جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2086
بررسی امکان رؤیت الهی از منظر آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
امین اسحاقی دوست؛ استاد راهنما: مجید احسن؛ استاد مشاور: احسان ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رؤیت الاهی از مسائل اختلافی میان متکلمان فرق کلامی است که در آیات و روایات متعدد به آن تصریح شده است و متکلمان و متفکران مسلمان نیز در توضیح و توجیه این مسئله، مواضع متعدد گرفته‌اند؛ برخی به رؤیت با چشم سر قائل شده و برخی دیگر آن را نفی کرده‌ و رؤیتی غیر از رؤیت با چشم ظاهری را پذیرفته‌اند. در این میان، علامه طباطبایی و شاگرد برجسته ایشان آیت الله جوادی آملی، به عنوان شارحان حکمت متعالیه صدرایی، در آثار خود به این مسئله ورود کرده‌اند. مسئله اصلی در این تحقیق، بررسی امکان رؤیت الاهی از منظر آیت الله جوادی آملی در سه حوزه رؤیت حسی، رؤیت عقلی و رؤیت شهودی، با روش گردآوری کتابخانه‌ای و روش پردازش توصیفی-تحلیلی است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد: آیت الله جوادی آملی علاوه بر نفی رؤیت حسی خداوند، رؤیت عقلی را نیز نفی می‌کنند زیرا هویت مطلقه که همان خداوند باری تعالی است، برتر از آن است که در ظرف دیده و ذهن محدود شود. از دیگر سو، یک امر برای ادراک حسی و عقلی، باید محدود باشد، زیرا در ادراک حسی و عقلی، همواره از دو امر مدرِک و مدرَک سخن به میان می‌آید: بی‌شک، اگر شیئی حدّ نداشته باشد، فرض مقابل برای او محال است یعنی چیزی در برابر خدای والا به عنوان مدرِک قرار ندارد تا او را با دیده یا عقل و ذهن ادراک کند. از سوی دیگر، از منظر آیت الله جوادی آملی، رؤیت خدای سبحان با شهود قلبی به معنای مشاهده او با نور ایمان است؛ یعنی انسان، همه موجودات را آیه و آیینه خدای متعالی بداند و به این مطلب باور یابد که همه عالم، محضر خداست و هر چه هست، نسبت به باری تعالی، فقر محض و وابستگی صرف است و تمام هویت ما سوا الله همین وابستگی و فقر است نه چیز دیگری.
انسان شناسی سیاسی از منظر تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
داود صفری؛ استاد راهنما: عباسعلی رهبر؛ استاد مشاور: ابراهیم برزگر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مسائل‌ اساسی‌ در باب معرفت‌، شناخت‌ خود انسان می باشد. با شناخت‌ انسان آدمی‌ هم‌ به‌ شناخت‌ خدا راه پیدا می یابد و هم‌ به‌ شناخت‌ هستی‌ دست پیدا می کند. آیت اله جوادی آملی معتقدند که اگر از قرآن در مورد انسان سوال گردد، قران پاسخ خواهد داد: انسان ", حی متاله ", است ، کسی می باشد که به ذات اقدس اله متصل گردیده و در هر زمانی که زندگی می نماید روح الهی در انسان می باشد که اگر از انسان گرفته شود ، حیوان و یا حتی ممکن است تا مرحله اضل از حیوان نیز نزول نماید. در این پژوهش ما بدنبال مختصات معرفتی انسان شناسی سیاسی از منظر تفسیر تسنیم آیت اله جوادی آملی و سایر آثار ایشان هستیم که بر اساس بررسی آثار ایشان ، اهم مختصات معرفتی انسان شناسی سیاسی در تفسیر تسنیم مبتنی بر نظریه فطرت ایشان ،ونوع شناسی انسان مبتنی بر کرامت ، آزادی و انتخاب آگاهانه در راستای تشکیل بلد طیب می باشد و در ادامه این پژوهش مشخص میگردد علاوه بر مشخصه های ذکر شده ، مشخصه های دیگری از جمله : دو بعدی بودن انسان (روح و جسم) ، عقل انسان ، سعادت و غایت انسان ، مقام خلیفه اللهی و مدنی الطبع بودن انسان نیز در موضوع انسان شناسی سیاسی از منظر آیت الله جوادی آملی تاثیر گذار بوده که کلیه این شاخصه ها در نظریات ایشان در این پژوهش مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. در این پژوهش از روش کیفی از نوع تفسیری استفاده شده است .
