مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 38
تفسير مقاتل بن سليمان المجلد 1
نویسنده:
مقاتل بن سليمان بن بشير ازدی بلخى؛ محقق: عبدالله محمود شحاته
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة التاریخ العربی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسير مقاتل بن سليمان، معروف به تفسير كبير مقاتل از مهم‌ترين آثار قرآنى مقاتل و كهن‌ترين تفسير كامل قرآن است كه به ما رسيده است. نویسنده پيوسته در آن به جمع عقل و نقل (يا به تعبيرى ديگر، روايت و درايت) پرداخته است؛ بدين جهت، آن را پيشگام تفاسير جامع و كامل شمرده‌اند و به تعبير شافعى «بقيه مفسرين ريزه‌خوار اويند» و از روز نخست، مورد توجه همگان قرار گرفته و يگانه منبع سرشار تفسيرى شناخته شده است. آثار فروزان عقل در آن مشاهده مى‌شود و از نوعى ابداع و اعمال فنّ تأليفى ويژه‌اى برخوردار است. بيشتر به اهداف و مقاصد عاليه قرآن نظر دارد. جمع موضوعى آيات و تطبيق ميان آيات به‌ظاهر متعارض، از ويژگى‌هاى اين تفسير است. مقاتل، تنها به گردآورى آراى سابقين بسنده نكرده، بلكه آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده و آنچه به نظرش درست آمده، برگزيده است و تفسير خود را بر اين اساس، در كمال وجازت و رسايى عبارت و جامعيت، تأليف نموده است. دكتر شحاته مى‌نويسد: «آنچه به‌عنوان يك مفسر توانمند، جلب توجه مى‌كند، جنبه تفسير هر آيه با انديشه آزاد و خرد تابناك اوست» و نيز مى‌نويسد: «ويژگى تفسير مقاتل در ساده و رسا بودن عبارت‌هاى آن است، علاوه بر احاطه بر معانى و واژه‌هاى قرآنى و بيان شبيه و نظاير آن، كه در جاى‌جاى قرآن و سنت آمده است، كه آن را به‌صورت «سهل و ممتنع» درآورده... از ديدگاه من، تفسير مقاتل در حوزه‌هاى تفسيرى، بى‌نظير است و به‌رغم گذشت بيش از دوازده قرن، هنوز اين تفسير، در انسان اين احساس را به وجود مى‌آورد كه گويى، اين تفسير، با چنين شيوه شيوا، براى امروز نوشته شده است. در نقل آرا و نقد و ترجيح، راه كوتاه را پيموده و چندان وارد مباحث جدلى نگرديده است. از لحاظ احاطه بر معانى قرآن، در عين جامعيّت، فشرده بيان كرده است و در عين ايجاز، رعايت ايفا (رسا بودن) به‌طور شايسته شده است و ديگر مزاياى اين تفسير كه در حجم كم، ولى محتوايى بسيار به جهان علم تقديم داشته است». از ويژگى‌هاى ديگر اين تفسير در ديدگاه دكتر شحاته، شيوه تفسيرى قرآن به قرآن است كه مقاتل، به‌واسطه احاطه و تسلط بر كليات قرآن، در زيباترين وجه آن را پياده نموده است. از ويژگى‌هاى ديگر آن در ديدگاه وى، ايجاد تلائم و هماهنگى و وحدت بين آياتى است كه در ظاهر موهم تناقض باشند؛ مانند آيه 7 سوره هود در خلق عرش و خلق آسمان و زمين و آيه 54 سوره اعراف به‌همراه آيه 11 سوره فصلت و آيه 30 سوره نازعات؛ در سوره هود مى‌فهماند، خلق عرش قبل از خلق آسمان و زمين است. از آيه سوره اعراف فهميده مى‌شود، خلق عرش بعد از خلق آسمان و زمين است و آيه 11 سوره فصلت مى‌فرمايد: خلق آسمان بعد از خلق زمين است و سوره نازعات عكس آن را مى‌رساند. مقاتل در جمع بين آنها بيان مى‌دارد كه: خلق عرش قبل از خلق آسمان و زمين است و خلق آسمان قبل از آفرينش زمين است، پس از آن آيات ديگر را به بيانى ديگر تأويل مى‌دارد. و نيز جمع عقل‌پسند مراحل خلقت انسان، از تراب، طين، حمأ مسنون، طين لازب، صلصال كالفخار، من عجل و من ماء مهين، ذيل آيه 30 سوره بقره را ارائه مى‌نمايد. دكتر شحاته در بيان ويژگى ديگر تفسير مقاتل مى‌نويسد: «اختلاط و در هم آميختن عقل و نقل به شكل واضحى در تفسير او نمايان است. از جهت نقل، آيات مربوط به يك موضوع واحد را جمع نموده و روايات متعلق به آنها را بعد از حذف اسانيد بيان مى‌دارد؛ اما در جانب عقل، ظهور آن واضح‌تر است؛ هر