جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4
بررسی تطبیقی اختیار و آزادی از دیدگاه سارتر و شهید مطهری
نویسنده:
میرزا علی کتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شهید مطهری و ژان پل سارتر، قائل به آزادی انسان هستند و آن را ارزشمند می دانند، اما اختلاف مبنایی زیادی نیز با هم دارند، به طوری که می توان گفت: آزادی مد نظر سارتر، غیر از آزادی مطرح در کلام استاد مطهری است؛ به نظر وی آزادی تنها ارزش انسانی و کمال ذاتی انسان است که با وجود خداوند و وجود ارزشهای دیگر در تضاد است. نگاه مبالغه آمیز سارتر به آزادی تام و مطلق انسان، باعث شده است که برخی آزادی مد نظر او را، «خود ویرانگر» بدانند، زیرا این چنین آزادی، انسان را از حقیقت خویش و مبدأ و معاد جدا و او را بدون اتکا به هیچ اصل و قانونی، همه کاره خود معرفی می کند. اما آزادی مطرح در کلام استاد مطهری، فقط با نگاه به علت فاعلی و غایی انسان، معنا پیدا می کند. در دیدگاه وی هر تعلقی ضد آزادی است مگر تعلق و وابستگی به خداوند متعال، که تعلق به او، عین آزادی است و جز با وابستگی و اعتقاد به خداوند آزادی حقیقی حاصل نمی شود. ایشان تمام هستی را در طول وجود خداوند می بیند و پایه و اساس ارزشهایی مانند آزادی، عدالت و... را خداشناسی می دانند و انسانیت و ارزشهای او را بدون شناخت خداوند بی معنا و مفهوم می دانند.تحقیق حاضر، دیدگاه شهید مطهری و سارتر، درباره آزادی را بررسی می کند، وبه تطبیق نظریات آنها می پردازد.
جایگاه انسان از دیدگاه کی یر که گور و ژان پل سارتر
نویسنده:
راضیه زینلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه، جایگاه انسان را از دیدگاه سورن کی یرکه گور و ژان پل سارتر مورد بررسی قرار خواهیم داد. در آغار به ضرورت پرداختنبه این موضوع و اهمیت جایگاه انسان اشاره می شود. به طور کلی این پایان نامه در سه بخش تدوین گردیده است که هر بخش حاوی فصولی می باشد؛ در بخش نخست به شرح آرای کی یر که گور می پردازیم . پس از اشاره ای به رویکرد انتقادی او نسبت به تفکر هگل، نظریات کی یر که گور را در دو ساحت جایگاه وجودی و احوالات وجودی پی می گیریم. در واقع انسان از آن حیث که جایگاه وجودی خاصی دارد احوالات وجودی خاصی نیز دارد؛ احوالاتی نظیر اضطراب، نومیدی، ایمان و...در ادامه به شرح و بسط هر یک از این احوالات خواهیم پرداخت که در شرح تمام این احوالات نگاه کاملاً مسیحی کی یر که گور مشهود است. در نهایت این بخش را با بحثی در خصوص ایمان گرایی و ویژگی های شهسوار ایمان به پایان خواهیم رساند. بخش دوم به نظریات سارتر اختصاص یافته است. در آغاز به شرح وجود شناسی سارتر و تقسیم بندی سه گانه او در خصوص وجود اشاره می شود، درفصل وجود? در خود به توصیف این ساحت از وجود و اضافی و زیادی بودن آن خواهیم پرداخت. در فصل وجود برای خود به تعریف انسان پرداخته و از آزادی به عنوان مهم ترین ویژگی او نام برده می شود، سپس به راه های گریز از این آزادی و بحث سوءنیت می پردازیم. درنهایت وجودِ برای دیگری را مورد کاوش قرار می دهیم و رابطه ی انسان با دیگران را در سه حوزه ی رابطه ی کودک با پدر مادر، رابطه ی جنسی و رابطه ی انسان با خدا بررسی می کنیم که از نظر سارتر تمامی این روابط محکوم به شکستند. در بخش آخر ریشه های مشترک و زمینه های اختلاف این دو متفکر بزرگ به بحث گذاشته می شود و نظریات ایشان در سه حوزه ی اضطراب، نومیدی و ایمان مورد بررسی قرار می گیرد . در نهایت به این نتیجه می رسیم که تفکر هر دو فیلسوف از فرد انسانی آغاز و به فرد انسانی ختم می شود، با این تفاوت که انسان? سارتر کاملاً مستقل از خداست در حالی که انسان کی یر که گور در معیت خدا هستی می یابد .
