جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نقد و بررسی نظریه زیبایی شناسی هری برودی و کاربرد آن برای تعلیم و تربیت با تاکید بر فرایند یاددهی - یادگیری
نویسنده:
منیره رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توجه به ساختهای مختلف وجودی انسان، عدول از باریک‌اندیشی معرفت‌شناسی،موضوعیت یافتن کثرت‌گرایی شناختی؛ زمینه را برای طرح موضوع معرفت زیبایی‌شناسی فراهم ساخته است. به تبع تکثیر راه‌های شناخت پدیده‌های جهان، انواع دیگر تجربه و دانش از جمله تجربه و دانش زیبایی‌شناسی اعتبار یافته و پرورش اشکال چندگانه سواد منجمله سواد زیبای‌شناسی اهمیت پیدا می‌کند. در این مطالعه که با هدف کلی تبیین ماهیت معرفت زیبایی‌شناسی و بعد زیبایی‌شناسی تجربه و با تمرکز روی نظریه زیبایی‌شناسی برودی، فیلسوف معاصر تعلیم و تربیت شکل گرفت مساله اصلی تبیین دیدگاه برودی درباره زیبایی‌شناسی و کاربردهای عام و خاص ان برای تعلیم و تربیت بوده است. در این پژوهش فلسفی از روش تحلیل محتوی بهره گرفته شد تا مفاهیم اصلی در نظریه زیبایی‌شناسی بودی تشریح و ارتباط مفاهیم با یکدیگر تبیین شود.
نوسازی جامعه از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
محمدحسن حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به آنچه آمد می توان گفت از نظر امام خمینی نوسازی جامعه یا بهسازی جامعه از طریق نقد و انتخاب هوشیارانه پدیده های جدید، متناسب با شرایط اجتماعی - فرهنگی - اقتصادی و با ملاک ها و معیارهای معتبر و همچنین تصحیح و پالایش ارزشها و مفاهیم سنتی از پیرایه های محیطی - اجتماعی با استفاده از متون و متددینی دست اول و سپس ترکیب متناسب پدیده های جدید با سنتهای پسندیده، صحیح و پیراسته خودی و بومی (عمدتا اسلامی) نه تنها قابل دسترسی و انجام است که یک وظیفه عقلی، دینی و ملی است. آنچه در این رهگذر از دیدگاه امام مهم است این اقدام باید به سنت، تعالیم و معارف اسلامی وفادار باشد و مصالح جامعه و مردم را مد نظر قرار دهد و از وابستگی به اجانب اجتناب نماید. و بین اغراض سیاسی - نفسانی و هواها و تمایلات از یکسو و دست آوردهای دقیق علمی و عقلی تفکیک قائل شود. زیرا آنچه موجب مشوب شدن دست آوردهای علمی - عقلی می گردد و آنها را در تقابل با دیانت اسلام قرار می دهد، همان آمیختگی به هوا و هوس، شهوات و اغراض منفی سیاسی - اجتماعی است. والا در دیدگاه امام پدیده های علمی دقیق ( و نه ظنی و گمانی و یا مشهورات غیر علمی و یا شبه علمی) و عقلانی مغایرت یا تضادی با تعالیممعارف دینی ندارند و دیانت و آموزه های آن نیز تضاد و مغایرتی با علم و عقل، به معنی واقعی و پالایش شده آن، ندارد.