صفحه از صفحات تفسير مملو از تلاش عقلى اوست. ذكاوت خدادادى و هوش فوق‌العاده وى علاوه بر جمع نمودن كليه علومى كه مفسر نياز دارد، دو عامل يارى‌دهنده وى در تلاش عقلى اوست». در ديدگاه دكتر شحاته، مقاتل، معرفت فراوانى نسبت به لغت، مفردات و تركيب آنها، دلالت‌ها و تطور آنها، الفاظ مشترك، مترادف و نيز دانش وسيع نسبت به معانى و بديع و بيان و آگاهى نسبت به اجمال و تبيين، عموم و خصوص، اطلاق و تقييد و دلالت امر و نهى و نيز دانايى نسبت به عقايد و الهيات و نبوات و احكام آنها و اشراف نسبت به قرائات و تجويد و نحو و شعر قديم داشته است و اين عوامل، سبب شده در تفسير، خوش بدرخشد و... تحقيق تفسير مقاتل، توسط محقق ارجمند دكتر عبدالله محمود شحاته انجام گرفته است. وى مقدمه‌اى بر هر سوره، شامل خلاصه و مضمون و وصاياى آن سوره نگاشته است. از ديگر مراحل تحقيق، شماره‌گذارى سور و آيات و مشخص نمودن آياتى است كه در متن تفسير به آنها استشهاد شده است و نيز جدا كردن نص قرآنى بين دو پرانتز. تصحيح غلطهاى نسخه‌ها از ديگر موارد تحقيق ايشان مى‌باشد. جلد اول به تفسیر سوره‌های حمد، بقره، آل عمران، نساء، مائده و انعام می‌پردازد.
تفسير البحر المحيط المجلد 3 (آل عمران: 102 - المائدة: 81)
نویسنده:
محمد بن یوسف ابوحیان؛ محققان: عادل احمد عبدالموجود، علی محمد معوض
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الکتب العلمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسیر «البحر المحیط» اثر ابو حیان اندلسی به زبان عربی، در بردارنده تمامی قرآن و محور اصلی آن ادبی، لغوی و بلاغی می‌باشد. این تفسیر از جامع‌ترین تفاسیر مشتمل بر نکات ادبی شگفت و بدیع قرآن است و بحثهای فراوانی درباره بدایع قرآن دارد. امتیاز این تفسیر در اهمیت دادن به ابعاد ادابی، لغوی، نحوی و بلاغی است و مجموعه ارزشمندی از اشعار ناب و شواهد ادبی و اعرابی و قرائات و لهجه‌ها، را در خود جای داده است که از دانش و آگاهی گسترده مفسر در این زمینه حکایت می‌کند. البته پرداختن عمیق به مباحث نحوی (که ویژگی اصلی این کتاب است) چنان پر رنگ بوده که برخی گفته‌اند: بحر المحیط بیشتر از آنکه به تفسیر همانند باشد، کتابی نحوی می‌ماند مؤلف به معانی لغوی واژگان، اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، قرائتهای وارده نیز عنایت دارد و در ذیل آیات احکام به مباحث فقهی هم پرداخته است. ابوحیان خود در مقدمه تفسیر روش آن را اینگونه توضیح می‌دهد: «روش من در این تفسیر، نخست پرداختن به معانی مفردات الفاظ، چه از لحاظ لغت و چه از لحاظ اعراب و بلاغت است، یعنی هر حالتی که لفظ قبل از ترکیب دارد. اگر کلمه‌ای دارای دو یا چند معنا بود، در موضع اول، آنها را بیان کرده، موارد بعد را به آن ارجاع می‌دهم. سپس به تفسیر آیات پرداخته، در صورت وجود شان نزول، آن را مطرح می‌نمایم. در پی آن به نسخ احتمالی و مناسبت و ارتباط با آیات پیشین و پسین اشاره می‌کنم. قراءات شاذ مستعمل و مشهور را ذکر و توجیه ادبی آن را متعرض می‌شوم. سپس اقوال مفسرین (از قدیم و جدید) را که در فهم معانی ظاهری و پنهان آیه، مؤثر است نقل نموده و در جهت آشکار ساختن کامل مفهوم آن از هیچ تلاشی فروگذار ننمودم. مشکلات اعراب و دقایق ادبی، از بدیع و بیان را توضیح... و دلائل آن را به کتب مفصل ارجاع داده‌ام. از تکرار مباحث پرهیز نموده، موارد آن را به مباحث قبل ارجاع می‌دهم. سپس اقوال فقهای مذاهب اربعه و دیگران را در احکام شرعیه تا آنجا که با الفاظ قرآنی مرتبط است، مطرح کرده، دلائل آن را جز در مواردی که حکم غریب یا خلاف مشهوری باشد، به کتب فقهی ارجاع داده‌ام. در خاتمه در برخی آیات، خلاصه‌ای از بحثهای بدیع و بیان را که از دیگران نقل نموده، با دیدگاه خود مطرح می‌نمایم و