جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 63
بررسی تطبیقی عقلانیت باور دینی از منظر کانت و علامه طباطبایی
نویسنده:
جواد پورحسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این نوشتاربا تحلیل مطالب دو فیلسوف شهیر غرب و اسلام به موضوع عقلانیت باور دینی از منظر کانت و علامه طباطبایی و تطبیق میان آراء ایشان پرداخته ایم . کانت با مبنای خاصی که در باب معرفت دارد ، معرفت به امور مابعدالطبیعه من جمله باور های دینی را منتفی دانسته است . او در فلسف? نقادی خویش به مشخص کردن میزان توانایی عقل و ذهن بشر در معرفت پرداخته است و عقل را از توجیه باورهای دینی که وراء امور تجربی است ناتوان می داند ولی در عقل عملی به دلیل پذیرش اخلاق روی به دین می آورد و دین را بر پای? اخلاق بنا می کند و باورهای دینی سه گانه ( خدا ، اختیار و جاودانگی نفس ) را به عنوان اصول موضوع? عقل عملی می پذیرد. اما علامه طباطبایی با پذیرش معرفت به امور ماوراء طبیعت و قبول توانایی عقل در شناخت آن ، شناخت و علم به باورهای دینی را ممکن می داند و ادله ای را نیز بر آن اقامه می کند . البته علامه علم به وجود خدا را به عنوان اصلی ترین باور دینی ، به علم حضوری و برهان صدیقین بدیهی می داند . در تطبیق میان آراء کانت و علامه به نتایجی دست یافته ایمکه عبارتند از :ضعف مبنای کانت در باب معرفت و بدون دلیل بودن انحصار معرفت به حس ، در نتیجه باب معرفت درماوراء طبیعت برای انسان بسته نمی باشد . در ضمن بی اطلاعی کانت از علم حضوری ، دست او را از دستیابی به سنگ بنای معرفت بشری کوتاه کرده است . کانت براهین اثبات باورهای دینی را ناتوان می داند و انتقاداتی بر آنها وارد می کند اما در این نوشتار طبق نظر علامه به اشکالات پاسخ گفته ایم .
وحی و تجربه دینی از دیدگاه علامه طباطبایی و فردریک شلایرماخر
نویسنده:
معصومه شجاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده تحقیق: هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و فردریک شلایرماخر در باب مسئله وحی و تجربه دینی است. شلایرماخر با طرح نظریه تجربه دینی قصد داشت به دین اصالت بخشد و آن را از فروکاستن به حوزه اخلاق نجات دهد. از نظر او دین از سنخ شهود و احساس است، احساسی که نه معرفت بخش و نه قابل تعلیم و تعلم است، او معتقد است همه انسان‌ها می‌توانند شهودهای اصیل و جدید داشته باشند و دین را بسط دهند. شلایرماخر با طرح این نظریه دین را به احساس شخصی فروکاست و دست بشر را از حقایق وحیانی کوتاه کرد. به عقیده علامه طباطبایی الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند متعال نازل شده و پیامبر و فرشته وحی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. از نظر علامه، دلایل الهی بودن قرآن، وجوه اعجاز قرآن، از جهت فصاحت و بلاغت آن و اُمی بودن آورنده آن و دلیل دیگر بیانات ضمنی قرآن کریم است. اما این‌که وحی حاصل ارتباط وحیانی پیامبران است یا تجلی نفس آنهاست، در صورتی که وحی تجلی نفس پیامبران باشد باز هم می‌تواند مصون از خطا باشد و تفاوت‌های وحی و تجربه دینی کدام‌اند، پرسش‌هایی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
ماهیت و مبانی اخلاق از دیدگاه نیچه و علامه طباطبایی
نویسنده:
کلثوم محمودی بردزردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و قابل توجه در حوزه‌ی مسائل کلامی، مسئله‌ی اخلاق است. بیش‌تر فلاسفه‌ی غرب و شرق به این موضوع پرداخته‌اند.در پژوهش حاضر، دیدگاه دو فیلسوف صاحب‌نظر در این زمینه، نیچه و علامه طباطبایی را مورد بررسی قرار داده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که دیدگاه نیچه در باره‌ی اخلاق، یک دیدگاه انتقادی و حاکی از مخالفت وی با دیدگاه‌ها و ارزش‌های اخلاقی رایج است. نیچه خواهان آن است تا اخلاقی نو در تضاد با ارزش‌های بر آمده از مفاهیمی چون خدا، دین، نوع‌دوستی و... ارائه دهد؛ در حالی‌که علامه‌طباطبایی، اصول اخلاقی را پیرامون اخلاق فضیلت‌محور و اخلاق مبتنی بر محور خدا‌‌باوری و دین، ارائه می دهد.
