آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1537
فضیلت اخلاقی در نظر ارسطو
نویسنده:
زهرا رفیعی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
بی تردید ارسطو ،یکی از بر جسته ترین عالمان اخلاق است و نظریه اخلاقی او تأثیر چشمگیری بر اندیشه اخلاقی در طول قرن های متوالی داشته و همچنان دارد. ارسطو کتاب معروف خود اخلاق نیکو ماخوس را با بحث از سعادت شروع می کند ؛زیرا آن را خیر اعلی برای همه کس می داند و معتقد است که همه ی افعال و اعمال آدمی برای دست پیدا کردن به سعادت است ،و سعادت هم عبارت است از تحقق و انجام دادن صحیح فعالیت انسانی . منظور از این فعالیت،رفتار عاقلانه است . بدین ترتیب ؛سعادت برای انسان فعالیت نفس بر وفق فضیلت است و در مواردی که فضایل متعدد باشند،عبارت است از فعالیت نفس توأم ب عالی ترین و کامل ترین فضا یل .پس فضیلت نمودار کمال عمل انسان و کمال عمل وی ،نمودار کمال فعالیت عقلانی اوست. فضیلت برای ارسطو امری اکتسابی است که با تجربه بدست می آید ،اما این امر اکتسابی ،باید به نحوی اجرا شود که گوئی در ذات ماست،انسان عادل به کسی گفته می شود که از انجام کاری مطابق عدالت نه تنها خسته نمی گردد بلکه از انجام آن لذت می برد .به نظر ارسطو این امر که از اختیار او نشأت می گیرد فضیلت او را پایدارتر و استوارتر می سازد .پس فضیلت انسان ناشی از انتخاب ارادی اوست،یعنی چنین کسی باید بفهمد چه کاری می خواهد انجام دهد،بعد عمل مناسب را انتخاب کند، برای اینکه این انتخاب عاقلانه انجام گیرد باید از اصل اعتدال یا میانه روی پیروی کرد. ارسطو فضیلت را به دو دسته تقسیم کرده است ؛1- فضیلت عقلانی 2-فضیلت اخلاقی . فضایل اخلاقی در حد وسط قرار دارند ؛یعنی هر فضیلتی در میان دو حد افراط و تفریط قرار دارد و عبارت است از داشتن استعداد یا انجام میزان صحیحی از چیزی که حد افراط یا تفریط آن نقص شمرده می شود .پس از نظر ارسطو فضیلت اخلاقی این است که در هر امری حد وسط میان دو طرف افراط و تفریط لحاظ شود.به عنوان مثال شجاعت حد وسط تهور و جبن ،اعتدال حد وسط هرزگی و بی احساسی وسخاوت حد وسط تبذیر و بخل است. پس از فضایل اخلاقی، ارسطو فضایل عقلانی را بیان می کند و معتقد است که این فضایل از تفکر و تجربه حاصل می شوند و عالی ترین فضیلت عقلانی را حکمت و معرفت می داند که در حیات نظاره گرانه حاصل می آید .ارسطو فضایل اخلاقی را نسبت به فضایل عقلانی در درجه دوم اهمیت قرار می دهد چون معتقد است که اگر سعادت فعالیتی است مطابق فضیلت،پس عقلاً باید مطابق با عالی ترین فضیلت انسان باشد.ارسطو می گویدکه فعالیت ناشی از حکمت ،لذت بخش ترین فعالیت های مطابق با فضیلت است زیرا حکیم اگر هم تنها بماند توانایی تأمل کردن را حفظ می کند.این فعالیت آخرین و کامل ترین سعادت است، و هر کس که به بالاترین نقطه ی فعالیت تأملی (سعادت عقلانی)رسید دارای کامل ترین استقلال است.
