جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 195
روند شکل گیری اشراق(اشراق عرفانی) از دیدگاه شیخ سهاب الدین سهروردی
نویسنده:
علی فضلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حکمت نوری اشراقی، حکمتی مبتنی بر آگاهی است.و خود آگاهی و شناخت نفس، مبنای هر شناختی بوده و بر هر سناختی تقده دارد و هر دانشی تابع آن استو همه چیز در پرتو خود آگاهی و تجربه من قرار می گیرد. متعلق شناخت نیز به طریق شهودی و علم حضوری اشراقی قابل ادراک می باشد.علم حضوری اشراقی بطور مستقیم و بدون هیچ وساطتی هستی و شیء و نور موجود درشیء را دریافت می کند.سهروردی عامل شناخت حقیقی را حاصل سریان نور ناشی از انوار مجرده در پرتو توجه نفس و خود آگاهی آن نسبت به متعلق شناخت می داند. در ادراکات پنجگانه حسی، مهم ترین ادراک، ابصار یا مشاهده است که به شرط نبودن حجاب و مانع تحقق می یابد. ادراکات باطنی و خیالی و عقلی نیز از طریق روءیت(شهود)حاصل می شود. ادراک خیالی از ارکان شناخت حقیقی است زیرا هم محسوس و هم معقول در ظرف آن متمثل می شوند. رازآموزی فزشته نیز در عالم خیال روی می دهد. در حوزه ادراک عقلی نیز سهروردی با توجه به محدودیتهای عقل استدلالی و جزئی، عقل شهودی را طرح می کند. او با استناد به ادراک خیالی و شهود قلبی خود نشان می دهد که عقل استدلالی جدا مانده از شهود و اشراق، از درک چنین معرفتی ناتوان است. لذا عالی ترین نوع معرفت نزد او معرفت شهودی و اشراقی است که نه صرفاٌ با تعقل و بحث علمی بلکه از راه اتقطاع از تعلقات دنیوی و تهذیب و سلوک باطنی حاصل می شود.هدف سهروردی در ارائه حکمت اشراقی دست یابی به سلسله از حقایق عالم است که فراتر از حوزه حس و تجربه و قلمرو استدلال است که هیچ شک و شبه ای قادر به ابطال آن نیست
لذت و الم اخروی از منظر امام محمد غزالی و خواجه نصیر الدین طوسی
نویسنده:
محمدیاسین درازهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خواجه نصیر و غزالی از جمله متکلمانی هستند که هم قائل به معاد جسمانی و روحانی بوده‌اند، آن دو بیشتر از طریق آیات و روایات سعی کرده‌اند معاد جسمانی و نوع لذت و الم و سعادت و شقاوت را اثبات نمایند. در این رساله تلاش شده است که نخست انواع معانی نفس و سپس اثبات معاد و تفاوت لذایذ و آلام دنیوی و اخروی مطرح و پس از آن ، به تعریف لذت و اقسام آن و اثبات لذات و آلام اخروی و مراتب سعداء و اشقیاء از نظر ابو حامد و خواجه نصیر، و به دنبال آن به مسئله خلود و عدم خلود در رنج‌ها و خوشی‌ها با توجه به مبانی آن دو اندیشمند و سپس به برخی از احولات آخرت و در پایان به نقد و بررسی و مقایسه نظرات این دو متفکر پرداخته شود.