نسبت عقل و دین از دیدگاه علامه طباطبایی، جوادی آملی و مکتب تفکیک
نویسنده:
صفرعلی قانونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بررسی این مسئله مشخص شد که علامه طباطبائی و آیت الله جوادی آملی به هماهنگی عقل و دین معتقد هستند آنها عقل رابه عنوان معیاری برای محک زدن دین مطرح می کنند و معتقدند آنچه عقل بر آن استدلال می کند به هیچ وجه با شرع تعارض نداشته و عقل و دین همدیگر را تائید می کنند در مقابل این دیدگاه، مکتب تفکیک قرار داردکه به طور کلی معتقد است باید بین عقلو دین تفکیک قائل شد البته پیروان این مکتب در مورد عقل و دستاورد های آن به دو دسته تقسیم می شوند. افراطییون معتقدند که براهین عقلی به هیچ وجه اعتبار ندارند و از این جهت آنها علومی مثل منطق و فلسفه که از دستاوردهای عقل محسوب می شوند علوم معتبری نمی دانند.اعتدلالییون صرفاً بر تفیک حوزه عقل و دین تاکید کرده و معتقدند علوم عقلی در جای خود معتبرند، اما نباید در تفسیر دین بکار گرفته شود البته هر دو گروه دستاورد های عقلی مثل علیت بین ممکنات و سنخیت بین علت و معلول که با ظواهر شرع مغایرت داشته باشد رارد می کنندو بنابر این می توان گفت که در مکتب تفکیک ظواهر شرع بر برهان و استدلال عقلی مقدم است.
بررسی مسأله خلود با تکیه برآراء علامه طباطبایی، ابن عربی، فخررازی، زمخشری
نویسنده:
ساره معراجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اعتقاد به خلود مسأله‌ای است که از طرف فیلسوفان، متکلمان، اندیشمندان و نیز در شرع مقدس طرح گردیده است. خلود به معنای زیستن جاودانه و همیشگی انسان‌ها در عوالم پس از مرگ است. بدان معنا که برخی از آنان برای همیشه در بهشت بوده و از نعمت‌های خداوند بهره‌مند خواهند شد و گروهی نیز اهل دوزخ و عذاب‌اند که پیوسته در رنج و عذاب به سر خواهند برد. در مورد گروه اول و نعمت جاودانه بهشت، اعتراضی صورت نگرفته و آن را ناممکن یا مشکل آفرین ندانسته‌اند، اما درباره خلود و دوام در عذاب ایراداتی مطرح شده که از جمله آن‌ها، مخالف خلود در عذاب با رحمت واسعه الهی، عدالت او و فطرت الهی می‌باشد. این پژوهش با روش توصیفی- کتابخانه‌ای و بر اساس استدلال استنتاجی به بررسی مسئله خلود از دیدگاه اندیشمندان اسلامی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که بر خلاف نظر ابن عربی، ابدیت دوزخ ملازم با جاودانگی عذاب همراه با الم می‌باشد و دلایل عقلی و نقلی مورد استناد وی در مورد انقطاع عذاب، با استناد به آیات و روایات و نظرات مفسران نقد پذیر است و آن چه موجب می‌شود که در برابر انسان صور قبیحه‌ایبه اذن خداوند ظاهر شوند و او را معذّب سازند، اخلاق و ملکات زشت و ناپسندیده است. این‌ها اگر در نفس انسان رسوخ پیداکرده‌ باشند، هرگز زوال نمی‌پذیرند و معنای خلود همین است. ازدیدگاه قرآن کریم و روایات اسلامی مخلّدین در دوزخ کسانی می باشندکه از روی عناد و با علم و آگاهی به انکار خدا و رسولان او روی آورده‌اند و دیگران که اهل گناه و نافرمانی بوده‌اند در هر مرتبه‌ای باشند، اگر معصیتشان به کفر و انکار بازگشت ننماید، اگر چه مدتی در عذاب دوزخ باشند ولی این عذاب همیشگی نیست و درهای توبه، استغفار، شفاعت و تکفیر سیئات با حسنات به روی مومنان گنهکار باز است.
