشه‌هاي او درباره عقل و ايمان، يا دين و فلسفه، داراي نشيب و فراز بسياري است، در آثار خود عقل و ايمان را دو ابزار معرفتي و در عرض يکديگر معرفي کرده است. از نظر او، هر کدام از عقل و دين مي‌تواند انسان را به سرمنزل مقصود برساند، و هيچ تعارضي ميان اين دو نبوده، و هر کدام در نهايت، ديگري را تصديق مي‌کند. صدرالمتألهين نيز اگرچه عقل و ايمان را مؤيد يکديگر مي‌داند، اما آن‌ها را مکمل يکديگر نيز معرفي کرده است. او معتقد است که ميان دين حقيقي و مضامين درست و واقعي کتاب و سنت با احکام و مدرکات عقلي ناسازگاري وجود ندارد؛ پس اگر در برخي از موارد، ناسازگاري مشاهده گردد، يا بايد در عقلي بودن آن شک کرد، يا در برداشت و فهم خودمان از کتاب و سنت ترديد نماييم، و يا در حکم به ناسازگاري ميان آن دو بيشتر تأمل کنيم. و اما کانت در زمينه مباحث عقل و ايمان به‌سوي عقلانيت عملي گرائيده است. از نظر وي، عقل نظري توانايي اثبات درستي يا نادرستي دعاوي ديني را نداشته، و ايمان خردورزانه مبتني بر زمينه عقل عملي است. چنين ايماني از وجدان اخلاقي انسان نشأت مي‌گيرد. بدين ترتيب، اين ايمان اگرچه امکان همراهي با باور نظري از طريق ايده عقل محض، برهان نظم و غايت را نيز دارد، ولي مراجعه مستقيم به کتاب مقدس و کاوش در محتواي آن، براي ساخته‌شدن انسان‌هاي بهتر و آراستگي به اخلاق و کردار نيک، غايت نهايي دين‌داري است. با اين توضيحات روشن مي‌شودکه اين سه فيلسوف همگي به دنبال دست‌يابي به حقيقت بوده‌اند، اما در تشخيص مصداق آن دچار اختلاف شده‌اند.
استدلال جدلی ارسطو در نفی متحرک ‌بذاته و دیدگاه‌های ابن‌سینا و ابن رشد درباره آن
نویسنده:
علی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو کوشیده است با قیاسی غیرمستقیم ثابت کند که متحرک‌بذاته وجود ندارد. بدین منظور، وی ابتدا جسمی را فرض می‌کند که اولاً و بالذات، متحرک است. سپس متذکر می‌شود که جسم متحرک اجزایی دارد و در گام بعد، نتیجه می‌گیرد که اگر جزئی از این متحرک‌بذاته ساکن شود، کل آن ساکن می‌شود. پس از ارسطو، مناقشه‌هایی بر سر این استدلال درگرفت؛ به‌طوری که بسیاری از اندیشه‌ورزان اشکالاتی به آن وارد کردند و عده‌ای نیز از آن دفاع کردند. ابن‌سینا و ابن‌رشد نیز که از زمرۀ شارحان آثار ارسطو بودند، در صدد برآمدند تا اشکالات استدلال یادشده را به‌ حداقل برسانند. در این پژوهش دیدگاه‌های این دو فیلسوف دربارۀ استدلال ارسطو واکاوی می‌شود و بر مبنای نظام ارسطویی و همچنین معیارهای عقلی، قوت و ضعف هر یک آزموده می‌شود. از رهگذر این بررسی دانسته می‌شود که این دو فیلسوف درعین‌حال که در پی آن‌اند که دیدگاه مخالف این استدلال را بررسند و پاسخی درخور به آن بدهند، نظراتشان تفاوت‌هایی با هم دارد. به‌طور خلاصه باید گفت ابن‌سینا ابتدا سعی می‌کند این استدلال را بازسازی کند؛ اما پس از اینکه اشکالات واردشده بر آن را نقل می‌کند، ضعف‌هایش را می‌پذیرد و بر پذیرش بی‌قیدوشرط آن پافشاری نمی‌کند. از طرف دیگر، ابن‌رشد نه‌تنها مفهوم متحرک‌بذاته را رد نمی‌کند، بلکه با تطبیق آن بر متحرک اول، نظریه‌ای جدید را مطرح می‌کند.
