جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1142 
1 2 3 4 5
پرسش از حقیقت انسان؛ مطالعه ای تطبیقی در آراء محی الدین ابن عربی و مارتین هایدگر
نویسنده:
علی اصغر مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن عربی به عنوان نماینده سنت عرفان اسلامی و هایدگر نماینده تفکر معاصر پرنفوذترین متفکرین در فرهنگ اسلام و فلسفه غرب هستند. پرسش از حقیقت انسان پرسش اصلی است ک... که نقش رشته راهنما برای ورود به اندیشه های این دو متفکر و تحقیق در آراء انانرا ایفا نموده است. این پژوهش از دو منظر قابل تعمق و مداقه نظر است: نخست بررسی امکان گفتگوی دو فرهنگ در باب یک مسئله انسان معاصر، بررسی امکان مشارکت نماینده یک سنت فکری دوران غیر مدرن در پاسخ به پرسش اساسی در عالم معاصر. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا آثار و متون دو متفکر و شارحان آنها رامورد بررسی قرار داده و با توجه به اقتضائات تاریخی و شرایط فکری آنها پاسخهای دو متفکر به این پرسش را استخراج نموده است. هرجا امکان تقریب آراء و تالیف اندیشه ها و یافتن افقهای مشترک مورد تامل بوده بطور طبیعی نقش محقق و برداشتهای وی بیشتر شده است.   بیشتر
1 2 3 4 5
تبیین دیدگاه انسان شناسی هایدگر و دلالتهای تربیتی آن در نظام آموزش باز از دور
نویسنده:
مریم باقری نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بیان موضوع : از جمله متفکران بزرگ که توجه به آراء تربیتی وی در زمینه انسان شناسی جهت استفاده در آموزش باز از دور می تواند راهگشا باشد اندیشه های تربیتی مارتین ...  هایدگر فیلسوف بزرگ آلمانی است . هایدگر به عنوان یکی از شخصیت های بزرگ و جنجالی تفکر فلسفی قرن بیستم است که علاوه بر فلسفه، بر بسیاری از حوزه های علمی نظیر الهیات، روان پزشکی ، نقد ادبی، تاریخ نگاری فلسفه علم و تحلیل جامعه علم و تکنولوژیکی اثر گذار بوده است. هایدگر اولین فیلسوفی است که در زمینه تکنولوژی نظرات خود را بیان داشته است. با توجه به نیاز به پژوهش های اساسی در زمینه انسان شناسی و استنتاج آراء تربیتی جهت کاربرد در آموزش باز از دور مسیله اصلی در این پژوهش بررسی تحلیلی دیدگاه انسان شناسی هایدگر و دلالت های تربیتی وی در آموزش باز از دور است. هدف کلی : این تحقیق سعی دارد به استخراج نظرات تربیتی هایدگر پرداخته و دیدگاه انسان شناسی وی را و چگونگی بکارگیری آراء تربیتی وی در نظام آموزش بازاز دور را مورد بررسی قرار دهد. روش تحقیق : پژوهش حاضر از نوع تحقیقات بنیادی است و روش متناسب با آن روش توصیفی – تحلیلی است. در تحقیق حاضر اکثر یافته ها و نتایج با اسناد به متون و منابع اصلی اخذ شده و سعی شده است از آراء محققانی که به موضوع رساله مرتبط هستند نیز استفاده شود در این تحقیق جهت استنتاج نتایج از روشهای تحلیل مفاهیم و متن استفاده شده است. یافته ها: غایت تفکر هایدگر "وجود" است وی از انسان تحت عنوان دازاین یاد می کند. در زمینه تربیتی هایدگر فهم و تبیین شرایط وجودی را مهم ترین هدف تعلیم و تربیت قرار می دهد و وظیفه اصلی متربی را رساندن فراگیر به فهم می داند. یادگیری را فرایندی فعال و پویا می داند بر ارتباط دو سویه بین مربی و دانش آموز تأکید دارد با توجه به اشتراکات زیادی که بین اهداف تربیتی دیدگاه هایدگر و نظام باز آموزش از راهدور وجود دارد. از نظرات تربیتی هایدگر در زمینه تکنولوژی می توان در آموزش باز از دور استفاده نمود.   بیشتر
