جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4259
بررسی مقایسه‌ای مکی و مدنی بودن سوره نحل با محوریت نظر سیاق محورِ علامه طباطبایی و دیگر مفسران
نویسنده:
پدیدآور: زهرا حسن پور استاد راهنما: عباس اسماعیلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت مکی و مدنی آیات و سور قرآن کریم از دیرباز از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در عصر حاضر نیز به علت ظهور دیدگاه‌های جدید و افکار بدیع در این حوزه، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا کرده است. نوشتار پیش رو به جهت تقویت وزنه‌ی سیاق محوری علامه طباطبایی و به روش توصیفی تحلیلی با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است. پس از انجام پژوهش و بررسی یازده آیه از آیات سوره‌ی نحل که در بررسی اولیه‌ی علامه طباطبایی مستثنی به شمار آمده‌اند، تفوق دیدگاه سیاق محوری علامه طباطبایی بر روایت محوری مشهور تقویت شده و شاهد این حقیقت بودیم که گستره‌ی فهم تدبری در آیات قرآن کریم، با استفاده از روش سیاق محوری بسیار وسیع‌تر شده و بابی که با حاکمیت روایات بعضاً معارض با معنای آیات و متعارض با یکدیگر بر تفسیر، به نظر بسته می‌آمد، فراروی محقق قرآن گشوده می‌شود.
تحلیل استخلاف از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید محمد باقر صدر
نویسنده:
پدیدآور: رغده سکران خلیفه الرکابی؛ استاد راهنما: مهدی جهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین هدایای که خداوند متعال به انسان عطا فرموده، این است که او را جانشین در زمین قرار دهد و با آیات فراوان از جمله «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً» و «وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِی الْأَرْضِ» و «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» به آن تصریح فرموده است. خداوند تبارک و تعالی استخلاف انسان را اعلام و در آیاتی تصریح فرمود است. که علما و مفسران به تبیین این جانشینی و چگونگی آن پرداخته اند از جمله علامه طباطبایی(ره) که مفسر و دارای آرای اجتماعی است و همچنین شهید صدر (ره) که نظرات اجتماعی جدیدی دارد که برگرفته از قرآن به ویژه در مسئله استخلاف است. خلافت و جانشینی مهمترین نقش انسان روی زمین است و ایجاد روابط اجتماعی بر اساس مفهوم جانشینی الهی است، زیرا خداوند متعال برای انسان فضایی برای خلاقیت، توسعه و تکامل گذاشته است. محقق بر آن است که به برسی و تحلیل استخلاف با توجه به آرای علامه طباطبایی و شهید صدر بپردازد. و هدف این پژوهش برسی آرائ این دو اندیشمند و نمایش آرائ ارزشمند علامه طباطبایی (ره) و شهید محمد باقر صدر(ره) بدست می آید. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی در توصیف و تحلیل متون قرآنی استخلاف، و آرائ دو اندیشمند در باره این آیات است.از مهم ترین نتایج این پژوهش این است که ، علامه طباطبایی معتقد است که خلافت منحصر به حضرت آدم (علیه السلام) نیست، بلکه فرزندانش بدون تخصص از آن بهره می برند. آیات قرآن کریم، دلالت بر این دارد که خلافت به انسان می رسد و منحصر به یک نفر که حضرت آدم (علیه السلام) باشد، نیست.شهید صدر استخلاف را با چهار رکن بیان کرد: المستخلِف که خدای سبحان است والمستخلَف یعنی انسان والمستخلف علیه یعنی زمین و آنچه در آن است ، و رکن چهارم که در آن رابطه معنوی بین انسان و زمین برقرار می شود که انسان و هم نوعش را به خلافت پیوند می دهد که ارزش های جامعه را در بر می گیرد.
