جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4287
پیامد ها وچالشهای کار معلمی مبتنی بر معرفت قلبی برگرفته از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: نجمه اصغرزاده استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: سشیشسیشسی شسیشسیشسی استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی(ره) با بررسی آیات معرفت نفس در قرآن کریم علاوه بر تعریف فلسفی از نفس، آن را موجودی معتدل و ساده دانسته که تقوا و فجور بر اساس آن نسبت پیدا می‌کند. علامه به تناسب، در مباحث علمی فلسفی خود به بحث های مرتبط با فلسفه تعلیم و تربیت پرداخته است. نظرات ایشان با توجه به رویکرد فلسفی و توجه ویژه به حکمت متعالیه و تکمیل آن، بستر مناسبی برای طرح ریزی یک نظام جامع تربیتی برآمده از فلسفه اسلامی است. خصوصیات کم نظیر و گاهی هم منحصردبه فرد ایشان، از جمله اشراف بر مباحث فلسفه اسلامی و ارائه نظرات مبتکرانه از طرفی و آشنایی با فلسفه غرب و مبانی آن از سوی دیگر، می تواند از دلایل اقبال عموم فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی به ایشان باشد. ازاین رو، پرداختن به آرای این اندیشمند فرزانه، گامی به سوی نظام تعلیم و تربیت اسلامی می باشد. در این پژوهش سعی شده است با بیان دیدگاه علامه طباطبائی درباره فلسفه آموزش و پرورش، بعد نگرشی آن و استلزامات تربیتی آن در آموزش و پرورش، با نقل قول مستقیم و گاهی هم با برداشت های محتاطانه از تفسیر شریف المیزان، به طور اجمالی نظام تربیتی اسلامی بر اساس دیدگاه ایشان ترسیم شود. به عنوان پرسش اصلی این پژوهش،می توان این سوال را مطرح کرد: کار معلمی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) به چه چالش هایی روبه رو است؟ در این جستار سعی شده است با بهره مندی از روش تحلیل داده ها، با رویکردی کیفی، که مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای است، به سوال این پژوهش پاسخ داده شود.هدف از نگارش مقاله حاضر ارایه دیدگاه صحیح از علامه طباطبایی (ره) در باره معرفت قلبی و چالش های پیش روی معلمان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد تربیت زمانی می تواند موفق شود که به پیدایی برخی صفات رفتاری مطلوب در یادگیرنده منجر شود و از آنجا که در تربیت اسلامی رسیدن به توحید و پرورش انسان خداپرست هدف غایی مطرح شده ، مییتوان اذعان کرد که نقش اسوه ای مربی یا معلم جایگاه و اهمیت ویژه ای دارد.
ترجمه،تبیین و تحقیق رساله الأفعال اثر علامه طباطبایی به زبان انگلیسی
نویسنده:
پدیدآور: یاسر ابراهیم استاد راهنما: محمد رضاپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه تلاشی بود برای ترجمه یکی از رساله های علامه طباطبایی به انگلیسی. این رساله یعنی افعال الهی به دلیل چالش برانگیز بودن و طول آن انتخاب شده است، همچنین سعی شده است تا برخی از اندیشه های فلسفی ارائه شده در این رساله شرح و تبیین گردد.امید است که این تلاش کوچک، گامی ناچیز و در عین حال ارزشمند در جهت شناساندن بیشتر غنای اندیشه فلسفی اسلامی و به ویژه علامه به جهانیان باشد.