بنابر همین دیدگاه آیه را شرح می‌دهم. پس از آن اشاره‌ای به برخی کلمات صوفیه، که مناسب مدلول لفظی آیات بوده، نموده‌ام و از تاویلات ملحدین و دیگران که خلاف ظاهر قرآن باشد، پرهیز کرده‌ام.» ابو حیان با وجود تفصیل مباحث نحوی در تفسیر خود، به تفصیلهای مربوط به علوم مختلف برخی مفسرین انتقاد شدید دارد. مانند، نقد وی بر فخر رازی در تفصیل بحث اصولی (اصول فقه) نسخ ذیل آیه «ما ننسخ من آیة او ننسها»(بقره:۱۰۶). نکته قابل توجه ابو حیان در تفسیرش این است که با وجود اهتمام به مباحث نحو، اما هیچگاه نظرات نحویین را بر بلاغت قرآن ترجیح نداده و معتقد بود که بلاغت و بیان و نحو قرآن بالاتر و محکمتر از این است که آن را تماما در قالب اصول نحوی، نحویین، قرار دهیم. ایشان در مقدمه خود بر تفسیر می‌نویسد شایسته نیست که حکایات نامناسب و قصص تاریخی اسرائیلی را در تفسیر داخل کرد. با این وصف بحر المحیط از وجود اسرائیلیات مصون نمانده و برخی روایات جعلی منتسب به پیامبران (گر چه به شکل اندک) در این زمینه نقل شده است مانند قصه حجر موسی علیه‌السّلام ، داود و زوجه اوریا و قصه ارم ذات العماد. البته در برخی موارد به نقد آن نیز می‌پردازد مانند قصه هاروت و ماروت که بعد از نقل روایات به نقد آنها می‌پردازد. جلد سوم به تفسیر سوره‌ آل عمران (آیات 101 تا آخر)، کل سوره نساء و سوره مائده (آیات اول تا 81) می‌پردازد.
مواهب الرحمن في تفسير القرآن المجلد 11 (المائدة: 6 - المائدة: 66)
نویسنده:
عبدالأعلى موسوي سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار التفسیر,
چکیده :
مواهب الرحمن في تفسير القرآن يكى از تفاسير جامع و متقن شيعه در دوره‌هاى اخير است؛ زيرا از زاويه‌اى علمى به ابعاد مختلف ادبى، لغوى، بلاغى، فقهى، كلامى، اجتماعى، فلسفى و عرفانى پرداخته و در هر قسمت به‌تناسب وارد بحث شده است. روش تفسير، اجتهادى و درعين‌حال جمع بين معقول و منقول است. شامل همه آيات قرآن مى‌شود و با نثرى روان و بدون پيچيدگى و تفنن در عبارات مطالب را ارائه كرده است. مؤلف قبل از ورود به تفسير، در مقدمه‌اى كوتاه، انگيزه و شيوه خود را اين چنين بيان مى‌دارد: «اكثر مفسرين، قرآن را به رنگ و بوى علمى كه با آن مأنوسند، تفسير كرده‌اند؛ فلاسفه، متكلمين، فقها، عرفا، صوفيه، اهل لغت، اهل حديث و ديگران. تلاشم اين است كه تفسير به رأى نكنم و تفسير قرآن را به قرآن ارائه دهم و با آنچه از ائمه(ع) در تبيين آيات آمده، درآميزم و آنچه را مورد پذيرش و اتفاق جميع اهل شريعت است، به آن اضافه نمايم و در نهايت، آنچه را كه مى‌توان با قرائن معتبر از آيات استظهار كرد، كنار آن ذكر نمايم. روش من اين بوده كه مضمون آيه را بيان كنم، سپس مفردات و بعد از آن مباحث مربوط به آيه را مطرح كنم و در مبحث دلالى، معناى عامى را كه آيه با دلالت‌هاى ظاهرى يا دقائق علمى به آن، اشاره دارد، بيان كرده‌ام. متعرض بيان نظم آيات و ارتباط آنها نشدم؛ زيرا معتقدم، جامع قريب آنها هدايت و تكامل انسانى است؛ با اين وصف، وجهى براى ذكر نظم آيات نمى‌بينم. شأن نزول آيات را غالبا ذكر نكردم؛ چون معتقدم، آيات قرآن، كلياتى است كه بر مصاديق خود، در همه زمان‌ها تطبيق مى‌كند؛ پس وجهى براى تخصيص آن به زمان نزول يا به فرد خاصى، نيست. رواياتى از ائمه(ع) نيز كه در صدد بيان مصاديق هستند، از باب تخصيص معناى آيه به آن مصداق، نخواهد بود، بلكه مصداق تطبيق كلى بر افراد خود مى‌باشد. از عبارت‌هاى مغلق و الفاظ سخت و تفصيل زائد احتراز جستم». ايشان ابتداى بحث هر سوره، به ذكر مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات و احيانا وجه تسميه آن مى‌پردازد. پس از آن وارد بحث آيات مى‌شود، ابتدا اشاره‌اى به مضمون كلى آيات، نموده، سپس به تفسير فقره به فقره آن