مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
خداشناسی خود شناسی معرفت برهانی معرفت تقلیدی معرفت شهودی
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 177
نسبت ایمان و معرفت در اندیشه ملاصدرا
نویسنده:
رضوانه قاطع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا ایمان را همراه با سه امر، معارف و احوال و اعمال می‌داند واز بین این سه امر، فقط معارف را مقوِّم ذات ایمان معرفی می‌کند. ایمان شامل چند مرتبه است؛ ۱. ایمان حسّی ۲.ایمان خیالی(تقلیدی) ۳.ایمان وهمی۴.ایمان برهانی ۵.ایمان کشفی.که هر کدام از اینها مطابق با اسمشان با درجه‌ای از معرفت تطابق دارد: ۱.مرتبه ایمان حسی معادل با علم حسی ۲.ایمان تقلیدی معادل با علم خیالی ۳.ایمان وهمی معادل با علم وهمی ۴.ایمان برهانی معادل با علم برهانی ۵.مرتبه ایمان کشفی با علم مکاشفه ای مطابقت دارد. چهار مرتبه اول در زمره علم حصولی است و سه مرتبه اول جزء مراتب غیرحقیقی علم و ایمان محسوب می‌شود و مراتب چهار و پنج از مراتب حقیقی علم و ایمان است. ملاصدرا این مراتب(مراتب حقیقی علم و ایمان) را با برخی آیات قرآنی و برخی اصطلاحات قرآنی مانند حکمت، فقه، نور و عقل توضیح می‌دهد؛ که هم این آیات و هم این اصطلاحات را عیناً در مورد علم و همچنین درمورد ایمان به کار می‌برد که این امر دلالت بر ارتباط علم و ایمان دارد.
بررسی نظریه گودمن درباره نسبت میان هنر و معرفت
نویسنده:
احمد رحمانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به بررسی نظریه شناخت گرایی زیبایی شناسانه گودمن پرداخته شده است، به عبارت دیگر، به این مسئله که، ’در فلسفه گودمن، رابطه میان هنر و معرفت چگونه برقرار می شود‘. این مسئله در دو مرحله به مسائل جزئی تری تحلیل شده و از این طریق حل گردیده است: در مرحله اول، به دو مسئله چگونگی ’تبیین معرفت‘ و ’تبیین هنر و کارکردهای آن‘، و در مرحله دوم به سه ’مسئله هنجاری ارزش هنر‘، یعنی این که چه ویژگی (هایی) از حیث هنری ارزشمند تلقی می-شوند، ’مسئله وجودشناسانه ارزش هنر‘، یعنی این که رابطه میان ویژگی های ارزشمند آثار هنری با خود آثار چیست، و ’مسئله انتقادی‘، یعنی این که نظریه شناخت گرایی گودمن تا چه حد از پس انتقادهای ضدشناخت گرایی بر می آید. به عبارت دیگر، این رساله به مسئله ربط هنر و معرفت در چارچوب مسئله عام ترِ ارزش هنر پرداخته است. در مرحله اول، مقدمتاً بعضی روابط میان اجزاء معرفت شناسی و زیبایی شناسی گودمن معلوم می شود و با تکیه بر اولاً تلقی خاص و متمایز گودمن از معرفت (یا فهم) و صدق (یا درستی)، و ثانیاً یک تعریف تاریخی هنر که، به طور بدیعی، بر اساس نظریه تسرّی و مشخصه های نحوی و معنایی ای که گودمن به عنوان نشانه های زیبایی شناسانه (یا هنری) در تشخیص هنر معرفی می کند، در این رساله وضع شده است، زمینه ای برای مرحله دوم مهیا می شود. در مرحله دوم، نخست، هریک از سه مسئله فوق، به نوبه خود، به مسائل جزئی تری تحلیل شده و به مواضع یا پاسخ های مختلف درباره آنها اشاره می شود. سپس، از طریق همین چارچوب نظری، مواضع یا پاسخ های خاص گودمن در هریک از آن مسائل بازسازی و بدین ترتیب مسئله رساله حل می شود. تلقی خاص گودمن از معرفت و نیز تلاش او برای حل مسائل زیبایی شناسانه بر پایه یک نظریه عام درباره نمادها شأن معرفتی ممتازی به هنرها می دهد، تا آنجا که اولاً بتواند از صدق در هنر - گرچه نه نوعی صدق خاص هنر - سخن بگوید و ثانیاً تفاوتی ماهوی میان محتوای معرفتیِ آثار هنری با فرضیه های علمی نبیند. اما، این امکان برای نظریه شناخت گرایی زیبایی شناسانه گودمن تنها با قبول رویکردی تحویل گرانه در زیبایی شناسی حاصل می شود.
