مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
اعتکاف اجیر اعتکاف اقل از سه روز اعتکاف اکثر از سه روز اعتکاف با اعتقاد به مسجد اعتکاف با تقارن عید اعتکاف بدون روزه اعتکاف بر فرش غصبی اعتکاف بی هوش اعتکاف جنب اعتکاف حایض اعتکاف حرام اعتکاف در ایام تشریق اعتکاف در ایام متفرقه اعتکاف در ایام مهایات اعتکاف در ایوان مسجد اعتکاف در سفر اعتکاف در عیدین اعتکاف در غیر مسجد اعتکاف در مسجد اعتکاف در مکان غصبی اعتکاف دهه آخر رمضان اعتکاف زن اعتکاف سه روز اعتکاف کافر اعتکاف مریض اعتکاف مست اعتکاف مستحاضه اعتکاف مستحب اعتکاف مسلمان اعتکاف مولی علیه اعتکاف مهمان اعتکاف نفسا اعتکاف واجب
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 9
بدع
عنوان :
نویسنده:
أبو عبد االله محمد بن وضاح بن بزيع المروان
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
یسألونک المجلد 7-8
نویسنده:
حسام الدین بن موسی عفانه
نوع منبع :
کتاب , پرسش و پاسخ
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
فلسطین: مکتبه دندیس,
چکیده :
مجموعه چهارجلدی "یسالونک " را می توان کتاب احکام فقهی اسلام دانست که در آن مسائل فقهی مطرح و حول و حوش آن بحث می شود و حکم حلال و حرام و مباح ، مستبحب و مکروه آن مساله روشن می شود. محتوای این مجلد: نماز ، صیام، حج، زکات، اعتکاف، طلاق ، ازدواج و... می باشد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 3
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد سوم مشتمل بر تفسیر آیه 183 تا 223 سوره بقره می باشد.
تذکره الفقهاء المجلد 6
نویسنده:
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
‌تَذکِرَة الفقهاء، اثری جامع در فقه استدلالی و تطبیقی با گرایش فقهیِ امامی، به عربی، نوشته حسن بن یوسف بن مطهر حلّی مشهور به علامه حلّی، دانشمند امامی قرن هفتم وهشتم است. علامه حلّی، این کتاب را به درخواست فرزندش محمد، معروف به فخرالمحققین، نوشت و چنان‌که در مقدمه تأکید کرده، در این کتاب به اختصار فتاوا و ادله فقهی را بر پایه فقه امامی و با اشاره به آرای مخالف و داوری میان مذاهب به روشی منصفانه آورده است. به گفته مؤلف، کتاب در چهار قاعده تنظیم شده، اما به غیر از دو قاعده عبادات و عقود، بقیه آن در دسترس نیست. هر قاعده نیز مشتمل بر شش کتاب است. مؤلف در هر مسئله ابتدا نظر مقبول خود را در قالب بیان نظریه فقیهانی از امامیه که با آن نظر موافق اند، نوشته وسپس با آوردن نام برخی موافقان از میان صحابه و تابعین و فقهای مذاهب دیگر و با استناد به ادله مورد قبول عامه و خاصه به تحلیل آن پرداخته است. در بیان نظریه های مخالفان با توجه به احاطه خود بر آرای فقهی امامیان و اهل سنّت و ذکر ادله آنان، گاهی به نقد و پاسخگویی پرداخته و چه بسا پاسخهایی مفروض در توجیه آن‌ها ذکر کرده و خود به آن‌ها پاسخ داده است. بدین ترتیب، در بسیاری از فروع و مسائل فقهی، نوعی مناظره و گفتگوی علمی بر پایه مبادی مفروض صورت گرفته، ولی در برخی مسائل (بیشتر در ابواب معاملات) به ذکر نظریات مخالفان اکتفا نموده است، بی آن‌که به پاسخگویی بپردازد. از فقهای شیعه، علاوه بر آرای شیخ طوسی که بسیار موردتوجه مؤلف بوده، نظریات شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن جنید، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه، سلار دیلمی و ابوالصلاح حلبی بیشتر ذکر شده است. از میان پیشوایان اهل سنّت نیز به آرای شافعی بیش از دیگران پرداخته و گاه نظر برخی پیروان مذاهب چهارگانه، مانند محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف و زُفَر و جصّاص (رازی) و اسماعیل مُزنی و داود ظاهری هم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین آرای بسیاری از فقهای صحابی و تابعی، از جمله ابن عباس، ابن مسعود، ابن ابی لیلی، ابن عمر، مجاهد، انس بن مالک، حسن بصری،سفیان ثوری، عطاء بن ابی رَباح، محمد بن شهاب زُهْری، ابراهیم نخعی، سعید بن مسیّب،محمد بن سیرین و قَتادة بن دِعامه، ذکر شده است. گاهی نیز به آرای مذاهب دیگر مانند زیدیه و قاسمیه (شاخه ای از زیدیه پیروان قاسم بن ابراهیم رسّی) اشاره شده است. بر این اساس، برخی محققان تذکرة الفقهاء را از مهمترین منابع فقه مقارَن (تطبیقی) و گروهی دیگر آن را از جمله منابع موجود در باره علم الخلاف (خلافیات) می دانند.
