جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 195
نفس و تطورات آن از دیدگاه فیض کاشانی و آقا علی زنوزی
نویسنده:
پدیدآور: سیدداود موسوی‌نسب ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله نفس یکی از مسائل مهم فلسفی است که از زمان های قدیم مورد توجه فلاسفه قرار گرفته است. حکماء و فلاسفه‌ی قدیم یونان به وجود نفس یا روح اعتقاد داشتند و بحث نفس از دیرباز در میان سایر علوم از اهمیّت ویژه و به سزایی برخوردار بوده است. در اسلام نیز با توجّه به اهمیّت مباحث مربوط به علم النفس در خداشناسی، معاد و اخلاق توجّه‌ی ویژه ای به شناخت نفس مبذول شده است. نفس در اصطلاح فلاسفه‌ی اسلامی به «کمال اوّل برای جسم طبیعی»(اسحاق نیا،9213،ص13،قید5) معرّفی شده، در نزد اکثر ایشان جوهری مجرّد و بسیط است.نفس یعنی همان خویشتن و یعنی حقیقت آن چیزی که از آن به "من" تعبیر می کنیم. در مورد حقیقت من و یا نفس اختلاف انظار وجود دارد. حکماء اسلامی به تبعیت از حکمت متعالیه نفس آدمی را جسمانیه الحدوث و روحانیهالبقاء(شواهد الربوبیه،الشاهد دوم، اشراق سوم) می شمارند،و همچنین برخلاف عقیده مشائین، نفس، جوهری ایستا و بیحرکت نیست بلکه جوهری است که در ذات خود مانند زمان، حرکت دارد ـ بلکه زمان اساساً نتیجه حرکت آن است ـ وی درعین‌حال تعریف مشائین را درباره نفس پذیرفت. یعنی این نفس در ابتدا از جسم آدمی نشأت گرفته و در دامن او پرورش می یابد و بعدها چنان قوای وجودی آن رشد می یابند که بدون حاجت به این بدن خاکی و طبیعی می تواند به حیات خود ادامه دهد. البته روح یا نفس همیشه در قالب بدنی متناسب با شؤون و اطوار خود باقی می ماند. این بدن گاهی بدن طبیعی و گاهی بدن برزخی و زمانی بدن اخروی می باشد که تفاوت هایی عمده و قابل ملاحظه بین ابدان وجود دارد. اینکه نفوس دارای متکثر متعدد است، یا اینکه نفسی واحد با مراتب متکثر در عالم هست از ابعادی هست که در این موضوع مورد بحث قرار دارد. از نظر مشائیان نفس یک چیز مشخص و دارای چهارچوب معین از تولد یکسان است و تا پایان همان است، اما ملاصدرا بر این باور بود که نفس دارای مراتب و رتبه هایی است.ملاصدرا مراتب مدرکات نفس را بر اساس مراتب هستی شرح داده است.حال باید نظر شارحان ملاصدرا را در مورد مراتب نفس بررسی کرد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که نفس انسانی چگونه از مراتب ضعیف وجود به مراتب شدید و اشد وجود راه می یابد و فرایند تطوّر نفس چیست؟ ملّاصدرا تطوّر نفس انسانی را همچون دیگر فلاسفه از دو طریق علم و عمل تصویر کرده است. او تطوّر علمی را از طریق اتصال نفس با عقل فعال ممکن می شمارد. وی اتحاد نفس با صور معقول را می پذیرد و سخن ابن سینا را در این زمینه ناتمام می داند. او همچنین تطوّر عملی نفس را از طریق تأثیر اعمال در تهذیب و پاک ساختن نفس محقق می پندارد، و تنزیه و تهذیب حقیقی را به این می داند که شخص هیئت ها و حالات مادی و جسمی را که ضد اسباب سعادت است از خود دور کند. در هر صورت ملّاصدرا بر مبنای اصالت وجود، حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث بودن نفس، تطوّر نفس را در امور عرضی و خارج از حقیقت نفس نمی شمارد؛ بلکه تطوّر جوهری نفس را باور دارد. او بر همین اساس به شبهه ناسازگاری تجرد نفس با حرکت آن پاسخ می دهد؛ اما چنان که گذشت، هرچند مبانی او را بپذیریم، در سخنان او در باب کیفیت تطوّر نفس ناسازگاری هایی دیده می شود و در مواردی دیدگاه او با چالش هایی روبه روست که به آسانی نمی توان از آنها گذشت. ازاین رو دیدگاه او را نمی توان دیدگاه نهایی در این مسئله به شمار آورد. در این نوشتار سعی بر آن شده است تا دیدگاه های فیض کاشانی و آقا علی زنوزی را در مورد نفس ، مراتب نفس، تطورات نفس در قوس صعود و نزول و مراتب اتصال آنها مورد بررسی قرار گیرد تا با شناخت معرفت نفس، ما به معرفت حق برسیم. «مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه».و بتوان به سوال های ذیل پاسخ داد: - امکان تعدد قوای نفس و ملاک تکثر یافتن هر یک از آنها نزد فیض کاشانی و آقا علی زنوزی چیست؟ - از نظر فیض کاشانی و آقا علی زنوزی نفس دارای چه مراتبی است؟ - فیض کاشانی و آقا علی زنوزی بر اساس کدام مبانی فلسفی تطور نفس را تبیین کرده اند؟
تشکیک و کارکردهای آن از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فرح افشار ؛ استاد راهنما: عین‌الله خادمی ؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشکیک در لغت به معنی شک و تردید و در اصطلاح به این معنی است که یک لفظ دارای مفهوم واحدی باشد ولی اموری که آن مفهوم شامل آنها می شود به تقدم و تاُخر متفاوت می باشند.کتابهای منطق در بحث از کلی و جزئی و تقسیمات آن به مشکک و متواطی به بحث درباره تشکیک نیز پرداخته اند و کتابهای فلسفی در مباحث امور عامه و وجود شناسی و عرفانی ضمن بحث از "وحدت وجود"به مطالعه "تشکیک"نیز پرداخته اند.هر چند اصطلاح تشکیک ،بیشترین نقش خود را در نظریه وحدت تشکیکی وجود صدرایی می نمایاند ،اما این اصطلاحنیز مانند بسیاری از اصطلاحات تخصصی فلسفی در عرصه تحول و تطور،سرگذشت تاریخی قابل توجهی داشته است و معنای آن در نزد اندیشمندان مسلمان یکسان نبوده است.تشکیک نظریه مهمی است که درباره وجود بعنوان موضوع اصلی فلسفه اطلاق شده است .این که این اطلاق درباره مفهوم وجود است یا حقیقت وجود،مهم ترین تفکیکی است که معمولا به آن توجه نمی شود. ابن سینا نخستین حکیمی بوده است که به مساُله تشکیک در وجود (نه صرفا تشکیک)پرداخته است .وی در الهیات شفا می گوید:((وجود بما هو وجود با شدت و ضعف مختلف نمی شود و کمتر و ناقص تر را نمی پذیردو تنها تفاوت در سه حکم می پذیردکه عبارتند از:تقدَم و تاًخر، بی نیازی و نیاز و وجوب و امکان.حکمای مشاء تشکیک را مربوط به نحوه صدق مفهوم وجود بر مصادیقش می دانند که بعدها بعنوان تشکیک عامی نامیده شد و بعد آن عناوین دیگری چون تشکیک خاصی نیز به کار گرفته شد.پرداختن به نظریه ای که در حکمت متعالیه به منظور توجیه کثرت موجودات مطرح شده در حل بسیاری از مسائل فلسفی تاثیر بسزایی داشته است.نظریه تشکیک می تواند نقش مبنایی و بنیادی در تبیین و تفسیر مباحث اعتقادی و توحیدی مهمی چون معاد جسمانی،حقیقت نفس ناطقه،مباحث هستی شناسی مانندرابطه علت و معلول و قبول وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت و ...داشته باشد.سهروردی فیلسوف نامدار قبل از ملاصدرا،مساله تشکیک را عنوان نموده و آن را از مسائل مهم و اساسی فلسفه به شمار آورده است و تشکیک را از باورهای حکمای ایران باستان می داند.علامه طباطبایی بعنوان یکی از حکمای نوصدرایی در برخی مسائل با ملاصدرا هم عقیده است ولی این تحقیق بر آن است که دیدگاه ایشان را در باره تشکیک و اقسام و کارکردهای آن تبیین کند.سوال این است که تشکیک در فلسفه سهروردی چه اقسامی دارد؟ملاک تشخیص تشکیک چه می باشد؟آیا تشکیک می تواند در حیطه هستی شناسی و معرفت شناسی،انسان شناسی،روانشناسیو حیطه توحیدی کارکرد داشته باشد؟آیا تشکیک یک اختلاف طولی است یا عرضی؟و فیلسوفان در چه مسائلی توانسته اند از تشکیک بهره ببرند؟اینها سوالاتی است که نگارنده در این تحقیق در پی پاسگویی به آنها از دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی می باشد.
