جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4287
بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: مطهره اسمعیل زاده آرائی استاد راهنما: حکیمه السادات شریف زاده استاد مشاور: حجت صفارحیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از موضوعات اساسی در تربیت انسان ها تربیت جنبه اخلاقی انسان است زیرا در نظام دینی ما تربیت به معنای احیای هویت دینی و طی کردن مسیر کمال و سعادت اوست و بعد اخلاقی تربیت از همه ی ابعاد مهم تر می باشد. سعادت و رستگاری همه انسان‌ها در گرو تزکیه و تذهیب نفس است و در قرآن کریم هم بدان تاکید شده‌است و به‌همین دلیل هم هدف بعثت پیامبران قرار گرفته‌است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیت اخلاقی در شکل گیری هویت دینی با بهره گیری از اندیشه های علامه طباطبایی (ره )می باشد. روش پژوهش به جهت ماهیت کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی استفاده گردیده است . یافته های تحقیق حاکی از آن است که از جمله مهم‌ترین مباحث فلسفه اخلاق رابطه دین و اخلاق می‌باشد .در دیدگاه علامه طباطبایی می‌توانیم به نوعی استقلال دین و اخلاق را نتیجه بگیریم به این معنا که درعین استقلال بین اخلاق و دین تعامل سازنده وجود دارد. علامه مهم‌ترین نوع تعامل بین دین و اخلاق را استکمال اخلاق توسط دین و دستیابی به اخلاق توحیدی می‌دانند زیرا قوانین جامعه تنها در صورتی به سرانجام می‌رسند که در چارچوب اخلاق کریمه باشند و اخلاق کریمه هم با ایمان به توحید محقق می‌گردد. شکل‌گیری هر عمل اختیاری نیازمند شناخت و انگیزه و انجام عمل در انسان مبتنی می‌باشند و در نتیجه مراحل تربیت اخلاقی موثر در شکل گیری هویت دینی که شامل شناخت، شکوفایی میل و انگیزه و درنهایت اراده انجام عمل است با مولفه های هویت دینی که شامل مولفه های شناختی، عاطفی ،فرهنگی و اجتماعی وآسیب پذیری هویت دینی است ، در ارتباط می باشند.
اشاراتی در تربیت هنری بر بنیاد نسبت عشق و عقل در اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا احمدی استاد راهنما: علیرضا محمودنیا استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین نسبت عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی و اشارات آن در تربیت هنری طراحی شد. در پژوهش حاضر به این سؤالات پاسخ داده شد. 1- رابطه بین عقل و عشق در اندیشه علامه طباطبایی چگونه است؟ 2- پس از بررسی رابطه بین عقل و عشق از دیدگاه علامه طباطبایی چه دلالتهایی بر اهداف و روش‌های تربیت هنری می‌توان استنتاج نمود؟ در این پژوهش از دونوع روش تحقیق استفاده گردید. به منظور پاسخ دهی به سؤال اول از روش تحلیلی- توصیفی استفاده شد و پاسخ دهی سؤال دوم به روش قیاس عملی بود. از جمله یافته های مرتبط با سؤال اول عبارتند از: از دیدگاه علامه طباطبایی عقل، به عنوان عاملی برای شناخت، اعتبار و ارزش زیادی قائل است و آن را « در فهم امور کلی، مادی و غیر مادی، مانند مسائلی مربوط به مبدأ و معاد، ریاضی و طبیعی، قابل اطمینان و محکم می‌داند. این مطلب به نوعی بیانگر آن است، که «قرآن به وجود عقل در نهاد انسان‌ها، به عنوان یکی از بهترین طریق رسیدن به رشد و کمال اذعان دارد» و اما علامه طباطبایی درباره قلب می نویسید: « در حقیقت قلب همان نفس آدمی است که با قوا و عواطف باطنیه‌ای که مجهز است به کارهای حیاتی خود می‌پردازد. علامه طباطبایی در بیانی با فطری دانستن عشق، به جهت مملوکیت و آیت بودن ماسوی الله، حسن و جمال را از آن خداوند دانسته و حکایت کننده از زیبایی مطلق خداوند می‌داند از این رو، بنده‌ای که سراپای وجودش را محبت صاحب آیت پر کرده، رشته محبت خود را از هر چیزی بریده و منحصر در