آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 609
شرح المقدمه فی الکلام "نجیب‌الدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی بن محمدالحسینی" مع المقدمه فی الکلام "الشیخ ابوجعفرمحمدبن الحسن بن علی الطوسی"
نویسنده:
نویسندگان: نجیب‌الدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی بن محمدالحسینی, الشیخ ابوجعفرمحمدبن الحسن بن علی الطوسی؛ مقدمه نویسان و پژوهشگران: زابینه اشمیتکه، حسن انصاری
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , شرح اثر
وضعیت نشر :
تهران - ایران: موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین، موسسه نشر میراث مکتوب,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرح المقدمة فی الکلام تألیف نجیب الدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی بن محمد الحسینی با مقدمه زابینه اشمیتکه و حسن انصاری و مشارکت مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین منتشر شد. به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشی میراث مکتوب، این کتاب چاپ نسخه برگردان نسخه‌ای خطی است از کتاب شرح المقدمة الکلام که اصل آن در مجموعه عاطف افندی در کتابخانه سلیمانیه استانبول نگهداری می‌شود. این نسخه نفیس و کهنسال شرحی است از عالمی امامی از حلب در سده ششم قمری بر مقدمه شیخ طوسی در علم کلام که می‌دانیم خود از آثار بسیار ارزشمند شیخ است. این رساله کوتاه شیخ طوسی، موسوم به مقدمة فی المدخل الی علم الکلام درباره مصطلحات متکلمان و خاصه مباحث آنان در رابطه با مسائل لطیف و از آن جمله حقیقت وجود و اعراض و صفات و افعال است. اهمیت این کتاب برای آموزش و تعلیم و تعلم و بحث در مجالس درس تا آنجا بوده که نه تنها خود شیخ طوسی بعدا دست کم یک شرح بر آن نگاشت، بلکه چندین شرح بر این کتاب تاکنون شناسایی شده که از آن جمله شرحی مفقود از قطب الدین راوندی موسوم به جواهرالکلام فی شرح مقدمة الکلام است. شرح المقدمة از نقطه نظر آشنایی با تاریخ تحولات علم کلام در میان امامیه بسیار ارزشمند است، این کتاب در دورانی نوشته شده که ما اطلاعات زیادی از تحولات کلامی متکلمان امامی آن دوران نداریم و تنها نمونه‌های محدودی از آثار کلامی از آن زمان باقی مانده است. در این اثر شارح سعی دارد که در حدود متن مقدمة، به شرح و تفسیر مباحث کلامی بپردازد. تفصیل مطالب درباره شیخ طوسی، آثار کلامی او و نیز اهمیت کلامی این شرح و هویت نویسنده آن در مقدمه انگلیسی کتاب ارائه شده است. در این اثر علاوه بر این تصحیحی منقح از متن المقدمه طوسی مجموعه‌ای از حواشی توضیحی که هویت نویسنده آن معلوم نیست در این چاپ در اختیار خوانندگان قرار داده شده است. کتاب شرح المقدمة فی الکلام تألیف نجیب الدین ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی بن محمد الحسینی از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه آزاد برلین به بازار نشر عرضه شده است.
