مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
پژوهش‌ تاریخی (روش‌) پژوهش های تاریخی تاریخ اجتماعی تاریخ تشیع تاریخ سیاسی تاریخ نگاری تقویم اسلامی تمدن اسلامی سیره معصومین(ع) عصر امامت عصر خلافت عصر غیبت عصر نبوت نسب شناسی
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1629
اماكن مشهورة في حياة محمد صلى الله عليه و آله
نویسنده:
محمد عبدالرحمن عید حنفي محلاوي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد دوم
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد اول
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
مغازی: تاریخ جنگهای پیامبر(ص) - جلد سوم
نویسنده:
محمد بن عمر واقدی؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: مرکز نشر دانشگاهی,
چکیده :
مغازى: تاريخ جنگ‌هاى پيامبر(ص)، ترجمه فارسى كتاب «المغازي» اثر محمد بن عمر واقدى (متوفى 207ق) است كه با قلم شيوا و رساى محمود مهدوى دامغانى، برگردان شده است. مترجم، بخشى از كتاب را در سال 1359 برگردانده و باقى را در سال‌هاى بعدى، ترجمه كرده است. مترجم اين اثر، كتاب‌هاى مختلفى را به فارسى برگردانيده و قلمى شيوا و دلنشين دارند و ترجمه ايشان نيز روان و جاذبه‌دار است. ايشان براى گزينش اين كتاب جهت ترجمه، شش دليل در مقدمه‌اى كه بدان افزوده، آورده است؛ از جمله گويد: اهميت مقام علمى و فضل واقدى، چنان است كه نه‌تنها كتاب او، بلكه آثار ديگرش هم از همان قرن سوم هجرى مورد استفاده و استناد ديگر مؤلفان و نويسندگان قرار گرفته است و غالبا به كتاب‌هاى او اعتماد داشته‌اند و مطالب نقل‌شده از ديگران را با مطالب واقدى، معيار زده‌اند و بدون ترديد هيچ كتابى در سيره و مغازه، به اهميت مغازى ابن اسحاق و مغازى واقدى نيست. ايشان براى اثبات مدعاى خود از بلاذرى، ابواسحاق، ابراهيم ثقفى، مسعودى، طبرى، ابن اثير، ابوالفدا، نويرى و ابن ابى‌الحديد نام برده است كه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند. بى‌ترديد اينان گاه به مغازى واقدى استناد كرده‌اند؛ اما بايد پذيرفت كه همه مؤلفان و نويسندگان به گفته او، استناد نكرده‌اند. همچنين به تمام گفته‌هاى او نيز اعتماد نكرده‌اند. استناد در چند مورد، دليل بر برترى مقام علمى نمى‌شود. پيش‌تر نيز گفتيم كه شمارى از پيشوايان مذاهب و محدثان، كتاب او را فاقد اعتبار دانسته‌اند. بهتر بود مترجم محترم، دليل ارائه مى‌داد كه چه كسى و كجا مطالب واقدى را ضابطه درستى مطالب ديگران قرار داده است. اما اينكه نوشته‌اند: «بى‌ترديد بهترين كتاب است»، خوب بود ايشان نخست كتاب‌هاى سيره و مغازى ابن هشام، طبقات ابن سعد، سيره ذهبى، ابن كثير، صالحى شامى، مقريزى را ملاحضه مى‌فرمود كه مستند و با تجزيه و تحليل بيشتر نوشته شده‌اند. يكى از دلايل او آن است كه واقدى آيات مربوط به هر جنگ و سريه را در پايان آورده است. گرچه اين كار واقدى درخور تحسين است، اما ويژگى اين كتاب نيست؛ چراكه ابن هشام نيز آيات مربوط به هر سريه و غزوه را در پايان همان فصل آورده و به تفسير آن آيات نيز پرداخته است. برخى از دلايل مترجم چندان قابل توجه نيست؛ از جمله «ابن خرداذبه مى‌پنداشت كه مادر واقدى ايرانى بوده است». تنها ويژگى مغازى واقدى آن است كه به‌تفصيل نوشته شده و قديمى‌تر مى‌باشد؛ اما چون اكثر روايات آن مرسل هستند، از اعتبار ساقط مى‌باشد. اين ترجمه در سه جلد، به‌همراه فهرست‌ها توسط مركز نشر دانشگاهى چاپ شده است كه جلد اول آن در سال 1361 و جلد دوم در 1362 و جلد سوم در سال 1366، به ترتيب از چاپ خارج شده‌اند. مترجم، گاه ترجمه را با توضيحات بيشترى آورده است كه به حجم كتاب افزوده و گاه يك سطر عربى به دو سطر فارسى، تبديل شده است.