1 2 3 4 5
فلسفه دین هایدگر
نویسنده:
بهنام خداپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر ترجمه ایست از پنج فصل نخست کتاب «فلسفه ی دین هایدگر» نوشته ی بن وِدِر که در سال 2006 به نگارش درآمده است. هدف نویسنده از نگارش این کتاب برملا ساختن ...  تفکر ضمنی هایدگر درباره ی دین از طریق فلسفه ی اوست. و او این کار را به دو شکل انجام میدهد: اول بوسیله ی بررسی سرتاسر نوشته های هایدگر به منظور آشکار ساختن تفکر او درباره ی دین، و دوم بوسیله ی پرسش از اینکه چه نتایجی بر چنین گونه ای از تفکر برای بنیان نهادن یک فلسفه ی دین مترتب خواهد بود. نویسنده در استخراج دیدگاههای فلسفی مرتبط با دین در آثار هایدگر، در سپهری از یک فلسفه ی دین بکار می پردازد.از اینرو، نویسنده در انجام این پروژه ی خود، خود را تنها به نوشته های فلسفی هایدگر محدود می کند. او در این راه، نسبت به رابطه ی هایدگر با دین از چشم انداز سرسپردگی مفروض خود او با دینی خاص، توجهی ندارد و همچنین به بحث درباره ی موضع شخصی او درباره ی آیین کاتولیک یا آیین پروتستان نیز نمی پردازد.   بیشتر
1 2 3 4 5
زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر
نویسنده:
آزیتا محبوبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدههدف اصلی از این نوشتار « تفسیر زمان در اندیشه کانت از نگاه هایدگر است» که با اشاره اجمالی به تاریخچه تصور زمان در تاریخ فلسفه آغاز می گردد و بعد از کاووش ...  زمان در فلسفه کانت به تفکر هاید گر در باره زمان و سپس با پردازش دیدگاه هایدگر از زمان در فلسفه کانت دنبال می گردد . کانت زمان را یکی از دو شرط هر نوع شهود حسی دانست و حتی بر برتری زمان بر مکان نیز تاکید کرد و متذکر شد که مکان ، تنها از طریق زمان است که می تواند وارد ذهن شود ، پس از اهمیت بیشتری برخوردار است نظریه کانت در مورد زمان را می توان به دوره پیش از نقادی و پس از نقادی تقسیم کرد : در دوره پیش از نقادی ، زمان را مبدأ صوری عالم محسوس و امر بدیهی ، مطلق و در عین حال ذهنی- شرط ذاتی- می داند ؛ از امر عینی ، واقعی و نه حتی از جنس جوهر و عرض . اما دوران پس از نقادی ، کانت در بحث متافیزیکی به زمان اشاره می کند که : زمان تصوری تجربی – برگرفته از تجربه نیست . بلکه زمان الگوی ماتقدم ضروری است که نامتناهی هم می باشد . به طور کلی کانت زمان را صورت ذهنی می داند که خارج از ذهن و خارج از انطباق ذهن بر پدیدارها وجود ندارد . به این ترتیب اشیاء در نفس خویش بیرون از زمان هستند .بر طبق نظر هایدگرزمان به ظهور و انکشاف دوری هستی قائم است . از این رو هایدگر طرح مسئله ی هستی را از طریق تحلیل دازاینبرحسب حیث زمانی اش به عهده گرفته بود تا نشان دهد که زمان افق فهم هستی است . از همین رو مسئله ی زمان در دیدگاه پدیدار شناسانه ی هایدگر، مبحثی هستی شناسانه است و با برداشت رایج و متعارف از آن تفاوت دارد . او تلاش می کرد تا نشان دهد که زمان با مسئله هستی ارتباط و پیوستگی عمیقی دارد .تفسیر هایدگر از کانت در آثار او با کاوش در مفاهیم بنیادین وجود شناسی یعنی مقولات از طریق شهود زمان پیگیری می گردد . استدالال او این است که قوای بنیادی فاهمه و شهود در تخیل استعلایی ریشه دارند و ذات تخیل استعلایی ، زمان یا زمانمندی است . در بحث تاریخ کلید ورود به تاریخیت ، زمانمندی دازاین دانسته شده است. هاید گر می کوشد تا نشان دهد که در نقد عقل محض و در همه نظریه های اساسی کانت ، دقیقاًزمان است که نقش اساسی و محوری برخوردار است و همین زمان است که عنصر اساسی و بنیادین تشکیل دهنده شهود محض ،و لذا قوام بخش ذهنیت ذهن ودرنتیجه کلید حل مسئله استعلا و معرفت وجود شناختی است.به بیان ساده تر ، می کوشد تا نشان دهد که معنا و مفهوم زمان در کانت همان چیزی است که خود وی دروجود و زمان از آن به حیث زمانی تعبیر می کند . کلید واژه ها:کانت، هایدگر، زمان، وجود ، تاریخ فلسفه   بیشتر