نبوت و فلسفه ی نبوت و تحلیل مبانی آن از دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: زهراسادات نژادتبریزی فرد ؛ استاد راهنما: نفیسه اهل سرمدی ؛ استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله نبوت پس از اصل توحید، جایگاه ویژه و نقش تعیین کننده ای در نظام فکری و اندیشه دینی دارد. به همین سبب جزو اعتقادات اصلی شمرده شده و از دیرباز کانون توجه و پژوهش متکلمان و فلاسفه اسلامی بوده است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای به تحلیل و مقایسه ی دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا در فلسفه نبوت، همچنین مسائل مربوط به نبوت عامه از جمله حقیقت نبی، راه شناخت نبی و ویژگی های برجسته او بر اساس مبانی هر یک از آنها توجه شده است و در نهایت تاثیر انسان شناسی آنها بر نبوت پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفته است. از دستاوردهای این پژوهش مقایسه دیدگاه صدرا و شیخ طوسی و به دست آوردن موارد اشتراک در عین افتراق و برتری فکر فلسفی در تبیین نبوت است زیرا هر دو به تبعیت از عقل، ضرورت نبی را اثبات می کنند و علاوه بر آن که معجزه و وحی را مختص نبی می دانند، از علم و عصمت به عنوان ویژگی های بارز نبی سخن می گویند. اما صدرا علاوه با نگاه ژرف به عقل، از عرفان نیز مدد گرفته و توانسته است تبیین دقیق و شفاف تری از حقیقت نبوت ارائه دهد. همین امر باعث تفاوت دیدگاه صدرا با شیخ طوسی می شود. نوع نگاه آنها به انسان از عوامل مهم اختلاف این دو متفکر در این زمینه است. لازم بذکر است که این دو متفکر در بحث نبوت،در مبانی و روش با یکدیگر متفاوت هستند و این تفکر در مبانی و روش شناسی است که موجبات تفاوت های دیگری را بین این دو فراهم می کند. به عبارت واضح تر عقل در نگاه شیخ، در حیطه ی عقل عملی است. البته عقل نظری را هم در حد برهان و استدلال می پذیرد اما در نظر صدرا غایت انسان در رسیدن به کمال عقل نظری و عقل عملی است. هم چنین صدرا به نفس انسان توجه ویژه دارد لذا حقیقت نفس نبی را فعلیت یافتن همه کمالات و رسیدن به مقام خلیفه اللهی می داند. از نگاه او چنین انسانی، صاحب ولایتی است که علاوه بر تصرف در سرتاسر عالم، شایستگی آن را دارد که واسطه فیض برای سایر ممکنات قرار گیرد و وجود او را اول مخلوق عالم معرفی می کند. او رسیدن به چنین مقامی را در سایه اطاعت از انسان کامل(نبی)، برای همه انسانها امکان پذیر می داند. همه ی این حقایق بیان شده از نظر شیخ یا مغفول مانده است و یا بر طبق مبانی خویش به انکار آنها پرداخته است زیرا او حقیقت وجودی انسان را در جسم مادی خلاصه می کند و همین رویکرد باعث اختلاف نظر او با صدرا در این باب شده است.
جواهر الکلام في شرح مقدمة الکلام
نویسنده:
نویسنده متن: شیخ طوسی؛ نویسنده شرح: قطب راوندی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , شرح اثر , آثار مفقود
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله کوتاه شيخ طوسی، موسوم به مقدمة في المدخل الی علم الکلام درباره مصطلحات متکلمان و خاصه مباحث آنان در رابطه با مسائل لطيف و از آن جمله حقيقت وجود و اعراض و صفات و افعال است. اهميت اين کتاب برای آموزش و تعليم و تعلم و بحث در مجالس درس تا آنجا بوده که نه تنها خود شيخ طوسی بعدا دست کم يک شرح بر آن نگاشت، بلکه چندين شرح بر اين کتاب تاکنون شناسايی شده که از آن جمله است شرحی مفقود از قطب الدين راوندی، موسوم به جواهر الکلام في شرح مقدمة الکلام
مصلحت از دیدگاه شیخ مفید و شیخ طوسى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
اعتبار سنجی تاریخی رجال شیخ طوسی در ضبط اصحاب امام حسین(ع)
نویسنده:
