مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
نمودار درختی موضوعات
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
تفسیر و مفسران
>
تفسیر قرآن
تفاسیر تابعین تابعین
تفاسیر تک نگار
تفاسیر عصر کهن
تفاسیرعصر جدید
تفسیر ابن عباس
تفسیر اجتماعی
تفسیر اجتهادی
تفسیر اجمالی قرآن
تفسیر اخلاقی
تفسیر ادبی
تفسیر اشاری
تفسیر اهل بیت (ع)
تفسیر اهل سنت
تفسیر باطن قرآن
تفسیر باطنیه
تفسیر به رأی
تفسیر بیانی
تفسیر پلورالیستی قرآن
تفسیر پوزیتیویستی
تفسیر پیامبر (ص)
تفسیر تابعین
تفسیر تاریخی
تفسیر تبیینی قرآن
تفسیر تحلیلی
تفسیر تدبری قرآن
تفسیر تربیتی
تفسیر ترتیبی
تفسیر تمسکی قرآن
تفسیر خوارج
تفسیر درایی
تفسیر دوران نهضت های اصلاحی
تفسیر رمزی
تفسیر سیستمی
تفسیر شیعه
تفسیر صحابه
تفسیر ظاهر قرآن
تفسیر عرفانی
تفسیر عصر جدید
تفسیر علمی قرآن
تفسیر فقهی
تفسیر فلسفی
تفسیر قرآن با قرآن
تفسیر کلامی
تفسیر مأثور
تفسیر متصوفه
تفسیر مزجی
تفسیر موضوعی
تفسیر وجوه قرآن
تفسیرسکولاریستی قرآن
تفسیرمعنوی
زبدة البیان (مقدس اردبیلی)
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
تعداد رکورد ها : 2284
عنوان :
تفسیر القرآن العظیم: تفسیر ابن کثیر (طبع دار طیبه) - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة)
نویسنده:
ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثر القرشی الدمشقی؛ تحقیق: سامی بن محمد السلامة
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
مکه - عربستان : دار طیبه للنشر و التوزیع,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران قرن هشتم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
تفسیر ابن کثیر از معروفترین و شناخته شدهترین تفاسیر نقلی بازمانده از سالهای متاخر دوران پیش است. ابن کثیر، به شیوه ابن عطیه، تفسیر طبری را اصل قرار داده و در نقل احادیث و اقوال و آراء، درایت را در کنار روایت به کار گرفته و بلکه بر خلاف ابن عطیه، به تفصیل و با صراحت، به نقد و تحلیل روایات تفسیری پرداخته است و موضوعات و اسرائیلیات را تا حدود زیادی مشخص و پرهیز از آنها را گوشزد کرده است و از پیشگامان این راه شمرده میشود. مقدمه کوتاهی هم مشتمل بر مطالب مربوط به شناخت راه تفسیر صحیح بر آن نوشته است که بیشتر آن را از مقدمة فی اصول التفسیر ابن تیمیه اقتباس کرده است. این تفسیر، نزد اهل سنت اعتبار والایی دارد و در حد خود منصفانه است و مورد عنایت همگان قرار گرفته است. مفسر، در این تفسیر به شیوهای مطلوب که بر اساس آن باید قرآن را تنها با قرآن و آراء سلف صالح تفسیر کرد و از هرگونه اعمال رای و اجتهاد که صرفا مستند عقلی داشته باشد دوری جست، عمل کرده است. شیوهای که ضمن التزام به قرآن و سنت با نقد و ترجیح و اعمال نظر هم منافاتی ندارد و بدین جهت مورد پسند گذشتگان قرار گرفته است. ابن تیمیه به این دلیل از تفسیر طبری توصیف میکند و آن را اصح تفاسیر میشمرد که _در آن_ گفتار سَلَف با سندهای ثابت و قابل اعتماد نقل شده و از آراء بدعت آمیز تهی است. محییالدین خطیب در پاورقی تفسیر ابن کثیر میگوید: کتابخانه اسلام، پس از صدور چنین فتوایی از شیخ الاسلام ابن تیمیه، به تفسیر شاگرد برومندش عمادالدین ابن کثیر که مانند خلاصهای از تفسیر طبری است و بیشترین بهره را از آن برده و بر آن اعتماد کرده است آراسته گردید؛ بنابراین، هر کس به تفسیر طبری دسترسی ندارد، تفسیر ابن کثیر او را بی نیاز میسازد؛ چون (این تفسیر علاوه بر نکته یاد شده) از آلودگیهای تفاسیر متاخر مبراست. ابن کثیر، در سر آغاز تفسیر با بیانی رسا با تکیه به آیات قرآن لزوم اندیشیدن، فهمیدن و فهمانیدن قرآن را مطرح میکند، و به آموختن معارف و آموزانیدن ابعاد آن تکیه میکند و ادامه میدهد که: بر عالمان واجب است تا نقاب از چهره زیبای معانی قرآن برگیرند و به تفسیر و تبیین آیات آن و آموختن حقایق آن بپردازند که خداوند اهل کتاب را بخاطر روی تابیدن از کتب الاهی و روی آوردن به جذبههای دنیوی نکوهش کرده و فرموده است: «و اذ اخذ الله میثاق الذین اوتوا الکتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قلیلا فبئس ما یشترون». و چون خدا پیمان گرفت از آنان که کتاب به آنها داده شد، که حقایق کتاب آسمانی را برای مردم بیان کنید و کتمان نکنید، پس آنان عهد خدا را پشت سر انداخته، آیات الاهی را بهبهائی اندک فروختند و چه بد معامله کردند. آنگاه ابن کثیر میگوید: که بر ماست که از این انذارها بخود آئیم و به آنچه خداوند فرمان داده است روی آوریم، و در شناخت، شناساندن و نشر معارف آن، سختکوشی را پیشه سازیم. بدینسان ابن کثیر، ضرورت نشر معارف قرآن و لزوم تفسیر آن را، که مسؤولیتی است بزرگ بر دوش عالمان و متفکران اسلامی، بعنوان انگیزه خود در نگارش تفسیر معرفی میکند. شیوه تفسیر ابن کثیر _تقریبا_ همان شیوه تفسیر طبری است. او ابتدا آیه یا آیاتی را میآورد و طبق اخبار و آثار وارد، آنها را تفسیر میکند و به قرائت و مسائل لغوی و ادبی میپردازد و اگر شبههای باشد، آن را به صورت سوال مطرح میسازد و بر وفق روایات سلف بدان پاسخ میدهد و در صورت تعارض و اختلاف اقوال به جرح و تعدیل آنها پرداخته، وجه ارجح را بیان میکند. ویژگی این تفسیر آن است که در آن، بر خلاف تفسیر طبری به بررسی سند توجه