جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
مرگ‌اندیشی از دیدگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی
نویسنده:
هاجر محمدی گم‌یک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشیدن به انسان و آفرینش و مرگ او از مسائل قابل توجهی هستند که لازم است انسان درباره آنها به تأمل بپردازد. در این میان سرانجام انسان ، بیشتر از آغاز پیدایش او مورد سوال قرار می گیرد بر همین اساس ما مرگ اندیشی را از نگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی در این رساله به جهت نگاه عارفانه شان بررسی کرده ایم و موضوعات مربوط به مرگ را از نظر هر دو بزرگ آورده ایم که به وجوه تشابه و تمایز نگاه آنها راه یابیم .مرگ در اندیشه غزالی زمینه ای برای زندگی دینی داشتن معنا می شود و جامی نگاهی عارفانه وعاشقانه به مرگ دارد و آن را راهی برای اتصال به معشوق که پروردگار می باشد می داند، البته غزالی نیز این نگاه را دارد اما جنبه آخرت اندیشی و دینی زیستن آن بیشتر مشهود است .هردو عارف مرگ اندیشی را در مرگ پیش از مرگ انسان می دانند .و از توجه بیشتر به دیدگاه های غزالی درمی یابیم که بیشتر به کناره گرفتن از زندگی اما نه به معنای ترک آن بلکه زهد وبی رغبت بودن به تعلقات را، عامل پیوستگی به حق و مرگ اندیش بودن میداند در حالی که آنچه از نگاه جامی بر می آید او به جریان داشتن مرگ در همین زندگی دنیایی معتقد است و مرگ اندیشی را با عدم وا بستگی به تعلقات در عین دلبستگی به آنها و آمادگی همیشگیبرای فرا رسیدن مرگ و فنا شدن در ذات حق و در فراق معشوقبه وصالش اندیشیدن می پندارد .در پایان رساله نظرات نزدیک ودور هر دو عارف بزرگ به طور کلی نسبت به موضوعات وابسته به مرگ و اندیشه به آن بیان خواهد شد .
مرگ در حکمت مشاء و متعالیه
نویسنده:
شفیع امامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی انسان در برزخ از دیدگاه ملاصدرا و علامه محمد باقر مجلسی
نویسنده:
صفیه طلوع خراسانیان محبوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم مورد بحث فیلسوفان و عالمان دینی، عوالم پس از مرگ بویژه عالم برزخ است. مساله عالم برزخ به‌عنوان عالمی ورای ماده، همواره مورد توجه مردم بوده و به همین جهت در روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) به آن زیاد پرداخته شده است. فیلسوفان اسلامی نیز در مباحث معاد، به بحث از عالمی واسطه میان دنیا و قیامت پرداخته‌اند.در این پژوهش به طرح دیدگاه‌های صدرالمتالهین و علامه مجلسی در رابطه با عالم برزخ و انسان برزخی پرداخته شده است. در ابتدا دیدگاه کلی هر کدام از این دو دانشمند درباره عالم برزخ طرح شده و در ادامه به بررسی و شناخت عالم برزخ و عالم قبر و اوصاف و ویژگی‌های آن و سپس به بررسی انسان برزخی و کیفیت وجود و زندگی او در این عالم از نظر صدرالمتالهین و علامه مجلسی پرداخته شده است. در نهایت نیز به مقایسه دیدگاه‌های فیلسوفانه صدرالمتالهین و روایات معصومین (علیهم السلام) که علامه مجلسی در کتب خود آورده پرداخته شده و میزان تطابق دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ با روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان دادند که دیدگاه صدرالمتالهین جز در موارد معدودی بسیار مطابق با روایات معصومین(علیهم السلام) می باشد. ملاصدرا زندگی برزخی و ثواب و عقاب آنرا، نتیجه اعمال فرد در طول حیات دنیوی می‌داند، عالم برزخ را در مرتبه بالاتر و مشرف بر عالم دنیا می‌داند و به تجسم اعمال در برزخ معتقدست، همانگونه که روایات نیز به این موارد اشاره دارند. اما جایگاه شکوفا شدن استعدادها و تکامل را فقط حیات دنیوی می داند در حالی که طبق روایات تکامل و تنزل برخی افراد در برزخ نیز ادامه پیدا می کند.