بررسی آیات مستثنیات سوره ی انعام بر اساس نظریه سیاق محور علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: معصومه قدمگاهی استاد راهنما: سهیلا پیروزفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از دانشمندان معتقدند از جمله دانش های علوم قرآنی که نقش قابل توجهی در تفسیر دارد، شناخت مکی و مدنی است. دانشمندان فوایدی از جمله آگاهی از مدلول صحیح و رفع ابهام از چهره مفاهیم آیات الهی و نقد دیدگاههای مفسران در برداشت از برخی آیات را برای این دانش مطرح کرده اند.در میــان عالمــان برخی بــه نــزول گسســته آیــات معتقد هستند و این امکان را مطرح کرده اند که در برخی از سور مکی آیات مدنی و در برخی سور مدنی آیات مکی آمده است. بــر این مبنا، دیدگاه وجود آیـات مسـتثنیات در سوره ها شکل گرفته است. (الاتقان1394ق ، ج1 ص47-55) بر اساس آنچه در اختیار است، در گزارش های صحابه و تابعیان در قرن اول اثری از وجود مستثنیات در سوره ها نیست در میان آثار موجود، در سده دوم اولین کسی که به این بحث پرداخته مقاتل بن سلیمان (150ق) است. این بحث به تدریج در قرن چهارم و پنجم رو به افزایش نهاده و در قرن ششم و هفتم بر اساس اجتهاد مفسّران به اوج خود رسید . به نظر می‌رسد ادعای وجود آیـات مسـتثنیات در این حد وسیع از پشـتوانه روایـی صحیحـی برخـوردار نیست. در این زمینه زرکشی و سیوطی به نقل از قاضی ابو بکر می‌گویند: « مکّی و مدنی آیات و سور با مراجعه به محفوظات صحابه و تابعین شناخته می‌شود. از پیامبر اکرم(ص) در این باره چیزی نرسیده است زیرا وی به این کار مأمور نبود...» (زرکشی1376ق ،ج1،ص191-192) ( الاتقان1394ق ، ج 1،ص38) بر این اساس می توان گفت: ادله و روایات مورد استناد به مستثناء بودن برخی آیات؛ دارای آسیب‌هایی نظیر، ضعف متن و سند، تعارض، اجتهاد شخصی مفسر، روایت از غیر معصوم، خلـط معیارهـای مکـی و مدنـی ، اسـباب نـزول جعلـی بوده و قابل اعتماد نیستند. افزون بر این، وجود آیات مدنی در سوره‌های مکی و عکس آن، برخلاف اصل است و تا روایت صحیحی آن را تایید نکند پذیرفتنی نیست (رشید رضا 1354هـ ، ج7، ص284) ( التمهید1428، ج1، ص170) از جمله سوره هایی که ادعای وجود آیات مستثنیات در آن شده سوره انعام است. اگرچه ، طبق نظر اکثر مفسران سوره انعام از جمله سور مکی بشمار می آید. ( التحریر والتنویر، ج 7، ص 121) ( المیزان، ج 7، ص 2) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 350) اما جمعی از قرآن پژوهان به اختلاف تا 9 آیه این سوره ( آیات 20، 23، 91 ،93، 114، 141،151 ،152،153) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) را با اجتهاد یا با تکیه بر روایاتی استثناء کرده و آن‌ها را مدنی دانسته‌اند . ( الوسی، ج4، ص72) (تفسیر مراغی، ج7، ص69) (التمهید1428، ج1، ص171- 178) اما روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه می‌داند، این نظر را سست می‌کند،( الدرالمنثور، ج 3، ص 243- 346) ( نورالثقلین، ج 1، ص 696) ( المکی والمدنی فی القرآن، ج 1، ص 290، 297) تدبر در سیاق ، در کنار بهره گیری از ارتباط آیات مرتبط، جهت رسیدن به مقصود خداوند متعال از کارآمد ترین ابزارهای فهم آیات است. علامه طباطبایی نیز درسرتاسر تفسیر المیزان به صورت جدی از آن بهره فراوان گرفته است و نقش آن دربسیاری از استدلال ها و نتیجه گیری های مفسر به روشنی آشکار است. ایشان در این زمینه می فرمایند: « سیاق استوارترین و گویاترین دلیل برای بیان معنا و فهم مراد متکلم است. (طباطبایی،1417،ج6، ص116) از این رو ایشان با توجه به در نظر گرفتن سیاق و ارتباط بین آیات در سوره انعام ، استثنای آیات را رد کرده است. و در ذیل تفسیر این سوره می فرمایند: « سوره انعام مکی و دارای سیاق واحد است» (طباطبایی1422، ج7، ص 5) علامه طباطبایی در ذیل آیه (وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ) (انعام/ 141) با توجه به سیاق آیات می فرمایند: «سیاق عبارت ( وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) بر صدقه دلالت دارد. قبل از عبارت (وَ آتُوا حَقَّهُ یَومَ حَصادِهِ ) چنین آمده است: ( وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ) در این آیات از باغهای انگور و درختان میوه از جمله خرما، زیتون و انار سخن به میان آورده است و در ادامه بیان می‌کند که در هنگام جمع آوری محصول باید مقداری از آن را به بینوایان بدهید، این در حالی است که بسیاری از مفسّران بر این نظر هستند که در درختان میوه و خصوصاً زیتون و انار زکات واجب و شرعی معنا ندارد. (طباطبایی1422، ج2، ص 353) بنابراین نوشتار حاضر برآنست ضمن ساختارشناسی سوره انعام و توجه به ارتباط و ربط و فصل بین آیات سوره ، به بررسی دیدگاه ها در باره مکی یا مدنی بودن و تحلیل چرایی استثنا شدن بعضی از آیات سوره پرداخته و با بهره گیری از دیدگاه های مفسران به خصوص نظریه سیاق محور علامه طباطبایی مبنی بر هماهنگی موجود بین آیات کل سوره، به نقد و بررسی دیدگاه مستثنیات در این سوره بپردازد و با توجه به روایات فراوانی که نزول همه سوره را به یکباره در مکه دانسته اند، نظر قائلان به وجود آیات استثناء در این سوره بررسی شود.
