آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 632
 تحلیل مسئله‌ی پیروی از قواعد تربیتی با تأکید بر دیدگاه ویتگنشتاین
نویسنده:
محسن بهلولي فسخودي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قواعد، مؤلفه‌های اساسی در حیات اجتماعی و تجربه‌های زیستی ما هستند که تمامی نهادهای اجتماعی و فعالیت‌های آدمی از جمله تعلیم و تربیت را شکل می‌بخشند. هنگامی‌که دیگران را به پیروی از قواعد فرامی‌خوانیم، همواره این پیش‌فرض در ذهن ما وجود دارد که ما و دیگران دارای مفهوم مشترک و واضحی از قواعد هستیم. ویتگنشتاین معتقد است که آدمی را برای پیروی از قاعده می‌توان تربیت کرد؛ اما او تناقض¬نمای مهمی را درباره‌ی پیروی از قاعده مطرح می‌کند که بر اساس آن نمی‌توان از تطابق یا عدم تطابق با یک قاعده سخن گفت. ابعاد منطقی این تناقض‌نما توجه فیلسوفان تربیتی را به خود جلب کرده است. پیروی از قواعد آموزشی و تربیتی در فضای مدرسه و کلاس درس از نمونه‌های برجسته‌ی پیروی از قواعد است؛ اما آیا هنگامی که فرزندان و دانش‌آموزان خود را به پیروی از قواعد فرامی‌خوانیم، دلایل کافی برای اقناع آن‌ها در اختیار داریم؟ دو دیدگاه خردگرا و اقتدارگرا از رویکردهای مهم موجود در حوزه‌ی تعلیم و تربیت در خصوص مسئله‌ی پیروی از قواعد به شمار می‌آیند. این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیل مفهومی و تکیه بر رویکرد زمینه‌محور ویتگنشتاین، برای گریز از تناقض‌نمای مطرح شده مدعی است که بهترین راه برای درک مقوله‌ی پیروی از قاعده نوعی توافق ضمنی میان اجتماع و محیط آموزشی است که خود را تنها در مقام عمل نشان می‌دهد و بیان‌شدنی نیست.
صفحات :
از صفحه 89 تا 110
نقش تبعید خودخواسته برای غلبه بر پیش‌فرض‌های فهم در آموزه‌های ویتگنشتاین متأخر و پیامدهای تربیتی آن
نویسنده:
کمال نصرتی هشی ، شهلا حسینی کسنویه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجایی که پیش‌فرض‌ها و سوگیری‌ها به‌عنوان مسائل و چالش‌هایی در فرایند تفکر افراد، آن‌ها را در تحلیل، تبیین و تفسیر امور و مسائل با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌سازد، هدف این پژوهش، بررسی نقش تبعید خودخواسته برای غلبه بر سوگیری‌ها و پیش‌فرض‌های فهم در اندیشه ویتگنشتاین متأخر و پیامدهای تربیتی آن است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری تحقق یافت. در بخش یافته‌ها ابتدا به تعریف فهم از منظر ویتگنشتاین پرداخته شد و در گام بعد آشکار گردید که چطور نحوه‌ی فهم و نگرش افراد، به «جهان‌تصویر» آن‌ها وابسته، و اینکه چطور شکل‌گیری آن از مراحل اولیه‌ی زندگی آغاز می‌شود. همچنین بحث گردید که اگر جهان‌تصویر حاصل پرورش به‌صورت اقناع باشد و پاسخگوی اقتضائات بازی‌های زبانی نباشد، افکار و بینش فرد از طرف پیش‌فرض‌ها محدود می‌گردد. در ادامه تبعید خودخواسته به‌عنوان یک راهکار، مستخرج از فلسفه‌ی متأخر ویتگنشتاین، جهت غلبه بر پیش‌فرض‌ها و روح زمانه معرفی شد و در نهایت در بخش پایانی مقاله به آثار و پیامدهای تربیتی تبعید خودخواسته اشاره شد و بحث گردید که چطور تبعید خودخواسته در راستای غلبه بر پیش‌فرض‌های فکر و اندیشه کارساز و اثربخش واقع می‌شود.
