جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 584
مسأله وجه مشترک در عرفان
نویسنده:
قاسم کاکایی، علی موحدیان عطار
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این جستار در صدد آن است تا پاسخی برای دو پرسش مهم در باب مسأله وجه مشترک در اموری مانند عرفان، که دچار تنوع مصداقی و مفهومی زیادی اند، بیابد: یکی این که آیا امکان معرفی وجه یا مفهوم مشترک معنادار در این گونه امور هست یا نه؟ دوم این که اگر هست چگونه می توان به این مفهوم دست یافت؟ این امر می تواند مبنای مفاهمه بر سر این گونه موضوعات را فراهم آورد برای این کار، عرفان را به عنوان یکی از بارزترین مصادیق این گونه امور برگزیده و هفت فرض در پاسخ به پرسش نخست مطرح و آن ها را با مدل هایی عینی توضیح داده و سپس نقادی کرده است. این هفت فرض، شامل طیفی است که از نظریه های اشتراک در ذات طبیعی شروع می شود و به نظریه اشتراک لفظی صرف ختم می گردد، این مقاله آن فرض را که به وجود نوعی اشتراک معنوی عرفان ها در ذات اسمی می انجامد تأیید و با مدل معروف فیل شناسی در تاریکی، اما با ملاحظات و قیودی خاص، تبیین می کند. بر اساس همین مدل، در پاسخ به پرسش دوم، راه رسیدن به این مفهوم یا وجه مشترک را تحلیل پدیدارشناسانه توصیف ها و تنوعات عرفان با تکیه بر فهم اجمالی و بسیطی که از این گونه پدیده های تجربی مفروض کرده است می داند.
صفحات :
از صفحه 45 تا 60
فتجنشتین (ویتگنشتاین)
نویسنده:
هانس سلوجا؛ ترجمه و مقدمه: صلاح اسماعیل
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: المرکز القومی للترجمة,
کلیدواژه‌های اصلی :
نا واقع گرایی دینی در اندیشه ویتگنشتاین 1
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
صفحات :
از صفحه 126 تا 142
تفسیر وصف الحالی از دیدگاه ویتگنشتاین در باب دین
نویسنده:
عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم در فلسفه دین نسبت باورهای دینی با واقعیت است. متفکران دینی از واقع گرایی دین دفاع می کنند؛ در حالی که پاره ای از محققان حوزه دین، همچون جیمز فریزر، گزاره های دینی را فرضیه هایی باطل و دارای ارزش ابزاری می دانند. دیدگاه لودیگ ویتگنشتاین در باب دین، دست کم براساس تفسیر وصف الحالی از آن، متفاوت با دو دیدگاه یاد شده است. از نظر او نه گزاره های دینی شناختی اند تا بحث صدق و کذب آنها مطرح باشد و نه مناسک دینی ابزاری برای نیل به مقاصدی خاص هستند. گزاره های دینی صرفاً بیانگر احساسات و عواطف اند و آنکه آنها را بر زبان می آورد، سخن از ضمیر خود می گوید. در این مقاله ضمن اشاره به برخی تفاسیر وصف الحالی از دین، نظر ویتگنشتاین در این زمینه بیان شده است و نظر موافقان و مخالفان تفسیر وصف الحالی از دیدگاه ویتگنشتاین مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
بررسی و نقد چهار مبنای معرفت شناختی نظریه تکثرگرایی دینی جان هیک
نویسنده:
سید حسن حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
نظريه پلوراليزم دينی در قرن حاضر و قرن بيستم با نام جان هيـك (1922-2012 (در غـرب گـره خورده است. وی_ كه مؤلف در حين تصحيح نهايی اين مقالـه خبـر درگذشـت وی را دريافـت كرد_ در دهه های اخير، تلاش بسياری در جهـت تبيـين معرفـت شـناختی نظريـه پلـوراليزم دينـی مبذول كرده است. حاصل اين تلاش ها، ديدگاهی است كه با ايـن عنـوان در مغـرب زمـين مـورد توجه انديشمندان مختلف قرار گرفته، و البته در معرض انتقادها و اشكالات جدی نيز واقـع شـده است. اين مقاله سعی دارد عناصر