بررسی تطبیقی عنایت و کیفیت وقوع شر در قضای الهی از دیدگاه ابن سینا ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
مظاهر جوادی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وقوع شرّ در نظام آفرینش و مسئله عنایت و علم عنایی حق‌تعالی، از مباحث مهمی هستند که در فلسفه و عرفان مطرح بوده و شبهات و دغدغه‌هایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است .بدین جهتبرخی از فلاسفه و عارفان بدان عطف نظر نموده و در آثار خود ابوابی را به مسائل مذکور اختصاص داده اند. در این میان ابن سینا، ابن‌عربی و ملاصدرا دیدگاه‌های بارزتری را درباره مسائل فوق عرضه داشته اند. از دیدگاه هر سه اندیشمند، شرّ به معنای عدم کمال و نقص و فقدان کمالات می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی، شرّرا به بالذات و بالعرض تقسیم کرده اند. اگرچه شرّ امری عدمی نه به معنای مطلق آن، می‌باشد، ولی مصادیقی نیز برای آن برشماردند. وجود شرور به نسبت و بالقیاس می‌باشد. عنایت یا علم بالعنایه، همان شمول و احاطه علمی واجب تعالی به همه هستی است. عالم بودن به ذات خویش و به نظام خیر و علیّت و راضی بودن به آن، از عناصر مندرج و مشترک در مفهوم عنایت از سه دیدگاه می‌باشد. علم خداوند، سبب ایجاد نظام احسن شده است. افزون بر معنای فوق، مشرب خاص ابن‌عربی در باب علم حق تعالی، برمبنای اسماء حسنای الهی و صفت علیم بودن خداوند مطرح است. علم حق‌تعالی به صورت علم اجمالی، در عین کشف تفصیلی که عین ذاتش می‌باشد، مورد توجه می‌باشد و این در آراء ملاصدرا نیز مشهود است. در باب فاعلیت حق‌تعالی در ایجاد نظام آفرینش، قصد و غرضی نبوده است و فاعلیت حق‌تعالی در حکمت مشاء فاعلیّت بالعنایه و زاید بر ذات و در حکمت صدرایی و ابن‌عربی، علم ذاتی (عین ذات) و فاعلیت بالتجلّی می‌باشد که براساس حرکت حبیّه و به مصداق حدیث «کنز مخفی» سبب ایجاد نظام عالم شده‌است.گرچه در مکتب وحدت وجود ابن‌عربی، نظام آفرینش، تجلّی و ظهور اسماء‌الله است و همه اسماءالله، اسماء حسنیَْ هستند و در نگاه کلی، همه چیز در نظام آفرینش زیبا و احسن است ، ولی به گمان وی وجود شرور جزئی در نظام، از لوازم ضروری آن است. شرور با خیرات ملازمه دارند. ترک شرّ قلیل به‌خاطر خیر کثیر، شرّ کثیر محسوب می‌شود. هیولا و ماده بودن و جهات امکانی، همچنین تضاد و تصادماتی که در بین متحرکات و عالم ماده وجود دارد، زمینه و سبب بروز شرّ را بطور نسبی و بالعرض در قضای الهی فراهم کرده است وهرسه حکیم به همه اینها اذعان دارند.
جهانی شدن و نسبت آن با حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)
نویسنده:
فاطمه اسکندری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فرهنگ مهدوی از مجموعه باورها، ارزش‌ها و نمادها تشکیل شده که در ارتباط با ظهورمنجی از نسل پیامبر( ص ) و فرزند یازدهم حضرت علی ( ع )، شکل گرفته که ریشه اعتقادی آن از آیات و روایات معصومین ( ع ) استخراج می‌شود. فرهنگ مهدوی دارای دو بخش می‌باشد؛ فرهنگ آرمانی و فرهنگ انتظار. مهمترین ویژگی‌های فرهنگ مهدوی و حکومت جهانی حضرت ( عج )، عبارتند از آرمان‌شهری، جهان‌شمولی و دینی بودن آن. آثار این فرهنگ شامل دو بخش آشکار و نهان است که، مهم‌ترین اثر آشکار آن" زمینه‌سازی برای ظهور " است و کارکردهای نهان آن عبارتنداز: ترسیم اهداف زندگی، ایجاد نشاط و خوش‌بینی، پویایی و تحرک و هویت بخشی و انسجام‌آفرینی. همچنین چشم انداز فرهنگ مهدوی در چهار بعد توسعه اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. از طرفی جهانی‌شدن را به عنوان گسترش روابط فوق قلمروگرایی تعریف نموده و بر مبنای آن به بررسی ابعاد، ویژگی‌ها و پیامدهای جهانی‌شدن پرداختیم. بررسی تأثیرات جهانی‌شدن بر فرهنگ مهدوی و حکومت جهانی حضرت ( عج ) در قالب چالش‌ها و فرصت‌ها آمده است. چالش‌ها در درجه اول ناظر به عناصر فرهنگ مهدوی یعنی؛ باورها، ارزش‌ها و هنجارها می‌باشد و همچنین در حوزه ویژگی‌ها و آثار فرهنگ مهدوی است، که البته با آسیب شناسی عملکرد دستگاه‌های فرهنگی درون جامعه و استفاده از فرصت‌هایی که جهانی‌شدن فراروی فرهنگ مهدوی می‌گذارد، کاستی‌های موجود مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و با توجه به گسترش تکنولوژیباید از فرصت‌هایی که جهانی‌شدن ایجاد کرده است نهایت استفاده را برای ترویج فرهنگ مهدوی داشت.