صفحات :
از صفحه 177 تا 196
وجودشناسی ابن‌سینا و ابن‌رشد
نویسنده:
سمیه‌ ملاباشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به دلیل نقش محوری ابن‌سینا در شکل گیری و تکامل فلسفه‌ی اسلامی و نیز استفاده‌ی هوشمندانه‌ی وی از اندیشه های پیشین، آشنایی با حکمت سینوی به عنوان نقطه‌ی حساس و محوری در شناخت فلسفه‌ی اسلامی دانسته می‌شود. از سوی دیگر ابن‌رشد به عنوان تأثیرگذارترین فیلسوف مسلمان در خارج از جهان اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از این رو در این نوشتار با بیان اندیشه های ابن‌سینا درچند مسأله‌ی کلیدی و در کنار آن آراء و انتقادات ابن‌رشد در همان مسائل، آشنایی دقیق تری نسبت به این دو فیلسوف مشاء به‌دست می‌آوریم.اولین مسأله‌ای که به آن پرداخته می‌شود، رابطه‌ی وجود و ماهیت است. ابن سینا اصل و جوهره‌ی اشیاء را وجود می‌داند و معتقد است هیچ ماهیتی بذاته موجود نیست و همه‌ی ماهیات موجود با عارض و اضافه شدن وجودی بر آنها تحقق خارجی یافته‌اند. در مقابل ابن رشد اصل تشکیل دهنده‌ی اشیاء را جوهر می‌داند و وجود را تنها مفهومی می‌داند که از اشیاء موجود قابل انتزاع است. اشکال عمده‌ی وی در این مسأله بر ابن‌سینا آن است که عرضی دانستن وجود برای ماهیت تالی فاسدهای متعددی دارد. چنان که به تفصیل بررسی خواهیم کرد منشأ اصلی این اشکالات ، یکی تفاوت اندیشه‌ی این دو فیلسوف در اصل و جوهره‌ی وجودی اشیاء است و دیگری تفاوت معنایی است که از عرضیت در ذهن آنها وجود دارد.مسأله‌ی دوم جمع امکان ذاتی و وجوب غیری در شیء واحد است. ابن‌سینا این امر را در همه‌ی موجودات غیر از واجب الوجود ضروری می‌داند، زیرا همه‌ی موجودات غیر از واجب تعالی، ماهیت ‌دارند و امکان برای ماهیت ذاتی است و حتی پس از اعطای وجود و وجوب به آن نیز به قوت خود باقی خواهد ماند، زیرا ذاتی شیء هرگز از آن جدا نمی‌شود. در مقابل ابن‌رشد بر این باور است که شیء تا واجب نشود موجود نمی‌شود، پس اگر چیزی موجود شد دیگر امکان در مورد آن معنا ندارد، زیرا اولاً: اجتماع وجوب و امکان در شیء واحد اجتماع نقیضین و محال است و ثانیاً: سخن گفتن از امکان در شیئی که واجب الوجود آن را ایجاد کرده، نفی ضرورت علّی بین علت و معلول است. این اشکالات با تفکیک دو جهت وجود و ماهیت در شیء و لحاظ اعتبارات مختلف در آن قابل حل است.در مسأله‌ی سوم به مبانی نظریه‌ی صدور از دیدگاه ابن سینا می‌پردازیم تا تبیین وی از چگونگی صدور عقول، افلاک و طبیعت از واجب روشن شود. نگرشی که ابن‌سینا نسبت وحدت واجب، عنایت و فاعلیت الهی دارد و نیز قاعده‌ی الواحد و بداهتی که این قاعده در نظر وی دارد، هیچ یک برای ابن‌رشد قابل قبول نیست. دیدگاه ابن‌رشد در این مسأله عمدتاً ارسطویی است و فاعلیت الهی را همان ایجاد حرکت در افلاک و پیوند ماده و صورت می داند. به اعتقاد وی قاعده‌ی الواحد نه تنها بداهت بلکه اساساً صحت ندارد و نمی‌تواند مبنای صدور عالَم از واجب الوجود باشد.