و مبانی اصلی معرفـت شـناختی نظريـه پلـوراليزم دينـی را مـورد بررسی قرار دهد، و به نتايج و استلزامات برخی از آنها اشاره كند. به همين جهت، اين ديدگاه بـه چهار عنصر اصلی و مؤلفه مهم تحليل شده و درباره هركـدام، توضـيحات مختصـری ارائـه شـده است. هدف اصلی اين مقاله، اثبات اين فرضيه است كـه بنيـان معرفـت شـناختی نظريـه پلـوراليزم دينی هيك از چهار ديدگاه چهار انديشمند، يعنی كانت، ويتگنشتاين، شلايرماخر و گادامر، متأثر شده است. اگر چه تلاش هيك در تلفيق و ايجاد انسـجام و همـاهنگی بـين ايـن عناصـر سـتودنی است، اما در حقيقت، تجزيه اين نظريه، آن را به چهار عنصر الگوی معرفت شناسی كانت، نظريـه ديدن ويتگنشتاين، اصل تجربه دينی شلايرماخر، و مبنـای هرمنوتيـك گـادامر تحويـل مـی كنـد؛ نتيجه ای كه شايد هيك از آن اظهار رضايت نكند. چنانكه در اصل مقاله آمده اسـت، هيـك بـه تأثر از دو نظريه و دو فيلسوف، يعنی كانت و ويتگنشتاين تصريح كرده است، اما دربـاره اقتبـاس ديدگاهش از دو متفكر ديگر، يعنی شلايرماخر و گادامر، بيان روشن و قابل اعتنايی ندارد. مؤلف معتقد است اهميت اين دو نفر و نظريه های آنان كمتر از آرای كانت و ويتگنشتاين نيست. درپايان اين مقاله، سعی شده است به برخی اشكالات اصـلی و مهـم، و همچنـين نظريـه جـايگزين اشـاره كوتاهی شود، گرچه هردوی اين مباحث، يعنی نقد و بررسی ديدگاه پلوراليزم دينی جان هيـك، و ديدگاه جايگزين موسوم به «پلوراليزم در دين»، بايد به طور مستقل مورد بررسـی و مداقـه قـرار گيــرد. بنــابراين، هــدف اصــلی مقالـه حاضــر، توجــه بــه رويكــرد نــوينی در تحليــل و تبيــين معرفت شناختی نظريه پلوراليزم دينی جان هيك است كه براساس آن، اين نظريه با چهار رويكرد ومبنای ديگرمورد ارزيابی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 98
ویتگنشتاین متاخر و الهیات به مثابه گرامر
نویسنده:
مریم عیوضی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حیات فلسفی ویتگنشتاین را به دو دوره تقسیم کرده اند. ویتگنشتاین در این دو دوره همواره به مساله دین و باور دینی توجه داشته است و هر بار با نگاهی خاص این امر را صورت داده است. در دوره اول با به سکوت واگذار کردن دین، آن را از حوزه ی عینی خارج می کند و به حوزه ای ماورایی می برد که تنها می توان آن را نشان داد و در دوره دوم با به میدان آوردن دین و سخن گفتن از آن در بازی زبانی خاص خود، ظاهرا جایگاهی قابل دفاع برای دین قائل می شود که در دوره اول از آن خبری نبود. اما با تامل در دیدگاه ها و نظرات متاخر ویتگنشتاین به عکس این مطلب خواهیم رسید. شخص دینداری که در بازی زبانی دینی به فعالیت می پردازد با پذیرش دیدگاه ویتگنشتاین قداست و عینیت دین را در صورت زندگی اش از دست رفته خواهد یافت، و این زمانی است که متوجه می شود همه چیز جز یک بازی زبانی بیش نیست و اعتقادات و باورها تماما از صورت زندگی اش بر خاسته است و در حقیقت همه برساخته ی صورت زندگی اش بوده است. ویتگنشتاین با هم ردیف قرار دادن دین و دیگر پدیده ها از جمله علم، هنر، منطق و ...، نه تنها به دین در معنای رایج آن بها نداده، بلکه برعکس، با این کار ضربه هولناکی بر آن وارد آورده است. از نظر وی همه این پدیده ها در بازی زبانی مخصوص به خود دارای ارزش هستند و در دیگر بازی های زبانی بی ارزش و بی معنا، و علت آن هم تنها تفاوت در صورت های زندگی است. چنان که نشان خواهیم داد دیدگاه ویتگنشتاین متاخر در باب دین، به نفی خود خواهد انجامید و به اصطلاح خود ویرانگر است.