مى‌پردازد. بعد از آن به مفردات پرداخته، معانى لغوى، مفاهيم و تفسير آنها را بيان مى‌كند. ايشان تحت عنوان «بحوث المقام»، به بحث‌هاى متفاوتى مى‌پردازد؛ از آن جمله: بحث ادبى، بحث دلالى، فقهى، روايى، فلسفى، كلامى، عرفانى، علمى، اخلاقى و اجتماعى. در بحث ادبى، به تجزيه و تركيب و قرائت مى‌پردازد و وجوه مختلف آن را بيان مى‌نمايد و گاه نيز بحثى تخصصى ادبى ارائه مى‌نمايد؛ مانند جلد 1، صفحه 336، ذيل آيه 96 سوره بقره، بحثى راجع به «لو». مراد ايشان از «بحث دلالى» مطالبى است كه به كمك ظاهر آيات، قرائن علمى و مانند آن فهميده مى‌شود. در «بحث فقهى»، متعرض مسائل فقهى آيات مى‌شود و تا حدودى به استدلال بر آن طبق مذهب اماميه، مى‌پردازد؛ اما تفصيل آن را به كتب فقهى بدون ذكر نام يا كتاب «مهذب الأحكام» خود ارجاع مى‌دهد (مانند ج1، ص307، ذيل آيه 79 سوره بقره). در «بحث روايى»، ايشان، روايات قابل اعتماد را از كتب روائى و تفسيرى، در تفسير آيات ذكر مى‌كند و معمولا همراه با اظهار نظر درباره مضمون، دلالت، سند يا رجال آن، مى‌باشد. گاهى نيز به بحث‌هاى علمى در موضوع مناسب با آيه مى‌پردازد؛ مثلاًذيل آيات 102 و 103 بقره، بحثى علمى درباره سحر، حقيقت، انواع، موضوع، تأثير و فرق آن با عمل انبيا مطرح مى‌نمايد يا بحث علمى درباره كيفيت نزول و تنزيل قرآن[۱] به تناسب آيات نيز گاهى، بحث‌هاى فلسفى، ارائه مى‌دهد؛ به‌عنوان نمونه ذيل آيات 5-7 سوره حمد، بحثى راجع به «نفى سنخيت بين علت و معلول در فاعل مختار» مطرح مى‌كند يا در ذيل آيات 51-54 سوره بقره، بحثى درباره اينكه «افاضات الهى محدود به حدود استعداد و كيفيت قابل مى‌باشد و اينكه غرض اصلى از ميقات همين افاضات است» و يا بحث اراده را در ص85، ج8، ذيل آيات 26-28 سوره نساء مطرح مى‌نمايد. بيان لطائف و نكات عرفانى و استظهارهاى باطنى، نيز به‌تناسب آيات، لابه‌لاى تفسير ايشان، چشم‌نواز است؛ مانند ص184 و 179، ج1، ذيل بحث «هبوط» و آيات 38 و 35 سوره بقره يا بحث تهذيب نفس، ج8، ص144، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحثى در اراده و مراد، ص102، ج8، ذيل آيه 26-28 سوره نساء. بحث‌هاى تاريخى، مانند تاريخ دخول بنى اسرائيل به مصر و زندگى و خروج آنها و كيفيت قصه بقره، هر از گاهى ذيل آيات، ديده مى‌شود. تاريخ عقايد ملل و نحل نيز به مقدار كم، تكميل‌كننده مباحث ايشان است، مانند بحث تاريخ عقايد «صابئين»، ذيل آيه 62 سوره بقره، ص271، ج1. مطالب اخلاقى نيز از مواردى است كه مصنف، مطرح مى‌نمايد، مانند بحث گناهان كبيره و صغيره، ص135، ج8، ذيل آيه 31 سوره نساء يا بحث نفاق، ص352، ج8، ذيل آيات 60-63 سوره نساء. بحث‌هاى اجتماعى نيز مورد غفلت مصنف واقع نشده و به‌تناسب مطرح كرده است، مانند ج3، ص107، بحثى در حقيقت ملكيت، ذيل آيه 188 سوره بقره يا جايگاه زن، ج3، ص380، ذيل آيات 222 و 223 سوره بقره. در اين ميان، مباحث كلامى مصنف، توجه خواننده را به خود جلب مى‌كند، مانند ج1، ص361، ذيل آيات 102 و 103 راجع به فرق معجزه و سحر، بحث جبر و تفويض ذيل آيات 23 و 24 و 27 سوره بقره، ج1، ص132 تا ص140 يا بحث امامت، ج8، ص340، ذيل آيه 59 سوره نساء. علاوه بر عناوين بالا، عنوان «بحث قرآنى» در مواردى اندك، نيز مطالبى را در بر دارد، مانند ج8، ص283، ذيل آيه 48 سوره نساء يا ج4، ص456 ذيل آيات 275-281 سوره بقره، درباره ربا. مؤلف گرچه در مقدمه كوتاه خود، بحثى درباره علوم قرآنى ننمود، اما به شكل موضوعى برخى مطالب اين علم را مطرح نموده است، مانند بحث مفصلى در نسخ (ج1، ص377، ذيل آيات 106-108 سوره بقره) يا بحث اعجاز قرآن (ج1، ص115، ذيل آيات 23-24 سوره بقره) و بحث نزول قرآن (ج3، ص39، ذيل آيه 185 سوره بقره). در جلد یازدهم به تفسیر آیات 6 تا 66 سوره مائده پرداخته شده است.