تأثیر مرگ‌اندیشی بر معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
پدیدآور: سکینه برقبانی استاد راهنما: محمد رضا ارشادی نیا استاد مشاور: احمد رزم خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معناداری زندگی از موضوعات مهمی است که ذهن بشر را به خود مشغول نموده، بشر به دنبال این است که چه عواملی باعث معناداری زندگی می‌شود. یکی از این عوامل معناداری زندگی اندیشه در باب مرگ است. این پژوهش با روش همبستگی مفهومی به رابطه‌ی معناداری زندگی و مرگ‌اندیشی از دیدگاه علامه طباطبایی که ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند، می‌پردازد. معمولاً معناداری زندگی به سه معنای هدف، ارزش و کارکرد به کار می‌رود. در این نوشتار دیدگاه علامه طباطبایی از جهت کارکرد تبیین می‌گردد و ارتباط معناداری با مرگ‌اندیشی از این زاویه مورد بررسی قرار می‌گیرد. ایشان بر اساس اعتقاد به مبدأ و معاد، مرگ‌اندیشی را عامل مهمی در معناداری زندگی انسان می‌داند.که زندگی انسان را معنادار می‌سازد و انگیزه و شوق انجام عمل صالح و اجرای قوانین الهی را در وی ایجاد می‌کند.‌ مرگ‌اندیشی بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تأثیر می‌گذارد. چون تمام اعمال انسان در جهت رسیدن به هدف نهایی زندگی‌اش معنا پیدا می‌کند و چنین زندگی معناداری از کارکردهای بسیاری در حوزه‌های ارتباطی انسان با خود، دیگران، عالم طبیعت و خداوند برخوردار است.
تحلیل عقلی و نقلی برزخ و حیات برزخی از نگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
پدیدآور: سیدمرتضی موسوی استاد راهنما: مهدی کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث در رابطه با عالم پس از مرگ از مسائلی است که از دیرباز در اندیشه‌ی عالمان دین مورد بحث بوده است و هر کسی بر اساس رویکرد خاصی به این موضوع پرداخته است و در اندیشه اسلامی هم مفسران، حکما، متکلمان و حتی عرفا مباحث عمیقی را در این‌باره اشاره کرده‌اند. حیات برزخی و سیر روح انسان در این عالم در اندیشه‌ی علامه طباطبایی(ره) به نحو جامعی از مباحث عقلی و نقلی مورد بحث قرار گرفته که این تحقیق بر اساس روش توصیفی تحلیلی به این موضوع می‌پردازد. در اکثر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است صرفا به وجهه‌ی نقلی مسئله‌ی برزخ پرداخته شده است؛ اما با توجه به اینکه علامه طباطبایی(ره) جامع معقول و منقول است، این موضوع با توجه به دیدگاه‌های ایشان در دو وجهه نقلی و عقلی مورد بررسی قرار گرفته تا بحث جامعی در این موضوع بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی(ره) داشته باشیم. برخی از موضوعاتی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است: ادله ی عقلی و نقلی برزخ و حیات برزخی از نگاه علامه، ثواب و عقاب برزخی، تجسم اعمال در برزخ، تکامل برزخی، آثار اعتقاد به عالم برزخ در پایبندی به دستورات و احکام الهی.