مولفه های تدین خودمحور از نظر آیت الله جوادی آملی با تاکید بر تفسیر تسنیم
نویسنده:
فاطمه آهنگروزنا؛ استاد راهنما: عبدالله اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین الهی، موهبتی ربّانی، آسمانی، مقدس و خطاناپذیر است و مکمل عقل و دانش های بشری بوده و در راستای سعادت دنیوی و اخروی انسان هاست. ارسال وحی الهی از خداوند تا نفس نفیس پیامبران سه مرحله را به ترتیب علمی می پیماید: اول ؛ ابلاغ از خداوند به پیامبران؛ دوم: تحقق وحی در نفس انبیاء و سوم : ابلاغ وحی از پیامبران به مردم. ماهیت و محتوای وحی و دین الهی در هر سه مرحله مصون از خطا و لغزش علمی و عملی است، لیکن تدین و دین پذیری مخاطبان خطاپذیر انسانی، غیر از ماهیت اصلی و مقدس و خطاناپذیر وحیانی است و لذا ممکن است به دلایل چندی از قبیل خطای علمی انسان ها و هواهای نفسانی و رسوبات شیطانی دچار لغزش شود. لازم به یادآوری است: معنای این سخن، خطاپذیری مطلق تدین و دین پذیری انسان ها نیست، بلکه اذعان به این امر است که ممکن است دین پذیری و تلقی وحی و دین از سوی مخاطبان عادی انسانی در مواردی دچار خطا و لغزش شود. به بیان دیگر، مخاطب دین، مردم عادی هستند که دین را درک می کنند، اینک پرسش آن است که آیا همه ی کسانی که تلاش می کنند تا دین را درک کنند، واقعاً به حقیقت دین می رسند؟ پاسخ منفی است زیرا ماهیت ذاتی حقیقت وحی که الهی، ربّانی، مقدس و خطاناپذیر است الزاما به معنای تدین، پذیرش و تلقی صحیح و واقعی انسان ها از دین در همه ی موارد نیست؛ به همین دلیل تفاوت اقوال و اندیشه های عالمان دین و فِرَق و نِحَل دینی ایجاد می شود. پرسش اساسی پایان نامه حاضر آن است که مولفه ها، مشخصات و ویژگی های تدین خودمحور (= پذیرش خطا پذیر دین از سوی برخی انسان ها) از نظر آیت الله جوادی آملی با محوریت تفسیر تسنیم چگونه است؟ آیت الله جوادی آملی ضمن پذیرش تفاوت بین دین و تدین می نویسد: درتعریف این دو مفهوم از خلط میان دین و تدین؛ دین و ایمان باید اجتناب شود. دین حقیقتی پیام گونه است که خداوند آن را در اختیار انسان قرار داده است، در حالی که ایمان و تدین وصف انسان(خطاپذیر ) است. ایشان می افزاید: دین مرکب است از مجموعه معارف نظری و عقیدتی، احکام و قوانین عملی و دستورات اخلاقی، در ابعاد گوناگون فردی و اجتماعی، سازگار با عقل و فطرت انسانی، که از سوی خداوند یکتا توسط پیامبران برای هدایت همه جانبه مادی و معنوی بشر فرستاده شد و در صورت پیاده شدن به طور کامل، سعادت و رستگاری دنیوی و اخروی انسان را تأمین می کند. لیکن دینداری(ایمان و تدین)یعنی شناخت و باور. مؤلفه ها و مشخصات و ویژگی های تدین خودمحور از منظر آیت الله جوادی آملی با تاکید بر تفسیر تسنیم عبارت است از: 1. برخورد گزینشی با آموزه های دین 2. توجیه گرایی در حوزه نظر و عمل 3. سیادت زدایی از دین ضرورت: بنابراین ضرورت دارد تا با شناخت مولفه‌ ها و مشخصات تدین خودمحور، این نوع دین پذیری را آسیب شناسی نموده و راهکارهای اصلاحی برای درک کم خطاتر و واقعی تر دین را بشناسیم. همچنین این شناخت موجب ارتقاء فهم دینی، چگونگی حفظ هویت دینی اصیل و تقویت دینداری صحیح و جامع در جامعه می شود و از آسیب‌های فردی و اجتماعی ناشی از دینداری خودمحور پیشگیری می نماید. روش تحقیق: مساله محور، کتابخانه ای، توصیفی، تحلیلی، بنیادین نوآورانه بودن: نسبت به اینکه درباره ی موضوع حاضر از منظر آیت الله جوادی آملی، پژوهشی تاکنون نوشته نشده است، این پایان نامه نوآورانه است.