ابراهیم صالحی حاجی آبادی ، رضا رمضانی ، رشید رکابیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رجال شیخ طوسی از مهم‌ترین کتاب‌های رجالی شیعه به شمار می‌رود که در میان متأخران و معاصران جایگاهی والا دارد. برخی افراد، این کتاب را برای برداشت‌های رجالی و گاه تاریخی کافی می‌دانند، اما به نظر می‌رسد اعتماد ویژه به رجال شیخ، آن هم بدون در نظر گرفتن دیگر گزارش‌های تاریخی نادرست است. این مقاله با چنین پیش‌فرضی برای مشخص شدن میزان اعتبار این کتاب، آنچه را که شیخ طوسی درباره اصحاب امام حسین(ع)بیان کرده است، مورد بررسی و واکاوی قرار می‌دهد. در این پژوهش با تکیه بر دیگر گزارش‌ها و تحلیل‌های تاریخی و تطبیق نسخ خطی و چاپی متعدد از رجال شیخ طوسی، قابل تأمل بودن برخی گزارش‌های شیخ طوسی درباره اصحاب امام حسین(ع)به اثبات می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 139 تا 166
نسبت رأی و أثر در تفسیر البسیط واحدی و التبیان شیخ طوسی با تأکید بر مؤلفه های تفسیر به رأی
نویسنده:
اسماعیل اسماعیلی شریف ، مجید معارف ، سید محمدعلی ایازی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله رویکرد تفسیری واحدی نیشابوری (م.468 ق.) مفسّر شافعی در تفسیر البسیط و شیخ طوسی (م. 460 ق.) مفسّر شیعه در تفسیر التبیان به تفسیر به رأی بررسی می شود. این دو تن، از مفسّران قرن پنجم و تقریباً همزمان هستند. واحدی در این شیوه، آیات را بر اساس لغت، وجوه دلالت آن و علوم قرآنی تفسیر می کند. هم چنین در تفسیر اجتهادی خود به جمع بین تفسیر به رأی و تفسیر اثری می پردازد. وی در صورت تعارض، اولویت را به تفسیر اثری می دهد و یافته های تفسیر به رأی را بر اساس مستندات تفسیر اثری توجیه می کند. شیخ طوسی از روایات تفسیری چهار گونه استفاده می کند: استفاده تفسیری، تبیین معانی واژه ها، تبیین اِعراب آیات، استفاده کلامی. اجتهاد طوسی در این میان، جمع بین اقوال و روایات تفسیری به شیوه نقد برخی از آنها بر اساس روایات و تأیید یا تقویت بعضی دیگر است. شباهت ها و تفاوت این دو رویکرد در مقاله تبیین شده است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 99
تلخیص الشافی المجلد3
نویسنده:
شیخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين كتاب خلاصه‌اى است از كتاب الشافى سيد مرتضى، كه در آن به اقوال علماء اهل تسنن در امر خلافت (كه در كتاب «المغنى» قاضى عبدالجبار معتزلى آمده) متعرض مى‌شود و آنها را به تفصيل نقد مى‌كند. اهم مطالب این مجلد: فصل في ان امیرالمؤمنین(ع) افضل الصحابة: مؤلف براى اثبات افضليت امیرالمؤمنین(ع) به آيۀ مباهله و به احاديث نبوى كه از طريق اهل سنت وارد شده است استدلال مى‌كند. د-فصل في ان امیرالمؤمنین(ع) اعلم الصحابة: مؤلف براى اثبات اعلميت آن حضرت به روايات نبوى صادر از طريق عامه استدلال كرده و به شبهات جواب مى‌دهد. ه‍-فصل في ابطال قول من خالف في امامة امیرالمؤمنین(ع) بعد النبى بلافصل: مؤلف در اين فصل به شبهاتى كه در امامت آن حضرت بعد از پيامبر وجود دارد، جواب مى‌دهد و ادلۀ امامت ابوبكر را بيان كرده و آنها را رد مى‌كند.
تلخیص الشافی المجلد2
نویسنده:
شیخ الطائفة أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم : محبين,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امامت اميرالمؤمنين(ع): مؤلف مباحث مربوط به امامت حضرت على(ع) را در پنج فصل بيان مى‌كند. او آنچه را كه در بخش قبل در مورد صفات امام گفته است، در اين بخش بر حضرت امير(ع) تطبيق مى‌كند. فصولى كه مؤلف در اين بخش بيان كرده است، عبارتند از: الف- فصل في ان امیرالمؤمنین(ع) منصوص على امامته بعد النبى بلافصل: مؤلف در اين فصل ابتداء آياتى را كه دلالت بر امامت امیرالمؤمنین(ع) دارند، بيان كرده و آنها را تفسير مى‌كند. بعد احاديث مرويه از طريق شيعه و اهل سنت در امامت آن حضرت را نقل و شرح مى‌كند. ب-فصل في ان امیرالمؤمنین(ع) معصوم: مؤلف در اين فصل ابتداء ادلۀ عصمت حضرت على(ع) را بيان كرده، بعد به تفصيل از شبهاتى كه حول عصمت آن حضرت هست، جواب مى‌دهد.