بررسی تطبیقی پوچ گرایی از دیدگاه ملاصدرا و اروین دی یالوم
نویسنده:
پدیدآور: سودابه منصورسمائی ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین الله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در هر عصر و دوره‌ای براساس سیر تفکر و اقتضائات آن مسائلی پر رنگ‌تر از سایر مسائل نمود پیدا می‌کند، که اندیشمندان آن دوره پیرامون آن به طرح نظر و ایده و نقد نظرات دیگران می‌پردازند. پوچ-گرایی در زندگی عصر حاضر که عصر صنعت و پیشرفت علم است به عنوان مقوله‌ای که تأثیر منفی آن تمام زوایای زندگی انسان نظیر اخلاقی، اجتماعی، سیاسی،و...مشهود و رو به گسترش است؛ افکار اندیشمندان را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر این مقوله‌ی منفی را براساس آراء دو اندیشمند ملاصدرا و اروین یالوم بررسی می‌کند. سؤال اساسی این مقوله که پژوهش در پی پاسخ آن در بررسی نظرات این دو اندیشمند است این است: چه تلقی و تفسیری از پوچ‌گرایی زندگی و مسائل پیرامون آن از نظر صدرا و یالوم وجود دارد؟ که دستاورد پژوهش عبارت است از: 1- ملاصدرا به عنوان فیلسوف و متأله مسلمان زندگی را بدون حضور خدا معنادار نمی‌داند. 2- او با طرح قوس نزول و صعود در ممکنات علاوه بر اعتقاد به حرکت از نقص به کمال رسیدن موجودات براساس حرکت در جواهر، یکی بودن مبدأ و معاد را گوشزد می‌کند.3-ملاصدرا بر اساس اصالت وجود، زندگی را از جهت وجود داشتن دارای ارزش می‌داند و مرگ را جهت استکمال نفس ضروری دانسته و آن را پایان زندگی و نابودی نمی‌داند.4- ملاصدرا با بیان لزوم جاودانگی نفس، فناپذیری انسان که یکی از بنیان پوچی است را مردود اعلام می‌کند. 5-او با اصل وحدت شخصی و تشکیکی وجود، ریشه و اصل همه موجودات را یک حقیقت می‌داند و انسان را بی‌هدف و بیگانه‌ای در جهان هستی نمی‌پندارد. برخلاف دیدگاه صدرا، یالوم معتقد است:1-خلقت جهان و انسان را بدون هدف و تصادفی است.2- اساساً اعتقادی به مبدأ و معاد و یکی بودن آن ندارد 3- او مرگ را پایان زندگی می‌پندارد 4- یالوم زندگی را در اصل پوچ و بی‌معنا می‌داند و معتقد است این خود فرد است که باید به آن معنا دهد.5- یالوم انسان را موجودی تصادفی و بی‌هدف و پرتاب شده به جهان هستی فرض می‌کند. ولی او هم مانند صدرا زندگی را بی-ارزش نمی‌داند.6-تاکید او بر ارتباط صمیمانه انسان‌ها با یکدیگر است که هم هراس از مرگ را کاهش می‌دهد و هم بر معنای زندگی می‌افزاید. بنابراین، ملاصدرا با رویکردی غایت‌گرایانه و الهی و یالوم با رویکردی پوچ‌گرایانه و غیر الهی در صدد پاسخ به این سؤال برآمدند.
تبیین رابطۀ کارکردهای غیر ذهنی واژه شبح با کارکردهای معرفت‌شناختی آن از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
امیرحسین منصوری نوری , حوریه شجاعی باغینی , عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر برای پاسخ به پرسش «رابطه میان کارکردهای غیر ذهنی واژۀ شبح با مباحث معرفت­شناختی در آثار ملاصدرا چیست؟» شکل گرفته و با روی­کرد بررسی واژۀ شبح در شبکه واژگانی ملاصدرا به کند و کاو در آثار ملاصدرا پرداخته است؛ ایشان در مقام بحث از موارد غیر ذهنی و غیر معرفت­شناسانه کارکردهایی از واژه شبح مانند روح حیوانی، تطابق وجود و ماهیت، بیان عوالم وجود و اختلاف آن­ها و مشاهدات عرفانی را مطرح نموده­اند، که در هریک از آن­ها تطابق نسبی یا کلی شبح و حقیقت پذیرفته شده است، هرچند این موارد در نگاه اولیه معرفت­شناسانه و ذهنی نیستند ولی در قریب به اتفاق موارد آثار معرفت­شناختی دارند و در تمامی موارد ملاصدرا به دلیل نزدیکیِ زیاد، بین نظریه وجود ذهنی و تئوری شبح از عدم واقع­نمایی شبح در موجودات خارج از مقولۀ کیف صرف نظر نموده، واقع­نمایی شبح را با تسامح می­پذیرد هرچند که در موارد شناختی به دقت این اختلاف را روشن نموده و آن را با نظریه وجود ذهنیِ خود حل می­نماید.
