جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1387
نمادهای عرفانی در آثار سهروردی
نویسنده:
عصمت داودی نیک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکیم و عارف قرن ششم شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش سهروردی موسس حکمت اشراقی نظریه ی سلسله مراتب وجود را حفظ کرد ولی چارچوب هستی شناسی ابن سینا را از وجود به نور تبدیل کرد و با همین تغییر بنیادی شرحی از تعالیم عرفانی و باطنی و بسیاری از موضوعات فلسفی را ارائه نمود. برای آشنایی با تفکر اشراقی ابتدا باید رموز فکری او را که همه نشأت گرفته از نور است بیان کرد ، به همین جهت برای فهم بهتر افکار او فصولی بر مبنای جهانی شناسی، معرفت شناسی، نفس شناسی و حکمت وحیانی نوشته شده تا بیشتر با نمادهای عرفانی که در آثار او دیده می شود، آشنا شد. اصالت نور بر اهمیت هستی شناختی آن نخستین بار ازطریق تفکر اشراقی و نظریه تأله پدید آمد. اساس معرفت شناسی اشراقی علم حضوری و معرفت به خود است.این نظریه او آشتی بین فلاسفه مشائی و نظریه ذوقیه افلاطون است. نظام معرفت شناسی فلسفی در نهایت راه، اشراق است. معرفتی که بدون واسطه و میانجی حاصل می گردد و نفس قادر است مستقیماً به واسطه حضور خودش در ارتباط با عقل فعال واقعیات را بشناسد. معرفت النفس، بنیان معرفت شناسی اشراقی است. شناخت نمادهای عرفانی در آثار سهروردی، دریچه ای جدید به شناخت جدید تفکر او و درک بهتر حکمت ایرانی و وحیانی است. او طالبان حکمت اشراق به حفظ عوالم الهی و ترک مناهی و امور بیهوده راهنمایی می کند. عرفان سراسر ورای ذوق و تجربه است و عارف کسی است که به جای دانستن به دنبال رسیدن و چشیدن است. عرفان یعنی ، فرارفتن از تجارب روزمره و کسب حالاتی که به زندگی رنگی متعالی و معنوی بخشد. حکیم سهروردی کوشید تا پیوند عقل استدلالی با عشق به تعالی را بیان کند.کلید واژه : سهروردی ، حکمت ، اشراق ، عرفان ، معنویت ، نور ، نورالانوار ، شرق و غرب معنوی ، تصوف .
معرفت‌شناسی از دیدگاه
 شیخ اشراق حکیم سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
نجمه روستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمعرفت‌شناسی از منظر شیخ اشراق حکیم سهروردی و ملاصدرا به کوششنجمه روستاییشیوه اصلی تحقیق حاضر چنین است که: نحوه حصول معرفت و تطابق ذهن و عین از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه است؟ معرفت از مسائل مهم حکمت اشراق است. معرفت در نظام حکمت اشراق به واسطه " اضافه اشراقی" بین مدرِک و مدرَک صورت می‌گیرد. نور در این حکمت اساس شناخت است. به این معنی که حضور و ظهور، اساس ادراک بوده و علم اشراقی نیز ناظر به این معنی است. هم‌چنین، از آن‌جا که در حکمت صدرائی معرفت، گونه‌ای از وجود است. بنابراین، بسیاری از مسایل معرفت‌شناسی در گرو هستی‌شناسی معرفت است؛ در این پژوهش پس از کلیات بررسی می‌شود که هر دو فیلسوف دستیابی به شناخت را ممکن می‌دانند. هم‌چنین شیخ اشراق علم را حصول اضافه اشراقیه می‌داند و در علم به جزئیات و صور خیالیه طرف اضافه نفس را عالم مثال منفصل می‌داند و در علم به کلیات طرف اضافه را عقول عرضیه و مثل نوریه می‌داند. علم حق به اشیاء و به ذات خود و علم نفس به