بررسی تطبیقی جایگاه «نور» در حکمت سهروردی و «وجود» در حکمت سینوی و صدرایی
نویسنده:
خالق دیوسالار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفکر در هستی و پی بردن به راز و رمز آن از دغدغه های بشر پرسش گر بوده به طوری که مدام خود را تشنه چنین آب هستی بخشی می داند، چرا که حقیقت انسانیت در ذات متفکر اوست و تفکری با ارزش است که فارغ از عقل معاش به پهنه بی پایان هستی مخصوصاً به مبدأ با شکوه و والای آن نظر داشته باشد. در این ارتباط مسلمانان متفکر بیکار ننشسته و آستین همت بالا زدند و در این راه رنج و مشقاتی را متحمل شدند که در این بین نقش سه شخصیت یعنی بوعلی سینا ، ملاصدرا و سهروردی بارزتر به نظر می رسد، البته این بدان معنی نیست که کوشش های بقیه ازجمله فارابی ناچیز بوده است. در حقیقتسه شخصیت مذکور عصاره ماقبل خود بوده اند.ابن سینا به موجود می اندیشید و آن را موضوع فلسفه دانسته، مسائل آن را نیز عوارض ذاتی موجود بماهوموجود می داند او موجود را هم از نظر مفهوم و هم از نظر تحقق خارجى بدیهى فرض کرده و آن را مشترک معنوی می دانست و معتقد بود ماهیّت هر چیز غیر از هستى آن است یعنی دو مفهوم مغایرند اما این دو در خارج با هم اتحاد وجودی دارند. اومفهوم وجود را تنها در سه حکمِ تقدم و تاخر، بی نیازی و نیاز، وجوب و امکان مشکک می داند که آن نیز به خاطر حکایت ازواقعیت مشکک متصف به تشکیکمذکور است و در ارتباط با اصالت وجود ابن سینا نفسِ وجودِ ماهیت را معلول خود ماهیت ندانسته بلکه آن را معلولِ علت وجود می داند. او ماهیت را در سایه وجود، حق بالغیر می داند .سهروردی بر پایه آن چه ظاهر است به بحث درباره ساختار حقیقت که مستقیماً معلوم ما واقع می شود می پردازد. موضوع حکمت او انوار است. او نور را به آن چه ظاهر بنفسه و مظهر لغیره باشد تعریف می نماید. ظهور نور موجب بداهتش است. سهروردی نورها را تنها به کمال و نقصان مختلف می داند نه به لحاظ نور بودنشان چرا که نور نزد وی چیزی است که به واسطه شدت و ضعفش، مابه الاشتراک و هم مابه الامتیاز به خودش برمی گردد. وی نسبت میان نور وظلمت را سلب وایجاب می داند و ظلمت را قالب نور معرفی می کند. نزد وی در مقوله جوهر، همه انحاء تشکیک تحقق پذیر است. مراد از اصالت نور سهروردی "مبدئیت برای وجود و هستی ها"ست، وی در حکمت خویش حقیقت را به وجود نسبت نمی دهد بلکه آن را به حقایق عینی که بدون واسطه معلوم ما واقع می شوند نسبت می دهد و برای رسیدن بدین منظور از قضایای وجدانی استفاده می کند. وجود نزد ملاصدرا مبناى مسائل الهى است او موضوع فلسفه راواقعیت خارجى معرفی می کند. او وجود را تحقق و صیرورت در اعیان واذهان می داند. مفهوم وجود نزد وی ابسط از هر تصوری بوده و شروع و اول هر تصوری می باشد و از شدت ظهور و بساطتش نمی توان آن را به چیزی آشکارتر از خودش تعریف نمود. عقل بین دو موجود، مناسبت و مشابهتی می یابد که نظیرش رابین موجود و معدوم نمی یابدبدین جهت او مشترک معنوی بودن وجود در بین ماهیات را قریب به اولیات می داند. او ماهیات را اموری تبعی دانسته که از نظر به حدود و مراتب وجودات دریافت شده اند و رابطه میان ماهیّت و وجود را نوعی ملازمه عقلی بین وجود هر شىء و ماهیّت آن است. او وجود را بالذات و?