صفحات :
از صفحه 229 تا 245
بررسی تطبیقی خیر و شر از دیدگاه ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی
نویسنده:
پدیدآور: بهیه محمدی ؛ استاد راهنما: عبدالله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین‌اله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله خیر و شر از مسائل مهم کلامی فلسفی است که ذهن فیلسوفان مسلمان از جمله ابن سینا و خواجه را به تکاپو واداشته است. در راستای راه حل آن نظریاتی را مطرح نموده‌اند. هر دو خیر را امری وجودی وشر را عدم دانسته‌اند. برای شر اقسام مختلف، که برای هر یک منشاء جداگانه‌ای درنظر گرفته‌اند. با حصر پنج گانه عقلی شر، ترک خیر کثیر را به دلیل شر قلیل در خلق نظام احسن، شر کثیر دانسته‌اند. شر را لازمه جهان مادی بنا نهاده‌اند و فوایدی برای آن برشمرده‌اند. هر دو شر رابه اقسام بالذات وبالعرض که برای عده‌ای خیر و برای عده‌ای شر است، تقسیم کرده‌اند. گناه را سر منشاءشرور دانسته‌اند. نقش اختیار را در پدید آوردن شر موثر دانسته‌اند. در راه حل مساله شر ابن سینا، با نظام احسن که خدا جهان را با حکمت خود استوار و مبری از فساد آفریده و خواجه بر اصل عوض بندگان مطابق افعال انسانی، تاکید داشته است. هر دو بر عالم مجرد که فاقد هرگونه خلل و سستی است اعتقاد داشته‌اند. عنایت الهی را احاطه کامل ذات به نظام هستی دانسته‌اند. هردو اوصاف الهی مانند توحید، ذات ومنشأء خیر وشر را یکسان می‌دانند. در عدل الهی پاداش را مطابق افعال انسانی دانسته و برخورداری بندگان ازرحمت وخیر خواهی الهی را، قابلیت بودن قابل دانسته‌اند. در قدرت مطلق الهی افعال قادر را بر اساس اراده که نفی آن محال است دانسته‌اند و قدرت را بر فعل و ترک آن می‌دانند. هردو علم مطلق الهی را در نظام احسن موثر دانسته‌اند و در رهیافت جدید پتر سون و سوبین برگ برآن صحه گذاشته‌اند، جان هیک و آکویناس وجود شر را با آن صفات منافی می‌دانند. مکی معتقد است چون خدا قادر به دفع شر نیست خیر خواه نیست.