1 2 3 4 5
عنصر زمان در فلسفه‌ی کانت و هایدگر
نویسنده:
حسین آزاد منجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این جستار در پی آن است که نقش زمان را در معرفت‌شناسی و وجود‌شناسی فلسفه‌ی کانت و هایدگر مورد بررسی قرار دهد. بههمین منظور پایان‌نامه‌ی حاضر در سه بخش تدوین شده... ه است. بخش نخست در پی دست‌یابی به معانی کلی و عام زمان نزد دو فیلسوف است. در بخش دوم، با اشاره به فلسفه‌ی هر دو فیلسوف سعی شده است تا نقش زمان در مباحث وجودشناسی آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در این‌جا، سعی شده تا با توجه به تفسیری که هایدگر از فلسفه‌ی کانت داشته است به تقریب آراء آنان در باب نقش زمان در وجودشناسی نیل شود. به این منظور برای تبیین زمان‌مندی دازاین، ابتدا به سه ساحت بنیادین دازاین یعنی قیام ظهوری، درافتادگی و پرتاب‌شدگی پرداخته و پس از آن، پروا که این سه ساحت را متحد می‌سازد تبیین شده‌ است و نشان داده شده که چگونه هایدگر از پروا به زمان-مندی می‌رسد. در ادامه آراء کانت در باب حسّیات استعلایی و شاکله‌ی وجود مورد بررسی قرار گرفته و قوه‌ی خیال در کانت با زمان‌مندی نزد هایدگر همسان دانسته شده است. در بخش سوم، با تأکید بر معرفت‌شناسی دو فیلسوف مسأله ی زمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش حسّیات استعلایی، شاکله‌ها و مقولات کانت به تفصیل بررسی شده وبا نگاه خاصی به پدیدارشناسی هایدگر، سعی شده است تا اندیشه های این دو فیلسوف به یکدیگر نزدیک شود. در پایان نشان داده شده است که هایدگر نتوانسته است مسأله‌ی فاصله ی بین پدیدار و شیء فی نفسه را که در فلسفه ی کانت ایجاد شده بود، حل نماید.   بیشتر
1 2 3 4 5
هنرحقیقی راهی به سوی ادراک زمان انفسی مطالعه تطبیقی زمان در آرای آگوستین قدیس، خیام، مارتین هیدگر و ادراک آن در نگاره "فرار یوسف از زلیخا" اثر کمال الدین بهزاد
نویسنده:
ستاره هزارخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش بر محور پاسخ به چیستی «زمان» تنظیم گردیده است. «زمان انفسی» استعاره از زمانی است برای شناخت «نفس». خودشناسی از هستی شناسی و خداشناسی جدا نیست. «زمان»... » پدیداری است که شناسایی آن ما را به شناخت هستی نزدیک می کند. هنر از آن دسته مقولاتی است که آوردن تعریفی ثابت و جامع برای آن متصورنیست. هر اثر هنری که به وجود می آید، جهانی تازه خلق می کند؛ جهانی که می تواند همانند هستی که در آن زندگی می کنیم زیبا، پیچیده و رازآلود باشد. هنر همچون هستی سرچشمه و آفریننده است. ادراک و رسیدن به حقیقت هستی با ادراک و دستیابی به حقیقیت هنر یکسان است؛ زیرا حقیقت ثابت است. هر پدیداری در این جهان که از طریق شناخت آن بتوان به ادراکی از هستی رسید، آنگاه که در هنر نمود یابد راهی به سوی شناخت هنر نیز می تواند باشد. در برخی نگاره های ایرانی با زمانی مواجه هستیم که در آن مکانها در هم شکسته شده