تاثیر افلاطون در آرای معرفت شناختی شیخ اشراق
نویسنده:
عباس غلام پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمباحث معرفت شناسی از مهمترین مباحث فلسفی از آغاز پیدایش فلسفه تا عصر کنونی در میان فیلسوفان به شمار می رود که همواره در این باره به بحث و نظر پرداخته اند. نخستین فیلسوفی که تدبر جدی بر معرفت و تحلیل آن ارائه نمود و به نوعی پایه گذار و پدر فلسفه غرب می باشد، افلاطون است.در این سو یعنی جهان اسلام، سهروردی، نخستین فیلسوف مسلمانی است که نظام فلسفی جدیدی را به پیروی از افلاطون و دیگر حکما پی ریزی کرد و آن را حکمت اشراق نامید.لذا این دو فیلسوف در تاریخ فلسفه غرب و شرق از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. اما مساله ای که در اینجا مطرح می گردد این است که افلاطون (به عنوان رئیس و امام حکمت اشراق به تعبیر سهروردی) تا چه اندازه در شیخ اشراق (به عنوان موسس این حکمت) تاثیر گذار بوده. در این پژوهش، محقق بر آن است تا با استفاده از روش کتابخانه ای، به تحقیق پیرامون این تاثیر بپردازد. لذا با بررسی مباحث معرفت شناسی و نقاط اشتراکی این دو حکیم از قبیل: رد شکاکیت مطلق، الزامی بودن فراگرفتن مقدمات پیش از شروع حکمت، پیچیدگی هستی شناسی و معرفت شناسی، پیمودن درجه عالی معرفت توسط سالک و نقاط افتراقی ای از قبیل: موسس بودن افلاطون و محیی بودن شیخ اشراق، تفاوت در نوع مقدمات و قبول حس و طبیعت به عنوان ابزار و منبع معرفت توسط شیخ اشراق برخلاف افلاطون، این نتیجه بدست می آید که سهروردی در برخی اصول همچون روش معرفت شناسی وامدار افلاطون است، اما در فروع با افلاطون تفاوت های بسیاری دارد. واژگان کلیدی: افلاطون، شیخ اشراق، معرفت، مثل، علم حضوری
عقل و دل از دیدگاه نهج البلاغه
نویسنده:
فاطمه مسکی بورنگ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
این مجموعه با عنوان « عقل و دل در نهج البلاغه» به تبیین دو عنصر عقل و دل و رابطه آن ها با یکدیگر در نهج البلاغه پرداخته است. این تحقیق بنیادی با هدف شناخت صحیح عقل و دل و تبیین جایگاه مهم آن در زندگی تدوین شده و در آن سعی شده است تمامی سخنان حضرت علی7در نهج البلاغه گردآوری شودکه برای توضیح آن ها به شرح ها و کتب دیگر نیز رجوع کردیم. عقل نیروی بازدارنده ای است که با شناخت صحیح از عالم هستی می تواند آدمی را به مقام انسانیتی که درخور اوست نائل کند و انبیاء نیز از طریق بیدار کردن عقول، انسان ها را هدایت می کردند. کارکرد عقل را می توان در دو حوزه نظری و عملی بررسی کرد. به عبارتی دیگر در حوزه نظری انسان را در شناخت حقایق و آن چه باید بدان عمل کند یاری می کند و در حوزه عملی به عنوان نیروی بازدارنده از بدی ها ( مقابله با هوای نفس) و منشأ فضایل اخلاقی چون نظم، تدبیر، سنجیده گویی و ... نقش خود را ایفا می کند. البته عقل در شناخت ( حوزه نظری) دارای محدودیت است و توانایی درک همه امور را ندارد مثلاً از شناخت ذات خداوند و درک نعم الهی عاجز است و تا آفتاب وحی نتابد عقل فقط محیط محدودی را روشن می سازد. عواملی چون تفکّر، علم آموزی، تجربه اندوزی، تزکیه نفس موجب تقویت آن می گردد و عواملی نیز موجب تضعیف آن می شود عوامل درونی چون دنیاپرستی، طمع و آرزو، خودپسندی