بررسی سیر تاریخی ایمانگرایی از آگوستین تا ویتگنشتاین
نویسنده:
رخابه غفاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه ایمان وعقل همواره از اساسیترین مسائل در حوزه های فلسفه دین والهیات به شمار می رود ودرپاسخ به رابطه ایمان وعقل سه دیدگاه وجود دارد1-عقلانیت حداکثری که ارزیابی عقلانی ومنطقی آموزه های دینی را هم مطلوب میداندوهم ضروری2-عقلانیت انتقادی که ارزیابی آموزه های دینی با ملاکهای عقلی ومنطقی مطلوب می داند اما چنین امری در مورد همه گزاره های دینی ناممکن می داند 3-ایمانگرایی ،دیدگاهی که اصلا هیچ رابطه ای میان عقل وایمان نمی پذیرد .که دو نوع گرایش داردایمانگرایی افراطی و هم ایمانگرایی معتدل .مابه ایمانگرایی اگوستین ،آنسلم ،پاسکال ،کی یر کگور،بولتمان وویتگنشتاین با توجه به مبانی فکری وفلسفی آنهامی پردازیم . آنسلم واگوستین روششان ایمان در جستجوی فهم بود که ایمان را مقدم بر عقل می دانستند کی یر کگور وویتگنشتاین از ایمانگرایانافراطی هستند که معتقدند ایمان در ضدیت باعقل است .پاسکال ازایمانگرایان معتدل می باشد که معتقداست ایمان گرچه مقدم بر عقل است اما با قابل جمع می باشد .بولتمان از منتقدان عهد جدید است .نتیجه اینکه هیچ نظام فلسفی کامل وبدون نقص وجود ندارد .راه درست مطالعه هر جریان فکری جدید است که با اتکا به تجربیات وایمانخود به بررسی بپردازیم .هر چند ایمان جایگاه بس والایی دارد اما عقل هم جایگاه خاص خود را دارست .ممکن است عقل در ایمان آوردن نقشی نداشته باشد اما میتواند به یافته هایآن سامان دهد در ادیان مختلف به استفاده از عقل تأکید شده است.