کامل شده و یک یک سندها مورد ارزیابی قرار گرفته و صحیح و ضعیف و حسن و غریب مشخص گردیده است؛ که از توانایی فراوان مفسر در این خصوص حکایت میکند و علاوه بر زدودن غبار اسرائیلیات از چهر تفسیر که بدان اشاره شد، بر ارزش این تفسیر نیز میافزاید؛ (بدین سبب درباره این تفسیر نیز _مانند تفسیر طبری_ سخن به درازا کشید) بدین جهت این تفسیر اعتبار خاصی نزد همگان یافته است. ابن کثیر، پس از آنچه که به عنوان انگیزه نگارش تفسیرش یاد شد سئوالی مطرح میکند، که اگر بپرسند نیکوترین روش تفسیری کدام است؟! «جواب این است که صحیحترین و استوارترین روش تفسیری آن است که آیات به آیات قرآن تفسیر شود، چون اجمال برخی از آیات در مواضع دیگر به تفصیل تبیین شده است. و اگر با این روش ره بجائی نسپردی و در تفسیر آیات ناتوان گشتی برای تبیین آیات به سنت مراجعه کن، که سنت، مبین و شارح قرآن است. اما اگر در راه تبیین قرآن، در قرآن و سنت چیزی نیافتی که چراغ راه شود به اقوال صحابه مراجعه کن، چون آنان در جو نزول آیات بودهاند و از قرائن و چگونگیهای عرضه آیات آگاهند». ابن کثیر، در استحکام آنچه گفته به آیات و روایاتی استناد کرده است، و در ادامه آن به چگونگی اقوال تابعیان در تفسیر پرداخته و مآلا معتقد شده است گفتار تابعیان در صورتی حجت خواهد بود که مخالف نداشته باشد، و بالاخره پس از اشارهای به جایگاه لغت عرب به تفسیر به رای پرداخته و از تفسیر قرآن به مجرد رای با نکوهش یاد کرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
المجلد الخامس من تفسیر القرآن العظیم (مخطوط)
نویسنده:
ابوالفداء عمادالدین إسماعيل بن زین الدین عمر بن كثير البصروی الشافعی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (تحقیق: الترکی) - الجزء الاول (الفاتحة - 141 البقرة)
نویسنده:
جلال الدین السيوطي; المحقق: عبد الله بن عبد المحسن التركي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مرکز هجر للدراسات والبحوث العربیة والاسلامیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن دهم
,
مفسران قرن نهم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
الدر المنثور: جلال الدین ابوالفضل، عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (متوفای 911)؛ اصل او از خانواده ای بود که در شهر اسیوط (شهری در صعید علیای مصر) می زیستند. گفته اند: در اصل فارس بوده و در بغداد سکونت داشته اند و سپس به مصر مهاجرت کرده اند. جلال الدین سیوطی از کودکی نبوغ خود را در حفظ و تحصیل علم نشان داد. وی در سن هشت سالگی آموختن قرآن را به پایان رسانید. استادان و شاگردان او بیشمارند. او بیش از پانصد تألیف دارد که از لحاظ تنوع و گستردگی کم نظیر است. خود چنین می گوید: دویست هزار حدیث از بردارم و اگر بیشتر می یافتم بر آن می افزودم. وی آگاه ترین مرد زمان خویش به حدیث شناسی و شناخت ابعاد آن - متناً و سنداً - به شمار می رفت. تألیفات او از هر نظر ارزشمند، مفید و مورد توجه همگان بوده است. او کوششهای متقدمین را در رشته های مختلف حدیث و تفسیر و علوم قرآنی به سبک جالبی گرد آورده و متون بسیاری را که در دسترس نبوده، یکجا در اختیار دانشدوستان قرار داده است و می توان گفت کتب وی - بویژه در تفسیر و علوم قرآنی - دایرةالمعارفی قرآنی به شمار می رود و مراجعه کننده را تا حدود زیادی بی نیاز می سازد. سیوطی، همانند علامه مجلسی و فیض کاشانی و سید عبدالله شبر، کاری گسترده و فراگیر انجام داده است. وی نخست بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و تنها به ذکر صاحب کتاب مرجع اکتفا نمود. تفسیر الدر المنثور نتیجه همین کار است و نامی است کاملا متناسب؛ زیرا روایات منقول در ذیل هر آیه، بدون نظم و دسته بندی و اظهار نظر یا جرح و تعدیل است و مانند گوهرهایی از هم پاشیده، در این تفسیر پخش گردیده است؛ و همان وصفی که سعدالدین تفتازانی درباره کتابهای شیخ عبدالقاهر جرجانی کرده است: کأنها عقد قد انفصم فتناثرت لئالیه(548) درباره این تفسیر نیز صادق است. این تفسیر، انباشته از آثار قدماست و برای مراجعه کنندگان، منبع سرشاری به شمار می آید. دو نکته قابل توجه؛ درباره این تفسیر باید به دو نکته - یکی مثبت و دیگری منفی - توجه داشت: نکته مثبت آنکه، مؤلف محترم بدون هیچ گرایشی انحرافی، به جمع آوری این آثار همت گماشته و با خلوص نیت، تا آنجا که توانسته است از منابع معتبر به نقل احادیث و نیز آراء و اقوال پیشینیان پرداخته است، بدون آنکه گرایش خاصی او را به این کار واداشته باشد یا خواسته باشد اعمال غرض کند؛ بنابراین، مراجعه کنندگان با خاطری آسوده به این منبع سرشار از گوهرهای تابناک، مراجعه می کنند و هر یک، گوهر مطلوب خود را به دست می آورد. اما نکته منفی: مؤلف در این گردآوری کاری غیر محققانه کرده است و آن، جمع متون قریب المعنی و انتخاب یک لفظ برای آنها - در روایتهای متعدد الاسناد - است؛ یعنی روایتهایی را که از حیث معنا به هم نزدیکند ولی اندکی اختلاف لفظ دارند، با ذکر سندهای متعدد یکجا و با انتخاب یک لفظ یا عبارتی بر گرفته از محصل مجموع روایات، برای آنها نقل می کند. مراجعه کننده گمان می برد که همه آن متن، مورد اتفاق همه روایت کنندگان ذکر شده است؛ در صورتی که بیشتر اوقات چنین نیست و روایات، در لفظ و عبارت - گرچه