بررسی رابطه فطرت و فرهنگ از منظر قرآن با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
علی‌رضا محدث
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع فطرت در میان اندیشمندان و ادیان الهی بویژه اسلام همواره در کانون توجه بوده است. فرهنگ نیز به عنوان معرفت مشترک مکتسَب، قریب یک‌ونیم قرن است که در حوزه علوم انسانی بویژه علوم اجتماعی مورد نظر است. با وجود این دیدگاه‌ها درباره مناسبات فطرت و فرهنگ بر یکدیگر متفاوت است؛ برخی فطرت آدمی را هنگام آفرینش انسان فعلیت‌یافته دانسته؛ هرگونه اثرگذاری سازنده فرهنگ بر فطرت را نادیده انگاشته‌اند. دسته‌ای نیزبرای نفوذفرهنگ در طلوع و افول قوای فطری در مسیر حرکت جوهری نفس از حدوث جسمانی تا بقای روحانی فی الجملهبهره‌ای قائل شده‌اند. اما گروه سوم در نقطه مقابل با گروه اول با بی‌توجهی به فطرتمندی آدمی یا شرانگاری یا انکار آن، منکر تاثیر فطرت در هویت انسانی شده، آن را یکسره تاریخی انگاشته، و با رد هرگونه اشتراک فرهنگ‌ها در خصلت‌های فطری معتقد به تمایز بالذات فرهنگ‌ها و جوامع‌اند. به هر تقدیر اینکه نقش فطرت در تکون، تکامل‌پذیری، اشتراک‌مندی، گفتگوپذیری و میل از کثرت به وحدت فرهنگ‌ها در لایه‌های بنیادین و متقابلا نقش فرهنگ در باروری یا بدباروری خصلت‌های فطری و قلمرو نفوذش بر فطرت کدام است؛ مساله‌ای است که آن را به روش توصیفی– تحلیلی (استناد به آیات قرآن و توصیف و تحلیل فطرت و فرهنگ) مورد بررسی قرار می‌دهیم. فطرت قرآنی با داشتن ویژگی‌های فراتاریخی، ظرفیت ایجاد یک نظام معنایی و هویتی غیرتاریخی را دارد که تصور تحقق فرهنگ واحد جهانی و برخوردار از خصلت فراتاریخی را ممکن می‌سازد. ویژگی‌هایی مانند گرایش به مبدا کمالات، ثبات، فراگیری، غیراکتسابی، فراجنسیتی، توان ابراز واکنش سلبی در صورت بدباروری، قدرت بازدارندگی در برابر انکار بُعد شناختاریِ مطلق علم در گستره ادراکات‌ حقیقی، ظرفیت کنترل و هدایت اعتباریات به سمت گرایش‌های عالی انسانی در گستره ادراکات‌ اعتباری و قدرت بالای درگیرکردن بنیان فرهنگ‌ها با پرسش‌های گریزناپذیر جهانی، مانند حقیقت زندگی انسان در دنیا، آغاز و انجامش.