واکاوی مسئله ی شرور با تکیه بر رویکرد علامه طباطبایی در المیزان و مولوی در مثنوی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا رمضانی کیوانی استاد راهنما: علی حسن بیگی استاد مشاور: محمدرضا قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائلی که در طول تاریخ، همواره مورد توجه گروه‌های مختلف بوده است، بازنگاری تعاریف شر، تشریح اصل شرور و تعیین راه حل برای رفع شبهات مرتبط با آن می‌باشد. شبهات پیرامون مسئله شر، به زمان و مکان و آئین خاصی محدود نمی‌شود و به جهت ارتباط و نقش این موضوع در تفکر اعتقادی، پرداختن به آن در همه ی ادوار ضرورت می‌یابد. یکی از تقریرهای رایج آن اینست که یا خدا می‌خواهد شرور را نابود کند و نمی‌تواند، یا می‌تواند و نمی‌خواهد، یا نه می‌خواهد و نه می‌تواند، یا هم می‌خواهد و هم می‌تواند؛ اگر او می‌خواهد و نمی‌تواند پس عاجز است ولی این با اوصاف خداوند مطابق نیست، اگر او می‌تواند و نمی‌خواهد پس بخیل است که این نیز با خداوند سازگار نیست، اگر او هم می‌خواهد و هم می‌تواند که تنها فرض متناسب با خداست، در این صورت شرور از چه منبعی سرچشمه می‌گیرند و چرا او آنها را از بین نمی‌برد؟ سوالات پیرامون مسئله ی شرور، گاه منجر به انکار وجود خداوند، گاه منجر به انکار قدرت مطلق و علم مطلق و خیرخواهی مطلق خداوند و گاه منجر به شکل‌گیری باور به ثنویت خالق، شده است. منکران معتقدند چون نمیتوان پاسخ شایسته ای بر آن پرسش‌ها یافت، این مسئله، دلیل محکمی بر ضعف مدعای خداباوران مبنی بر رحمت و قدرت مطلق خدا است. از آنجا که مسئله ی شرور، تنها استدلال ملحدان علیه خداست؛ پاسداری از باور به خداوند یکتای قادر مطلق و عالم مطلق و خیرخواه مطلق ایجاب می‌کند تا در مسیر پاسخگویی به اشکالات آسیب زننده به نظام دینی قدم برداشته و از آسیب هایی مانند دوری جامعه از اصل خداباوری و یکتا پرستی که نهایتا منجر به شیوع ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم و ایجاد ناامنی می‌شود، پیشگیری کنیم. هدف از پژوهش پیش رو، حل معمای شر با توجه به دیدگاه مفسر و فیلسوف بزرگ علامه طباطبایی و عارف نامدار حوزه ی ادبیات تعلیمی، مولوی است؛ بدین منظور با در نظر گرفتن " تبیان لکل شئ " بودن قرآن، به قیاس رویکرد فکری علامه طباطبایی و مولوی در برخورد با مسئله ی شر پرداخته می‌شود. نحوه ی ورود هر دو فرد به این چالش، پرداختن به بحث هستی شناختی و الهیاتی است و هر دو به عدمی بودن و نسبی بودن شر باور دارند. در این بررسی، به سبب نظری بودن موضوع، به صورت توصیفی ـ تحلیلی به پردازش محتوای کیفی مطالب گردآوری شده، توجه می‌شود. در این پژوهش، به ترتیب به شرح اصل مسئله ی شر، بیان ناسازگاریهای موجود، راه حل ها و پاسخهای دگرگون ارائه شده توسط اندیشمندان، تحلیل و نقد راهکارهای اراِئه شده، تبیین مبانی و رویکرد علامه طباطبایی نسبت به شرور، تبیین مبانی و رویکرد مولوی نسبت به شرور، تطبیق یابی رویکرد علامه طباطبایی و مولوی با آیات متناظر به بحث و در نهایت، با دقت در انسجام متن و پیوستگی محتوا، به کشف وجوه تشابه و تمایز و قیاس بین رویکرد علامه طباطبایی و مولوی پیرامون مسئله ی شرور خواهیم پرداخت تا هدف پژوهش که تبیین رهیافتی برای حل معمای شر می‌باشد، محقق گردد. ان شاء الله تعالی.