بررسی تطبیقی مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی و کی‌یرکه‌گور
نویسنده:
پدیدآور: محمد حاجعلی عراقی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق از منظر متفکران وجودی، اشراقی و متأله دارای مراتب است و این به خاطر مبنای انسان‌شناسانه این دست از اندیشمندان است که برای انسان قائل به صیرورت هستند. علامه طباطبایی و سورن کی‌یرکه‌گور دو متفکری هستند که از جمله این اندیشمندان هستند. این پژوهش عهده‌دار تببین نظریه مراتب اخلاق در اندیشه ایشان و تطبیق آن‌ها با یکدیگر است. مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی شامل سه مرتبه است: مرتبه اول، در پی سعادتِ این‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای پسند عرف تحقق می‌بخشد. مرتبه دوم از اخلاق در پی سعادتِ آن‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای نظام غایات و مبادی عالم هستی، محقق می‌کند. مرتبه سوم از اخلاق، نه در پی سعادت این‌جهانی است و نه در پی سعادت آن‌جهانی؛ بلکه صرفا در پی خود خداوند است و طریق آن، معرفت نفس می‌باشد. مراتب اخلاق از منظر کی‌یرکه‌گور نیز شامل سه مرتبه است: مرتبه اول از آن که استحسانی نام دارد، استمتاعات حسی بر فرد حاکم است. مرتبه دوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان به معیارها و اصول کلی اخلاق متعهد می‌شود و از این جهت است که کی‌یرکه‌گور نام این مرتبه را اخلاقی گذاشته است. مرتبه سوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان در آن نه تابع اخلاق است و نه دلمشغول لذت، بلکه چیزی که در این مرتبه اهمیت دارد، امر الهی است. نظریه مراتب اخلاق از منظر این دو متفکر دارای تفاوت‌هایی در تشکیکی یا متباین نگریستن به ارتباط بین مراتب، جایگاه ایمان، جایگاه انتخاب، توجه به فرد یا جمع، جایگاه خیر و شر در ذات انسان و ارتباط مراتب اخلاق از منظر دو متفکر می‌باشد. همچنین دارای شباهت‌هایی در باور به صیرورت انسان، مراتبی بودن اخلاق، اهتمام به زیست دینی، لزوم ایجاد اعتدال در قوای انسان و نگاه انفسی می‌باشد.
مطالعه تطبیقی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی و ژان ژاک روسو
نویسنده:
پدیدآور: شادی نادی؛ استاد راهنما: اکبر رهنما؛ استاد مشاور: اکبر رهنما
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تربیت دارای ابعاد و گونه‌های مختلفی است که توجه به همه گونه‌ها در تربیت انسان، امری است که گریزی از آن نمی‌باشد. از میان گونه‌های تربیت، تربیت اجتماعی دارای اهمیت زیادی می‌باشد چرا که انسان موجودی است اجتماعی و باید خود را برای ‌این نهاد آماده کند. برخی از ‌اندیشمندان دینی بر‌آنند که بنای زندگی انسان، برپایه زندگی اجتماعی شکل گرفته است و این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده و به علت نیاز او نمی‌توان انسان را از آن دور کرد. این نظر به خلاف برخی دیگر از ‌اندیشمندان است که قایلند، پیدایش جامعه و نیز تن‌دادن انسان به زندگی اجتماعی محصول تکامل طبیعی و تاریخی اوست. (طباطبایی، 1360) اخلاق و تربیت اجتماعی در عصر حاضر از بنیادی‌ترین موضوعات بشریست که همواره مورد توجه اندیشمندان و صاحبنظران مختلف در اقصا نقاط جهان بوده است. تربیت اجتماعی یکی از اصلی ترین و مهمترین مباحثی است که در جوامع امروزی مطرح است. تربیت به عنوان نیاز امروز و دیروز بشر درگذر زمان به شکل های مختلفی اعمال شده اند. از جمله تربیت جسمانی، اخلاقی، روانی و بحثی که