آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 34
نقد و معرفی کتاب رسائل الشجرة الالهیه فی علوم الحقائق الربانیه اثر شمس الدین محمد شهرزوری
نویسنده:
شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
این هم از شگفتی های روزگار است که شمس الدین محمد شهروزی با نوشتن تاریخ الحکماء، برای همه، جامه شرح حال دوخت اما خود برهنه ماند و شرح حال روشنی از او در دست نیست. از نسخه های خطی رسائل الشجرة الالهیه او چنین برمی آید که او از حکمای قرن هفتم است و در سال 687 زنده بوده است؛ و در فصل آخر طبیعیات آن، که در باب چند نوع ماهی توضیح داده است معلوم می شود در برخی از شهرهای ترکیه مثل انطاکیه و سنوپ اقامت و یا رفت و آمد داشته است. از آثار بر جای مانده از او، برمی آید که در حکمت بحثی و ذوقی مقام بلندی داشته است و در تاریخ فلسفه چیره دست و بر آراء حکیمان پیش از خود و معاصرانش مسلط بوده و بر وضعیت علمی زمان خویش کاملا اشراف داشته است.
صفحات :
از صفحه 139 تا 144
«فلسفه» زبان مشترک تفاوت‎ها
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه، شامیل اوچال، احمت اینام، غلامحسین ابراهیمی‎دینانی، کریم مجتهدی، کنعان گورسوی، ضیاء موحد، علی اوتکو، علی‎اصغر مصلح، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
روش دکارت: ریاضی یا هندسی؟
نویسنده:
شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رنه دکارت در آثارش از تأثیری که علم ریاضی بر ذهن وی داشته سخن گفته است. او که در زمره پایه‌گذاران علم جبر و هندسه تحلیلی است، معتقد بود «تنها معرفت ریاضی است که می‌توان بر آن نام معرفت نهاد». با وجود این، پرسش این است که چرا بعضی مفسران، و نیز در اغلب منابع فارسی، روش دکارتْ روش «هندسی» معرفی می‌شود، در‌حالی‌که بیشتر محققان بر روش ریاضیِ دکارت تأکید کرده‌اند؟ او زمینه را برای بیان فیزیکِ ریاضی فراهم کرده است. از نظر دکارت خصوصیاتی مانند نقطه، بُعد و امتداد در هندسه، ذاتیِ مادّه است. به نظر نگارنده، تأکید بر روش هندسی و اصالت هندسه به‌معنای قبول اصالت جوهر مادی و ماده‌گرایی در دکارت است و چنین دیدگاهی با فکر دکارتی مغایرت دارد، چون او افزون بر جوهر مادی، به دو جوهر نفس و خدا نیز قائل بوده است. در فلسفه او، منشأ ریاضیات عقل و عقلانیت است و به دلیل همین نشئت‌گرفتن عقلانی است که برهان‌های ریاضی، یقینی و واضح‌اند. البته در اینجا مقصود از ریاضیات در روش ریاضی، ریاضیات عمومی و متداول نیست، بلکه ریاضیاتی است که از زمان ارسطو به «ریاضیات محض» و «ریاضیات کاربردی» تقسیم شده است. مقاله در صدد یافتن پاسخی به پرسش‌های زیر است: فرق روش هندسی و روش ریاضی در چیست؟ وضوح، تمایز و یقین در کدام‌یک از این دو بیشتر است؟ از نظر دکارت کدام مسائل با روش ریاضی قابل حل‌اند و چه مسائلی با روش هندسی؟
صفحات :
از صفحه 128 تا 156
جایگاه ایمان، سلوک قلبی، و عقل در اندیشه پاسکال
نویسنده:
شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پاسکال بنیان نهایی یقین را که همه چیز مبتنی بر آن است. این بنیان «خدای زنده»، یعنی کتاب مقدس است که در مسیح آشکار شد آیا چنین ادعایی درست است؟ در این صورت آیا او را باید «فیلسوف دین» نامید؟ او می‌گوید از طریق عقل و استدلال نمی‌توان حقیقت را یافت. چنان‌ دکارت این راه را رفت ولی به نتیجه نرسید. معمولاً پاسکال را در زمرة عقل‌گرایان شناخته‌اند اما آن‌طور که مقاله در صدد اثبات آن است، او یک «ایمان‌گرا» است ولی ایمان او «عقلی» نیست بلکه «ایمان قلبی» است. منابعی که قلب را به «دل» برگردانده‌اند، در اشتباه‌اند. مقالة حاضر، موضوع دین و «ایمان قلبی» از منظر پاسکال؛ و نیز منطق و روشی را که او با استفاده از آن به این گونه «ایمان» و «فهم دین» نائل آمده، مورد بررسی قرار داده است؛ و در پاره‌ای موارد مهم، دیدگاه پاسکال با دکارت نیز مقایسه می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 34
بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
محمد حسین خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مباحث فلسفه اخلاق که از زمان سقراط وافلاطون و ارسطو تاکنون به صورت یک چالش مهم مطرح بوده چرایی عدم پایبندی افراد به احکام و اصول اخلاقی مورد قبول خود است که از آن به عنوان ضعف اخلاقی یاد می شود.سابقه موضوع ضعف اخلاقی به فلسفه یونان و نظریه معروف سقراط برمی‌گردد که معرفترا عین فضیلت می دانست. به تعبیر دیگرسقراط معتقد بود که علت عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی، جهل ونداشتن معرفت حقیقی است. اولین و جدی ترین منتقد این نظریه ارسطو بوده و پس از اونیز نظریاتی در رد یا قبول آن مطرح شده است. نکته حائز اهمیت در ضرورت این تحقیق آنست که هیچ کدام از فلاسفه اخلاق به طور مجزا به بررسی موضوع ضعف اخلاقی نپرداخته‌اند وصرفا برخی از آنان در تبیین رابطه بین فاعل و فعل اخلاقی و نیز بیان دلایل تحقق یا عدم تحقق فعل اخلاقی نکاتی را مطرح نموده‌اند. عدم تالیف کتاب خاصی دراین زمینه نیز نشان از مغفول ماندن پدیده ضعف اخلاقی از نظر صاحبنظران و نویسندگان این عرصه است. شایان ذکر است از بین معاصرین، مورتی مور در این زمینه مباحثی دارد و دیوید مک ناتن نیزفصل هشتم کتاب بصیرت اخلاقی را به موضوع ضعف اخلاقی اختصاص داده است.لذا با عنایت به این نکته که پدیده ضعف اخلاقی به طور مجزا در متون اخلاقی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است پرداختن به این مسئله مهم، مفید و ضروری بهنظر می رسد.اگر چه به موضوع ضعف اخلاقی به طور خاص ودر قالب کتاب یا نوشته مستقلی پرداخته نشده است اما با مرور اجمالی متون اخلاقی می توان دریافت که این موضوعهمواره به عنوان یک مسئله مهم، مد نظر علمای اخلاق بوده است و در مکاتب مختلف به صورت جسته وگریخته به این پرسش اساسی پاسخ هایی داده شده است که"چرا یک فرد با وجود علم و پذیرش یک اصل اخلاقی گاهی به آن پایبند نیست و چه بسا خلاف دانسته خود عمل میکند؟" همانطور که ذکر شد سقراط به عنوان بنیانگذار فلسفه اخلاق، جهل و عدم معرفت و شناخت عمیق را عاملعدم پایبندی فرد به اصول اخلاقی خود می‌داند و موضوعی به‌ نام ضعف اخلاقی را منتفی می‌داند.افلاطون نیز دراین زمینه نظر استاد خود را تایید می‌کند.این درحالیست که ارسطو دیدگاه متفاوتی دارد و معتقد است معرفت به تنهایی فضیلت محسوب نمی‌شود و برای کسب فضیلت،تمرین و تقویت اراده و مهارت مقابله با وسوسه ها و شهوات نیز ضروری است و لذا دلیل عدم پایبندی افراد به اصول اخلاقی را بروز حالتی با عنوان آکراسیا یا ضعف اخلاقی می داند که در این حالت غلبه امیال وشهوات در کنار مراتبی از جهل(غفلت) و عدم آگاهی کامل دخیل هستند. البته در نظرات سقراط وافلاطون نیز در کنار علم و جهل به مفاهیمی همچون شهوت ، اراده، خویشتنداری، تمرین و تربیت اخلاقی اشاره شده است لکن تفاوت در این است که از دیدگاه سقراط وافلاطون و سایر برونگرایان،ریشه تمام عوامل منجر به تحقق رذایل اخلاقی در انسان جهل است ونه امیال وگرایشها ولذا تصور حالتی با عنوان آکراسیا وضعف اخلاقی با وجود معرفت کامل امکان پذیر نیست.