اند و یا دو فصل سبز و خشک یکجا دیده می شوند؛ این تعلیق در زمان و مکان به خصوص در نگاره «فرار یوسف از زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد، نگارگر شهیر قرن 9 ،نمایان است. در جستجوی مفهوم پدیدۀ زمان به دنبال رسیدن به ادراک این زمانی هستیم که زمان معمولی نیست. در این پژوهش که اطلاعات آن به طریق اسنادی گردآوری شده، ابتدا پدیده «زمان» را ابتدا مورد شناسایی قرار میدهیم. مفهوم زمان به عنوان «مورد تطبیق » در نظریات اگوستین قدیس، خیام و مارتین هیدگر بررسی و سپس نتیجه نظری حاصل از تطبیق را به هنرنگاری و به طور ویژه به نگاره «فرار یوسف از زلیخا» تعمیم می دهیم. در پاسخگویی به چیستی «زمان» در می یابیم که زمان گذشته تنها یک خاطره و زمان آینده فقط یک انتظار است، اما هر دوی اینها در «زمان حال» واقعیت می یابند؛ زیرا در «اکنون» انسان در این هستی واقعی است. درک «زمان حال»، درک «لحظه» است. حضور در «لحظه» یعنی بودن در تنها زمان واقعی. «لحظه»، «دم»، «وقت»، «آن» از منظر عرفان، زمانی است برای رسیدن به شناخت؛ این شناسایی با ادراکات شهودی و در نهایت، رسیدن به «بینش» همراه است. «بینش» داشتن یعنی از ابتدا تا انتهای یک رویداد را دیدن، که در آن گذشته و حال و آینده همزمان دیده می شود و در این زمان است که «بهزاد» هفت طبقه ساختمانش را به یکباره برای بیننده آشکار می کند و گذشته و حال و آینده را در هم می شکند و این ادراک تنها در «بودن در زمان حال» ممکن می گردد؛ این همان زمان نگاره بهزاد است. به راستی چنین هنری به واسطه ادراکی که از زمان «حال» می دهد، همواره در تمامی دوران در زمان حال زنده می ماند و این هنر می تواند، هنری حقیقی باشد.   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی امکانِ جمع بین مبانی معرفتی قرآن و اصول هرمنوتیک فلسفی
نویسنده:
مصطفی مناقب، عبدالله محرابی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
اصفهان: دانشگاه اصفهان,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن به عنوان پیام الهی، وقتی هدایت بخش و سعادت آفرین است که به درستی فهمیده شود و در محور زندگی قرار بگیرد. فهم قرآن، مبانی و زیرساخت‌های اعتقادی خاصی دارد که... ه پذیرفته‌شده همۀ فرق اسلامی است و مهم‌ترین آنها عبارتند از: وحیانیّت، مبتنی بر عقل و فطرت، معرفتبخشی و واقعی بودن، حکیمانه بودن، هدایتگری، درخور فهم بودن و... که تشکیک در هر یک از این مبانی، اعتبار قرآن را مخدوش می‌کند. مبانی هرمنوتیک فلسفی عبارتند از: محوریّت مفسّر، دیالکتیک در فهم، اتفاقی بودن فهم، غیرِ روشمند و منطق گریزی فهم، تاریخمندی فهم و نقش اساسی پیش فرض‌ها در به‌دست‌آمدن فهم. برون داد این مبانی عبارتند از: بی توجهی به ارادۀ مؤلّف، نبود معیار برای فهم درست، ناممکن بودن فهم ثابت و عینی، توجیه قرائت‌های مختلف از متن واحد، شکاکیّت، نسبیّت و پلورالیسم در فهم. نگارنده در مقاله اعتقاد دارد که اصول و مبانی هرمنوتیک فلسفی با مبانی فهم قرآن در تقابل جدّی هستند و امکان جمع بین آنها وجود ندارد. کسانی که تلاش می‌کنند بین مبانی فهم قرآن با هرمنوتیک فلسفی هماهنگی ایجاد کنند، در عمل چاره‌ای جز توجیه و تأویل مبانی قرآن در راستای نتایج هرمنوتیک فلسفی نخواهند داشت.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 137 تا 152
1 2 3 4 5
آزادی از دیدگاه مارتین هایدگر
نویسنده:
شفق شهید کلهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آزادى همیشه دغدغه بشر بوده است. آن هنگام که بشر به تفکرپرداخت و وجود مسئله فکرى او شد در کنار وجود، آزادى همواره موضوع جنجالى و بحث انگیزى برای او بوده است. ان... نسان موجودى فعال و آگاه است که فعالیت او مستلزم داشتن آزادى و اختیار خواهد بود. حیات انسان عرصه ای از تقابل آزادى و جبر است. انسان در فلسفه اگزیستانسیالیسم موجودی آزاد است که وجود خود را بر روى شانه هاى خویش حمل مى کند. او تنها موجودی است که خود مسئول زندگى و آینده خویش است و مى بایست سازنده فردای خویش باشد. انسان بیرون شده از باغ عدن، به درون جهان پرتاب شده و خود را یکه و تنها مى یابد که مى بایست مسئول وجود خویش باشد. جهان مجموعه اى از امکانات است که او را به سوی خود فرا مى خواند. توانایى گزینش و یا عدم گزینش این امکانات آزادی و اختیار را به انسان نوید مى دهد. اثر بتواند در مسیر زندگى خویش خود خواسته امکانى را گزینش و یا رد کند، نشانى از آزاد بودن اوست و هنگامى که به موانعى برخورد مى کند که این توانایى را از او سلب مى کنند، این را نشانى از جبر و ضوورت تحمیل شده بر خود مى داند.   بیشتر
1 2 3 4 5
زمان از نگاه ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
مجید شجاعی قادیکلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا مبدع حکمت متعالیه در فلسفه اسلامی است . او معتقد به اصالت وجود است و وجود را مشکک می داند . او بر خلاف پیشینیان از جمله ارسطو و ابن سینا ، حرکت را نه ف... فقط در اعراض بلکه در جوهر نیز می داند . از نظر او وقتی اصالت جوهر را به جای اصالت ماهیت انتخاب کنیم مشکل حرکت جوهری حلمی شود او معتقد است زمان وابسته به حرکت است و امری پیوسته می باشد و برای اثبات زمان از دو دلیل طبیعی و الهی استفاده می کند . در فلسفه ملاصدرا حرکت جوهری و زمان رابطه نزدیکی با هم دارند . بدون حرکت جوهری زمان را هم نمی توان تصور کرد . زمان در نزد او مانند وجود ،خلق مدام و آفرینش جهان را توجیه می کند . و هایدگر یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم است که تلاش نمود انسان را به خانه اصلی خود یعنی جهان بر گرداند . و همچنین مشکل نیهیلیسم که قبل از او نیچه مطرح کرده بود را حل کند .او در کتاب مهم خود « هستی و زمان » ریشه بحران انسان معاصر غربی را در هردو مورد بی خانمانی و نیهیلیسم در غفلت از وجود می داند . او تعریف جدیدی از انسان ارائه می دهد و آن را « دازاین » می نامد . دازاین تنها موجودی است که هستی خود را می فهمد .پس او می تواند وجودی اصیل یابد و همه موجودات دیگر نسبت با انسان هستی می یابند . هایدگر در بخش دوم کتاب هستی و زمان در مورد زمانمندی صحبتمی کند او به نقد نگرش سنتی از زمان می پردازد . در قسمت زمانمندی ، هایدگر تلاش می کند تا راه رسیدن به اصالت را نشان دهد . انسان با آگاهی از مرگ و آزادی انتخاب می تواند بطور صحیح از امکانات محدود خود استفاده کند و بطور صحیح زندگی کند . او در زندگی روزمره خود ممکن است دچار داسمن و زندگی غیر اصیل شود و به سخن بیهوده و هرزگی دست زند اما در ضمن او می تواند به گذشته نظر کند و به سوی آینده حرکت کند . دازاین یک موجود تاریخمند است .او میان سنت و نو آوری است . هستی او در میان دو سرحد تولد و مرگ می زید .هایدگر و ملاصدرا درعین حال که دربسیاری از اندیشه ها تفاوتهای جدی دارند مانند تلقی این دو فیلسوف از اصالت وجود ،ولی نقاط اشتراکی نیزدردیدگاه این دو فیلسوف نسبت به هستی و زمان وجود دارد   بیشتر
