در گفتار و كردار هایدگر كم نیستند تصریحات، اشارات و اماراتی كه نظرورزی او با شرق آسیا را باز می گویند، كه البته پرسابقه نیز بوده است. اهل نظر به این جانبِ از ف
... فلسفهٴ هایدگری توجه بسیار كرده اند و از این رو، منابع و مراجع آن در زبان های اروپایی نیز نسبتا ً غنی است. اما، آنچه در این مباحث نادیده می ماند، اهمیت نگاه هایدگر به شرق برای بسط و تداوم راه فكری خودش است. نوشتهٴ حاضر برای اینكه راهی به این مسئلهٴ بگشاید، رابطهٴ فكری یا گفت وگوی او با رودلف اتو، فیلسوف مشهور دین را بررسی می كند، كه از نكات مهم دربارهٴ آن ورود وی است به مسئلهٴٴ شرق و غرب. اتو عرفان را مبنای خویشاوندی شرق و غرب می داند.
محور اصلی گفت وگوی فكری هایدگر با اتو، اصطلاح اتویی «غیر مطلق» یا «غیر بالكل» (das ganz Andere) است. این معنا را هایدگر برای برقراری این همانی میان وجود و عدم استفاده می-كند، كه از مباحث بسیار مفصل فلسفهٴ اویند: به اعتبار آنكه دربارهٴ وجود همانند همهٴ موجودات نمی توان گفت «وجود موجود است» یا «وجود وجود دار» یا «وجود هست»، پس غیر از همهٴ آن ها است. این غیریت وجود نسبت به موجود درعین حال به طور مطلق و علی الاطلاق هم هست، تا به آن حد كه باید از آن به عدم تعبیر كرد. پس، دربارهٴ وجود به اعتبار آنكه نسبت به همهٴ موجودات، غیریت علی الاطلاق دارد، چیزی نمی توان گفت، مگر آنكه عدم است.
اما،، وجود و عدم به خصوص درنزد هایدگر متاخر، دو مفهوم نظری صرف نیستند، بلكه مبنای فهم او از شرق و غرب نیز هستند. هایدگر غرب یا تاریخ تفكر غربی را تاسیس یافته بر وجود می داند و اصل تفكر شرق آسیا را به معنای عدم برمی گرداند. سپس برمبنای این همانی وجود و عدم، هایدگر قائل به خویشاوندی میان شرق و غرب می شود. ولی هم این همانی دو مفهوم وجود و عدم و هم برگرداندن شرق و غرب به این دو معنا نخست در فلسفهٴ دین رودلف اتو طرح شده است.
اینكه چرا هایدگر نامی از اتو نمی آورد برای پرهیز از سوء-تفاهمات زیادی است كه همواره پیرامون فلسفهٴ خودش وجود داشته است.
بیشتر