جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4825
بررسی تصوف عابدانه و عرفان عاشقانه در غزلیات حافظ
نویسنده:
علی دهقان ,خلیل حدیدی ,موسی احمدی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تصوف که در آغاز شامل مفاهیمی خشک و ریاضت هایی سخت بود، در قرن سوم با پذیرفتن «محبت» به عنوان یکی از ارکان محوری، رنگ عاشقانه پذیرفت. با ورود عرفان و تصوف به عرصه ادبیات، گروهی به تدوین اصول تصوف عابدانه در آثارشان می پردازند و عده ای آثاری سراسر عرفانی همراه با شور و شوق عاشقانه پدید می آورند. در این میان حافظ مبدع مکتبی است که از اصول عرفان عاشقانه به همراه نگاهی انتقادی به تصوف عابدانه شکل گرفته است و از آن به مکتب رندی تعبیر می شود. اما اشعار حافظ را نمی توان یکسره از تصوف عابدانه تهی دانست. حافظ ضمن پذیرفتن تاثیری عظیم از مفاهیم قرآنی و تضمین ها و تلمیح های فراوان به آیات قرآن، در ابیات بسیاری عبادت، دعای صبح و آه شب، اصول اخلاقی تصوف و اندیشه های دیگری از تصوف عابدانه را نه با ابهام و بیانی رندانه و دوپهلو، بلکه به روشنی و به قصد تعلیم و توصیه به مخاطب خود، بیان می کند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 143
بررسی و تحلیل نظریه عدمیت شر از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
سید حسن بطحایی,محمدرضا ضمیری,عبدالحمید فلاح نژاد,محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیر و شر از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه، کلام و فلسـفه دیـن اسـت. «عدمی بودن شرور» نظریه ای است که برخی از فیلسوفان غربـی و اکثـر فلاسـفۀ مسـلمان برای تثبیت اصل توحید و پرهیـز از ثنویـت، بـه آن معتقـد شـده انـد . ملاصـدرا وپیـروان حکمت متعالیه نیز برای اثبات نظریۀ عدمیت شرور، ابتدا شر را به عدم ذات یا عدم کمال ذاتی تعریف کرده و سپس به سه دلیل که عبارت از: اصل بداهت، برهـان عقلـی، برهـان مستفاد، از اثبات اصالت وجود و استقراء ناقص به عنوان مؤید، جهت اثبات عدمی بـودن شرور، تمسک جسته اند. در این مقاله با بررسی و تحلیل تعریف و دلایـل آن، بیـان شـده است که اصل بداهت عدمی بودن شرور، دارای تبیین موجهی نبوده و برهان عقلی نیز بـه نوعی مستلزم دور و مصادره به مطلوب است. در نهایت به نظر مـی رسـد کـه بهتـر اسـت، فلاسفه مسلمان با توجه بیشتر به مبانی، درصدد رفع شبهات وارده و یا ارائۀ تبیین و براهین جدید تلاش نمایند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 208
نقش انگاره«حقیقت و رقیقت» در تحکیم و تبیین باورهای دینی
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همسویی مقاصد فلسفی با معارف وحیـانی، آرمـان متعـالی صـدرا در پـی ریـزی حکمـت متعالیه است. در این راستا آموزه «حقیقت و رقیقت»، تـأثیر شـگرف و شـاملی دارد. ایـن آموزه پر تأثیر در سراسر پردازش های عـالی صـدرایی و پیـروان حکمـت متعالیـه حضـور نیرومند دارد. پردازش جهان بینی و باورهای دینی بر اساس این انگاره، یکی از عمده ترین ویژگی هـای فلسفه صدرایی است که می تواند ما را به ضمیر متمایز فلسفه صدرایی رهنمون کند. صدرا نقطه عزیمت افتراق فلسفه خود را بر محور چنین انگـاره هـای فـرازین بنـا مـی نهـد تـا بـه ناکامی های فلسفه های پیشین دچار نگردد. ابتکارات روشی و محتوایی صدرا، توجـه وی را به مطالب بلند عرفانی و اسـتمداد از منـابع وحیـانی معطـوف مـی سـازد تـا در پـرداز ش نظریات برهانی گوهرهای بدیعی را به ارمغان آورد و رخنه هـای بـه جـا مانـده از مکاتـب سنتی را ترمیم نماید. کاربرد این انگاره، موضعی و محدود بـه چنـد مسـئله و موضـوع خـاص نیسـت ؛ عرفـای زبردست در عرفان نظری در وهلۀ نخست به کاربرد این انگاره در