بررسی مبانی متفاوت دیدگاه ابن سینا و ابن رشد در مسئله جوهریت، تجرد و بقای نفس.
نویسنده:
سکینه ابوعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزیابی و بررسی موضوع جوهریت، تجرد، و بقای نفس انسانی توسط دو فیلسوف به نام‌های ابن‌سینا (370-428 ه. ق) و ابن‌رشد (520-595 ه. ق)، مسئل? این رساله را تشکیل می‌دهد.تعارض و ابهاماتی که در برخی از آراء ارسطو دیده می‌شود، منشأ اختلاف نظرهای شارحان وی دراین‌باره شده است. افرادی همچون اسکندرافرودیسی (قرن‌های دوم و سوم قبل از میلاد) و ابن‌رشد قول به مادیت و فناپذیری نفوس فردی و ابن‌سینا و توماس آکوئیناس تجرد و بقای نفس را به ارسطو نسبت داده‌اند. برخی از تعاریف ارسطو در باب نفس مبنی بر تجرد و بقای نفس و همچنین تأکید ارسطو بر بساطت نفس، بیانگر صحت دیدگاه ابن‌سینا و توماس آکوئیناس است نه دیدگاه ابن‌رشد. ابن‌سینا با تکیه بر عدم انقسام محل صور معقول و نیز همچنین بر پای? علم حضوری نفس به خود، تجرد نفوس شخصی را اثبات می‌نماید درحالی‌که ابن‌رشد بر مبنای آموز? وحدت عقل و رابط? عقل هیولانی و عقل فعال، قائل به تجرد نفوس فردی نیست و آن‌ها را ابدی نمی‌داند.
ارزیابی انتقادی برخی از آراء متقابل " ابن سینا" و " ابن رشد" ( مباحث هستی شناختی)
نویسنده:
سعید انواری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده (فارسی): از آنجا که شناخت فلسفه ابن رشد، به شناخت فلسفه های: ارسطو، ابن رشدیان لاتینی، فلاسفه قرون وسطی و نیز نظریه «جوهر» در نزد فلاسفه جدید کمک می کند، در این رساله نظریات اختلافی ابن رشد و ابن سینا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به دلیل وسعت این مسائل، تنها بر اختلافات آنها در حیطه «هستی شناسی» توجه شده است. فرضیه تحقیق که در نهایت مورد تاîیید قرارگرفت آن است که ریشه ای ترین اختلاف این دو فیلسوف، مسئله «تفکیک وجود از ماهیت» است. در بخش اول پایان نامه، سعی شده است تا دیدگاه و نحوه تفکر ابن سینا و ابن رشد نسبت به ارسطو و همچنین دیدگاه ابن رشد نسبت به ابن سینا، مورد بررسی قرارگیرد. سپس در بخش دوم، به بررسی معانی برخی از اصطلاحات فلسفی، مانند: «وجود»، «ماهیت» و «جوهر» در نظر این دو فیلسوف پرداخته و نشان داده شده است که «موجود» از نظر ابن سینا قابل تفکیک ذهنی به وجود و ماهیت است. در فصل دوم این بخش، به مسئله «تمایز و عروض ذهنی وجود بر ماهیت» توجه شده و مشخص شده است که بر مبنای این تمایز، ماهیت در نسبت با وجود و عدم «لابشرط» است، این مطلب منجر به طرح معنای «امکان ذاتی» گردیده است. فصل سوم تکمله ای بر دو فصل گذشته است. در این فصل، مسئله «واحد» و اشکالات مطرح در مورد آن، نقد و بررسی شده است؛ چرا که مشابهت کاملی میان این مسئله و مسئله «موجود» وجود دارد. در فصل چهارم ادامه فصل دوم و بحث «امکان ذاتی» دنبال شده است و «تقسیم موجودات به واجب و ممکن» و اقسام هر یک از آنها، ارائه شده است. در فصل پنجم براساس نیازمندی ممکن به واجب، «براهین اثبات واجب» بررسی شده اند. در فصل ششم به صفات واجب و در فصل هفتم به افعال او (خلقت عالم) توجه شده است و نظریه «فیض» و به تبع آن «قاعده