جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
رابطه دین و اخلاق از نظر آیت‌الله مصباح یزدی و پاسخ به شبهات مربوطه
نویسنده:
ستار سبحانی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:یکی ازمهمترین مباحث فلسفه اخلاق، بحث رابطه دین واخلاق است.این بحث از با سابقه ترین مباحث فلسفه اخلاق به شمار می رود و شاید بتوان آن را ازنخستین مسائل فلسفه اخلاق در یونان باستان به شمار آورد. نیز می توان در میان اندیشمندان مسلمان مسئله دین واخلاق را از کهن ترین و پرنزاع ترین مسائل فلسفه اخلاق به شمار آورد، گرچه به این عنوان نبوده بلکه تحت عنوانی چون حسن و قبح افعال مطرح بود.به طور کلی همه دیدگاه های مطرح شده را می توان تحت سه دیدگاه کلیتباین ، اتحاد ، تعامل فرض کرد، عده ای اعتقاد دارند که بین دین واخلاق تباین وجود دارد و بین آنها هیچ رابطه ای نیست.برخی هم معتقدند که بین دین واخلاق اتحاد وجود دارد. برخی دیگر هم قائل به رابطه تعامل بین دین واخلاق می باشند.آیت الله مصباح یزدی نیز به عنوان یکی از اندیشمندان مسلمان در مورد رابطه دین و اخلاق اعتقاد دارند که دین و اخلاق از جهت مبنایی با هم اتحاد و وحدت دارند واین وحدت به شکل جزء و کل می باشد. یعنی اگر دین را به عنوان یک کل در نظر داشته باشیم،اخلاق بخشی از ارکان اصلی این کل به حساب می آید. اخلاق بخشی از دین است.زمانی که ما دین را تعریف میکنیم واجزاءآن را بررسی می کنیم می بینیم که اخلاق یکی از سه جزءدین است و اخلاق اگر بخواهد ثابت و بدون تغییر باشد ضامن لازم دارد و آن چیز غیر از توحید نمی باشد و از طرف دیگر ایمان نیز بوسیله اخلاق کریمه حفظ می شود.در این تحقیق ما به بررسی اجزاء، قلمرو ،کارکردها، و هدف دین و اخلاق پرداختیم . طبق دیدگاه ایشان، دین دارای قلمروی گسترده و دارای کارکردهای مختلفی می باشد، دین درعرصه های متفاوت زندگی بشر وارد شده و دارای برنامه هست.لذا به نظر ایشان دین و اخلاق هم در اجزاء و هم در کارکردها و هم در قلمرو دارای ارتباط با همدیگر می باشند و در نهایت از مجموع کلمات استاد مصباح این نتیجه را برداشت کردیم که، از منظر ویبین دین واخلاق رابطه هست البته نه تباین و نه تعامل بلکه رابطه از نوع اتحاد جزء وکل می باشد. لذا نسبت به این دیدگاه اشکالاتیمطرح شده که از منظر استاد مصباح به آنها پاسخ دادیم. ازمجموع نظرات استاد این نکته را برداشت کردیم که اگر دین واخلاق را آن گونه که در غرب تعریف می کنند تعریف کنیم، شاید این اشکالات وارد باشد اما با تعریفی که ما در اسلام از دین واخلاق داریم و اخلاق را جزء دینمی دانیم این اشکالات وارد نمی باشند.
بررسی تجارب عرفانی بر مبنای روان‌شناسی فرافردی با تأکید بر آراء آبراهام مزلو، استانیسلاو گراف، و دیوید لاکوف
نویسنده:
یاسمن سلمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان‌شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان‌شناسی به ویژگی‌ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه‌ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه‌ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه‌ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می‌شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان‌شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان‌شناسان به این تجارب حائز اهمیت می‌باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان‌شناسی تقلیل‌گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می‌باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه‌ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می‌باشد. این نوشتار نتیجه ‌می‌گیرد که روان‌شناسان فرافردی، تجربه‌ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می‌نمایند، و نه مانند روان‌شناسی اثبات‌گرا آسیب‌روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده‌ی تلقی تجربه‌ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان‌شناسی فرافردی مدلی ارائه می‌دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان‌شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی‌شمرد.
توحید از دیدگاه عزیز نسفی
نویسنده:
فریبا نجفی‌کیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث توحید و شناخت خداوند یکی از مباحث مهم در ادیان بخصوص دین اسلام می باشد در این رساله سعی بر این بوده که به آرا و تفکرات عارف و متکلم قرن هفتم عزیز الدین نسفی در این باب اشاره شود ایشان توحید را به معنای یکی کردن و یکی شمردن می داند و همچنین او با اشاره به مراتب ذات،وجه و نفسدر خداوند و شناخت او می گوید:«شناخت خداوند از طریق ذات امکان پذیر نیست و از طریق وجه می توان به خداوند رسید» او در آثارش به ادله و نظرات اهل شریعت، اهل حکمت، و اهل وحدت نظر دارد که بیشتر توجه ایشان به نظرات اهل وحدت می باشد او موجودات را مظاهر صفات خداوند دانسته و هر صفتی در خداوند از طریق شناخت مخلوقات او وارد و آشکار می گردد اوهمچنین در آثارش به این مطلب اشاره می کند که برای شناخت خداوند ابتدا باید خود را شناخت تا بتوان به شناخت خداوند نائل شد. مباحث توحیدوذات الهی،صفات و افعال الهی ازدیدگاه عزیز الدین نسفی در حد توان استنتاج گردیده است.درواقع می توان گفت عرفان نسفی که متاثر از عرفان عربی است می تواند بیانگر نوعی سلوک از طریق شناخت انسان برای رسیدن به تعالی می باشد. برای دستیابی به این هدف ازتحقیق کتابخانه ای و کتب نویسنده استفاده شده است
بررسی عناصر عرفانی در کتاب مقدس
نویسنده:
عصمت حسن‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همان‌طور که بعداً ذکر خواهیم کرد عرفان در بیان یافته‌های خویش از وسیله زبان بهره می‌برد و معمولاً عارفان در بیان ادراکات خویش از قالبی استفاده می‌کنند که گونه‌هایی از هنر است. با توجه به این رابطه عرفان با زبان است که ما فصولی را به این امر اختصاص دادیم. ابتدا به طور کلی به زبان دین و بعد در نهایت به زبان کتاب مقدس و زبان عرفانی در کتاب مقدس پرداختیم. همان‌طور که قبلاً متذکر شدیم در این جا نیز بنای تقسیم‌بندی فصول‌مان بر اساس از کل به جزء است.در بخش عرفان در متون مقدس به ذکر مواردی چند از عناصر عرفانی در این متون می‌پردازیم. البته تحقیق حاضر مدعی پژوهشی جامع و کامل در این زمینه نیست. قصدمان اظهار این مهم است که در این متون نیز عناصر عرفانی هم چنانکه در عهدین یافت می-شود و شباهت‌هایی‌که بین این متون و عهدین می‌باشد گاهی اوقات آن‌قدر زیاد است که می‌توان تمام متون مقدس را حاصل الهام از یک منبع وحی دانست، و آن منبع همان خدای حی و واحد است همان‌طور که درآیه 46 سوره عنکبوت نیز به این مورد اشاره شده است: «و شما مسلمانان با (یهود و نصاری و مجوس) اهل کتاب جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها و با اهل کتاب بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شد و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آورده‌ایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم». در کل می‌توان گفت عرفان با دین رابطه تنگاتنگی دارد هر کجا دین است عرفان نیز خودنمایی می‌کند. در واقع آنچه از این متون خواهیم گفت، مشتی از خروار است که برای ادای حق مطلب، تحقیقی دیگر را می‌طلبد. در واقع قصدمان این بود که اذعان بداریم که در متون دیگر، می‌توان نمونه‌هایی از این عناصر بیابیم.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ابن تیمیه
نویسنده:
مدینه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه عقل و دین از دیرینه ترین مباحث تفکر بشری است ، به طوری که در تاریخ تفکر اسلامی و در ارتباط با تبیین نسبت بین عقل و دین اختلاف نظر وجود دارد ، هر گروه یا فرقه ای به نوعی با دین برخورد دارند ؛ بعضی به ظاهرآیات و روایات اکتفا می کنند و مخالف دخالت عقل در دین هستند و بعضی عقل را در دین دخیل می دانند، در این میان بررسی دیدگاه ملاصدرا و إبن تیمیه قابل توجه می باشد . در این پژوهش کوشش شده بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین در پنج فصل پرداخته شود .پس از بیان مقدماتی در باره دیدگاه هایی که در خصوص رابطه، عقل و دین وجود دارد ، به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا پرداخته می شود ، در ادامه از دیدگاه ابن تیمیه بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هردو متفکر پرداخته شده است.می توان گفت ملاصدرا جمع میان این دو مقوله را ممکن دانسته و این دو را نیازمند به هم معرفی می کند و به هنگام بروز تعارض ، قطعیات عقلی را بر ظواهر دینی مقدم نموده و راه تأویل نصوص دینی را پیش گرفته اند. اما ابن تیمیه با اعتقاد به اصل پیروی از سلف و با تکیه بر ظواهر آیات و روایات ، شرع را وابسته به عقل نمی داند و به هنگام بروز تعارض ، نقل را بر عقل مقدم نموده و این جمود بر ظواهر او را تا مرحله اعتقاد به جسمانیت حق تعالی تنزل داده است.
بررسی نقش فلسفه در فهم متون دینی در بخش اعتقادات
نویسنده:
محمدعلی کمالی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از شکل گیری فلسفه در میان مسلمانان به عنوان دانشی که با روشی برهانی از احکام کلی هستی سخن می‌گوید، هماره این سوال مطرح بوده است که چنین دانشی آیا رابطه‌ای با حوزه اعتقادی دین دارد یا خیر؟ در این تحقیق سعی گردیده است با روشی تحلیلی-عقلی، ضمن واکاوی این مسئله، به این نتیجه برسد که این دانش به جهت نظری، در فرایندِ فهمِ حداقل بخشی از مهمترین گزاره های اعتقادی دین که همان گزاره‌های پیشینی است نقشی محوری داشته و در سایر اعتقادات،‌ می تواند در تعمیق و تحکیم اعتقاد و فهم و اذعان،‌ موثر باشد و این به آن جهت است که گزاره‌های بنیادین دین اسلام، محتوایی هستی شناختی دارند و تحصیل معرفت به این دست از اعتقادات اساسی نیز عقلا و نقلا ضروری است، پس تنها راهِ پیشِ رو جهت تحصیل معرفت و اعتقاد،بکارگیری فلسفه خواهد بودکه در محتوا، هستی شناختی و در روش، برهانی است.در بخش دیگر پایان‌نامه به شکل عملی و کاربردی، نقش فلسفه را در فهم گزاره‌های بنیادین در حوزه توحید و نبوت و امامت و معاد بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که دانش فلسفه در فهم گزاره‌های بینادین توحیدی و برخی گزاره‌های مربوط به نبوت و تحصیل اعتقاد نسبت به آن، نقش بی بدیل و ضروری داشته آنچنانکه در سایرگزاره‌های مربوط به نبوت و گزاره‌های مربوط به امامت و معاد، فلسفه بیشتر، جنبه توضیحی و تفسیری خواهد داشت. یعنی فلسفه با تکیه بر آموزه های قطعی خود، به تفسیر و تبیین آموزه‌های دینی در این حوزه‌ها می پردازد. در این میان به نظر می رسد همچنان بحث از نقش فلسفه در فهم گزاره‌های رفتاری، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی دین و همچنین نقش دین در توسعه دانش فلسفه نیازمند تحقیق عمیقتری است.
اعتبار معرفتی اعتقادات دینی براساس رویکرد جدید آلستون به مسئله توجیه
نویسنده:
محمدعلی مبینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آلستون، در دیدگاه جدیدش، موجه بودن را به عنوان ویژگی یکه‏تازی که جایگاه معرفتی بدیل‏ناپذیری به باور ببخشد، نمی‏پذیرد و به جای آن، از وجود ویژگی‏های گوناگونی دفاع می‏کند که همۀ آن‏ها کم یا بیش مهم‏اند؛ به گونه‏ای که وجود هرکدام موجب وضعیت معرفتی مثبت برای باور می‏شود اما نبودش خسارت معرفتی جبران‏ناپذیری را در پی ندارد. اگر دیدگاه آلستون دربارۀ وجود مطلوب‏های معرفتی گوناگون قابل دفاع باشد، آن‏گاه ارزیابی معرفتی باور دینی هم نباید بر محور توجیه معرفتی آن بچرخد، بلکه هرکدام از مطلوب‏های معرفتی می‏توانند وضعیت مثبت معرفتی به باور دینی عطا کنند. اما این دیدگاه آلستون دچار مشکلاتی جدی است. اولاً انکار توجیه به معنای قانع شدن به ارزیابی‏های معرفتی نسبی و نادیده گرفتن اهمیت ارزیابی نهایی و جامع‏نگر دربارۀ باورها است، و این چیزی است که با شهودات مشترک ما نمی‏سازد. و ثانیاً مهم‎ترین مطلوب‎های معرفتی‎ای که آلستون به جای توجیه مطرح می‎کند، همگی به یک ویژگی واحد برمی‎گردند و از این رو، تنوع و تکثر ادعایی آلستون واقعیت ندارد. به نظر می‏رسد راه گریزی از توجیه به عنوان مسئله‏ای مربوط به مقام ارزیابی نهایی باور نیست، هرچند می‏توان در این مقام به بیش از یک معیار و از این رو، به بیش از یک مفهوم برای توجیه قائل شد. یک مفهوم قابل دفاع از توجیه معرفتی مفهوم وظیفه‏شناختی آن است. آلستون، چه در دوران توجیه‏گرایی و چه بعد از آن، با انکار ارادی بودن باور، دایرۀ وظایف مربوط به باور را بسیار تنگ می‏کند و برای وظایف قابل تصور نیز جنبۀ معرفتی قائل نیست. اما به نظر می‏رسد باورهای ما می‏توانند متعلق پذیرش یا عدم پذیرش ما قرار گیرند و چون پذیرش عملی ارادی است، با ورود آن به معرفت‏شناسی زمینۀ طرح وظایف بسیار مهمی فراهم می‏شود. همچنین از آن‏جا که این وظایف در راستای هدف معرفتی صدق طرح می‏شوند، حیثیت معرفتی پیدا می‏کنند و در نتیجه، توجیه وظیفه‏شناختی باور بعد معرفتی می‏یابد. علاوه بر این مفهوم، مفهومی غیر وظیفه‏شناختی و معطوف به صدق نیز برای توجیه قابل تصور است. در مورد باور دینی، از آن‏جا که در معرض چالش‏هایی جدی از قبیل تکثر و تنوع ادیان قرار دارد، توجیه آن، چه مفهوم وظیفه‏شناختی توجیه را لحاظ کنیم و چه مفهوم غیر وظیفه‏شناختی آن، وابسته به وجود دلیلی به سود آن است، گرچه نگرش اعتدال‏گرایانه به معرفت‏شناسی اقتضا می‏کند که این دلیل را منحصر به براهین معتبر منطقی نکرده و وجود شاهد و بینه را نیز برای توجیه باور دینی کافی بدانیم.
بررسی آموزه گناه و نجات در مسیحیت
نویسنده:
لیلی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آموزه‌ی گناه نخستین یکی از آموزه‌های کلیدی مسیحیت است که مفاد اصلی آن، آلودگی نوع انسان است. براساس این آموزه، انسانها به دلیل اینکه از نژاد حضرت آدم (ع) هستند، گناه آدم را به عنوان فرزندان او به ارث می‌برند و در نتیجه همه‌ی آنها گناهکارند. مسیحیان بر این باورند که رهایی از این گناه جز از طریق خود خداوند ممکن نبود. اما خداوند، از یک طرف، صفت عدل او اقتضا می‌کند که آدم و و ذریّه اش را به سبب گناهی که او مرتکب شد مجازات کند، و از طرف دیگر، صفت رحمت او اقتضا می‌کند که گناهان بشر را ببخشد. از نظر آنهاتنها راه جمع بین عدل و رحمت خداوند ارسال پسر یگانه‌ی خود عیسی مسیح (ع) بود. اینکه او در هیئت انسانی ظاهر شود و مانند یک انسان زندگی کند و سپس برای اینکه گناه بشر را کفاره دهد ظالمانه مصلوب شود. به عبارت دیگر، مسیحیان مرگ مسیح روی صلیب را کفاره‌ای برای گناه آدم می‌دانند. از این رو هر کس به عیسی مسیح ایمان بیاورد از طریق غسل تعمید از این گناه پاک می‌شود. و اما در مورد گناهانی که افراد پس از غسل تعمید مرتکب می‌شوند طریق تبرئه‌ی از آن توبه و اعتراف در نزد کشیش است.بازخرید گناه نخستین، یعنی این اعتقاد که خداوند به خاطر کفاره‌ی گناه آدمیان پسر یگانه خویش را فدا کرد مطلبی است که فهم آن ممکن نیست. در تمام کاینات کسی بالا دست خدا نیست پس خداوند در قبال چه کسی مسئول است و پسر خویش را در قبال مسئولیت در برابر چه کسی فدا می‌کند؟ او قربانی خویش را به چه کسی تقدیم می‌کند؟ به نفس خودش؟لازم است که در تمامی شریعت‌ها بین گناه و عقوبتِ آن تناسب وجود داشته باشد. آیا بین مصلوب شدن مسیح بدین صورت و گناهی که آدم مرتکب آن شد، توازن و تناسبی وجود دارد؟آیا انصاف است که برای گناه دو نفر نه تنها گناهکاران اصلی بلکه میلیاردها انسان دیگر اعم از همه‌ی آنهایی که هرگز در جهان نزیسته‌اند و هیچگاه نخواهند زیست مجازات شوند؟بسیاری از متکلمان مسیحی عصر حاضر این نظریه را قبول ندارند چرا که معتقدند این نظریه به مفهوم عدالت خداوند آسیب می‌رساند چون که بر این فرض استوار است که خدا خون مسیحی را می‌طلبد که از هر جهت بی‌گناه بود، تا با روش نابهنجاری که مبتنی بر شکنجه و مرگ سرخ است، گناه دیگران را جبران کند. هیچ انسانی نمی‌تواند این روش ظالمانه و وحشیانه را بپذیرد، پس چگونه می‌توانیم آن را به خداوند نسبت دهیم؟!
حوزه های سکوت و سخن در قرآن و انجیل با تکیه بر تفاسیر عرفانی
نویسنده:
زینب خورسند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ررسی مقایسه بین سخن و سکوت با توجه به توصیه های دو کتاب آسمانی قرآن و انجیل در راستای نزدیکی بیشتر بین پیروان هر دو دین.هدف عمده این تحقیق، بیان اهمیت سخن و سکوت در راستای ایجاد تعامل بین پیروان دو دین اسلام و مسیحیت و همچنین بررسی مقایسه ای بین سخن و سکوت از نظر معنا و مفهوم وبررسی جایگاه هریک از آنهااست، که در این راستا از قرآن وانجیل و تفاسیر این دو، استفاده شده است. تا شاید آغازی باشد برای نشان دادن اهمیت فراوان این مسأله و تهیه پژوهشی جامع، کاربردی و همه فهم با الگوگیری از راهنماییهای آیات قرآن و انجیل و ارائه آنچه که بکارگیری آن منجر به سعادت و قرب الهی شود زیرا اغلب مواقع، شناخت نسبت به یک مسأله، موجب رعایت آن میگردد.روش این تحقق، بر اساس روش مقایسه ای ، تفسیری و بعضاً تحلیلی است. واژگان مرتبط: قرآن، انجیل، سخن، سکوت
نقد و بررسی عرفان پائولو کوئیلو
نویسنده:
معصومه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باتوجه به حساسیت و عنایت انسان از گذشته تا امروز به مباحث مرتبط با روح و فطرت و مباحث معنوی، نویسندگان مختلفی با قلم گویا به بیان چنین موضوعاتی می‌پردازند و مورد استقبال قشر عظیمی از مردم قرار می گیرند. عامه مردم ناآگاهانه تحت تأثیر اندیشه‌های انحرافی که در قالب هنری زیبا ارائه می‌شوند قرار می‌گیرند. لذا لازم است نقد و تبیین آثار نویسندگان این چنینی مورد مداقه محققان قرار گیرد. در این پژوهش یکی از مهم‌ترین این جریانات موسوم به عرفان پائولو کوئیلو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که پس از ارائه زندگی‌نامه و ویژگی‌های شخصیتی پائولوکوئیلو مهمترین آثار، اصول فکری او بیان شده است. همچنین با سبک‌شناسی و بررسی علل جذابیت آثار، اندیشه‌های انحرافی او پرداخته است. بدین‌منظور از روش کتابخانه‌ای و مطالعه آثار، یادداشت برداری و تحلیل استفاده شد و تأثیرگذارترین اندیشه‌های عرفانی پائولوکوئیلو نقد و بررسی گردید که برخی از آنها عبارتند از: ترویج اندیشه‌های لیبرالیستی، ترویج اندیشه‌های پلورالیستی، شباهت و جایگزینی سکس و عرفان، ترویج اندیشه‌های نهیلیستی، تقدس بی‌عفتی و روابط خارج از چارچوب خانواده، ترویج لذت‌جویی و شهوت‌پرستی،ترویج اندیشه‌های فردگرایانه و تجربه دینی، تقابل خرد و عرفان، ترویج ومعرفی اعتقاد به خدای خطاکار و ...کلمات کلیدی: پائولو کوئیلو، عرفان، انحراف‌های فکری
  • تعداد رکورد ها : 1252