تمهید الاصول (فی علم الکلام) و هو شرح القسم الاول من رساله جمل العلم و العمل
نویسنده:
ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن حسن الطوسی؛ الشریف المرتضی ابی القاسم علی بن الحسین الموسوی؛ تحقیق مرکز التخصصی لعلم الکلام الاسلامی التابع الموسسه الامام الصادق (علیه السلام)
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: راید,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این کتاب در موضوع علم کلام مطابق با مذهب شیعه امامیه است. مؤلف کتاب را در چهار بخش تنظیم نموده است: بخش اول در توحید و اثبات صفات خداوند ـ از جمله عدل الهی ـ است; بخش دوم در ماهیت کلام خداوند و تشریع که راهنمای تکلیف است و از صفت عدل حاصل می‌شود; بخش سوم در وعد و وعید است که به دنبال برانگیختن پیامبران حاصل می‌شود و نتیجه آن، عمل کردن به تکلیف یا پرهیز از آن است; بخش چهارم در به پا داشتن حکومت دینی و عدل اسلامی برای اجرای شرع و نتایج حاصل از آن است. روش شیخ در استدلال و عنوان کردن مطالب در این کتاب عبارت است از: ۱. در آغاز هر فصل خلاصه مطالب را به طور فهرست وار می‌آورد و مشخص می‌کند که چه چیزهایی ذکر خواهد کرد؛ ۲. هنگام شروع مطلب، قضیه مورد بحث را مطرح می‌کند و پس از تعریف موضوع و کلیات مربوط به آن، دلیل اثبات قضیه را می‌آورد. پس از آن نظر دیگران، و قضایای فرعی و ابهاماتی را که شاید پیش بیاید، در قالب سؤال و جواب بیان می‌کند.
تمهيد الأصول في علم الكلام
نویسنده:
محمد بن حسن طوسي
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: رائد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمهيد الأصول في علم الكلام، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، با تصحيح و مقدمه دكتر عبدالمحسن مشكوةالدينى، شرح بخش نظرى رساله «جمل العلم و العمل»، تأليف سيد مرتضى على بن حسين موسوى است كه به زبان عربى و در قرن پنجم قمرى، نوشته شده است. در ابتداى كتاب، مقدمه مفصلى از مصحح آمده كه به بيان خصوصيات كتاب و روش كار شيخ طوسى در آن، پرداخته شده است. شيخ طوسى نام اين كتاب را در فهرست كتب خويش، «شرح جمل العلم و العمل» ذكر كرده و در اول همين كتاب و در كتاب «الاقتصاد في ما يجب على العباد» كه گاهى به اين كتاب ارجاع داده، به همين اسم آن را نام برده است. اما در پشت نسخه قديمى اين كتاب كه به شماره 54 مخطوطات در كتابخانه آستان قدس رضوى نگهدارى مى‌شود، نامش «تمهيد الأصول» و يك جا، «تمهيد في الأصول» نوشته شده است و پاره‌اى از نويسندگان اخير نيز به همين اسم آن را عنوان كرده‌اند و معلوم نيست از چه هنگامى اين نام بر آن نهاده شده است. در اثر حاضر، قسمت عمده‌اى از معارف دقيق و اصول كلى علمى و فلسفى گنجانده شده است و معتقدات شيعه با فرق ديگر مسلمانان و غير مسلمانان مقايسه گرديده و آنچه بر مبناى اصول تشيع خالص درست به نظر آمده، با ذكر دليل و سند محكم، به اثبات رسيده است و به اعتراضات مخالفين، پاسخ گفته شده است. در تبيين روش شيخ در تنظيم كتاب حاضر، توجه به اين نكته ضرورى است كه علم كلام در آغاز توسط گروه معتزله به وجود آمد و