عرفان و تصوّف از لحاظ تنوع آبشخورهای فکری، ذوقی و معنوی بسيار غنی است. در بطن عرفان و تصوّف، از علوم مختلف و همچنين فرهنگها و زبانهاي ديگر نشانهها و تأثيرات
... ت زيادي ديده ميشود. يکي از اين علوم که با رگ و ريشههاي عرفان و تصوّف پيوند خورده است، علم کلام اسلامي است. انديشههاي کلامي در داخل متون عرفاني گاه يکسان و گاه متفاوت وارد شدهاند. صوفيّه انديشههاي کلامي را با زباني هنري و عرفاني بيان داشتهاند و به آنها صبغهاي ادبي و متفاوت بخشيدهاند. انديشههاي کلامي از طريق متون صوفيّه به حيات جديدي دست يافتهاند. بسياري از انديشههاي کلامي با عقايد اصلي صوفيّه و اساس انديشههاي آنها يکي و همسو ميباشد. اين امر نگاه مشترک آنها به خداشناسي را نشان مي-دهد که از بطن ديانت اسلام برخاسته است. در اين تحقيق جهت بررسي ارتباط عرفان و تصوّف با علم کلام، به بررسي انديشههاي کلامي که در منظومههاي عرفاني سنايي: حديقة الحقيقة، سير العباد الی المعاد، عطار: اسرارنامه، الهينامه، مصيبت نامه و منطق الطير، و مولوي: مثنوي، وارد شده است، پرداخته شده است. سنايي، عطار و مولوی، در منظومههای عرفانی خود، به اندازۀ زیادی به اندیشههای کلامی توجه نمودهاند و باورهای کلامیشان را در ضمن عقاید عرفانیشان نشان دادهاند. بر اساس اندیشههای کلامی به کار رفته شده در منظومههای عرفانی این سه عارف گران قدر، این تحقیق به هشت فصل: عقل، ذات و صفات، رؤیت خداوند، علّیت، جبر و اختیار، خیر و شر و نظام احسن، ایمان و عمل، و امامت و ولایت، تقسیم شده است.
بیشتر