برخی از فلاسفه دوره مسیحیت و نیز فلاسفه اسلامی و فلاسفه غرب و معاصر نیز پاسخ هایی به این پرسش اساسی داده اند.از جمله خواجه نصیر طوسی که در تداوم سیاق فلسفی ارسطو و البته با رویکرد دینی به بررسی عوامل ضعف نفس و بیماری های مربوط به آن پرداخته است ولی اشاره مستقیمی به موضوع آکراسیا یا ضعف اخلاقی که مد نظر ارسطو بوده نداشته است.بطور خلاصه در این پایان نامه بر آنیم تا ضمن توصیف این پدیده و بیان تاریخچه‌ای از آن، به بررسی نظریه ضعف اخلاقی از دیدگاه ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی بپردازیم. روش تحقیق توصیفی، منبع‌محور و متمرکز بر دو فیلسوف ارسطو و خواجه‌نصیر است. این روشترکیبی از تحقیق تاریخی و تحلیلی خواهد بود. بر این مبنا بعد از ارائه تعریف روشنی از ضعف اخلاقی به تجزیه وتحلیل این مفهوممی‌پردازیم و نظرات برخی از فلاسفه را نیز بررسی خواهیم کرد.سوءالات اساسی ما در این تحقیق عبارتند از: ارتباط علم به احکام اخلاقی و عمل اخلاقی کدامست؟ آیا علم اخلاق لزوماً عمل اخلاقی را به همراه دارد؟موانع تحقق فعل اخلاقی چیست؟ ضعف اراده چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ وسوسه چیست وچه ارتباطی با ضعف اخلاقی دارد؟ مراتب علم وجهل از نظر ارسطو و خواجه نصیرالدین طوسی چیست؟ بی اعتدالی و ضعف اخلاقی چیست؟و در نهایت ضعف اخلاقی و عوامل آن از دیدگاه ارسطو وخواجه نصیرکدامست؟ فرضیه های ما در این پایان نامه عبارتند از:1- علم انسان پشتوانه عمل او می‌باشد و لذا کسانی که آگاه‌ترند، در عمل نیز اخلاقی‌ترند. لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد عالم (عاقل) کمتر دیده می شود.2-گرایشها وامیال وشهوات و وسوسه ها در عدم تحقق فعل اخلاقی تاثیر دارد.لذا حالت ضعف اخلاقی در افراد خویشتندار(معتدل) کمتر بروز می کند.
مناسبات «کرامت» و «آزادی انسان» از منظر کانت
نویسنده:
رقیه مظاهری ، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر کانت، آزادی به‌عنوان خودقانونگذاری اراده، خصوصیت کلی انسان است. او با قانون‌گذاری عقل عملی، اخلاق را بر پایه آزادی بنا می‌نهد. در فلسفة کانت، آزادی، مبنایی است که بر اساس آن انسان به‌عنوان شخص و فرد انسانی، دارای کرامت است. مفهوم آزادی، ملازم با قانون اخلاقی و عقل عملی است و در بستر طبیعت یافت نمی‌شود. قانون اخلاقی از آن نظر که آزادی است انسان را از قلمرو طبیعت تعالی می‌بخشد و به او ارزش و شأنی می‌دهد که بر پایه آزادی و خودقانون‌گذاری است. انسان اخلاقی برای جهان ارزش می‌آفریند و همو غایت خلقت است. واسطة ارتباط انسان به‌عنوان موجودی اخلاقی و غایت نهایی طبیعت، مفهوم آزادی است. آزادی امری عینی و موضوع شناسایی نیست، زیرا مفهوم آزادی به جهان معقول ارتباط دارد و در رفتار و منش انسان واقعیت می‌یابد. در مملکت غایات کانت، هر چیزی یا قیمت دارد یا کرامت. آنچه دارای قیمت است، می‌تواند مورد دادوستد و معامله قرار گیرد ولی آنچه از هر ارزشی برتر است و به‌هیچ‌عنوان معادلی ندارد که معاوضه شود، «کرامت» است. انسانیّت انسان تا جایی که به داشتن اخلاق تواناست، تنها موجودی است که «کرامت» دارد. مقاله بر محور دیدگاه کانت دربارة "مناسبات کرامت و آزادی انسان " و با روش استنتاجی نوشته شده است.
