آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 602
بررسی امکان تطبیق آراء ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان
نویسنده:
محمد رعایت‌جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امکان‌سنجی تطبیق اندیشه‌های ویتگنشتاین و گادامر در باب زبان، موضوع محوری گفتار حاضر است. اما گنجانیدن تعبیر امکان‌سنجی و اصرار و ابرام نگارنده در التفات مخاطب بدان، بر ادله‌ای چند، مترتب بوده که از آن جمله است، واگرایی محتوایی سننی که ویتگنشتاین و گادامر را بدانها انتساب است. از دیگر سو، بدیع بودن موضوع و محتوا در ایران و اینکه تا کنون، پژوهشی در این باب، تبلور نیافته است، اخذ طریق امکان‌سنجی و استنکاف از تفصیل شتاب‌زده را، موجه می‌نماید.یکی از پیش‌فرضهای اصلی گفتار، این است که ویتگنشتاین و گادامر، در زمره آخرین حلقه‌های زنجیره‌ی سنن تحلیلی و قاره‌ای می‌باشند. به گونه ای که اگر شاخصه‌های کلیدی جریانهای تحلیلی و قاره‌ای را مفروض بداریم، برآیند این ویژگیها را می توانیم به صورت جامع در ویتگنشتاین و گادامر، ملاحظه کنیم. از نظر دور نمی‌داریم که مهم‌ترین و پرکاربردترین واژه در گفتار حاضر، مفهوم زبان است. ویتگنشتاین با دو نظام فلسفی متفاوت، از محوری‌ترین دغدغه‌ی خود یعنی زبان، تلقی دو‌وجهی ارائه کرده است. جایگاه و اهمیتی که در کمتر فیلسوف تحلیلی، مشهود است. از سوی دیگر گادامر، هستی و فهم را زبانی می داند و زبانمندی را محور بحثهای هرمنوتیک خود در حوزه‌ی هستی‌شناسی، قرار می دهد. فلاسفه قاره‌ای زیادی با دغدغه‌ی زبان، تفلسف کرده‌اند اما گادامر حتی به لحاظ زمانی نیز در کنار جنبه محتوایی، یکی از آخرین حلقه‌های این سنت است. امری که در باب ویتگنشتاین نیز صادق است. به هر روی، می توان زبان را کانونی‌ترین دغدغه‌یِ اندیشمندان دو سنت تحلیلی و قاره‌ای در دو قرن اخیر و بهترین پل برای ترابط میان آنها دانست. زبان، دغدغه‌ی مشترک ویتگنشتاین دوم و گادامر است. گره‌خوردگی و درهم‌تنیدگی زبان، با مقوله فرهنگ و اجتماع است که زمینه‌یِ اتصال ویتگنشتاین و گادامر را فراهم می‌آورد. گستردگی دایره شمول مفهوم زبان و اشتراکش به عنوان دغدغه‌ی محوری نزد اندیشمندان قاره‌ای و تحلیلی، باعث شده تا تمرکز گفتار حاضر در کنار سایر جنبه های فکری ویتگنشتاین و گادامر، برمفهوم زبان و چگونگی داد‌ و ستد فکری میان این دو در حوزه‌ی فلسفه‌ی زبان باشد. از ویژگیهای فکری دنیای معاصر، ترابط میان علوم مختلف، پیدایش مباحث بین رشته‌ای و داد و ستدهای علوم با فلسفه در قالب زایش فلسفه‌های مضاف است. یکی دیگر از ضرورتهای پرداختن به این موضوع در این گفتار، ظرفیتهای گسترده‌ای است که در ویتگنشتاین و گادامر برای تبیین مدعای حاضر یعنی بین رشته‌ای شدن علوم و درهم‌تنیدگی آنها با هم، وجود دارد. نتایج رهیافت اجتماعی ویتگنشتاین و گادامر برای علوم‌اجتماعی یا جامعه‌شناسی، یکی از همین، قابلیتها است که ضرورت تبیین و بسط آن، بدیهی است. ب. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها:آنچه به طور مشخص، مسائل طرح حاضر را تشکیل می‌دهد، عبارتند از:1-
مسأله تحدید علم و متافیزیک در نظر کانت، ویتگنشتاین و پوپر
نویسنده:
حجت ایمانی کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل در فلسفه علم مسأله‌ی تحدید است. این که چه چیز علمی است؟ و غیر علمی کدام است؟ فیلسوفان را براین داشته تا ملاک دقیقی برای این موضوع در نظر بگیرند. غیرعلم شامل، شبه علم، متافیزیک و عموماً همچنین منطق، ریاضیات محض، فلسفه ، دین و سیاست هم می‌شود. شبه علم و متافيزيك خود شامل زبان بی‌معنا، تئوری نظری، حدس‌های موضعی، و آن چیزی که امروزه علم خرافه نامیده می‌شود می‌گردد. کانت مرز میان علم و متافیزیک را در وجود قضایای ترکیبی پیشین بر تجربه ‌دانست به این معنا که وجود این گونه قضایا در علم ممکن است و در متافیزیک ممکن نیست. ویتگنشتاین متقدم این مرز را در معناداری و بی‌معنایی می‌دانست. گزاره‌های علمی معنادارند و گزاره‌های متافیزیکی بی‌معنا. پوزیتیویست‌های حلقه‌ی وین تحت تأثیر ویتگنشتاین اثبات‌پذیری را ملاک معناداری و درنتیجه مرز میان علم و متافیزیک برشمردند. رویکردی که پوپر آن را رد کرد. ویتگنشتاین در فلسفه متأخرش ملاک معناداری را در کاربرد دانست. بنابراین مرزی میان علم و متافیزیک وجود ندارد، زیرا هردو قلمرو نوعی بازی زبانی است. کارل پوپراما، مسأله‌ی تحدید برایش سنگ بنای جدایی علم از غیر علم است. او ابطال‌پذیری را ملاک تحدید دانست. ملاک‌های تحدید مطرح شده از سوی این سه فیلسوف دارای ایرادات و اشکالاتی است که از سوی فیلسوفان علم مورد نقد قرارگرفته است. نتیجه این که با توجه به عرصه‌ی وسیع موضوعات، تفاوت گسترده علوم مشروع، فلسفه های علم و خرافات بشری، و تفاوت روش و روش‌شناسی هر دو قلمرو معرفتی، شگفت آور نيست كه توافقي بر سر این که آیا رویکرد تصمیمی کافی و بسندهیا ملاک تحدیدی وجود دارد یا نه؟ و اگر هست آن چیست.
نقد و بررسی نظریه «بازی های زبانی» لودویگ ویتگنشتاین
نویسنده:
علی عسگری یزدی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پرديس فارابی دانشگاه تهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیا زبان دین همان زبان عرفی است؟ نظریه های مختلفی مطرح شده است. در این میان ویتگنشتاین در دو بازۀ زمانی دو نظریه متفاوت را مطرح می کند. در دوره متقدم نظریه تصویری و عرفی زبان را می پذیرد. اما در دوره متأخر آن را نقد و نظریه «بازی های زبانی» را مطرح می کند؛ بدین معنا که زبان دارای کارکردها و نقش های متنوع است. نگارنده در این مقاله ضمن تبیین این نظریه و جایگاه آن در مباحث زبان دین، آن را نقد می کند و نتیجه می گیرد که هرچند کارکردهای زبان در حوزه های مختلف، متنوع است، متباین نیست، بلکه کارکرد واقع نمایی زبان کارکرد مشترک زبان در همه موارد است. وجود همین کارکرد مشترک موجب می شود فیلسوف، شاعر، هنرمند، عالم تجربی و جز آن بتوانند به نحو معناداری با یکدیگر سخن بگویند.
صفحات :
از صفحه 121 تا 136
صدق؛ حقیقت، گستره و چگونگى مطابقت (با تمرکز بر دیدگاه برگزیده)
نویسنده:
محمد حسین زاده
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره),
چکیده :
افزون بر معیار صدق، تبیین و تحلیل حقیقت آن نیز در عصر حاضر در سطحى گسترده در معرفت شناسى، کانون توجه قرار گرفته و نظریه هاى گوناگونى درباره آن ارائه شده است. در این مقاله با تمرکز بر دیدگاه برگزیده درباره نظریه مطابقى صدق و به منظور شرح آن، از میان انبوه مباحث، ابتدا صدق خبرى (کلامى) و صدق مُخبرى را بررسى مى کنیم. در ادامه به قلمرو یا گستره صدق مى پردازیم و درباره اختصاص صدق یا کذب به قضایا و اتصاف ناپذیرى علوم حضورى و عدم اتصاف تصورات یا مفاهیم به آنها بحث مى کنیم. در پایان، پس از بیان ارکان سه گانه صدق در نظریه مطابقى صدق، چگونگى تحقق نسبت مطابقت را از نگاه خود تبیین مى کنیم.