پروردگارش خواهدکردو به غیر از خدای سبحان و جز در راه خدا محبت نخواهد داشت. به طور کلی ازنظر علامه طباطبایی عقل و عشق هر دو فطری هستند که خداوند متعال آن را در وجود همه انسان‌ها قرار داده است. یافته‌های پاسخ به سؤال دوم را می توان این گونه بیان کرد که انسان نه تنها از وجود جسمانی و مادی برخوردار است بکله موجودی است که دارای شعور و اراده نیز می باشد. و به همین سبب می تواند مفاهیم خوبی و بدی و زشتی و زیبایی را به خوبی درک نماید. تناسب و زیبایی در ذهنیت علامه با هم پیوند دارند و این دو را عطف بر یکدیگر آورده است. علامه طباطبایی بر این باور بودند که عقل، عشق و زیبایی دوستی اموری فطری هستند. بنابراین اهداف تربیت هنری نیز باید مبتنی بر فطرت انسان باشد. ازجمله این اهداف می توان: شناخت زیبایی‌ها جهان درک زیباییهای باطنی وحقیقی، پرورش ذوق و احساس در دانش آموزان، ایجاد قوه ادراک زیبایی ها، لذت بردن از زیبایی، پرورش خلاقیت نام برد. انتخاب روشهای تدریس باید متناسب با منبع شناخت صورت گیرد. زمانی که منبع شناخت عقل باشد می توان از روش‌هایی نظیر: تهییج حس زیبایی دوستی، ارائه تصاویر نیمه تمام ارائه داستان های نیمه تمام ، فراهم کردن فرصت گفتگو و اگر منبع شناخت و معرفت درونی: عشق و عقل باشد از روشهایی نظیر شعر خوانی، موسیقی، نقاشی، بازی های نمایشی، تئاتر،خوش‌نویسی و غیره می توان در آموزش و تربیت هنری استفاده نمود.
بررسی آداب شریعت از دیدگاه علامه طباطبایی و مولانا (با تاکید بر تفسیرالمیزان و مثنوی معنوی)
نویسنده:
پدیدآور: بهنام اسمعیل پور استاد راهنما: اشرف میکاییلی استاد مشاور: بهمن زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همان‌طور که می‌دانیم مولوی آمیزه ای است از دو آموزه متفاوت در عین حال به هم شبیه که یکی شریعت و دیگری طریقت است. استادان او در حوزه شریعت پدرش و محقق ترمذی و استاد و در واقع مراد او در حوزه طریقت شمس تبریزی است البته شایان ذکر است که پدرش و محقق ترمذی نیز اندک گرایشی به صوفیه داشته اند لذا مولوی هم با شریعت انس گرفته است و هم پا در مراحل طریقت گذاشته و بر همین اساس است که بسیاری در مورد مولوی گفته اند که در نگاه او برای رسیدن به کمال راهی جز طریقت نداریم و بیان کرده اند که این هیچ گاه به منزله فدا کردن شریعت در برابر طریقت نبوده است بلکه مولوی معتقد بوده است برای رسیدن به حقیقت که کمال محض است باید جاده طریقت را در پرتو شریعت پیمود و این دو لازم و ملزوم .همند مولانا در جای جای دفتر خود بر چنین نظری صحه گذاشته است و التزام شریعت و طریقت را تکرار کرده است با این وجود مواردی دیده میشود که یکی را بر دیگری ترجیح داده است و کار ما در این تحقیق این است با نگاهی دقیق تر این مساله را واکاوی کنیم و از لحاظ علمی بررسی کنیم که در عمل چگونه بوده است و بسامد دیدگاه او را در مثنوی و آثار علامه طباطبایی با کمک گرفتن از دیگر منابع معتبر و دیگر آثار او به اجمال مشخص سازیم و بررسی کنیم آیا چنین نظری در تمام مثنوی جاری است یا نه و بدینوسیله ارتباط شریعت و طریقت را در دیدگاه مولانا علامه طباطبایی بیشتر بشناسیم. لذا در این تحقیق نگارنده نیز بر آن است تا گوشه‌هایی از شریعت را که عمدتاً مغفول مانده است، بیان کند و شریعت در بیان مولانا و طباطبایی بسنجد. برای دسترسی به چنین مهمی نیاز است تا ابتدا مشخص شود که منظور از شریعت در لغت اصطلاح بزرگان دین و عرفان - با تمام ویژگی‌ها و تعاریف چیست و چه کسانی یا چه چیزهایی محدوده شریعت را مشخص می‌کنند. بدین وسیله تعریفی برای شریعت به‌دست می‌آوریم و با توجه به آن تحقیق را آغاز می‌کنیم تا حدود بررسی در مثنوی برای ادامه کار مشخص باشد.