صفحات :
از صفحه 185 تا 205
تنش انسان‌شناختی؛ پرسش از ذات انسان و متافیزیکِ سوبژکتیویته نزد کانت
نویسنده:
احسان کریمی ترشیزی ، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت هر سه مسئلۀ اساسی فلسفه را به مسئله‌ای یگانه و نهایی (انسان چیست؟) بازمی‌گرداند و حلّ آن را بر عهدۀ انسان‌شناسی فلسفی می‌گذارد. باری، اگر از این دید در مهم‌ترین اثر فلسفی کانت، یعنی نقادی عقل محض نظر کنیم، جای شگفتی است که این پرسش، دست ‌کم با این صورت‌بندی، از آن غایب است؛ البته، اقتضای فلسفۀ استعلایی همین است که این پرسش، بدین صورت ماهوی اساساً در آن قابل طرح نباشد؛ چراکه سیر فکر استعلایی سرانجام به سوژه منتهی می‌شود و نه انسان. اما به‌رغم خوانش هایدگر از کانت، نباید گمان کرد که وی پرسش از ذات انسان را سرانجام در جهت تثبیت یک متافیزیک سوبژکتیویته به جریان می‌اندازد. آموزۀ وحدتِ استعلاییِ ادراکِ نفسانی کانت، نه‌تنها بیانگر یک نظریۀ متافیزیکی بر محور سوژه نیست، بلکه صورت‌بندی دیدگاه کلی انسان‌شناختی کانت است در بستر فلسفۀ استعلایی و در چارچوب عقل نظری، که صورت متکامل آن در انسان‌شناسی اخلاقی او تبلور یافته است. هستۀ مرکزی این دیدگاه انسان‌شناختی را موقعِ دوگانۀ انسان در کیهان تشکیل می‌دهد، که بر حسب آن می‌توان تنش میان مرکزیت و هم‌زمان، حاشیه‌ای‌بودن موقع او نسبت به جهان را در فروکاستْ‌ناپذیری‌اش بیان کرد. این دیدگاه انسان‌شناختی کانت را از جهت دوگانگی فروکاست‌ناپذیر نهفته در آن، «تنش انسان‌شناختی» می‌نامیم.
صفحات :
از صفحه 133 تا 150
بررسی اصل غایت فی‌نفسه بودن انسان در فلسفه وظیفه‌گرایانه کانت
نویسنده:
ژاله رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دیدگاه متداول این است که نظریه اخلاقی کانت یکی از نظریات وظیفه‌گرایانه در اخلاق هنجاری است. یعنی درستی و نادرستی فعل اخلاقی را بر دو مفهوم خوبی و بدی و نتایج فعل استوار نمی‌کند و بدین‌ترتیب در تقابل با دیدگاه غایت‌گرایی است. کسانی که دیدگاه کانت را وظیفه‌گرایانه می‌دانند مدعی‌اند در نگرش کانت درستی و نادرستی فعل مقدم بر خوبی و بدی آن است. بر اساس تقریر متداول از اندیشه کانت، درستی مبتنی بر ارزش خود فاعل یا نتایج فعل او نیست. کانت با توجه به مفهوم امر مطلق و اراده نیک از الزامات اخلاقی سخن می‌گوید و با تأکید بر خودمختاری و خودآیینی انسان و اهمیت قانون اخلاقی پنج صورت‌بندی مختلف از امر مطلق ارائه می‌کند تا کلیت و ضرورت قوانین اخلاقی را در عرصه اخلاق و با ابتنای بر عقلانیت تضمین کند. یکی از صورت‌بندی‌های امر مطلق صورت‌بندی اصل غایت فی‌نفسه است که بر اساس آن انسان باید به عنوان غایت فی‌نفسه لحاظ شود. هر انسانی یک شخص است نه شیء؛ از این‌رو کرامت ذاتی دارد و باید مورد احترام قرار گیرد. برخی اندیشمندان، از جمله دیوید کامیسکی، پل گویر، آلن وود، باربارا هرمن و ری لانگتون، تقریر