در اینجا ما به دنبال آن هستیم یعنی تربیت اجتماعی. دلایل اهمیت تربیت اجتماعی برای افراد ولزوم به کارگیری این نوع تربیت توسط مدارس و خانواده ها. از این رو با بررسی مبانی تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی که بیشتر بر مبنای تقرب انسان به سوی خدا می‌باشد، و دیدگاه طبیعت‌گرایانه روسو روشن می شود، که عمده هدف آن ها جامعه پذیر کردن افراد می باشد. یکی از بهترین آثار تربیت اجتماعی، تحقق مهمترین آرمان اندیشمندان و متفکران یعنی تشکیل جامعه سالم ‌نام برده شده است. در بستر جامعه رشد یافته است که می‌توان افرادی سالم و صالح ساخت و‌ این امر با جامعه‌گریزی به ‌دست نمی‌آید و این خود نشان از اهمیت و ضرورت بسیار بالای تحقیق و تفحص در این زمینه را روشن میسازد. (امیدی و همکاران؛1396). تمامی روابط نسل‌ آینده یک جامعه، متاثر از تربیتی است که در عصر حاضر حاکم بر جامعه است. اگر جامعه‌ای ظالم بوده و تعدی و خیانت در آن جامعه رواج داشته باشد، همین صفت‌ها را می‌توان در نسل‌های بعدی ‌ایشان دید و اگر جامعه‌ای راه رستگاری را بپیماید، نسلی که در آن زندگی می‌کند در زمانی‌که خود حاکم بر سرنوشت خویش شود همین راه را می‌پیماید؛ چرا که فواید زندگی همراه با عدالت را چشیده است.در تربیت اجتماعی، فرد از خود‌محوری گذشته و با خروج از سلطه‌ مدار فردی، هر دو مدار را مورد توجه قرار می‌دهد؛ یعنی هم برای اجتماع ارزش قایل است و هم برای خویشتن خویش و بیهوده هیچ‌کدام را فدای دیگری نمی‌کند. در بستر جامعه هست که صلاح خویش را بهتر می‌شناسد و با مقایسه خود با دیگر افرادی که در‌ این اجتماع هستند می‌تواند مطلوب را بشناسد و آن‌چه به‌عنوان انسان از او خواسته می‌شود را درک کند. فرد با تربیت اجتماعی می‌تواند در جامعه به‌درستی انتخاب کند و از آسیب‌های اجتماعی که ممکن است با حضور فرد در اجتماع پدید بیاید، خود را دور کند. همزیستی درست اجتماعی و زیستن آسوده در کنار هم با داشتن آرامش و امنیت‌خاطر یکی دیگر از فوایدی است که در‌ این تربیت عاید انسان می‌شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه‌های ملاّصدرا و علاّمه طباطبایی درباره ذات و صفات خداوند در سنجش با آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: سید علی ملکیان استاد راهنما: حبیب‌اله دانش شهرکی استاد راهنما: احمد عابدی آرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بررسی ذات و صفات الهی مورد توجّه جدّی اندیشمندان مسلمان در علوم مختلفی از جمله فلسفه، کلام، عرفان و حتّی در بین مفسّرین و محدّثین می‌باشد. در این رساله منحصراً از منظر فلسفی به مسأله ذات و صفات الهی، آن هم به خصوص آراء ملّاصدرا و علّامه طباطبائی می‌پردازیم و آراء این دو فیلسوف را در سنجش با آموزه‌های دینی مقایسه می‌کنیم. ممکن است برخی تصوّر کنند که علاّمه طباطبایی شارح و تبیین کننده آراء ملاّصدرا می‌باشد، بنابراین مقایسه بین دیدگاه ایشان و ملاّصدرا بیهوده است. ولی با دقّت در آراء فلسفی علاّمه طباطبایی خصوصاً در الهیّات بالمعنی الأخصّ متوجّه می‌شویم که هرچند ایشان از فلاسفه حکمت متعالیه به حساب می‌آید، ولی در بعضی دیدگاه‌ها با ملاصدرا تفاوت جدّی دارد. در این رساله با روش کتابخانه‌ای نشان دادیم که در مواردی هر دو اندیشمند به آموزه‌های دینی تقارب دارند؛ نظیر بداهت وجود واجب، برهان صدّیقین و... و در مواردی هم مثل: توحید اطلاقی، اراده الهی و... دیدگاه علّامه طباطبائی با آموزه‌های دینی نزدیک‌تر است.