و ... ، عوامل بیرونی مانند فقر، شراب، شیطان و ... که قابل توجه است. دل، لطیفه ای است ربّانی و روحانی که مرکز ادراکات و عواطف است و دارای سه بُعد معرفتی، احساسی و افعالی است و به عنوان شگفت ترین جزء آدمی از آن یاد شده است. دل، چون پرنده ای تیز پرواز و پُر جست و خیز دائماً در حال انقلاب و دگرگونی است که قابلیت گسترش دارد. و موجب رسیدن به شناخت بهتر می شود و این دل است که توانایی هدایت انسان را دارد. چنان که بینایی و شنوایی حسّی داریم که عامل آن چشم و گوش است، بینایی و شنوایی باطنی داریم که عامل آن دل است. البته عوامل تضعیف کننده ای چون دنیاپرستی، شهوات، آرزوها و ... مانع ادراکش می شود و همچنین عواملی مانند یادخدا، حکمت، تصفیه آن، باعث حیات دل می گردد که قابل ملاحظه است. و نکته مهم دیگر در باب دل، پرورش آن است که بسیار بر آن تأکید شده است که باید محبّت خدا، عظمت الهی، یقین و .... درآن پرورش یابد. هرگاه سخن از عقل و دل می شود آن چه به ذهن می رسد تقابل این دو است. امّا حضرت راه رسیدن به شناخت حقیقت را در گرو استفاده صحیح از عقل و دل می دانند. دل می تواند به شناخت هایی برسد که عقل توانایی درک آن را ندارد و شناخت های قلبی بسیار عمیق تر از شناخت های عقلی هستند. عقل و دل اگر سالم بوده و در اسارت نباشند، همیشه می توانند بهترین راه ها را به انسان نشان دهند و آدمی حقیقت را آن چنان که هست ببیند. تهذیب نفس و تربیت برای هماهنگ ساختن این دو کانون است که مستلزم ضبط و کنترل خواهش های بی مورد دل ( هوای نفس) است. و مسئله تقابل یاد شده بین عقل و هوای نفس است که به خواهش های بی مورد دل معروف است. نتیجه این که: در کلام مولی الموحدین علی ( ع) عقل و دل به عنوان دو موهبت بزرگ الهی نقش بسزایی در رسیدن به سعادت انسان دارند و از همین رو دارای ارزش والایی هستند در نتیجه شناسایی این دو عنصر امری ضروری است. و این که باید برای رسیدن به شناخت صحیح با هم هماهنگ باشند. امّا متأسفانه در عصر حاصر در عقل گرایی افراط شده و دل را تحقیر کرده اند. تا جایی که حتی در بین عموم مردم از آن به عنوان هوا و هوس یاد می شود و به این صورت دل و جایگاه عظیم آن به فراموشی سپرده شده است.
فیزیک کوانتومی و امکان «شعورمندی» ذرات فیزیکی
نویسنده:
حبیب الله رزمی، احمد بیگدلی، عسگر دیرباز
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از قرن ها پیش، اندیشمندان و حکمای مسلمان با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و با براهین متقن عقلی به اثبات سریان داشتن علم و آگاهی در میان اشیای مادی پرداخته بودند. دانشمندان علوم تجربی به امکان وجود نوعی شعور و آگاهی در برخی مواد و اشیای ظاهراً بی جان اشاره داشته اند. گستردگی «علم» در سراسر هستی حتی در ذرات مادی، فیزیک را نیز در این بحث سهیم می کند. در نظریة کوانتوم، بعضی پدیده ها از جمله آزمایش انتخاب تأخیری ذرات مطرح می شود و چنین می نماید که ذرات از موقعیت پیرامون خود آگاهی دارند و رفتار مناسب با آن را انتخاب می کنند؛ همچنین، در بعضی از مدل های بدیل و رقیب نظریة رایج کوانتوم (مدل بوهم دوبروی)، موج راهنما یا میدان اطلاعات مطرح است که این ها اشاره ای بر امکان شعورمندی ذرات فیزیکی دارند.