صفحات :
از صفحه 11 تا 38
بررسی چرایی تعمیم آموزه های عرفانی، موانع و پیامدها
نویسنده:
مهدیه سادات کسایی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
کمال انسان با معرفت او عجین است و قلمرو عرفان، ساحت متعالی معرفت است که نه تنها گنجایی حضور همگانی ابناء بشر را دارد، که خود، لزوم این عمومیت را مکشوف می سازد. بی اعتنایی به این حقیقت و بی مهری به اندیشه نیاز انسان به عرفان، ریشه در ناآشنایی یا کم آشنایی با آن دارد و عدم موفقیت در معرفی صحیح و عام عرفان اصیل، به طور عمده، برخاسته از بیگانه انگاری زبان ها و نمادهای خارج از فرهنگ اجتماعی و دینی هر گروه از مردم، از سوی صاحب نظران این عرصه است که در جای جای جهان، رسالت معرفی عرفان را به عهده دارند؛ اما در عمل، به آن محدودیت می بخشند. در حالی که توجه همه جانبه به قالب های متنوع عرضه عرفان نظری و عوامل برانگیزاننده احوال عرفانی، مقدمات تجربه عرفان عملی را فراهم می کند و نگاه انسان به هستی را ارتقا می بخشد، همه این ابزارها و امکانات، در افتراقی کاذب فرو گذاشته می شوند و بشر، به دنبال عطش فطری حقیقت جویی و تمنای اضمحلال آلام دنیوی در آرام معنوی، یا راه های فریبنده را تجربه می کند و یا در کثرت پروری آرا و عقاید، همواره از وحدت بیرونی و درونی فاصله می گیرد. این پژوهش، بهانه ای برای جلب توجه صاحبان اندیشه به همه موضوعات ذکر شده است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 127
توجیه معرفت شناختی از دیدگاه ویتگنشتاین متاخر، از مبناگرایی تا زمینه گرایی
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد، بیوک علی زاده، رضا محمدزاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
از آنجا که ادعای معرفت بدون ارایه دلیل کافی و وافی بی وجه است، اساس معرفت شناسی معاصر بر این است که بنیان نظام معرفت بشری چیست، و نظام معرفتی بشر از کجا آغاز می شود و به کجا سر می سپارد. از نظر ویتگنشتاین متاخر، توصیف عالم، بدون وجود تعدادی قضایای مبنایی و یقینی ناممکن است، اما قطعیت و یقینی بودن این قضایا به معنای مطابقت آن ها با واقع نیست بلکه به طرز نگرش افراد وابسته است. آنچه برای ما محرز و یقینی است، به وسیله بازی زبانی ای که فرد در آن شرکت می جوید، معین می شود. از این رو، معرفت بشر در کنه خود مبتنی بر اعمال او و دیگر الگوهای منشی رفتار اوست. ویتگنشتاین معتقد است که توجیه و عقلانیت، همواره متکی به بافت و زمینه است و در فعالیت های اجتماعی و بازی های زبانی جای می گیرد و چون نحوه های زندگی، جهان - تصویرها یا جهان بینی ها مختلف اند، شیوه های مختلفی از عقلانیت نیز وجود دارد. در این نوشتار، نخست با تعریف سه جزیی معرفت، تحلیل ویتگنشتاین از معرفت و وجه تمایز آن با یقین را بیان کرده ایم. سپس با اشاره به ساختار مبانی معرفتی ویتگنشتاین، نشان داده ایم که چرا از نظر وی مبناگرایی برای دفاع از اعتبار نظام معرفتی، قرین توفیق نیست و با جایگزینی نظریه زمینه گرایی چه تفاوتی در مبانی معرفت و کیفیت ابتنای معارف دیگر بر آن ها رخ خواهد داد. در پایان، با بررسی نظریه زمینه گرایی و مساله شکاکیت و با اشاره به برخی مزیت های این نظریه، نشان داده ایم که خود با جایز دانستن روایتی از نسبی گرایی، خالی از نوعی گرایش های شک گرایانه نیست.
