جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4571
تحلیل مفهوم الزام اخلاقی (باید و نباید) از منظر برخی اندیشمندان معاصر شیعی؛ (علامه طباطبایی (ره) و آیت‌ الله مصباح یزدی (دام ظله) آیت‌ الله محمد صادق لاریجانی(دام ظله))
نویسنده:
مرتضی سلمانی؛ استاد راهنما: اکبر حسینی قلعه‌ بهمن؛ استاد مشاور: علیرضا قائمی‌نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تحلیل مفهوم الزام اخلاقی از مسائل مهم در قلمرو فلسفه اخلاق است. اندیشمندان بسیاری در میان فلاسفه غرب وشرق، درباره تحلیل مفهوم الزام اخلاقی، مباحثی ارزشمند مطرح کرده‌اند؛ به تحقیق، سه تن از متفکران برجسته شیعی، یعنی مرحوم علامه طباطبائی(نظریه اعتباریات) وآیت الله محمد تقی مصباح یزدی(نظریه ضرورت بالقیاس الی الغیر) و آیت الله محمد صادق لاریجانی (نظریه الزامات نقس الامری ) مباحث دقیقی را در این‌باره صورت داده‌اند. این نوشتار،همراه با مسائل فرعی، تحلیل و بررسی این سه دیدگاه را در مسأله اصلی،‌ « مفاد "الزام اخلاقی" چیست؟ و مفهوم" الزام اخلاقی" بر اساس دیدگاه این اندیشمندان معاصر شیعی چگونه تحلیل می‌شود؟» عهده‌دار است. مرحوم علامه(ره)، مفاد "باید و نباید" اخلاقی، ضرورت و اعتبار ادعایی است؛ ضرورتی که از ضرورت تکوینی بین علت و معلول گرفته شده است الزام اخلاقی در واقع همین جعل و اعتبار ضرورت است بین انسان وفعل خود و این کار مجازی را برای آثاری که بران مترتب است انجام می دهد. آیت الله مصباح‌یزدی، مفاد "باید و نباید" ضرورت بالقیاس الی الغیر است و مفهوم الزام اخلاقی از مشاهده و نسبتی که میان فعل و صفت اخلاقی و هدف اخلاق که کمال و سعادت است (ضرورت بالقیاس) انتزاع می‌شود. آیت الله لاریجانی، مفاد "باید و نباید" ضروت و الزام است؛ ولی نه ضرورت اعتباری و نه ضرورت بالقیاس؛ بلکه ضرورت و لزومی که انسان درون خود به علم حضوری می‌یابد باید و نباید‌های اخلاقی بیانگر این الزام‌های نفسانی و درونی هستند. درنهایت دراین تحقیق با ذکر شباهتها وتفاوتها در تحلیلها و نظرات، رسیدن به تحلیل واحد در مفهوم الزام اخلاقی، را بررسی می‌شود.