نقش معرفتی ظنون معتبره در بازسازی نظام کلامی (اعتقادی)
نویسنده:
حسین طوقانی ریزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگارنده با هدف تحلیل و بررسی نقش ظنون در بازسازی نظام کلامی (اعتقادی) در پاسخ به یک پرسش اصلی ، پژوهش خود را سامان داده است؛آیاظن وگمان مستفاد ازمتون دینی درآموزه های معرفتی حجت است؟پژوهش حاضربه این نتیجه رسیده ‌است که اولاً تبعیت و پیروی ازظنون نه تنها امکان دارد،بلکه دربسیاری ازمعارف واقع هم شده است،وباتوجه به این نکته که ادله حجیت ظنون،آیات ناهی از عمل به ظنون را تخصیص می زند.در ادامه رساله،به این مهم رهنمون می شودکهتاثیر ظنون درکسب برخی معارف اعتقادی قابل انکار نبوده تا آنجا که تنها راه برای اثبات اینگونه معارف بهره گیری از ظنون می باشد،البته میزان وکیفیت بهره گیری از ظنون در اعتقادات نتیجه ی حاصله ی بعدی رساله می باشد،و در مورد اعتقاداتی که معرفت آنها واجب نبودهوفقط باید به آنها ملتزم بود و در برابر آنها اعتقاد قلبی وتسلیم بودن کفایت می کند مانند:تفاصیل برزخ ومعاد و وقایع روز قیامت وتفصیل صراط و میزان ومثل آن، ادله ظنی را کارآمد می داند،البته به این شرط که دلیل حجیت آنها غیر از دلیل انسدادباشد( که به صورت مفصل در این تحقیق بحث شده). شایسته است متذکر شویم که مقصود از معرفتی که در این گونه معارف مورد بحث واقع می شود همان علم متعارف واطمینان می باشد. یافته‌ی دیگر این پژوهش اینکهملاک حجیت ادله ظنی را در باب معارف،سیره عقلائیه دانسته و باتوجه به این مبنی در پاره ای ازمسائل اعتقادی، ظنون را تنها منبع اثبات آنها معرفی کرده است
نقش معرفت در عمل از منظر عقل و نقل
نویسنده:
محمد اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فیلسوفان در این موضوع که معرفت شرط لازم عمل است، اتفاق نظر و در اینکه شرط کافی آن باشد، اختلاف داشته اند. سقراط اولین فیلسوفی است که معرفت را شرط کافی برای عمل می دانست و معتقد بود اگر انسان از بدی عمل آگاه شود، هرگز مرتکب آن نخواهد شد. شاگرد او افلاطون آن را مورد تأیید قرار داد. ارسطو در مقابل این دیدگاه، تأثیر میل نفسانی در عمل و ضعف اراده ناشی از آن را یاد آور شد که موجب می‌شود تا انسان گاهی بر خلاف معرفت، رفتار نماید. هیوم با مبنای عقل‌گرایانه هر دو نوع تفکر مخالفت ورزیده و نقش معرفت را در عمل به پایین‌ترین مرتبه تنزل داده بود. مبانی و نتایج هر یک از این دیدگاهها استخراج و مورد بررسی قرار گرفت و نقاط قوت و ضعف آنها بیان شد. برخی از نظریه‌های فیلسوفان اسلامی، مانند رابطه مقدمات فعل ارادی و عمل، رابطه علم حضوری و عمل و عقیده به نقش علم معصوم در عمل ارادی، برای تأیید دیدگاه نقش کافی معرفت طرح شدند؛ اما همه نظریه‌ها با اشکالاتی مواجه شده و تبیین کاملی از ضعف اراده و راه حلی برای آن ارائه نمی‌دهند. آیات و روایات دینی در این موضوع به چند دسته تقسیم شده اند. اگر چه تعدادی از آنها در ظاهر دلالت بر کفایت معرفت دارند، اما غالباً و به صراحت از شکاف میان معرفت و عمل سخن گفته‌ اند. عوامل این مشکل از منظر نقل با تقسیم به دو گروه عوامل بیرونی و درونی، مورد بررسی قرار گرفت. در دیدگاه برگزیده، ابتدا نظریه یقین با استفاده از دیدگاه اندیشمندان اسلامی و متون دینی، طرح و بر اساس جنبه‌های معرفتی و روان شناختی آن تبیین شده است. تحلیل این نظریه ما را به برخی کاستی‌های آن برای حل مشکل شکاف معرفت و عمل و نیاز به دخالت عنصر ایمان در مسئله و نظریه نهایی می رساند. نظریه نهایی، نظریه ایمان است که با تکیه بر عنصر معرفتی و باور قلبی در تعریف آن و بر اساس تبیین مراتب ایمان، عمل و نقش علیت غایی که مبانی نظریه قرار گرفته‌اند‌، تلاش دارد تا به حل این مشکل نائل شود.
