جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1198
موت الانسان .. في الخطاب الفلسفي المعاصر (هايدغر-ستروس-فوكو)
نویسنده:
عبدالرزّاق الداوي
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
مارتین هايدگر "الفن والحقيقة" أو الإنهاء الفينومينولوجي للميتافيزيقا
نویسنده:
علي الحبيب الفريوي
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
کلیدواژه‌های اصلی :
تأویل معنای بخشش به‌‏مثابه حضور در منزلگه آنجابودگی و انکشاف توانش وجودی فهم در ساختار روایی ریکور مورد مطالعه فیلم سینمایی دوران عاشقی
نویسنده:
سروناز تربتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر با هدف تأویل و احیای معنای بخشش، به خوانش اصطلاح ریکور از «آنجابودگیِ» بخشش، می‏پردازد. از این‌‏رو، با توجه به فهم هرمنوتیکی، وجود را در معنای بخشش و دادگی تأویل کرده و با بهره‌‏گیری از روش هرمنوتیک و رویکرد هستی‌‏شناسانه، به این مهم دست یافتیم که شرایط امکان فهم، هستی ‏در‏ ‏جهان و طرح‌‏افکنی در امکانات آینده است. همچنین دریافتیم که فهم همچون یک امکان وجودی، امکان بخشش نیز به شمار می‏‌آید. با چنین پشتوانۀ نظری و استفاده از ساختار روایی ریکور، به پرسش‌های اصلی تحقیق مبنی بر اینکه بخشش چگونه به‏‌عنوان یک امر وجودی امکان‏‌پذیر می‏‌گردد و چگونه انسان می‌‏تواند در عرصۀ «من می‌‏توانم» ‏امکان‏‌های خود را بفهمد و آن را معنادار سازد، پاسخ داده و برای نشان دادن تجلی بخشش در جهان متن و اینکه چگونه «آنجابودگیِ» دازاین در جهان متن ممکن می‏‌گردد با طرح‌‏افکنی در امکانات روایی فیلمِ دوران عاشقی از طریق بازپیکربندی، به خوانشی از بخشش پرداخته و به فهمی جدیدی از خود دست می‌‏یابیم. با توجه به اینکه از نظر ریکور هر هرمنوتیکی فهم خویشتن از راه فهم دیگری است، با قرار دادن خود در امکانات قهرمان داستان و با تأکید بر «من می‌‏توانم» از خودِ کنونی عبور کرده تا برای ورود به عرصۀ عشق یا بخشش در «آنجا» قرار گیرم.
صفحات :
از صفحه 163 تا 188
درنگی در تفکر وجودی شاعرانه از منظر هایدگر متأخر
نویسنده:
حسین اسفندیار ، علی فلاح رفیع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هایدگر در مطالعات فلسفی خود رویکرد جدیدی به تفکر می‏‌گشاید که متفاوت با تفکر متافیزیکی است و از آن با عنوان عام "تفکر وجودی"یاد می‌‏کند. آدمی در چنین تفکری، باید گشوده به روی حقیقت هستی باشد و به ندای آن گوش بسپارد. هایدگر متقدم از راه پدیدارشناسی"دازاین" سعی در تقرب به معنای هستی دارد، درحالی که در اندیشۀ متأخر، وی بر شاعرانگی تفکر و حوالت تاریخی وجود، تأکید می‏‌ورزد. هایدگر بر این باور است که "تفکر وجودی"، تفکری برآمده از هستی و دربارۀ آن است. سرچشمه و متعلق این تفکر خود هستی است؛ هستی به‌مثابه "رویداد" که تفکر انسان را از آنِ خود می‌‏کند. رویداد خصلتی تاریخی دارد، به این معنی که هستی در ادوار مختلف تاریخ خود، جلوه‌‏های گوناگونی دارد و خود را به انحای مختلفی اظهار می‌‏دارد. این اظهار، همان موهبت هستی است. پس تفکر باید پذیرا و منتظر موهبت هستی باشد. این موهبت خود را در زبان و شعر می‏‌نمایاند که شرط ظهور و آشکار شدن هستی موجودات است. شعر به‌‏مثابه روشن‏‌ترین پدیدار زبان اصیل، سروده شدن حقیقت را امکان‏‌پذیر می‏‌کند با خصلت "یادآوری" و "نامیدن"، گشاینده مجلایی برای ظهور حقیقت هستی می‏شود و این شاعر و متفکر است که باید از این ظهور پاسداری کند. ازاین‏‌رو تفکر وجودی با ذات شعر یکی است. با وجود بصیرت ویژه‏‌ای که تفکر وجودی هایدگر به‌مثابه راهی برای تعمق در هستی برای ما گشوده است، پرسش‌‏ها و ابهاماتی به رهیافت وی به نظر می‏‌رسد، از جمله: شائبۀ محدود کردن حقیقت هستی به افق زمان، ابهام دربارۀ ثبات یا تجدد هستی و نهایتاً کمرنگ شدن نقش اراده و اختیار انسانی و تن دادن به گونه‌‏ای از جبر و دترمینیسم. نوشتار حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی نخست بنیاد "تفکر وجودی"متأخر هایدگر و مختصات آن را تحلیل کند و سپس با رویکردی انتقادی، رهیافتِ هایدگر را مورد نقد و بررسی قرار دهد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 100