تحلیل و نقد آرای تفسیری علامه طباطبایی در مورد مباحث زنان با تأکید بر اندیشه‌ استاد جوادی آملی
نویسنده:
فرشته مرزبان؛ استاد راهنما: فاطمه علایی رحمانی، زهرا صرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان و جوادی آملی در تفسیر تسنیم هر یک با رویکرد تفسیری خاص خود، به بررسی آیات مرتبط با زنان پرداخته‌اند. با وجود عمق اندیشه علامه طباطبایی، گذشت زمان و ارائه نظریات نوین در حوزه زنان، بررسی دیدگاه‌های ایشان همچنان از اهمیت زیادی برخوردار است. جوادی آملی در تفسیر تسنیم، ضمن تبیین مباحث المیزان، با ارائه نظریات جدید، به نقد و تکمیل دیدگاه‌های علامه پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی وجوه افتراق آرای تفسیری این دو مفسر در مسائل زنان، به روش کتابخانه‌ای انجام شده است. در این راستا، ابتدا آرای تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان استخراج شد، سپس نقدها و تکمیل‌های جوادی آملی بر این آراء، در سه محور اصلی کلامی- فلسفی، فقهی- حقوقی و قصص، دسته‌بندی و تحلیل گردید. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که جوادی آملی با بهره‌گیری از روش‌هایی مشابه استاد خود مانند تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر عقلی، به تبیین مفاهیم پرداخته است. وی ضمن بازتعریف مفاهیم اساسی، ارجاع متشابهات به محکمات و اقامه براهین قوی، بینش جدیدی را درباره زنان ارائه داده است. با بررسی دیدگاه‌های این دو مفسر می‌توان اذعان کرد که نقدهای جوادی آملی بر تفسیر المیزان، غالباً مستند و مستدل هستند. وی با بهره‌گیری از استدلالی عمیق و متقن، مسائل مربوط به زنان را با توجه به مقتضیات عصر حاضر بررسی کرده است. در حوزه کلامی - فلسفی، تمرکز ایشان بر نوع فاعلیت خداوند بر مخلوق، جنس وجودی خلقت زن و جایگاه اخروی زن است. در حوزه فقهی - حقوقی، مباحث مربوط به نقش زن در خانواده و اجتماع مورد نقد و بررسی قرار گرفته‌اند. در حوزه قصص نیز، داستان‌های قرآنی و احادیث مرتبط با مسائل زنان محور تحلیل بوده است. این پژوهش نشان می‌دهد که دیدگاه جوادی آملی در نقد و تکمیل آرای علامه طباطبایی، با توجه به نیازهای جدید تفسیری، به تکامل مباحث مرتبط با زنان در تفاسیر قرآنی کمک کرده است.
بررسی وجود ذهنی در حکمت متعالیه با تاکید بر آرای استاد جوادی آملی
نویسنده:
زهرا افشاری؛ استاد راهنما: عباس موسوی؛ استاد مشاور: مهناز امیرخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه یکی از مهم‌ترین شاخه‌های فلسفه اسلامی است که توسط ملاصدرا پایه‌گذاری شده است. این فلسفه به بررسی مسائل مربوط به وجود، ماهیت، و رابطه آن‌ها با هم جوهری می‌پردازد. یکی از مباحث مهم در حکمت متعالیه، مسأله “وجود ذهنی” است. وجود ذهنی به این مفهوم اشاره دارد که چگونه تصورات و مفاهیم انتزاعی می‌توانند در ذهن انسان تحقق یابند.