ابداعات علّامه طباطبایی در ادراکات
نویسنده:
پدیدآور: سیما ترابی دشت بیاض استاد راهنما: سیدمرتضی حسینی شاهرودی استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تفحّص مسأله محورانه ابداعات ویژه علّامه طباطبایی در ادراکات را شناسایی، بازنمایی و نقدهای محتمل بر آنرا گزارش و بررسی نموده است. علّامه طباطبایی با ابتناء بر مبانی فلسفه وجودگرایانه صدرایی، به این ابداعات نائل گردیده است.علّامه، حقیقت علم را حضور مجرّد نزد مجرّد و در مورد هر علم حصولی علمی حضوری را تعریف و تحدید نموده است. فرض مادّی بودن ادراک حسّی، ایدهآلیسم، شکّاکیت و نسبیت را درپی دارد. این هر سه در تضادِّ با واقعگرایی علّامه طباطبایی واقع شده است و به اثبات نوآورانه ایشان در تجرّد ادراک حسّی میانجامد. علّامه، عقل اعظم را مفیض صور کلّی و عقل اصغر را مفیض صور جزئی به نفس میداند. توجّه به عالم عقل اصغر مبنای ابداعات علّامه در ادراکات است. علّامه با ابداع علم حضوریِ افاضه شده از ناحیه عقل اصغر در ادراک حسّی اذعان داشته که علم حضوری نمیتواند خود به خود علم حصولی بار آورد بلکه در فرآیند ادراک «قوّه تبدیل کننده علم حضوری به علم حصولی» را معرّفی مینماید. قوّه متخیّله نفس، از سر اضطرار برای انتقال داده‌ها و مفاهمه با دیگران علم حصولی را از علم حضوری می‌سازد.ابداع علّامه در ارجاع علم حصولی به علم حضوری و نقش مادّه در انتقال ادراکات نکته فلسفی مهمّی است که مبنای ساخت ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی در انقلاب انفورماتیک قرار گرفته است. علّامه قوّه وَهم را به حسِّ مشترک نسبت داده است. لذاست که به مراتب دوگانه ادراک، یعنی ادراکات حسّی _خیالی و ادراکات عقلی قائل است. در مسأله اتّحاد عاقل و معقول تعبیر بدیع اتّحاد «ناعت و منعوت» را بکار برده، با اشکالاتی که بر برهان تضایف صدرا در اتّحاد عاقل و معقول آورده آنرا ناتمام دانسته و به اقامه برهان ویژه خود پرداخته است. علّامه از طریق درک مفاهیم ربطی در قضایا و تبدیل معانی حرفی به اسمی، درک مفاهیم ربطی مبتنی بر ادراکِ نفس و حالات نفسانی و طریق تحلیل معلومات تصوّری و تصدیقی کیفیت انتزاع معقولات ثانی فلسفی را شرح داده است که هریک، از ابداعات علّامه در ادراکات محسوب میشوند. «اعتباریات عملی» یا «اعتباریات بالمعنی الأخّص» که در آن تحدیدی بدیع از نفس الامر حاکم میباشد؛ بارزترین ابداع ویژه علّامه در ادراکات است. این بداعت مرهون تفکّر فازی و پایبندی علّامه به تشکیک در ظهورات وجود میباشد، که اسّ و اساس تفکّر ایشان در اعتباریات است ملاک‌های علّامه طباطبایی در «حسن و قبح» که ابتناءِ قضایای اخلاقی برآنست، ریشه در معیار تشخیص ابنسینا در این خصوص دارد و بازگشت همه ملاک‌ها به ملاک «ملائمت و منافرت با طبع»، واقعگرایی اخلاقی هر دو حکیم را محرز مینماید. علّامه طباطبایی به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی، اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عامند که از ملاک «ملائمت و منافرت با طبع» در حسن و قبح بدست میآید و در منطق فازی با مقادیری پیوسته ارزشگذاری میشود. استاد مطهری از جمله منتقدانی است که به نسبیگرایی اعتباریات علّامه در اخلاق رأی داده است. به نظر میرسد رمز مخالفت بسیاری از معاصران علاّمه با این بحث، نرسیدن آنان به این پایه تفکّری علّامه بوده است.اعتباریات ظرفیتی شگرف در بازخوانی فلسفه اسلامی همگام با جهان معاصر و تفکّرات پست مدرنیته و درک تکثّر فرهنگ‌ها و ارز ش‌ها در جوامع انسانی فراهم آورده است.