ماهیّت رابالعرض موجود می داند و زیادت مفهوم وجود بر ماهیت از نظر او با تحلیل عقل حاصل می شود. نزد وی وجود در خارج و حاق ذهن با ماهیت اتحاد دارد. ملاصدرا بر خلاف سهروردی قائل به تشکیک در ماهیات نبوده و چون ماهیات را مثار کثرت می داند ذاتاً آن ها را با هم مختلف می داند. او وجودات عینى را حقایقى اصیل می داند و معتقد است که ماهیات، همان اعیان ثابته اند که هیچ گاه بوى هستى به مشامشان نخورده است. سبق زمانى و سبق علّى وجود بر ماهیت را او از اثبات اصالت وجود به دست می آورد. وجود تقدم عینی بر ماهیت دارد و ماهیت بر وجود تقدم مفهومی دارد. ملاصدرا به تشکیک مفهوم وجود از آن نظر توجه دارد که بیانگر ویژگی ای در اصل هستی است او مفهوم صرف را مشکک نمی داند. او در بیان تشکیک از شدت و ضعف و کمال و نقص وجود سخن به میان مى آورد که مفاهیمى ناظر به واقعیتند.
بررسی تطبیقی معاد ازدیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
کبری سالاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مرگ و معاد دغدغه همیشگی انسان در طول تاریخ بوده است، اندیشه معاد قدمتی به بلندای زندگی بشر دارد، بحث از معاد و روز رستاخیز از جمله مباحث مهم فلسفی و کلامی است، متفکران درباره معاد آرای مختلفی را ذکر کرده‌اند، مساله اصلی پژوهش حاضر این است که ابن سینا و غزالی بر اساس چه مبانی و ادله-ای معاد روحانی و جسمانی را اثبات می‌کنند؟ نگارنده با روش تحلیل محتوا مبانی و ادله دو متفکر و وجوه تشابه و تفاوت دو شخصیت را در اثبات معاد روحانی و جسمانی آشکار نموده است، دو متفکر معاد روحانی انسان را از طریق تجرد نفس و حدوث روحانی آن اثبات می‌کنند؛ چون که هویت انسان را متعلق به نفس او می‌دانند اما در باب معاد جسمانی ابن سینا و غزالی دو دیدگاه متفاوت را مطرح می‌کنند، ابن سینا در کتاب اضحویه معاد جسمانی را با ادله و براهین عقلی انکار می‌کند، سپس در الهیات شفا و نجات معاد جسمانی را از طریق صادق مصدق می‌پذیرد، غزالی هم در باب معاد جسمانی قائل به دو نظریه برانگیختگی و بدن جدید است،در هر دو نظریه غزالی هویت انسان را نفس او می‌داند، اما مستندانی وجود دارد که غزالی نظریه بدن جدید را پذیرفته است، نتایجی که در بررسی تطبیقی از آراء و اندیشه‌های دو شخصیت بدست می‌آید این است که هر دو متفکر هویت انسان را نفس او می‌دانند و معاد انسان را از طریق ادله عقلی و نقلی اثبات می-کنند، افتراق دیدگاه دو شخصیت در بحث معاد این است که ابن سینا معاد روحانی را از طریق ادله عقلی اثبات می‌کنند، اما غزالی عقل را برای اثبات معاد روحانی کافی نمی‌داند، باور و اعتقاد غزالی بر این است که نقل برای اثبات معاد روحانی باید عقل را یاری کند.