مقایسه فطرت در عرفان اسلامی و ندای درون در معنویت جدید با تأکید بر نظرات عبدالله جوادی آملی و چارلز تیلور
نویسنده:
اسماء سلطان علی حسن علی راشد؛ استاد راهنما: رضا الهی‌منش، وحید سهرابی‌فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
حقیقت انسان از دیدگاه فخر رازی و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
فائزه براهوئی شاد؛ استاد راهنما: ابراهیم نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های فخر رازی و جوادی آملی درباره حقیقت انسان تعریف مسئله و سوالات اصلی تحقیق مسئله «حقیقت انسان» از بنیادی‌ترین مباحث در فلسفه اسلامی و کلام است که به پرسش‌هایی مانند چیستی انسان، جایگاه او در نظام آفرینش، رابطه‌اش با خدا و سرنوشت نهایی‌اش می‌پردازد. این تحقیق به بررسی تطبیقی دیدگاه‌های فخر رازی (متکلم و مفسر اشعری) و آیت‌الله جوادی آملی (فیلسوف و عارف حکمت متعالیه) درباره ماهیت انسان می‌پردازد. دیدگاه فخر رازی - نفس و تجرد: رازی در آثار خود گاهی نفس را جسم مادی، گاه جسم لطیف (اثیری) و در نهایت مجرد معرفی می‌کند. با این حال، در تفسیر کبیر (مفاتیح الغیب) به تجرد نفس تصریح دارد و آن را غیرمادی و واحد می‌داند. - تقسیم‌بندی نفوس: او نفوس ناطقه را به دو دسته نیک‌سرشت (که بدون تلاش به کمال می‌رسند) و بدسرشت (که به‌رغم تلاش به کمال نمی‌رسند) تقسیم می‌کند. - خلافت الهی: رازی در تفسیر آیه خلافت (بقره:30)، انسان را مظهر صفات الهی می‌داند که با عقل و اراده، شایستگی این مقام را یافته است. دیدگاه جوادی آملی - حقیقت مجرد انسان: جوادی آملی با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه و عرفان اسلامی، نفس انسان را مجرد و دارای مراتب وجودی می‌داند که به سوی کمال و قرب الهی حرکت می‌کند. - انسان کامل: از نگاه او، انسان کامل اولین مخلوق الهی و مظهر اسماء خداوند است که به مقام خلافت و قرب divine نائل می‌شود. پیامبران و امامان مصداق‌های اعلای انسان کامل هستند. - خلافت الهی: او با استناد به آیات قرآن، خلافت انسان را ناشی از علم، اختیار و قابلیت تکامل وجودی او می‌داند. تفاوت‌های کلیدی دو دیدگاه 1. مبانی فلسفی: - رازی بر کلام اشعری و استدلال‌های عقلی تکیه دارد، در حالی که جوادی آملی از حکمت صدرایی و عرفان بهره می‌برد. 2. نفس و تجرد: - رازی در تعریف نفس دچار تردید است (بین مادی، اثیری و مجرد)، اما جوادی آملی به‌صرافت بر تجرد نفس تأکید دارد. 3. کمال انسان: - رازی به جبرگرایی نسبی در سعادت و شقاوت انسان معتقد است، اما جوادی آملی بر اختیار و سیر تکاملی انسان تأکید می‌کند. 4. انسان کامل: - جوادی آملی انسان کامل را مظهر تام اسماء الهی می‌داند، در حالی که رازی بیشتر بر عقلانیت و اراده انسان تمرکز دارد جمع‌بندی این تحقیق نشان می‌دهد که اختلاف مبانی کلامی-فلسفی فخر رازی و جوادی آملی، منجر به تفاوت در تبیین حقیقت انسان، تجرد نفس، و مسیر کمال شده است. بررسی تطبیقی این دو دیدگاه، می‌تواند به درک عمیق‌تری از مسئله انسان در اندیشه اسلامی کمک کند. کلمات کلیدی: حقیقت انسان، فخر رازی، جوادی آملی، نفس مجرد، انسان کامل، خلافت الهی.