تحلیل زیبایی شناختی اشعار حسین منزوی از منظر شگردهای بدیعی
نویسنده:
فریبا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
زیبایی لازمه ی هنر است و با اعتقاد به اینکه شعر هم از اقسام هنر به شمار می رود، نیازمند زیبایی است. تعریف دقیق زیبایی، ممکن نیست از این رو برای شناخت زیبایی اثر هنری و خاصه شعر، باید تعریف کنار گذاشته شود و عناصر زیبایی شعر، شناخته و شعربا آنهاسنجیده شود. عناصر و عوامل زیبایی شعر متعددند و هر شاعری در هر دوره ایمی کوشد تا شعرش آراسته به همین عناصر زیبایی باشد. یکی از شاخه های علم بلاغت، بدیع است که آن را نیز سبب زینت و زیبایی کلام می دانند با وجود تفاوت های فراوانی که میان شعر سنتی و نو از لحاظ وزن و قافیه و مضمون و محتوا وجود دارد ، شاعران معاصر و نوپرداز از بدیع غافل نبودند و بدیع در اشعارشان حضور چشمگیری دارد که خود موجد موسیقی است و اگر درست و هنرمندانه به کار رود عاطفه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. ترفندهای بدیعی را می‌توان به فراوانی در شعر شاعران امروز نشان داد، یکی از این شاعران، حسین منزوی است اگر بخواهیم برجسته ترین مشخصه ی شعر منزوی را که هم آن مایه بخش زیبایی اشعارش شده بررسی کنیم ، این مشخصه در حوزه ی علم بدیع جای می گیرد. در این پایان نامه، بدیع در اشعار حسین منزوی بر اساس تقسیم بندی وحیدیان کامیار از بدیع به شش گروه (تکرار، تناسب، غافلگیری، بزرگنمایی، چندمعنایی و استدلال) از دیدگاه زیبایی شناسی بررسی شده است. آنچه که در زمینه ی بدیع از شعر او به چشم می خورد ، بیشتر مربوط به گروه تکرار است ترفندهایی نظیر تکرار و انواع آن، واج آرایی، جناس و ... که از به کارگرفتن آنها اهدافی را دنبال می کند، یکی از مهمترین آن ها غنای موسیقیایی اشعار است . و ترفندهایی که در گروه غافلگیری قرار دارند، ظهور و بروز کمتری دارند.
گفتار در گرایش نظری و تحقیق در تفکر سیاسی سید جعفر کشفی
نویسنده:
ابوالفضل شکوهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
استخر در گذرگاه تاریخ (بررسی دوران های تاریخی و حوادث تاریخی در شهر استخر و قلاع سه گانه دشت مرودشت تا صدر اسلام)
نویسنده:
اشکان مختاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بررسی ادوارمختلف باستانی به صورت کلی همزمان با وجود آمدن تمدن‌های بزرگ در دنیا باستان، ماشاهد بوجود آمدن شهرهای بزرگ و مهم سیاسی، مذهبی و... در کناراین تمدن‌ها می‌باشیم و در حقیقت ارتباطی ناگسستنی بین بوجود آمدن شهرهای بزرگ باستانی وشکل‌گیری امپراطوری‌های بزرگ باستان همواره وجود دارد. شهرها و تمدن‌های شکل گرفته در ایران نیز از این چهار چوب خارج نمی‌باشند. یکی از این شهرها که در تاریخ ایران باستان و بخصوص سرزمین پارس نقش بسیار مهمی را ایفا نموده است شهر تاریخی استخر می‌باشد. آنچه که تا بحال در متون تاریخی و نیز کاوش‌ها وبررسی‌های باستان شناسی از شهر استخر بدست آمده، اهمیت این شهر را در دوران‌های مختلف تاریخی ایران حداقل از هخامنشیان تا پایان ساسانیان و حتی صدراسلام بخوبی مشخص می‌سازد. البته این اهمیت و ارزش در دوره‌های مختلف تاریخی متفاوت می‌باشدو نقش این شهر بعنوان یک مرکز مهم سیاسی ومذهبی دچار فراز و فرودهای بسیاری گردیده است.این فعل انفعالات در طول سالیان متمادی باعث ایجاد سوالات وفرضیه‌های مختلفدر ذهن اغلب محققان بخصوص مورخان وباستانشناسان گردیده است.