الاهیات استناد جسـتند و در منطق خود سخن از حمل «حقیقـت و رقیقـت » را بـرای حکمـای محقـق بـه میـراث نهادند. صدرا و پیروان متعالی او بیش و پیش از همه، سویه های استفاده از این انگاره را در الاهیات دنبال کردند و دامنۀ بسیار گسترده آن را در حل مسائل به طور عینی ذکر کردند؛ در منطق متداول در آثار متعـالی از حمـل «حقیقـت و رقیقـت » بـرای نسـبت دادن برخـی موضوع و محمول های به ظاهر کاملا متباین به این انگـاره اسـتناد شـده، چنانکـه در حـل مسائل الاهی بسیار کارساز و در ترسیم جهان بینی و تبیین باورها و ربط وحدت و کثرت و نسبت علت و معلول و ارتباط پدیده های هستی به آفریدگار نقش ویژه دارد. با همۀ اهمیت و نقش گسترده این آموزه به صورت مستقل به ابعاد آن پرداخته نشـده تـا حدود و ثغور و ظرافت و تأثیر آن آشکار شود. واکاوی کاربرد پر تـأثیر آن در الاهیـات، به ویژه در ترسیم و تحکیم باورهای توحیدی و بهره های اعتقادی، بـا اسـتناد بـه فرا زهـای حکمای متعالی ما را با نگرش جدید نسبت به حکمت متعالیه رو به رو خواهد ساخت.
صفحات :
از صفحه 97 تا 128
فرجام نفوس انسانی پس از مرگ بدن در اندیشه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
فروغ رحیم پور، فاطمه زارع
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله سرانجام انسان پس از مرگ بدن (با توجه به گرایش به جاودانگی) و بقای نفوس انسانی یا پذیرش فنا و بطلان آنها با فنای بدن، یکی از مسائل مورد توجه در فلسفه است. فلاسفه­ ای همچون ابن­ سینا، سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مهم، مراتب و اقسام نفوس بعد از مرگ را ترسیم، و سرانجامِ هر یک را تبیین نموده­ اند. شیخ ­الرئیس پس از فارابی و مقدم بر سایر حکیمان مسلمان به تقسیم نفوس انسانی پس از مرگ اهتمام ورزید. تحلیل سهروردی و ملاصدرا در این مسئله - با وجود اختلاف تعابیر جزئی - مشابه تحلیل سینوی است. تکیه بر بقا و جاودانگی نفوس کامل در علم و عمل و نقش بی­ واسطه یا باواسطه عقول به ­ویژه عقل فعال در آنها، مورد وفاق هر سه فیلسوف است؛ اما در مورد نفوس ناقص، ابن­ سینا تعلق به اجرام فلکی، سهروردی حضور در عالم صور معلقه و ملاصدرا حضور در عالم خیال را مطرح می­ کند.
صفحات :
از صفحه 109 تا 134
دیدگاه هیوم و جی. ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه
نویسنده:
زهره توازیانی,معصومه عامری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملحدان معاصر، وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقـادات دينـی دانسـته انـد. ايشـان مدعی اند ميان وجود شر و اعتقاد به خدايی بـا قـدرت بـی نهايـت و خيـرمحـض، تنـاقض وجود دارد و نمی توان هم به خدا و هم به وجود شر اعتقاد داشـت. مسـئله منطقـی شـر بـه شكل ساده چنين است: خدا قادر مطلق است؛ خدا خيرمطلق است؛ شر وجود دارد. «جی. ال. مكی» معتقد است كه اين مجموعه با هم ناسازگارند؛ ازاينرو نبايـد بـه چنـين خـدايی اعتقاد داشت. «هيوم» نيز با اينكه فردی معتقـد بـه ديـن مسـيحيت اسـت، در عقلانـی بـودن اعتقاد به خدا ـ به خاطر وجود شرور ـ تشكيك می كند؛ چرا كه او حساب علم و فلسفه را از دين، مذهب و ايمان جدا می داند. در حكمت متعاليه نيز چنين باور می شـود كـه شـرور ماهيتی عدمی داشته و فاقد هر گونه هستی مستقل هستند و هر آنچـه وجهـه وجـودی دارد، خير و مطلوب مدلّل می شود. با اين نگرش، تحليل فيلسوفانی چـون هيـوم و مكـی از شـر، غيرمعمول جلوه می كند. بدين سبب كه آنها وجوه و حيثيات را از يكديگرتفكيك نكرده و ابعاد گوناگون پديـدهای را كـه شـر جلـوه مـی كنـد در ويژگـی شـر بـودن آن منحصـر كرده اند؛ درحاليكه يكی از اركـان تحليـل فلسـفی، بازشناسـی ودر نيـاميختن حيثيـات بـا يكديگراست.