... ال‍واف‍ی‌ المجلد 11
نویسنده:
م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ ال‍م‍ش‍ت‍ه‍ر ب‍ال‍ف‍ی‍ض‌ ال‍ک‍اش‍ان‍ی‌
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
اص‍ف‍ه‍ان: ‌م‍ک‍ت‍ب‍ه‌ الام‍ام‌ ام‍ی‍رال‍م‍وم‍ن‍ی‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ ع‍ل‍ی‍ه‌ال‍س‍لام‌ ال‍ع‍ام‍ه‌,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب وافی مهمترین اثر حدیثی فیض و از جوامع احادیث امامیه است. در واقع می توان گفت که وافی یکی از بزرگترین، مهمترین و جامع ترین آثار حدیثی شیعه از دوره صفویان است که در آن اخبار و احادیث مربوط به: اصول، فروع، سنن و احکام اسلامی منقول در کتب اربعه متقدم امامیه یعنی: الکافی، من لایحضره الفقیه، التهذیب و الاستبصار گرد آمده است. او پس از گردآوری همه احادیث کتاب های چهارگانه پیشین، احادیث مکرر را حذف نموده، آن گاه آیه هایی از قرآن کریم در مورد هر یک از اصول و فروع دین آورده است و هر جا که آیه یا حدیثی نیاز به توضیح و تاویل داشته، به شرح آن پرداخته و دشواری های متنی و لغوی آن را نیز حل کرده است. اهمیت این کتاب از آن جا آشکار می شود که علاوه بر ویژگی های یاد شده، خواننده را از مراجعه دوباره یا هر باره به کتاب های چهارگانه پیشین بی نیاز می سازد. مولف خود بيان مي كند كه اين كتاب را الوافي ناميدم چون مشتمل بر تمامي مطالب مهم مي باشد و از مطالب مبهم پرده برمي دارد. سمّیته بالوافی لوفائه بالمهمّات و کشف المبهمات. مرحوم فیض در مقدمه کتاب وافی انگیزه خود از تألیف این کتاب را مشاهده کاستی های موجود در کتب اربعه بیان ‌کرده است. این کاستی ها عبارت‌اند از: 1.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 5
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
رهبانیت در گستره روایات
نویسنده:
زکیه فتاحی، شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
پارسایی و زهد یکی از مهم ترین ویژگی های ادیان بوده چنانکه بسیاری را به ترک دنیا و «رهبانیت» کشانده است. در میان ادیانی مثل مسیحیت روش رهبانیت عمومیت و مقبولیت بیشتری داشته است. نظر اسلام در باره رهبانیت، بهترین راه، تمسک به آیات قرآن و روایات منقول از معصومین (ع) می باشد؛ چنانکه از ظاهر منابع اسلامی پیداست، خداوند در قرآن کریم در چهار آیه به واژه رهبانیت اشاره نموده است؛ برای فهم آنچه در قرآن کریم پیرامون رهبانیت آمده است؛ مفسرین اسلامی اعم از شیعه و سنی در برداشت مفهومی رهبانیت نظراتی داده اند، به نحوی که امکان استنباط معنای قطعی مفهومی این واژه با دشواری همراه شده است؛ پس بایسته است که آنها را در پرتو روایات و احادیث نبوی تفسیر نمائیم.در این مقاله نویسنده بر آن است که ضمن بررسی محتوای روایاتی که آمده است، دیدگاه واقعی اسلام را به رهبانیت هر چه بهتر روشن نماید؛ لذا سعی براین است، تا با دو دسته از روایات ناظر بر نفی و تایید رهبانیت و بررسی «مصادیق رهبانیت» در منابع مستند شیعه و اهل سنت-که دو نوع برداشت مختلف از روایات آورده اند (چنانکه برخی رهبانیت را معنای مثبت و برخی منفی گرفته اند)-تعارض و پارادوکس میان دو مفهوم مثبت و منفی از آن را از دیدگاه اسلام، مورد تحلیل قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 41
