جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
سيّد مرتضی و انگاره معرفت اضطراری
نویسنده:
علی امیر خانی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معيار معرفت اضطرارى از منظر سيّد مرتضى، بى‏ نيازى از نظر و استدلال است كه بر اساس آن، قلمرو معارف اضطرارى (غير اختيارى)، صرفا علوم حاصل از مشاهدات (محسوسات) و ابتدائيات (بديهيات) است كه بدون فكر و نظر در انسان‏ ها حاصل می شوند. ساير علوم و معارف بشر، اعم از دينى و غيردينى كه به نوعى محتاج فكر و نظرند، از منظر سيّد مرتضى، اكتسابى و اختياری اند. از نظرگاه علم الهدى، از آن‏جا كه معرفت اللّه و معرفت به امور دينى و اعتقادى، نه از محسوسات است و نه از اوّليات و بديهيات، معلوم می شود، معرفت به آنها اكتسابى و اختيارى است كه با نظر و استدلال، حاصل می شوند. با اين بيان، او با انگاره اكثر انديشمندان اماميه، چه محدّثان و چه متكلّمان، در دو مدرسه كوفه و قم كه معارف را اضطرارى و معرفت اللّه را فطرى می دانستند، مخالفت كرد و به سان استادش شيخ مفيد، بر اكتسابى و عقلى بودن همه معارف و اعتقادات دينى تأكيد ورزيد. با اين حال، سيّد مرتضى برخلاف استادش شيخ مفيد، عقل را در دانش و نتايجش خودبنياد و غيرمحتاج به سمع می دانست.
انگاره معرفت فطریِ اضطراری در کلام نخستین امامیه [همایش عقلانیت، خداباوری و خداناباوری]
سخنران:
مجید فوطه‌بافان
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم
چکیده :
برای مشاهده فیلم سخنرانی به آدرس داده شده در آپارات مراجعه کنید.
نقد نظریه علمای ابرار بر اساس دیدگاه اصحاب اجماع امامین صادقین علیهماالسلام
نویسنده:
اکبر باقری استاد راهنما: مهدی فرمانیان استاد مشاور: امداد توران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هر یک از اضلاع سه گانه مثلث نظریه علمای ابرار، ارکان سه گانه نص، علم و عصمت را در باور به امامت ائمه اهل البیت ع تحت الشعاع قرار می دهد. القاء تطوّر شگرف در گزاره های باور تشیّع به امامت در طول تاریخ، مهمترین هدف این نظریه است. تردید در وجود نصّ بر امامت امامان اثناعشر، اکتسابی دانستن علم امام و انکار عصمت امامان در میان تشیّع اعتدالی و مورد تأیید ائمه اهل بیت ع در عصر حضور و انگاره غالیانه باور به این سه اصل در آن دوران، لبّ لباب این نظریه است و بر این اساس اعتقاد به امامت سیر تکاملی خویش را پیموده و در قرون چهارم و پنجم، شاکله امروزین را یافته و رفته رفته، فربه تر شده و از «علمای ابرار» به «ائمه معصومین» تغییر ماهیت یافته است. این تحقیق، به بررسی آرای و اندیشه های اعتقادی اصحاب اجماع امام باقر و امام صادق ع در مسأله امامت پرداخته و وجود باور به نص بر امامت اهل بیت ع، علم الهی و لدنیّ امامان و اعتقاد به عصمت ایشان در عصر حضور از دریچه نگرش ایشان مورد مداقه قرار گرفته و در سه فصل سامان یافته است. تأکید بر اصحاب اجماع و بررسی آرای ایشان از دو حیث اهمیت دارد. نخست آن که آنان مورد تأیید ائمه اهل بیت ع بوده اند و دست یابی به عقاید ایشان در امامت، تا حد زیادی کاشف تأیید عقیده صحیح در آن باب از سوی امامان:خواهد بود. دوم اینکه اصحاب اجماع به دلیل مقبولیت عمومی در