واکاوی مسئله ی شرور با تکیه بر رویکرد علامه طباطبایی در المیزان و مولوی در مثنوی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا رمضانی کیوانی استاد راهنما: علی حسن بیگی استاد مشاور: محمدرضا قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائلی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه گروه‌های مختلف بوده است، بازنگاری تعاریف شر، تشریح اصل شرور و تعیین راه حل برای رفع شبهات مرتبط با آن می‌باشد. شبهات پیرامون مسئله شر، به زمان و مکان و آئین خاصی محدود نمی‌شود و به جهت ارتباط و نقش این موضوع در تفکر اعتقادی، پرداختن به آن در همه ی ادوار ضرورت می‌یابد. یکی از تقریرهای رایج آن اینست که یا خدا می‌خواهد شرور را نابود کند و نمی‌تواند، یا می‌تواند و نمی‌خواهد، یا نه می‌خواهد و نه می‌تواند، یا هم می‌خواهد و هم می‌تواند؛ اگر او می‌خواهد و نمی‌تواند پس عاجز است ولی این با اوصاف خداوند مطابق نیست، اگر او می‌تواند و نمی‌خواهد پس بخیل است که این نیز با خداوند سازگار نیست، اگر او هم می‌خواهد و هم می‌تواند که تنها فرض متناسب با خداست، در این صورت شرور از چه منبعی سرچشمه می‌گیرند و چرا او آنها را از بین نمی‌برد؟ سوالات پیرامون مسئله ی شرور، گاه منجر به انکار وجود خداوند، گاه منجر به انکار قدرت مطلق و علم مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند و گاه منجر به شکل‌گیری باور به ثنویت خالق، شده است. منکران معتقدند چون نمیتوان پاسخ شایسته ای بر آن پرسش‌ها یافت، این مسئله، دلیل محکمی بر ضعف مدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا است. از آنجا که مسئله ی شرور، تنها استدلال ملحدان علیه خداست؛ پاسداری از باور به خداوند یکتای قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه مطلق ایجاب می‌کند تا در مسیر پاسخگویی به اشکالات آسیب زننده به نظام دینی قدم برداشته و از آسیب هایی مانند دوری جامعه از اصل خداباوری و یکتا پرستی که نهایتا منجر به شیوع ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم و ایجاد ناامنی می‌شود، پیشگیری کنیم. هدف از پژوهش پیش رو، حل معمای شر با توجه به دیدگاه مفسر و فیلسوف بزرگ علامه طباطبایی و عارف نامدار حوزه ی ادبیات تعلیمی، مولوی است؛ بدین منظور با در نظر گرفتن " تبیان لکل شئ " بودن قرآن، به قیاس رویکرد فکری علامه طباطبایی و مولوی در برخورد با مسئله ی شر پرداخته می‌شود. نحوه ی ورود هر دو فرد به این چالش، پرداختن به بحث هستی شناختی و الهیاتی است و هر دو به عدمی بودن و نسبی بودن شر باور دارند. در این بررسی، به سبب نظری بودن موضوع، به صورت توصیفی ـ تحلیلی به پردازش محتوای کیفی مطالب گردآوری شده، توجه می‌شود. در این پژوهش، به ترتیب به شرح اصل مسئله ی شر، بیان ناسازگاریهای موجود، راه حل ها و پاسخهای دگرگون ارائه شده توسط اندیشمندان، تحلیل و نقد راهکارهای اراِئه شده، تبیین مبانی و رویکرد علامه طباطبایی نسبت به شرور، تبیین مبانی و رویکرد مولوی نسبت به شرور، تطبیق یابی رویکرد علامه طباطبایی و مولوی با آیات متناظر به بحث و در نهایت، با دقت در انسجام متن و پیوستگی محتوا، به کشف وجوه تشابه و تمایز و قیاس بین رویکرد علامه طباطبایی و مولوی پیرامون مسئله ی شرور خواهیم پرداخت تا هدف پژوهش که تبیین رهیافتی برای حل معمای شر می‌باشد، محقق گردد. ان شاء الله تعالی.