صفحات :
از صفحه 103 تا 116
بایسته های انسان شناختی دینی پیشرفت
نویسنده:
محمدتقی سهرابی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان دارای ابزار، منابع و بسترهای معرفتی متعددی است. استفاده درسـت از همه آنهـا و توجه به محدوده و مقدار واقع نمـایی هركـدام، از بايسـته هـای دسـت يازيـدن بـه پيشـرفت اسلامی است. تعبد نابجا به برخی از منابع معرفت و بی اعتنايی به ديگر منابع، مانعی بزرگ در راه پيشرفت خواهد بود. همچنين انسان دارای ساحت جسم و روح ـ حيوانی و متعالی ـ است. روح انسانی سرشتمند بوده، انبوهی از خصوصيات همگون و نـاهمگون و عـالی و دانی را در خود جمع كرده اسـت. در كنـار سرشـت هـای اوليـه ثابـت كـه همگـان در آن مشترك اند، می توان از يك سلسله سرشت هـای ثانويـه سـراغ گرفـت كـه همگـان در آن يكسان نيستند. ضمن التفات به مقصد اصلی (فطـرت الهی انسـان)، توجـه بـه تشـكيك و يكسان نبودن فطريات در آحاد انسان و فروننهادن و غفلت نكردن از ديگر امـور سرشـته در ذات انسان، ضرورتی ديگـر در راه رسـيدن بـه پيشـرفت اسـت. فراخی پيشـرفت از منظـر اسلام، هردو دنيای بيرون و درون انسان را فرامی گيرد و «كرامت» نمونه ای از افق پيشرفت درون انسان، در نگاه دينی است.
صفحات :
از صفحه 63 تا 88
بررسی و نقد نظریه اشراقی علم الهی
نویسنده:
مهدی عباس زاده
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر در صدد ارائـه تصـويری از سـیر تكـاملی تبيـین نظريـه اشـراقی علـم الهـی ـ آنگونه كه از سوی شهاب الـدين سـهروردی (شـيخ اشـراق) مطـرح شـده اسـت ـ و بيـان نقدهای صدرالمتألهين و نيز برخی ملاحظات نگارنده بر اين نظريـه اسـت. سـهروردی در بحث از علم الهی، طی سه گام مشخص، از رويكرد مشـائی بـه نظريـه اشـراقی علـم الهـی منتقل می شود. اين سه گام را می توان به ويژه در سه اثر اصلی او: تلويحـات، مطارحـات و حكمه الاشراق ملاحظه كرد. سهروردی بر اين باور است كه علم خدا، بـه ذات خـودش و به مخلوقات تعلّق می گيرد و از سنخ «علم حضوری» است. او علم حضوری خـدا بـه ذات خود را از طريق حضور ذات خدا برای ذاتش و علم حضوری خدا به مخلوقـات «در مقـام فعل» را از طريق اضافه اشراقی توجيه می كند؛ اما از علم الهی به مخلوقات «در مقـام ذات » (يا علم قبل از معلوم) غافل می شود. به همين لحـاظ نظريـه اشـراقی علـم الهـی، اگرچـه از جهاتی، نسبت به نظريه مشائی علم الهـی پيشـرفت قابـل تـوجهی را نشـان مـی دهـد، لكـن نقدهايی بر آن وارد است كه از سوی صدرالمتألهين در كتاب مهم او با عنوان تعليقات بـر شرح حكمه الاشراقِ قطب الدين شيرازی مطرح شده است و فلاسفه اسلامی بعدی نيز گاه تقريرات جديدی از آن ارائه داده اند. ملاحظـات ديگـری نيـز قابـل طـرح انـد كـه بـه نظـر می رسد در آثار سهروردی بی پاسخ مانده اند.