اگزیستانسیالیست ها: مقالات انتقادی در مورد کی یرکگارد، نیچه، هایدگر و سارتر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Charles Guignon
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Rowman & Littlefield,
هایدگر و مسئله دانش [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Charles B. Guignon
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Hackett Publishing,
نگاه منطبق بکت و هایدگر به مسئله مرگ با تکیه بر نمایش آخر بازی
نویسنده:
محمود صوفیانی ، محمد فرهمند ، ابراهیم دانش ، حسین اصل عبداللهی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ مرگ همواره در طول تاریخ یکی از بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین سؤالات انسان بوده و هست. چیستی مرگ و چگونگی فرار از آن یا حتی دست یافتن به اکسیر جاودانگی همواره یکی از موضوعات مهم تاریخ ادبیات بوده است. موضوع مرگ در تاریخ فلسفه نیز جایگاه ویژه‌ای داشته و دارد. بدین ترتیب این مسئلۀ فلسفی به اشکال مختلف درآثار ادبی و هنری نمود پیدا کرده است. ساموئل بکت نیز به‌عنوان یکی از بنیانگذاران جریان فکری ابزورد در ادبیات نمایشی، در آثار خود به این موضوع مهم فلسفی پرداخته است. این مقاله سعی در خوانش هایدگری مسئله مرگ در نمایشنامه آخر بازی بکت دارد. در این پژوهش مفهوم ترس‌آگاهی و رابطۀ آن با مسئلۀ مرگ در نمایش آخر بازی که به ملال و پوچی ممتدی انجامیده، با استناد به نظریات هایدگر بازخوانی شده است. از آنجایی که در این مقاله تکیه بر نمایش آخر بازی با تم مرگ است، باید گفت فلسفه هایدگر می‌تواند بینش‌های فلسفی بکت را در خصوص مرگ در این نمایش برای ما روشن کند. بررسی این موضوع علاوه بر این‌که می‌تواند مخاطبان تئاتر بکت را در درک بهتر فلسفه پنهان در پس آثار نمایشی وی کمک کند، همچنین می‌تواند مثال عملیِ بارزی برای درک مفهوم پدیدارشناسانه مرگ از نظر هایدگر باشد. این مقاله با استناد به منابع و مراجع کتابخانه‌ای به رشتۀ تحریر درآمده است.
صفحات :
از صفحه 367 تا 388
ویژگی‌های دازاین در کتاب وجود و زمان هایدگر
نویسنده:
محمود نوالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم به ویژگی‌های دازاین در کتاب وجود و زمان هایدگر به نحو مشخص و ملموس بپردازیم. هایدگر در کتاب مشهور خود وجود و زمان (L' être et le temps)می‌خواهد چگونگی دسترسی انسان را به وجود نشان دهد. ابتدا چگونگی سؤال از وجود را مطرح می‌کند و سپس می‌گوید همه چیز در دایره وجود قرار دارد و از خود سوال می‌کند که از کدام موجود شناخت وجود را باید آغاز نماییم؟ پاسخ او این است که شناخت وجود یا هستی را از موجودی شروع بکنیم که از وجود سؤال می‌کند. او آن موجود را وجود- آنجایی یا Dasein می‌نامد. علت اینکه هایدگر به جای انسان اصطلاح دازاین را انتخاب کرده هدفش نجات دادن انسان از تنگناهای تعاریف قبلی از انسان (مثل حیوان ناطق ارسطویی یا جوهر اندیشنده دکارتی و غیره) است. او به بررسی ویژگی‌های ذاتی و واقعی دازاین مانند احساس موقعیت و فهمیدن یعنی پیدا کردن امکانات تازه، زبان که به نظر هایدگر خانه هستی است و همچنین به توانایی بودن و غیرقابل پیش‌بینی بودن دازاین اشاره می‌کند. او تأکید می‌کند که انسان به عنوان سوژه یک ماهیت تغییرناپذیر و ثابت ندارد. هر دازاین شخصاً یک حادثه است که خود را بنابر آینده زمانمند می‌کند. دازاین پیشاپیش به توسط یک ماهیت یا سرشتی متعین نشده است. او یک دازاین تاریخمند است که با خویشتن خویش (mienneté) خود را مشخص می‌سازد و هر رفتار خودش را با آینده تبیین می‌کند. انسان به هر حالتی که برسد باز هم می‌تواند به صورت های دیگری پدیدار شود. او همواره یک «نه هنوزی» (pas encore) دارد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 60