مقایسه و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون افاضه و استفاضه
نویسنده:
پدیدآور: آرزو احمدی استاد راهنما: فروغ السادات رحیم پور استاد مشاور: مهدی گنجور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث پیرامون مسئله فیض و افاضه و استفاضه از جمله مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. نظریه فیض از باسابقه ترین مباحث فلسفی است و مقصود از آن این است که از آن جا که هستی حقیقی تنها منحصر در خداوند است و خارج از گستره ی هستی اش هیچ هستی متصور نیست بنابراین افعال خداوند معلل به اغراض نبوده، هدفی جز ذات متعالیش ندارد و از آن روی که ذات هستی بخش خداوند پیوسته و جاودان است فاعلیت او بر سبیل دوام خواهد بود (رحیمیان،1381:ص226). مطابق این نظریه فیض نوعی ایجاد است که طی آن فیاض با وجود صدور معلول از آن همچنان در کمالات خود باقی است، هیچ موجودی جدای از او نیست اما در عین حال خود او هم نیست (همان:ص 71-40). علامه طباطبایی و فخر رازی از جمله اندیشمندان مسلمانی هستند که در باب نظریه فیض به بحث و نظر پرداختند. فخر رازی مخالف نظریه فیض حکما است و با توجه به توحید افعالی صدور همه موجودات را بدون واسطه از جانب خداوند می داند (رازی،1986،ج:ص257). او معتقد است وسایط فیض علل ایجادی نیستند بلکه علیت آن ها بر سبیل اعداد است (رازی،1370،جلد1:ص508). اما علامه طباطبایی معتقد است صدور بی واسطه موجودات از خداوند به مقتضای قاعده الواحد محال و غیر ممکن است (طباطبایی،1393،جلد2:ص82). با توجه به آن چه گفته شد یکی از ارکان اصلی مسئله فیض تبیین وساطت در خلقت و کیفیت صدور کثرت از وحدت است که در این زمینه مطالعات مناسبی به انجام رسیده است اما این مسئله در پژوهش حاضر محوریت ندارد و به میزانی که برای ورود به بحث افاضه و استفاضه مورد نیاز است به صورت اجمال به آن پرداخته می شود بنابراین نگارنده در این پژوهش درصدد است تا به ابعاد دیگر این مسئله از جمله به شرایط و عوامل موثر در افاضه و نسبت افاضه با عدل الهی و همچنین شرایط و صفات موثر در بهره مندی از فیض از دید علامه طباطبایی و فخر رازی بپردازد. بررسی وجوه افتراق و اشتراک این دو اندیشمند که نمایندگانی از مکتب کلامی شیعه و اشاعره هستند می تواند ما را در جهت فهم دقیق تر مسئله و در اتخاذ دیدگاهی صحیح تر نسبت به خداوند و انسان و جهان رهنمون سازد. شناخت افاضه کننده ها در جهان هستی و بررسی اوصاف و ویژگی های موثر در افاضه از جمله اهداف این پژوهش است. میان دو متفکر مورد نظر رساله در این که خداوند فیاض علی الاطلاق است اختلافی وجود ندارد اما شناخت سایر واسطه های فیض باید بررسی شود. به عنوان نمونه فخر رازی معتقد است ارواح عده ای از انسان ها به دلیل عدم توجه به علایق جسمانی و شوق فراوان برای اتصال به عالم روحانیات پس از مرگ به آن عالم انتقال می یابند و به دلیل برخورداری از این صفات بعید نیست با واسطه گری خود موجودات عالم ماده را از فیض بهره مند سازند (رازی،1420،جلد31:صص31-29). در این بخش همچنین به بررسی صفاتی پرداخته می شود که در صورت فقدان آن ها افاضه از جانب خداوند یا واسطه های فیض ممتنع می گردد. به عنوان نمونه یکی از صفاتی که علامه طباطبایی در این مبحث به آن اشاره