صفحات :
از صفحه 57 تا 87
ویتگنشتاین، فرهنگ و شکل‌های زندگی
نویسنده:
Carl Humphries: کارل هامفریز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: ویتگنشتاین طیف وسیعی از مشاهدات را در مورد موضوعات خاص مرتبط با فرهنگ ارائه کرد، اما تعداد کمی از این مشاهدات در متونی دیده می‌شوند که معمولاً معرف‌ترین متون مربوط به دوره بعدی فعالیت فلسفی او هستند. نتیجه این امر این است که برای مفسرانی که می‌خواهند بین متونی که احتمالاً توسط نویسنده و دیگران ارزش انتشار عمومی را دارند تمایز قائل شوند، هر تلاشی برای توصیف ویتگنشتاین به‌عنوان فیلسوف فرهنگ با معضلی مواجه خواهد شد. به نظر می رسد ما باید بین این که فقط متون گروه اول را مرتبط بدانیم و بقیه را نادیده بگیریم و دومی را در کنار اولی به کار ببریم، به این امید که آنها را روشن کنند. به نظر می رسد هیچ یک از این دو رویکرد رضایت بخش نباشد. اولی، تلقی او را به عنوان یک درگیری فلسفی با مسائل مربوط به فرهنگ دشوار می کند، زیرا آنچه که ما با آن مواجه می شویم، احتمالاً بیشتر شبیه به تحقیق در مورد محدودیت های متعالی برای درک انسان است تا کاوش در دغدغه های خاص فرهنگی یا فرهنگ خاص. . با این حال، اگر راهبرد دوم به ما اجازه دهد تا اظهاراتی را که مستقیماً به چنین موضوعاتی می پردازد، به طور کامل در نظر بگیریم، به نظر می رسد که این فقط به قیمت مشخصی تمام می شود: یعنی نادیده گرفتن دیدگاه های خود ویتگنشتاین - خواه بیان شده باشند یا استنباط شوند - در مورد متون و گفته ها. به درستی نماینده تفکر او بودند. این مقاله پیامدهای دنبال کردن یک مسیر میانی را در پاسخ به این موضوع بررسی می‌کند، که در آن اظهارات صریح‌تر مربوط به فرهنگ فیلسوف به‌عنوان اهداف معتبری برای تفسیر تلقی می‌شوند، اما تنها زمانی که در چارچوب درگیری قبلی با ویژگی‌ها و مضامین کلیدی متون اصلی باشد. خودشان – بالاتر از همه، آنهایی که با مفهوم او از «اشکال زندگی» مرتبط هستند.
درسگفتار ویتگنشتاین و معنای زندگی
مدرس:
سروش دباغ
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این جلسات که گفتگوی امید کشمیری با سروش دباغ درباب «ویتگنشتاین و معنای زندگی» است، در پنج جلسه از سوی موسسه “خانه آشنا” برگزار گردید. در این جلسات تاکید و محوریت با آراء ضمنی و مصرحِ ویتگنشتاین متقدم در رساله منطقی_فلسفی در باب معنای زندگی است. سه ضلع زندگی با معنا که شامل “زندگی در حال”، “زندگی بی‌پرسش” و “زندگی درونی” با تحلیل فقراتی از رساله، کاویده می‌شود. جلسه پایانی(پنجم) این جلسات نیز به آراء علی شریعتی در خصوص معنای زندگی با تکیه بر “کویریات” او سخن گفته می‌شود.