جامعه، به خوبی شایستگی نمایندگی از طیف شیعیان عصر حضور را داشتند و بررسی آرای آن قابلیت تعمیم به عموم جامعه شیعی عصر حضور را خواهد داشت. به رغم تصور اندیشمندان معاصر، شیعیان عصر حضور به ویژه اصحاب اجماع امام باقر و امام صادق ع، بر وجود نصّ بر امامت از سوی خداوند و پیامبر اکرم ص و ائمه پیشین ع باور داشته و آن را بهترین دستاویز تمسّک و اطاعت از امامان می دانستند. اصحاب اجماع، علاوه بر باور به گستردگی علم ائمه ع، در عین باور به بشر بودن ایشان، آنان را محدَّث و دارای ارتباط با منبع علم الهی دانسته، علم ایشان را در حال افزایش می دانستند. اصحاب اجماع نیز مانند بسیاری از اصحاب امامان: در عصر حضور، بر عصمت ائمه ع از گناه، خطا و اشتباه باور داشته و استدلالات عقلی و نقلی اقامه می کردند و برای فهم و القاء عصمت، بر اساس آموخته های خویش از اهل بیت ع، به آیات متعددی از قرآن کریم استناد می کردند. ارکان سه گانه نص، علم و عصمت در باور به امامت ائمه اهل بیت ع در میان اصحاب اجماع امام باقر و امام صادق ع، استوار و پذیرفته شده بوده، عدم باور برخی از شیعیان به این ارکان، از تقصیر آنان در این مسأله حکایت دارد. بدون آن که شائبه غلو در اصحاب اجماع وجود داشته باشد، ایشان نمایندگی اعتقادی جامعه شیعی عصر حضور در اعتقاد به امامت را با رعایت این سه رکن داشته اند.
معرفت اضطراری در اندیشه های نخستین اسلامی تا قرن پنجم با تأکید بر اندیشه های امامیه و مقایسه آن با دیدگاه معتزله و اهل حدیث
نویسنده:
علی امیرخانی؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی؛ اساتید مشاور: مصطفی سلطانی, رضا برنجکار؛ اساتید داور: قاسم جوادی, امداد توران, حمیدرضا شریعتمداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه معرفت اضطراری ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو دانشوران نخستین امامی و اهل حدیث ـ که عنایت خاصی به نصوص و متون اسلامی داشتند ـ به اضطراری بودن معرفت باور داشتند. ملاک و معیار آنان در معرفت اضطراری، غیراختیاری بودن معرفت بود. بر این اساس معرفت اضطراری، معرفتی است که تحقق آن خارج از قلمرو افعال اختیاری انسان است و فعل و صنعِ خداست. اندیشوران نخستین امامی چون برآیند معرفت را اضطراری (غیراختیاری) می دانستند، معرفت را از تحت تکلیف خارج می دانستند. از این رو واجبِ نخستین را نه معرفه الله، بلکه ایمان و اقرار به آن برمی شمردند و به لوازم آن از جمله عدم تعلق ثواب و عقابِ استحقاقی در قبال تحقق یا عدم تحققِ معرفت، باور داشتند. اما اهل حدیث به دلیل برخی مبانی اعتقادی و به رغم آن که معرفت را غیراختیاری می دانستند، با این حال آن را تحت تکلیفِ شرعی می دانستند و در قبال تحقق یا عدم تحقق آن، ثواب و عقاب در نظر می گرفتند! معیار مشایخِ نخستین معتزلی (هم چون ابوهذیل) در معرفت اضطراری اما، با ملاک امامیه و اهل حدیث متفاوت بود. مناقشه ی معرفت در بین معتزلیان ـ برخلاف امامیه و اهل حدیث ـ از معرفت الله و تکلیفِ نخستین آغاز شد. آنان معیار معرفت اضطراری را «بی نیازی از نظر و استدلال» می پنداشتند و بر این اساس، معرفت الله را تحت تکلیف نمی دانستند و بر آن بودند معرفت الله خودبه خود یا با اندک تأملی حاصل می شود. نظّام و پیروانش برای نخستین بار معرفت الله را نیازمندِ نظر و استدلال معرفی کردند و به تبع آن بر وجوبِ اکتسابِ آن تأکید نمودند. بِشربن معتمِر اما همان معیار امامیه را در مسئله معرفت، مد نظر گرفت، ولی براساس مبانی اعتزالی، نه تنها معارف را اضطراری ندانست، بلکه بر اختیاری بودنِ همه معارف ـ حتی معارف حسی ـ تأکید ورزید. سپس اصحاب معارف از معتزلیان با همان ملاک و معیار بشر اما برخلاف او همه معارف را اضطراری دانستند. از آن جا که نظریه ی آنان با دیگر مبانی اعتزال (مانند عقل گرایی خودبنیاد و اختیار و آزادی اراده) هم خوانی تام نداشت، مورد وازنش اکثریتِ معتزلیان ـ چه از مدرسه بصره و چه از مدرسه بغداد ـ قرار گرفت. باور به معرفت اضطراری در میان متکلمان امامیه در مدرسه کلامی بغداد، به دلیل آن که معرفت اضطراری را با ادبیات رایج معتزله و با ملاک و معیار آنان می نگریستند و از میراث کلامی امامیان نخستین دور افتاده بودند، کم کم دستخوش تغییر شد به طوری که در دوران شیخ مفید و سپس سید مرتضی و شیخ طوسی، اندیشه اضطراری بودن معارف مورد انکار جدی قرار گرفت و تنها معرفت اکتسابی مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت.
محاضرات في العقيدة ، ألقيت على مجموعة من طلبة الجامعات والمعاهد
نویسنده:
سید محمد باقر سیستانی
نوع منبع :
کتاب , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
چکیده :
"محاضرات في العقيدة ، ألقيت على مجموعة من طلبة الجامعات والمعاهد" کتابی است که از دو سخنرانی و تدریس جناب سید محمد باقر سیستانی توسط خود ایشان تالیف شده و در دو بخش می باشد: 1: بحثی راجع به ایمان و الحاد 2. بحثی راجع به توصیه های اخلاقی.
معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی
نویسنده:
علی امیرخانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم - ایران: انتشارات دارالحدیث,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از موضوعاتی که بایسته است در اندیشۀ امامیان نخستین، بازخوانی شود و غبار غفلت از روی آن برداشته شود، مباحث معرفت‌ شناسی است. نویسنده کتاب معتقد است، نظریۀ معرفت اضطراری ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد. برخلاف گمان کسانی که می‌ پندارند در کلام نخستین اسلامی، سخنی از بنیان‌های معرفت‌شناختی به میان نیامده است، کلام اسلامی و به‌ویژه اندیشۀ امامیه، از آغاز به بررسی و پی‌ریزی زیرساخت‌های معرفت‌شناسانه در دانش الهیات، علاقه‌مند بوده و آن‌را به‌صورت جدّی و پی‌گیرانه دنبال می کند. در این میان، نظریۀ معرفت و نسبت آن با اراده و اختیار آدمی، به سرعت مورد توجه متکلمان قرار گرفت، در این مدت اندیشوران نخستین امامیه به «معرفت اضطراری» باور داشتند و بر اساس آیات و روایات در موضوع معرفت‌شناسی و چگونگی تحقق معرفت و نقش اراده و اختیار انسان در فرآیند شکل‌گیری آن و نیز رابطۀ تعقل و خِرَدورزی با معرفت، نظریه‌پردازی‌های موشکافانه و دقیق داشته‌اند. پس از بازخوانی انگاره معرفت اضطراری اصحاب امامیه، مقایسه و مقارنۀ نظریه‌های معرفت‌شناختی امامیه با نظریه‌های رقیب از اصحاب حدیث و معتزله می‌تواند به نیکی زوایای پنهانِ انگارۀ‌ امامیه را آشکار و تأثیر و تأثرهای احتمالی اندیشه‌ها از یک دیگر را بازتاب دهد. از این‌رو، اندیشمندان نخستین امامی و اهل حدیث - که عنایت ویژه به نصوص و متون اسلامی داشتند - به اضطراری بودن معرفت اعتقاد داشتند، با این تفاوت که در منظومۀ معرفتی اهل حدیث به جنبۀ اکتسابی معرفت، کم توجهی شده و به نقش اراده و اختیار انسان در فرآیند تولید معرفت توجهی نشده، ولی در سنت کلامی امامیان نخستین، معرفت اضطراری در کنار تعقل و خِرَدورزی و نیز اختیار و تأثیر ارادۀ انسان در کسب فرآیند معرفت مورد پذیرش قرار گرفت. از دیگر تفاوت‌های امامیه و اهل حدیث در معرفت اضطراری آن است که چون این اندیشه در روایات ‌اهل بیت علهم السلام بروز و ظهور بیشتری داشته، امامیان به تبیین ابعاد و مصادیق و نسبت آن با معرفت اکتسابی و به بیان دیگر، نظریه‌پردازی در خصوص آن پرداختند. از این‌رو، می‌توان امامیان مدرسۀ کلامی کوفه را به عنوان نخستین نظریه‌پردازان اندیشۀ معرفت اضطراری به حساب آورد. از آن‌جا که نظریۀ معرفت اکتسابی، مشکلاتی در عرصۀ پاسخ‌گویی به چالش‌های کلامی داشت، برخی از نخستین مشایخ معتزله همچون ابوهذیل علاف، معرفة اللّه را استثنا کرده و آن‌ را ضروری می‌دانستند. این اندیشه البته، در ادامه مورد نقد و بررسی شیوخ عقل‌گرای معتزلی قرار گرفت. با این حال در بین معتزلیان نیز در برهه‌ای از تاریخ کسانی چون جاحظ (و اصحاب المعارف)، همۀ معارف را اضطراری می‌دانستند، اما نظریۀ آنان به چندین دلیل، مورد انکار قاطبۀ معتزلیان پسین (از معتزله بصره، بغداد و معتزله متأخر) قرار گرفت. در این میان، دیدگاه اندیشمندان امامیه پس از دوران حضور و در مدرسۀ کلامی بغداد، به دلیل دورافتادگی از میراث کلامی متکلمان کوفه و به دلیل آن‌که معرفت اضطراری را با ادبیات رایج معتزله و با ملاک و معیار آنان می‌نگریستند، و نیز به جهت توجه به بخشی از آیات و روایات مرتبط با نظریۀ معرفت اکتسابی، کم‌کم دستخوش تغییر شد؛ به طوری که انگارۀ اضطراری بودن معارف در دوران ‌شیخ مفید و سپس سیدمرتضی و شیخ طوسی، مورد انکار قرار گرفت و تنها «معرفت اکتسابی» مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت. کتاب حاضر می‌کوشد تبیین کاملی از دیدگاه امامیان نخستین دربارۀ معرفت اضطراری به دست دهد و ضمن مقایسۀ دیدگاه آنان با دیدگاه معرفت اضطراری اهل حدیث و معتزله، چگونگی و چرایی تحول و تغییر معرفت اضطراری در مدرسۀ بغداد را نشان دهد. در ضمن، معانی مختلف معرفت اضطراری و معیارهای متفاوت آن نیز از منظر جریان‌های فکری مختلف بررسی و تبیین خواهد‌ شد. بنابراین، هدف اصلی از تالیف کتاب، درواقع بازشناسی و بازسازی و ارائۀ تبیینی نو از یک نظریۀ کهن در حوزۀ معرفت دینی و همچنین تبیین بخشی از تاریخ اندیشه و تفکر اسلامی است که از رهگذر آن منظومۀ جامع اندیشۀ اصیل کتاب و سنت ناظر به معرفت اضطراری و معرفت اکتسابی، مورد توجه قرار می‌گیرد. کتاب معرفت اضطراری در قرون نخستین اسلامی بخشی از کلان‌پروژه «بازشناسی اندیشۀ امامیه در دورۀ نخستین» است که به همت پژوهشکده کلام ‌اهل بیتعلیهم السلام و تلاش حجت الاسلام دکتر علی امیرخانی در شش گفتار تالیف شده است.
معرفت اضطراری خداوند
نویسنده:
علی امیرخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
موضوع معرفت‌شناسی - به ویژه معرفة‌الله - و چگونگی دستیابی به آن و به تعبیر دیگر، اکتسابی یا اضطراری بودن معارف، در محافل علمی مسلمان و در بین طیف‌ها و جریان‌های فکری آنان، همواره مسئله و دغدغه‌ی جدی بوده است. در نگاه کلی، بین اندیشوران اسلامیِ سده‌های نخستین درباره‌ی معارف دست کم پنج دیدگاه اصلی وجود داشته است... ...شیخ مفید به اکتسابی بودن معرفت تصریح دارد: «ان المعرفة بالله تعالی اکتسابّ و کذلک المعرفة بأنبیانه و کل غائب»؛ همان‌گونه که اضطراری بودن معرفة‌الله و معرفت رسول و صحت دین را آشکارا انکار کرده و حصول معرفت به آنها را به قسمی از اقسام قیاس و استدلال و نظر دانسته است... ...طوسی در تبیین اکتسابی و عقلی بودن معرفت می‌گوید: «معرفت» همان «علم» است وعلم آن چیزی است که سکون و آرامش نفس را به همراه دارد و علم بر دو نوع است: ضروری و اکتسابی. علم ضروری فعلِ غیرِ ما در ماست و در اختیار ما نیست، اما علم مکتسب از افعال خود ماست...
گزارش تفصیلی کرسی « معرفت اضطراری در اندیشه امامیه تا نیمه قرن پنجم»
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کرسی ترویجی نقد و مناظره«معرفت اضطراری در اندیشه امامیه تا نیمه قرن پنجم» به همت انجمن کلام اسلامی و با همکاری دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، در انجمن های علمی حوزه برگزار شد.
مساله تعارض علم و دین
نویسنده:
محمدحسین مهدوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله تعارض علم و دین از جمله مسائل مهم در کلام جدید و فلسفه دین است که رشد و شکوفایی علوم جدید در قرون اخیر ، زمینه را برای طرح آن به وجود آورده است . تعارض علم و دین محل التقای امواج خروشانی از حیات فکری و فرهنگی بشر و نقطه پیدایی گردابی خوفناک و خطر خیز است ، که ورود در آن ، بسیار دشوار است . با نگاهی به پیشینه این بحث ، خود را با مجموعه ای از دیدگاههای متفاوت مواجه می بینیم که هر یک از آنها از منظر معرفت شناسی ویژه ای به موضوع پرداخته و در باب وجود و عدم تعارض یا حل تعارضات موجود ، اظهار نظر نموده اند. آشنایی دقیق با مواضع معرفت شناختی موثر در این بحث ، به متکلمان دینی این امکان را می دهد تا مساله تعارض علم و دین را به گونه ای موجه تر حل و فصل نمایند. بررسی مساله تعارض علم و دین و کیفیت رفع آن ، بیان گونه های مختلف تعارض و مطالعه در باب مصادیقی که منازعه علم و دین در آنها تعین یافته ، از مباحثی است که در این پژوهش ، پاسخ به آنها را مورد بررسی قرار داده است .
دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین درباره علم الهی
نویسنده:
محمد ذبیحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار، شیخ‌الرئیس، ابن‌سینا و حکیم، صدرالمتألهین و بیان اختلاف نظر آن دو درباره علم الهی است. علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند به‌ذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری، ولی در حکمت مشاء علم ذات به‌ذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. در این مقاله به پرسشهایی نظیر: آیا خداوند علم دارد؟ اگر علم دارد، علم او چه نوع علمی است، حضوری یا حصولی، تفصیلی یا اجمالی؟ آیا علم او به موجودات قبل از ایجاد است یا بعد از ایجاد؟ آیا حق تعالی به موجودات مادی و متغیر علم دارد یا نه؟ اگر علم دارد علمش جزئی است یا بر وجه کلی؟ آیا علم خداوند تابع است یا متبوع؟ پاسخ داده شده است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 115