مسائل اصلى آن در پنج اصل، تنظيم شدند و همه آنان متعهد بر اين شدند كه همگى متفق بر اين پنج اصل باشند و به ديگران هم آن را بقبولانند. اين پنج اصل عبارتند از: توحيد و بحث صفات؛ عدل؛ وعد و وعيد؛ منزلت بين‌المنزلتين و امر به معروف و نهى از منكر. هدف اصلى آنان از اين كار، جلوگيرى از برخوردهاى قولى و عملى و زدوخورد بين فرقه‌هاى مسلمانان بود. به همين ملاحظه در هر موضوعى حد متوسطى از عقايد گوناگون را گرفتند تا همه را بر آن متفق و متحد گردانند و به اين وسيله، آشتى و صلح برقرار نمايند. اما شيخ طوسى كه هدفى دقيق‌تر از اين داشت، به اين مسئله توجه نمود كه انسان موجودى متعهد و ملتزم به اداى تكليف است و بايد او را به آنچه پيش خود، تعهد ذاتى و فطرى دارد، متوجه گرداند تا همه مردم به رفتار كردن آنچه بر حسب فطرت بر آن متعهد و ملزم هستند، متفق و متحد باشند. به همين منظور در اثر حاضر، موضوع علم كلام را تكليف قرار داد و مسائل مربوط به آن را در اين علم، مورد بحث نهاد و مسائل مهمى كه علل يا معاليل و آثار و نتايج عمل كردن به تكليف يا سرپيچى از آن است، در چهار بخش آورد و پنج اصل معتزله را كه مسائل مهم علم كلام است، در اين چهار بخش كتاب، گنجانيد: بخش اول، در توحيد و اثبات صفات خداوند كه نتيجه آن، ثابت كردن صفت عدل الهى است؛ بخش دوم، در ماهيت كلام خداوند و تشريع است كه راهنمايى به تكليف است و از صفت عدل، حاصل مى‌شود؛ بخش سوم، وعد و وعيد است كه از دنباله برانگيختن پيامبران، حاصل مى‌شود و نتيجه عمل كردن به تكليف يا دست بازداشتن از آن است؛ بخش چهارم، در به‌پاداشتن حكومت دينى و عدل اسلامى براى اجراى شرع و نتايج حاصل از آن است كه در بحث امامت ذكر مى‌شود. بنابراین، تنظيم كتاب در اين چهار بخش، منطبق بر چهار ركن اساسى تكليف است كه عوارض ذاتيه و علل و معاليل آن مى‌باشند و بنا بر آنچه ذكر شد، موضوع علم كلام در نظر شيخ، تكليف است و اينكه موضوع علم كلام را وجود، بماهووجود، يا وجود واجب مى‌دانند، بر خلاف روش شيخ در اين كتاب است؛ زيرا شناختن وجود خداوند و صفات كماليه او بنا بر آنچه شيخ تصريح كرده است، همگى مقدمه براى شناختن تكليف و عمل كردن به آن است. شيخ در بيشتر جاهاى كتاب، ريشه و پايه استدلال‌ها را حسن و قبح عقلى و تعهد ذاتى و درونى انسان را به عمل كردن شايسته‌ها و دست بازداشتن از ناشايسته‌ها، قرار مى‌دهد. علاوه بر آن، شيخ گفتگو از تكليف ذاتى را چند جا مستقلا عنوان كرده است: يكى در اول كتاب كه كسب معارف را براى پى بردن به تكاليف ذاتى بيان مى‌كند و ديگرى در فصل معارف لازمه است و در جاى ديگر، مستقلا و به‌تفصيل، همين گفتگو را عنوان مى‌نمايد و باز در فصل نبوت و امامت، مطالبى را كه نام برده شد، با شرح زياد روشن مى‌گرداند و در چند جاى كتاب، ثابت مى‌كند كه اگر كسى در مناطق غير مسكون، پرورش يابد و از هيچ‌كس چيزى نياموزد و متدين به هيچ دينى و فرمان‌بر هيچ قانونى نباشد، خود را ترسان مى‌بيند كه مبادا كارى ناشايست از او سر بزند؛ پس خود را متعهد و پيش خود مسئول مى‌يابد كه بايد كارهايى را انجام بدهد و از انجام دادن كارهايى دست باز دارد؛ هرچند خود