جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
رابطه باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر ماکو در سال تحصیلی 91 - 90
نویسنده:
سلیمان نژاد اکبر, آیرملوی بهروز
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
این پژوهش با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر ماکو انجام گرفت. جامعه آماری شامل کل دانش آموزان متوسطه شهر ماکو است که با استفاده از روش تصادفی خوشه ای تعداد 346 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. روش تحقیق روش همبستگی بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه باورهای معرفت شناختی «شومر» و پرسش نامه تفکر انتقادی «کالیفرنیا» بودند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t گروه های مستقل و روش تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین باورهای معرفت شناختی و گرایش به تفکر انتقادی رابطه معناداری وجود دارد و باورهای معرفت شناختی، پیش بینی کننده یکی از مولفه های تفکر انتقادی (استدلال استقرایی) است. همچنین بین باورهای معرفت شناختی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری نیست. در گرایش به تفکر انتقادی، در استدلال استقرایی دختران بالاتر از پسران بودند؛ در سایر مولفه ها هیچ گونه تفاوتی دیده نشد و باورهای معرفت شناختی می تواند گرایش به تفکر انتقادی را در دختران و پسران پیش بینی کند. همچنین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی می توانند پیش بینی کننده مولفه های گرایش به تفکر انتقادی باشند و نیز، مولفه های باورهای معرفت شناختی می توانند در جهت تقویت تفکر انتقادی و پیشبرد اهداف آموزشی عواملی تاثیرگذار باشند و با شناسایی این باورها گام های صحیح و موثری را در جهت رسیدن به شاخص های تفکر انتقادی بردارند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 132
مذهب الذاتي في نظرية المعرفة
نویسنده:
کمال حیدري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار فراقد,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «المذهب الذاتي في نظرية المعرفة» از آیت الله حیدری می باشد که این اثر ارزشمند را جهت بزرگداشت استاد خود، شهید سید محمدباقر صدر (قدس سره) و همچنین با توجه به اهمیت دستاوردهای معرفت شناختی ایشان در کتاب «الأسس المنطقية للاستقراء»، نگاشته است. علامه حیدری در این اثر، به تبیین نظریه معرفت شناختی شهید صدر مبنی بر یقین آوری استقراء و مسأله احتمال، و نیز آثار و نتایج این نظریه در عرصه های مختلف علوم اسلامی از جمله منطق، فقه، اصول فقه و کلام پرداخته است. مولف محترم در بخش اول این کتاب که آن را به عنوان مدخل و درآمد قرار داده، به بیان خصوصیات و وجوه تمایز این مکتب در مقایسه با دو مکتب عقلی و تجریی، می پردازد. و اما بخش دوم که حدود یک سوم این اثر را در برگرفته است، مشتمل بر بیان کاربردها و دستاوردهای مذهب ذاتی در علوم گونان می باشد.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی اثبات‌گرایی و پسااثبات‌گرایی و میزان اعتقاد به استفاده از ارزشیابی توصیفی در بین معلمان ابتدایی شهر اصفهان
نویسنده:
فاطمه‌السادات خدارحمی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی اثبات‌گرایی و پسا‌اثبات‌گرایی معلمان مقطع ابتدایی شهر اصفهان و میزان اعتقاد به استفاده از ارزشیابی توصیفی در بین آن‌ها است. در این روش پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر اصفهان که تعداد آن‌ها 5060 در سال تحصیلی 91-1390 بوده است. برای انتخاب نمونه از این جامعه روش طبقه‌ای نسبتی به کار رفته است، از هر ناحیه آموزشی به نسبت جمعیت معلمان و با توجه به حجم نمونه پژوهش، نمونه‌ها انتخاب شده است. تعداد نمونه‌های پژوهش در جامعه آماری384 نفر بوده است . برای گردآوری داده‌های مربوط به باورهای معرفت شناختی از «پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر»استفاده شد. روایی این پرسشنامه در پژوهش‌های قبلی از جمله پژوهشی توسط خالقی‌نژاد و دیگران در حد قابل قبول گزارش شده است. برای بخش ارزشیابی توصیفی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.برای سنجش اعتبار آن از اعتبار صوری و به منظور سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد و میزان آن 93% محاسبه گردید. به منظور تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t، آنالیز واریانس و آزمون‌ تعقیبی دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد: بین باورهای معرفت شناختی اثبات گرایی معلمان و استفاده از ارزشیابی توصیفی رابطه منفی وجود دارد.اما بین باورهای معرفت شناختی پسا اثبات‌گرایی و استفاده از ارزشیابی توصیفی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که جنسیت بر باورهای معرفت شناختی معلمان و استفاده از ارزشیابی توصیفی تأثیرگذار نیست. نتایج آزمون F، نشان داد که بین باورهای معرفت‌شناختی و استفاده از ارزشیابی توصیفی بر حسب میزان تحصیلات تفاوت وجود دارد.
مقایسه‌ی باورهای معرفت‌شناختی، رویکردهای یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی در دانش‌آموزان دختر  رشته‌های انسانی و ریاضی
نویسنده:
پروانه رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی باورهای معرفت شناختی، رویکردهای یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی در مقطع پیش دانشگاهی رشته های انسانی و ریاضی بود. برای این منظور تعداد 311نفر شامل 151 دانش آموز انسانی و 160 دانش آموز ریاضی انتخاب و پرسشنامه های باورهای معرفت شناختی، فرایند مطالعه ی بیگز و خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان برروی آنها اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس مستقل یک راهه، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که دانش آموزان رشته ها ی علوم انسانی و ریاضی- فیزیک در باور به ذاتی بودن یادگیری و ساده بودن دانش باهم متفاوتند، در استفاده از رویکرد سطحی یکسان نیستند و با وجوداینکه در خودکارآمدی تحصیلی کلی تفاوت معناداری ندارند ولیکن در سازه های استعداد و کوششِ خودکارآمدی متفاوتند. به علاوه نتایج نشان داد که درهر دو گروه، ابعاد ذاتی بودن توانایی یادگیری و یادگیری سریع با رویکرد عمیق و خودکارآمدی تحصیلی رابطه ی منفی معنادار ولی با رویکرد سطحی رابطه ی مثبت معنادار دارند. جهت رابطه ی خودکارآمدی تحصیلی با رویکرد عمیق مثبت و با رویکرد سطحی منفی بود. همچنین نتایج حاکی از آن بود که خودکارآمدی تحصیلی به همراه سه باور معرفت شناختی ذاتی بودن یادگیری، ساده و قطعی بودن دانش قدرت پیش بینی رویکرد سطحی را دارا بودند.
ارائه مدل علّی نقش باورهای معرفت‌شناختی در قصد استفاده از یادگیری الکترونیک در بین دانشجویان دوره‌های مجازی دانشگاههای ایران
نویسنده:
محمدحسن صیف
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل علی نقش باورهای معرفت شناختی در قصد استفاده از یادگیری الکترونیک در بین دانشجویان دوره های مجازی دانشگاه های ایران می باشد و تلاش گردیده با بررسی متغیرهای خودکارآمدی رایانه ای، جهت گیری هدفی، یادگیری خود تنظیمی و درک از سهولت و سودمندی و نگرش نسبت به یادگیری الکترونیک را بعنوان سایر عوامل تاثیرگذار مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره های مجازی در دانشگاه های کشور بود که با آموزش و یادگیری الکترونیک آشنایی دارند، حجم نمونه بالغ بر 562 نفر از دانشجویان دوره های مجازی بود که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه انتخاب گردید و پرسشنامه های مربوط میان آنها توزیع، در نهایت 477 پرسشنامه ا زسوی دانشجویان عودت داده شد.در این پژوهش از هشت ابزار اندازه گیری استفاده گردید که شامل جهت گیری هدف یادگیری وندال و دیگران (2001) باورهای معرفت شناخت براتن (2004)، قصد استفاده از یادگیری الکترونیک سارمی نیو (2009)، درک از سودمندی گاد عبدل (2008)، نگرش به یادگیری الکترونیک شین (2007)، خودکارآمدی رایانه ای چاتلزگلو (2009)، درک از سهولت گاد عبدل (2008) یادگیری خودتنظیمی در یادگیری بر خط و یادگیری الکترونیک بارنارد و همکاران (2008) که مقیاس اندازه گیری همگی آنها بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت از کاملا موافق تا کاملا مخالف می باشد.نتایج پژوهش نشان داد مدل مفهومی موردنظر در پژوهش با توجه به شاخص های نیکویی برارزش از نظر آماری مورد تایید قرار گرفت. همچنین باورهای معرفت شناختی بطور غیرمستقیم و معناداری از طریق خودکارآمدی رایانه ای، خودتنظیمی، جهت گیری هدف یادگیری، درک از سهولت و سودمندی و نگرش بر قصد استفاده از یادگیری الکترونیک تاثیر دارد. بعلاوه متغیرهای خودکارآمدی رایانه ای، جهت گیری هدفی و یادگیری خودتنظیمی از طریق نقش واسطه ای درک از سهولت و سودمندی و نگرش به یادگیری الکترونیک بر قصد استفاده از یادگیری الکترونیک هم مستقیم وهم غیرمستقیم تاثیر دارد. بعلاوه درک از سهولت از طریق درک از سودمندی و نگرش بر قصد استفاده های یادگیری الکترونیک تاثیر مستقیم و غیرمستقیم معناداری دارد.
تبیین رابطه باورهای معرفت‌شناختی و جهت‌گیری‌های تدریس معلمان
نویسنده:
ابوالقاسم بهجت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این تحقیق شناسایی باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس معلمان دوره متوسطه استان خراسان رضوی (14643=N) شاغل به تدریس در سال تحصیلی90-89، و تبیین رابطه بین این باورها و جهت گیری ها بود. هدف دوم آن بود که بررسی شود آیا بین باورهای معرفت شناختی؛ جهت گیری های تدریس؛ رابطه بین باورها و جهت گیری های معلمان؛ و ویژگی های فردی آنان (جنسیت، رشته تحصیلی و سطح تحصیلات) رابطه ای وجود دارد؟ داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (1998) و پرسشنامه اصلاح شده جهت گیری های تدریس ساموئلوویچ (1999) از 403 نفر از معلمان که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، با روش میدانی جمع آوری و با روش های آماری تحلیل واریانس عاملی، آزمون تفاوت معنی دار آماری بین ضرایب همبستگی و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شد. نتایج نشان داد 53% معلمان دارای باورهای معرفت شناختی خام و 55% دارای جهت گیری تدریس- محور هستند و بین باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس آنها همبستگی معنی دار متوسط منفی وجود دارد. در این دو متغیر بین معلمان برحسب جنسیت تفاوت آماری معنی دار وجود نداشت. معلمانِ دارای سطح تحصیلات فوق دیپلم و پایین تر در رشته فنی و مهندسی نسبت به معلمان رشته های علوم انسانی، و معلمان رشته علوم انسانی نسبت به معلمان رشته های علوم پایه، به ترتیب از باورهای معرفت شناختی خام تری برخوردار بودند. در عوض، معلمانِ دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر در رشته فنی و مهندسی نسبت به معلمان رشته های علوم پایه، و معلمان رشته علوم پایه نسبت به معلمان رشته های علوم انسانی به ترتیب از باورهای معرفت شناختی پیچیده تری برخوردار بودند. به نظر می رسد چارچوب رشته های علوم پایه و علوم انسانی در مقاطع بالاتر چندان شرایط تحول فکری ورودی های خود را تأمین نمی کنند و این وضعیت در رشته های علوم انسانی شدیدتر است. معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر نسبت به معلمان دارای سطح تحصیلات لیسانس گرایش بیشتری به جهت گیری یادگیری- محور داشتند. به نظر می رسد دوره تحصیلات تکمیلی، تأثیر عمده ای بر نوع نگاه معلمان به کارشان در کلاس دارد. معلمان رشته های فنی و مهندسی در مقایسه با معلمان سایر رشته ها، بیشترین گرایش را به جهت گیری تدریس- محور داشتند و معلمان رشته های علوم پایه در مقایسه با معلمان رشته های علوم انسانی گرایش بیشتری را به جهت گیری یادگیری- محور نشان دادند. تفاوت ضرایب همبستگی بین باورهای معرفت شناختی و جهت گیری های تدریس در دو گروه معلمان دارای سطح تحصیلات لیسانس و معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر از نظر آماری معنی دار بود. یعنی معلمان لیسانس از معلمان فوق لیسانس در باورهای معرفت شناختی، خام تر در و جهت گیری به تدریس، تدریس- محورتر بودند. استدلال شد این امر ناشی از تحصیلات پایین تر است. این نتیجه در خصوص معلمان دارای سطح تحصیلات فوق دیپلم و پایین تر و معلمان دارای سطح تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر نیز تأیید شد.
رابطه‌ی باورهای معرفت‌شناختی و رویکردهای یادگیری با یادگیری خودگردان در دانش‌آموزان دختر و پسر
نویسنده:
افسانه حیدری فرزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری (سطحی، عمقی) با یادگیری خودگردان (فراشناخت، شناخت) در دانش آموزان دختر و پسر در سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی است. همچنین، تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی یادگیری خودگردان و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران ورشته های مختلف در مولفه های فوق نیز از جمله اهداف این پژوهش است. روش: در این پژوهش 367 نفر( 211 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان رشته انسانی، تجربی و ریاضی شهر پاکدشت با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های معرفت شناختی (EQ) و پرسش نامه دو عاملی تجدید نظر شده فرآیند مطالعه بیگز (spQ)و پرسش نامه خودگردانی بوفارد برای آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین بعضی از ابعاد باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودگردان رابطه معنادار وجود دارد و آنها توانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. همین طور مشخص شد که بین رویکردهای یادگیری با یادگیری خود –گردان رابطه معنادار وجود دارد وتوانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. از طرف دیگر معلوم شد در باورهای معرفت شناختی بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. حال آنکه در رویکردهای یادگیری بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. به علاوه، مشخص شد که در یادگیری خود گردان بین دختران وپسران تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری کلی: با بررسی رابطه متغیرها و تفاوت آنها در دختران و پسران در رشته های انسانی، تجربی و ریاضی می توان راهبردهای کارآمد و سودمندی برای افزایش باورهای معرفت شناختی و بکارگیری مهارت های مطالعه و پذیرش مسئولیت یادگیری در جهت خودگردانی در اختیار دانش آموزان قرار داد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت‌شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد
نویسنده:
سمیه‌السادات علوی لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثر بخشی آموزش تفکر انتقادی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقه تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار می گیرد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 11052 نفر بوده است. جهت انتخاب گروههای نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایِ مرحله ای از بین 14 دانشکده ، دانشکده علوم انسانی ، از بین پنج گروه موجود در این دانشکده ، گروه علوم تربیتی و روانشناسی ،از بین رشته های مختلف تحصیلی این گروه ، رشته ی علوم تربیتی ، از بین دروس ، درس مقدمات روش تحقیق در علوم تربیتی و از بین کلاس های تشکیل شده برای این درس ، دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب شد که درمراحل بعد به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی معرفت شناختی شومر (1992) با 63 گویه بود که پایایی کل توسط دوئل ، شومر و آیکنز (2001) بررسی وبرابر با 74/ گزارش شده است.همچنین روایی توسط پنگ و جرالد (2006) تأیید شده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس(پس ازبررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. مهمترین نتایج به دست آمده نشان دادآموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است.درتحلیل خرده مقیاس های باورهای معرفت شناختی نیزمشخص شدآموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفت شناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شده است، امااین آموزش تأثیرمتفاوتی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است. درپایان گزارش، محدودیت های تحقیق وپیشنهادهای عملی و موضوعی برای تحقیقات آینده ارائه شده است .
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و میزان سواد زیست‌محیطی معلمان شهر بابلسر
نویسنده:
زینب مرادی افراپلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می‌شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن‌ها اثرگذار است، می‌تواند به ارائه راه حل‌هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی‌های زمینه‌ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن‌ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند.تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه‌های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می‌باشند.در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه‌های سواد زیست محیطی معنی دار نبود.در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می‌باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می‌باشد.پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان‌تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می‌شود.
مدل‌یابی روابط بین باورهای معرفت‌شناختی، ادراک از محیط یادگیری سازنده‌گرا، راهبردهای انگیزشی و شناختیِ سطح بالا با عملکردِ شیمی دانش‌آموزانِ مقطع دبیرستان
نویسنده:
کاظم برزگر بفرویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر باورهای معرفت شناختی و ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا بر عملکرد شیمی، با نقش میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای شناختی سطح بالا بود. بدین منظور، 646 دانش آموز دبیرستانی (328 دختر و 318 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ای متشکل از مقیاس های باورهای معرفت شناختی، ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای شناختی سطح بالا پاسخ دادند. مشخصات روان سنجی این مقیاس ها از طریق محاسبه روایی محتوایی، روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در این پژوهش، داده ها در دو سطح مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا در سطح آمار توصیفی شاخص های میانگین، انحراف معیار و ضرایب همبستگی محاسبه گردید. سپس به منظور آزمون مدل فرضی «روش تحلیل معادلات ساختاری» به کار گرفته شد. نتایج بدست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای باورهای معرفت شناختی و ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا اثر مستقیم معناداری بر عملکرد شیمی دارند، همچنین، نتایج نشان داد که رابطه بین باورهای معرفت شناختی و ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با عملکرد شیمی از طریق خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای شناختی سطح بالا میانجی گری می شود. در این مدل تمام وزن های رگرسیون از نظر آماری معنادار بوده و متغیرهای پیش بینی کننده جمعاً 75 درصد از واریانس عملکرد شیمی را تبیین کردند. در مجموع یافته ها نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی و ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا ضمن اثرات مستقیم، با واسطه خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای شناختی سطح بالا بر عملکرد شیمی اثرات غیرمستقیم دارند.
  • تعداد رکورد ها : 12