بررسی مسئله جبر و اختیار و نسبت و ارتباط آن با توحید افعالی از نظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: ویدا رنجبر ؛استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اراده انسان از موضوعات پیچیده ای است که تلاش های فکری بی پایانی پیرامون آن صورت گرفته است. از گذشته های دور، این پرسش همواره ذهن عموم مردم و اندیشمندان علوم مختلف با اندیشه مذهبی متفاوت را به خود مشغول داشته که آیا انسان در افعال خویش مجبور است و همانند موجودی بی اختیار تحت اراده پروردگار می باشد یا این که خود نیز در پدید آوردن افعالش دخالت دارد؟ و اگر هر دو، خداوند و انسان تأثیر در افعال دارند این فاعلیت و تأثیر و کیفیت تعلق آن چگونه خواهد بود؟ و اساسا مسئله جبر و اختیار در افعال چگونه با توحید افعالی خدا سازگاری داشته و قابل اجتماع است؟ در همین راستا این پژوهش با بررسی نظریات سایرین راجع به این موضوع و با تمرکز بر نظر علامه طباطبائی به بررسی جبر و اختیار و ارتباط و چگونگی اجتماع آن با توحید افعالی پرداخته است. لازم به ذکر است که این تحقیق از حیث هدف بنیادی بوده و در جهت وسعت مرزهای اندیشه انجام شده است. این نوشتار با توجه به پرسش ها و اهداف تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی در سه سطح مفهومی، گزاره ای و ساختاری به کار رفته است. از مطالعه ی کتب کلامی و فلسفی طی فرایند تکمیل پروژه روشن می شود که از منظر هر یک از مکاتب کلامی این مسئله معنایی خاص می یابد. علامه طباطبائی با بررسی دقیق مسئله ی پژوهش معتقد است که مختار بودن بشر به فاعلیت الهی بوده و گرچه حق تعالی در افعال بشر می تواند تصرفاتی داشته باشد اما خود اراده کرده تا مخلوقاتش مختار باشند. گفتنی است این مختار بودن مخلوق به معنی قطع ارتباط و بی نیازی از خالق نبوده، بلکه برعکس سر از نیازمندی همیشگی مخلوق به خالقش در می آورد زیرا هر فعلی که می خواهد از مخلوق سر بزند، اذن آن توسط حق تعالی صادر شده و توانایی اراده و اختیار آن از سوی خداوند به بنده اش واگذار می گردد و به این ترتیب نه انسان مختار مطلق است و نه افعال او جبری محض؛ بلکه میانه ای است بین اختیاری و جبری بودن؛ همچنانکه گذشت. علامه در تفسیر توحید افعالی و چگونگی جمع آن با اختیار معتقد است که معلولات و موجودات امکانی در عالم هستی دارای وجود رابط و غیر مستقل اند. از سویی دیگر برابر با قاعده الواحد، خداوند در وجودش بسیط محض بوده و مستقل در ذاتش است به گونه ای که علت های موجود در نظام علیت منتهی به علت حقیقی یعنی خداوند شده و به نوعی عین ربط و نیازمندی به او خواهند بود.