ذات خویش و هم‌چنین تعقل جواهر مجرد کیف نفسانی نیست. لذا در علم به غیر آن هم در علم انفعالی صورت علمیه ملازم با فعل و انفعال نفسانی و اضافه به خارج است. لذا نفس در تکامل جوهری به اعتبار تجرد برزخی، متصل به عالم مثال شده و صور خیالی را شهود می‌کند. صور عقلی رشح وجود عقل مجردند و مرتسم در نفس نمی‌باشند و نفس در مقام صعود به عالم مجردات با عقل مجرد و مثال نوری متحد شده و در نتیجه این اتحاد حقایق و معارف کلی را شهود می‌نماید. هم‌چنین تطابق ذهن و عین در دو مقام علم نفس به ادراکات حسی، خیالی و عقلی است. سهروردی معتقد است ادراک حضوری را که به اضافه اشراقی حاصل می‌شود، مجال غیبت در آن نیست و درباره ادراک شیء غائب از انسان بیان می‌کند که صورت و مثال حقیقت آن در انسان حاصل می‌شود. اما بنا بر اصالت وجود، علم حصولی در سایه علم حضوری تحقق می‌یابد و علم حضوری به قوا و آلات است که مبدأ علوم حصولی است. هم‌چنین شیوه تحقیق حاضر به روش توصیفی - تحلیلی است.کلید واژگان: علم و معرفت، علم حضوری و حصولی، اتحاد عاقل و معقول
بررسی ارتباط هستی شناسانه نور و ظلمت در اندیشه سهروردی
نویسنده:
فاطمه معظمی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نظام اشراقی، اشیاء هستی در دو دسته‌ی نور و ظلمت جای می‌گیرند. امّا تحقق در این نظام، چیزی جز ظهور که ویژگی منحصر نور است، معنا نمی‌شود و از سوی دیگر، میان نور و ظلمت رابطه علّی تعریف می‌شود. حلّ اشکالاتی از جمله توجیه‌ناپذیر بودن تحقق در موجوداتی که ظهور ندارند و یا عدم سنخیت نور و ظلمت را باید در ارتباط علّی ظلمت با نور و ارتباط هر دو با تحقق و هستی جست. سهرودی، منشأ صدور عالم ظلمانی جسم را ظهور فقر ذاتی نوراقرب می‌داند که به تبع ظهور کمالات نورالانوار برای وی ظهور می‌یابد. در نظر وی «ظهور فقر» و «تحقق عالم جسم»، تمایز مصداقی نداشته و همین ظهور تبعی در نگاهی دیگر، تحقق عالم جسم است. پس نور، واسطه در عروض تحقق برای ظلمت شده‌است و تحقق ظلمت به تحققی مستقل از تحقق نور نیست. لذا چیستی و نحوه‌ی تحقق ظلمت تا حدود زیادی قابل تطبیق با چیستی و نحوه‌ی تحقق ماهیت می‌شود. در پاسخ به اشکال سنخیت نیز، «سنخیّت ظلّی» یعنی تابعیّت مطلق و محاکات ظلمت از نور مطرح می‌شود. در این رویکرد، «صدور» نیز از معنای ایجاد موجوداتی مستقل و مباین به معنای عرفانی «ظهورِ» مظاهری غیرمستقل تغییر پیدا می‌کند. تعابیر دیگر عالم جسم نیز می‌توانند با این نگاه به رابطه‌ی نور و ظلمت سازگار باشند. «ظلمت» اشاره به ذات تاریک جسم دارد که جز با ظهوری تبعی قابلیّت تحقق نمی‌یابد. «برزخ»، در معنای حالت ثانوی، می‌تواند منع تحقق مرتبه‌ای ضعیف‌تر بعد از خود را نشان داده و در معنای حیلولت معرفت‌شناختی، می‌تواند حجاب بودن عالم جسم و در معنای حیلولت وجودشناختیِ برگرفته از آموزه‌ی صیرورت افلاطونی، بینابینی ظلمت را میان ظهور مستقل و عدم ظهور محض بنماید. «ظل» به معنای تابع در تحقق، رابطه‌ی علّی نور و ظلمت را نشان می‌دهد. در مجموع، تبیین ظلمت به عنوان «حدّ و مرز نور در مرتبه‎ی عالم جسمانی»، می‌تواند شاهدی باشد بر وحدت‌انگاری هستی‌شناسی حکمت اشراق و آن را از منتسب شدن به «ثنویت‌فلسفی» یا ثنویت در سنخیّت مبرا کند.