آن كارها، برایش مبهم و از يكديگر مشخص نيست و فطرتا در صدد جستجو است كه به شناسايى خوب و بد پى ببرد و خوب و بد همان شايسته و ناشايسته است. بنا به گفته شيخ در اول كتاب، نخستين وظيفه انسان، انديشيدن است براى شناختن كسى كه شايستگى آموزندگى و راهنمايى او را داشته باشد و براى شناختن او در آغاز بايد از دقت كردن در طبيعت و علوم طبيعى كمك گرفت. شيخ علاوه بر صفحات اول كتاب، در صفحات 438 تا 44 متذكر مى‌شود كه آنچه را انسان پيش خود متذكر مى‌شود، كه بايد آن‌ها را بداند تا آموزنده اصلى را بشناسد، سه بخش است كه در سه مرحله بايد آموخته شود و در هريك از دوره‌ها كوتاهى كند، براى رسيدن به مرحله سوم كه شناختن آموزنده است، فرصتى را از دست داده است. شيخ در صفحه 437 متذكر گرديده كه اگر كسى زمان‌هايى را كه بايد در آن دانستنى‌هاى مقدماتى همگانى و متوسط را كه رشد فكرى از آن حاصل مى‌شود و به دانش نهايى كه شناختن آموزنده اصلى است مى‌كشاند، بيهوده از دست داده باشد و اكنون كه بايد از عهده تكاليف عملى خود برآيد، آموزنده اصلى را نشناخته باشد، تا راه از عهده برآمدن تكاليف را از او بگيرد، در اين وقت كم، چه بايد بكند. در صفحه 684 مى‌گويد پيامبران كه تعاليم خدايى را از راه مهربانى كردن به مردن برایشان مى‌آورند و از سوى خداوند به آنان مى‌آموزند، همان چيزهايى را براى مردم توضيح مى‌دهند كه خود مردم از آن آگاه هستند و در صفحه 686 آمده است كه پيامبران آنچه را خود مردم مى‌دانسته‌اند كه بايد انجام بدهند، به آن‌ها يادآورى مى‌كنند. از جمله ويژگى‌هاى كتاب، روش شيخ در عنوان كردن مطالب و نيز خصايص استدلالى او در اين اثر است كه مى‌توان آن را در موارد زير، خلاصه نمود: الف)- شيخ در آغاز هر فصل، خلاصه مطالبى را كه در آن عنوان مى‌كند، فهرست‌مانند مى‌آورد و مشخص مى‌نمايد كه چه چيزهايى ذكر خواهد كرد. ب)- هنگام شروع به مطلب، نخست قضيه مورد بحث را عنوان مى‌كند و پس از تعريف موضوع و كليات مربوط به آن، دليل اثبات قضيه را مى‌آورد، پس از آن نظر ديگران و قضاياى فرعى و ابهاماتى كه شايد پيش بيايد يا پيش آمده باشد، به‌طورى‌كه در مصاحبه‌هاى حضورى مطرح مى‌شود، در قالب سؤال و جواب مى‌آورد و چنان مجسم مى‌كند كه گويى دو نفر روبه‌رو نشسته‌اند، يكى چيزى مى‌پرسد و ديگرى به او پاسخ مى‌دهد و اين روش تا آن زمان كمتر به كار مى‌رفت. ج)- شيخ براى تحقيق در اثبات مسائل، دو راه پيش گرفته است و در بيشتر جاها، از هر دو روش استفاده مى‌كند: يكى استخراج تعريف براى موضوع قضايا از تتبع موارد و از مشاهدات و تجربه‌هاى درونى و ديگرى، روش تحليل مفهوم موضوع، به اجزاى ذهنى و جستجو از لوازم عينى آن است؛ زيرا نخست بر حسب روش تجربى خود، به تتبع موارد استعمال نام موضوع پرداخته و مفهوم معينى را برایش قطعى مى‌كند و سپس، تعريف منطقى آن مفهوم را به دست مى‌آورد و اجزاى مفهومى و حدى، يا رسمى آن را، با شاهد گرفتن موارد عرفى و اصطلاحى، استخراج مى‌كند و پس از تعيين اجزا و لوازم عقلى و عرفى آن، به توضيح رابطه مابين موضوع با لوازم كه محمولات بر آن موضوع باشند، مى‌پردازد تا آنهايى كه رابطه على و معلولى