بررسی عقلانیت اخلاقی رابطه ی خدا با انسان با تاکید بر آثار آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
مرتضی یزدانی؛ استاد راهنما: محمود موسوی؛ استاد مشاور: مهدی فدایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به بررسی افعالی که از ناحیه خداوند متعال صادر می‌شود و به نوعی با انسان مرتبط است می‌پردازد و این افعال را از جهت عقلانیت اخلاقی مورد قضاوت و بررسی قرار می‌دهد. آیا عقل ما حکم به اخلاقی بودن رابطه خدا با انسان در ابعاد مختلف تکوین و تشریع می‌نماید؟ با بررسی افعال الهی و آنچه در ابعاد مختلف تکوین و تشریع در رابطه با انسان انجام می‌دهد به این نتیجه می‌رسیم که عقل انسانی حکم به اخلاقی بودن رابطه خدا با انسان می‌کند و این رابطه را سراسر حسن و خیر و نیکو ارزیابی می‌نماید. با توجه به مبانی الهیاتی امامیه از قبیل حسن و قبح عقلی و توان عقل نسبت به درک نیکی و بدی و لو پاره ای افعال از قبیل عدالت و ظلم، و با توجه به صفات حسنای خداوند متعال که مستجمع تمامی کمالات و مبرای از هر عیب و نقص و حد و ظلم و منبع فیض نامحدود و بی پایان است، از نظر مبنای فکری و از طریق لمی به این نتیجه می رسیم که جز خیر و نیکی از ذات مقدس حق تعالی صادر نمی‌شود و محال است حق تعالی در حق احدی ظلم کند یا کاری خلاف حکمت انجام دهد. در تعامل باری تعالی با انسان، چه در بعد تکوین و خلقت انسان از قبیل اعطای ابزار معرفت و فطرت پاک و الهی و اعطای قوه اختیار به انسان و خلقت جاودانه وی، و چه در بعد تشریع از قبیل فرستادن رسولان و جعل شرایع و تکالیف و پاداش و جزا در مقابل اعمال انسان، هرآنچه خدای متعال انجام داده است و انجام خواهد داد سراسر خیر و نیکی است و عقل ما اخلاقی بودن این رابطه را می‌فهمد و تصدیق می‌نماید. خداوند متعال با اعطای ابزار معرفت کارآمد، راه تحصیل علم و معرفت صحیح را برای انسان فراهم نموده و با اعطای فطرت پاک و الهی او را در شناخت حقایق و پیمودن راه سعادت و کمال یاری نموده است و با اعطای قوه اختیار زمینه سیر اختیاری انسان به سوی سعادت یا شقاوت را فراهم نموده و زحمت انسان را در این دنیا بی ثمر نگذاشته است بلکه با خلقت جاودانه اش، زمینه حیات اخروی و نیل به حاصل اعمال دنیوی انسان را در نشئه آخرت فراهم نموده است و در این مسیر، با ارسال رسولان و اولیای الهی حجت را بر انسان تمام نموده و مسیر سعادت را برای انسان روشن کرده است و با جعل شرایع و تکالیف، آنچه انسان در ابعاد مختلف حیاتش برای نیل به سعادت حقیقی و جاودانه بدان نیازمند است را برای انسان تبیین نموده است. در بررسی یکایک این مسائل، عقل انسان به عقلانیت اخلاقی این افعال حکم می کند و آنچه حق تعالی در حق انسان انجام داده است را تماما خیر و نیک ارزیابی می نماید. عمده مطالب این پژوهش مبتنی بر آراء و آثار حضرت آیت الله جوادی آملی می‌باشد. بررسی عقلانیت اخلاقی سنت‌های الهی، استخراج اصول اخلاقی خدا در رابطه با کائنات و انسان، و نیز مساله نظام اخلاقی حاکم بر رابطه خدا با کائنات، مسائلی هستند که می‌توانند در این راستا توسط سایر پژوهشگران پیگیری شوند.