مدل تفسیری قرآن به قرآن علامه طباطبایی در تفسیر المیزان: مطالعه موردی سوره های حمد، نیمه اول بقره، حجر، عبس، بینه
نویسنده:
طیبه یزدان مدد؛ استاد راهنما: علیرضا فخاری؛ استاد مشاور: محمدحسین بیات، عباس اشرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ز مهمترین مباحث در حوزه قرآن‌پژوهی، روش‌شناسی تفسیر است. بی‌شک فهم قرآن از ضروریات دینی بوده و از عوامل نیل به این مهم، ارزیابی روشهای به کار گرفته شده توسط مفسران است تا بتوان به ضابطه‌هایی مشخص برای فهم دقیق‌تر دست یافت. یکی از روش‌های مورد توجه، تفسیر قرآن به قرآن است. در این روش تفسیری، معانی و مفاهیم آیات قرآن، با استناد به آیات دیگر به دست می‌آید. برای داوری در هر روش تفسیری باید قواعد و ضوابط به کار گرفته شده توسط مفسری که ادعای عمل به آن روش را دارد، بررسی گردد. تا بتوان هر یک از آنها را شناخته و میزان صحت و سقم آن را ارزیابی کرد. بدین منظور، شیوه قرآن به قرآن علامه طباطبائی ـ به عنوان مفسر مطرح در این روش تفسیری ـ در سوره حمد، جزء اول سوره بقره، حجر، عبس و بینه، به عنوان مطالعه موردی، بررسی می-گردد. عملکرد ایشان در این سوره‌‌ها را می‌توان به شقوق مختلف تقسیم کرده و مدل‌‌های مختلفی چون بسط مفهوم ضمنی، پرداخت تفصیلی، پرداخت اجمالی، مدل قصص و ... از آن استخراج نمود. این مدل‌ها دارای فراز و فرود و نیز اشتراکات و افتراقاتی همراه با ضعف و قوت‌هایی هستند. برخی نواقص کمتری داشته به عنوان بهترین مدل مطرح میشوند. میتوان با در نظر گرفتن اشتراکات، یک مدل محوری و اصلی را ارائه داد که کم و کیف بهره‌برداری از آن، به دو عامل الف: موضوع آیات ب: جایگاه آیات، بستگی دارد. در مواردی بکارگیری از آیات قرآن به اوج خود رسیده و در مواضعی کمترین استفاده را داشته است. در مواردی نیز بطور کل از این رویکرد فاصله گرفته است. از نکات مورد توجه در این مدل‌ها، می‌توان به الهام از روش بیان قرآن، اظهارنظر بدون ارائه مستدلات، تاثیر از روایات تفسیری در روند تفسیر و ... بیان نمود. از بررسی موارد تفسیر شده، موضوع آیات تفسیر شده، رابطه و نسبت موضوعی آیات استفاده شده با آیات مورد بررسی، نسبت مکانی آیات مورد استفاده با آیات مورد بررسی و ... نکات مهمی بدست می‌آید.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام پییر الستون پیرامون معنا شناسی صفات الهی و ارتباط ان با زبان دین
نویسنده:
جواد حسینی تاجیک؛ استاد راهنما: قاسم پورحسن؛ استاد مشاور: یحیی یثربی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله ابتدا دیدگاههای مختلف در موضوع زبان دین ومعناداری صفات الهی بیا نشده است تا بدین وسیله تصویری از سابقه مسال همحوری این رساله و نوع پاسخ فلاسفه مقدم ارایه شده باشد .در ادامه دیدگاههای دو فیلسوف مورد بررسی قرار گرفته شده است.در نهایت این نتیجه حاصل شده است که علی رغم تفاوت های فلسفی دیدگاههای دوفیلسوف پاسخ ایشان به گونه‌ای شباهتهای بسیار دارد . از تفاوتهای دیدگاههای دو فیلسوف که بگذریم هردو اعتقاد دارند زبان انسان در عین ضعف و محدودیت ذاتی قادر است با حذف ویژگیهای بشری صفات ، هسته‌ای ازمعنارابرذات الهی اطلاق نماید.
بررسی مقایسه‌ای نظریه نسخ در آراء علامه عسکری و علامه طباطبایی
نویسنده:
صدیقه داراب درب‌ ساز؛ استاد راهنما: منصور پهلوان؛ استاد مشاور: غلامحسین تاجری‌ نسب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی و علامه عسکری، هر دو اصل وقوع نسخ (در بین احکام شرایع آسمانی به استناد آیات قرآن و نسخ در دایره احکام اسلامی را به استناد روایات) پذیرفته اند. هر دو عالم نسخ را مشروط بر وقوع آن در زمان پیامبر(ص) و مشمول احکام شرعی دانسته و معتقدند، لازم است قبل از وقوع نسخ ، فرصت کافی برای عمل به حکم منسوخ وجود داشته باشد. این دو عالم هر دو آیه 106 سوره بقره و 101 سوره نحل را با وجود ترجمهء متفاوتِ واژگان، مربوط به حوزه نسخ می دانند، اما علامه عسکری بر پایهء سیاقی گسترده تر از آنچه علامه طباطبایی بیان می کند؛ آن را در حوزه نسخ احکام شرایع پیشین در شریعت اسلام به شمار آورده ولی علامه طباطبایی لفظ آیه را اعم در نظر گرفته است که به طور قطع احکام منسوخ شده در شریعت های سابق و آیه قرآن را نیز شامل می شود . علامه عسکری با تبیین دو نوعِ وحی قرآنی و بیانی، و به استناد تاریخ و ترجمه لغات آیات ، در برخی مصادیقِ ذکر شدهء در روایات و کتب دیگر، معتقد به عدم وجود آیات منسوخ در قرآن بوده و علامه طباطبایی با غالب دانستن روایات نسخ و به استناد ترجمه ای که از آیات قرآن ( 106/2 و 101/16 ) بیان می کند 8 آیه از آیات قرآن را منسوخ و خارج از دایره عمل می داند.