کرده ربوبیت است. ایشان معتقد است اگر ربوبیت تنها منحصر به خداوند نباشد و رب های متعددی در عرض خداوند و به صورت مستقل در رساندن فیض به مخلوقات موثر باشند موجب بطلان فیض و از بین رفتن فیاضیت می شود (طباطبایی،1374،جلد10:ص74). اوصافی نظیردائم الوجود بودن، دوام صدور فعل و بی نیازی از دریافت عوض نیز در همین مجموعه اوصاف قرار می گیرد. بررسی عوامل موثر در استفاضه و بهره مندی از فیض بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد هستیم تا پاسخ برخی سوالات این حوزه را مشخص کنیم مانند این سوال که تفاوت متعلَقات فیض در دریافت آن به چه صورت است؟ و یا این که امور اکتسابی و ارادی نقشی در بهره مندی از افاضه دارند یا خیر؟ علامه طباطبایی و فخر رازی در این باب دیدگاه های متفاوتی ابراز داشته اند. علامه طباطبایی معتقد است اگر چه انسان ها به صورت گوناگون از فیض برخوردار هستند اما این امر ریشه در اعمال اکتسابی خودشان دارد (طباطبایی،1374،جلد8:ص200). در مقابل مطابق دیدگاه فخر رازی اکتساب انسان و سایر عوامل و شرایط در کم و کیف استفاضه بی اثرند و این امر صرفا بر طبق اراده و خواست الهی رقم می خورد (رازی،1420،جلد14:صص292-291). افاضه و نسبت آن با عدل الهی بخش دیگری از این پژوهش است. در این بخش درصدد پاسخ گویی به این مسئله هستیم که در صورت تفاوت در افاضه، جایگاه عدل به عنوان یکی از صفات خداوند چگونه قابل تبیین است. در هر بخش تلاش بر آن است تا نقش تفاوت های مبنایی علامه طباطبایی و فخر رازی در افاضه و استفاضه که ناشی از اختلاف مذاهب کلامی آن هاست مد نظر قرار گیرد.
تبیین مسئله شخصیت از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی ره
نویسنده:
پدیدآور: زینب جهان‌نورد سروندی استاد راهنما: علیرضا رسولی شربیانی استاد مشاور: مرضیه اخلاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش در صدد تببین مسئله شخصیت از منظر انسان شناسی علامه طباطبایی (ره) است. داده‌های این تحقیق که با روش کتابخانه‌ای جمع‌آوری شده با روش تحلیل اسنادی، بررسی شده است. ماهیت انسان در مکاتب فلسفی و روانشناسی مختلف مثل آگوست کنت و اثبات گرایی، فیلسوفان تجربه‌گرا، روانشناسی رفتارگرا،روانکاوی فروید از مناظر مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس ماهیت انسان در مکاتب دینی و الهی مورد توجه قرار گرفت و به انسان روحانی، شاخص‌های روحانیت در انسان و رابطه انسان با خدا در قران، ادبیات و عرفان و معرفی فطرت انسان در نهج البلاغه پرداخته شد. ساحت‌های نفس از دیدگاه علامه تامل خاص و نگاه ساختاری می توان، مهم ترین جنبه‌های وجودی انسان که به شخصیت او شکل می‌دهند و منشا سعادت و شقاوت او هستند را این گونه برشمرد: ساحت شناختاری، ساحت غریزی، ساحت اراده، ساحت عمل و ساحت الوهی (فطری). در یک تقسیم‌بندی دیگر در اندیشه علامه می‌توان هفت ساحت با کارکرد تقریباً مستقل و در تعامل با یکدیگر را برای انسان برشمرد که عبارت اند از: ساحت جسمانی، عقلانی، عاطفی، اخلاقی، اجتماعی، هنری و دینی «ویژگی‌های فی نفسه نوع انسان»، «ویژگی های نوع انسان با لحاظ حرکت استکمالی در سه ساحت نگرش، گرایش و رفتار» و «ویژگی‌های نوع انسان با لحاظ اثر حرکت استکمالی بر نفس»" ارائه شده است.