تأثیر مرگ اندیشی بر حیات اخلاقی
نویسنده:
معصومه ذوالفقاری بسطامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مرگ‌اندیشی یکی از فضائلی است که در روایات و متون اخلاقی مورد توجه بوده است.«تأثیر مرگ‌اندیشی بر حیات اخلاقی»که مورد توجه این پژوهش است تلاشی است تا از روزنه‌ی آیات و روایات و متون اخلاقی این تأیید را استنتاج کند و به نظر، شیوه‌ی مناسب برای استنتاج تبیین مفهوم حیات اخلاقی و یافتن موانع چنین حیاتی، آیات و روایات است و یافتن ارتباط و تأیید مرگ‌اندیشی بر این موانع است. این موانع عبارتند از:غفلت، اصرار بر گناه و به تأخیرانداختن توبه، تسلط من سفلی بر من علوی، سختی دل، ترس از مرگ، طول امل و دنیاپرستی است که سه مانع اخیر، یعنی ترس از مرگ، طول امل و دنیاپرستی در روایات و متون اخلاقی بیشتر به عنوان موانع حیات اخلاقی که مرگ‌اندیشی می‌تواند روی آنها تأثیر مستقیم داشته باشد مورد توجه بوده است. همچنین برای نشان دادن تأثیر و تأثر مرگ‌اندیشی و حیات اخلاقی با رویکرد عرفانی، حیات اخلاقی، همان عشق معنا ‌شده تا از این طریق تأثیر و تأثر مثبت مرگ‌اندیشی از تأثیر و تأثر منفی آن، شناخته شود. از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش، این است که مرگ، حقیقت وجودی، تمامیت و کمال انسان است که شناخت و اندیشه در آن، عاملی تأثیرگذار در زندگی انسان، به ویژه بعد اخلاقی و ارزشی آن است.
مرگ‌اندیشی در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
حبیب چاه‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بنیاد حماسه به طور کلی بر اساس سرگذشت انسان آرمانی و ستایش شکوهمندی و سرافرازی پهلوان و قهرمان استوار شده است. تقابل زندگی و مرگ در داستانهای شاهنامه به وضوح و به کرّات آمده است. از نگاه تیزبین فردوسی مرگ جسمانی با همه ی ترس آور بودنش، قطعی و گریزناپذیر است. تلاش در زندگی و خدا پرستی رمز جاودانگی و مانایی است و نیک نامی را به دنبال دارد. مرگ با زندگی پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی دارد و به تعبیر رساتر مرگ ادامه ی زندگی است.فردوسی در تمام مراحل زندگی مرگ را به یاد می آورد و تأکید می کند،که چراغ عمر هر زاده ای با تند باد مرگ خاموش می شود. و(ساز و نهاد هر تولّدی)، (سرانجام هر زایشی)، بهره مندی از (بستر خاک)و (بالینی از خشت) است.زبونی و درماندگی انسان در برابر سرنوشت و بازیهای چرخ ناپایدار از نگاه دقیق فردوسی ، صحنه های هیجان انگیزی از حیرت و وحشت آدمیزاد را در برابر سایه ی شوم تقدیر که گاهی بر هم زننده ی لذاید و در هم شکننده ی عمرهای دراز است، به خوبی روایت شده است.مرگ با همه ی شکنندگی و ترسناکی، دادست و بیداد نیست، چرا که مرگ در چشم انسان معاد باوری چون فردوسی، مایه ی انتقال از این جهان خاکی و پر از درد و رنج، به جایگاه بهتر به نام جهان آخرت و سرای جاودانی است . (چو آرام یابد به دیگر سرای)، (گه رفتن آمد به دیگر سرای). فردوسی، روایتگر مرگ های آرمانی و جاودانی قهرمانان،پهلوانان و شاهان نامداری چون فریدون، ایرج، سیاوش، سهراب، رستم، کیخسرو ، اسفندیار و... است که ساختاری تراژدیک وغم انگیز دارند.مرگ سیامک اوّلین مرگ پاک و اهورایی شاهنامه، قتل ناجوانمردانه ایرج، اولین شهید شاهنامه، مرگ اسطوره ای سیاوش، جوانمرگی سهراب، کوچ عارفانه کیخسرو، مرگ اسفندیار، خودکشی جریره و شیرین، یکی در کنار جسد پسر ودیگری در دخمه ی شوهر شکوهمندش، مرگ تلخ و جانکاه رستم پهلوان رؤیایی شاعر، مرگ نابکارانی چون سلم و تور، افراسیاب، گرسیوز و... در اثر سترگ فردوسی، جاودانه و ماندگاراند.