اندک - با هم اختلاف دارند و چه بسا برای محقق، همین اختلافهای اندک، در نحوه استنباط و رسیدن به هدف مطلوب مؤثر باشد ولی با روش اتخاذ شده مایه گمراهی گردد. لذا توصیه می کنیم، مراجعه کنندگان که با هدف تحقیق، به سراغ چنین روایاتی می روند - که متأسفانه در این تفسیر شیوه غالب به خود گرفته است - تنها به متن موجود بسنده نکنند و به منابع اصل آن که معمولا ذکر شده است نیز مراجعه کنند. برای نمونه به این مورد توجه کنید: سیوطی، در ذیل آیه یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون(549) روایتی را از منابع متعدد بدین گونه آورده است: أخرج عند بن حمید و أبو داوود و الترمذی - وحسنه - والنسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابی حاتم و النحاس و الحکام - وصححه - عن علی بن أبی طالب (علیه السلام) قال: صنع لنا عبدالرحمان بن عوف طعاما فدعانا وسقانا من الخمر. فأخذت الخمر منا و حضرت الصلاة فقدمونی فقرأت: قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. فأنزل الله هذه الایة.(550) سیوطی این متن را از کسان بسیاری نقل کرده است؛ از جمله از حاکم نیشابوری؛ و گفته است که حاکم آن را صحیح السند هم شمرده است، درست مخالف متن مذکور است. حاکم از طریق عطاء بن سائب از ابو عبدالرحمان سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: مردی از انصار مردم را دعوت کرد. هنگام نماز، یک نفر که مست بود به نماز ایستاد و این سوره (سوره کافرون) را نتوانست بخوبی بخواند؛ آنگاه آیه یاد شده نازل گردید. حاکم اضافه می کند: در این حدیث فوائد بسیاری است؛ از جمله، نادرستی قول خوارج که مستی و قرائت ناروا را به علی (علیه السلام) که خداوند او را از این تهمت مبرا ساخته است نسبت می دهند. و این حدیث صحیح السند و قابل اعتماد است.(551) شخص دیگری نیز که متن مذکور از او نقل شده است، ابن ابی حاتم است که وی نیز مانند حاکم بر خلاف نقل سیوطی روایت کرده است: او از طریق عطاء از سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: در مهمانی ای که عبدالرحمان بن عوف ترتیب داده بود، فلانی را به نماز ایستانیدند و او از سر مستی، در نماز چنین خواند: قل یا أیها الکافرون أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. آنگاه آیه نازل شد.(552) ملاحظه می شود که متن مذکور با روایتی که حاکم آن را صحیح دانسته کاملا در تضاد است و با روایت ابن ابی حاتم نیز مخالفت دارد(553) و حتی با روایت طبری نیز اندک اختلافی دارد.(554) تنها با روایت ترمذی موافق است.(555) این کار، چه از روی عمد انجام گرفته باشد و چه از روی سهو، خلاف امانت در نقل است. این گونه غفلت ها در تفسیر الدر المنثور فراوان است که نباید از دید محققان پوشیده بماند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسیر الدر المنثور فی التفسیر المأثور - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة 252)
نویسنده:
عبدالرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالفکر,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن دهم
,
مفسران قرن نهم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
الدر المنثور: جلال الدین ابوالفضل، عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (متوفای 911)؛ اصل او از خانواده ای بود که در شهر اسیوط (شهری در صعید علیای مصر) می زیستند. گفته اند: در اصل فارس بوده و در بغداد سکونت داشته اند و سپس به مصر مهاجرت کرده اند. جلال الدین سیوطی از کودکی نبوغ خود را در حفظ و تحصیل علم نشان داد. وی در سن هشت سالگی آموختن قرآن را به پایان رسانید. استادان و شاگردان او بیشمارند. او بیش از پانصد تألیف دارد که از لحاظ تنوع و گستردگی کم نظیر است. خود چنین می گوید: دویست هزار حدیث از بردارم و اگر بیشتر می یافتم بر آن می افزودم. وی آگاه ترین مرد زمان خویش به حدیث شناسی و شناخت ابعاد آن - متناً و سنداً - به شمار می رفت. تألیفات او از هر نظر ارزشمند، مفید و مورد توجه همگان بوده است. او کوششهای متقدمین را در رشته های مختلف حدیث و تفسیر و علوم قرآنی به سبک جالبی گرد آورده و متون بسیاری را که در دسترس نبوده، یکجا در اختیار دانشدوستان قرار داده است و می توان گفت کتب وی - بویژه در تفسیر و علوم قرآنی - دایرةالمعارفی قرآنی به شمار می رود و مراجعه کننده را تا حدود زیادی بی نیاز می سازد. سیوطی، همانند علامه مجلسی و فیض کاشانی و سید عبدالله شبر، کاری گسترده و فراگیر انجام داده است. وی نخست بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و تنها به ذکر صاحب کتاب مرجع اکتفا نمود. تفسیر الدر المنثور نتیجه همین کار است و نامی است کاملا متناسب؛ زیرا روایات منقول در ذیل هر آیه، بدون نظم و دسته بندی و اظهار نظر یا جرح و تعدیل است و مانند گوهرهایی از هم پاشیده، در این تفسیر پخش گردیده است؛ و همان وصفی که سعدالدین تفتازانی درباره کتابهای شیخ عبدالقاهر جرجانی کرده است: کأنها عقد قد انفصم فتناثرت لئالیه(548) درباره این تفسیر نیز صادق است. این تفسیر، انباشته از آثار قدماست و برای مراجعه کنندگان، منبع سرشاری به شمار می آید. دو نکته قابل توجه؛ درباره این تفسیر باید به دو نکته - یکی مثبت و دیگری منفی - توجه داشت: نکته مثبت آنکه، مؤلف