آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3099
عقل و عشق از دیدگاه ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
نیره‌ توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره ی ماهیت عقل و عشق و تفاوت این دو امر بنیادی سخن بسیار گفته شده ولی هرگز نمی توان ادعا کرد که سخن گفتن در این باب بهپایان رسیده است. چنانچه هیچ عارفی نمی تواند نسبت به عقل بی اعتنا باشد و هیچ فیلسوف خالی از عشق و احساس نیز وجود ندارد. ابن سینا با ذهن نقاد خویش کوشیده است نظام فلسفی استدلالی را ارائه نماید. نظام فلسفی او کاملاً مبتنی بر تفسیری عقلانی از شریعت اسلام است . فلسفه ی اشراق سهروردی نیز تلفیقی است از فلسفه ، عرفان ، عقل و عشق. ابن سینا چهره ی برجسته ی مکتب مشایی است واز تفکر برهانی واستدلال عقلانی بهره می جوید- که از آن به «حکمت بحثی» نیز تعبیر می کنند- نگاه ویژه ای به عقل دارد. وی معتقد است که نفس ناطقه دارای دو قوه است؛ یکی مدرکه ی عالمه ودیگری قوه ی محرّکه یعامله، که در کلمات این فیلسوف عقل نظری و عقل عملی تعابیردیگری از قو ه ی عالمه و قو ی عامله است. به نظر وی کمال واقعی نفس انسان در این است که خودیک عالم عقلانی شود که در آن تمام نظم جهانی ومراتب وجود منعکس است. سهروردی نیز علی رغم روش اشراقی خود- که از آن به «حکمت بحثی ، ذوقی» تعبیر می کنند- عقل را به عنوان مقدمه ای برای ورود به حکمت اشراقی می داند . شیخ اشراق اگر چه عالم را به عالم عقول و نفوس و اجسام تقسیم کرده است و نفوس ناطقه ی انسانی را نتیجه ی تابش نفوس مدبّره ی فلکی و فیض عقل فعال می داند، از اصطلاحات فلسفه ی مشاء استفاده کرده و انسان کامل را کسی می داند که نفس او مراحل اولیه ی هیولانی، بالملکه و بالفعل را گذرانده، به مرحله ی «مستفادی» که بالاترینمرحله ی تکامل نفس است رسیده باشد .در باب عشق نیزبوعلی سینا رساله ای کوتاه وگویا به نام «رساله العشق» بنا به درخواست شاگردش عبدالله فقیه معصومی ، تألیف کرده است که در شش فصل ویک خاتمه به بیان سریان نیروی عشق در همه ی موجودات به ترتیب درجات گوناگون وجودی آن ها وکیفیت این سریان مطابق اصول ومبانی فلسفی پرداخته است.وهمچنین درکتاب اشارات وتنبیهات ، در نمط هشتم ونهم، از عشق انسانی(مجازی وحقیقی) وکیفیت وشرایط آن و نیز ترتیب موجوداتِ صاحب ادراک در عشق حقیقی ، سخن گفته است. پس از او شیخ شهاب الدین سهروردی رساله ای به نام فی حقیقه العشق تألیف کرد که عمده ی نظرات وی درباره ی عشق در این رساله آمده است. سهروردی داستانی رابرگرفته از سوره ی یوسف بیان می کند ومی گوید اول چیزی که حق تعالی آفرید، گوهر تابناک «عقل» بود، خداوند این گوهر را سه صفتبخشید. وی بر این باور است که عشق و حزن ، همواره هم وزن و قرین یکدیگرند، هر جا عشق وجود دارد ، حزن هم وجود دارد، که راه عشق راهی بس هولناک است. سهروردی عشق را در مراتب گوناگون هستی ساری وجاری دانسته ومعتقد است که عشق در هریک از این مراتب از درجات گوناگونی برخوردار است. به نظر وی راز بقا وتکامل در عشق است.اهداف این پژوهش ازاین قرارند: تبیین جوهرعقل و عشق نزدابن سینا ومشخص نمودن جایگاه عقل و عشق در فلسفه ی وی، تبیین جوهرعقل و عشق نزد سهروردی وباز نمودن دیدگاه وی درباره ی عقل وعشق؛ بیان وجوه همانندی وتمایز میان دو دیدگاه. روشی که در این تحقیق به کار برده شده روش کتابخانه ای است، که به بررسی دیدگاه دو فیلسوف درباره ی عقل و عشق می پردازد.