بررسی عقلی- فلسفی شکر و تأثیر آن بر کمال انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
پدید اور : فاطمه استیری استاد راهنما: اعظم ایرجی‌نیا استاد مشاور: علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام احسن هستی که صنع پروردگار حکیم است، بر پایه ی سنن، قوانین و روابط ویژه‌ی علت و معلولی بنا شده‌است و به حکم حرکت جوهری، هر جزئی از جهان رو به سوی کمال دارد و در این مسیر، با ابزار و هدایت تکوینی الهی، طی طریق می‌کند. در این سیر تکاملی، بنابر قاعده‌ی تشکیک در وجود و مساوقت وجود با کمالات آن، هر موجودی که به واسطه‌ی صفات و آثار وجودی‌اش، به خداوند- که خیر و کمال مطلق و منشاء تمام خیرات می‌باشد- نزدیک‌تر باشد، به همان نسبت کامل‌تر و الگویی برای مراتب پایین تر از خود می باشد. انسانی که با فضل خدا از نعمت وجود برخوردار شده و فطرت و عقلی به او عطا شده تا به وسیله‌ی آن، طریق هدایت و کمال را بشناسد و در آن قدم بردارد، ضرورتا درمی‌یابد که باید قدر این نعمت‌های بزرگ را بداند و در جست و جوی آنچه سبب تقویت این قوا و هموار شدن مسیرش در سیر تکامل می‌شود، برآید تا شکر آن‌ها را به جا آورد. این پژوهش در صدد آن است با تبیین معنا، مراتب و انواع شکر و نقش آن در کمال انسان و بررسی آن بر اساس مبانی فلسفی حکمت متعالیه، از دیدگاه علامه طباطبایی بپردازد. و در یافتن پاسخ به پرسش‌هایی از قبیل موارد زیر، قدم بردارد.پرسش‌هایی چون : منظور از شکر و مراتب آن کدام‌اند؟ ضرورت شکر مُنعِم چگونه تبیین می‌شود؟ رابطه‌ی عقل وانواع آن با شکر نعمت، چیست؟ مهم‌ترین نعمت‌هایی که شکر آن‌ها واجب است، کدام‌اند؟ جایگاه نعمت ولایت در سرنوشت انسان چیست و شکر آن چگونه انجام می‌شود؟ چگونه تبعیت از ولایت به عنوان مصداق عینی تحقق عدالت در اندیشه و عمل بشر، مطابق برنامه‌ی هدایتی خدای متعال، به کمال و رشد انسان و جامعه‌ی بشری و در نهایت جهان آفرینش به حکم رابطه‌ی علی و معلولی میان پدیده‌ها، از باب ضرورت بالقیاس، کمک می‌کند؟ و عدم بهره‌گیری از این نعمت الهی چه خسرانی برای انسان در بردارد؟ و...
تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: مهتاب راک استاد راهنما: سلماز فرامرزی گروسی استاد مشاور: بهاره عزیزی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر تحلیل مقایسه‌ای ضرورت اخلاق در نظام آموزشی براساس دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی است. روش پژوهش تحلیلی و مقایسه ای است. یافته‌های سوال اول پژوهش نشان داد که اهداف تربیت اسلامی از دیدگاه علامه جعفری عبارتند از: هدف غایی، رسیدن به توحید در مرحله اعتقاد و عمل، اهداف وسطی نیز عبارتند از: اهداف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی. یافته‌های سوال دوم پژوهش نشان داد که ضرورت اخلاق در نظام آموزشی از منظر علامه طباطبائی عبارت است از: طبیعت اجتماعی انسان، وجود حقیقی و شخصیت واحد جامعه و هویت جمعی انسان. یافته‌های سوال سوم نشان داد که مقایسه دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی پیرامون ضرورت اخلاق در نظام آموزشی حائز دلالت‌هایی است که از منظر علامه جعفری عبارتند از: تعقّل و اندیشه ورزی در تربیت اخلاقی، توّجه به ارزشها و فرهنگ جامعه، خلاقیّت یابی و پرورش آن، نقش خود شناسی در تربیت اخلاقی. دلالت های تربیتی دیدگاه اخلاقی علامه طباطبائی در نظام آموزشی عبارتند از: سطح اولیه ـ مدرسه (به عنوان جامعه تربیتی کوچک)، سطح پیشرفته ـ کل جامعه (به عنوان جامعه تربیتی). نتایج نشان می دهد که طبق دیدگاه علامه جعفری و علامه طباطبائی، اخلاق و تربیت اخلاقی شا‌ه‌راه پیشگیری از آسـیب‌های روانـی اجتمـاعی و هـم چنـین، ریشـه تمامی اصلاحات اجتماعی و وسیله مبارزه با مفاسد و ناهنجاریهای جوامع است. بـه همـین دلیـل، ارتقای اخلاقمندی در جامعه از جمله آرمانهای بزرگ و دیرپای بشـری، و در طـول تـاریخ مـورد توجه مکاتب گوناگون بشری و الهی بوده است.