سعی نگارنده در تدوین ونگارش این رساله(پایان نامه) مقطع کارشناسی ارشد با موضوع:استخر در گذرگاه تاریخ ( بررسی دوران‌های تاریخی و حوادث تاریخی در شهر استخر و قلاع سه گانه در دشت مرودشت تا صدر اسلام) بر آن بوده، که در حد توان و امکان به جمع آوری هر آنچه در مورد شهر استخر و قلاع سه گانه که در نزدیکی این شهر با نام‌های شکسته، استخر و شنکوان وجود دارد، بپردازد تا جایگاه این شهر و قلاع مذکور رادر دوره‌های مختلف تاریخی که در منابع مختلفاز قبیل منابع تاریخی، باستانشناسی، جغرافیائی و... وجود دارد، مشخص نماید وبدلیل قرار گیری این شهر در دشت مرودشت و ارتباط انکارناپذیر شهر استخر با جغرافیای تاریخی دشت مرودشت، سعی بر اثبات و چگونگی این ارتباط نماید و در ادامهم مروری کلی بر تاریخچه و شواهد باستانی موجود در این زمینه گردد. در این رساله،مواد تاریخی و شواهد و مدارک باستان شناسی در جهت روشن شدن بیشتر موضوع بصورت توامان در کنار یکدیگر قرار گرفته است و این شواهد و مدارک در 8 فصل تدوین یافته که عمده مطالب مندرج در این رساله مربوط به شهر استخر و جایگاه و اهمیت آن در دوره‌های مختلف تاریخی از هخامنشیان تا صدر اسلام می‌باشد و در فصل پایانی این رساله به صورت کلی و مختصر به بررسی و گردآوری و تدوین موارد تاریخی و باستانی قلاع سه گانه‌دشت مرودشت پرداخته شده است.
گفتمان دموکراسی و اسلام سیاسی در افغانستان پساکمونیسم
نویسنده:
احمدعلی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افغانستان به لحاظ فرهنگی، سنتی و به لحاظ ساختاری اقتصادی و اجتماعی، توسعه نیافته است. قرایت که از اسلام در این جامعه وجود دارد حداکثری، بنیادگرایانه و نوبنیادگرایانه است. گفتمان اسلامی سیاسی (با خرده گفتمان های بنیادگرایانه مجاهدین و نوبنیاد گرایانه طالبان) به لحاظ هستی شناسی ، معرفت شناسی و انسان شناسی تفاوت های بنیادی با گفتمان دموکراسی دارد و هویت خویش را در غیریت سازی و طرد گفتمان دموکراسی به عنوان گفتمان رقیب معرفی کرده است. هر کدام از گفتمان های یاد شده، نظام معنایی و مفصل بندی های خاص خودشان را با بازنمایی دال ها و نشانه ها دارند و سعی کرده اند آنها را به عنوان رژیم حقیقت بر سوژه ها و عاملان سیاسی- اجتماعی تحمیل کنند. گفتمان مجاهدین هویت خویش را در نفی گفتمان کمونیستی و گفتمان طالبان هویت خود را در طرد گفتمان مجاهدین معرفی کرده اند و هر کدام برای مدتی توانستند به هژمونی دست یابند. بعد از معاهده بن، گفتمان دموکراسی تحت تأثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی مطرح گردید. برای مدت کوتاهی، گفتمان طالبان به عنوان گفتمان رقیب تنها به لحاظ سخت افزاری در حاشیه قرار گرفت اما به زودی این گفتمان توانست خودش را تحت عنوان طالبان جدید بازسازی کرده و به صحنه سیاسی – اجتماعی بازگردد. مدت یک دهه است ک از عمر گفتمان دموکراسی در افغانستان می گذرد اما هرگز نتوانسته است در جامعه سنتی و توسعه نیافته افغانستان به گفتمان هژمون (در برابر گفتمان اسلام سیاسی) تبدیل گردد.اکنون کشور، عرصه منازغه گفتمانی میان اسلام سیاسی و دموکراسی است بدون آنکه هیچ کدام حالت هژمونیک داشته باشد. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه اسلام سیاسی در افغانستان مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی می شود؟ فرضیه اصلی که در پاسخ به آن مطرح شده چنین است که گفتمان اسلام سیاسی در افغانستان با توجه به دو مفهوم "قابلیت اعتبار" و " در دسترس بودن" ، از طریق ایجاد یک رابطه خصمانه و منازعه آمیز، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی شده و آن را به عنوان "دگر" خویش غیریت سازی وطرد می کند. پژوهش حاضر سعی کرده است فرضیه فوق را به آزمون بگذارد.