مبدا و معاد در آموزه های رضوی
نویسنده:
پدیدآور: علی دینی ؛ استاد راهنما: عبداله صلواتی ؛ استاد مشاور: عین اله خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مبدا و معاد دو اصل اعتقادی از اصول دین مبین اسلام بوده که باور قلبی به این دو اصل شرط لازم بر ورود به مکتب حیات بخش اسلام میباشد .تفکر پیرامون آغاز و انجام جهان هستی از دیرباز اندیشه بشر را به خود معطوف و مشغول داشته است، زیرا خداوند به عنوان تنها سرآغازو خالق هستی بوده(اصل مبدا) وتمام موجودات نیز در سیر تکاملی خود سرانجام و دوباره به مقصدهستی ،همان خداوند نایل خواهند شد(اصل معاد).این پایان نامه با هدف تبیین مبدا ومعاددرتعالیم امام رضا (ع)به عنوان عالم آل محمد(ص)درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که :نظرگاه امام رضا (ع) در رابطه با مبدا و معاد چیست .در بحث توحیدازدیدگاه امام رضا (ع) مقالات و رساله های متعددی تالیف گردیده است ،اما در زمینه معاد از دیدگاه اما م رضا(ع) به جز چند مقاله انگشت شمار که آن هم متاثر از محدودیتهای خاص مقاله نویسی بوده آثارچشمگیری وجود ندارد .در این پایان نامه سعی شده اعتقاد امام رضا (ع) درباب عینیت ذات خدا با صفات او تبیین شود وبه کارکردهای اعتقاد به مبدا بامحوریت بیانات وسیره امام رضا (ع) پرداخته شود .امام در بحث صفات الهی قائل شدن به تغایر و تعدد صفات خدا با ذات او را به منزله اعتقاد به محدودیت ذات و صفات دانسته اند که آن هم حاصلی جز مخلوق دانستن خدا و بالاخره ممکن الوجود شدن واجب الوجوددر پی نخواهد داشت. در باب معاد امام رضا(ع) به کارکردهای عملی اعتقاد به معاد در جنبه فردی و اجتماعی آن توجه ویژه ای داشته و در قالب نصایح به یاران و اقناع منکرین معاد و هدایت مخالفان اسلام ،بیاناتی را ایراد کرده اند .امام رضا (ع) در زمانی زندگی میکردند که نزاع میان اهل حدیث و عقل گرایان در زمینه های مختلف اعتقادی از جمله توحید و معاد به اوج خود رسیده بود که امام با درک موقعیت با تکیه جدی بر قرآن وبااستفاده از روش مناظره اهمیت قرآن در ایجاد روشنگری و به عنوان منبعی مهم در فهم دین اسلام را یاد آور شود . در فصل معاد نیزنگارنده تلاش نموده با رویکرد جدید غیرمسبوق که همان تکیه جدی بر بیانات ومناظرات امام رضا (ع) با متکلمین و اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان مخصوصاً در حیطه کارکردها و آثار اعتقاد به معاد میباشد ،وارد این بحث شود.دستاورد و نتیجه مهم این پایان نامه ایجاد ارتباطی منطقی و تنگاتنگ بین اجزای مختلف مباحث با بیانات و نظرات امام رضا (ع) بوده وسعی بر این شده که هر قسمتی که لازم بوده استنباطهای نگارنده به نحو مختصر بیان شود . این پایان نامه براساس روش تحلیل محتوا و کتابخانه ای انجام شده است .
بیماری کووید 19 (کرونا) به مثابه شر ادراکی و مواجهه با آن بر اساس باور به خدا
نویسنده:
مسعود زین العابدین ، امیرحسین منصوری ، عارفه پوشیان جویباری ،؛ عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلام ناشی از بیماری کووید 19 شر ادراکی است و یک امر وجودی محسوب می­شود. شر ادراکی با برخی صفات الهی به ویژه حکمت و عدل و علم او و همچنین، احسن بودن نظام خلقت تزاحم ظاهری پیدا می­کند و بایستی وجود این شرور را بر این اساس تبیین و توجیه کرد. در پاسخ به این پرسش که اگر شر ادراکی بیماری کووید 19 با علم و حکمت و عدالت و نظام احسن منافات ندارد پس چرا خداوند عالمی فاقد همین مقدار شرور را نیز نیافریده است، چند پاسخ ارائه شد که مبتنی بر حکمت خداوند قابل تحلیل هستند. شرور فایده­هایی دارند و جلوه­گر شدن آنها در قالب شر ناشی از نسبت ادراکی ما با آنهاست. همچنین، شرور مجعول بالعرض هستند و مربوط به هیولا و ماده عالم می­باشند و خیرهای عالم در مجموع بر شرور غلبه دارند. جدای از این، شرور لازمه اختیار انسانی هستند. از سویی علم و معرفت بشر، تابع قوانین ثابت می­باشد و جوشش عواطف و احساسات و نیکی­ها در عالم، وابسته به حضور شرور می­باشد. بر این اساس بر اساس باور به خداوند می­توان وجود شرور ادراکی را بدون توسل به عدمی بودن همه شرور توجیه کرد و همچنان بر این اندیشه بود که شرور ادراکی بیماری کووید19 منافاتی با حکمت الهی ندارد. بایستی از فرصت حاصل شده از بیماری کووید 19 برای اندیشیدن به جهانی بهتر پس از کنترل شیوع ویروس کرونا اندیشید.