محترم بدون هیچ گرایشی انحرافی، به جمع آوری این آثار همت گماشته و با خلوص نیت، تا آنجا که توانسته است از منابع معتبر به نقل احادیث و نیز آراء و اقوال پیشینیان پرداخته است، بدون آنکه گرایش خاصی او را به این کار واداشته باشد یا خواسته باشد اعمال غرض کند؛ بنابراین، مراجعه کنندگان با خاطری آسوده به این منبع سرشار از گوهرهای تابناک، مراجعه می کنند و هر یک، گوهر مطلوب خود را به دست می آورد. اما نکته منفی: مؤلف در این گردآوری کاری غیر محققانه کرده است و آن، جمع متون قریب المعنی و انتخاب یک لفظ برای آنها - در روایتهای متعدد الاسناد - است؛ یعنی روایتهایی را که از حیث معنا به هم نزدیکند ولی اندکی اختلاف لفظ دارند، با ذکر سندهای متعدد یکجا و با انتخاب یک لفظ یا عبارتی بر گرفته از محصل مجموع روایات، برای آنها نقل می کند. مراجعه کننده گمان می برد که همه آن متن، مورد اتفاق همه روایت کنندگان ذکر شده است؛ در صورتی که بیشتر اوقات چنین نیست و روایات، در لفظ و عبارت - گرچه اندک - با هم اختلاف دارند و چه بسا برای محقق، همین اختلافهای اندک، در نحوه استنباط و رسیدن به هدف مطلوب مؤثر باشد ولی با روش اتخاذ شده مایه گمراهی گردد. لذا توصیه می کنیم، مراجعه کنندگان که با هدف تحقیق، به سراغ چنین روایاتی می روند - که متأسفانه در این تفسیر شیوه غالب به خود گرفته است - تنها به متن موجود بسنده نکنند و به منابع اصل آن که معمولا ذکر شده است نیز مراجعه کنند. برای نمونه به این مورد توجه کنید: سیوطی، در ذیل آیه یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون(549) روایتی را از منابع متعدد بدین گونه آورده است: أخرج عند بن حمید و أبو داوود و الترمذی - وحسنه - والنسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابی حاتم و النحاس و الحکام - وصححه - عن علی بن أبی طالب (علیه السلام) قال: صنع لنا عبدالرحمان بن عوف طعاما فدعانا وسقانا من الخمر. فأخذت الخمر منا و حضرت الصلاة فقدمونی فقرأت: قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. فأنزل الله هذه الایة.(550) سیوطی این متن را از کسان بسیاری نقل کرده است؛ از جمله از حاکم نیشابوری؛ و گفته است که حاکم آن را صحیح السند هم شمرده است، درست مخالف متن مذکور است. حاکم از طریق عطاء بن سائب از ابو عبدالرحمان سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: مردی از انصار مردم را دعوت کرد. هنگام نماز، یک نفر که مست بود به نماز ایستاد و این سوره (سوره کافرون) را نتوانست بخوبی بخواند؛ آنگاه آیه یاد شده نازل گردید. حاکم اضافه می کند: در این حدیث فوائد بسیاری است؛ از جمله، نادرستی قول خوارج که مستی و قرائت ناروا را به علی (علیه السلام) که خداوند او را از این تهمت مبرا ساخته است نسبت می دهند. و این حدیث صحیح السند و قابل اعتماد است.(551) شخص دیگری نیز که متن مذکور از او نقل شده است، ابن ابی حاتم است که وی نیز مانند حاکم بر خلاف نقل سیوطی روایت کرده است: او از طریق عطاء از سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: در مهمانی ای که عبدالرحمان بن عوف ترتیب داده بود، فلانی را به نماز ایستانیدند و او از سر مستی، در نماز چنین خواند: قل یا أیها الکافرون أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. آنگاه آیه نازل شد.(552) ملاحظه می شود که متن مذکور با روایتی که حاکم آن را صحیح دانسته کاملا در تضاد است و با روایت ابن ابی حاتم نیز مخالفت دارد(553) و حتی با روایت طبری نیز اندک اختلافی دارد.(554) تنها با روایت ترمذی موافق است.(555) این کار، چه از روی عمد انجام گرفته باشد و چه از روی سهو، خلاف امانت در نقل است. این گونه غفلت ها در تفسیر الدر المنثور فراوان است که نباید از دید محققان پوشیده بماند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تأويلات القرآن - الجزء السابع (یونس - ابراهیم)
نویسنده:
ابو منصور محمد بن محمد الماتریدی السمرقندی؛ تحقيق: خدیجة بوینوقالین؛ مراجعة: بكر طوبال أوغلى
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
استانبول - ترکیه: دارالمیزان ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
ماتریدیه (اهل سنت)
,
ائمه اهل سنت
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران ماتریدیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر ماتریدیه
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
,
تأویلات القرآن (کتاب)
,
تأویلات أهل السنة (کتاب)
,
تفسیر الماتریدی (کتاب)
,
010- سورة یونس
,
011- سورة هود
,
012- سورة یوسف
,
013- سورة الرعد
,
014- سورة ابراهیم
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب ماتریدی ,
کتب تفسیر ماتریدی ,
کتب ابومنصور ماتریدی ,
چکیده :
تأویلات أهل السنة یا تفسیر ماتریدی کتابی در تفسیر قرآن اثر ابومنصور ماتریدی (۲۳۵ - ۳۳۳ هجری) بنیانگذار مکتب ماتریدیه است. این اثر از امّهات تفاسیر اهل سنت بهویژه در نزد حنفیان است، چراکه عقاید مذهبی آنان بر این کتاب استوار است.///
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تأويلات القرآن - الجزء السادس (الاعراف - التوبة)
نویسنده:
ابو منصور محمد بن محمد الماتریدی السمرقندی؛ تحقيق: ارطغرل بوینوقالین؛ مراجعة: بكر طوبال أوغلى