التبيان في تفسير القرآن المجلد 3 (آل عمران: 141 - المائدة: 85)
نویسنده:
محمد بن حسن طوسي؛ محقق: احمد حبیب قصیر عاملی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار احياء التراث العربي,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
التبیان فی تفسیر القرآن، کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد بن حسن طوسی (۳۸۵-۴۶۰ق) معروف به شیخ طوسی که آن را اولین تفسیر کامل شیعی دانسته‌اند که حاوی تفسیر همه آیات قرآن است و علاوه بر آن، از روش‌های متعدد تفسیری در آن استفاده شده است. این تفسیر از منابع کهن تفسیری به‌شمار می‌آید و بسیاری از مفسران شیعه، از آن سرمشق گرفته‌اند. شیخ طوسی در این تفسیر، علاوه بر نقل روایات معصومان(ع) و صحابه، با تکیه بر عقل و توجه به علوم مختلف، آرای مفسران گذشته و معاصران خود را بررسی و ارزیابی کرده است. از این رو، برخی این تفسیر را دربردارنده انواع علوم و فنون قرآنی، همچون صرف، نحو، اشتقاق، معانی، بیان، حدیث، فقه، کلام و تاریخ دانسته‌اند. بنابر گفته شیخ طوسی در مقدمه، او قصد داشته است با این تألیف، کاستی‌های تألیفات تفسیری پیشین را برطرف سازد. به گفته او هیچ‌یک از علمای شیعه کتابی جامع و کامل در تفسیر قرآن ننوشته بودند که آیات قرآن را از نظرگاه‌های مختلف مانند علم کلام، حدیث، لغت و جز آن تفسیر کند و روایات تفسیری و اندیشه‌گر‌یهای مفسران پیشین را به‌گونه مستوفی بررسی کند و آنچه را بدان نیاز هست، خود تفسیر کند. تنها گروهی به گردآوری احادیث درباره آیات پرداخته‌اند بی‌ آنکه روایات و آرای تفسیری را استقصا(= تفحص و جست و جوی کامل)و بررسی و ارزیابی کنند و از خود چیزی برای تبیین و تفسیر آیات بیفزایند. شیخ طوسی معتقد است که عالمان اهل سنت نیز در تفسیر قرآن یا هر روایتی درباره قرآن را نقل کرده و از این‌رو از اختصار و تمرکز بر موضوع دور مانده‌اند و یا تنها به تفسیر الفاظ غریب و مشکل قرآن نگریسته‌اند. برخی نیز کوشیده‌اند راهی میان این دو را برگزینند و از زاویه دانشی که در آن تخصص دارند قرآن را تفسیر کرده‌اند. شیخ طوسی تفاسیر گروه سوم، از جمله ابومُسلم محمد بن بحر اصفهانی (م. ۳۲۰ق.) و علی بن عیسی رمانی (م. ۳۸۴ق.)، از علمای معتزله را بهتر از دیگر آثار تفسیری دانسته ولی تذکار داده که همینان نیز از نظرگاه‌های علوم مختلف به تفسیر دست نزده و افزون بر این، گاه مطالبی طولانی آورده‌اند که نیازی به ذکر آنها نبوده است. بدین‌رو، او خود بر آن شده است تا تفسیری در عین اختصار، جامع و کامل تألیف کند که در آن، به علوم مختلف قرآنی مانند قرائت، معانی بیان، صرف و نحو و متشابهات بپردازد و نیز به شبهه‌ها و طعنه‌های ملحدان و مبطلان مانند اهل جبر و تشبیه و مانند آن پاسخ دهد. طوسی وعده داده است که در این اثر نه چنان کوتاه می‌نویسد که فهم مطالب مشکل شود و نه اصل ایجاز و اختصار را فرو می‌گذارد. * این اثر، تفسیر همه سوره‌ها و آیات قرآن را به ترتیب کتابت در بر دارد. تفسیرهای پیشین شیعه، مانند تفسیر ابوحمزه ثمالی (م ۱۴۸ ق)، تفسیر (منسوب به) امام حسن عسکری، نقل از محمد بن‌قاسم استرآبادی (م ح ۳۸۰ ق)، تفسیر فرات‌ کوفی (از اعلام قرن سوم و چهارم قمری)و تفسیر قمی (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری)، برخی آیات قرآن را بررسی نکرده‌اند. * چیستی و ترتیب مطالب مربوط به