1 2 3 4 5
پژوهشی تطبیقی در معانی «وجود» و «راه» در تفکّر هیدگر و دائویسم
نویسنده:
مرتضی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تحقیق حاضر پژوهشی تطبیقی است که بر دو مسئله‌ی کلیدی در فلسفه‌‌ی هیدگر و آیین دائویسم یعنی «وجود» و «راه» تمرکز دارد؛ پرسش اصلی هیدگر حول مسئله‌ی وجود، مبنا و م... محور تفکّر وی را تشکیل می‌دهد. به عبارت دیگر، «مسئله‌ی وجود»، موضوع بنیادین تفکّر در نظر هیدگر است. تفکّر نیز به طریقت نیاز دارد و از این رو هیدگر در پی گشودن راهی برای تفکّر است. از سوی دیگر، در تفکّر دائویی نیز، دائو(Dao) راه است. راهی که گشاینده‌ی «وجود» است، بنابر این در نگرش دائویی «راه» و «وجود» مفاهیمی اصیل تلقّی می‌شوند. مسئله‌ی این رساله واکاوی «وجود» و «راه» در اندیشه‌ی هیدگر و مکتب دائویی و مدّعای آن یافتن راه‌های جدید برای تفکّر در حیات بشری است به نحوی که از آن طریق بتوان بر برخی مشکلات و تنگناهایِ هم‌اندیشیِ غرب- شرق فائق آمد. درواقع این رساله می‌کوشد با نگرشی میان فرهنگی به هدف خود دست یابد.با اتکا به آثار هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخّر حیات وی و بازخوانی دو اثر اصیلِ تفکّر دائویی یعنی دائو ده جینگ و مکتوبات جوانگ‌زه، چارچوب اساسی در این رساله منطبق بر بررسی تاریخیِ واژگان و معناشناختی می‌باشد که به نحوی پدیدارشناسانه به مقصود می‌رسد و از مایه‌هایِ زیباشناختی بهره می‌برد. پرسش اصلیِ این رساله عبارت است از اینکه «وجود» و «راه» در اندیشه هیدگر و در دائویسم چه وجوه اشتراک و افتراقی دارند؟ و کاوش در این وجوه چه ره‌آوردهایی برای مفاهمه فلسفی و فرهنگیِ غرب و شرق دارد و چگونه می‌تواند زمینه‌ی گفتگو را برای متفکران غرب و شرق فراهم آورد؟ مهمترین فرضیّات عبارتند از اینکه فلسفه‌ی هیدگر به ویژه در دوره‌ی متأخرِ حیات وی قابلیّت برقراریِ ارتباط میان فرهنگی با شرق را دارد و دائویسم با توجه به ابعاد گسترده‌ی آن به عنوان یک تفکّر شرقی، می‌تواند به عنوان یک مدل برای تطبیق انتخاب شود. ویژگی‌هایِ مشترکی میان «وجود» در نظر هیدگر و «دائو» در تفکّر دائویی وجود دارد و در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی میان «هستی» و «نیستی» نسبتی وجود دارد که امکان بررسیِ تطبیقی میان آن دو را فراهم می‌آورد.وجه هستی‌شناختیِ «زبان» به منزله‌ی «شعر و تفکّر»، در اندیشه‌ی هیدگر و تفکّر دائویی، و مفاهیم مورد توجه در دو فلسفه، یعنی وارهایی و وارستگی، آزادی، در راه بودن، طبیعت و تکنولوژی، زیبایی‌شناسی، آشکارگی و ذات حقیقت، اصالت، پدیدارشناسی و رخداد، روشن‌گاه، تهیگاه، پرسشگری و گفتگو، امکانِ پژوهشی تطبیقی را فراهم می‌آورند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانه‌ای بوده و مبتنی بر بررسی تطبیقی منابع دست اول در فلسفه هیدگر و دائویسم می-باشد. تعارف با روش فیلولوژیک به صورت استنتاجی بدست آمده است. مفاهیم مورد توجه در دو فلسفهکه در متونِ مربوطه مورد تفسیر و شرح قرار گرفته است به شیوه‌ی قیاسی، تاریخی مورد مقایسه قرار می‌گیرند، آنگاه به صورت تطبیقی مورد قیاس قرار گرفته اند. مستندات شارحان و تحلیل‌گران فلسفه‌ی هیدگر و حکمت دائویی برای تقویت نتایج تطبیقی مورد توجه قرار گرفته است.   بیشتر
  • تعداد رکورد ها : 1142