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
استانبول - ترکیه: دارالمیزان ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران حنفیه
,
مفسران ماتریدیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر ماتریدیه
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
,
تأویلات القرآن (کتاب)
,
تأویلات أهل السنة (کتاب)
,
تفسیر الماتریدی (کتاب)
,
007- سورة الاعراف
,
008- سورة الانفال
,
009- سورة التوبة
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
ماتریدیه (اهل سنت) ,
مفسران ماتریدیه ,
تفسیر ماتریدیه ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب ماتریدی ,
کتب تفسیر ماتریدی ,
کتب ابومنصور ماتریدی ,
چکیده :
تأویلات أهل السنة یا تفسیر ماتریدی کتابی در تفسیر قرآن اثر ابومنصور ماتریدی (۲۳۵ - ۳۳۳ هجری) بنیانگذار مکتب ماتریدیه است. این اثر از امّهات تفاسیر اهل سنت بهویژه در نزد حنفیان است، چراکه عقاید مذهبی آنان بر این کتاب استوار است.///
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تأويلات القرآن - الجزء الثالث (النساء)
نویسنده:
ابو منصور محمد بن محمد الماتریدی السمرقندی؛ تحقيق: ارطغرل بوینوقالین؛ مراجعة: بكر طوبال أوغلى
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
استانبول - ترکیه: دارالمیزان ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر ماتریدیه
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
,
کتب تفسیر ماتریدی
,
تأویلات القرآن (کتاب)
,
تأویلات أهل السنة (کتاب)
,
تفسیر الماتریدی (کتاب)
,
004- سورة النساء
کلیدواژههای فرعی :
ماتریدیه (اهل سنت) ,
مفسران ماتریدیه ,
تفسیر ماتریدیه ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب ماتریدی ,
کتب تفسیر ماتریدی ,
چکیده :
تأویلات أهل السنة یا تفسیر ماتریدی کتابی در تفسیر قرآن اثر ابومنصور ماتریدی (۲۳۵ - ۳۳۳ هجری) بنیانگذار مکتب ماتریدیه است. این اثر از امّهات تفاسیر اهل سنت بهویژه در نزد حنفیان است، چراکه عقاید مذهبی آنان بر این کتاب استوار است.///
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
زيادات حقائق التفسير
نویسنده:
ابو عبد الرحمن محمد بن الحسین السلمی؛ حققها وقدم لها: جیرهارد بورینغ
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالمشرق,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر متصوفه
,
تفسیر عرفانی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر عرفانی
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
چکیده :
این کتاب بر اساس نسخه خطی منحصر بفردی چاپ گردیده است که در گنجینه کتابخانه غازی خسروبیگ واقع در شهر سارایوو در کشور بوسنی هرزگوین نگهداری می شود. و کتاب تفسیر اصغر سلمی است که درپی تفسیر اکبر یعنی حقائق التفسیر تالیف کرده بود. این کتاب تعداد زیادی از مصادر اصلی گمنام را دربر دارد که بجز در این کتاب یافت نمی شود، و برای شناخت اوائل تصوف بسیار اهمیت دارد. سلمی پس از آنکه تألیف حقایق التفسیر را به پایان برد، به منقولات دیگری از اقوال امامان و مشایخ طریقت برخورد که استفاده از آنها را برای تفسیر عرفانی آیات قرآن مناسب شمرد و آنها را به جای اینکه در لابه لای سطور حقایق التفسیر جای دهد، در کتابی جداگانه آنها را به ترتیب سوره ها و آیات قرآنی فراهم آورد و آن را زیادات حقایق التفسیر نام نهاد. در این کتاب نیز بیشترین اقوالی که در تفسیر آیات قرآن نقل شده متعلّق یا منسوب به امام صادق (علیه السلام) و سهل بن عبدالله تستری و ابن عطاء آدمی است و از اقوال منسوب به امام رضا (علیه السلام) نیز به روایت از پدرش امام کاظم (علیه السلام) بسیار نقل شده و از اقوال امام علی (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) نیز نمونه هایی در آن می توان یافت. طریق روایت سلمی به امام رضا (علیه السلام) نیز چنین است: احمد بن نصر از عبدالله بن احمد بن عامر و او از پدرش احمد و او از امام رضا. از جمله منقولات وی از امام رضا (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) چهار روایت است که ذیل عبارت قرآنی (شراباً طهوراً) آمده و مضمون آن نزدیک است به روایتی که در پاره ای از منابع عرفانی متأخّر شیعه نقل شده است. زیادات حقایق التفسیر با تحقیق و مقدّمه انگلیسی جیرهارد بوورینگ برای دوّمین بار در سال 1997م. در بیروت چاپ شده است و مصحح در حواشی خود بر این کتاب، در بسیاری از موارد به عرائس البیان تألیف شیخ روزبهان ارجاع داده که این امر نشان دهنده ی استفاده گسترده ی مؤلّف عرائس از تفسیر سلمی است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير السلمي: حقائق التفسير - تفسير القرآن العزيز
نویسنده:
أبو عبد الرحمن محمد بن الحسين بن موسى الأزدي السلمي؛ تحقيق: سيد عمران
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر متصوفه
,
تفسیر عرفانی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر عرفانی
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب متصوفه اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
چکیده :