فدک
نویسنده:
جاسم هاتو موسوي
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: نشر مشعر,
چکیده :
فدک، نوشته سید جاسم هاتو موسوی، کتابی است در جهت پاسخ به شبهاتی که «احسان الهی ظهیر» نویسنده وهابی پاکستانی در کتاب الشيعة و أهل‌البيت(ع) درباره موضوع فدک وارد کرده است. این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد به نگارش درآمده است. نگارنده در مقدمه اشاره می‌کند به اینکه وهابیت که با آراء ابن تیمیه آغاز شده و محمد بن عبدالوهاب آن را گسترش داد، هنوز هم کسانی را می‌پروراند که همچون اسلاف خویش همه را کافر بدانند و برای هیچ مسلمانی حرمتی قائل نشوند. یکی از این وهابیان، احسان الهی ظهیر، نویسنده وهابی پاکستانی است که به تعصب در عقاید وهابیت شهرت دارد. او برای فتنه در عالم اسلام دست به تألیفاتی زد که بیشتر آن‌ها در رد شیعه است و از جمله آن‌ها می‌توان به «الشيعة و السنة»، «الشيعة و أهل‌البيت»، «الشيعة و التشيع»، «الشيعة و القرآن»، «الإسماعيلية»، «البابية»، «القاديانية»، «البهائية»، «الباطنية»، «التصوف» و غیره اشاره کرد. این کتاب‌ها به‌قدری انحراف دارد که برخی از متفکرین از اهل سنت در نقد و رد آنها دست‌به‌قلم شده‌اند. این نویسنده وهابی که در کتاب‌های خود به‌هیچ‌وجه جانب آداب اسلامی، دوری از تعصب و تمسک به اخلاق را رعایت نکرده است، خصوصاً در کتاب «الشيعه و أهل‌البيت(ع)» که از روش تحقیق در مسائل اختلافی به‌کلی خارج ‌شده و هیچ ارزشی برای کتاب باقی نگذاشته است؛ خصوصاً در موضوع فدک که در آن، صورت حقیقت را بسیار دور از واقع نشان داده است. مدخل این کتاب با عنوان «أموال الدولة الإسلامية» آغاز شده است. مؤلف در این مدخل ابتدا از اهمیت منابع مالی دولت اسلامی و اهتمام شارع مقدس به تعیین تکلیف این منابع به نفع جامعه اسلامی و صرف آن‌ها در جهت مصالح کلی نظام اسلامی سخن می‌گوید. از جمله منابع مزبور انفال، فیء، غنائم جنگی و صدقات پیامبر اکرم(ص) است که برای هرکدام، یک حکم خاص و واضحی در شرع اسلام وجود دارد. فدک از نظر تمام صاحب‌نظران جهان اسلام از جمله اموالی است که تماماً مختص به رسول اکرم(ص) بود و در مالکیت آن هیچ شخص یا گروهی شراکت نداشتد و در اثبات آن هیچ اختلافی بین شیعه و سنی وجود ندارد. به اجماع علمای شیعه حضرت رسول اکرم(ص) فدک را به دختر گرامی‌اش حضرت فاطمه زهرا(س) هدیه کردند و بدین ترتیب از ملکیت حضرت خارج شده و داخل در ملک حضرت زهرا(س) گردید. فصل اول کتاب با عنوان «إرث الأنبياء في النصوص الشيعية و تاريخية فدك» شامل دو مبحث: «السير التاريخي لفدك» و «عدم وراثة الأنبياء(ع) في المرويات الشيعية» می‌شود. نویسنده در مبحث اول این فصل به سیر اتفاقات و تبادلاتی در مورد فدک اشاره می‌کند؛ در مرحله اول ابوبکر فدک را از اهل‌بیت(ع) ظالمانه غصب کرد. در مرحله بعد