عقل وسیاست دراندیشه سیاسی ایران معاصر
نویسنده:
محمدرضا شریعت مدار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهم‌ترین موضوعات اندیشه سیاسی ایران معاصر که فهم اندیشه سیاسی در گرو آن است، کاربرد عقل در سیاست می‌باشد و از آن جایی که مفاهیم عقل و سیاست معانی واحدی نداشته‌اند. فهم معنای آن‌ها در گرو شناخت تحولات فکری معاصر می‌باشد به طوریکه می‌توان گفت امروزه عقلی کردن سیاست نتیجه تحولاتی است که در اندیشه سیاسی دوره‌ی میانه رخ داده و به تغییر مفهومی عقل و سیاست منجر شده است. در این نوشته با استفاده از نظریه «اعتباریات» سید محمدحسین طباطبایی ابتدا نزاع‌های فکری دوره‌ی میانه و سپس تحولات فکری سیاسی در آستانه ورود به دوره‌ی معاصر و سرانجام مفهوم عقل و سیاست را با توجه به چالش‌های فکری دوره‌ی معاصر بررسی می‌شود با توجه به این نظریه سه گروه فکری اسلام گرایان سنتی، اسلام گرایان مدرن و اسلام گرایان نواندیش قابل تشخیص‌اند که نزاع‌های فکری آن‌ها در این موضوع بررسی شده استسئوال اصلی: مهم‌ترین جریان‌های فکری با توجه به کاربرد عقل در سیاست در اندیشه سیاسی (اسلامی) ایران معاصر کدامند و چه نزاع‌هایی در این موضوع باهم داشته‌اند؟فرضیه: سه جریان فکری اسلام گرایان سنتی، اسلام گرایان مدرن و اسلام گرایان نواندیش قابل شناسایی‌اند و نزاع اصلی آن‌ها در مورد قلمرو و حدود کاربرد عقل در سیاست می‌باشد.رساله شامل: 5 فصل و 2 بخش استعناوین فصول عبارت است:1ـ چارچوب نظری2ـ زمینه‌های تاریخی3ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان سنتی با اسلام گرایان نواندیش در عقل و سیاست4ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان مدرن با اسلام گرایان نواندیش در عقل و سیاست5ـ نزاع‌های فکری اسلام گرایان نواندیشمحتوای فصول (هر فصل 150 واژه):فصل اول: توصیف و تحلیل گزاره‌های حوزه عقلی عملی (اخلاق و سیاست) موضوعی پیچیده است و اندیشمندان در حل این معمای بغرنج تلاش‌های زیادی کرده‌اند ولی برخی سئوالات این موضوع کماکان بدون پاسخ مانده است که از جمله آن‌ها می‌توان به توضیح رابطه هست و باید، نسبت مسایل اخلاقی و سیاسی با توجه به شرایط زمان و مکان اشاره کرد. به نظر می‌رسد محمدحسین طباطبایی با طرح نظریه «اعتباریات» بیش از اندیشمندان این حوزه فکری توانسته است به تحلیل این گزاره‌ها و حل مسایل آن بپردازد. براساس این نظریه عقل و سیاست همانند دیگر مفاهیم حوزه عقل عملی، اعتباری هستند. منظور از «اعتباریات» مفهوم عام آن یعنی اعتباریات مقابله ماهیت نیست بلکه منظور اعتباریاتی است که به حوزه عقل عملی مربوط می‌شود. از این منظر به ادراکات و علومی که لازمه‌ی فعالیت قوای فعاله‌ی انسان و مولود احساس اوست اعتباریات گفته می‌شود. گرچه از نظر طباطبایی سیاست زمانی عقلی است که براساس عقل جمعی و برآمده از آموزه‌های اعتباریات عام عقلی و آموزه‌های دینی باشد بنابراین چنین مفاهیمی با توجه به شرایط زمان و مکان معنا می‌یابند.