دیدگاه مفسران و قرآن پژوهان معاصر درباره‌ی آراء و روش تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: امان اله ناصری کریموند استاد راهنما: مینا شمخی استاد مشاور: عباس مصلایی‌پور یزدی استاد مشاور: قاسم بستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسیر المیزان یکی از آثار مبرّز شیعی است که تا حدّ بسیار زیادی مورد توجه مفسران و قرآن‌پژوهان معاصر قرار گرفته است. صاحبان آثار قرآنی معاصر که به‌طور کم ‌نظیری به تمجید از شخصیت و مقام علمی علامه طباطبایی و همچنین جایگاه تفسیر المیزان پرداخته‌اند، اغلب به استناد و بهره‌گیری از نظرات مؤلف المیزان و تأیید آرای ایشان پرداخته‌اند. مهم‌ترین جنبه‌های تفسیر المیزان که بیشتر مورد توجه اندیشمندان قرآنی قرار گرفته است، غالباً معطوف به روش تفسیری قرآن به قرآن و بهره‌گیری از دلالت‌های قرآنی و قراین درون‌‌متنی می‌باشد که در مواردی ازجمله: تحلیل مباحث نحوی و ادبی در فهم معنا و مفاد کلام، تعیین معانی و مفاهیم واژگان و عبارات قرآنی که خود مشتمل بر موارد متعددی از روش‌های معناشناسی می‌باشد، تعیین مصادیق و عبارات قرآنی که از طرق مختلفی به دست می‌آید، کشف معانی و مفاهیم آیات با توجه به ارتباط معنایی موجود در قرآن که غالباً بر تحلیل روابط معنایی بین عبارات و آیات و اجزاء و ساختار آن استوار می‌باشد، همچنین دیگر انواع روابط معنایی موجود در آیات ازجمله: تعلیل، تکمیل و تتمیم، اجمال وتبیین(مجمل و مبیِّن)، بدل و مبدلٌ‌منه، حال و صاحب حال، ظرف و مظروف، موکِّد و موکََّد، تقدّم و تاخّر، قسم و جواب قسم، ارتباط معنایی(شبکه‌ای) چند آیه با هم، ارتباط یک آیه با آیاتی از سوَر دیگر، هم‌معنایی دو یا چند آیه و... قابل بحث می‌باشد. مفسران در موارد متعددی نیز ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان قرآنی، تعیین مصادیق واژگان و عبارات قرآنی، بیان معانی و مفاهیم عبارات و آیات، بیان غرض سوَر و... به تأیید نظرات علامه طباطبایی پرداخته‌اند. البته گستردگی بهره‌گیری از نظرات علامه و تأیید نظرات ایشان، به معنای صحت و تأیید همه‌ی دیدگاه‌های ایشان نیست، بلکه گروهی نیز -گرچه از نظرات ایشان بهره برده‌اند- در موارد قابل توجهی به برخی از نظرات تفسیری ایشان نقدها و اشکالاتی وارد نموده‌اند و در مواردی ازجمله: مباحث نحوی و ادبی، معناشناسی واژگان و عبارات قرآنی، تشخیص مصادیق قرآنی، کشف معانی و مفاد آیات و... با ادله‌ی مختلفی نظیر: مغایرات نظر علامه با آیات قرآن، عدم دلالت آیه بر تفسیر علامه، عدم توجه به قراین درون متنی، ناسازگاری با سیاق، بدون شاهد و قرینه بودن نظر علامه، مخالفت نظر علامه با نظر مشهور، مخالفت با قرآن و آموزه‌های قرآنی و... به نظرات علامه اشکالاتی وارد نموده و به نقد و رد آرای ایشان پرداخته‌اند. در چنین مواردی بعد از ذکر دیدگاه ناقدان و علامه، با توجه به نظرات مفسران مشهور فریقین، دلایل عقلی، نقلی و... به داوری پیرامون این تضارب آراء پرداخته شده که نتیجه‌ی داوری در این زمینه چنین می‌باشد که در مواردی این نقدها صحیح و معتبر بوده ولی در بیشتر موارد نظرات ناقدان به دلایلی از جمله: نقل ناقص و ناصواب نظرات علامه، نسبت دادن نظرات دیگران به علامه، عدم درک صحیح نظرات علامه، بدون دلیل بودن نظرات ناقدان و... از اعتبار لازم برخوردار نبوده و نظر صاحب المیزان ارجح می‌باشد.