وظیفه‌گرایانه از اندیشه کانتی را نمی‌پذیرند و یا دست‌کم معتقدند می‌توان تقریرهای غایت‌گرایانه، پیامدگرایانه و حتی ناپیامدگرایانه از اندیشه کانت داشت. به اعتقاد این مفسران، در نظریه اخلاقی کانت صورت‌بندی غایت فی‌نفسه و برخی مفاهیم و مضامین دیگر این امکان را فراهم می‌کند که بتوانیم نشان دهیم نظریه اخلاقی کانت نیز می‌تواند در زمره نظریه‌های ارزش‌محور و غایت‌گرا طبقه‌بندی شود. این رساله عهده‌دار بررسی این مسئله است. لذا نخست نظریه اخلاقی کانت را بر اساس مولفه‌های ارزش‌محور و الزام‌محور تبیین می‌کنیم. سپس مروری بر انسان‌شناسی اخلاقی کانت خواهیم داشت. درنهایت صورت‌بندی‌های امر مطلق را بیان می‌کنیم و ضمن تحلیل صورت‌بندی غایت فی‌نفسه نشان می‌دهیم که تقریر غایت‌گرایانه از اندیشه اخلاقی کانت امری است ممکن. البته راه‌حل نهایی این مسئله را باید در فرااخلاق جست‌وجو کرد.
کیمیای اخلاق در غزالی
نویسنده:
شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
مهم ترین موضوع در دو اثر اصلی برجای مانده از امام محمد غزالی یعنی کیمیای سعادت و احیا علوم الدین، اخلاق است. او در آن دسته از مباحث اخلاقی که بین شرع و عقل اختلاف است، جانب شرع را می گیرد و در عین حال محاسن اخلاقی و تهذیب اخلاق را امری اکتسابی و تربیتی می داند و معتقد به دگرگونی اخلاق است. مقاله در صدد تبیین این موضوعات است که اولا از نظر غزالی جایگاه اخلاق در تقسیم بندی علوم کجاست؟ و ثانیا چگونه در تفکر او، اصول اخلاقی و شرعی کاملا منطبق اند و در عین حال تهذیب اخلاق بر پایه عرفان، رکن اصلی کمال اخلاقی است؟
صفحات :
از صفحه 5 تا 23
نسبت میان عقلانیت و کرامت انسان در فلسفه ملاصدرا و کانت
نویسنده:
سیما محمدپوردهکردی، رضا اکبریان، شهین اعوانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ملاصدرا و کانت، «عقل» عالی ترین قوه نفس و «معرفت عقلانی» بالاترین مرحله شناخت است. از نگاه هر دو فیلسوف، عقلانیت یا خردورزی بنیادی ترین ویژگی انسان و مبنای کرامت ذاتی اوست، با این تفاوت که ملاصدرا عقلانیت نظری، و کانت عقلانیت عملی را معیار اصلی می پندارند، یعنی از نظر ملاصدرا، شان و کرامت انسان به چیزی است که می داند، در حالی که از نظر کانت، شان و کرامت انسان به چیزی است که می خواهد. یکی از جلوه های عقلانیت در اندیشه این دو فیلسوف، خلاقیت یا همان آفرینشگری است. دو فیلسوف یاد شده خلاقیت را، هم در حوزه نظری (در محدوده قوه خیال و عقل) و هم در حوزه عملی، مورد توجه قرار داده اند، با این تفاوت که در حکمت صدرایی، آفرینشگری انسان در ارتباط با ماورای طبیعت و از راه اتخاذ با عقل فعال صورت می گیرد، در حالی که در فلسفه کانت، خلاقیت انسان در پیوندی عمیق با استقلال و خود بنیادی اوست، منشا و مبدا متعالی ندارد، و صرفا ریشه در انسانیت و استقلال اراده انسان دارد.
  • تعداد رکورد ها : 34