ارزیابی مُثُل شناسی ملاصدرا در بستر ملاحظات مصباح یزدی و جوادی آملی
نویسنده:
وحید داوری چهارده؛ استاد راهنما: منصور ایمانپور؛ استاد مشاور: سهراب حقیقت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل نظریه مُثُل عقلانی در بستر حکمت اسلامی، کوشیده است با تلفیق رویکردهای فلسفی، معرفت‌شناختی و عرفانی، تصویری جامع و انتقادی از جایگاه مُثُل در سنت فکری مسلمانان ارائه دهد. محور اصلی تحقیق، واکاوی ظرفیت‌ها و چالش‌های نظریه مُثُل در آثار فیلسوفان معاصر همچون استاد مصباح یزدی و استاد جوادی آملی است؛ به ‌طوری‌که نقدهای عقل‌گرایانه و تحلیلی مصباح یزدی درباره ضعف اثباتی مُثُل، نسبت آن با علم حصولی، و تحلیل مفاهیم کلی، از یک‌ سو، و تلاش‌های بازخوانانه و شهودی جوادی آملی برای پیوند میان صورت‌های نوعیه با اسماء الهی، علم حضوری و نظام تدبیر ملکوتی، از سوی دیگر، دو مسیر متفاوت در ارزیابی این نظریه را نمایندگی می‌کنند. پژوهش حاضر ضمن وفاداری به مبانی حکمت متعالیه ملاصدرا، کوشیده است تا کارآمدی براهین فلسفی نظیر حرکت جوهری، اتحاد عاقل و معقول، و نظام صدوری را برای اثبات مُثُل عقلانی بررسی کند و هم‌زمان نقدهایی که این براهین را فاقد کفایت هستی‌شناختی می‌دانند، تحلیل نماید. در این چارچوب، نظریه مُثُل نه به ‌مثابه‌ی یک آموزه صرفاً افلاطونی، بلکه به‌عنوان الگویی تحول‌پذیر برای تبیین مراتب وجود، نقش نفس، و ساختار ادراک مورد توجه قرار گرفته است؛ الگویی که در تعامل میان عقل تحلیلی و شهود عرفانی می‌تواند به بازسازی مفاهیم بنیادین در حکمت اسلامی کمک کند. نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که نظریه مُثُل عقلانی، علی‌رغم اختلاف‌نظرهای تفسیری، همچنان ظرفیتی پویا در تفسیر هستی، فهم ادراک و تبیین کمال‌یابی موجودات دارد و به‌ویژه در نگاه‌های نوگرایانه، امکان گفت‌وگوی بین‌ مکتبی میان فلسفه، عرفان و الهیات اسلامی را فراهم می‌سازد.
معنای حکمت در قرآن از نظر جوادی آملی و مقایسه‌ی آن با فهم در معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی
نویسنده:
نجف یزدانی؛ استاد مشاور: فخر علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت به عنوان یکی از مفاهیم پرکاربرد در متون اسلامی، در تفسیر و فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. آیت‌الله جوادی آملی با نگاه فلسفی به تحلیل مفهوم «حکمت» در قرآن پرداخته‌اند. وی با تقسیم حکمت به نظری و عملی چنین بیان می‌کند: «قسمی که مربوط به جهان‌بینی است که در جهان چه چیزی هست و چه چیزی نیست، می‌شود حکمت نظری؛ یک حکمت مربوط به جهان‌داری است که در جهان چه باید کرد و چه نباید کرد؟ می‌شود حکمت عملی؛ و اگر کسی هم به جهان‌بینی دست یافت، و هم به جهان‌داری، آن‌گاه به جهان‌آرایی هم موفق می‌شود که چگونه عالَم را بیاراید که بشود زینت عالَم؛ و آن نصیب اوحدی از اهل ایمان خواهد شد» (جوادی آملی، 1403، ج77). جوادی آملی در بیان مؤلفه‌های دستیابی به حکمت، هم به جنبه نظری و هم به جنبه عملی توجه می‌دهد. همچنین وی حکمت را خیر کثیر معرفی کرده و درجه کامل عقل می‌داند که عاقل متذکر از آن بهره مند خواهد بود. در جای دیگر حکمت، تفضل الهی و به نوعی عطا و پاداش خداوند تلقی می‌شود که جنبه موهبتی نیز پیدا می‌کند. در قرآن برخورداری از این سطح از معرفت، فضایل خاصی را می‌طلبد که اعمال درست آگاهانه آن فضیلت‌ها یا شایستگی‌ها را به همراه دارد و در غیر این صورت، دستیابی به دانش غیرممکن می شود. در حقیقت حکمت با تحقق فضایل اخلاقی و فکری به دست می‌آید. از سوی دیگر، در معرفت شناسی فضیلت محور بر مسأله فهم و مدخلیت فضائل فکری و اخلاقی فاعل شناسا در حصول فهم تأکید شده است؛ لیندا زاگزبسکی یکی از نظریه پردازان به نامِ این نوع معرفت شناسی است (زاگزبسکی، 1998). وی و عموم معرفت شناسان فضیلت محور معتقدند که فضایل فکری ساختاری مشابه فضایل اخلاقی نزد ارسطو دارد؛ بر همین اساس نزد ایشان فضایل فکری درست همانند فضایل اخلاقی استعدادهای اکتسابی از انگیزه، احساس، عمل و ادراک است. پارادایم فضیلت در میان این گروه متشکل از ویژگی های شخصیتی نهادینه شده همچون سعه صدر، انسجام در مقام نظر و عمل، شجاعت، عدالت، صداقت، وفاداری، انصاف و فروتنی فکری است. به باور این گروه، فضایل و رذایل فکری ویژگی‌هایی شخصیتی هستند که ما در قبال آن‌ها مسئول شناخته می‌شویم. این نوع معرفت شناسی به جای تمرکز بر تحلیل ماهیت معرفت به عنوان یک گزاره، بر فاعل شناسا به عنوان صاحب و دارنده معرفت تاکید دارد و قائل است فضایل معرفتی فاعل شناسا، شایستگی معرفتی است که دستیابی به حقیقت و اجتناب از خطا را در پی دارد. در صورتی فاعل شناسا به باور صادق و مطابق با واقع دست می‌یابد که واجد دو دسته از فضایل باشد: فضایل عقلانی که مربوط به قوا و استعدادهای عقلانی است و فضائل اخلاقی که عواطف، احساسات، میل و اراده را در بر می‌گیرد. زاگزبسکی در تبیین نظریه معرفت شناسی فضیلت محور خود از تعبیر «با وجدان بودن» استفاده می‌کند و معتقد است فضایل علاوه بر تاثیر در فرایند شکل‌گیری باور، «با وجدان بودن» معرفتی را نیز ایجاد می کنند. با توجه به آنچه بیان شد، می‌توان از نسبت این دو معرفت پرسش نمود؛ معرفتی که نزد جوادی آملی از آن تعبیر به حکمت می‌شود و نزد زاگزبسکی تعبیر به فهم؛ با وجه مشترک مدخلیت فضایل در حصول این معرفت؛ و اکنون می‌توان پرسید چه مولفه‌هایی برای دستیابی به «حکمت» در قرآن بیان شده است و چنین مولفه‌هایی تا چه اندازه در معرفت شناسی فضیلت محور مورد تاکید اند؟ و نیز اینکه در قرآن، فاعل شناسا چه وظایفی در این مورد برعهده دارد، به عبارت دیگر، دستیابی به معرفت از منظر قرآن بر چه تکالیفی استوار است و در معرفت شناسی فضیلت محور این هنجارها چگونه تبیین می‌شود و تاثیرگذاری آن‌ها بر رسیدن به «فهم» چگونه است؟ در این پژوهش، تلاش می شود با تحلیل معنای «حکمت» در قرآن از منظر آیت‌الله جوادی آملی و تبیین «فهم» در معرفت شناسی فضیلت محور زاگزبسکی به مقایسه و بررسی این دو مقوله و پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل پرسش‌های فوق پرداخته شود.
  • تعداد رکورد ها : 2086