دومین تفسیری که بر مشرب اهل تصوف و عرفان نوشته شده، تفسیر ابو عبدالرحمان محمد بن حسین بن موسی ازدی سُلَمی (متوفای 412) است. سلمی از مشایخ و سران صوفیه خراسان بود. در تصوف ید طولایی داشت و در عرفان و علم حقایق موفق و شهره آفاق بود. در حدیث و تفسیر نیز سرآمد بود. حاکم نیشابوری (متوفای 405) در حدیث و ابوالقاسم قشیری (متوفای 465) در تفسیر، از او بهره گرفته اند؛ ابو نعیم اصفهانی (متوفای 430) نیز در سفری که به نیشابور کرد از محضر او بهره برد. این تفسیر از مهمترین تفاسیر اهل تأویل به شمار می رود و سرشارترین منبع برای تفسیرنگاران پس از وی بر مشرب اهل عرفان است. در حقیقت، تفسیر سلمی ادامه کاری است که به دست سهل تستری آغاز شد و ادامه راهی است که پیشینیان اهل تصوف پیموده بودند. سلمی در این تفسیر، از گفته های تفسیری ابن عطا و روایات منقول از امام صادق (علیه السلام) بهره گرفته و در کنار آن، به اقوال مشایخ بزرگ صوفیه و اهل عرفان نیز پرداخته است. در مقدمه - پس از حمد الهی و درود بر محمد و آل او - می گوید: چون دیدم آراستگان به علوم ظاهری، در انواع فوائد قرآنی، همچون قرائات، تفاسیر، مشکلات، احکام، اعراب، لغت، مجمل و مفسر، ناسخ و منسوخ و جز آن پرداخته اند و هیچیک به گردآوری لحن الخطاب آن از نظر اهل حقیقت نپرداخته است، مگر در مواردی پراکنده و بدون ترتیب که منتسب به ابوالعباس بن عطا و مواردی از امام جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) بود؛ خوشم آمد طرفه هایی را نیز که از اهل حقیقت شنیده و پسندیده بودم، کنار آنها بگذارم و اقوال مشایخ اهل طریقت را بر آن بیفزایم و به ترتیب سوره ها در آورم؛ تا جایی که کوشش و تواناییم راه دهد؛ و از خدا خواستم تا در این راه و در همه احوال مرا یاری دهد که او بهترین یاری دهندگان است. وی در این تفسیر، به معانی باطنی (تأویل) پیش از معانی ظاهری (تفسیر) پرداخته و بدین جهت راه نکوهش را به سوی خود گشوده است. از معاصران او و نیز پس از وی کسانی از در معارضه با وی در آمده اند و او را به انواع برچسبها و تهمتها از قبیل بدعت گذاری در دین، تحریف معانی قرآن، جعل حدیث به نفع صوفیان و بالاخره میل به برخی از مذاهب منحرف مانند قرامطه متهم ساخته اند. وقتی از ابو عمرو عثمان بن عبدالرحمان شهرزوری معروف به ابن الصلاح موصلی از تبار کرد (643 - 577) که مقام شیخ الاسلامی دیار خود را داشت، درباره تفاسیر صوفیان سوال شد، گفت: ابو عبدالرحمان سلمی تفسیری دارد که اگر عقیده داشته که تفسیر قرآن است هر آینه کافر شده است... نوشته هایی که ظاهرا کسانی مورد اطمینان از اینان، پیرامون آیات قرآن آورده اند، به عنوان تفسیر یا تبیین معانی قرآن نبوده است، بلکه اینان صرفا به عنوان تنظیر و تمثیل از قرآن بهره گرفته اند؛ مثلا آیه کریمه قاتلوا الذین یلونکم من الکفار را برای جهاد با نفس شاهد گرفته اند؛ ای کاش در این کار تساهل نمی ورزیدند تا مایه التباس نگردد. خطیب بغدادی (متوفای 463) که در زمانی نزدیک به روزگار وی می زیست، از محمد بن یوسف قطان نیشابوری نقل می کند که سلمی، ثقه نیست. خطیب می گوید: وی (سلمی) به نفع صوفیان جعل حدیث می کرد. ابن جوزی (متوفای 597) در کتاب تلبیس ابلیس او را متهم کرده که چیزهایی شگفت آور از داستانهای صوفیان بی آنکه اساسی داشته باشد در تفسیرش نقل کرده است. ابن تیمیه (متوفای 728) او را به جعل و بدعت متهم ساخته، می گوید: آنچه در تفسیرش از امام جعفر بن محمد الصادق روایت کرده است، همگی کذب و افترا بر وی است؛ همان گونه که دیگران بر وی افترا بسته اند. شمس الدین ذهبی (متوفای 748) در تذکرة الحفاظ، (ج 3، ص 1046) می گوید: سلمی تفسیری دارد که فجایع و تأویلات صوفیه را در برگرفته است و در سیر اعلام النبلاء (ج 17، ص 252) می گوید: در نوشته هایش گفته ها و داستانهای جعلی یافت می شود و در تفسیر حقائق التفسیر نیز چیزهایی آورده که هرگز روا نیست. برخی از پیشوایان دین او را از زنادقه باطنیه (اسماعلیه) شمرده اند. ولی برخی آن را عارف حقیقی دانسته اند. از این رو جلال الدین سیوطی (متوفای 911) در کتاب طبقات المفسرین تفسیر سلمی را در ضمن تفاسیر اهل بدعت آورده و گفته است: چون وی بخوبی شناخته نبود، (او را جزو این دسته آوردم). اینها حملاتی است که به این تفسیر و مفسر آن کرده اند. اکنون ببینیم در این تفسیر چه هست که این اندازه مورد هجوم قرار گرفته است؟ گزارشی از تفسیر سلمی؛ این تفسیر، همان گونه که نویسنده در مقدمه آن، یادآور شده، تنها به تأویل آیه های قرآن پرداخته و تا آنجا که توانسته از اقوال اهل عرفان در این زمینه بهره گرفته است. روایات منسوب به امام صادق (علیه السلام) را که در تفسیر باطنی قرآن و تأویل از ایشان نقل شده نیز آورده است که بر حسب شمارش، سیصد و اند (324) مورد است و با عنوان قال جعفر، آنها را یاد می کند. و گاه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز روایت می کند. عمده آنکه نسبت دادن این گونه مطالب ناهمگون - که با فهم متعارف سازگاری ندارد - به بزرگان دین و پیشوایان معصوم، هر چند به صورت روی یا قیل باشد، روا نیست. مثلا در تبیین بسم الله می گوید: روی عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم: أن الباء بهاء الله و السین سناء الله و المیم مجد الله و از امام علی بن موسی الرضا، از پدرش، از امام صادق (علیهم السلام) نقل می کند که فرمود: الباء بقاؤه و السین أسماؤه