الاهیات سلبی در قرآن کریم با تکیه بر اندیشه‌های علاّمه طباطبائی
نویسنده:
حمیدرضا مناقبی نوایی؛ استاد راهنما: محمد شعبان‌ پور؛ استاد مشاور: حسین کلباسی اشتری، رضا سلیمان حشمت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در باب سخن گفتن از خداوند متعال با دو گونه الاهيات مواجه ايم: الاهيات ايجابي و الاهيات سلبي. الاهیات ایجابی، خداوند را آن گونه که وی خود را در کتب آسمانی و طبیعت معرفی کرده است با صفات ایجابی (مثبت) معرفی می کند؛ حال آنکه الاهیات سلبی فقط به شيوة سلبي دربارة‌ افعال و صفات خداوند سخن می گوید: اينكه خداوند چه چيزي نيست؛ نه اينكه چه چيزي است. الاهيات سلبي بر این پایه استوار است که خدواند متعالی و از آن چیزی که آفریده برتر است؛ از این رو به درک و فهم بشر در نمی آید تا در حیطه بیان و کلام او بگنجد. از اینرو از سه بعد وجودی، معرفتی و زبانی قابل بررسی است. این دیدگاه از پيروان بسياري برخوردار بوده و از يونان باستان تا امروز تداوم داشته است و در سال های اخیر، اقبال فراوانی در میان الاهی دانان غربی یافته است.این پژوهش با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و اسنادی و با روش توصیفی با تکیه بر تحلیل محتوا، زمینه های تاریخی و فلسفی الاهیات سلبی و بنیان های معرفتی این تفکر را مورد مطالعه قرار می دهد. سپس با تکیه بر دیدگاه فلسفی و معرفت شناسانه مرحوم علاّمه طباطبائی، بیان تفسیری ایشان، ذیل آیات توصیف خداوند را تشریح می کند. در بعد وجود شناختی مرحوم علامه اعتقاد دارد که كمـالاتی که در عالم هستی مشاهده می کنیم، بـه كامل ترين شكل و بدون هيچ نقصي در خداوند متعال وجود دارند. در بعد معرفتی و زبانی وی با تاسی به قرآن مجید معتقد است که باید از یک سو، عقل را قادر به شناخت صفات خدا بدانیم و از سوی دیگر برای جلوگیری از تشبیه خدا به مخلوقات، حدود، قیود و نقایصی را که این صفات درباره انسان دارد از خدا سلب ‌کنیم. از اینرو، مرحوم علامه طباطبائی با اتخاذ دیدگاه سلب در عین ایجاب که در برگیرنده راه اعتدال ميان ايجاب محض (غلتيدن در ورطة شرك و تشبيه) از یک سو و سلب محض (تعطيل عقل از شناخت خداوند و لاادري‌گري) از سوی دیگر است، به تفسیر این آیات پرداخته است.