عمر آن را به اهل‌بیت(ع) بازگرداند؛ البته از باب نظارت نه اینکه ارث ایشان باشد. سپس عثمان دگرباره آن را پس گرفت و به مروان سپرد و پس از آن یک‌به‌یک بین خلفای بنی امیه دست‌به‌دست شد. در زمان خلافت حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فدک به اهل‌بیت(ع) بازگردانده نشد. ایشان در مورد این عدم بازگشت فرمودند: ما اهل‌بیت(ع) چیزی را که به ظلم از ما گرفته ‌شده باشد، پس نمی‌گیریم. در مبحث دوم این فصل، نگارنده به آن ‌دسته از روایاتی می‌پردازد که در آن‌ها اشاره شده به اینکه انبیا(ع) چیزی از خود به ارث نمی‌گذارند و تنها میراث انبیا(ع) علم و احادیث ایشان است. مؤلف در پاسخ بیان می‌دارد که این احادیث دلالت بر این نمی‌کند که انبیا از خود ارث مالی به‌جا نمی‌گذارند، بلکه منظور این است که هم و غم ایشان جمع مال و ثروت نبوده، بلکه تمام تلاششان ترویج بیش از پیش علم و معنویت بوده است. مؤلف در ادامه به ذکر شواهدی بر این ادعا می‌پردازد. «النحلة و الإرث»، عنوان فصل دوم کتاب است. در این فصل، دو مبحث: «فدك نحلة الرسول(ع) لفاطمة(س)»، «مطالبة الزاهراء(س) بإرثها» مطرح شده است. در مبحث اول، مؤلف بیان می‌دارد که بخشش فدک از طرف رسول اکرم(ص) به فاطمه زهرا(س) بین علمای شیعه امری مسلم است و در این راستا به ذکر ادله متقن روایی و شواهد تاریخی می‌پردازد که دلالت بر قطعیت این تملیک از جانب رسول اکرم(ص) دارد. در مبحث دوم، مؤلف دعوای مابین ابوبکر و حضرت زهرا(س) در موضوع فدک را بیان می‌کند و درباره اینکه حضرت زهرا(س) ارث خود را از ابوبکر مطالبه می‌کند مفصلا توضیح می‌دهد و در ادامه به شبهات و ادعاهای واهی که از طرف اهل سنت در این زمینه وارد شده است به‌تفصیل پاسخ می‌گوید. فصل سوم با عنوان «مناقشة استدلال أبي‌بکر بحديث «لا نوّرث» علی عدم الإرث» مشتمل است بر یک «تمهید» که در آن نگارنده نخست به طرح و رد برخی از احادیث صحیحین پرداخته، با این استدلال که برخی از این احادیث مطابقت با حقایق و مسلمات دینی و تاریخی نداشته و علمای زیادی در طول تاریخ به رد آن‌ها پرداخته‌ و به ‌مقتضای آن‌ها عمل نکرده‌اند. سپس تردید خود را به حدیث‌ «لا نورث» کشانده و بیان می‌دارد که از جمله شواهد بی‌اساس بودن این روایت آن است که چرا پیامبر اکرم(ص) نزدیکان خویش را که محل ابتلای مفاد این روایت هستند، بر آن مطلع نکردند و اینکه چرا امیرالمؤمنین علی(ع) و عباس مخالف مفاد این حدیث عمل کردند. ضمن اینکه این حدیث مخالفت صریح با قرآن کریم دارد؛ آنجایی که قرآن تصریح به ارث بردن بعضی از انبیا از بعضی دیگر دارد، مثل آیه 6 از سوریه مریم و آیه 16 از سوره نمل. در ادامه مؤلف به نقل و نقد قرائنی که اهل سنت برای اثبات اینکه در آیات مزبور، مراد از ارث غیر از مال است، پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 1629