با توجه به این نظریه در قبال تغییر اعتباریات تلقی یکسانی بین اندیشمندان وجود ندارد و با توجه به مفاهیم عقل و سیاست اندیشمندان بر سه گروه نواندیشی، سنتی و مدرن قابل تقسیم‌اند که دیدگاه آنان و نزاع‌های فکریشان در این مورد در فصول آتی مورد بررسی قرار گرفته است.فصل دوم: رساله در سه گفتار زمنه‌های پیدایش مباحث عقل در سیاست، نزاع‌های فکری در این موضوع و تحولات فکری در ابتدای دوره‌ی معاصر می‌پردازد. به نظر می‌رسد نزول وحی زمینه‌ای برای طرح مباحث عقلی در سیاست در جامعه اسلامی بود. دستور قرآن به عقل در امور زندگی، تحصیل سعادت براساس عقل، تفسیر قرآن توسط پیامبر(ص)، ائمه معصومین(ع) و تداوم آن توسط اصحاب خاص، نزاع‌های فکری اندیشمندان مسلمان در فهم معنای قرآن برای اداره زندگی اجتماعی ـ سیاسی از مواردی بودند که موجب رشد عقل در سیاست گردید هم‌چنین گسترش قلمرو جامعه اسلامی و برخورد با سایر ملل و لزوم دفاع از آموزه‌های دینی از زمینه‌های رشد عقل و مباحث عقلی بود و موجب تحولات فکری و گسترش علوم انسانی در جامعه اسلامی گردید.با تشدید چنین تحولاتی در ابتدای دوره‌ی معاصر و شیوع افکار نوین، تسلط اصول گرایی بر اخباری گری رشد و گسترش علوم عقلی از جمله در فلسفه اصول فقه در زمینه‌ای که جامعه ایرانی از استبداد نیروی حاکمه به تنگ آمده بود منجر به تغییر نگرش مردم در عقل و اداره امور جامعه بود به این معنا که حضور مردم در صحنه‌های سیاسی لازمه عقل شدن سیاست اعتبار گردید.فصل سوم: در این فصل نزاع‌های فکری اسلام گرایان سنتی و اسلام گرایان نواندیش در دوره‌ی معاصر بررسی گردیده است. به نظر می‌رسد اختلاف اساسی این دو گروه در کاربرد عقل به عنوان منبعی برای شناخت و ایجاد دانش سیاسی (اجتهاد عقلی در اعتباریات سیاسی) با توجه به شرایط متغیر و تحولات فکری سیاسی ـ اجتماعی در این دوره می‌باشد. از نظر نواندیشان سنت گرایان به مشکلاتی هم‌چون تحجّر و عوامزدگی دچارند و در مقابل اسلام گرایان سنتی نواندیشان را به لا مذهبی و فاصله گرفتن از دستورات الهی و روایات ائمه معصومین(ع) متهم کرده‌اندنوع مباحث اسلام گرایان سنتی در دوره‌ی معاصر شباهت‌هایی با نظریه‌های ظاهر گرایان دوره‌ی میانه اسلامی دارد، از جمله می‌توان به عدم کاربرد عقل در حوزه‌های سیاسی ـ اجتماعی و عدم پذیرش فلسفه و علوم بیگانه و تأکید بر زبان عربی اشاره کرد که این مسأله نشان دهنده‌ی وجود زمینه‌های نواندیشی و سنت‌گرایی در جهان اسلام و ایران است و هم‌چنین نشان از باقی ماندن سنت گرایان در گذشته و عدم توجه به تحولات فکری دارد، نتیجه این نگرش، تمایل به حفظ وضعیت موجود و عدم تطبیق با تحولات فکری جامعه است که منجر به حفظ وضعیت و حاکمیت سیاسی موجود شده است که مورد سوءاستفاده حکومت‌های وقت قرار گرفته و موجب پیدایش فرقه‌های انحرافی هم‌چون بهائیت (نتیجه ظاهرگرایی شیخیه) بوده است.