استقصاء موارد اختلاف عمده بین متکلمین و فلاسفه
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله مشتمل بر یک مقدمه و دو بخش‌است . در مقدمهء رساله فوق بین فلسفه و کلام از دیدگاه اندیشمندان اسلامی مطرح شده و سپس شیوه کار نگارنده در این رساله بیان گردیده. در بخش اول، ابتدا شیوه‌های مختلف متکلمین درباره اثبات وجود خدا مورد نقد و بررسی‌قرار گرفته و سپس طرق مختلف اثبات وجود خدا توسط فلاسفه، منجمله برهان صدیقین و مراحل تکاملی آن مورد بحث قرار گرفته است . در بخش دوم رساله ابتدا بطور مفصل مباحث کلی صفات - آیا می‌توان برای خدا صفتی اثبات کرد یا نه ؟ معیار اثبات یا نفی صفاتی‌برای خدا چیست ؟ صفات زائد بر ذاتند یا عین ذات - بطور تطبیقی مورد بررسی و سپس به مقایسه و تطبیق تئوریهای مختلف متکلمین و فلاسفه درباره تک تک صفات کمالیه پرداخته شده است .
اتحاد عاقل و معقول از نظر استاد مطهری و حسن زاده آملی
نویسنده:
رضا منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله اتحاد عاقل و معقول یکی از مباحث ریشه دار و پرسابقه فلسفی است که همواره میان فلاسفه و حکمای یونان قبل از اسلام و نیز میان حکمای مسلمان مورد بحث و گفتگو بوده است. این مساله بخشی از مساله شناخت شناسی در فلسفه ی ملاصدرا است که عهده دار رابطه علم و شناخت انسان با خودوی است. یکی از مواردی که در زمینه تحریر محل گفتگو در مساله اتحاد عاقل و معقول در این رساله مورد بحث است، این است که مبانی و ادله ی اتحاد عاقل و معقول نزد استاد مطهری و حسن زاده آملی در چیست؟ در این میان بعضی از متفکران بر این عقیده اند که اصولا محور بحث در مساله اتحاد عاقل و معقول علم حصولی است و علم حضوری به طور کلی از محل بحث خارج است. بسیاری دیگر از فیلسوفان در بحث اتحاد عاقل و معقول علم حضوری را نیز وارد بحث کرده اند و فقط این بحث را منحصر در علم حصولی ندانسته اند. این نوشتار در صدد بررسی و سیر تحول مساله اتحاد عاقل و معقول در فلسفه ی ملاصدرا و تبیین ابعاد مختلف آن از جمله معنا شناسی، مبانی و ادله ی آن از منظر استاد مطهری و استاد حسن زاده آملی است و لذا آنچه به صورت اجمال می توان از نظرات و دیدگاههای هر دو متفکر بیان کرد این است که بحث اتحاد عاقل و معقول که انسان را متحد با معلومات خود می داند نقش بسزای در زندگی انسان خواهد داشت.
جایگاه قاعده علیت در هستی شناسی عرفانی
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
مقایسه آراء متکلمان و فیلسوفان در غایتمندی افعال خدا
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 195