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تا زمانی که علوم مختلف بشری در صدد تبیین های معطوف به غایت(= تبیین هدف شناختی) بودند، برای زندگی انسان نیز، هدف یا اهدافی را ترسیم می نمودند و کسی نگران معنای زندگی نبود و انبیاء، حکیمان و مصلحان در صدد ارائه ی راه هایی برای استفاده ی بهینه از نعمت زندگی و تحصیل موفق هدف زندگی توسط انسان بودند.اما زمانی که انسان به تبیین مکانیکی عالم روی آورد، و رفته رفته به زبان حال و گاهی به زبان قال، منکر هدف و غایت شد، یکی از مهم ترین مسایلی که فراروی او قرار گرفت، مسئله ی معنای زندگی انسان بود. و این که انسان چرا باید زندگی کند؟ و شگفت تر این که برای برخورداری از این زندگی چرا باید متحمّل هزینه های آن (= آلام و رنج ها) شود؟ به همین خاطر متفکران بشر تلاش کردند تا از زوایای مختلف به این سوال پاسخ دهند و روشن سازند که زندگی انسان دارای معناست و ارزش زیستن دارد.در این رساله تلاش شده است تا مبانی هستی شناسانه ی علامه طباطبایی(ره) درباره ی مبدأ، معاد، انسان و جهان در بخش های مختلف بررسی شود و نظریه ی ایشان در باب معنای زندگی استنباط و استخراج گردد.از منظر ایشان، خدای متعال از آفرینش انسان هدفی داشته است و چون انسان از یک سو اشرف مخلوقات است و توان تحصیل سعادت، لقاء الهی و حیات طیّبه را دارد و فطرت او نیز به همین، حکم می کند و از دیگر سو، مجموعه ی آفرینش، منسجم و متلائم الاجزا و الابعاض است، در صورتی که آدمی هدف خدا را از آفرینش انسان هدف خود قرار دهد، از حمایت اجزاء آفرینش برخوردار می شود و در نهایت به زندگی و حیاتی دیگر دست می یابد و در صورت غفلت از این هدف گرفتار معیشتی سخت و ضنک می گردد و همه ی اجزاء آفرینش را به مقابله با خود برمی انگیزد و آن وقت است که برای زندگی خودمعنایی نمی یابد. ازنظر ایشان یافتن این معنا تنها از طریق هماهنگ شدن با ندای فطرت و آهنگ کلی آفرینش امکان پذیر است و دین هم چیزی جز این نیست. پس انبیاء که پیام آوران خدا در امر دین هستند، سفیرانی برای معنابخشی به زندگی انسانند.طُرفه آن که همه ی لحظات زندگی بهره مندان از چنین حیاتی، معنادار است و هیچ مشکل و بحرانی نمی تواند معنا را از زندگی آنان سلب نماید.
بررسی تاثیر گناه بر معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجید عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مباحث معرفت شناسی در نیمه قرن بیستم به مباحث مربوط به معرفت گزاره‌ای اختصاص یافته است؛ معرفت شناسان این دوره ازمیان معانی لغوی یا کاربردهای متعدد واژه‌ معرفت صرفاً معرفت گزاره‌ای یا همان باور صادق موجه را لحاظ می‌کنند و رویکرد معرفت شناسی فضیلت‌گرا یکی از جدیدترین رویکردها در باب مفاهیم اساسی معرفت شناسی نظیر موجه سازی است؛ ویژگی اساسی و مشخصه بنیادین این نظریه‌ها این است که موجه‌سازی و معرفت بر اساس ویژگی‌های اشخاص و توانایی‌های آن‌ها و نه ویژگی‌ها ‌و ‌قابلیت‌های باورها تحلیل می‌گردد، تا آنجا که در دسته‌ای از این نظریه‌ها ساختار موجه‌سازی یا معرفت بر فضیلت عقلانی با همان معنایی که از فضیلت در اخلاق سراغ داریم مبتنی می‌باشد. و درست در همین حوزه از معرفت شناسی معاصراست که مسأله تأثیر گناه بر معرفت به عنوان یک پرسش جدی پیش روی معرفت شناسان قرار دارد؛ یعنی: آیا گناه در فرآیند کسب معرفت تأثیر دارد؟ آیا شناخت یک انسان گناهکار با یک انسان بی‌گناه یا یک انسان بیشتر گناهکار و یک انسان کمتر گناهکار از مسئله واحد متفاوت است؟ آیا ساحت‌های ارادی؛ کرداری و کلامی انسان بر ساحت معرفتی_ شناختی انسان تأثیر گذاراست؟و سوالاتی از این دست؛ البته ریشه‌های این توجه دوباره به تأثیر گناه یا خطای اخلاقی بر شناخت در آثار بسیاری از متفکران متجدد در غرب وجود دارد که به ترتیب تاریخی می‌توان از متفکرانی مثل: پولس قدیس، آگوستین قدیس، لوتر، کالون و کرکگور؛ هابز، کانت، فیخته، بیکن، هیوم، مارکس مانهایم، شوپنهاور، نیچه، فویرباخ، فروید، فوکو، دریدا، رالز، هابرماس، هر و مکینتایر نام برد، که به تأثیر گناه یا خطایی اخلاقی بر شناخت معتقد هستند؛ در میان متفکران مسلمان نیز، با توجه به آموزه‌‌های قرآنی و تعالیم عرفانی نظریه تاثیرگناه برمعرفت می‌تواند یک پیش فرض مسلم تلقی شود؛ اما آیا سیستم معرفتی متفکران مسلمان نیز مجالی برای این تأثیر و تأثر باقی می‌گذارد؟و آیا متفکران مسلمان برای دست یابی به معرفت تنها به کوشش و ریاضتی معرفتی، آن هم در چهارجوب نظریه معرفتی خود اکتفا می‌کنند؟