بررسی روان‌شناختی ارزش در دیدگاه گوردن آلپورت و علامه طباطبایی و مقایسه آن‌ها
نویسنده:
پدیدآور: علی رضا محمدی استاد راهنما: محمود خلیلیان شلمزاری استاد مشاور: عبدالله فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارزش از مهم‌ترین عوامل موثر بر رفتار و فرآیندهای روانی است و به علت نقش و تاثیر آن از موضوعات مهم و قابل توجه در روان‌شناسی است که همواره مورد توجه برخی روان‌شناسان قرار گرفته است. این پژوهش قصد دارد اهمیت، نقش و تاثیر روان‌شناختی ارزش را در دیدگاه گوردن آلپورت و علامه طباطبایی مورد مطالعه قرار دهد. روش پژوهش تطبیقی از نوع توصیفی ـ تحلیلی و اکتشافی است، همچنین شیوه جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای و ابزار جمع‌آوری اطلاعات کتب، مجلات علمی و فیش‌برداری بود. بر این اساس با بررسی آثار و منابع مرتبط، دیدگاه آن‌ها در مورد ارزش استخراج شده و توصیف گردید، سپس گزاره‌های به دست آمده مورد تفسیر روان‌شناختی و تحلیل و نتیجه‌گیری قرار گرفت. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که بر اساس دیدگاه گوردن آلپورت، ارزش بر مولفه‌های توجه، ادراک، فرآیندهای شناختی، انگیزش، بلوغ شخصیت، معنای زندگی، فرآیند کامل شدن و عمل فرد نقشی تعیین‌کننده دارد. همچنین بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی، ارزش‌ها از الزامات انجام اعمال انسان و واسطه میان ذهن و عمل انسان هستند که از ادراکات اعتباری تولید می‌شوند. ضمن آن که بر اساس این دیدگاه ارزش بر مبادی تولید اعمال انسان از جمله صورت علمیه، شوق و قوه فعاله تاثیر می‌گذارد و بر غایت انسان و حرکت او به سمت کمال و سعادت نقشی تعیین‌کننده دارد.
ابداعات علّامه طباطبایی در ادراکات
نویسنده:
پدیدآور: سیما ترابی دشت بیاض استاد راهنما: سیدمرتضی حسینی شاهرودی استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تفحّص مسأله محورانه ابداعات ویژه علّامه طباطبایی در ادراکات را شناسایی، بازنمایی و نقدهای محتمل بر آنرا گزارش و بررسی نموده است. علّامه طباطبایی با ابتناء بر مبانی فلسفه وجودگرایانه صدرایی، به این ابداعات نائل گردیده است.علّامه، حقیقت علم را حضور مجرّد نزد مجرّد و در مورد هر علم حصولی علمی حضوری را تعریف و تحدید نموده است. فرض مادّی بودن ادراک حسّی، ایدهآلیسم، شکّاکیت و نسبیت را درپی دارد. این هر سه در تضادِّ با واقعگرایی علّامه طباطبایی واقع شده است و به اثبات نوآورانه ایشان در تجرّد ادراک حسّی میانجامد. علّامه، عقل اعظم را مفیض صور کلّی و عقل اصغر را مفیض صور جزئی به نفس میداند. توجّه به عالم