ميانشان موجود است و در حال وجود و عدم، همراه با يكديگرند، از محمولات ديگر مشخص كند و از اين راه، قضاياى مطلوب را اثبات يا نفى مى‌كند. گاهى نيز براى ثابت كردن رابطه على و معلولى، يا رابطه تضاد و نفى كردن آن، موضوع را از راه نفى و اثبات تقسيم مى‌كند تا شماره اقسام و اصناف را قطعى نمايد؛ وى پس از آن به بررسى يكايك آن اصناف مى‌پردازد تا ثابت كند كه در همه اصناف، آيا رابطه عليت يا تضاد ميان آن‌ها موجود هست يا نيست، تا نفى و يا اثبات قضيه مورد نظر را مسلم نمايد. د)- شيخ در هرجا از اين روش منطقى نتوانسته قضيه‌اى را ثابت كند، نظر عمومى اهل تحقيق را سند گرفته و هر قضيه‌اى را همه فرق اسلامى بدون شك و ترديد، پذيرفته باشند، زير عنوان اجماع، سند قرار داده است. ه)- شيخ چون در پى‌جويى از صفات روحى و معنوى كه محسوس نيستند، براى نوع انسان هيچ راهى جز اين نمى‌يابد كه آنچه را در خود مى‌بيند، مقياس و ملاك تعريف و شناخت آن صفت قرار دهد و تعاريف مربوط به اين‌گونه صفت‌ها را نخست از مشاهداتى كه در شخص خودش دارد، استخراج مى‌نمايد، سپس جنبه‌هاى اختلاف و مغايرت وجودى خود را كه موضوع آن صفات است، با موجود برتر از خود به دست مى‌آورد و آنچه را لوازم موجوديت جسمانى وحدت موضوع مى‌بيند، از آن صفت حذف مى‌كند، تا مفهوم كلى‌ترى كه عارى از آن خصوصيات جسمانى و حدوث باشد و منافاتى با اثبات هميشگى و بلاآغاز بودن وجود موضوع نداشته باشد، به دست آورد و پس از آن به ثابت كردن ملازمه مابين آن صفت تجريدى با موجود غير جسمانى مى‌پردازد و در مورد اثبات هريك از صفات ثبوتى و سلبى خداوند اين روش را چنين اعمال مى‌كند كه نخست، مفاهيم جزئى مربوط به افراد انسان را به دست مى‌آورد و سپس به تجريد و تعميم آن مفاهيم مى‌پردازد تا قسم برترى از آن را استخراج مى‌كند كه منافاتى با وجوب ذاتى خداوند، نداشته باشد. پس هر صفتى را برایش ثابت مى‌كند، به اين دليل است كه از تجزيه و تحليل مفهوم وجوب ذاتى و تماميت وجود، به دست مى‌آيد و هر چه از او سلب مى‌شود، براى اين است كه با وجوب ذاتى و تماميت وجود، تناقض دارد و اين همان راهى است كه ملا صدراشش‌صد سال پس از او پيش گرفته است. و)- بنا بر آنچه گفته شد، چون ادراكات انسان از محسوسات آغاز مى‌شود و از مشاهده امور مشابه و غير مشابه، موفق به تجريد مفاهيم كلى و جدا كردن عوارض صنفى و مشخصات فردى مى‌گردد، تا به خود ماهيات و عناوين ذاتى اشياء برسد. شيخ با رعايت همين سير تكاملى ذهنى و ادراكات انسانى، برخلاف ديگران، نخست به ثابت كردن وجود ذات الهى نمى‌پردازد، بلكه در آغاز، به اثبات نحوه‌هاى كمال ذاتى كه استقلال و غناى ذاتى، چيزى جز آن‌ها نيست، مى‌پردازد و پس از ثابت كردن برترين مصداق براى هريك از مفاهيم صفات، نتيجه آن مى‌شود كه برترين ذات يا موجودى هست كه مصداق موجود بالذات يا قديم بالذات يا واجب بالذات است؛ زيرا موجود غنى بالذات، كه از هيچ جهتى وابستگى به ديگرى ندارد، هيچ تصورى از او نمى‌توان كرد، جز آنكه، وجود ذاتش عين موجوديت برترين مصداق، براى اين صفات باشد و شيخ اين قسمت اخير را، در فصل جداگانه‌اى عنوان كرده است. بنابراین، روشى