کارکرهای نظریه_ی مثل در فلسفه افلاطون و شیخ اشراق
نویسنده:
فاطمه بنی اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول سیر تاریخ فلسفه و حکمت، طرح نظریه‌ی "مُثل" از جانب افلاطون، نخستین نغمه‌ای بود که قلمرو هستی را از محدوده‌ی عالم محسوسات به عالم ماوراء محسوسات گسترش داده و دایره‌ی دید بشر را از تنگنای ادراکات حسی به عالم لایتناهی ادراک معقولات بسط داد. از سوی دیگر توجه کامل حکمای اسلامی به اندیشه " مُثل" و دفاع از آن از سوی برخی از حکما مانند سهروردی، انگیزه‌ای شد تا این اندیشه مورد توجه و بررسی قرار گیرد. افلاطون "مُثل" را متعلَّق اصلی علم می‌دانست و چون طبق نظر وی "مُثل" حقایق عینی‌اند، برای مُثل از حیث هستی‌شناسی، جایگاهی خاص قائل است. از سوی دیگر سهروردی نظریه‌ی عقول عرضیه را که برگرفته از "مُثل" افلاطونی است، جهت تبیین صدور کثرات مادی ارائه کرده است. وی عقول عرضیه را سلسله ای از انوار مجرد می‌داند که در انتهای عقول طولیه واقع شده و در عرض هم‌اند و از نظر وی ادراک نفس از طریق شهود عقول عرضیه،صورت می‌گیرد. در این پژوهش در پی‌آنیم درباره‌ی معنا، اثبات، ویژگی‌های مُثل و بررسی جایگاه مُثل در نظام هستی شناسی و معرفت شناسی این دو حکیم به بررسی بپردازیم.
تبیین مبانی حکمی اشراقی سهروردی در رساله آوازپرجبرئیل
نویسنده:
پریسا طاهری والا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نور به عنوان موضوع فلسفه ی اشراق ، رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی . برخلاف فلسفه های رسمی دیگر که موضوعشان وجود است ، مدار فلسفه ی سهروردی مساله ی علم است و علم و آگاهی جز در سایه‌ی اشراقات انوار افاضه شده ازجانب نورالانوار بواسطه ی جبرئیل/روح القدس میسر نمی باشد . سهروردی در داستان رمزی آواز پرجبرئیل با دیدگاهی مشائی-اشراقی یک دوره مباحث معرفت شناسی و جهان شناسی را مطرح کرده که سالک توانسته به عالم مثال وارد شود و پس از ورود به عالم مثال با جماعتی از عقول/فرشتگان مواجه شده و این مواجهه از طریق ادراک خیالی (شهودخیالی) صورت می گیرد و نهایتا با آخرین عقل از سلسله ی طولیه که همان عقل فعال است ،سخن می گوید .اتصال و ارتباط نفس ناطقه ی سالک به عقل فعال منجر به آن شده است که سالک بتواند از طریق این اتصال به معرفت حقایق علوی و روحانی عالم عقول نائل شود . عقل فعال/جبرئیلبا توجه به نقش محوری که در این داستان دارد ،در معرفت شناسی معطی علم است و در جهان شناسی واهب الصور است و در واقع پیوند دهنده ی معرفت شناسی اشراقی به جهان شناسی اشراقی است و این رساله در واقع بیان یک دوره مختصر جهان شناسی و معرفت شناسی مشائی است که به عنوان فلسفه‌ی رایج سهروردی به زبان اشراق بیان نموده . در این داستان سهروردی طی ابتکاری بدیع و بی نظیر جهان شناسی و معرفت شناسی دوگانه (اشراقی –مشائی)را ارائه داده است و در عین حال تلاش نموده که به زیباترین و دقیقترین وجه ممکن تقریب بین دونظام فلسفی مشائی و اشراقی را صورت بندد. واژگان کلیدی : معرفت شناسی ، جهان شناسی ، عقل فعال ، آواز پر جبرئیل
هرمنوتیک روایات و ادعیه در آثار سهروردی
نویسنده:
فاطمه اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان حکمای مسلمان، شیخ شهاب‌الدین سهروردی نخستین کسی است که با استشهاد و استناد به آیات و روایات، دیدگاه‌های خود را درمسیر نیل به حقیقت اعلی قرار داده است. و زمانی که خود را موفق در کسب حقایق به واسطه‌ی مشاهده‌ی‌ معنوی یافته، آنها را در قالب تمثیل و نیایش درآورده تا تنها اهل معرفت با رمزگشایی و تفکّر عمیق در آنها به معنای اصلی پی ببرند. در این پژوهش با رسیدن به دیدگاه خاص هرمنوتیکی سهروردی، که در حکمت اسلامی با عنوان تفسیر و تأویل از آن یاد می‌شود، به تفسیر و تأویل روایات موجود از ائمه‌ی معصومین و نیایش‌های سهروردی، براساس آثار حکمیِ خودِ سهروردی، و منابعی که وی از آنها بهره برده است پرداخته می‌شود. هدف از این پژوهش، اثبات وجود شواهد روایی برای عقاید حکمیو عرفانی شیخ اشراق و مطابقت نیایش‌های وی با عقاید او است، که در نتیجه، با رسیدن به همسانی شواهد روایی و نیایش‌ها، با عقاید حکمی و ذوقی او، این هدف در موارد بیشتری از عقاید وی بدست می‌آید.
رابطه‌ی فاعلیت مطلق خداوند با اختیار انسان در دیدگاه سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
شیرین ارجمند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مباحثی که در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول کرده است، بحث اختیار می‌باشد؛ به همین سبب از دیر باز تاکنون، بیشتر دانشمندان از هر دین و مذهب و جایگاهی که برخوردار بودند، درباره‌ی این بحث با روش‌های متفاوتی دیدگاهای مختلفی را بیان کرده‌اند؛ عقیده و دیدگاهای آن‌ها باعث شده که یا طرف جبر را گرفته‌اند و اختیار را برای انسان نادیده گرفته‌اند و یا مباحث آن‌ها به تفویض ختم شده است که در این صورت حق‌تعالی حکیم را و محتاج بودن همیشگی موجودات به او را نادیده می‌گرفتند و عده‌ای دیگر هم، حد و وسط این دو را انتخاب و معیار مبانی خود قرار داده‌اند؛ از جمله این اندیشمندان و فلاسفه، سهروردی و ملاصدرا می‌باشد که این دو راه سوم را در پیش گرفتند و در سایه‌ی فاعلیت حق‌تعالی، اختیار انسان را نادیده نگرفته‌اند و شأن و عظمت او را در جایگاه انسان بودن و در چگونگی انتخاب مسیر زندگی‌اش نگه‌ داشته‌اند، سهروردی در سایه‌ی مبانی دینی و مطالب ژرف فلسفه‌ی خود، فاعل حقیقی را تنها نورالانوار دانسته است و معتقد است که دیگر موجودات فاعل هستند؛ ولی ذات نوری مستقلی ندارند که فاعل حقیقی در افعال خود باشند و در سایه‌ی افاضه‌ی فیض حق‌تعالی است که افعال خود را انتخاب و به انجام آن می‌پردازند؛ زیرا نور را منشأء هر فعل و اثری می‌داند و نورالانوار را فاعل قریب هر فعلی می‌داند و معتقد به اختیار اندکی برای انسان شده است. ملاصدرا هرچند سخن سهروردی را تکرار می‌کند؛ ولی با مبانی و روش متفاوتی که فلسفه‌ی متعالیه‌ی او ایجاب کرده است، اختیار را برای انسان به اثبات می‌رساند. این پژوهش در صدد تبیین چگونگی رابطه‌ی فاعلیت مطلق حق‌تعالی با اختیار انسان، در دیدگاه سهروردی با توجه به تشکیک اشیاء و رابطه‌ی نورالانوار با انوار پایین‌تر و در دیدگاه ملاصدرا، با توجه به تشکیک وجود و وجود رابط و مستقل، در یک بررسی مقایسه‌ای می‌باشد.