عقل اصغر مبنای ابداعات علّامه در ادراکات است. علّامه با ابداع علم حضوریِ افاضه شده از ناحیه عقل اصغر در ادراک حسّی اذعان داشته که علم حضوری نمیتواند خود به خود علم حصولی بار آورد بلکه در فرآیند ادراک «قوّه تبدیل کننده علم حضوری به علم حصولی» را معرّفی مینماید. قوّه متخیّله نفس، از سر اضطرار برای انتقال داده‌ها و مفاهمه با دیگران علم حصولی را از علم حضوری می‌سازد.ابداع علّامه در ارجاع علم حصولی به علم حضوری و نقش مادّه در انتقال ادراکات نکته فلسفی مهمّی است که مبنای ساخت ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی در انقلاب انفورماتیک قرار گرفته است. علّامه قوّه وَهم را به حسِّ مشترک نسبت داده است. لذاست که به مراتب دوگانه ادراک، یعنی ادراکات حسّی _خیالی و ادراکات عقلی قائل است. در مسأله اتّحاد عاقل و معقول تعبیر بدیع اتّحاد «ناعت و منعوت» را بکار برده، با اشکالاتی که بر برهان تضایف صدرا در اتّحاد عاقل و معقول آورده آنرا ناتمام دانسته و به اقامه برهان ویژه خود پرداخته است. علّامه از طریق درک مفاهیم ربطی در قضایا و تبدیل معانی حرفی به اسمی، درک مفاهیم ربطی مبتنی بر ادراکِ نفس و حالات نفسانی و طریق تحلیل معلومات تصوّری و تصدیقی کیفیت انتزاع معقولات ثانی فلسفی را شرح داده است که هریک، از ابداعات علّامه در ادراکات محسوب میشوند. «اعتباریات عملی» یا «اعتباریات بالمعنی الأخّص» که در آن تحدیدی بدیع از نفس الامر حاکم میباشد؛ بارزترین ابداع ویژه علّامه در ادراکات است. این بداعت مرهون تفکّر فازی و پایبندی علّامه به تشکیک در ظهورات وجود میباشد، که اسّ و اساس تفکّر ایشان در اعتباریات است ملاک‌های علّامه طباطبایی در «حسن و قبح» که ابتناءِ قضایای اخلاقی برآنست، ریشه در معیار تشخیص ابنسینا در این خصوص دارد و بازگشت همه ملاک‌ها به ملاک «ملائمت و منافرت با طبع»، واقعگرایی اخلاقی هر دو حکیم را محرز مینماید. علّامه طباطبایی به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی، اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عامند که از ملاک «ملائمت و منافرت با طبع» در حسن و قبح بدست میآید و در منطق فازی با مقادیری پیوسته ارزشگذاری میشود. استاد مطهری از جمله منتقدانی است که به نسبیگرایی اعتباریات علّامه در اخلاق رأی داده است. به نظر میرسد رمز مخالفت بسیاری از معاصران علاّمه با این بحث، نرسیدن آنان به این پایه تفکّری علّامه بوده است.اعتباریات ظرفیتی شگرف در بازخوانی فلسفه اسلامی همگام با جهان معاصر و تفکّرات پست مدرنیته و درک تکثّر فرهنگ‌ها و ارز ش‌ها در جوامع انسانی فراهم آورده است.