هر سوره چنین است که در آغاز از نام‌های سوره، مکی یا مدنی بودنش، وضعیت آن به لحاظ وجود ناسخ و منسوخ و پاره‌ای دیگر از مشخصاتش سخن می‌رود. معنای لغوی واژگان، اختلاف قرائات، نکات صرف و نحوی و بلاغی و سپس شرح و تفسیر آیه و آرا و اقوال مختلف درباره آن، از مطالب دیگر کتاب است. * بررسی اسباب نزول آیات و مسائل کلامی و مباحث فقهی مرتبط با آن در جای جای کتاب به‌چشم می‌خورد به‌گونه‌ای که وجهه کلامی و فقهی تفسیر بر دیگر وجوه آن برتری محسوسی دارد. نظر به آشنایی شیخ با اختلافات فقهی میان مذاهب مختلف اسلامی، بررسی‌های فقهی او در این اثر در بسیاری از مواقع، حالت تطبیقی و مقایسه‌ای نیز به خود گرفته است. * شیخ طوسی پیش از پرداختن به تفسیر متن قرآن، دو فصل آورده است. نخست فصلی است با عنوان «در مطالبی که باید پیش از تفسیر از آنها آگاهی داشت» که شیخ در ابتدای این فصل به اختصار در رد تحریف قرآن چه تحریف به زیادت و چه تحریف به نقیصه سخن گفته است. فصل دوم با عنوان «نامهای قرآن و نامگذاری سوره‌ها و آیات»، مختصری است درباره موضوعاتی مانند نامهای قرآن و اصطلاحات و مفاهیمی مانند سوره، آیه و جز آن که آگاهی از آنها برای ورود به تفسیر قرآن کریم، مناسب می‌نماید. جلد سوم تفسیر آیه 141 تا آخر سوره آل عمران و کل سوره نساء و همچنین ابتدا تا آیه 85 سوره مائده را در بردارد.
مختصر الميزان في تفسير القرآن المجلد 2 (المائدة - التوبة)
نویسنده:
محمدحسین طباطبایی؛ خلاصه کننده: الياس كلانتري
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دار الاسوة,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مختصر الميزان في تفسير القرآن، خلاصه تفسير الميزان في تفسير القرآن نوشته علامه طباطبايى(ره) است كه توسط الياس كلانترى در شش مجلد به زبان عربى به انجام رسيده است. الياس كلانترى درباره چگونگى تدوين اين كتاب با اجازه علامه طباطبايى(ره) چنين مى‌نويسد: «در ضمن بررسى و مطالعه كتاب الميزان، با توجه به ارزش و كارايى مباحث تفسيرى آن، خصوصاً مباحث مستقل از تفسير معمولى آيات، تصميم گرفته شد كه يك كتاب راهنما و فهرست موضوعات و همچنين يك دوره مختصر از الميزان تهيه و تنظيم شود، تا راه استفاده از مباحث آن به‌طور تفصيلى و منظم و دسته‌بندى شده، براى محققان علوم قرآنى هموارتر گردد و همچنين استفاده از اين كتاب براى كسانى هم كه فقط فرصت و امكان آشنايى اجمالى با معانى آيات قرآن را دارند، به‌راحتى مقدور شود. در ابتدا به تنظيم كتاب ر اهنما و فهرست اقدام شد و موضوع كتاب با مؤلف الميزان حضرت علامه طباطبايى(ره) در ميان گذاشته شد كه با اقبال ايشان مواجه گرديد. اين كتاب هم براى متن اصلى (عربى) كتاب تحت عنوان «دليل الميزان في تفسير القرآن» و هم براى ترجمه فارسى آن تحت عنوان: «راهنما و فهرست ترجمه‌ى الميزان في تفسير القرآن» تنظيم و منتشر گرديد و از استقبال پژوهشگران و علاقه‌مندان به علوم قرآنى برخوردار شد. در ضمن بررسى دقيق الميزان، براى نوشتن كتاب راهنما و فهرست موضوعات، طرح تنظيم كتاب «مختصر الميزان» نيز ريخته شد و بعداً با روشى كه در اين مقاله روشن خواهد شد، اين كتاب تنظيم و آماده گرديد». وى در مقدمه كتاب جهت روشن شدن كار در تلخيص كتاب الميزان، توجه به بعضى از جهات روش به‌كاررفته در تفسير الميزان را ضرورى مى‌داند: * مؤلف كتاب الميزان غالباً بعد از