جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
مناهج البيان في تفسير القرآن - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 141)
نویسنده:
محمد باقر الملكي الميانجي؛ تنظیم: محمد البیابانی الاسکوئی؛ اشراف: حسین درگاهی؛ تصحیح: عزیز آل طالب
نوع منبع :
کتاب , درس گفتار،جزوه وتقریرات , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران - ایران: موسسة النبأ الثقافیة,
چکیده :
مناهج البيان في تفسير القرآن، حاصل تدريس تفسیر مؤلف آن، مرحوم ملكى ميانجى است كه از اوان ورود به شهر مقدس قم، به سال 1378ق، آغاز گرديده است و نخستين جلد آن، تفسير سوره فاتحة الكتاب در سال 1413ق، به چاپ رسيده است. مجموع مجلدات آن، 6 مجلد و 6 جزء (دو جزء از آخر قرآن و چهار جزء از اول قرآن) است. مفسر محترم، در مقدمه جلد اول، پس از اشاره مختصر به روش تفسيرى خود، به مباحث علوم قرآن، فضيلت و شناخت قرآن و اهميت تفسير مى‌پردازد و نيز درباره حجيت ظواهر قرآن، تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به حديث، محكم و متشابه، تأويل و تفسير، تفسير به رأى، ناسخ و منسوخ، اعجاز و تحدى و حدوث قرآن سخن مى‌گويد و نكات ظريف و قابل توجهى در طرح مباحث و نقد ديدگاه‌هاى ديگران ارائه مى‌دهد. شيوه كلى مفسر، موجزگويى و در حد اشاره به مبانى تفسير و كلام و توضيح معانى و احيانا طرح و تحليل مباحث اعتقادى است. ترتيب مباحث در اين تفسير بدين شكل است كه در هر قسمت، مجموعه‌اى از آيات را مطرح مى‌كند و آن را از نظر بيان آيه و واژه‌شناسى، كلمه كلمه رسيدگى مى‌كند، سپس كلمات و جملات را توضيح مى‌دهد. در جايى كه حديثى رسيده باشد و به فهم كلام كمك كند يا در كليت بحث مفيد افتد، متعرض مى‌شود و از ديدگاه‌هاى مفسران شيعه و سنى، به‌ويژه شيخ طبرسى، شيخ الطائفه طوسى، جارالله زمخشرى، فخرالدين رازى استفاده مى‌كند. البته در بسيارى از موارد، اين نقل همراه با نقد و تحليل و مناقشه اقوال است. اين نقدها بيشتر نسبت به زمخشرى و فخر رازى است، گرچه كسانى مانند علامه طباطبايى و شيخ محمد عبده در تفسير المنار از اين نقدها بى‌نصيب نيستند و با تكيه كلام «و من العجيب»، آنان را مورد نقد قرار مى‌دهد. بدين سان از ويژگى‌هاى اين تفسير، همين قسمت از مباحث تفسير است كه به شكل گسترده و اجتهادگونه با نقادى و زير و رو كردن مطالب، به تحليل و بررسى آيات مى‌پردازد. به‌هرحال، طبق روال بسيارى از تفاسير كه مباحث، به ترتيب سوره و آيه به آيه شروع مى‌شود. اين تفسير نيز چنين است و در آغاز هر سوره، كلياتى از مطالب درباره سوره، مانند: مكى و مدنى بودن و ترتيب نزول را به نقل از مجمع البيان ارائه مى‌دهد، آنگاه به توضيح واژه و تبيين كلام و استشهاد روايت مى‌پردازد. مرحوم ملكى از منابع تفسيرى بسيارى استفاده مى‌كند. از مهم‌ترين منابع اين تفسير، مجمع البيان طبرسى، مفاتيح الغيب رازى، كشاف زمخشرى، تبيان شيخ طوسى و المنار رشيد رضا و الميزان علامه طباطبايى است. ضمنا يكى از تأليفات مفسر كتاب «بدايع الكلام» است كه به تفسير و تبيين آيات احكام - كتاب طهارت و قسمت‌هاى مهم صلات - مى‌پردازد و چنان‌كه از مقدمه اين اثر استفاده مى‌شود، حاصل بحث و تدريس مؤلف در جمع شاگردان خود در حوزه علميه بوده است و چون مباحث اين كتاب در بخش‌هاى زيادى با تفسير مشترك است، مى‌توان اين كتاب را مجموعه‌اى از اين تفسير به حساب آورد (چنان‌كه «توحيد الإمامية» ايشان نيز همين خصوصيت را دارد). به‌هرحال، در اين كتاب افزون بر مباحث تفسيرى و جمع ميان آيات و تطبيق و طرح مطلب فقهى و اصولى، به مباحث اعتقادى و معارف، همچون مباحث: امامت (ص80-123) شفاعت (ص199-204) و عصمت (ص125) مى‌پردازد و با همان مشرب مباحث را به‌طور استدلالى و تحليلى مورد توجه قرار مى‌دهد. از نكات قابل پيش‌بينى در اين كتاب، نقد آراى فلاسفه و طرح ديدگاه عرفا و نقد آنهاست. از نمونه بحث‌هاى مفسر در پژوهش‌هاى اصولى و ادبى، بحث طهارت اهل كتاب، حقيقت شرعيه و مفهوم «إنما المشركون نجس» (توبه، 28/9) است. طبق شواهد و ارجاع‌هاى تفسير، كتاب «بدايع الكلام» پيش از تفسير، نگارش يافته است. از نكات جالب توجه اينكه ايشان در تفسير قرآن، در جاى‌جاى اين كتاب از آيات ديگر، براى فهم و تفسير قرآن استفاده كرده و به موارد مختلف استشهاد كرده‌اند. مرحوم ملكى يكى از كسانى است كه به‌طور گسترده از روايات اهل‌بيت در تفسير و فهم معناى آيه و اشاره به مصاديق كلام استفاده مى‌كند و از جهتى مى‌توان احاطه مفسر به روايات اهل‌بيت و مراجعه به آن‌ها را از جنبه‌هاى مختلف، يكى از مشخصه‌هاى بارز اين تفسير دانست. از نكات قابل يادآورى، اهتمام مفسر به نشان دادن منابع روايى است و چون ايشان از منابع فراوانى در حديث و تاريخ و سيره استفاده مى‌كند، همواره مشخصات اين منابع را يادآور مى‌شود. از مهم‌ترين منابع روايى وى، كتب اربعه، تفسير البرهان، نور الثقلين، الدر المنثور، بحار الأنوار، سيره ابن هشام و مروج الذهب است. مرحوم ملكى يكى از كسانى است كه در آغاز تفسير، ضمن تأكيد بر اجتهادى بودن تفسير، به اهميت عقل در كار تفسير اشاره مى‌كند و در كتاب توحيد الإمامية، بحثى گسترده درباره عقل و حجيت آن در كتاب و سنت دارد و عقل را، به عقل اصطلاحى و عقل فطرى تقسيم مى‌كند و موارد تعارض ميان عقل و نقل را توضيح مى‌دهد. به‌هرحال تفسير مناهج پر است از استدلالات عقلى بر اثبات مطالب اعتقادى و اخلاقى و حتى فقهى. بى‌گمان كسى كه اجتهاد مى‌كند و به ظاهر الفاظ بسنده نمى‌كند و از چند و چون مطالب سؤال مى‌كند و كاوشى در مضمون و دلالت آيات دارد، در حقيقت كنكاشى عقلانى دارد و عقل خود را در مفهوم و پيام آيه به كار مى‌برد. مرحوم ملكى در تفسير، به لغت توجه بسيار گسترده دارد. در هر مورد، به‌ويژه در كلمات مشكل و غريب و بحث‌انگيز، استفاده از لغت و اقوال مفسران عصر پيامبر و تابعان، كار جدى اوست. ايشان در استناد به كلام لغويان، مانند ابن منظور در لسان العرب، ابن فارس در مقاييس اللغة، فيروزآبادى در قاموس المحيط، طريحى در مجمع البيان، راغب در مفردات يا كتاب‌هاى لغت معاصر، مانند: أقرب الموارد عنايت دارد و در مواردى به نظر مجمع البيان در بحث لغت‌شناسى‌ها، به‌ويژه گفتار تابعان در معناى واژه اهميت مى‌دهد؛ گرچه از نكات جالب اين بحث، استناد به معانى آيات ديگر و حتى روايات رسيده در تفسير است. البته گاه استفاده از روايت براى كاوش‌هاى واژگانى نيست و ارتباطى با تعيين مصداق و موارد معناى كلمه پيدا مى‌كند. مرحوم ملكى نسبت به تفسير آن دسته از آيات كه به علوم روز مربوط مى‌شود، بسيار مستنكف است و هر جا كه به آياتى اين چنين مى‌رسد، تنها با توجه به آيات مرتبط ديگر، تفسير مى‌كند و سعى دارد، از داخل شدن در بحث‌هاى علمى و فنى پرهيز كند و اگر در مواردى هم اشاره‌اى دارد، با توجه به گفته‌هاى مفسران پيشين است. مرحوم ملكى، از تربيت‌يافتگان مكتب تفكيك و از مخالفان روش تفسير فلسفى است. او با تفسير عقلانى، مخالفتى ندارد و همان‌طوركه در مقدمه تفسير اشاره مى‌كند يكى از منابع فهم قرآن را عقل مى‌داند؛ اما در جاى‌جاى تفسير به نقد فلاسفه و شيوه برداشت آنان در مسائل معروف و مورد اختلاف، ميان متكلمان و فلاسفه مى‌پردازد. از آنجا كه تفسير مناهج بسيار موجز است، طبعا بحث‌هاى مرتبط با تفسير در آن به شكل گذرا و در محدوده‌اى خاص مطرح شده است؛ لذا در زمينه علوم قرآن مباحثى را به‌طور فشرده و در سايه تفسير مطرح كرده است.
بررسی حجیت ظواهر قرآن (در پرتو آموزه های نهج البلاغه)
نویسنده:
حامد پوررستمی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
میزان اتکا و اطمینان به ظواهر قرآن و نقش روایات در این مهم، از مبانی زبان شناختی قرآن کریم است و همواره حجم درخوری از مباحث اصولی و هرمنوتیکی را به خود اختصاص داده و می دهد. در این مقاله در صدد هستیم موضوع مذکور را نه صرفا با رویکرد اصولی یا هرمنوتیکی، بلکه در پرتو آموزه های نهج البلاغه بررسی کنیم. در آموزه های امیرمومنان علی علیه السلام با دو دسته از بیانات مواجه هستیم. دسته اول شواهدی که ممکن است از آنها حجیت ظواهر قرآن و استقلال آنها در فهم و استنباط برداشت شود و دسته دوم شواهدی که در آنها ذو وجوه بودن قرآن یا نیازمندی به اهل بیت علیهم السلام در فهم مطرح و ممکن است از آنها عدم حجیت ظواهر قرآن و عدم استقلال آیات در فهم و تفسیر برداشت شود. با بررسی هر دو دسته از شواهد و ارائه تقریرات و نقدهای مطروحه، چنین به نظر می رسد نه از شواهد دسته اول که ناظر به استقلال و معیاریت قرآن در فهم و حجیت آنند، می توان به پذیرش حجیت ظواهر قرآن رای داد و نه از شواهد دسته دوم که ناظر به ذو وجوه بودن قرآن و نیازمندی فهم آن به اهل بیت علیهم السلام و قیومیت آنان است، می توان نفی حجیت ظواهر قرآن را نتیجه گرفت. هر چند دست کم می توان گفت که شواهد دسته اول ناظر به حجیت فهم در نصوص و محکمات و شواهد دسته دوم ناظر به ضرورت رجوع به روایات درباره مجملات و متشابهات هستند. نویسنده بر این باور است که ظواهر قرآن پس از فحص و یاس از قرائن (نه الزاما قرائن روایی) حجیت دارند و می توان به آن معنا اتکا کرد که تفصیل آن در این تحقیق خواهد آمد.
صفحات :
از صفحه 15 تا 29
شیوه های احراز وثاقت متن قرآن از دیدگاه دانشمندان مسلمان
نویسنده:
فتح الله نجارزادگان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
احراز وثاقت هر متنی اعم از آسمانی و غیر آسمانی، شرط نخست برای اعتبار فهم مخاطب است. این احراز در گرو عناصری متعدد از جمله حصول اطمینان به بقای متن بدون کاهش و افزایش یا تغییر و تبدیل در اجزای آن است. وثاقت متن قرآن در مقام بقا، با سه شیوه «ابطال تغییر در متن»، «تدارک تغییر متن» و «تفکیک در اجزای متن» احراز شده است. شیوه نخست با دو اهرم ایجایی در اثبات تحریف ناپذیری قرآن و سلبی در ابطال ادله تحریف، شکل گرفته و نظریه رایج میان فریقین به شمار می آید. شیوه دوم «حجّیه بین الدفتین» را پیشنهاد می کند که در آن، احتمال تحریف متن موجود، با دستور معصومان (ع) برای رجوع به همین قرآن، تدارک می شود. در نظریه سوم وثاقت هر بخشی از قرآن به طور جداگانه و براساس نیاز مستنبط تحصیل می شود. شیوه اول و دوم پیشینه کهن دارند. شیوه سوم به طور سربسته در قرن 11 قمری مطرح شده و سپس در قرون اخیر میان برخی از دانشمندان بزرگ علم اصول بسط یافته و ارکان آن مدلل شده است. احراز وثاقت متن قرآن در میان شیوه های مذکور جز یا ابطال احتمال تغییر متن، امکان پذیر نیست و در شیوه دیگر با چالشهای جدی روبروست.
صفحات :
از صفحه 273 تا 287
علم و دین در پرتو روش تفسیر موضوعی علمی قرآن کریم (کاربرد آن در اقتصاد)
نویسنده:
علی اصغر هادوی نیا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
حجم وسیعی از گنجینه تفسیری، خود را بر اسلوب تفسیر تربیتی محدود نموده است. در گذشته، اسلوب سفیر موضوعی نیز غالبا درباره موضوع های درون قرآنی مورد استفاده قرار گرفته است. شهید صدر به عنوان مبتکر و طراح تفسیر موضوع برون گرا توانست بر گستره تفسیر قرآن کریم بیفزاید. در این مقاله، تلاش شده است که در موارد ذیل گامی به پیش برداشته شود: الف. استخراج مراحل مختلف تفسیر موضوعی برون گرا و رتبه بندی آن جهت آشکارسازی منطق خاصی که در این روش به کار می رود. ب. توجه و تاکید بر این نکته که اساسا تفسیر موضوعی برون گرا (بر خلاف تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی درون گرا)، آن گونه که در این جا مطرح می گردد، به عنوان یک روش فهم (و نه صرفا یک اسلوب تفسیری) قابل طرح است. ج. در این جا تلاش می شود که روش تفسیر موضوعی برون گرا، با تکیه بر مبانی تفسیری قرآن مطرح گردد. اما می توان گفت که روش مزبور به عنوان یک روش فهم از تمامی متون اسلامی از جمله روایات در نظر گرفته شده است. د. شهید صدر، اگر چه مبتکر روش تفسیر موضوعی برون گرا می باشد، به نظر می رسد که به مهم ترین دست آورد این روش یعنی «امکان دست رسی به علوم اسلامی»، نظر نداشته اند؛ بلکه شاید بتوان گفت که ایشان با تکیه بر برخی مبانی فلسفی، منکر این امر گردیده اند که اساسا بتوان از آموزه های اسلامی، علم اسلامی را کشف نمود. این مقاله درباره امکان مزبور سخن می گوید.
صفحات :
از صفحه 21 تا 50
عرفی و عقلانی بودن زبان دین در حوزه تشریع و تقنین
نویسنده:
محمدجواد سلمان پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فهم‌ احکام‌ الاهی‌ از قرآن‌ و سنت‌ به‌صورت‌ شریعت‌ اسلامی، یکی‌ از حساس‌ترین‌ موضوعات‌ تاریخ‌ اسلام‌ از آغاز تاکنون‌ بوده، و هیچ‌ امری‌ نتوانسته‌ است‌ از اهمیت‌ آن‌ بکاهد. با فاصله‌ افتادن‌ بین‌ زمان‌ شارع‌ و زمان‌ مخاطبان، حجیت‌ ظواهر یا اعتبار فهم‌ فقهی‌ کتاب‌ و احادیث‌ نیز به‌ موضوع‌ مهم‌ و اساسی‌ دیگری‌ تبدیل‌ شد. شناخت‌ ظواهر و حجیت‌ ظهور، بر پیش‌فرض‌هایی‌ مبتنی‌ است‌ که‌ اگر در هر یک‌ از آن‌ها خدشه‌ وارد شود، حجیت‌ ظهور تزلزل‌ می‌یابد و به‌دنبال‌ آن، مقبولیت‌ فهم‌ فقهی‌ و روش‌ استنباط‌ فقیهان‌ و اصولیان‌ از کتاب‌ و سنت‌ نیز دستخوش‌ تردید خواهد شد. هرمنوتیک‌ مدرن، در برخی‌ از این‌ پیش‌فرض‌های‌ مسلم‌ دانشمندان‌ فقه، اصول‌ و کلام‌ خدشه‌ کرده‌ است. یکی‌ از این‌ پیش‌فرض‌های‌ اساسی، به‌ کیفیت‌ زبان‌ دین‌ در حوزة‌ تشریع‌ و تقنین‌ مربوط‌ است. اگر فقیهان‌ پس‌ از قبول‌ حجیت‌ ظواهر، به‌دنبال‌ کشف‌ ظهورات‌ کلمات‌ شارع‌ برآمده‌ و مباحث‌ بسیار گسترده‌ و دقیق‌ معناشناسی‌ و گاهی‌ هرمنوتیک‌ را در دانش‌ اصول‌ فقه‌ برای‌ روشمند کردن‌ فهم‌ ظواهر، مطرح، و تاکنون‌ مورد اجتهاد و نظریه‌پردازی‌ قرار داده‌اند، بر این‌ مبتنی‌ بوده‌ که‌ زبان‌ دین‌ برای‌ بیان‌ احکام‌ شرعی‌ و قوانین‌ مورد نیاز زندگی‌ بشر همان‌ زبان‌ عرفی‌ و عقلایی‌ عموم‌ مردم‌ است‌ که‌ از یک‌ سلسله‌ قواعد و قوانین‌ مشترک‌ بین‌ تمام‌ زبان‌ها پیروی‌ می‌کند. در این‌ مقاله، به‌ تبیین‌ و اثبات‌ این‌ پیش‌فرض‌ پرداخته‌ شده‌ است.
نقد و بررسی دلیل اخباریان در رد اصولیان با تأکید بر قرن های 12-13-14
نویسنده:
طارق شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ای که در پیش دارید به یکی از عمیق ترین مباحث در تاریخ فقه شیعه می پردازد .اخباری گری و اصولی گری را می توان یکی از مهمترین اختلاف فکری میان تمام مذاهب اسلامی دانست و از همان اغاز فقه اسلامی نسبت به استنباط احکام دو گونه دیدگاه اجتهادی و اهل حدیث به وجود امد ولی با وجود این همه اهمیتی که در خود دارد تحقیق کمی در مورد ان شده به همین منظور محقق در این رساله موضوع در دو فصل بحث می کند :فصل اول :در این فصل سعی شده یک دیدگاه کلی نسبت به تاریخچه اخباریان واصولیان ومهمترین شخصیت های انها داده شود ودر فصل دوم که مهمترین فصل پایان نامه است دو عمده وجوه افتراق انها توجه شده این تفاوت دیدگاه ها عمدتا پنج مورد می باشد 1-ظواهر قران که اخباریان در این زمینه بر این باورند که فهم ظواهر مخصوص معصوم است بر خلاف اصولیان که با دلایلی ازبنای عقلا بر اخذ به ظاهر و دلایل عقلی تمسک به ظاهر قران را برای غیر معصوم جایز می دانند 2-سنت :عمده اختلاف میان دو فرقه در زمینه سنت در شیوه اخذ سنت از اخبار است که اخباریان با کمترین توجهی به سند اخذ به سنت می کردند اما اصولیان حدیث فاقد سند موثق را فاقد حجیت می دانند 3-اجماع:اخباریان اجمهع را به کلی به عنوان منبع استنباط احکام قبول ندارند وان را ساخته اهل سنت می دانستند ولی اصولیان با شرایطی اجماع را مثبت سنت وهمسنگ خبر موثق می دانند4-اخباریان عقل و دلیل عقلی را جز منابع فقهی نمی دانند ومعتقدند هر چیزی که با عقل ثابت شود حجیتی مثل نصوص قران و سنت ندارد.اما اصولیان با توجه به حدیث کل ما حکم به العقل حکم به الشرع عقل را چه در مستقلات وچه در غیر مستقلات عقلی حجت می دانند5-علاوه بر اختلاف در منابع استنباط اخباریان در مسئله مهم اصولی دیگری نیز با اصولیان تفاوت دیدگاه داشتند .انها برائت را در شبهه حکمیه تحریمیه قبول نداشتند ودر این زمینه قائل به احتیاط بودند. عمده دلیل انها در این زهینه اخبار و ایات احتیاط است که اصولیان با دلایلی از کتاب و سنت احتیاط را مربوط به شبهه موضوعیه در انجا که احتیاط ممکن است می دانند ودرشبهات حکمیه -چه وجوبیه چه تحریمیه -قائل به برائت هستند.
پژوهشی درباره احادیث نهی از تفسیر به رأی در دیدگاه فریقین
نویسنده:
جعفر گل محمدی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این احادیث به دو گروه کلی تقسیم شده‏اند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را برای استنباط مراد خدا از ظواهر آیات مردود و حرام می‏دانند و گروه غالب با ردّ این نگرش نهی از تفسیر به رأی را به معنای نفی مطلق تفسیر قلمداد نمی‏کنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است. برخلاف تصور برخی اختلاف نظر این دو گروه لفظی نیست؛ چه این که تقسیم این روایات به تفسیر به رأی جایز و غیر جایز بی‏مورد است. اکثر قرآن‏پژوهان فریقین معتقدند کاوش در حیطه ظواهر الفاظ قرآن برای درک مراد خدا پس از فحص و بررسی تمام شواهد و قراین درون نصی و برون نصی عنوان تفسیر دارد اما مصداق تفسیر به رأی نیست در این معنا و نیز مصادیقی که برای تفسیر به رأی ذکر کرده‏اند به نقاط مشترک فراوانی در بین فریقین بر می‏خوریم؛ از این رو هیچ کدام از دو فریق نمی‏توانند یکدیگر را متهم کرده تفسیرشان را در جرگه تفسیر به رأی محسوب کنند.
  • تعداد رکورد ها : 7