فصل چهارم: در این فصل نزاع‌های فکری اسلام گرایان مدرن با اسلام گرایان نواندیش مورد بررسی قرار گرفته است مفهوم عقل و کاربرد آن در سیاست موجب نزاع اسلام گرایان مدرن با دیگر گروه‌های فکری در ایران معاصر بوده. از نگاه نواندیشان، اسلام گرایان مدرن مفهومی از عقل را اراده‌می‌کنند که موجب طرد سنت‌های دینی و اعتباریات عام عقلی و آموزه‌های وحیانی در عرصه سیاست می‌شود. از منظر مدرن عقل به معنای عقل جمعی مردم است که تعیین کننده‌ی حقایق در عرصه سیاسی است در حالی که نقش دین در این مورد کمرنگ شده است.نتیجه این نگرش به عقل، واگذاری اعتباریات عقلی سیاسی (علوم و دانش‌های سیاسی و هم‌چنین ارزش‌ها و رفتارهای عقلی در این حوزه) به عقل واحد و اعتباریات جهان شمول غربی است که از جمله نتایج آن حذف روحانیت از مناصب سیاسی می‌باشد و دین را به عرصه‌های فردی زندگی محدود می‌کند. در جهان اسلام در دوره‌ی میانه شبیه همین مباحث از فلاسفه افراطی قابل مشاهده است زیرا آنان نیز حوزه‌ی سیاست را به عقل بشری واگذار می‌کردند و توجهی به وحی در این زمینه نداشته‌اند.فصل پنجم: در این فصل به بررسی نزاع‌های فکری اسلام گرایان نواندیش (درون گروهی) در مورد عقل و سیاست پرداخته شد. اینان با هدف کشاندن پای عقل به سیاست در جهت رفع استبداد همواره با اجتهاد عقلی سعی در تأسیس اعتباریات سیاسی لازم را داشته‌اند، و با استدلال عقلی مشارکت سیاسی را لازم دانسته‌اند و به عبارت دیگر سیاستی را عقلی می‌دانند که در آن حضور مردم لحاظ شده باشد. امّا مفروضاتی که در چگونگی انجام این کار دارند موجب اختلافاتی میان آن‌ها شده است که شاید منشأ برخی از این مفروضات به اطلاعات و زمینه‌های فکری آنان هم‌چنین به لحاظ کردن زندگی اجتماعی و تصوراتی مربوط می‌شود که فقیه آیا خود را متصدی مرجعیت جمعی و رهبری سیاسی جامعه بداند (و یا خیر). بسیاری از فقها چنین نگاهی نداشته‌اند به همین دلیل شاهد دو نگاه مشروطه‌گرا و ولایت فقیهی در دوره‌ی معاصر می‌باشیم. مشروطه گرایان پیروان نائینی می‌باشند حال آن که نظریه ولایت فقیه توسط امام(ره) به صورت جدی مطرح گردید. و بعد از شکست نظریه مشروطه در عمل ارائه شد.نکته دیگر اختلاف اسلام گرایان نواندیش در مسائل زنان است که برگشت به شرایط موجود و زمینه‌های فکری و فرهنگی زنان در جامعه امروز می‌دارد. به همین دلیل محدودیت‌هایی در برخی نگاه‌ها مشاهده می‌شود.گفته شده علی‌رغم اختلافاتی که نواندیشان در مورد موضوعات عقل و سیاست در مسائلی همانند نقش مردم در نظام سیاسی و هم‌چنین جایگاه زنان در سیاست دارند، به سختی می‌توان گروهی را نسبت به گروه دیگر نواندیش‌تر یا سنتی‌تر خواند زیرا به عقیده اینان شرایط موجود و عدم آمادگی مردم مخصوصاً بانوان برای به دست گرفتن نقش‌های مدیریت سیاسی و مسائلی از این قبیل مشارکت سیاسی فعال را به نوعی آرمان‌گرایی تبدیل می‌کند که خود به نوعی برخلاف نواندیشی می‌باشد زیرا نواندیشی تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی با توجّه به شرایط موجود است.