نوشتن يك يا چند آيه، ابتدا به بحث لغوى درباره مفردات آيات پرداخته است. * بعد از بحث لغوى، مؤلف غالباً نظر خود را درباره معانى آيه مورد بحث نوشته است. * بعد از بيان نظر خود، اگر مفسران ديگر درباره آن آيه نظرات قابل توجهى داشته‌اند، غالباً آن‌ها را نوشته و بررسى كرده است؛ به‌گونه‌اى كه گاهى براى آن نظرات وجهى قائل شده و گاهى آن‌ها را مردود شمرده و گاهى فقط به ذكر آن نظرات پرداخته است. * در مواردى بعد از بحث در تفسير تعدادى از آيات، مباحث مهم و مفصّل قرآنى، علمى، كلامى، فلسفى، اجتماعى، تاريخى، روايى و... كه ممكن است ارتباطى با مباحث آيات پيدا كند، به‌صورت مستقل و مجزا از بحث تفسيرى معمولى در يك يا چند فصل نوشته شده است. كلانترى با توجه به روش تفسير الميزان، جهات عمده و اساسى روش كار خود در تلخيص «الميزان في تفسير القرآن» را اين‌گونه تبيين مى‌كند: * در اين تلخيص حتى كلمه‌اى به نوشته‌هاى مؤلف اضافه نشده و تغييرى در اصل نوشته‌هاى مؤلف پديد نيامده است. * عمدتاًً نظرات خود مؤلف الميزان در معانى آيات قرآن انتخاب شده، مگر در مواردى كه مؤلف، مطلبى را از ديگران نقل كرده و آن را پذيرفته است كه در حقيقت نظر خودش مطابق نظر آن مفسر يا مبتنى بر آن بوده است. * مقدمه تفسير الميزان كه مبين روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى است، عيناً و بدون حذف قسمتى از آن در اين كتاب آمده است. * قسمت‌هاى حذف‌شده عمدتاًً عبارتند از: مباحث مستقل علمى، كلامى، فلسفى، تاريخى، روايى و... كه بعد از تفسير لفظى و معمولى بعضى از آيات نوشته شده است. * در جاهايى كه روشن شدن معانى آيات، متوقف به بحث روايى بوده، آن بحث روايى انتخاب شده و در اين كتاب آمده است. * در جاهايى كه مؤلف درباره آيه‌اى نظر خودش را به‌صورت مجزا بيان كرده و بعد از آن نظرات ساير مفسران را نقل و بررسى كرده، قسمت اول (نظرات خود مؤلف) انتخاب شده و نقل و بررسى نظر مفسران ديگر حذف گرديده است، اما در جاهايى كه بحث تفسيرى آميخته‌اى از نقل نظرات ساير مفسران بوده، همه آن قسمت انتخاب شده است. * در جاهايى كه مؤلف بعد از تفسير آيه، نظرات و تفاسيرى نيز از ساير مفسران آورده و براى آن نظرات وجهى قايل شده و يا حداقل آن را نقل كرده و ردّ و ابطال نكرده است، اين قبيل جاها نيز غالباً انتخاب شده، مگر در جاهايى كه ضرورتى در انتخاب آن‌ها احساس نشده است. * اگر در جاهايى، روشن شدن كامل معانى يك يا چند آيه، متوقف به مجموع بحث تفسيرى بوده، تمام آن بحث انتخاب شده و چيزى از آن حذف نگشته است. * تفسير سوره حمد به‌گونه كامل و بدون حذف قسمتى از آن براى آشنايى با روش تفسيرى مرحوم علامه طباطبايى(ره) به‌عنوان نمونه انتخاب شده است. * عناوين اصلى و موضوعات مهم قسمت‌هاى حذف‌شده، به‌صورت تيترهايى در پاورقى كتاب «مختصر الميزان» نوشته شده، به‌ويژه در جاهايى كه بحث روايى، حاوى احاديثى بوده كه در متن تفسير آيات اثرى از آن به‌صورت مختلط با بحث تفسيرى لفظى نيست و مؤلف، آن موضوعات احاديث را مستقلاً در بحث روايى طرح و بررسى كرده است. از جمله ايرادات وارد بر اين كتاب، عدم تدوين فهارس حتى فهرست مطالب براى هر جلد است كه خواننده را در دستيابى به آيات دچار مشكل مى‌كند. همچنين پاورقى در كتاب مشاهده نشد. در جلد دوم سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال و توبه تفسیر شده است.