عینیت مفهومی اوصاف الهی در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
سعیده شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا همچون دیگر حکمای مسلمان، به عینیت حقیقت اوصاف خداوند اعتقاد دارد. نقطه افتراق او از غالب حکما در آن است که وی به عینیت اوصاف الهی در مقام مفهوم نیز قائل است؛ حال آن ‌که دیگران این مفاهیم اوصاف الهی را متکثر و مختلف می‌دانند. برخی بر اثر سوء ‌فهم، ابن‌سینا را در این ‌باره به مغالطه مفهوم و مصداق متهم ساخته‌اند. اما این نظریه با توجه به مبانی او قابل پذیرش است؛ زیرا ابن‌سینا انتزاع مفاهیم متعدد را از امری که هیچ نحوه کثرتی ـ حتی از جهت حیثیت ـ ندارد، غیرممکن می‌داند؛ از سوی دیگر با عنایت به شرایط خاص وجود واجب که او را موجودی متمایز از دیگران کرده است، مفهوم حاکی از اوصاف واجب، امری متمایز از مفهوم حاکی از اوصاف ممکنات است؛ به نحوی که مفاهیم حاکی از اوصاف واجب، امری واحد است؛ حال آن که مفاهیم حاکی از اوصاف ممکن، مختلف و متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 124
تأثیر پذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد
نویسنده:
رضا اکبری، عبدالرسول کشفی، نسرین سراجی پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هر چند غزالی در کتاب تهافت ­الفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه می دهد، تحت تأثیر نفس شناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی می کند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریه ای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیر پذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض می داند، اما در تحلیل این عرض با آن ها هم داستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر می کند. تأثیر پذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتاب ها و رساله هایی هم چون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیر پذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفس شناسی در حکمت مشایی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 90
وضعیت طبقه بندی نفوس پس از مرگ (مقایسه دیدگاه ابن سینا و سهروردی)
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن­ سینا و سهروردی هر کدام در آثار مختلف خویش، درباره وضعیت نفوس انسانی پس از مرگ از حیث سعادت و شقاوت به بحث پرداخته­ اند. در مجموع نحوه مواجهه این دو با این مسئله را از جهت صوری می­توان در دو مدل عرضه کرد. آن ها در برخی آثارشان بدون ارائه طبقه بندی منظمی درباره این مسئله بحث کرده اند و در برخی دیگر از آثارشان طبقه­ بندی منظمی ارائه داده اند. ابن سینا در المبدأ و المعاد طبقه ­بندی سه­ گانه و در رساله فی السعاده طبقه ­بندی چهارگانه و در الاشارات و التنبیهات طبقه ­بندی پنج­گانه ­ای از وضعیت این نفوس ارائه داده است. سهروردی نیز در برخی از آثارش بدون ارائه طبقه­ بندی منظم، به بحث درباره این مسئله پرداخته و در برخی دیگر از آثارش طبقه ­بندی دوگانه، برخی طبقه ­بندی سه­ گانه و بعضی تقسیم چهارگانه و پاره ­ای دیگر طبقه ­بندی پنج­گانه و در نهایت طبقه ­بندی شش گانه ­ای ارائه داده است. از این رو مقاله در صدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه ابن سینا و سهروردی در مورد این طبقه بندی است. با تحلیل دیدگاه این دو حکیم درمی­ یابیم که از برخی جهات همچون اصول و مبانی، ارائه نظریه با مدل صوری واحد و توجه به سعادت عقلی، میان این دو حکیم تشابه وجود دارد. بر عکس از جهات ذیل میان دو حکیم تمایز وجود دارد: 1ـ تأکید پررنگ­تر ابن­ سینا بر سعادت عقلی؛ 2ـ به رسمیت شناختن سعادت حسی از سوی ابن­ سینا؛ 3ـ طرح مسئله تعلق نفوس به اجرام فلکی به صورت صریح از سوی شیخ اشراق؛ 4ـ تمایز روش شناختی دو حکیم در حل مسئله.
صفحات :
از صفحه 97 تا 115
تفاوت تأویلی آیه مبارکه نور از منظر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
منا فریدی خورشیدی، فاطمه سلیمانی دره باغی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیه مبارکه نور از جمله آیاتی است که اندیشمندان مختلف، از جمله ابن سینا و ملاصدرا، دست به تفسیر و تأویل آن زده اند. ابن سینا در تفسیر خود، با نگاه فلسفی صرف، تمثیل های موجود در آیه نور را به مراتب عقل نظری تأویل می برد. در مقابل، ملاصدرا با بهره گیری از مبنای اصالت وجود و تشکیک وجود سعی در تبیین نظامی برای نزول فیض و رحمت الهی دارد و تمثیل های آیه نور را با این نظام تطبیق می دهد. آنچه در تفسیر ملاصدرا از آیه نور اهمیت دارد آن است که در عین وجود صورتبندی های مشائی در براهین منطقی صدرا برای اثبات وجود خدا به مثابه نور، باز هم جنبه فلسفی عرفانی وجه غالب و بارز تفسیر او بر آیه نور است. دغدغه فکری و تفاوت رویکرد ابن سینا و ملاصدرا، تفاوت روش شناختی تفسیری ابن سینا و ملاصدرا و توجه ملاصدرا به ظاهر و عبور از ظاهر به باطن از جمله عوامل مبنایی تفاوت تأویلی ابن سینا و ملاصدرا از آیه شریفه نور است.
صفحات :
از صفحه 71 تا 83
علم و ادراک از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
سحر کاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفه ابن سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم، حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مکتب‌های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی ـ آن‌گونه که در فلسفه غربی در دوره جدید مطرح شده ـ نپرداخته‌اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی‌شناسانه خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می‌کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن‌سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی‌شناسیِ خویش، دیدگاه‌های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده‌اند. ابن‌سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می‌داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می‌شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می‌پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می‌پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی‌تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می‌باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ‌ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفه ابن‌سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه‌های تشکیل‌دهنده این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
جست‌وجوی نخستین بارقه‌های نظریه حرکت جوهری در حکمت سینوی
نویسنده:
محمد - احمد نجاتی - بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
واکاوی رویکرد ابن سینا در باب حرکت نشان می‌دهد وی در اثبات برخی اقسام حرکات عرضی و انکار فرایند حرکت جوهری دچار تردید است. این تردید به مبانی فلسفی شیخ در مسئله اعتباریت ماهیت و اصالت وجود بازمی‌گردد. بدین بیان که در تفکر سینوی به دلیل نفی تشکیک در ماهیت و اعتقاد به اعتباریت آن، برخی اقسام حرکات عرضی از جمله حرکت در کمیت و حرکت در کیفیت موجودات با نوعی شک و تردید در اثبات قرین می‌شود. با این وجود ابن سینا به دلیل این‌که حرکت در کمیت و کیفیت فرایندی محسوس دارد به صحت آن گردن می‌نهد، اما از سوی دیگر به واسطه فقدان دغدغه جدی در مسئله اصالت وجود و اصول منتزع از آن با وجود حیرت از پذیرش فرایند حرکت در جوهر موجودات ابا می‌ورزد. این مسئله در برخی مواضع تفکر وی بازتاب داشته است؛ در این مواضع ابن سینا با وجود انکار فرایند حرکت جوهری نفوس، به صورت ضمنی یا حتی صریح به تجرد غیر تامه نفس و امکان وقوع حرکت اشتدادی در آن اذعان می‌کند.
صفحات :
از صفحه 117 تا 129
تحلیل رابطه قوه وفعل با موضوع فلسفه اولی درحکمت متعالیه
نویسنده:
جمشید صدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قوه و فعل از اوصاف و احکام موجود مطلق است، موجود نسبت به فعلیتی که می‌تواند واجد آن شود بالقوه نامیده می‌شود، هرچند به لحاظ فعلیتی که هم اکنون دارد موجودی بالفعل است. موجود مطلق که موضوع فلسفه اولی است به قوه و فعل تقسیم می­ شود، غالب مسایل فلسفی به شکل قضایای مردد المحمول مطرح می‌شوند که اطراف تردید مساوی با موضوع فلسفه است .قوه یک امر وجودی است، منتهی یک وجود ضعیف که آن را از عدم ممتاز می گرداند. وجود از جهت شدت وضعف دو طرف دارد یک طرفش اعلی مراتب وجوداست، طرف دیگرش هیولای اولی است که فعلیتی جز عدم فعلیت ندارد. مقاله حاضر ابتدا به طریقۀ ورود مسئله قوه و فعل به فلسفه اولی و ضرورت بحث از آن می‌پردازد و در ادامه رابطه قوه وفعل با موضوع فلسفه اولی ونحوه صدق وجود بر آن و تناظر آن دو با خیر و شر و طرح شبهات و پاسخ به آنها از دیدگاه حکمت متعالیه را مورد بررسی و تحلیل قرار می‌ دهد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 222
قاعده الواحد و نظام علی از دیدگاه ابن سینا و محقق طوسی
نویسنده:
فاطمه صادق زاده قمصری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
پذیرش قاعده فلسفی الواحد و اعتقاد به مبدأ واحد برای همه موجودات کثیر، فیلسوف را به مسأله چگونگی صدور کثرت از خداوندی که از جمیع جهات واحد است. رهنمون می‌سازد.فیلسوفان مشائی مانند ابن سینا،در پاسخ به این مسأله نظریه‌ای‌ معروف درباره نظام عالم ارائه کرده‌اند.در مقابل،متکلمان مسلمان(به ویژه فخر رازی)با انگیزه‌های دینی،هم با این قاعده و هم با نظریات فلسفی درباره نظام‌ هستی مخالفت می‌نمایند.خواجه نصیر الدین طوسی در آثار خود،با تثبیت‌ قاعده الواحد و پاسخ‌گویی به اشکالات مخالفان،نظریه فیلسوفانی چون ابن سینا را تقویت می‌نماید.با این حال،محقق طوسی در برخی از آثار خود تقریر خاصی از قاعده الواحد،ارائه می‌دهد.وی بر آن است که از واحد،از آن جهت که واحد است جز واحد صادر نمی‌شود ولی صدور موجودات متعدد،از مبدأ واحد با حیثیت‌های مختلف‌ امکان‌پذیر است.محقق طوسی در آثار خود مراتب علی موجودات را به دقت تنظیم‌ می‌کند.در مرتبه نخست از مبدأ تعالی موجودی صادر می‌شود و در مرتبه دوم دو موجود قرار دارند که یکی از آنها از سوی مبدأ اول صادر شده است.در مراتب بعدی‌ هم علاوه بر آنکه موجوداتی که خود از مبدأ صادر شده‌اند،مصدر اشیا مختلفی‌ می‌شوند از مبدأ تعالی نیز موجودات خاصی صدور می‌یابند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 26
  • تعداد رکورد ها : 3099