صفحات :
از صفحه 89 تا 106
تناسخ در معادشناسی ملاصدرا
نویسنده:
محمدحسین دهقانی محمودآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بيشتر مكاتب، مانند هندوئيسم و بوديسم و مكتبهای فكری يونان باستان، مانند مكتب سعادت گرای سقراط و افلاطون، باور بـه تناسـخ ديـده مـی شـود. دوگانـه انگـاران دربـاره حقيقت انسان كه روح مجرد و ماندگار را برای آدمی پذيرفته اند، بـا ا يـن پرسـش بنيـادين مواجه اند كه در هنگامـه مـرگ و زمـان مفارقـت كامـل روح از بـدن، بقـای روح در چـه عالمی و به چه صورتی است؟ عده ای بقای روح را به گونه تناسخ و انتقال آن از كالبـدی به كالبد ديگر در عالم دنيا مطرح كرده اند. دست های ديگر همان باور اديـان الهـی مبنی بـر معاد و انتقال روح به عالم ماورای طبيعت را پذيرفته اند. باوربه تناسخ، درگير با باور به معاد مطرح در اديان الهی و نافی آن است؛ بدين سبب دین بـاوران و قائلان به معاد، به ويژه متكلمان و فلاسفه الهی جهت دفاع از اصل معاد و شـفاف سـازی آن بـه تبيين و ابطال تناسخ مشهور پرداخته اند. ملاصدرا در معادشناسی خويش بـه صـورت مبسـوط از طريق ارائه ادله عقلی متعدد، از جمله براهين قوه و فعل و بـه ويـژه برهـان حركـت اشـتدادی كـه مبنای آن اصل حركت جوهری است، در قالـب مقـدمات پـی درپـی در راسـتای ابطـال تناسـخ پرداخته است. وی بر اين باور است كه قرائت های مختلـف از تناسـخ و نيـز انـواع تناسـخ مطلـق اعم از صعودی و نزولی آن قابل دفاع عقلانی نيستند؛ اما به نظر می رسد برخـی از ادلـه عقلـی بـر ابطال تناسخ نيز خدشه پذيرند. البته ابطال تناسخ از طريق دليل های نقلی نيـز انجـام مـی گيـرد كـه اين دسته از ادله مورد توجه اين نوشتار نيستند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 128
جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در اندیشه ی ابن سینا
نویسنده:
سعید رحیمیان، مسعود رهبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
جایگاه عقل فعال در نظام اندیشه ی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بی بدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشه ی مهم ترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دست گیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشه ی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفت شناختی است: افاضه کننده ی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیره ی صور ادراکی، اعطا کننده ی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوه ی ارتباط نفس با عقل فعال از مقوله ی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعال این رابطه ایستاده اند. نظریه ی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفت شناختی این عقل وارد کرده اند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 94
بررسی و نقد دیدگاه ابن سینا درباره ی حیث التفاتی ادراک حسی
نویسنده:
مرتضی عرفانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
حیث التفاتی ادراک یعنی این که ادراک به اضافه ای واقعی، نه اعتباری، مضاف به مدرکی مغایر با خود است. طرفداران حیث التفاتی براین باورند که حیث التفاتی ویژگی لاینفک تمامی ادراکات انسان، اعم از حسی، خیالی، عقلی و حتی ادراک او نسبت به ذات خویش است. زیرا آن ها سرآغاز تمام ادراکات انسان را ادراک حسی و ادراک حسی را مبتنی بر حیث التفاتی می دانند. ابن سینا ادراک حسی را دارای حیث التفاتی و مضاف به معلوم بالعرض می داند، اما این خصوصیت را ویژگی لاینفک هر نوع ادراکی نمی شمارد. به نظر وی، تحقق ادراک بدون حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض هم ممکن است. او علم به ذات را (بر اساس نظریه ی انسان معلق در فضا) نمونه ای از ادراک می داند که نه بر حیث التفاتی و ارتباط با معلوم بالعرض، بلکه بر مجرد بودن مدرک آن استوار است. وی علاوه بر علم به ذات در بعضی از مراتب علم به غیر، مانند ادراک عقلی و رویای صادقه نیز علم انسان را متکی به ارتباط با معلوم بالعرض نمی داند. او علم را کیفیت نفسانی ذات الاضافه می داند، اما اضافی بودن علم را عرضی می داند نه ذاتی. به نظر وی، آنچه ذاتی علم است تجرد از ماده است نه حیث التفاتی. نویسنده بر خلاف ابن سینا بر این باور است که قوام ادراک به یک امر سلبی، هم چون تجرد از ماده، بلکه به همان حیث التفاتی است. ادراک ذات به ظاهر با این قول در تعارض است، زیرا در ادراک ذات، مدرک همان مدرک است و اضافه ای واقعی میان آن ها برقرار نیست، اما با تامل بیشتر در معنای ادراک و ارائه ی تفسیری درست از چگونگی ادراک ذات، می توان این تعارض را برطرف ساخت.
صفحات :
از صفحه 55 تا 70
  • تعداد رکورد ها : 4825