آثار عُلوی
عنوان :
نویسنده:
ارسطو؛ مترجم: اسماعیل سعادت
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: هرمس,
چکیده :
آثار عُلوی در میان آثار ارسطو جایگاهی ممتاز دارد، هم از جهت صورت و هم از جهت محتوا. این تنها رساله‌ای است که به قلمروهای متفاوت علوم، مانند نجوم، جغرافیا، فیزیک، هندسه، نورشناسی، زمین‌شناسی، زلزله‌شناسی، آتشفشان‌شناسی، شیمی، و حتی هواشناسی به معنی امروزی کلمه، یعنی پیش‌بینی هوا، می‌پردازد. همین تنوع موضوعات آثار علوی را سندی استثنایی کرده است.
نقد و بررسی روش شناسی ارسطو از منظر هینتیکا
نویسنده:
غلامرضا ذکیانی، محمدامین برادران نیکو
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نه تنها نزد همگان پذیرفته شده است که ارسطو مدون علم منطق است، بلکه اغلب بر این باورند که آن چه او تدوین کرد نه فقط «علم منطق»، بلکه «منطق علم» یا روش شناسی نیز به شمار می آید. تاکنون ارسطوپژوهان، از میان مؤلفه های روش شناسی ارسطویی، نقش اصلی و محوری را به نظریة برهان و روش قیاسی وی داده اند و سایر اجزای منطق وی، مانند جدل، را در حاشیه قرار داده اند. اما برخی معاصرین مانند یاکو هینتیکا علیه چنین دیدگاهی استدلال کرده اند و نشان داده اند که دیالکتیک در روش شناسی ارسطو نقشی هم تراز نظریة قیاس دارد و یکی از سه ضلع اصلی ساختار روش شناسی ارسطوست. هینتیکا در پرتو نگاهی متوازن به اجزای دستگاه منطقی ارسطو، سازگاری و هماهنگی میان روش مطرح شده در ارغنون، با مسائل متافیزیکی و با روش غالب زمانة او را نمایان می کند. علاوه بر این هینتیکا نشان می دهد که این روش شناسی از نتایج نظریة روان شناسی شناخت ارسطویی است.
نقد و بررسی ارغنون ارسطو از منظر رابین اسمیت
نویسنده:
محمدامین برادران نیکو، غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مطابق دیدگاه اسمیت ارغنون کاربرد ویژه ای برای ارسطو دارد و آن اثبات این امر است که فلسفة اولی ممکن است. به نظر وی، انتظار اشتباهی است که هدف ارغنون را طرح نظریه های روش شناسی ارسطو تلقی کنیم. ارسطو در تحلیل دوم با ارائة استدلالی سعی می کند تا نشان دهد وجود یک معرفت غیربرهانی شرط کافی و لازم برای معرفت برهانی (علم) است. هدف معرفت غیربرهانی همان هدف فلسفة اولی، یعنی رسیدن به اصول اولیة هر علمی است. اسمیت بررسی می کند که استدلال مذکور در تحلیل دوم به سایر نظریه های منطقی ارسطو در ارغنون شامل نظریه های تعریف، حمل، دیالکتیک، مقولات و قیاس وابسته است. علاوه بر آن، ارسطو، در بخش پایانی تحلیل دوم امکان رسیدن به این معرفت غیربرهانی را با شرح فرایندی به نام نوس اثبات می کند.
اخلاق نیکوماخوس ارسطو
نویسنده:
کالوین پینکین
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : دانشگاه قم,
چکیده :
در این مقاله، نظریه اخلاقی ارسطو از رهگذر بررسی انتقادی کتاب اخلاق نیکوماخوس بررسی شده است. مفهوم محوری اخلاق ارسطو، مفهوم سعادت یا کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی‌نفسه مطلوب باشد نه آن که به دلیل چیزی دیگر مطلوب باشد. به تعبیر دیگر، ارسطو در پی خیر برین بود. ارسطو انسان سعادت‌مند را انسان فضیلت‌مند می‌داند و تحلیل ارسطو از فضیلت، تأثیری چنان درازآهنگ داشته که در عصر حاضر، با بازسازی نظریه او، اخلاقی پدید آمده که به اخلاق مبتنی بر فضیلت (virtue ethics) موسوم است.
صفحات :
از صفحه 36 تا 57
ترجمه مقاله چهارم ازمابعدالطبیعه ارسطو
نویسنده:
کریمی احمدعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
نقد و بررسی ارتباط موضوع الیات بمعنی العم و الهیات بمعنی الاخص نزد ارسطو و برخی از متفکران اسلامی
نویسنده:
منیره پلنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بررسی و نقد مبانی فلسفه اخلاق ارسطو
نویسنده:
بابک جمشیدی قهفرضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر آشنایی هرچه بیشتر با فلسفه اخلاق ارسطو و زودون غبار فراموشی و آگاهی نسبت به این فیلسوف صاحب اندیشه می باشد. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای می باشد. نتیجه اینکه ارسطو از پیشگامان فلسفه اخلاق می باشد و از جمله اندیشمندانی است که به نحو جامعهی به این حوزه از معرفت پرداخته است.
نظریه هستی در مابعدالطبیعه ارسطویی: مطالعه‌ای در زمینه یونانی اندیشه قرون وسطی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Joseph Owens (جوزف اونز)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Hunter Rose Company,
چکیده :
ترجمه ماشینی: مسئله هستی در متافیزیک غربی مرکزیت دارد. که به شدت در آیات پارمنیدس حک شده بود، در ارسطو به عنوان موضوع علمی که صراحتاً «الهیاتی» نامیده می‌شود، رنگ‌های مشخصی به خود گرفت. برای ارسطو، وجود را نمی‌توانست به شیوه‌ای عام با طبیعت‌های دیگر به اشتراک بگذارد. به عنوان یک طبیعت، باید آن را نه در گونه های مختلف، بلکه فقط در یک نمونه اولیه یافت. بر این اساس، علمی که ماهیت اولیه آن را مشخص می کند، تنها علمی بود که از نظر آن چه که هست، به طور کلی با آن رفتار می شود: به وجود بودن می پردازد.
بررسی ماده اولی از منظر فلسفۀ اولای ارسطو
نویسنده:
احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موافقان و مخالفان مادۀ اولی به دو نحو در اثبات و نفی آن استدلال می‌کنند؛ یکی بر اساس آثار ارسطو و شواهد متنی و دیگر بر اساس تحلیل نقش ماده و صورت در فلسفه طبیعی. در این مقاله مادۀ اولی از منظری دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت، یعنی بر اساس نظام فکری ارسطو در فلسفۀ اولی. در فلسفۀ اولی ارسطو پرسش «جوهر چیست» را طرح می‌کند، زیرا جوهر آنی است که به حسب خود هست و بنابراین با تحلیل جوهر پرسش «موجود چیست» پاسخ داده می‌شود. او بین جوهر به‌عنوان موضوع و جوهر به‌عنوان ذات و ماهیت تمایز قائل است، اما معتقد است رابطۀ بین این دو رابطه ماده و صورت است و ماده و صورت را نیز بر اساس قوه و فعل توضیح می‌دهد. ماده بالقوه صورت است و صورت فعلیت ماده است. او بر این اساس از وحدت جوهر دفاع می‌کند. نزد افلاطون قابل یا موضوع فاقد هر نوع صورت و تعینی است، زیرا اگر تعینی داشته باشد، نمی‌تواند تعین و صورتی دیگر بپذیرد، چرا که هر تعین و وجودی در مقابل تعین دیگر است، اما ارسطو با طرح قوه و موجود بالقوه معتقد می‌شود که موضوع چیز خاص و متعینی است، اما قوه تعین و وجودی دیگر را نیز دارد. بنابراین برخلاف افلاطون که قابل وجود را لاوجود می‌دانست، در نظر ارسطو وجود است که قابل وجودی دیگر است. به عقیدۀ ارسطو دیدگاه افلاطون منجر به جدایی هر چیز از وجودش و خودش می‌شود. بر این اساس نه‌تنها ماده اولی در نظام فلسفی ارسطو جایی ندارد، بلکه در تعارض با دیدگاه اوست. مادۀ اولی که از هر تعینی خالی است، منطبق بر دیدگاه افلاطون است نه ارسطو.
  • تعداد رکورد ها : 1537