مناقشه فوکو با هایدگر و دریدا در فهم و تفسیر فلسفه افلاطون
نویسنده:
سیدجمال قریشی خوراسگانی ، علی کرباسی زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این نوشتار با تمرکز بر تفسیر هایدگر از آموزه حقیقت افلاطون و تفسیر دریدا از فارماکون افلاطون، خط تفسیری‌ای را برجسته می‌کند که در آن افلاطون آغاز فهمی فلسفی است که وجه غیاب و پوشیدگی هستی و حقیقت را طرد می‌کند. در برابر این خط تفسیری، تفسیر فوکو از افلاطون و کردارهای فلسفی یونان طرح و بسط داده می‌شود. از قِبل این تفسیر روشن می‌شود که با دو شرح متمایز از کردارهای فلسفی یونان و نسبت آن با سربرآوردن و ظهور مدرنیته روبرو هستیم؛ شرحی که مدرنیته را بسط ژرف‌ترین معنای نمودارشده در متافیزیک یونانی می‌داند و شرحی که بنیاد فلسفه مدرن را در رویارویی با بنیاد اندیشه افلاطونی تفسیر می‌کند و افلاطون و جریان‌های فلسفی اثرپذیرفته از وی را چونان افقی برای ایستادگی در برابر سیطره مدرن می‌انگارد. بااینکه می‌توان طرح هنر زیستن فوکو را وامدارِ طرح پروای خود و کار هنری هایدگر دانست، این طرح به فوکو امکان می‌دهد تا تفسیر متفاوتی از افلاطون فراپیش نهد. نشان می‌دهیم که چه ملاحظات روش‌شناسانه‌ای به فوکو کمک می‌کند تا این تفسیر متفاوت را درمیان گذارد. فوکو برای به‌دست دادن چنین تفسیر متفاوتی به کارکرد نوشتار، لوگوس و حقیقت چونان پارسیا در اندیشه افلاطون و فلسفه یونانی توجه می‌کند. در ادامة مسیرِ فوکو، واکاوی و تحلیلی از ایده‌ها، آگاثون و دیالوگ مطرح می‌شود که وجوه زیستی، درگیرانه، هنری و سیاسی آن‌ها را برجسته می‌کند. این جعبه‌ابزار مفهومی و روشی کمک می‌کند تا خط تفسیری متفاوتی از اندیشه افلاطون را طرح کنیم و بسط دهیم.
صفحات :
از صفحه 219 تا 244
مقایسه هستی‌شناسی مارتین هایدگر و ژیل دلوز از بعد اجتماعی: فوگ در برابر ریتورنلو
نویسنده:
فریده آفرین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف این مقاله ایجاد پیوند میان هستی‌شناسی و فرم‌های موسیقایی است. برای رسیدن به این هدف، هستی‌شناسی بنیادین هایدگر در برابر هستی‌شناسی تفاوت دلوز قرار گرفته تا بتوان از امکانات این تقابل استفاده کرد. در این مقاله با روش توصیفی_ تحلیلی و رویکرد تطبیقی تلاش شده دو نوع هستی‌شناسی بنیادین هایدگر و هستی‌شناسی تفاوتِ دلوز را با تطبیق بر دو فرم موسیقیایی توضیح دهیم: یکی فوگ و دیگری ریتورنلو. بدین‌ترتیب جهان هایدگر فوگی است که با وجود تمام تنوع‌های اجرای یک سوژه اصلی موسیقیایی (یا یک صدای واحد)، همان را عرضه می‌کند. هستی در این نگرش همگون و بی‌تکوین است. ‌تفاوت در این طرز تلقی پدیده درجه دوم نسبت به هستی در نظر گرفته می‌شود. در این هستی‌شناسی و مفاهیم وابسته به آن، تجارب دیگری شدن، جنبش سوژه‌ای، سوژه‌شدن با توجه به قلمروزدایی، امکان مشارکت فعال افراد در سرنوشت همگانی، امکان تغییر و اصلاح شیوه زندگی افراد با محدودیت روبرو می‌شود. جهان دلوزی با توسل به ریتم و فرم موسیقایی ریتورنلو متفاوت‌ترین افراد را در هستی‌شناسی‌اش، گِردِ هم می‌آورد. طوری‌که در عین حال که آنها با هم هماهنگ‌ می‌شوند، تفاوت‌های تنالیته‌ای‌شان حفظ می‌گردد. هستی همان تفاوت است. در هستی‌شناسی دلوز با امکان قلمروگریزی راه را بر جنبش سوژه‌ای بازست. جنبش سوژه‌ای در ‌جامعه مبتنی بر ریتم و ریتورنلو تغییراتی در فرد و مناسبات اجتماعی ایجاد می‌کند که می‌توان در آن انتظار مشارکت فعال برای تعیین سرنوشت همگانی افراد را داشت. سوژه شدن‌ها معطوف به تغییر روابط اجتماعی و اصلاح اختلالات اجتماعی است.‌ مشروط به این جامعه‌ای ایجاد می‌شود که افراد در آن، می‌توانند شیوه زندگی خودشان را اصلاح کنند. نتایج این خوانش و پیوند، کارکرد متفاوت اجتماعی هستی‌شناسی دو متفکر را نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 155 تا 176
  • تعداد رکورد ها : 1198