منتخب من تفسير القرآن و النكت المستخرجة من كتاب التبيان المجلد 1
نویسنده:
محمد بن احمد ابن ادريس حلي؛ محقق: مهدی رجایی؛ ناظر: محمود مرعشی نجفی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی (ره),
چکیده :
منتخب التبیان، تالیف ابن ادریس حلی ابو عبدالله محمد بن احمد است. نام کامل کتاب «المنتخب من تفسیر القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان» از آن به عنوان «مختصر التبیان» یا «منتخب التبیان» یاد می‌شود. بعضی برآنند که ابن ادریس دو اثر قرآنی داشته است. ۱- مختصر التبیان (تفسیر مورد بحث) ۲- تعلیقیه و حواشی بر تفسیر تبیان، که اکنون در دست نمی‌باشد. عظمت فکری و شخصیت ممتاز علمی و نبوغ اجتماعی شیخ طوسی آنچنان گسترده و متقن بوده که تا مدتها فقهای زمان خوشه چین خرمن فضل و فقه او، و دنباله رو روش خاص او بوده‌اند، در زمینه تفسیر و علوم قرآنی نیز چنین گسترش و نفوذ عمیق و اعتبار بالا را داشته است، به حدی که متاخرین از او، دست نوشت او را سرمایه تلاش فکری خود قرار داده‌اند و از اعتبار علمی و وجاهت مقبول و منطقی او بهره‌ها برده‌اند. چندین اثر تفسیری پیرامون تفسیر التبیان بوجود آمده است که تلخیص یا تعلیق بر تبیان بوده‌اند، از این آثار مختصر التبیان ابن ادریس حلی است. مختصر التبیان در دو جلد به زبان عربی است و همه آیات قرآنی را نمی‌پوشاند، به عنوان مثال نخستین آیه مورد بحث در آن آیه ۱۳۶ سوره بقره می‌باشد. ابن ادریس توجه ویژه‌ای به تفسیر تبیان داشته، و نگارش این گزیده (که به نوعی می‌توان آن را تجلیل از شیخ طوسی و پایگاه تفسیری وی به شمار آورد) از این جهت که ابن ادریس نخستین منتقد آراء فقهی و اصولی شیخ بوده، توجه برخی محققان از جمله مرحوم شیخ آقا بزرگ طهرانی را برانگیخته است. مختصر التبیان گزیده‌ای از هر سوره می‌باشد که ابن ادریس در سال ۵۸۲ ق از آن فارغ شده است. جلد اول آن تا بخشی از سوره هود بوده و جلد دوم از بقیه سوره هود تا آخر سوره زلزال می‌باشد. روش ایشان به این صورت است که با عنوان «فصل» آیه را مطرح کرده، معنای لغات مشکل را با استفاده از نظرات لغویینی مانند زجاج، ابن درید و استشهاد به شعر عرب، بیان می‌دارد، معمولا پس از نقل اقوال نظر خود را نیز با تعبیر «و الذی یقتضیه مذهبنا» عنوان می‌کند. بطور کلی معنای لغوی، در این تفسیر جلوه خاصی دارد و در همه جا خودنمایی می‌کند. ابن ادریس به تبعیت از شیوه استدلال فقهی و مطرح کردن نظرات پیشینیان و تجزیه و تحلیل آنها، اینجا نیز تفسیر آیه را با نقل اقوال صحابه و تابعین (از قبیل، ابن عباس، ابن زید، حسن بصری، قتاده، جبائی، ربیع بن انس، ابراهیم و...) و تجزیه و تحلیل و نقد آنها و بیان نظر خود، دنبال می‌کند. مفسر در بحثهای اصولی به مقدار مناسب آیه وارد می‌شود و با همان سبک نتیجه گیری می‌کند. برای نمونه ذیل آیه ۱۴۳ بقره راجع به حجیت اجماع، نظر بلخی را مطرح و نقد می‌نماید. و آیه ۱۵۹ بقره درباره عمل به خبر واحد، که بطور مفصل دیدگاه خود را بازگو کرده است. مفسر بحثهای فقهی را ذیل آیات احکام به اختصار مطرح می‌کند و از تفصیل دوری می‌جوید. از موارد دیگری که در مختصر یافت می‌شود، بحثهای کلامی است که ذیل آیات مناسب به آنها می‌پردازد، مانند کیفیت حیات شهدا ذیل آیه ۱۵۴ سوره بقره. در این بین بندرت نیز به وجه تسمیه سوره‌ها اشاره دارد، مانند سوره ممتحنه در مجموع می‌توان این مختصر را، تعلیقیه‌ای بر تفسیر تبیان، محسوب کرد. تحقیق این اثر توسط فاضل محترم سید مهدی رجائی با اشراف آقای سید محمود مرعشی مسئول کتابخانه آیت‌الله نجفی مرعشی، انجام یافته و در ۱۵ محرم ۱۴۰۹ ق به پایان رسیده است.
فكر أئمة أهل البيت (ع) في حل الاشكالات التفسيرية للنص القراني
نویسنده:
سیروان عبد الزهرة الجنابی
نوع منبع :
کتاب , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
کربلا - عراق: منشورات الامانة العامة للعتبة الحسینیة المقدسة - مرکز کربلاء للدراسات والبحوث,
چکیده :
قرآن کلام خدا و معجزه بشریت است. کلامی که اعجاز همگان را برانگیخته است و شامل آیات محکم و متشابه است. در تفسیر قرآن کریم برخی از آیات تفسیرشان سنگین است و این بر کسی پوشیده نیست. گاهی تفاسیر نصوص قرآنی با مشکل مواجه است و اختلاف برانگیز برای برخی ، به همین خاطر رجوع به صاحب اصلی تفسیر قرآن یعنی ائمه اطهار علیهم السلام واجب و ضروری است تا تفسیر واقعی قرآن را بیان و اختلافات را حل کنند. کتاب حاضر به بررس همین موضوع پرداخته و راه حل برخی از مشکلات تفسیر نصوص قرآنی را از طریق اهل بیت حل کرده است و راه حل قطعی و حقیقی هم همین است و بس.
تهذيب التفسير و تجريد التأويل المجلد 4
نویسنده:
عبدالقادر شيبة الحمد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 6
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد ششم به تفسیر سوره نساء از آیه 147 تا آخر و سوره مائده از آیه 1 تا 81 می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 38