صفحات :
از صفحه 21 تا 56
باربور و یکپارچگی علم و دین
نویسنده:
مرتضی فتحی زاده، مهدی محمدی اصل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
ایان باربور، استاد فیزیک و صاحب کرسی ادیان، بی گمان یکی از شخصیت های برجسته و تاثیرگذار در بحث های جدید درباره روابط علم و دین است و انتشار کتاب مسائلی چند در زمینه علم و دین به قلم او، در سال 1996، نقطه تحول و حتی سرآغاز گفتمان امروزی علم و دین به حساب می آید. او دیدگاه ها یا مدل های پیشنهادشده درباره نسبت میان علم و دین را در چهار گونه عمده دسته بندی می کند: تعارض، استقلال، گفت و گو، و یکپارچگی. تحلیل های شخصی وی از این موضوع در راستای رویکرد گفت و گو با گرایش آشکار به دیدگاه یکپارچگی و وحدت است که در بستر اندیشه پویشی و واقع گرایی انتقادی اش پرورانده شده است.
صفحات :
از صفحه 55 تا 79
ایمان گرایی ویتگنشتاین
نویسنده:
لاله حقیقت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر بحثی است در مورد ایمان گرایی (Fideism) ویتگنشتاین. شاید از نظر تاریخی بتوان گفت که آگوستینوس قدیس (354-430)، از بزرگترین متالهین مسیحی، گرایشی را براساس تقدیم ایمان بر تعقل مطرح کرد. سپس آنسلم قدیس (1033-11.9)، متفکر بزرگ مسیحی قرون وسطی، از او پیروی کرد این عبارت از او معروف است: "ایمان آوردم تا بفهمم". اما از این بین سورن کرکگارد (1813-1885)، متفکر دانمارکی به عنوان پدر ایمان گرایی مشهور شده است. او اصول و مبانی این گرایش را به گونه ای مستدل مطرح کرد. در اوایل قرن بیستم ویتگنشتاین با قرائت جدیدی ایمان گرایی را مطرح کرد که در آن ایمان را شرط لازم تعقل معرفی می نماید، این مقاله اولا به مبانی فلسفی ایمان گرایی ویتگنشتاین و سپس به اصل این مبحث می پردازد.
صفحات :
از صفحه 3 تا 18
تاملی بر چیستی تنوع‌پذیری باورها و مبانی نظری آن
نویسنده:
روح الله چاوشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین ارکان کثرت‌گرایی معرفتی، کثرت‌گرایی در باورهاست. از همین‌رو، وقتی سخن از کثرت‌گرایی معرفتی به ‌میان می‌آید از پرداختن به مسئله کثرت‌گرایی در باورها ناگزیریم. شاید بتوان ادعا کرد، یکی از مهم‌ترین وجوه معقولیت کثرت‌گرایی در باورها، وجود قابلیت تنوع در خود باورهاست. به نظر می‌‌رسد، تردید و عدم یقین در خصوص برخی باورها، احتمالاً با امکان تنوع در باورها ارتباط دارد. باورهایی که قطعی نیستند و درباره آنها یقین نداریم، می‌توانند باورهای غیریقینی دیگری را در کنار خود تحمل کنند. اما این مسئله باید به نحوی تبیین شود که روی در جانب بی‌سر و سامانی و نسبی‌گرایی افراطی نداشته باشد. می‌توان با تحلیل پدیده باور و چگونگی بروز تنوع در آن، امکانی برای ارزیابی باورها یافت؛ البته نوعی از ارزیابی که ما را به مطلق‌گرایی و انکار تنوع سوق ندهد. با تحلیل پدیده باور درخواهیم یافت که باورکننده، موضوع باور و اظهار باور، سه رکن اصلی این پدیده هستند. با این وصف، می‌توان برای تبیین تنوع‌پذیری در باورها از مبانی نظری مرتبط با هر یک از این سه رکن بهره برد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 98
جایگاه فلسفه علوم اجتماعی پل ریکور در سنت فلسفی هرمنوتیکی
نویسنده:
محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر کوششی در راستای بررسی نقادانه ای ارتباط میان سنت فلسفی هرمنوتیکی و ماهیت علوم اجتماعی در حوزه نظام فلسفی پل ریکور است. این جستار درصدد بیان این مطلب است که چگونه ریکور فلسفه فهم را هم زمان به عنوان نظریه ای در روش، معرفت شناسی، و هستی شناسی در نظر می گیرد، و چگونه با شلایر ماخر، دیلتای، هوسرل، هایدگر، ویتگنشتاین و فروید در اصول خاصی هم رای بوده و در عین حال با عرضه دیدگاه های ویژه و اصیل خاص خویش، خود را از همه آنان متمایز می کند. در بخش پایانی این پژوهش نظراتی منتقدانه درباره فلسفه هرمنویکی خاص خود ریکور عرضه گردیده است.
صفحات :
از صفحه 3 تا 12
  • تعداد رکورد ها : 602