یهود و مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان
نویسنده:
پدیدآور: عدنان باقر محمد الموسوی استاد راهنما: شیما حمیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به موضوع یهود و مسحیت از دیدگاه علامه طباطبایی می‌پردازد و این امر را بر اساس آیات قرآن کریم و میزان ارتباط آن با کتب و عقاید حاضر در میان پیروان این ادیان بررسی می‌کند. این پژوهش به روش استقرایی، تحلیلی و به شیوه مقایسه میان متون دینی مرتبط صورت گرفته است. پژوهش حاضر مشتمل بر یک مقدمه و سه فصل می‌باشد که فصل نخست آن مسائلی نظیر کلیات پژوهش، دلایل انتخاب موضوع، پرسش پژوهش و حدود آن و روش به کار رفته در پژوهش را در بر دارد. اما فصل دوم، مشتمل بر اهمیت پژوهش پیرامون ادیان و کتب و عقاید یهود از منظر علامه طباطبایی است. فصل سوم متضمن مباحثی درباره کتب و عقائد مسیحیت از دیدگاه علامه طباطبایی بر اساس کتاب تفسیر المیزان است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی انجام شده و در درجه نخست، بر کتاب تفسیر المیزان که از روش تفسیر قرآن به قرآن بهره می‌برد تکیه کرده است. پژوهش حاضر به چند نتیجه مهم انجامید که بر دانسته‌های پیشین در این حوزه افزود. از مهم‌ترین این نتایج آن‌که همه آن‌چه در قرآن کریم پیرامون عقاید یهودیان و مسیحیان بیان گردیده در کتب ایشان نیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم یافت می‌شود. مسیحیان به احکام، شرایع و عقایدی که عیسی علیه السلام برای آنان آورد ایمان نیاورده و آن‌چه را که در انجیل به عنوان کتاب آسمانی خویش پیرامون پیامبر اکرم و دین اسلام آمده بود تصدیق نکردند. نبوت به منزله ستون فقرات ادیان آسمانی است، از این رو ما شاهد حضور مفهوم نبوت و اصول، اهداف، ابعاد و حاملان آن در ادبیات کتب مقدس هستیم، اما ما این مفاهیم را جز از قرآن کریم به عنوان منشور وحدانیت خدا اخذ نمی‌نماییم. یهودیان، در مقایسه با مسیحیان که عیسی را فرزند خداوند قرار داده و به خدای واحد احد شرک ورزیدند، نسبت به انبیا و رسولان الهی دشمن‌تر و کینه‌ورزتر هستند. علامه طباطبایی در تفسیر خویش هیچ امری (چه درباره یهود چه غیر ایشان) را باقی نگذاشت مگر آن‌که به تفسیر آن به کمک قرآن کریم پرداخت چرا که قرآن کریم جامع همه ادیان آسمانی است. یهودیان کتاب تورات را که بر موسی علیه السلام نازل شده بود تحریف کردند و آن را متناسب با اعمال و اهوای خویش قرار دادند. این امر بیان‌گر آن است که یهودیان، به حسب تعدد و تنوع گروه‌های موجود در این دین و برتری بعضی بر دیگران در مرجعیت دینی، بر کتب و منابع مکتوب و شفاهی متعددی تکیه کرده‌اند. یهودیان به خداوند متعال از روی هوا و هوس و تعصب کفر ورزیده و دارای عقیده‌ای راسخ نبودند. دلیل بر این امر اسلام آوردن بعضی از علمای دینی یهود مانند عبدالله بن سلام و جریجره و... است.
  • تعداد رکورد ها : 4287