دین در فلسفه ویتگنشتاین
نویسنده:
علی آخوندزاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ویتگنشتاین همچون کانت به حدود معرفت می اندیشید اما حد معرفت برای او زبان بود. تئوری تصویری معنا که در کتاب تراکتاتوس او مطرح شده بود چنین عنوان می کرد که زبان تصویر واقعیت است و اجزای زبان برابر اجزای واقعیت هستند پس زبان آنجا که چیزی را تصویر نمی کند بی معنا خواهد بود وبدین ترتیب جمله های اخلاقی، دینی و متافیزیک در نظر او فاقد معنا بودند. ویتگنشتاین بعدها از این نظریه برگشت. و به جای تاکید بر معنا بر کاربرد کلمات و جملات تاکید نمود. نظریه بازیهای زبانی چنین مطرح می نمود که معنای کلمات را از استعمال آنها در موقعیتهای مختلف می توان فهمید و کلمات بیرون ازهر متن و موقعیتی فاقد معنا هستند و حد مشترکی ندارند ویتگنشتاین در اینجا بر اختلافات تاکید می نمود. بدین ترتیب وظیفه فیلسوف توضیح مفاهیم نخواهد بود بلکه توصیف بازیهای زبانی است و با توصیف بازیهای زبانی می توان معنای کلمات را فهمید. دین نیز یک بازی زبانی است و جملات و مفاهیم دینی در بازی زبانی دین معنا می یابند. و معیارهای قضاوت درباره مفاهیم هر دینی در خود آن دین مشخص می شود پس استدلالهای مجرد فلسفی در حوزه دین کاربردی ندارند. این نظریه بعدا به فدئیسم ویتگنشتاینی مشهور گردید. فدئیسم با جدا دانستن زبان دین از زبان علم برای دین جایگاهی مشروع در نظر می گرفت و بدین ترتیب دین را از خطر نقدهای علمی مصون نگه می داشت.
اتمیسم منطقی ویتگنشتاین و راسل
نویسنده:
مسلم قربانی دیزاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اتمیسم منطقی, نظریه‌ای درباره‌ی رابطه زبان وجهان است, که از نظر هر دو ویتگنشتاین و راسل, ما می‌توانیم از طریق تحلیل به گزاره هایی دست یابیم که به واسطه‌ی آنها بتوانیم جهان را به طور کامل توصیف کنیم. این گزاره‌ها در ترکیب با یکدیگر, گزاره‌های مرکبی را می‌سازند که در نهایت, مشابه گزاره‌های روزمره‌ی ما خواهند بود. هر دو‌ی آنها, نظریه‌شان الزاماتی هستی شناختی دارد که بر اساس نظریه‌شان درباره‌ی معناداری, هستی موجودات خاصی رابرای معرفت داشتن و همچنین معنا داشتن زبان, الزامی می‌دانند. ویتگنشتاین در این باره در مقابل راسل, با دقت ویژه‌ی خودش, این الزامات ر ا به کمترین حد خود رسانده است. رویکرد اتمیسم منطقی راسل, رویکردی معرفت شناسانه است, چرا که اولا اتمهای او, امور جزئی در داده‌های حسی ما هستند و دیگر اینکه اتمیسم منطقی او نظریه‌ای است که از جهات دیگر مسائل معرفت شناسی او را حل می‌کنند. در مقابل, رویکرد اتمیسم منطقی ویتگنشتاین معنا شناسانه است, چرا اتمهای او, بر اساس الزامی معنا شناختی باید وجود داشته باشند, چرا که رابطه‌ی زبان و جهان چنین ایجاب می‌کند که اعیانی وجود داشته باشند که به طور مستقیم و بی‌واسطه با نامهای زبان در ارتباط باشند و بنابراین آنها مسئله‌ای معنا شناختی را حل می‌کنند.