كه شيخ در مورد شناختن خداوند، انتخاب كرده است، بر طبق امكان پيشروى ذهن و سير تكاملى ادراكات انسان است كه هميشه از يك مفهوم ناقص، به‌سوى مفهوم كامل‌ترى پيش مى‌رود و كامل‌ترين مفهومى كه پس از پيش رفتن گام‌هاى بسيار، شايد براى افراد انگشت‌شمارى تصور كردنش ميسر شود، همان مفهوم غناى همه‌جانبه مطلق و استقلال همه‌جانبه است كه از آن به وجوب يا قدم ذاتى تعبير مى‌شود. شيخ مطالب خود را بر طبق اين سير تكاملى ذهن، در چندين فصل تنظيم نموده و خلاصه‌اش از اين قرار است كه مى‌گويد: در مرحله اول، نخستين چيزى كه ادراك مى‌شود، دگرگونى‌هاى محسوس است كه در جهان كلى بزرگ ديده مى‌شود و شيخ ثابت مى‌كند كه اين دگرگونى‌ها حقيقى است، نه آنكه تخيلى و موهوم باشد. مرحله دوم، به اثبات اين قضيه مى‌پردازد كه هيچ دگرگونى، خودبه‌خود در چيزى پديد نمى‌آيد و هيچ جسمى، تغيير حالت نمى‌دهد مگر آنكه نيرويى از خارج بر آن وارد شده باشد و كارى روى آن انجام گرديده باشد و اين، همان اصلى است كه ارسطو از آن، وجود محرك اولى را ثابت مى‌كند. نتيجه از آن دو مقدمه، اين است كه سرزدن كار و تأثير، به نيروى مؤثر نياز دارد كه صفت قدرت و قوت نام دارد و شيخ از اينجا ثابت مى‌كند كه نيروى انجام كار، يا قدرت، در عالم موجود است، هرچند وجود ذات و چيزى كه اين نيرو متعلق به آن باشد، هنوز مسلم نيست. ذهن انسان پس از رسيدن به اين مرحله، به جدا كردن وقايع متناسب و مرتبط با يكديگر و يا متضاد با يكديگر، مى‌پردازد و آن‌ها را از هم جدا مى‌بيند و ملاحظه مى‌كند كه با تغيير دادن شرايط، گاهى كارى با كار ديگر متناسب يا غير متناسب مى‌شود و اين را، دليل بر وجود نيروى تطبيق و مقايسه و ادراك و محاسبه مابين كارها مى‌بيند و آن نيرو از صفت دانايى حكايت مى‌كند، بدون توجه به اينكه ذاتى موجود باشد و اين صفت، به او وابستگى داشته باشد. سپس از اينكه مى‌بينيم صفت توانايى و دانايى، بدون صفت زندگى پيدا نمى‌شود، به وجود اين صفت پى مى‌بريم، بدون توجه به وجود ذاتى كه داراى اين صفت‌ها باشد. پس از آن پى مى‌بريم كه چون با صفت دانايى، كارها را با يكديگر متضاد يا متناسب درك كرديم، پس انجام شدن يكى از آن كارها در هر موردى، نياز به نيروى انتخاب و برگزيدنش دارد؛ پس كارهاى جبرى و طبيعى را از ارادى، جدا مى‌كنيم و به وجود صفت اختيار، از آن پى مى‌بريم. پس از پيمودن اين مرحله، چون كسانى به وجود ارباب انواع، اعتقاد داشتند و براى هريك از صفات، وجود جداگانه‌اى مستقل و غير متعلق به هيچ ذاتى مى‌پنداشتند، شيخ براى از بين بردن اين عقيده، از راه تضايف، پيش رفته و مى‌گويد: ميان هر قضيه دانسته‌شده و توانسته‌شده و برگزيده‌شده، با ذاتى كه دانا و توانا و برگزيننده باشد، تضايف حاصل است و اين دو، در تصور و در وجود، از يكديگر جداشدنى نمى‌باشند. در پايان مى‌توان گفت چنين روشى كه شيخ انتخاب كرده، اختصاص به خود او دارد و چون منطبق با سير تكاملى ذهن انسان است، بسيار منطقى و محكم به نظر مى‌رسد. برخلاف روش امكان و وجوب كه نخست فلاسفه از آن به اثبات ذات واجب مى‌پردازند و صفات را از آن استخراج مى‌كنند.
  • تعداد رکورد ها : 609