از صورت منطقی تا صورت زندگی: بررسی انتقادی دنیل هوتو از ویتگنشتاین
نویسنده:
عطیه زندیه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از آنجا که ویتگنشتاین دارای دو فلسفه است، یکی از دغدغه‌های مفسران او، درک ارتباط بین دو فلسفة اوست. هوتو از جمله مفسرانی است که تلاش کرده ارتباطی وثیق میان فلسفه‌های او برقرار کند تا تفسیری منسجم و سازگار از آن‌ها ارائه دهد. به اعتقاد او، چنین دیدگاهی منجر به رفع اختلافات سطحی و عمیق در فلسفه‌های ویتگنشتاین می‌شود. به بیان هوتو، بستر یکپارچه‌ای که فلسفه‌های ویتگنشتاین را به هم مرتبط می‌کند «غایت فلسفه» از نظر او، و رویکردش نسبت به «ماهیت و معنای زبان» است. بنابر تفسیر هوتو، غایت فلسفه در دو دورة فکری ویتگنشتاین توصیف بوده است. اما رویکرد فلسفی او در مورد ماهیت زبان دچار تحول شده است: تحول از صورت منطقی به صورت زندگی. همت هوتو بر این است که نشان دهد این تحول خواست اصلی ویتگنشتاین نبوده، و در اثر روشی که برای ارائه تفکر خود برگزیده، پیش‌آمده است. او رویکرد ویتگنشتاین در فلسفة دوم را که برمبنای نگرش کارکردی است صحیح می‌داند، اما رویکرد او در فلسفة اول را بر مبنای نظریة تصویری و ناصحیح می‌خواند، و معتقد است سردرگمی ویتگنشتاین باعث وقوع این رویکرد ناصحیح شده است. هوتو قصد دارد روش فلسفة دوم را به فلسفة اول تسری دهد تا کل فلسفه او با یک غایت و یک رویکرد مورد تفسیر قرار گیرد. گرچه نتیجه‌ای که هوتو می‌گیرد بدیع است، اما به این امر می‌انجامد که در رساله، نکته قابل‌ملاحظه‌ای وجود ندارد که ارزش حفظ‌کردن داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 89
نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم
نویسنده:
پدیدآور: زهرا تشکری ؛ استاد راهنما: محمدحسین مهدوی‌نژاد ؛ استاد مشاور: مهدی زمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در فصل اول میان دو نوع تفسیر تراکتاتوس تمایز قایل شدم و تفاوت تفسیر پوزیتیویستی با تفسیر اخلاقی را توضیح داده‌ام. بنا بر تفسیر پوزیتیویستی و حلقه وینی تراکتاتوس کتابی است در توجیه پوزیتیویسم و دعوتی است به تجربه‌گرایی، طرد متافیزیک و دیگر تأملات فلسفی در هستی‌شناسی و اخلاق و اینکه در یک کلام، علمی‌اندیشی را جایگزین کاوش‌های نظری و مغالطی قرار دهیم البته با نظر در منطقِ زبان و تمییز کلامِ معنی‌دار از بی‌معنا. اما بنا بر تفسیر اخلاقی، تراکتاتوس از مضمونی عرفانی و اخلاقی برخوردار است که از نظر ویتگنشتاین متقدم در مقوله ناگفتنی‌ها، نشان‌دادنی‌ها و سکوت‌کردنی‌هاست. بنا بر تفسیر پوزیتویستی، راه بر توجه به اخلاق و گزاره‌های اخلاقی بسته می‌شود در حالیکه تفسیر دوم نه تنها از اهمیت توجه به اخلاق در تراکتاتوس خبر می‌دهد بلکه تنها هدف ویتگنشتاین متقدم از نگارش آن کتاب را طرح نظریه‌ای در اخلاق قلمداد می‌کند.در فصل دوم توضیح داده شده است که در تفسیر اخلاقی تراکتاتوس مبنا و مقدمه اساسی‌ای که ویتگنشتاین در میان می‌نهد تمایز بین «گفتنی» و «نشان‌دادنی» است و هدف او نشان‌دادنی خواندنِ اخلاق است و در ادامه این فصل به یکی از موارد نشان‌دادنی یعنی «منطق» اشاره می‌شود.در فصل سوم به بحث درباره نظریه اخلاقی ویتگنشتاین پرداخته شده اینکه اخلاق ناگفتنی، مهمل (ورای زبان است)، درباره ارزش مطلق، متعالی،‌ رازآلود و تعریف‌ناپذیر است. به‌علاوه اخلاق نشان‌دادنی است (از روی بیانِ واضحِ امر گفتنی و در هنر و اعمال خود را نشان می‌دهد). نکته مهم این است که ویتگنشتاین از اخلاقی زیستن نیز سخن گفته است از نظر او اخلاقی زیستن یعنی «دید کلی و ضروری داشتن از امور» و «توافق با اراده الهی» که احساس ایمنی مطلق، نترسیدن از مرگ و زندگی در حال (رسیدن به جاودانگی) و بی‌اعتنایی به دنیا را به ارمغان می‌آورد.فصل چهارم به تحلیل فلسفی نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم اختصاص داده شده و اینکه نگاه متعارف و غالب به نظریه اخلاقی ویتگنشتاین متقدم ناواقع‌گرا و ناشناخت‌گرایی است در حالیکه به نظر می‌رسد شارحانی متفاوت از این تفسیر مانند آیریس مُرداک زمینه‌ساز قرائت نوینی از این نظریه اخلاقی است.