سوبژکتیویسم در ویتگنشتاین بر اساس تفسیر دیوید پیرس، برناد ویلیامز و ایلهام دیلمن
نویسنده:
مهدی حسین زاده یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوبژکتیویسم به مثابه یکی از بنیادی‌ترین زیرساخت‌های فلسفه جدید مطرح می‌شود. در فلسفه جدید جایگاه سوژه در منظومه معرفت بشری رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد. در برخی نگرش‌های فلسفی جدید، سوژه است که به غیر خود تعین می‌بخشد و موجودیت غیر سوژه، مبتنی بر ابژه بودن آن برای سوژه می‌گردد. رخداد سرنوشت‌سازی که فلسفه جدید با آن آغاز می‌شود، پیدایش مفهوم سوژه دانسته می‌شود.با توجه به اهمیت و جایگاه سوبژکتیویسم در فلسفه جدید، این نوشتار به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش بنیادین سامان می‌گیرد که آیا ویتگنشتاین در هر دو دوره فلسفی یا یکی از آنها سوبژکتیویست است؟ وی دقیقا به چه معنایی سوبژکتیویست یا ابژکتیویست می‌باشد؟ از آنجا که ابهام شایان توجهی در تعریف اصطلاح سوبژکتیویسم وجود دارد، نخست مولفه‌های بنیادین سوبژکتیویسم (سوژه ، ابژه و اصالت سوژه) را مورد دقت قرار می‌دهم، تا از این رهگذر سوبژکتیویسم را در ویتگنشتاین متقدم و متأخر به بحث ‌گذارم. از آنجا که این مولفه‌ها به صورت‌های گوناگونی تفسیر می‌شوند و در تفسیرهای مختلف، نقش‌های متفاوتی را در منظومه معرفتی ویتگنشتاین بازی می‌کنند، از تفسیر و نگاه سه شارح بزرگ ویتگنشتاین، دیوید پیرس، برناد ویلیامز و ایلهام دیلمن، بهره می‌گیرم.با مروری بر آموزه‌های ویتگنشتاین متقدم می‌توان گفت: وی دو مرز و محدودیت بنیادین را برای زبان پی‌ می ریزد: 1. سوژه‌ای که شرط توجیه معناداری است و به مثابه منظری نگریسته می‌شود که از آن منظر، حکایت-گری و معناداری سامان می‌یابد. سوژه ویتگنشتاین بر خلاف سوژه کانتی منفعل صرف است؛ 2. شبکه بنیادین و ثابتی از ترکیبات ممکن ابژه‌ها که ساختار زبان ما را تحمیل می‌کند. پذیرش زبان مستلزم قبول چنین شبکه‌ای است. باید دانست که واقعیت فی نفسه (نومن)هیچ نقشی را در منظومه معرفتی ویتگنشتاین متقدم بازی نمی-کند.در تعامل سوژه و ابژه در سامان دادن معنا و معرفت در ویتگنشتاین متقدم، ابژه نقشی فعال را ایفا می‌کند. از این حیث، فلسفه متقدم را می‌بایست فلسفه‌ای ابژکتیویستی دانست. از حیث هستی‌شناختی نیز ویتگنشتاین، ابژکتیویست است؛ به این معنا که واقعیت را منحصر به آنچه برای سوژه قابل دستیابی است قرار نمی‌دهد. از آنجا که سوژه حامل خیر و شر است، در حوزه اخلاق می‌بایست ویتگنشتاین را سوبژکتیویست دانست. با توجه به آموزه‌های متأخر ویتگنشتاین، می‌توان از سوبژکتیویسم به معنایی ویژه و متفاوت با سوبژکتیویسم کانتی در این دوره سخن گفت؛ بدین معنا که شالوده معنا و معرفت بر پایه سوژه‌های تجربی یعنی انسان‌ها سامان می‌گیرد. از طرفی جهان، جهانی است که برای انسان است و واقعیت فی نفسه در این میان جایگاهی ندارد و از سویی زبان انسان‌ها، منظرشان را از واقعیت تعین می‌بخشد؛ ما اشیا را به واسطه زبان‌مان می‌نگریم. به نظر می‌رسد به سبب فاصله زیادی که میان منظومه معرفتی ویتگنشتاین متأخر و سوبژکتیویسم کانتی وجود دارد، استفاده از این اصطلاح در این موارد، رهزن است و بستری را برای مغالطه فراهم ‌می‌آورد. به هر روی،اگر از این اصطلاح استفاده شد می‌بایست تفاوت میان کانت و ویتگنشتاین متأخر مدنظر باشد.در پایان، نگارنده به ارزیابی سوبژکتیویسم در ویتگنشتاین پرداخته، پرسش‌هایی را در این باب مطرح می‌کند.
  • تعداد رکورد ها : 584