اصول اخلاق اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی (قدس سره)
نویسنده:
طیبه غلامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این تحقیق، پژوهش در آرای اخلاقی علامه طباطبایی (قدس سره)، درباره اخلاق اجتماعی است. بر این مبنا، برای ارائه تصویر بهتر از اخلاق اجتماعی، به اخلاق فردی نیز توجه شده است. در اندیشه علامه طباطبایی اخلاقیات پیوند عمیقی با دین دارد.فرضیه محوری این پژوهش در باب اخلاق اجتماعی این است که مالکیت مطلق از آن خداست و به تبع آن، انسانها مالکیتی اعتباری بر خودشان و دیگران دارند. تلاش این پژوهش بر این است که براساس مالکیت یاد شده نظام اخلاقی علامه طباطبایی تبیین شود که در پرتو آن بتوان درست و نادرست رفتار انسان را تبیین و توجیه نمود. مالکیت مطلق خداوند لوازمی را در پی دارد که بر اخلاق تأثیر به سزایی دارد. لوازمی مانند توحید، ولایت و عزت.این لوازم اموری هستند که در داوری اخلاقی موثرند. این داوری در حوزه اجتماع موجب عناوین اخلاقی خاصی می‌شود مانند احترام به مومن، حرمت غیبت، تجسس، خیانت، زنا، از یک سو و از سوی دیگر همدلی و همیاری مومنان با جهاد، انفاق، و رزق حلال و در نهایت امر به معروف و نهی از منکر و صرفه‌جویی و ... .
رابطه نفس و بدن از دیدگاه بوعلی سینا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
منصوره ناجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آن‌گاه که گفته می‌شود رابطه نفس و بدن چگونه است؟ این پرسش خود متضمن اذعان ضمنی به دو ساحت عمده در وجود انسان است. این که رابطه دو شی، فرع بر وجود آن دو چیز است، نیز امری مسلم و غیر قابل خدشه می‌باشد. پذیرفتن مغایرت بین نفس و بدن از سویی و چگونگی تبیین ارتباط این دو از دیگر سوی، شکل دهنده سنگ‌بنای یک نگرش جامع و عمیق فلسفی در انسان‌شناسی است.از این‌رو مساله ارتباط نفس و بدن یکی از موضوعات مهمی است که در فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که آگاهی از آرای فلاسفه بزرگ اسلامی به‌ویژه دو چهره پر فروغ شیخ الرئیس ابو علی سینا و علامه طباطبایی (ره) و مقایسه نظریات ایشان دغدغه اصلی این رساله می باشد.از آن‌جا که ابن سینا نفس را روحانیه الحدوث می داند، رابطه نفس و بدن را از نوع رابطه آلت با صاحب آلت می‌داند به نحوی که نفس برای استکمال خود بدن را به عنوان ابزار به خدمت می‌گیرد و به عبارتی رابطه تدبیری با بدن دارد. از سوی دیگر ایشان معتقد است که تعلق نفس به بدن از نوع تعلق عرضی است نه ذاتی، به این معنا که نفسیت نفس (تعلقش به بدن) امری خارج از ذات و حقیقت نفس می‌باشد.ابن سینا علی‌رغم مغایر دانستن نفس و بدن، با تاکید فراوانی در تاثیر و تاثر متقابل نفس و بدن سخن گفته است.هم‌چنین وی معاد روحانی را با دلیل عقلی اثبات نموده و معاد جسمانی را به شرع ارجاع داده است .علامه طباطبایی(ره) نیز با نظریه جسمانیه الحدوث و حرکت جوهری نفس، تعلق و ارتباط نفس و بدن را ذاتی و حقیقی دانسته که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. ویبا اثبات عالم مثال، دو حیات و زندگی پس از مرگ برای انسان قائل است؛ حیات برزخی و حیات اخروی.ارتباط نفس با بدن به عالم طبیعت ختم نمی‌شود بلکه به بدن مثالی و بدن اخروی نیز کشیده می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 63