اخلاق اگزیستانسیالیسم بررسی و نقد دیدگاه‌های اخلاقی سارتر
نویسنده:
منیره پوستچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سارتر یکی از فیلسوفان اگزیستانسیالیست است که همانند دیگر فلاسفه این مکتب، انسان را موضوع اصلی فلسفه خود قرار داده است. آنچه برای بسیاری از آنها مهم است، انسان واقعی و انضمامی است. انسانی که در جهان قرار گرفته، به نامعقولی آن پی‌برده و به پوچی رسیده است اما با آن زندگی می‌کند. و تمام مضامین این زندگی مانند دلهره و اضطراب، وانهادگی، ناامیدی و از همه مهمتر مرگ آگاهی را با افتخار به دوش می‌کشد. اما مهم‌تر از تمام این مضامین آنچه در درجه اول اهمیت قرار دارد، آزادی و انتخاب آدمی است. انسان واقعی به تنهایی انتخاب می‌کند و به این انتخاب خود، آگاه است. و به مسئولیت این انتخاب نیز آگاهی دارد. و این در حالی است که اساس این انتخاب را آزادی تشکیل می دهد. در این میان سارتر بیش از دیگر افراد این مکتب به آزادی پرداخته و به «فیلسوف آزادی» شهرت یافته است. سارتر مدعی شده که تنها انسانی است که امروزه از امر مطلق صحبت می‌کند و این امر مطلق برای او همان واژه‌ی آشنا و نایاب «آزادی» است. شاید بتوان گفت آزادی بیش از هر جای دیگر در حیطه اخلاق کاربرد دارد. چرا که اندیشیدن در مورد خوب و بد رفتارها، درست و یا نادرست بودن اعمال تنها وقتی معنا دارد که با آزادی بتوان انتخاب کرد. به همین دلیل است که اخلاق برای فلاسفه اگزیستانسیالیسم به صورت مهمترین مساله‌ درآمد. به طوری که فلسفه و معرفت شناسی آنها از اخلاق قابل تفکیکنمی‌باشد. این موضوع درباره فلسفه سارتر بیش از دیگر فیلسوفان این مکتب صادق است. و محور اساسی اندیشه او را چه در فلسفه اخلاق و چه در معرفت شناسی، آزادی تشکیل می دهد.
نقد آرای سارتر در باب آزادی با نظر به دیدگاه علامه جعفری و گابریل مارسل
نویسنده:
مرضیه اشتواد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار پیش‌رو پژوهشی است مقایسه‌ای در باب آزادی که در آن به نقد دیدگاه سارتر از منظر دو تن از متفکران معاصر یعنی علامه جعفری و گابریل مارسل پرداخته‌ایم؛ سارتر معتقد به آزادی مطلق در انسان است و از نظر وی انسان ماهیت خود را در طول زندگی و با انتخاب‌های پیش‌روی خود می‌سازد؛ او نتیجه می‌گیرد انسان معادل انتخاب خود است. سارتر برای انسان جهانی را متصور است که به‌دلیل نداشتن خالق، تعیین اخلاق و ارزش‌ها را به دوش یکایک افراد جامعه می‌نهد؛ این امر منتج به نسبی بودن اخلاق و ارزش‌ها می‌شود. هرچند سارتر برای تک تک انسان‌ها مسئولیت خطیری را در نظر گرفته بود تا مانع از فروپاشی این ارزش‌ها در جامعه شود. در جهان سارتری عشق محکوم به شکست است و دیگران مانع آزادی یک‌دیگر هستند. در نقطه مقابل، فلسفه مارسل قرار دارد که بر پایه ارتباط با دیگر انسان‌هاست. مارسل انسان‌ها را در جهان کارکردی شده‌ای می‌بیند که با مسائل و رازهای بسیاری مواجهند، وی برخلاف سارتر بر این باور است که آزادی از جمله رازهایی است که بشر در راه رسیدن به آن باید از فضاهای بین-الأنفسی چون آمادگی، وفا، ایمان و عشق گذر کند. در فلسفه مارسل برخلاف فلسف? سارتر مفهوم آزادی صرفاً و به‌تنهایی موضوعیت ندارد، بلکه این مطلب که چگونه باید از این آزادی استفاده کرد محور این دیدگاه است. همچنین با توجه به آراء علامه جعفری - عکس نظر سارتر که برای آزادی و اختیار تعاریفی در هم تنیده بیان کرده است-ایشان ضمن تفکیک هر یک از این مفاهیم برای آن‌ها سلسله مراتبی قائل است؛ به‌نحوی که از منظر علامه رهایی، آزادی و اختیار هریک در درجه بالاتری نسبت به دیگری منفک شده است. بنا به نظر علامه جعفری با فرا رفتن از خود طبیعی و رسیدن به خود انسانی-الهی و در حیات معقول می‌توان به اختیار نائل شد.
  • تعداد رکورد ها : 4