نتیجه رساله (150 واژه):در این نوشته با توجه به نظریه «اعتباریات» محمدحسین طباطبایی به بررسی عقل و سیاست از منظر اندیشمندان مسلمان دوره‌ی معاصر پرداختیم. نزول وحی و تفسیر آن زمینه‌هایی برای اداره‌ی زندگی سیاسی مسلمانان براساس اعتباریات عقلی بود. نزاع‌های فکری مسلمانان در فهم وحی، ورود علوم بیگانه و تبادل فکری با دیگر ملل موجب تمرکز بیشتر افکار مسلمین و بسط و گسترش دانش سیاسی مسلمین در این زمینه گردید. نظریه سیاسی حاکم یعنی «نظم سلطانی» با توجه به بحران فکری با نظریه‌های مردم گرا «مشروطه خواهان و ولایت فقیه» جایگزین شد گرچه اندیشمندان مسلمان ایران معاصر در مورد عقل و سیاست نظر واحدی ندارند و براساس نظریه طباطبایی، به سه دسته اسلام گرایان نواندیش، اسلام گرایان سنتی و اسلام گرایان مدرن قابل تقسیم‌اند. با توجّه به نظریه اعتباریات که چارچوب نظری رساله است و هم از جهت روش و هم از جهت محتوا برای فهم کاربرد عقل در سیاست مهم است. از جهت روش، در دوره‌‌های تاریخ، به دلیل وجود اعتباریات عامی مثل عدالت، توانایی تطبیق برخی موضوعات اندیشه‌ی سیاسی را به ما می‌دهد. و در هر دوره می‌توان شرایط هر دوره و نیز چگونگی تبدیل شدن این مفهوم عام را به اعتباریات خاص سنجید. «اعتباریات» از جهت محتوا نیز ظرفیت‌زیادی برای پاسخ‌گویی به مسائل اندیشه‌ی سیاسی اسلام دارد. در این نظریه امکان توضیح بیشتری درباره‌ی عام یا خاص بودن گزاره‌های سیاسی ـ اخلاقی رابطه باید و هست، رابطه عین و ذهن در سیاست و اخلاق، رابطه‌ی شرع و عقل و... وجود دارد، با توجه به این نظریه سه گروه در دوره‌ی معاصر قابل تشخیص‌اند؛ برخی بدون توجّه به اعتباریات سیاسی و خاص بودن آن‌ها (با توجّه به شرایط زمان و مکان)، یا در اعتباریات گذشته مانده‌اند و با عنوان سنتی از آن‌ها یاد می‌شود و یا آن که به عقل و اعتباریات سیاسی غرب اعتماد کرده و خواستار استفاده از دیدگاه‌های سیاسی آنان در جغرافیای خاص ایران معاصر شده‌اند که اسلام گرایان مدرن نامیده می‌شوند. در این بین، اسلام گرایان نواندیش با توجّه به گذشته و اصول عام مبتنی بر دانش‌های اسلامی از یک سو و نیز شرایط فرهنگی سیاسی خاص از سوی دیگر، دو مدل حکومتی مشروطه و انقلاب اسلامی را در دوره‌ی معاصر ابداع کرده‌اند. اسلام‌گرایان نواندیش با فرا رفتن از ظاهر آیات و روایات سعی داشته‌اند ضمن توجّه به تحولات فکری ـ سیاسی در هر دوره‌ی زمانی به ترسیم مدل‌های مختلفی از حکومت اسلامی که پاسخ‌گوی نیازهای هر زمان باشد بپردازند از این رو از آنان با عنوان نواندیش یاد کردیم زیرا اندیشیدن به صورت کامل‌تر در این گروه (نسبت به دو گروه دیگر) یافت می‌شود. در ایران معاصر، مهم‌ترین تحول فکری، تغییر در اندیشه‌ی سیاسی (حوزه ذهنیات) و ساختار و شکل نهادهای سیاسی (عینیات) بوده است. متفکرین نواندیش با رد نظریه‌ی «نظم سلطانی» (که در دوره‌ی میانه نظریه غالب بود) به نوعی مردم سالاری روی آورده‌اند و در این مورد نزاع‌های فکری زیادی توسط آنان با دیگر گروه‌ها صورت گرفته است.