کثرت عقول (فرشتگان) و دلایل آن از دیدگاه: ابن‌سینا، آکویناس و سهروردی
نویسنده:
راضیه معنوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کثرت عقول و تبیین وساطت بین خداوند و خلق او، مسئله‌ای دیرین در فلسفه و تفکرات فلسفی است، و همیشه ذهن فلاسفه را به خود مشغول کرده است. چگونگی صدور کثرات از واحد، فلاسفه را بر آن داشته است که، تبیین‌های متفاوتی را باتوجه به عقاید دینی خود مطرح کنند. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، سه فیلسوف مطرح در الهیات اسلامی و الهیات مسیحی را مورد بحث قرار می‌دهد.
مقایسه آداب تصوّف در اسلام با رهبانیّت در دین مسیح بر مبنای کتاب عوارف المعارف سهروردی و قاعده نامه بندیکت قدّیس
نویسنده:
فرزانه احمدی گنجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آداب و مناسک در رهبانیّت مسیحی و تصوّف اسلامی شباهت هایی دارند. در رهبانیت مسیحی، کتاب قاعده نامه بندیکت به موضوع آدابِ رهبانی پرداخته است.بندیکت قدیس در حدود 480 میلادی در نورسیا ایتالیا متولد شد و در حدود 547 میلادی در شهر مونتکاسینو ایتالیا در گذشت. او بنیانگذار دیرهای متعدّدی در ایتالیاست و همچنین معروف ترین قاعده نامه رهبانیت اثر اوست.این کتاب نسبتاً کوچک از یک مقدمه و 73 باب تشکیل شده است. دستورات این قاعده نامه درباره ساختار، اداره و مدیریت دیر و همچنین درباره حیات روحانی و دنیوی راهبان به مدت 15 قرن معتبر و عملی بوده است.در واقع این کتاب قاعده نامه بندیکت بود که نظام رهبانیت اروپا را قالب ریزی کرد و در نسل های متمادی برای راهبان و راهبه ها مورد احترام بود. در این کتاب به شیخ دیر و سایر مسئولان صومعه توصیه هایی می شود و فضائل اصلی رهبانیت معرفی می گردد، فضائلی از قبیل: اطاعت، سکوت ، تواضع و غیره .اما در تصوّف کتاب های متعدّدی درباره آداب وجود دارد. از جمله کتاب «عوارف المعارف سهروردی». سهروردی از بزرگان مشایخ متصوّفه ایران است که در آغاز تحصیلاتش، به آموختن حکمت و فلسفه و کلام علاقه مند بوده اما سپس به تصوّف و عرفان روی آورد. تأثیر وجود شیخ در نشر و توجیه و تنزیه تصوّف فوق العاده و پر حاصل بود . ایشان در کتاب عوارف المعارف به آداب سیر و سلوک عارفان و سنن و معارف صوفیان پرداخته است. کتاب فوق مشتمل بر یک مقدّمه کوتاه و شصت و سه باب است از جمله ابواب کتاب می توان به عناوین زیر اشاره نمود: منشأ علوم صوفیان، شرح حال صوفیان و اختلاف در طریقت آنان، ماهیّت تصوّف، ادب و جایگاه آن در تصوّف، آداب حضرت الهیّت، آداب و مقدّمات طهارت، آداب خوردن طعام ، آداب پوشیدن لباس ، آداب نوم و ... . در مقایسه آداب این دو طریق صوفیانه می توان موارد زیر را در کنار هم قرار داد. مثلاً تعداد اوراد در هنگام شب زنده داریدر رهبانیّت با آداب نوم در تصوّف، مقدار مناسب غذا در رهبانیّت با اَکل در تصوّف، لباس و کفش برادران در رهبانیّت با خرقه در تصوّف، ایّام صیام و پرهیز در رهبانیّت با آداب صیام و روزه در تصوّف، صومعه، دِیر و کلیسا در رهبانیّت با خانقاه در تصوّف و ... قابل مقایسه می باشد. کلیدواژگان: رهبانیّت مسیحی، بندیکت، قاعده نامه، تصوّف، عوارف المعارف، سهروردی، آداب، مقایسه.