بررسی و تحلیل مرگ و زندگی انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه و مثنوی از منظر نمادگرایی
نویسنده:
زهرا فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اندیشه مرگ و زندگی یکی از مهم‌ترین اصول عقاید و باورهای آدمیان است. انسان از گذشته‌های دور تا کنون، بعد از آفرینش و مشاهده مرگ، همواره به دنبال جاودانگی و در آرزوی بی‌مرگی بوده‌است. از نظر مردمان گذشته و در اغلب آیین‌ها و دین‌ها، مرگ پایان زندگی و نابودی مطلق انسان نیست، بلکه می‌تواند عاملی برای زندگی بهتر و والاتر باشد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی نحوه ورود نمادهای اسطوره‌ای آفرینش در شاهنامه و مثنوی، و همچنین یافتن پیوند میان این عناصر اسطوره‌ای، شامل انسان، حیوان (گاو) و گیاه، و دریافتِ رابطه میان مرگ و زندگی مجدد آنها در این دو اثر صورت گرفته است، تا پاسخگوی این سوالات باشد که عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان و گیاه، در شاهنامه و مثنوی چگونه نمود یافته‌اند؟ مرگ و زندگی این عناصر چه رابطه‌ای با هم دارند؟ تمایزات میان این آثار (شاهنامه و مثنوی)، در استفاده از این عناصر چگونه است؟این پژوهش با بررسی دو اثر مذکور با رویکرد نمادگرایانه و کهن‌الگویی و به شیوه بررسی توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده‌است که: عناصر اسطوره‌ای، انسان، حیوان (گاو) و گیاه در شاهنامه به صورت شاهان و پهلوانان و در مثنوی در ارتباط با انسان‌های جاودانه و همچنین به صورت نمادهای درون‌گرایانه نمود یافته‌است؛ ارتباط میان مرگ و زندگی این عناصر در هر دو اثر به صورت مستقیم است، به گونه‌ای که مرگ یکی موجب زندگی و زندگی (رشد) یکی دیگر از عناصر موجب مرگ دیگری می‌گردد. تمایزات میان این دو اثر ادبی، شاهنامه و مثنوی، به دلیل دو حوزه متفاوت حماسه و عرفان است که هر کدام به فراخور موضوع خود، به شیوه عینی یا ذهنی از اساطیر بهره برده‌اند؛ هر چند نمی‌توان به تمایز مطلق میان دو اثر نیز قائل شد، چرا که استفاده از «نمادها و اسطوره‌ها»، می-تواند عاملی برای اشتراک و همسانی شاهنامه و مثنوی باشد.
دین‌باوری و نگرش به مرگ: مطالعه‌ی نمونه‌ای از دانشجویان با روش نظریه‌ی زمینه‌ای
نویسنده:
مسعود زمانی‌مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مرگ، پدیده‌ای است که همه‌ی انسان‌ها با آن مواجه هستند و یکی از دغدغه‌ها و پرسش‌های اصلی بشر بوده است. در عین‌ حال اندیشه‌های مرتبط با مرگ یا مرگ‌اندیشی در یک زمینه‌ی اجتماعی شکل می-گیرد؛ و سنت‌های دینی یکی از منابع اصلی برای پاسخ دادن به مسئله‌ی مرگ و غلبه بر تجربه‌های ناخوشایند مرتبط با آن بوده‌اند. در عین حال، با اشاعه‌ی نظام‌های معنابخش غیر‌دینی در جامعه‌ی جدید، این پرسش مطرح می‌شود که افراد در نظام‌های معنابخش غیر‌دینی چگونه با مسئله‌ی مرگ و دغدغه‌های مرتبط با آن مواجه می‌شوند. این پژوهش در پارادایم تفسیرگرایی و با استراتژی استفهامی و روش کیفی به بررسی وضعیت دین‌داری دانشجویان و نگرش آن‌ها نسبت به مرگ می‌پردازد. داده‌های پژوهش با نمونه‌گیری هدفمند و نظری و از طریق مصاحبه باز و عمیق با هفده دانشجو گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعاتِ به دست آمده، از روش نظریه‌ی زمینه‌ای استفاده شده است. یافته‌های پژوهش در پانزده مقوله‌ی عمده و در ابعاد شرایطی (نوع دین‌داری، نگرش به هستیِ پس از مرگ، خانواده)، تعاملی (دین و علم، مراسم تدفین، منابع مرگ‌اندیشی، مرگ دیگران) و پیامدی (مرگ‌اندیشی، آمادگی برای مرگ، پذیرش مرگ، ترس از مرگ، اثر پس از مرگ، چگونه مردن، خودکشی و اتانازی، میل به زیستن) صورت‌ بندی شده‌اند. برآیند و نتایج تحقیق نشان‌دهنده محوری بودن نوع دین‌داری دانشجویان در نگرش آن‌ها نسبت به مرگ است. از این‌رو، مقوله‌ی کانونی، «نگرش دینی/عرفی نسبت به مرگ» است.
  • تعداد رکورد ها : 8