امامت از دیدگاه شهید مطهری، دکتر شریعتی و علامه طباطبائی
نویسنده:
خیراله حقی؛ استاد راهنما: یحیی یثربی؛ استاد مشاور: غلامرضا ذکیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف تحقیق: بررسی امامت از دیدگاه شهید مطهری، دکتر شریعتی و علامه طباطبائی می باشد. روش تحقیق: بنیادی و نظری. یافته های تحقیق: ملاک انتخاب از دیدگاه علامه طباطبایی و مطهری انتصاب است ولی شریعتی به ذاتی بودن امامت اعتقاد دارد. از دیدگاه علامه طباطبایی و مطهری در حکومت اسلامی حاکم کسی است که آشنایی کافی با اسلام داشته یاد ولی شریعتی می گوید رهبر کسی اس که هدایت جامعه را براساس یک مکتب و به بهترین شکل تعهد کند.
دیدگاه علامه طباطبائی در باب معرفت نفس
نویسنده:
سمیرا مهرآور؛ استاد راهنما: محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور: صدرالدین طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"معرفت نفس "از نظر علامه طباطبائی نزدیک ترین و بلکه یگانه طریق رسیدن به معرفت حقیقی و کمال مطلق است .وی معرفت حضوری و شهودی نفس را معرفتی حقیقی می داند و معتقد است معرفت حصولی انسان را به حقیقت نمی رساند .از نظر ایشان انسان برای نزدیک شدن و رسیدن به کمال حقیقی باید با کسب معرفت حضوری نسبت به نفس خویش که لازمه آن عدم توجه به غیر خدا و توجه محض و مطلق نسبت به خداوند است، از عالم ماده رهایی یابد و پس از گذر از عالم مثال و عالم عقل یعنی مراتب عالم که البته شناخت آنها برای شناخت مراتب نفس لازم است، در ذات حق تعالی فانی گردد.البته ایشان معتقدند که معرفت نفس باعث شناخت پروردگار می گردد یعنی در همان زمان که انسان نسبت به نفس خویش آگاهی می یابد در واقع به خداوند عالم می گردد چرا که او مخلوق خداوند است، و همین شناخت باعث درک رابطه اش با خداوند می گردد .رساله حاضر برمبنای روش کتابخانه ای به تو صیف و تحلیل نظرات علامه طباطبائی بر پایه استدلال پرداخته است
بررسی سعادت و شقاوت نفس از دیدگاه ابن سینا و علامه‌ طباطبایی
نویسنده:
رباب ولی‌ نژاد؛ استاد راهنما: حمیدرضا سروریان؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم‌ زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث بنیادی در فلسفه بحث سعادت و شقاوت است هر انسانی فطرتاً طالب سعادت و گریزان از شقاوت است اما شناخت حقیقت سعادت و شقاوت مشکل است بنابراین از جمله نخستین پرسش هایی که برای هر فرد مطرح می شود این است که به راستی سعادت چیست و راه نیل به آن کدام است؟ شقاوت چیست و راه گریز از آن کدام است؟ در این باره نظریه های مختلفی وجود دارد در این پایان نامه کوشش شده تا زوایای مختلف سعادت و شقاوت نفس در عرصه های مختلف دنیا و آخرت از منظر ابن سینا و علامه طباطبایی معرفی شود. ابن سینا سعادت رابه مطلوب بالذات وغایت لذت ها تعریف می کند و سعادت انسان را رسیدن به کمال قوه عاقله و اتحاد با عقول مجرده می داند .ایشان در بیان سعادت وشقاوت به سراغ لذت والم رفته و علامه طباطبایی سعادت را رسیدن به خیرات جسمانی وروحانی می داند وشقاوت را محرومیت از آن خیرات می داند .از نظر آنها سعادت وشقاوت حقیقی در دنیا قابل حصول نیست و مربوط به آخرت است. بنابر نظر هر دو فیلسوف سعادت ذاتی انسان نیست و باید با سعی و تلاش خود آن را کسب کند. انسان تا در دار دنیا واقع است می‌تواند خود را از هر مرتبه نقص و شقاوت و نفاق، نجات دهد و به مراتب کمال و سعادت برساند.