تحلیل ساختاری داستان‌های فارسی سهروردی بر مبنای شیوه پراپ
نویسنده:
مهدیه جوادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راه های شناخت ادبیات داستانی کلاسیک فارسی ، بررسی آن با شیوه های علمی نو و اعمال تحلیل های ساخت گرایانه بر روی متون روایی است . نتیجه به کار بستن چنین شیوه هایی ، علاوه بر احیای سنت های ادبی کهن ، شناخت هر چه بیشتر ساختارهای داستانی متون و کشف شگردهای داستان پردازی نویسندگان و نیز تبیین نکات برجسته آثار آنان است . در موردجنبه های گوناگون معناییو بررسی تمثیل های سهروردی ، شارحان و محققانمباحث به نسبت زیادی را طرح کرده اند ، اما در مورد قابلیت های داستانی برخی آثار وی ونیزساخت های داستانی- نمایشی این آثار، به ندرت مطلب در خور توجهی یافت می شود .در این پایان نامه نگارندهنخست ، هشت رسالهفارسی شیخ اشراق را که با محور داستانی تمایز یافته اند برگزیده و سپس به بررسی این هشت داستان جامع و نیز حکایات درونیآن هاپرداختهو با عنایت به عناصر تشکیل دهنده ساختار آن ها ( اعم از تعداد حوادث ، چگونگیرخ دادن حوادث ، اشخاص داستان‌،‌اعمال خرق عادت و جادو ، عناصر مکانی و زمانی و احیانا نتیجه گیری انتهای داستان ) به تفکیک ساختار ها و طبقه بندی آن ها همت گمارده است . شیوه مورد کاربرد ، روشی است که به تسامح می توان آن را ریخت شناسی بر اساس نظریه " پراپ " نامید ؛ سپس الگوهای روایی استخراج گردیدهو حکایات در این الگوها سامان یافته اند . داستان های جامع و حکایات درونی آنها ابتدا بر اساس 31 کارکرد پیشنهادی"‌ پراپ"‌تجزیهو تحلیل شدند و الگوهای آنها استخراج گشت. در بخش های انتهایی هر داستان در این رساله با ترسیم جداول درباره کارکردها والگوهای حکایات بررسی شده سخن گفته ایم. بر اساس الگوهای کارکردی می توان به چند طرح کلی دست یافت که ساختار اصلی این داستان ها را تشکیل می دهند. این طرح ها یا الگوهای اصلی برمبنای نوع های پربسامد داستانها تنظیم شده اند و شامل 4 دسته اند : الف) دور شدن از ملجاء و مآوای اصلی( دوری )ب) فراموش کردن ملجاء و ماوای اصلی ( فراموشی )ج)جستجو برای فهم مساله یا نیل به کمال مطلوب ( جستجو ) د )حضور مداوم شر ( شر )تمام افسانه های جادویی را می توان پس از شناسایی و استخراج جفت های کارکردی شان، در یکی از الگوهای چهارگانه یادشده جای داد. به این طریق ساختار کلی روایت در داستان های فارسی شیخ اشراق به دست می اید. نتایج حاصل از این پژوهش، می تواند به عنوان ماده اولیه در تحقیقات و بررسی های مرتبط با مطالعات علوم انسانی ،از جمله مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی به کار گرفته شود. آنچه در این رساله بعنوان ساختارگرایی در نظر گرفته شده است در حقیقت ترکیبی ست از شناسایی عناصر داستان در متون، نیم نگاهی به شکل تمثیلی آنها، بررسی ساخت های روایتی و بررسی نهایی داستان ها بر اساس شیوه های یاد شده در بالا و حاصل کار نشان دادن عناصر داستان در میان مفاهیم فلسفی و عرفانی داستان های فارسی شیخ اشراق است
  • تعداد رکورد ها : 1387