بررسی مبانی فلسفی اصالت فرد یا اجتماع از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: محمد رضا متین فر استاد راهنما: محمد بید هندی استاد مشاور: سید مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
یکی از مسائل بسیار مهم و تأثیرگذار در علوم انسانی به‌ویژه علوم اجتماعی، روانشناسی و فلسفه تاریخ، بحث از چگونه ترکیب شدن افراد و تشکیل اجتماع است که آیا ترکیب افراد در اجتماع از نوع ترکیب حقیقی است یعنی این افراد در ترکیب و تشکیل اجتماع هویت خود را حفظ نکرده و یک هویت جدید که اجتماع است را به وجود آورده است و آنچه حقیقت دارد اجتماع خواهد بود و فرد در اجتماع وجودی اعتباری و انتزاعی خواهد داشت یا اینکه ترکیب افراد از نوع ترکیب اعتباری خواهد بود به این معنا که تک‌تک افراد در اجتماع هویت مستقل خود را حفظ کرده و آنچه حقیقت دارد و وجود به آن تعلق گرفته است افراد در اجتماع است و اجتماع اعتباری و انتزاعی خواهد بود این بحث یکی از مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار بر علوم مختلف خواهد بود. مطلبی که کمتر به ان توجه شده این است که بحث از اصالت فرد یا اجتماع صرفا در صلاحیت فلسفه است و نه علومی همچون جامعه‌شناسی زیرا اولاً هیچ علمی متکفل اثبات موضوع خود نیست و هر علمی وجود موضوع خود را مسلم می‌انگارد و به بحث در باب احوال آن می‌پردازد ثانیاً مفاهیمی که در این بحث به کار می‌آید مانند وجود، وحدت، ترکیب، اتحاد و اصالت همگی مفاهیم فلسفی است و نه جامعه‌شناختی؛ بنابراین هرکس که راجع به اصالت فرد یا اجتماع تحقیق یا اظهار نظر کند در واقع به قلمرو فلسفه پای نهاده است (مصباح یزدی، 1390: 33) بحث اصالت جامعه یا فرد یا هردو از موضوعات بسیار مهم و تأثیرگذاری است که در طول تاریخ ذهن بسیاری از فیلسوفان و جامعه شناسان را به خود مشغول کرده است این بحث آن‌گونه که مورد اعتنای برخی فیلسوفان بوده، مورد نظر جامعه شناسان قرار نگرفته، زیرا بحث اصالت فرد و اجتماع بیش از آنکه صبغه ی اجتماعی و جامعه‌شناختی داشته باشد، در حیطه موضوعات فلسفی است. از همین رو گفته شده است که این موضوع را نخستین بار خواجه‌نصیرالدین طوسی، از فلاسفه بزرگ قرن هفتم (672-597 ق) باز گفته است اما حقیقت این است که قبل از خواجه‌نصیرالدین در اثر شریف اخلاق ناصری، ابو نصر فارابی (339-260 ق) آن را مطرح ساخته است و پس از او، اخوان صفا در قرن چهارم و ابن خلدون، در سده هشتم، موضوع را تعقیب و در زمان معاصر اقبال لاهوری، علامه طباطبایی و دیگران آن را در آثار خویش بیان کرده‌اند (جوادی املی، 1389: 288-287). در خصوص مسئله مذکور سه رویکرد وجود دارد گروهی معتقد به اصالت فرد و گروهی دیگر به اصالت اجتماع و گروه سوم به اصالت هر دو قائل شده اند.