رابطه نفس و بدن ازدیدگاه دوگانه انگارانه ابن سینا و دکارت و بررسی آراء تفسیری علامه طباطبایی
نویسنده:
سپیده سمیعی فرد؛ استاد راهنما: محمد کاظم علمی سولا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود نفس و مغایرت آن با بدن، ماهیت نفس و مادی یا مجرد بودن آن، نحوه حدوث و پیدایش آن همواره از چالشی‌ترین مباحث در آرای فلسفی و کلامی بوده است. با وجود تحقیقات فراوانی که در این بحث صورت گرفته، همچنان به عنوان یک موضوع پویا و ضروری تلقی می‌شود. در این پایان‌نامه ضمن بیان دیدگاه دوگانه‌انگارانه ابن‌سینا و دکارت به بیان نظریه علامه طباطبایی با توجه به مبانی تفسیری ایشان از قرآن حکیم پرداخته شده است و با توجه به روش تحقیق در این پایان‌نامه که به صورت تطبیقی است ابتدا به بیان نظریات آن‌ها در مورد نفس پرداخته شده که به صورت خلاصه می‌شود چنین بیان داشت که ابن‌سینا نفس را کمال نخستین برای جسم طبیعی آلی و آن را جوهری مجرد و بسط و دارای حرکت عرضی می‌داند و دکارت معتقد است نفس جوهر ذاتا مجرد از ماده، بسیط و تجزیه ناپذیر است که صفت مقوم آن اندیشیدن است و توقف فکر، ‌یعنی توقف هستی نفس و علامه طبابایی نفس را جوهری بسیط، مجرد از ماده در مقام ذات ولی در مقام فعل متعلق به آن می‌داند در آخر به تطبیق بین نظریات این سه فیلسوف پرداخته شده که با وجود شباهت و قرابت بین آن‌ها تفاوت اساسی که می‌توان به آن اشاره نمود آن است که ابن سینا و دکارت قائل به واسطه بین ارتباط نفس و بدن هستند و علامه طباطبایی با توجه به حرکت جوهری قائل به سیر نفس در قوس نزول بوده تا به این مرحله از جسمانیت حلول نموده است و دیگر آن‌که علامه طباطبایی معتقد به قدم نفس بوده در حالی که آن دو فیلسوف دیگر چنین اعتقادی را ندارند.
عالم ذر و عالم امر از دیدگاه فخررازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
صدیقه خدادوست؛ استاد راهنما: عبدالله نصری؛ استاد مشاور: محسن حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فخر رازی در تفسیر کبیرِ خود، با تعبیری نو از معنای «خلق» و «امر» تاثیر شگرفی بر مفسّرین پس از خود گذاشته است. وی خلق را به معنای آفرینش امور جسمانی و امر را به معنای آفرینش موجودات مجرّد دانسته است و با استفاده از همین تعبیر بر تجرّد روح استدلال آورده است. علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان در ابتدا «امر» را به معنای ایجاد روابط و آثار بین موجودات دانسته است، اما در ادامه تفسیر خود به نظر فخر رازی نزدیک شده و امر را آفرینش امور بی‌تدریج و خلق را آفرینش امور تدریج‌بردار دانسته است. باوجودِ تفسیر بدیع فخر رازی در باب عالَم امر، این تفسیر هیچ تاثیری بر نظر وی در باب عالَم ذرّ و تفسیر آیه میثاق نگذاشته است و وی همانند بسیاری از محدّثین و متکلّمین همان نظریّه ابدان ذرّی را برگزیده است. اما علامه بر اساس اصل واقعیت و بیان تفاوت عالم امر با عالم خلق بر این باور است که برای هر موجودی در عین وحدت، دو وجهه وجودی است. وجهه‌ای ملکی و دنیوی که از قوه به فعل و از عدم به وجود می‌آید، و وجهه‌ای ملکوتی که رو به سوی خدا دارند. این دو وجهه، گرچه دو وجه یک واقعیت هستند ولی احکام آنها متفاوت است.
  • تعداد رکورد ها : 4571