صفحات :
از صفحه 169 تا 194
تحلیل گرایش‌های فلسفی حکیم سبزواری پیرامون چگونگی پیدایش کثیر از واحد (نظام فیض)
نویسنده:
عین الله خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از نظر حاجی افاضه آن است که از فیاض، فیض صادر شود و از او چیزی کاسته نشود و در قوس صعود چیزی به او افزوده نشود. او ایجاد را به دو قسم- حقیقی و مصدری- تقسیم کرده و ایجاد حقیقی را وجود منبسط معرفی کرده است و در تبیین مشایی بسان حکیمان مشایی میان نظریة عقول و هیأت بطلمیوس ارتباط برقرار کرده و بر این باور است که از عقل اول تا عقل نهم، هر کدام یک فلک ایجاد کرده و عقل دهم فلکی ندارد، اما مدبر موجودات زمینی است و بسان این حکیمان از عوالم لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت سخن می‌گوید. او در تبیین اشراقی از ارباب انواع و نور سخن می‌گوید. ملاهادی در تبیین صدرایی از حدیث حضرت علی(ع) پیرامون ماهیت عقل استفاده می‌کند و هم مانند ملاصدرا در صدد جمع آراء درباره صادر اول بودن عقل یا وجود منبسط است. او در تبیین مشایی- اشراقی و اشراقی- صدرایی، به صورت ترکیبی از عناصر مشایی، اشراقی و صدرایی بهره گرفته است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 50
بررسی تطبیقی آراء شیخ الرئیس و شیخ اشراق درباره چیستی لذت
نویسنده:
حوریه شجاعی باغینی؛ عین‌الله خادمی؛ عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابوعلی‌سینا و شهاب‌الدین سهروردی دربارة موضوع لذت در آثار مختلف خود مباحث و اطلاعات پراکنده‌ای بیان کرده‌اند. یکی از آن مباحث، دیدگاه‌های این دو اندیشمند در خصوص چیستی لذت است. مسألة این نوشتار بررسی تطبیقی چیستی لذت از منظر رؤسای دو مکتب مشاء و اشراق با توجه به مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی آنان است. مسأله لذت بخش کوچکی از شبکة معرفتیِ دو نظام مشاء و اشراق است؛ که بررسی آن با توجه به برخی از اضلاع دیگر شبکه، همچون مبانی، ما را به فهم بهتر و درک عمیق‌تر آن نائل می‌کند. از پیامدهای این بررسی درک علت تفاوت‌گذاری تعریف لذت بین باری‌تعالی و انسان از سوی ابن‌سینا و عدم این تفاوت از سوی سهروردی، به جهت تفاوت دیدگاه در مورد هستی و چیستی ادراک در دو نظام است. از دیگر پیامدها این است که اگرچه واژه‎های «ادراک» و «ملائم» در تعاریف هماهنگ و تکراری است، اما تبیینی که از آنها در هر نظام ارائه می‎گردد با توجه به تفاوت‎های معرفت‎شناسانه و هستی‎شناسانة دو مکتب، ما را به درک گوناگون از لذت می‎رساند. اهم این تفاوت‎ها عبارت‎اند از: تأکید بر علم حصولی در شناخت از یک‎سو و مبنا بودن «وجود» در هستی از سوی دیگر در فلسفة مشاء، و در مقابل بنا نهادن اساس علم بر علم حضوری از یک‎سو و مبنا بودن «نور» در هستی از سوی دیگر در فلسفة اشراق.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
تبیین مساله دعا از نظر فخر رازی با توجه به اهم مبانی انسان شناسی او
نویسنده:
مروه دولت آبادی، عین الله خادمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
در تبیین مساله دعا از نظر فخررازی، نباید مبانی انسان شناسی وی را نادیده گرفت. جبر و اختیار ، تجرد نفس و کمال انسان اهم مبانی­ انسان شناسی هستند که تبیین مساله دعا را تحت تأثیر قرار می­دهند. بنا بر اینکه فخر را در این مسائل مهم انسان شناسی صاحب چه اندیشه ای بدانیم، تحلیل مساله دعا متفاوت خواهد شد. این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین مساله دعا از نظر فخررازی مبتنی بر اهم مبانی انسان شناسی ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ علی رغم تشتت آراء فخر در این مسائل، قول به اختیار و تجرد نفس ارجح است و می بایست بر اساس آن مساله دعا تبیین گردد. هم چنین نگرش جامع فخر به کمال انسان و بررسی از زوایای مختلف نیز تاثیر بسزایی در تفسیر دعا دارد. در این نوشتار با توجه به این مبانی انسان شناسی فخر رازی، مسأله دعا تبیین شده است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 6
  • تعداد رکورد ها : 195