و المیم ملکه. فایمان المومن ذکره بأسمائه و العارف فناه عن المملکة بالمالک لها؛ و قال أیضا: بسم، ثلاثة أحرف: باء و سین و میم. فالباء باب النبوه و السین سر النبوة التی أسر النبی صلی الله علیه و آله و سلم به الی خواص أمته و المیم مملکة الدین الذی یعم الابیض و الاسود. و در لفظ جلاله (الله) نیز از طریق علی بن موسی الرضا از پدرش از امام صادق (علیهم السلام) روایت می کند که الله، اسم تام است؛ زیرا از چهار حرف، تشکیل شده است: الف، عمود و ستون توحید است؛ لام اول، لوح فهم است، لام دوم، لوح نبوت است و هاء، نهایت در اشاره است. ملاحظه می شود که چه مطالب بی پایه ای به مقام عصمت نسبت داده شده که نه فقط افترا و کذب است، بلکه مقام والای علمی و بینش سرشار امام معصوم از احتمال صدور چنین گفته های تهی بری است. اساسا از بی مایگی است که باء حرف جر و اسم را، یک ماده پنداشته اند! و همچنین الف و لام لفظ جلاله را که از ریشه اله جداست، را مندمج و به هم پیوسته گمان کنند! صدور این گونه گفته های حساب نشده از سران صوفیه مانند شبلی و جنید و ابن عطا و واسطی و دیگران که از آنان نیز نقل کرده، دور نیست و با شیوه آنان در ابهام گویی یا نامفهوم گویی سازگار است؛ ولی نسبت دادن آن به معصومین (علیهم السلام) کاملا جفاست. شاهد مدعا آنکه نزدیکترین افراد به ابو عبدالرحمان سلمی، دست پرورده و شاگرد وی ابوالقاسم قشیری نیشابوری، در تفسیرش لطائف الاشارات - که بر مشرب اهل عرفان نوشته و از محضر درس همین استاد بهره گرفته است - هیچیک از این گزافه ها را نیاورده، چه رسد به اینکه به امام معصوم نسبت داده باشد؛ بلکه به گونه ای معقول گفته است: برخی اهل حال، از شنیدن باء بر و عنایت حق را درباره اولیایش به یاد می آورند؛ و از سین، سر او با برگزیدگانش؛ و از میم منت او بر اهل ولایت و مقربان درگاهش؛ و از بر او به سر او پی می برند؛ و از منت او حرمت دستور او را نگاه می دارند؛ و به وسیله او، قدر او را می دانند و برخی هنگام شنیدن بسم الله، از باء برائت ساحت قدس الهی را از هر زشتی دریافت می کنند؛ و از سین سلامت او را از هر عیب و نقص؛ و از میم مجد و عظمت او را و دیگران، از باء بهای او را؛ و از سین سنای (پرتو نور) او را؛ و از میم ملک و ملکوت او را به یاد می آورند. ببینید چگونه هوشمندانه، چیزی را بر قرآن تحمیل نمی کند و در عین حال، گفتار عارفان را با عنوان یادآور می آورد نه به عنوان تفسیر و تأویل آیات و این، شایسته ترین راه است که برگزیده است و بدین جهت تفسیر عرفانی او از برگزیده ترین و سالمترین تفسیر اهل عرفان به شمار می رود. این تفسیر، مجموعه ای است از گفته های تفسیری ابوالعباس ابن عطای آدمی (از سران و اقطاب اهل تصوف و عرفان در عصر خویش) که عمده تفسیر او را تشکیل می دهد و سراسر قرآن را به گونه ای پراکنده و گسسته فرا گرفته است. او، مختصری از گفته های ابوالحسین نوری و از آن بیشتر، گفته های منصور حلاج را با عنوان قال الحسین یاد می کند؛ علاوه بر روایات منقول از امام جعفر بن محمد صادق (علیه السلام) و برخی گفته های دیگر. این تفسیر، آمیخته ای از گفته های هنجار و نابهنجار افراد گوناگون است که گرد آورنده هیچگونه تعهدی به درستی و نادرستی آن از خود نشان نمی دهد؛ مثلا ذیل آیه انی جاعل فی الارض خلیفة از ابن عطا نقل می کند که فرشتگان، دعاوی خویش را وسیله ای در پیشگاه پروردگار قرار دادند ولی خداوند به آتش دستور داد آنان را بسوزد؛ آتش در یک لحظه هزاران نفر از آنان را سوخت؛ سپس از در عجز در آمدند و گفتند: سبحانک لا علم لنا در ذیل آیه و لا تقربا هذه الشجرة نیز از وی نقل می کند که: آدم، از جنس آن درخت منع گردید، ولی آدم گمان بد که تنها از آن درخت مورد اشاره، منع شده است؛ لذا از درختی دیگر از همان جنس خورد و فراموش کرد که سرپیچی کرده و فرمان را نگاه نداشته است؛ ولی تعمد بر مخالفت نداشت؛ لذا خداوند درباره اش فرمود: فنسی ولم نجد له عزما. ملاحظه می شود که سخن اول، رجماً بالغیب بوده و کاملا بی اساس و بی اعتبار است ولی سخن دوم، صحیح و معقول به نظر می آید؛ و نوعا مطالبی را که از ابن عطا نقل می کند از قسم دوم است و غالبا نامعقول به نظر نمی رسد؛ لذا نقل این آثار، کم و بیش بی فایده نیست. همچنین از سیصد و اند موردی که از امام جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) نقل کرده، جز چند مورد، بقیه سودمند و گاه کاملا ناب است؛ مثلا ذیل ألحمد لله نقل می کند که فرمود: هر کس خدا را آن گونه که خود وصف کرده ستایش کند، سپاس گزارده است؛ زیرا حمد، حاء است و میم و دال. حاء، از وحدانیت حکایت دارد؛ میم از ملک و دال از دیمومیت؛ پس هر که او را به وحدانیت و دیمومیت و ملک شناخت، درست شناخته است. نیز نقل می کند که از وی درباره ألحمد لله رب العالمین سوال شد، فرمود: معنای آن سپاسگزاری از خداست. اوست که نعمتهای خود را بر همه خلایق ارزانی داشته و در امور آنان حسن تدبیر و با آنان مدارا کرده است. الف الحمد از آلاء سرچشمه گرفته است؛ لام از لطف اوست که حلاوت عطوفت خود را به آنان چشاند و جام بر خود را به آنان نوشاند؛ حاء از حمدست؛ که خود در ازل خویشتن را ستایش کرد؛ میم از مجد و عظمت اوست که خلایق را به نور قدس خود آراست؛ دال از دین اسلام است که خود سلام و دارالاسلام است و