امثال مصرحه در قرآن کریم توسط علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نهادکاظم عبدالحسین مزیداوی استاد راهنما: محمدعلی رضائی کرمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از بارزترین جنبه هایی که قران کریم به آن توجه دارد، مَثَل ها هستند، مَثَل ها از شیواترین روش های بیان و خلاصه ترین آنها از لحاظ تاثیر بر دل هاست. مَثَل قرانی نوعی از اَشکال بیانی و تمثیلی به حساب می آید و روش های آموزشی مختلفی دارد مانند برانگیختن، ترساندن، یادآوری، نصیحت و تشویق. بسیاری از علماء، ادباء و مفسرین از مکاتب فکری مختلف و در طول اعصار از أمثال استفاده کرده اند. تعریف ضرب المثل، همانند و انواع و اقسام آن را به تفصیل بیان کرده اند، ضرب المثل خلاصه را به تفصیل بیان می کند، مبهم را آشکار می کند و هدف را از لحاظ تجسم آن به صورت محسوس به ذهن نزدیک می کند. استفاده از مَثَل ها در قران و از طرف خدای تعالی برای بندگانش، به منظور آسانی فهم و درک و آسانی دسترسی به آن است تا جایی که در روز قیامت برای کسی حجّتی نباشد و تمام دلائل، عقلی، موجود و اشاره به یگانگی خداوند متعال است. در بحث خودم به مَثَل های تفسیر المیزان از علامه محمدحسین طباطبایی پرداخته ام، بحث بر پایه روش استقرایی است و در خلال مجموعه آیات قرانی که ویژه اَمثال قرانی صریح است، به مثل ها می پردازم، و همچنین نظر علامه طباطبایی و نظرات برجسته ترین مفسران در تفسیر المیزان را آورده ام و در پایان احادیث و روایات تفسیری از پیامبر و اهل بیت ایشان در خلال سخنان، اعمال و تایید آنان درباره اَمثال قرانی و اهمیت آنها است. مَثَل هایی که در قران آمده، مثل های عامه هستند که به گوش همه مردم می خورد، ولی اِشراف به حقیقت معانی و نیّات اصلی آن خاص اهل علم است از کسانی که حقایق امور را درک می کنند و در ظواهر آنها ثابت نمی مانند.
تزیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: طاهره ملک علی پور استاد راهنما: مریم برهمن استاد مشاور: ایراندخت فیاض
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
آرمان عدالت یکی از آرمان های دیرینه بشریت بوده که دلالت آن در امر تربیت به عنوان یکی از مهم ترین عوامل سعادت، از مسائل مورد توجه جوامع امروز می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش تبیین مبانی فلسفی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگذار ترین فلاسفه جهان اسلام است. روش بکار رفته در این پایان نامه، روش کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی- استنباطی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از طریق فیش برداری صورت پذیرفته است. در سوال اول ابتدا نظرات علامه پیرامون دو موضوع عدالت و تربیت تحلیل و سپس مفهوم عدالت تربیتی از آن استنباط شده و در سوال های دوم تا پنجم، نظرات علامه در مبانی عدالت و تربیت مشتمل بر هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و ارزش شناسی توصیف و تحلیل شده و در نهایت مبانی عدالت تربیتی از آن ها استنباط گردیده است. مهم ترین نتایج و دستاورد های ای پژوهش عبارتند از مفهوم عدالت تربیتی، هستی شناسی عدالت تربیتی، معرفت شناسی عدالت تربیتی، انسان شناسی عدالت تربیتی و ارزش شناسی عدالت تربیتی از منظر علامه طباطبایی.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مفهوم عدالت تربیتی در نظر علامه شامل دو مرحله است که عبارتند از: بستر سازی اولیه به صورت حداقل آموزش برابر و یکسان برای همه و رعایت استحقاق ها در گام بعدی. همچنین هستی شناسی عدالت تربیتی از نظر علامه بیانگر آن است که اساس خلقت زمین و آسمان بر اساس عدل بوده و تربیت راه نیل انسان به سوی غایت مقرر است ؛ لذا تربیت هم انسان را به سوی عدل سوق میدهد و هم باید در تربیت عدالت وجود داشته باشد تا همگان بتوانند به سعادت برسند. معرفت شناسی عدالت تربیتی در منظومه فکری علامه بیانگر دو دسته منابع شناخت است؛ منابع دست اول(عقل، حس و وحی)و منابع دست دوم که همان عرف و متخصصین اند. علامه سخن از اعتباریات به میان می آورد و این گونه برداشت میشود که تبیین مفهوم عدالت تربیتی در دسته ی اعتباریاتی است که وظیفه ی استخراج آن بر عهده متخصصین امر است. در حوزه انسان شناسی، انسان از نظر علامه موجودی استخدامگر است و راه توازن جوامع انسانی عدالت و اخلاق است. در ارزش شناسی عدالت تربیتی نیز عدالت تربیتی دارای ارزش ذاتی و اعتباری می‌باشد. کلیدواژه‌ها: مبانی فلسفی،عدالت تربیتی، علامه طباطبایی.
تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: مهتاب راک استاد راهنما: سلماز فرامرزی گروسی استاد مشاور: بهاره عزیزی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی است. روش پژوهش تحلیلی و مقایسه ای است. یافته‌های سوال اول پژوهش نشان داد که اهداف تربیت اسلامی از دیدگاه علامه جعفری عبارتند از: هدف غایی، رسیدن به توحید در مرحله اعتقاد و عمل، اهداف وسطی نیز عبارتند از: اهداف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی. یافته‌های سوال دوم پژوهش نشان داد که ضرورت اخلاق در نظام آموزشی از منظر علامه طباطبائی عبارت است از: طبیعت اجتماعی انسان، وجود حقیقی و شخصیت واحد جامعه و هویت جمعی انسان. یافته‌های سوال سوم نشان داد که مقایسه دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی پیرامون ضرورت اخلاق در نظام آموزشی حائز دلالت‌هایی است که از منظر علامه جعفری عبارتند از: تعقّل و اندیشه ورزی در تربیت اخلاقی، توّجه به ارزشها و فرهنگ جامعه، خلاقیّت یابی و پرورش آن، نقش خود شناسی در تربیت اخلاقی. دلالت های تربیتی دیدگاه اخلاقی علامه طباطبائی در نظام آموزشی عبارتند از: سطح اولیه ـ مدرسه (به عنوان جامعه تربیتی کوچک)، سطح پیشرفته ـ کل جامعه (به عنوان جامعه تربیتی). نتایج نشان می دهد که طبق دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی، اخلاق و تربیت اخلاقی شا‌ه‌راه پیشگیری از آسـیب‌های روانـی اجتمـاعی و هـم چنـین، ریشـه تمامی اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و ناهنجاریهای جوامع است. بـه همـین دلیـل، ارتقای اخلاقمندی در جامعه از جمله آرمانهای بزرگ و دیرپای بشـری، و در طـول تـاریخ مـورد توجه مکاتب گوناگون بشری و الهی بوده است.
آثار تربیتی اعتقاد به معاد از منظر علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محمد حسین باقری فرد استاد مشاور: محسن داودآبادی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از پایه های دین و یکی از ارکان ایمان بعد از اصل توحید، اصل معاد است. اعتقادات دینی، به ویژه اعتقاد به معاد، در تربیت انسان ها آثاری دارد و موضوع معاد در آیات بسیاری از قرآن کریم (کتابی که هدف اصلی آن هدایت مردم و تربیت مردم است) ذکر شده است. این که بسیاری از سوره های پایانی قرآن به طور کامل یا عمدتاً از معاد و مقدمات و نشانه‌ها و پیامدهای آن صحبت می کنند، گواه گویا بر این مدعاست. بر این اساس، هدف این پایان نامه شناخت آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی با محوریت تفسیر المیزان است. روش تحقیق، روش ترکیبی (ترکیب توصیفی و تحلیلی) است و در گردآوری مطالب از کتب احادیث، تاریخ و تفاسیر قرآن کریم و ... استفاده شده است. در این تحقیق پس از بیان کلیات و مفاهیم ابتدا به موضوع آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی (در فصل دوم)، عرصه اقتصادی (در فصل سوم) و عرصه سیاسی - اجتماعی (در فصل چهارم) پرداخته ایم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اخلاقی شامل افزایش تقوا، کاهش غفلت، توبه، افزایش حسنات، تعدیل امیال، مراقبه و محاسبه و ... شده و آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه اقتصادی عبارتند از انفاق، عدم بخل، ترک ربا، کسب حلال و نخوردن حرام و... و آثار تربیتی اعتقاد به معاد در عرصه سیاسی و اجتماعی شامل عدالت اجتماعی، مسئولیت اجتماعی، تامین امنیت اجتماعی، افزایش امید به آینده در جامعه و ... می باشد .
  • تعداد رکورد ها : 4287