بررسی فلسفی مقوله جهل از دیدگاه رابرت پراکتور و نتایج این بررسی برای نظریه‌ های ترویج علم
نویسنده:
آرش موسوی ، سارا نعمت زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی ,
چکیده :
معرفت‌شناسی در فلسفه مبحث شناخته‌شده‌ای است ولی جهل‌شناسی که نقطه‌ى مقابل معرفت‌شناسی می‌باشد، موضوعی نوپا و نیازمند پژوهش است. هر چند در طول تاریخ در مورد جهل جسته و گریخته تفکر و بحث شده است و گاه تعاریفی از سوی فلاسفه و منطق دانان برای آن ارائه شده است ولی هیچ‌گاه مانند معرفت‌شناسی به صورت یک حوزه مطالعاتی مستقل به آن نگاه نشده و مورد بررسی قرار نگرفته است. رابرت پراکتور اولین کسی است که مطالعه پیرامون جهل را به عنوان حوزه‌ای مستقل آغاز کرده و عنوان جهل‌شناسی را برای این حوزه پیشنهاد داده است. مقوله ترویج علم نیز در چند دهه‌ى اخیر به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفته است و تحت عنوان مشارکت عمومی در علم بصیرت‌های خوبی در این زمینه بوجود آمده است. در این مقاله سعی شده است الگوهای مشارکت عمومی در علم با دیدی جهل‌شناسانه بررسی شود تا اصلاحات مثبتی در جهت بهبود این الگوها صورت گیرد. لازم به ذکر است بررسی جهل‌شناسانه‌ى مشارکت عمومی در علم موضوعی است که تا کنون مورد مطالعه و پژوهش قرار نگرفته است.
صفحات :
از صفحه 175 تا 218
العلم والعقل والحب في ديوان مثنوى
نویسنده:
محمد تقي السبحاني؛ ترجمه: عباس صافی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
روش شناسی نظریة معرفتی اجتماعی علّامه طباطبائی
نویسنده:
حسین اژدری زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این جستار ابعاد جامعة چهاربعدی (خداوند، انسان، زمین، و پیوند) مدنظر قرار گرفته است. در درجة اول، خداوند سبحان است که دارای اثرگذاری حتمی و قطعی در همة حوزه های معرفت است. دربارة اعمال اختیاری انسان، البته ارادة تکوینی الهی، از مسیر ارادة انسان می گذرد. در درجة دوم اثرگذاری، انسان قرار دارد که ارادة انسانی در این میان شاخص است. در درجة سوم، باید از موجودات غیبی همچون فرشتگان یاد کرد که مأموران خدای سبحان اند. شیطان (و اعوان و انصارش) نیز در همة اوقاتی که دربارة خدا، خود، طبیعت، و دیگران می اندیشیم می کوشند تا گونه ای انحراف در آن ایجاد کنند. در مرتبة چهارم، اثرگذاریِ عوامل طبیعی و نیز اجتماعی (مبتنی بر پیوندهای انسان) قرار دارند. همة اثرگذاری های مزبور در سایة احاطه و حضور باری تعالی صورت می گیرد و همة عوامل یادشده پرتوی از وجود حضرت حق هستند: «وَاللّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط» (بروج: ۲۰)؛ و خدا از هر سو برایشان محیط است .
  • تعداد رکورد ها : 177