درود و تحیت آنان در آن، برای مسلمانان که در این خانه سلامت و آرامش هستند، آسایش و سلامت می آورد،. این گونه مطالب ناهمگون و نامفهوم را سرهم کردن و نسبت دادن به مقام عصمت، تأسف آور است. همچنین در ذیل آیه و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و أمنا از آن حضرت چنین نقل می کند: بیت در اینجا، محمد است که هر که به او ایمان آورد و نبوت او را بپذیرد، در وادی امن گام نهاده است. در ذیل آیه ان الصفا و المروة من شعائر الله نیز می گوید: صفا، روح انسانی است که از هرگونه آلایش، پاک و صافی شده؛ و مروه، نفس آدمی است که در خدمت مولا مروت و نرمش یافته است و نیز از او نقل می کند که: صفا، صفای عرفان است و مروه، مروه عارفان. در ذیل آیه فانبحست منه اثنتا عشرة عینا از آن حضرت چنین نقل می کند: از مقام معرفت، دوازده چشمه جوشیدن گرفت: چشمه توحید، چشمه عبودیت و سرور، چشمه اخلاص، چشمه صدق، چشمه تواضع، چشمه رضا و تسلیم، چشمه آرامش و وقار، چشمه سخاوت و اطمینان به خدا، چشمه یقین، چشمه عقل، چشمه محبت و چشمه انس و خلوت. روشن است که این گونه مطالب، بیشتر به بافته های صوفیان می ماند تا گفته امام معصوم! عجیبتر آنکه ذیل آیه ألیوم أکملت لکم دینکم می گوید: امام فرمود: الیوم، اشاره است به روز بعثت پیامبر برای رسالت به سوی خلق این سخن، عکس مقصود آیه را می رساند؛ چگونه روز اکمال با روز آغاز، اشتباه گرفته شده است؟! پس این گفته، جز افترایی بر امام (علیه السلام) نیست. از این مطالب نپذیرفتنی، در این کتاب، فراوان دیده می شود. اما مطالبی نیز که به امام نسبت داده و تا حدودی می توان آنها را پذیرفت کم نیست. در ذیل آیه قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی از امام نقل می کند که: سر و نهان راستان را به متابعت و پیروی از محمد صلی الله علیه و آله و سلم مُقَیَّد کرده است تا بدانند هر اندازه که بر مدارج عرفان بالا روند و به مراتب معرفت آراسته گردند، هرگز نمی توانند از او (محمد صلی الله علیه و آله و سلم) پیشی گیرند؛ بلکه نمی توانند به گرد پای او برسند؛ یعنی ناگزیرند از وی پیروی کنند و سر تسلیم بر درگاه شریعت او نهاده به دنبال او حرکت کنند. در ذیل آیه یأمرون بالمعروف می گوید: آن حضرت فرموده است: المعروف هو موافقة الکتاب و السنة و در ذیل آیه من یطع الرسول فقد أطاع الله نقل می کند که فرموده است: من عرفک بالرسالة و النبوة فقد عرفنی بالربوبیة و الالهیة؛ و در ذیل آیه یغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء می گوید: چنین فرموده است: یغفر لمن یشاء فضلا و یعذب من یشاء عدلا؛ و در ذیل آیه و أیده بجنود لم تروها از آن حضرت چنین نقل می کند: ذلک جنود الیقین والثقة بالله و التوکل علی الله؛ و در ذیل آیه و الله یدعو الی دارالسلام و یهدی من یشاء الی صراط مستقیم می گوید: چنین فرموده است: الدعوة عامة و الهدایة خاصة؛ که سخنی کاملا راست و مطابق با ظاهر آیه است؛ زیرا خداوند دو گونه هدایت دارد: عام و خاص؛ مانند رحمت که سرمنشأ هدایت است و دو گونه است: رحمت فراگیر و رحمت ویژه: و رحمتی وسعت کل شی ء فسأکتبها للذین یتقون؛ لذا خداوند دو صفت دارد: رحمان (مهر گستر) و رحیم (مهرورز.) خلاصه اینکه، رطب و یابس در این تفسیر زیاده دیده می شود و خواننده آن باید آگاه، بینا و دقیق باشد. ضمنا پوشیده نباشد که مفسر محترم، مشرب کلامی جبری گری خویش را در کنار صوفی گری از یاد نبرده، گاه و بی گاه از آن دم می زند. (البته، عمده عارفان اهل سنت، جبرگرا هستند.) در ذیل آیه یرید الله أن لا یجعل لهم حظا فی الاخرة می گوید: شغلهم فیما فیه هلاکهم، من تدبیر أنفسهم و طلب معاشهم؛ و قد سبق القضاء فیهم فلا تغییر و لا تبدیل: آنان را به آنچه هلاکتشان در آن است مشغول داشته است: آنان را به پرداختن به خویش و کوشش در زندگی وا داشته است تا از اندیشیدن درباره زندگی جاوید بازشان دارد؛ زیرا قضای الهی - که در آن، تغییر و تبدیلی نیست - در ازل چنین تقدیر کرده است: جف القلم بما هو کائن! از این گونه شطحیات (لغزشهای گفتاری) در این تفسیر - همانند دیگر تفاسیر صوفیان تندرو - بسیار یافت می شود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الخازن المسمى «لباب التأويل في معاني التنزيل» وبهامشه «تفسير النسفي» المسمى «مدارك التنزيل وحقائق التأويل» - الجزء الرابع (یس - الناس)
نویسنده:
علاء الدين علي بن محمد بن إبراهيم البغدادي الصوفی الشهير بالخازن - ابو البرکات عبد الله بن احمد بن محمود النسفی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بغداد - عراق: مكتبة المثنى (افست از چاپ دارالکتب العربیة الکبری - مصر),
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
تفسر لباب التأویل در حقیقت مختصری است از تفسیر معالم التنزیل بغوی که آن نیز گزیده ای از تفسیر ثعلبی نیشابوری است. لذا این تفسیر گزیده گزیده است و همان ویژگیهای تفاسیر اصل را دارد و با دقت و امانت و خلوص نیت شکل گرفته و مورد اعتنای خاص و عام قرار گرفته است. مراجعه کنندگان به دو تفسیر یاد شده در صورت لزوم می توانند گمشده خود را در این تفسیر گزیده بیابند. ///
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
تعداد رکورد ها : 2284
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید