جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 476
بين الشيعة و اهل السنة
نویسنده:
سليمان دنيا؛ گردآورنده: هادی خسروشاهی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق
منابع دیجیتالی :
حجة الوداع
نویسنده:
جعفر سبحانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دار مشعر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حجةالوداع... خطب و إرشاد نوشته آیت‌الله جعفر سبحانی، رساله‌ای مختصر درباره خطبه‌ها و جملات پیامبر اکرم(ص) در زمینه اصول اعتقادی، فقهی و حقایق تاریخی مشترک بین فریقین در حجةالوداع است. این کتاب به زبان عربی در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. نویسنده در مقدمه، به توضیح چگونگی سفر پایانی پیامبر به حج (حجةالوداع) با استفاده از منابع روایی است. نویسنده مطالبی چند در مقدمه ارائه می‌دهد که شامل تذکر اکید به اصحاب برای مطلع ساختن مسلمانان تمام سرزمین‌ها برای شرکت در این حج، آماده‌سازی تجهیزات و وسایل سفر، برخی از بیانات ایشان راجع به اهمیت این حج و... می‌باشد. بخش اول مؤلف بیان می‌دارد که در تعداد خطبه‌های پیامبر اکرم(ص) در حجةالوداع بین مورخین اختلاف وجود دارد، حلبی تعداد آنها را پنج خطبه و مقریزی سه خطبه دانسته است. اولین خطبه پیامبر اکرم(ص) مربوط به روز هفتم و هشتم ذی‌حجه است که در مکه ایراد نمودند. پیامبر در این خطبه، مسلمین را دستور به مناسک حج دادند و در مورد کیفیت انجام آن سخنانی را بیان فرمودند. بخش دوم بخش دوم مربوط به روز عرفه است. در قسمتی از این خطبه چنین آمده که پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند دستت را در دست من قرار بده، سپس دست علی(ع) را گرفت و فرمود:‌ ای علی! من و تو از یک شجره هستیم، من اصل و تو فرع آن هستی و حسن و حسین شاخه‌های آن هستند هر کس که تمسک جوید به شاخه‌ای از شاخه‌های آن، خداوند متعال به رحمت خویش او را وارد بهشت می‌کند. بخش سوم پیامبر اکرم(ص) در این روز خطبه مهمی را بیان فرمودند که در مصادر روایی گوناگون نقل شده است که در آن به مطالب و معانی بسیار مهمی اشاره شده است: - حمد و ثنای الهی، استغفار و استعاذه و ذکر شهادتین. - وصیت بندگان به تقوای الهی و عمل به دستورات الهی و دوری از معصیت. - حرام بودن دماء،‌ اعراض و اموال مسلمین و اداء امانت ایشان. - تحریم ربا و رها کردن آداب و رسوم جاهلیت. - تأکید بر بعضی از احکام و حدود و دیات در شریعت اسلام. - تأکید بر حقوق زنان و نهی از ظلم به ایشان. - تأکید بر اخوت اسلامی بین مسلمین. - وجوب تمسک به ثقلین (کتاب و سنت). - تأکید بر اینکه کرامت و ارزش انسان به تقوای الهی است نه چیز دیگر. بخش چهارم در این بخش خطبه‌ای کوتاه معروف به یوم النحر به سند‌های مختلف مطرح شده است. برخی از مورخین این خطبه را به خطبه منی نیز تعبیر کرده‌اند. پیامبر اکرم(ص) در این روز خطاب به مسلمین فرمودند: امروز روز حج اکبر است، دماء، اموال و اعراض شما بر شما حرام است مانند حرمت این سرزمین در این روز یا در روایتی دیگر آمده، پیامبر اکرم(ص) در این خطبه فرمودند:‌ ای مردم! همانا نبیی بعد از من نیست و امتی بعد از شما نیست، پس عبادت کنید پرودگارتان را، نماز‌تان را بپا دارید، در ماه رمضان روزه‌ بگیرید، حج پروردگارتان را بجا آورید، زکات اموالتان را ادا کنید و اطاعت کنید ولایتمداران خویش را، تا خداوند متعال شما را داخل در بهشت کند. بخش پنجم در این بخش خطبه حضرت در مسجد خیف بیان شده است؛ پیامبر اکرم(ص) در مسجد خیف براى مردم سخنرانى کرد و فرمود: خدا یارى کند بنده‏‌ای را که سخن مرا بشنود و فرا گیرد و به ‌کسانى که نشنیده‏‌اند برساند، چه بسا حامل علمى که خود دانا نیست و چه بسا حامل علمى که به‌ داناتر از خود رساند. سه خصلت است که دل هیچ مسلمانى به آن خیانت نکند: - خالص نمودن عمل براى خدا. - خیرخواهى پیشوایان مسلمین. - همراه بودن با جماعت مسلمین. زیرا در صورت دعوت مسلمین، افراد پشت سرشان را هم شامل مى‌‏شود؛ مسلمین همه برادرند، خونشان برابرست و پیمان پست‌ترین‌شان مقبولیت عمومی می‌یابد بخش ششم بخش ششم کتاب، به خطبه رسول خدا(ص) در کنار کعبه اختصاص یافته است؛ آن حضرت حلقه در کعبه را گرفت و به مردم رو کرد و فرمود: آیا از مقدمات قیامت به شما خبر دهم؟ نزدیکترین مردم به آن حضرت در آن روز سلمان بود، عرض کرد: آری یا رسول‌الله(ص). حضرت فرمود: از مقدمات قیامت ضایع ساختن نمازها، پیروی از شهوت‌ها و هوا و هوس‌ها، بزرگ داشتن مالداران و فروختن دین به دنیا است که در این هنگام قلب مؤمن گداخته شود همانند گداخته شدن نمک در آب از منکراتی که می‌بیند و نتواند آن‌را تغییر دهد سلمان عرض کرد یا رسول‌الله(ص) این امر واقع می‌شود؟ فرمود: آری قسم به آن کس که جانم بدست اوست در این موقع امیران ستمگر و وزیران فاسق و عارفان ظالم، متصدی امور شوند. سلمان عرض کرد: یا رسول‌الله(ص) این امر واقع می‌شود؟ فرمود: آری به پروردگارم قسم در این وقت منکر معروف و معروف منکر شود، شخص خائن امین و امین خائن شمرده شود، دروغگو را تصدیق کنند و راستگو را تکذیب نمایند... بخش هفتم بخش نهایی مربوط به خطبه غدیر است که پس از رسیدن مسلمانان به غدیر خم، پیامبر اکرم(ص) دستور داد همه جمع شوند و منبری بلند از بار شتران درست شود و حضرت خطبه فرمود: ایها النّاس! آگاه باشید که من نزدیک است که از شما جدا شوم. چیزى نمانده است که در کنار حوض بر من وارد شوید، پس از شما درباره دو ثقل سؤال می‌‏کنیم که با آنها پس از من چه کردید؟». آن دو ثقل «بزرگترین آن‌دو، کتاب خداى عزوجل است، وسیله‏‌اى است که یک طرف آن به دست خدا و طرف دیگر آن به دست شما است پس به آن تمسک جویید و نلغزید! و کوچکترین آن دو، عترت من است- همان که رو به قبله من ایستاد و دعوت مرا اجابت کرد- آنان را مکشید و بر ایشان ستم روا مدارید و در حقشان کوتاهى مکنید. هر که ایشان را یارى کند مرا یارى کرده است و هر که از یارى ایشان باز ایستد از یارى من باز ایستاده است دوست ایشان دوست من است و دشمن ایشان دشمن من، سپس دست على(ع) را گرفت و آن را بلند کرد و گفت: «هر که من مولاى او بودم، اکنون على مولاى او است و هر که من ولىّ او بودم، این، ولىّ او است، خدایا دوست بدار آن کس را که او را دوست بدارد و دشمن بدار آن کس را که او را دشمن بدارد». و این سخن را سه بار تکرار کرد. مؤلف در نهایت بیان می‌دارد در سند این خطبه هیچ تردیدی نیست چون این واقعه به تواتر از 120 راوی در منابع معتبر نقل شده است.
كشف الاسرار
نویسنده:
ابراهيم دسوقی شتا
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: منظمة الاعلام الاسلامي (سازمان تبلیغات اسلامی),
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
اربعين في التراث الشيعي
نویسنده:
محمد محسن حسينی طهرانی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت: دار المحجة البيضاء,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الأربعين في التراث الشيعي، تألیف سید محمدمحسن حسینی تهرانی، کتابی است که طی آن مؤلف از بطلان و عدم امضای مجالس اربعین توسط شارع مقدس سخن گفته و آن را تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) جایز دانسته و سعی کرده است با استفاده از منابع تاریخی و روایی و تمسک به سنت و سیره اولیای دین، موضوع «اربعین» را از جوانب مختلف در فرهنگ شیعه مورد بررسی قرار دهد. نگارش کتاب در ماه صفر 1426ق، به پایان رسیده است. مؤلف در مقدمه با اشاره به اینکه هر مکتبی در محتوا و هویت خویش ترکیبی است از اصول و مبانی علمی و عملی و نمادهایی که از آن به شعائر آن مکتب تعبیر می‌شود، به تبیین و بررسی مفهوم «شعار» به نقل از فرهنگ «لسان العرب» و تفسیر این لغت در لغت‌نامه دهخدا پرداخته است. سپس به این مطلب اشاره می‌کند که: محوریت امام نه به‌عنوان مرجعی برای احکام است، بلکه محوریت امام به‌خاطر این است که او ناموس عالم خلقت و حقیقت فیض منزل الهی و واسطه بین حق و خلق در مراتب وجود و متولی نظام عالم کون و مربی نفوس به سمت کمال و نقطه اتصال ما با پروردگار است. بنابراین بر هر فرد شیعه لازم و واجب است که شعار تشیع و شاخصه‌های گهربار این مکتب حیات‌بخش را هرچه بیشتر و بهتر آشکار نماید؛ مثلاًواقعه غدیر را که روز تاج‌گذاری امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب(ع) به تاج ولایت و امامت است، ارج بگذارد. یکی دیگر از شعارها و شاخصه‌های مکتب شیعه مسئله شهاد و قیام حضرت سیدالشهداء(ع) در قبال مذهب اهل سنت و جماعت است... و اربعین سیدالشهداء(ع) سند حقانیت و مظلومیت او در عرصه کشمکش حق و باطل است. بنابراین تشکیل مجالس و محافل سنوی... تنها و تنها برای حضرت سیدالشهداء(ع) وضع و جعل گردیده است. فصل اول کتاب به جایگاه واژه اربعین در فرهنگ اسلام اختصاص یافته است. نویسنده، معتقد است که واژه اربعین در کیش و مذهب اهل باده و ساده گرفته تا عالی‌ترین و دقیق‌ترین لطائف اشارات و ظرائف عبارات اهل کشف و معنی و عرفای عالی‌مقام می‌توان یافت. در فرهنگ اسلام نیز به‌مناسبت‌های مختلف این کلمه مورد توجه قرار گرفته است؛ به‌نحوی که می‌توان ادعا نمود یک نوع رابطه تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد و این رابطه و نسبت را در جای‌جای هر دو عرصه تکوین و تشریع می‌توان جستجو نمود.[۷]مؤلف در این میان با کمک امثله‌ای که برگرفته از روایات است، به جایگاه اربعین اشاره نموده است؛ مثال‌هایی از قبیل اینکه طینت و سرشت انسان در مدت چهل روز کامل شده است، انسان در سن چهل سالگی به بلوغ عقلانی می‌رسد، کسی که خمر بنوشد تا چهل روز نماز او قبول نمی‌شود، کسی که غیبت مسلمانی را کند تا چهل روز نماز و روزه‌اش قبول نمی‌شود، شهادت چهل مؤمن بر جنازه مسلمانی موجب غفران اوست و... در پایان فصل، به تأثیر عدد چهل در به فعلیت درآوردن استعدادها در روایات و کلام عرفا از جمله سید مهدی بحرالعلوم و علامه حسینی تهرانی پرداخته شده است. فصل دوم کتاب به فلسفه قیام امام حسین(ع) اختصاص یافته است. نویسنده در این بخش از کتاب، حفظ حریم و حد و حدود مقام ولایت و امامت را از مبانی تشیع می‌داند و معتقد است قیام سیدالشهداء(ع) حیاتی‌ترین شاخص حق و باطل است و در این بین چه‌بسا مجالس عزاداری سالار شهیدان از مبانی اصیل خود فاصله گرفته است و غایت هدف ذاکرین و نوحه‌خوانان بر رنگ و لعاب دادن ظاهری به مصائب امام متمرکز شده است و این نوع مجالس به مجالس تئاتر و هنرپیشگی شباهت بیشتری دارد تا مجالسی که درخور شأن و منزلت امام باشد و هدف از این امور فقط گریه بیشتر، بر سر زدن بیشتر و فریاد زدن بیشتر است و بس. در ادامه مباحث این بخش می‌گوید: چنین نیست که قیام امام منحصر در مبارزه با ظلم باشد، بلکه دلائل دیگری نیز دارد. سپس به صلح امام حسن(ع) اشاره می‌کند و بر این مطلب تأکید می‌کند که جهاد و صلح امام تابع اراده حق و شرائط زمان است و مبارزه امام حسین(ع) مقدمه احیای سنن و بیان معارف است و در پایان می‌گوید: آسمان در ماتم امام حسین(ع) چهل روز گریست. نویسنده در فصل سوم به مسئله اختصاص داشتن اربعین به سیدالشهداء و شعار بودن آن در شیعه پرداخته است و می‌گوید: مسئله اربعین حضرت اباعبدالله الحسین(ع) از شعائر شیعه است که درهیچ مکتب و ملتی نظیر و مشابهی برای آن نمی‌توان یافت. زیارت مخصوصه آن حضرت در روز اربعین شعار مخصوص شیعه است و برای هیچ فردی از سایر معصومین(ع) حتی رسول اکرم(ص) این مسئله وجود ندارد و زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) در روز اربعین و اقامه مجلس عزا برای آن حضرت فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد. ایشان برای ادعای خود، به روایت مأثوره از امام حسن عسکری(ع)، که زیارت اربعین را علامت ایمان و شعار شیعه معرفی کرده است، تمسک می‌نماید. امام حسن عسکری(ع) نشانه‌های مؤمن را پنچ چیز معرفی می‌کند: پنجاه‌ویک رکعت نماز در شبانه‌روز (نافله و واجب)؛ زیارت اربعین سیدالشهداء(ع)؛ انگشتر در دست راست نمودن؛ پیشانی بر خاک گذاردن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحيم در نمازهای جهریه (صبح، مغرب و عشا). بعد از آن به ذکر روایات شیعه و سنی مبنی بر اینکه مجالس ترحیم تا سه روز است، می‌پردازد و می‌گوید: ترک زینت برای زنان در عزای میت بیش از سه روز جایز نیست و در این سه روز مستحب است برای صاحبان مصیبت طعام برده شود. در ادامه به کلام مرحوم نراقی که تحدید به سه روز عزاداری برای میت لازم نیست، اشاره می‌کند و به آن پاسخ می‌دهد؛ سپس به نقد و بررسی انحرافات پدیدآمده در امر تدفین و بدعت‌هایی که از غرب در مجالس ترحیم راه یافته پرداخته است. مؤلف، کتاب را با این مطلب به پایان می‌رساند که در اسلام مجلس ترحیمی به نام هفت، چهلم و سال نداریم و اگر اربعین را برای عموم جائز بدانیم از عنوان شعار و علامت بودن برای تشیع خارج می‌شود.
في رحاب حديث الثقلين و احاديث اثنى عشر
نویسنده:
علی احمدی ميانجی؛ محقق: مجتبی فرجی
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الحديث للطباعة و النشر,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
في رحاب حديث الثقلين و أحاديث اثني عشر، اثر علی احمدی میانجی، با تحقیق مجتبی فرجی، پژوهشی است پیرامون حدیث شریف ثقلین و احادیثی از پیامبر(ص) که به وجود دوازده امام و پیشوا پس از ایشان دلالت دارند. کتاب با مقدمه محمدکاظم طباطبایی آغاز و مطالب در دو قسم؛ قسم اول در شش فصل و قسم دوم در دو فصل، تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا، به بحث پیرامون حدیث شریف ثقلین پرداخته و ضمن اشاره به صحابی، راویان و علمایی که در طی قرون متمادی این حدیث را روایت کرده‌اند، به ذکر برخی از لطایف مستفاد از این روایت شریف پرداخته است. سپس، احادیث معروف به اثنی عشر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. در مقدمه، به منظور بیان اهمیت و جایگاه کتاب، به این نکته اشاره شده است که مباحث تطبیقی در متون نقلی، چشم‌انداز و آفاق وسیع و جدیدی را نمایان ساخته و نگاه جامع و گسترده در روایاتی که در موضوع معینی وارده شده‌اند، اقتضا دارد که تمامی روایات مربوط به آن موضوع، مورد بحث و بررسی قرار گیرد و اثر حاضر، بدین منظور، به بحث و بررسی حدیث ثقلین و احادیثی که به ائمه دوازده‌گانه اشاره دارند، پرداخته است. در قسم اول، در شش فصل زیر، به بحث پیرامون حدیث ثقلین پرداخته شده است: در فصل نخست، نگاهی اجمالی به حدیث ثقلین افکنده شده و نص این حدیث، بنابر جمع بین روایات، نقل گردیده و به این نکته اشاره شده است که پیامبر(ص) در موارد متعددی، به این حدیث شریف تصریح کرده‌اند که از جمله آن‌ها عبارتند از: در غدیر خم؛ در عرفه در سال حجه الوداع، در بیماری در مدینه در حالی که اتاق ایشان مملو از صحابه بود و... در فصل دوم، به ذکر نام 51 تن از مردان و زنان صحابی پرداخته شده که این حدیث شریف را نقل کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌توان از: حضرت علی(ع)، فاطمه(س)، حسن بن علی(ع)، حسین بن علی(ع)، عبدالله بن عباس، ام سلمه، ابوذر غفاری، ابورافع، جبیر بن مطعم، عبدالله بن حنطب، ضمیره (ضمره) بن اسلمی، ابوسعید خدری، زید بن ارقم، ام‌هانی بنت ابی‌طالب، حذیفه بن اسید غفاری، عمرو بن عاص بن وائل، حذیفه بن یمان، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله انصاری، انس بن مالک، ابوهریره دوسی، محمد بن فلاد، طلحه بن عبیدالله تمیمی، عبدالله بن عوف، سعد بن ابی وقاص، زبیر بن عوام، عمار بن یاسر، مقداد بن عمر و... جمع کثیری از علماء و محدثین شیعی، این روایت را در کتب حدیثی خود نقل کرده‌اند که مؤلف از بین آنها به سیدنوالله حسینی مرعشی و شیخ محمدحسین حر عاملی اشاره نموده است. هر کدام از این دو به طرق متعددی، روایت ثقلین را نقل نموده‌اند که مؤلف در دو فصل سه و چهار، منابع دیگری که این طریق را در خود جای داده‌اند را بر می‌شمرد. این حدیث شریف را جمع کثیری از بزرگان و مشاهیر هر عصر نقل کرده‌اند و لذا در فصل پنجم، بر حسب قرون، از قرن دوم تا دوازدهم، به ذکر محدثینی پرداخته شده که این حدیث را روایت کرده‌اند. در فصل ششم، به برخی از نکته‌هایی که از این حدیث شریف می‌توان دریافت، اشاره شده است از جمله آنکه: از جمله «إنما أنا بشر یوشک أن یأتی رسول ربی (إنی لأظن أن ادعی فأجیب- کأنی دعیت فأجبت)» خبر از نزدیکی رحلت پیامبر(ص) می‌دهد. از جمله «إنی تارک» تأکید بر وصیت بر ثقلین فهمیده می‌شود به اینکه این‌دو به منزله نفس و خلیفه آن حضرت می‌باشد، همچنان که در بعضی از نصوص، چنین آمده است: «هما الخلیفتان من بعدی (خلفت فیکم الثقلین- الثقلین خلیفتین)»، پس بنابراین، فرمانبرداری و اطاعت از آنها، بر امت واجب می‌باشد و... در قسم دوم، در دو فصل، به بحث پیرامون روایاتی پرداخته شده است که به احادیث اثنی عشر معروف است و در آنها، به وجود دوازده امام و خلیفه ابرار و معصوم پس از پیامبر(ص) تصریح شده است. در فصل نخست، روایاتی نقل گردیده که اسامی دوازده امام در آن تصریح نشده و فقط به تعداد ائمه اشاره شده است. مجموع این روایات، به عدد 275، می‌رسد. بسیاری از این روایات از زبان ائمه و برخی دیگر، صحابه از پیامبر نقل کرده‌اند. در روایتی از امام على(ع) چنین می‌خوانیم: من و حسن و حسین و نه فرزند از اولاد حسین، خلیفه خداوند بر روی زمین، حافظان وحی، ائمه مسلمین بعد از پیامبر(ص) و حجت خدا بر مخلوقاتش هستیم. در فصل دوم، روایاتی آورده شده که در آن‌ها به نام دوازده امام، تصریح شده است. مجموع روایات این بخش، به عدد 94 می‌رسد. این تصریح از طرف ائمه و صحابه صورت گرفته است؛ کسانی چون: ام سلمه، عایشه، محمد بن حنفیه، ابن عباس، ابوذر، مقداد، سلمان، عمار و...
مع الدكتور السالوس في آية التطهير
نویسنده:
علی حسینی میلانی
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
قم: مشعر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مع الدکتور السالوس فی آیه التطهیر ؛ نویسنده آن آیت الله علی حسینی میلانی و ناشر آن مشعر می باشد. این کتاب در موضوع معناى آيۀ تطهير كه در واقع پاسخى است به شبهه‌افكنى دكتر احمد سالوس استاد دانشگاه قطر كه از اساتيد وهّابى مشهور معاصر مى‌باشد. سالوس در موارد متعدد ديگر نيز نسبت به تشيع و ايرانى‌ها موضع‌گيريهاى نادرست و مغرضانه‌اى ابراز نموده است كه يكى از موارد بارز آن، همين كتابى است كه در ردّ دلالت آيۀ تطهير به اهلبيت عصمت و طهارت نوشته است و كتاب حاضر عهده‌دار پاسخ و ابطال حرف‌هاى بى‌دليل و هدف‌دار ايشان است. کتاب به زبان عربی در یک جلد تنظیم شده و مشتمل بر یک مقدمه که نویسنده کتاب توضیحات مختصری را بیان کرده است. وى در اين كتاب به شيوه‌هاى عجيب و خلاف اعتقادات اهل سنت استدلال كرده است تا پايه‌هاى احاديثى را كه به وضوح بيان‌گر اين معنا هستند كه آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است را، سست نمايد. او نخست سند روايات را به دلائلى چون شيعه بودن بعضى روات آن و سپس دلالت آنها را زير سؤال برده تا به هدف خود كه رد عصمت اهلبيت عليهم السلام مى‌باشد، نائل شود. دكتر سالوس در كتاب خود حتى تندتر و بى‌پرواتر از كسانى چون ابن تيميه عمل كرده و پا را فراتر از كسانى كه بنيان‌گذاران عقيدتى فرقۀ وهابيّت بوده‌اند، نهاده است. از جمله استدلالاتى كه اين استاد وهابّى بدان‌ها پرداخته و جناب آقاى حسينى به پاسخ‌گويى آنها اقدام نموده است، به چند نمونه‌اش اشاره مى‌كنيم. وى براى بيان دلالت آيه تطهير به رواياتى از تفسير طبرى تمسك كرده كه گزينشى هدف‌دار از ميان روايات متعدد در اين زمينه است. براى مثال روايتى كه در سند آن اسم شخصى مثل عكرمة البربرى هست را آورده، سپس شروع كرده به قدح اين شخص تا معلوم شود روايات در اين زمينه از اسناد صحيحى برخوردار نيستند. براى جواب دادن به اين شبهۀ سالوسى مؤلف رواياتى را از خود تفسير طبرى ذكر نموده است كه مطلقا در نزد اهل تسنن داراى وجاهت سندى هستند. وى در اين راستا به بررسى تك‌تك روات اين احاديث نيز پرداخته است. براى مثال روايتى كه به وضوح دلالت بر شأن نزول آيۀ تطهير در مورد اهلبيت عصمت و طهارت دارد، رواتى چون محمد بن المثنى، ابوبكر الحنفى، بكير بن مسمار، عامر بن سعد، سعد بن ابى وقاص آن را نقل كرده‌اند كه هر كدام در كتب رجالى اهل سنت داراى وثاقت‌هاى خاصى هستند، در مورد محمد بن المثنى دارد ثقة ثبت كه از بالاترين عناوين براى توثيق يك رواى است. در مورد ابوبكر الحنفى دارد من رجال الكتب الستة كه نظر مشهور آنان وثاقت رجال صحاح سته است. در مورد بكير بن مسمار دارد، صدوق من رجال مسلم و الترمذى و النسائى كه صدوق صفت مبالغه‌اى براى صدق راستگوئى يك شخص است. در مورد عامر بن سعد دار ثقة من رجال الكتب الستة. و در مورد سعد بن ابى‌وقاص هم كه از صحابۀ رسول خدا (ص) مى‌باشد و عقيدۀ آنان در مورد صحابه خيلى واضح است. از ديگر رواياتى كه سالوس آن را بيان نكرده، روايتى است از ابى الحمراء كه حديث عبور پيغمبر اكرم(ص) بر در خانۀ فاطمه(س) و گفتن جملۀ الصلاة الصلاة انما يد اللّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا مى‌باشد. اين روايت با سندهاى زيادى نقل شده است و از روايات قطعى و ثابت در نزد خود اهل سنت مى‌باشد. مؤلف در ادامه به سخنان بزرگان آنان اشاره مى‌كند كه معتقدند آيۀ تطهير در شأن پنج تن اصحاب كساء نازل شده است، براى مثال به كلام طماوى اشاره كرده است كه در جواب اشكالى كه شده، در دلالت آيه و چنين وانمود شده است كه سياق آيه كه از ابتداء در مورد زنان پيغمبر(ص) است، پس اين قسمت نيز دربارۀ آنها خواهد بود مى‌گويد: اين حرف باطلى است، زيرا اين قسمت آيه كه داردانما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس با ضمير «كم» كه جمع مذكر است، كاملا عوض شده و ديگر سخن در مورد زنان نيست كه اگر مى‌بود، حتما بايد ضمير جمع مؤنث ذكر مى‌شد نه جمع مذكر. در بخش پايانى مؤلف به استشهاد دكتر سالوس به كلمات ابن تيميه و ابن كثير و قرطبى پرداخته و آن را مورد نقد قرار مى‌دهد و به كلماتى از خود آنان اشاره مى‌كند كه به غير آنچه كه سالوس بدان‌ها استدلال كرده است، قائل شده‌اند. مؤلف با شبهه‌اى كه در دلالت شمول اين آيه به عصمت وارد شده است و جواب آن كتاب خود را پايان داده است. كلمۀ على مائدة الكتاب و السنة تنها نشانى و مشخصۀ كتاب است و به هيچ انتشارات و تاريخى در آن اشاره نشده است.
مفاهيم و معتقدات بين الحقيقة و الوهم
نویسنده:
حسين احمد خشن
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 476