گروه سوم معتقدند اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد می باشد. به نظر می‌رسد ملاصدرا بنیان‌گذار حکمت متعالیه بحثی مجزا و مخصوص به این امر در آثار خود ندارد بلکه می‌توان از مبانی فکری و فلسفی آن و مباحثی که غیرمستقیم مربوط به بحث ما می‌شود این طور فهمید که ایشان اصالت را از آن فرد می‌دانند نه اجتماع ایشان در اسفار به صراحت تاکید میکنند که وجود مساوق با وحدت است و عین ان است و کثیر از ان رو که کثیر است وجودی جز احاد ندارد به این معنا که مثلا مجموعه یک و دو، چیزی جز یک و دو نیست و این طور نیست که چیزی سومی هم به نام مجموعه متشکل از هر دو انها محقق باشد«عندنا لأن الوجود یساوق الوحده بل عینها و قد علمت أن الکثیر بما هو کثیر لیس له وجود إلا وجودات الآحاد فالمجموع من زید و عمرو لیس إلا اثنین و لا یتحقق منهما شیء ثالث فی الوجود إلا بمحض الاعتبار فإذن لأحد أن یقول إن جمیع الممکنات لیست لها عله أخری غیر علل الآحاد فعله مجموعها عباره عن مجموع علل أفرادها فلیست بخارجه عن ذواتها الممکنه»(ملاصدرا،30:1368) درباره علامه طباطبایی نظرات مختلف وجود دارد بعضی ایشان را اصالت فردی می دانند و بعضی اصالت جمعی و بعضی هم معتقدند نظرات ایشان در کتب مختلفشان تناقض امیز است. به عنوان مثال برخی معتقدند که علامه طباطبایی اصالت فرد و اجتماع را توامان قبول دارند«دیدگاه علامه درباره فرد و جامعه،اصالت توامان هر دوی انهاست:یعنی ایشان هم فرد را اصیل می داند و هم جامعه را. (فریدی،بهزاد وکیل ابادی،عبدالهی عابد ،285:1399) برخی معتقدند علامه اصالت فردی است و می گویند«می توان نتیجه گرفت که رای و باور علامه در مساله اصالت فرد و اجتماع بر اصالت فرد است و اجتماع تنها اعتباری است که توسط انسان برای پاسخ به نیاز ها و غرایزش شکل می گیرد هرچند می توان وجودی بالتبع و وابسته برای اجتماع در نظر گرفت که برگرفته از وجود عینی و خارجی افراد شکل دهنده ان اجتماع خواهد بود»(جلالوند، طاهری، سعیدی مهر،221:1398) برخی معتقدند اراء علامه طباطبایی متناقض است انها می گویند علامه در اصول فلسفه معتقد به اصالت فرد است ولی در المیزان معتقد به اصالت جامعه شده است« انچه در چکیده این مقاله در تنافی ارا مرحوم علامه طباطبایی در زمینه نحوه و نوع حیات جامعه ادعا شده بود صحت دارد.نوشته ایشان در اصول فلسفه و روش رئالیسم کاملا صریح و گویاست که اجتماع/جامعه در زمره اعتباریات عملی و ریشه گرفته از عواطف و احساسات و اراده و خواست انسان است»(تقی زاده داوری ،144:1398) انچه مشخص است در وهله اول ان است که نظری واحد در باره علامه وجود ندارد و نظرات به شدت مختلف و متناقض است و محققانی که در این زمینه کار کرده اند به نظری واحد نرسیده علت ان هم این است که عبارت علامه در کتب فلسفی و تفسیر قران خود به شدت انسان را به خطا می اندازد و به نظر با یکدیگر متعارض است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه 200 سوره آل‌عمران و تفسیر آیات اجتماعی قرآن نظری برخلاف کتاب اصول فلسفه می‌دهند و به صراحت تأکید می‌کنند که اصالت با اجتماع است و از وجود انسانی و حتی اراده و اختیار جامعه سخن می‌گویند «به همین جهت قرآن کریم غیر از آنچه برای افراد هست وجودی و عمری و کتابی و حتی شعوری و فهمی و عملی و اطاعتی و معصیتی برای اجتماع قائل استـ»(طباطبایی،1385 :152) ایشان در جایی دیگر این‌گونه تصریح می‌کنند «و خلاصه اینکه لازمه آنچه در این باره اشاره کردیم این
  • تعداد رکورد ها : 4259