فلسفه زبان ویتگنشتاین، متقدم و متأخر
نویسنده:
رضا بخشایش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معروف است که ویتگنشتاین در طول حیات خود طى دو دوره، دو فلسفه را به وجود آورد که هرکدام تازگى ها و نوآورى هاى خاص خود را دارد; وجه جامع آن دو این است که به مسأله زبان از دید فلسفى مى پردازد. آنچه در این نوشتار تقدیم مى گردد گزارشى نسبتاً جامع از این دو فلسفه است. نویسنده کوشیده است به توصیه خودِ ویتگنشتاین، خطوط اصلى فکر او و مسائل اساسى را که براى او مطرح بوده دنبال کند. در فلسفه متقدم مسأله اصلى نسبت بین زبان و جهان است که ویتگنشتاین تئورى تصویرى را مطرح مى سازد. در فلسفه متأخر، ویتگنشتاین معتقد است اساساً فلسفه وظیفه دیگرى برعهده دارد و آن اینکه چون مشکلات فلسفى زاییده سوءتفاهمند باید ریشه آن را بشناسند و آن این است که بازى هاى زبانى را با هم خلط مى کنیم. در این جا دیگر نباید دنبال معنا رفت، باید به کاربرد زبان توجه کرد. در یک کلمه، فلسفه ویتگشتاین بر آن است تا حد و مرز زبان را مشخص سازد: با زبان چه چیزهایى را مى توان بیان کرد و چه چیزهایى را نمى توان.
صفحات :
از صفحه 53 تا 87
بررسی تاثیر دوسویه ذهن و زبان با تکیه بر منطق در اندیشه ویتگنشتاین
نویسنده:
علیرضا فرجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بررسی تاثیر دوسویه ذهن و زبان با تکیه بر منطق در اندیشه ویتگنشتاین تحلیل ذهن یکی از پیچیده‌ترین حوزه‌های دانش است که پرسش‌های فراوانی در زمینه آن برای انسان وجود دارد. بنیادی‌ترین پرسش در میان انبوه مسائل موجود، بحث نحوه ارتباط ذهن با زبان است، این که تأثیر و تأثر این دو قوه بر یک‌دیگر چگونه است و به چه نحوی شناخت جهان پیرامون را در پی دارند. پرسش ها در باب ارتباط ذهن و زبان را با سه روی کرد فلسفی، روان‌شناسی و فیزیولوژیک می توان بررسی نمود. فیلسوفان معمولاً با جنبه فیزیولوژیک چندان میانه‌ای ندارند اما گاهی با بررسی‌های روان‌شناسانه وجه اشتراک‌هایی پیدا می‌کنند. در میان نحله‌های فلسفی معاصر، فیلسوفان تحلیلی و زبانی بسیار بدان پرداخته‌اند. ویتگنشتاین به عنوان پدر معنوی این نحله با تحلیل ساختار منطقی زبان، چارچوب‌های درست و نادرست مفاهیم ذهنی را بررسی و تحلیل نموده که در پژوهش پیشِ‌رو مورد ژرف‌کاوی و تدقیق قرار گرفته است. مسأله بنیادین و زیرساختی ما در این پژوهش، نحوه ارتباط ذهن و زبان و تأثیر دو سویه آن‌ها در بحث شناخت منطقی جهان است. از این‌رو، با توجه به اهمیت ملاک‌های منطقی زبان نزد ویتگنشتاین، ساختار درست فهم انسان را بررسی نموده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 64
  • تعداد رکورد ها : 632