الواحد» مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت و در بخش سوم، اختلافات این دو فیلسوف، جمع بندی و دسته بندی شده است و مشخص شده است که رشته ای که تمامی اختلافات ابن رشد و ابن سینا را به یکدیگر مرتبط می سازد، مسئله «تفکیک وجود از ماهیت» است و اختلافات آنها، از آنجا ناشی شده است که ابن رشد نتوانسته است درک صحیحی از «معقول ثانی فلسفی» به دست آورد. در هر فصل اشکالات ابن رشد بر ابن سینا طرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. همچنین در هر فصل، برای تفکیک و مقایسه بهتر مطالب، از جدول استفاده شده است و تاîثیر نتایج به دست آمده در هر فصل، بر سایر مباحث فلسفی مشخص گردیده است. همچنین اصل عبارات و نقل قول های به کار رفته در متن، در انتهای هر فصل ذکر شده است و نیز خلاصه ای از هر فصل، ارائه شده است. در انتهای پایان نامه، سایر نقل قول هایی که ذکر آنها در داخل متن، باعث طولانی شدن بیش از اندازه مطالب می گردید و یا آنکه مشابه آنها ذکر گردیده است، به صورت ضمیمه ارائه شده است و از طریق ارجاعات داخل متن، از آنها استفاده شده است.
بررسی تطبیقی اصل علیّت از دیدگاه حکمای مشاء (فارابی،ابن سینا،ابن رشد)
نویسنده:
مریم سلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بدون شک مسئله علیّت، از همان آغاز، فکر بشر را به خود متوجه ساخته و او را به تفکر و اندیشه برای کشف معمای هستی وادار ساخته است. از آنجا که انکار یا تأیید این مسئله بر حوزه خداشناسی و جهان شناسی تاثیر مستقیم گذاشته است لذا مکتب های فلسفی مختلف با توجه به اصول و مبانی خود به آن مسئله پرداخته‌اند که یکی از آنها، مکتب مشاء است. در این رساله سعی شده است دیدگاه فلاسفه مشاء (فارابی، ابن سینا، ابن رشد ) و سیر نوساناتی که این فلاسفه در مورد مسئله علیّت داشته اند بیان شود. همچنین بیان خواهیم کرد که بذرهای مبحث علیّت را فارابی در بستر فلسفه اسلامی کاشته و شیخ الریئسبه رشد و نمو رسانید و ابن رشد نیز با وجود هم مکتب بودن با این دو فیلسوف، بخاطر وفاداری به ارسطو و مبنای فکری خاص خود به برخی از آراء شیخ الرئیس در مبحث علیّت سخت می‌تاخت. همچنین اشاره خواهیم کرد که اختلاف و تمایزی که بین فلاسفه مکتب مشاء در مورد فروعات اصل علیّت مثل قاعده الواحد وجود دارد به مبانی و اصول فکری این فلاسفه مثل زیادت وجود بر ماهیت و تفسیر آنها از علت فاعلی بر می‌گردد. بدین صورت که فارابی و ابن سیناآفرینش را نوعی جریان خلق و ایجاد می دانند و بر اساس همین نگرش،حوزه علیّت و سنخیّت بین علت و معلول را فراگیر می دانند؛ در مقابل، ابن رشد درآفرینش به فعل ایجادی قائل نیست بلکه فاعلیّت خداوند در عالم را به نحو اعطای حرکت و پیوند دادن صور به مواد می داند؛ لذا نمی تواند توجیه علّی از آفرینش داشته باشد و دامنه نفوذ قانون علیّت را فراگیر‌ کند. این رساله در پنج فصل تدوین شده است. در فصل اول به کلیات، در فصل دوم به دیدگاه فارابی، در فصل سوم به دیدگاه ابن سینا و در فصل چهارم به دیدگاه ابن رشد پرداخته شده است و فصل پنجم به نتیجه گیری و ارزیابی روش فلاسفه مشاء اختصاص دارد.
  • تعداد رکورد ها : 475