نگاهی نو به فضیلت اعتکاف از دیگاه قرآن و اهل بیت
نویسنده:
محمد جواد حسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اعتکاف، عبادتی پرفضیلت است. که تعبد و اخالص از ارکان اصلی آن، به شمار میآید. این نوشتار، فضیلت اعتکاف را از بررسی متون قرآنی، حدیثی و گزارشهای تاریخی، پی میگیرد؛ همچنین در پی پاسخ به این پرسش است که: آیا هدف از تشریع این عبادت فقط کسب ثواب است یا فراتر از پاداش و ثواب اخروی مورد نظر است؟ متون دینی عالوه بر تبیین فضیلت اعتکاف، با روشهای دیگر نیز اهمیت موضوع را نشان دادند. مقاله حاضر میخواهد، با ترکیب متونی که به طور مستقیم و غیرمستقیم به بیان دیدگاه دین درباره اعتکاف پرداختهاند، نگاهی نو به این موضوع را سامان دهد و آن را از عمل عبادی دارای ثواب اخروی خارج کرده و آثار معنوی آن را در زندگی معتکفان نشان دهد
شاخصه‌های معنویت‌گرایی در سیره پیامبر (ص) از منظر قرآن و روایات
نویسنده:
سمیه مهری‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حضرت محمد (ص‏) آخرین پیامبر و فرستاده خداوند است. و از جانب خداوند متعال پیام الهی را دریافت نمود تا بشر را به اسلام‏ دعوت کند. پیامبر(ص) در طول تاریخ بزرگترین سرمشق بشریت بوده است؛ زیرا پیش از این که با گفتار خود مربی و راهنمای مردم باشد؛ با رفتار خویش بهترین تربیت کننده و راهبر بود. خاتم پیامبران از برترین و سرآمدترین پیامبران به شمار مى‏رود. از این جهت باید از نظر کمالات نفسانى و ملاکات فضیلت و برترى، بالاتر از همه ی انسانها باشد. زندگانی پیامبر(ص) به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شود. بعد معنوی شامل ارتباط آن حضرت با خداوند مثل توکل به او، تسلیم و رضا ...و ارتباط با خود مانند مسئولیت پذیری، ایثار ...و هم در بر دارنده ی نحوه ی برخورد و ارتباط آن حضرتبا دیگران مانند صبر و بردباری، عیب پوشی از دیگران و ... است. همه ی این شاخصه ها درسیره ی آن حضرت نمایان است که نشان دهنده ی شخصیت والای پیامبر(ص) است. هدف از این تحقیق این است کهما به شخصیت پیامبر(ص) که نمونه‏ و اسوه ایی کاملو به طور کلی سمبل جهانی و همیشگی برای تمام مردم در همه زمانهاست؛ پی ببریم ...و سیره ی پیامبر (ص) را برای خود در زندگی الگو و سرمشق قرار دهیم؛ تا به سوی حق رهسپار شویم. روشی که در این تحقیق از آن بهره برداری شده است؛ روش توصیفی- تحلیلی است. و با مطالعه احادیث نقل شده از پیامبر اکرم(ص) صورت می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 9