این مقاله در پاسخ به مسأله «رابطه شریعت و سیاست در حکمت متعالیه» با بحث در این زمینه به تبیین تمایزهای چهارگانه (تفاوت در مبدأ و خاستگاه، تفاوت در غایت، تفاوت
... در فعل، تفاوت در انفعال) این دو مقوله از نظر ملاصدرا می پردازد. توجه به تحلیل بحث از منظر رابطه نفس و بدن از نوآوری های این بحث است که رابطه شریعت و سیاست همان گونه که خود ملاصدرا تصریح میکند، در رابطه نفس و بدن تحلیل شده است. همچنین در ادامه، این بحث از منظر نظریه حرکت جوهری نیز مورد توجه قرار گرفته است. آنچه در مباحث ملاصدرا برجستگی دارد، این است که وی پایان سیاست را آغاز شریعت می داند. از همین منظر می توان گفت که قدرتگیری شریعت، با زمینهسازی سیاست و در زمینه سیاست صورت می گیرد. تأکیدات بر این موضوع با توجه به بحث رابطه «نفس و بدن» و «شریعت و سیاست» به طور مبسوط آمده است.
بیشتر