جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 96
تفسیر جامع - جلد 2 (سوره نساء - سوره اعراف)
نویسنده:
سید ابراهیم بروجردی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: انتشارات کتابخانه صدر,
چکیده :
تفسیر جامع اثر سید ابراهیم بروجردی از تفاسیر روایی معاصر و به زبان فارسی که از زاویه حدیث به تفسیر نگریسته و معانی آیات را با جستجو در روایات دنبال کرده است. این تفسیر در حقیقت، گردآوری شده روایات تفاسیر امام عسکری، عیاشی و قمی است نه جامع در معانی و روش‌های تفسیری. به همین دلیل باید تفسیر جامع را ترجمه این چند کتاب روایی دانست؛ زیرا مؤلف در این تفسیر جز ترجمه و نقل روایات و دیدگاه‌ها، در نقد و بررسی و تحلیل کلمات سخنی و توضیحی از خود نیاورده است. این تفسیر، احکام فقهی را به تفصیل بیان می‌کند و از قصص قرآن تا آنجا که اخبار و روایات نقل کرده‌اند آورده و نظرات مفسران شیعه را بیان می‌کند. مؤلف در ابتدای کتاب، دیدگاه خویش را این گونه بیان می‌کند: «کتاب‌های زیادی به نام تفسیر به زبان عربی و فارسی از طرف خاصه و عامه نگاشته شده، لیکن در حقیقت بیشتر آنها را نمی‌توان تفسیر نامید؛ زیرا اکثر آنها تفسیر به رأی بوده و تفسیر به رأی حرام است؛ چنانچه بعد از این شرح داده خواهد شد. در قرآن کریم خداوند عظیم فرموده تأویل قرآن را نمی‌داند کسی غیر از خدا و راسخون در علم که ائمه اطهار (ع) می باشند و تفسیر منحصراً بیان ائمه و روایات رسیده از آنهاست و اینگونه تفسیر معدود و آن هم بیش از چند تفسیر نیست و در بعضی از آنها هم به ذکر ادبیات و اِعرابِ قرآن پرداخته و از معانی صرف نظر شده و در اطراف قشر دور زده و از لُبّ قرآن دور گشتند.»
تهذيب التفسير و تجريد التأويل المجلد 3
نویسنده:
عبدالقادر شيبة الحمد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تهذيب التفسير و تجريد التأويل المجلد 4
نویسنده:
عبدالقادر شيبة الحمد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 5
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد پنجم به تفسیر سوره نساء از آیه 24 تا 147 می پردازد.
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 6
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد ششم به تفسیر سوره نساء از آیه 147 تا آخر و سوره مائده از آیه 1 تا 81 می‌پردازد.
روح المعاني في تفسير القرآن العظیم و السبع المثاني المجلد 4
نویسنده:
محمود شکری آلوسي بغدادي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: ادارة الطباعة المنيرية - دار إحياء التراث العربي,
چکیده :
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني اثر محمود بن عبدالله آلوسى به زبان عربى است. روح المعانى گسترده‌ترين و جامع‌ترين تفسير در نوع خود، ميان اهل سنت مى‌باشد. جامع آراء گذشتگان از روايت و درايت بوده، اقوال آنان را با كمال امانت و عنايت، بيان داشته است. كتاب خلاصه‌اى از تفاسير پيش از خود محسوب مى‌گردد، تفاسيرى همچون تفسير ابن‌عطيه، ابوحيان، كشاف، ابوالسعود، بيضاوى، فخر رازى و ديگران. آلوسى ضمن نقل نظرات متفاوت مفسرين برخى از آنها را به نقادى پرداخته است. بيش از همه از تفسير فخر رازى بهره برده و احيانا بخش‌هايى از منقولات رازى به‌ويژه مسائل فقهى آن را نقد كرده است. اين تفسير، تفسيرى است عقلى و اجتهادى كه روش بلاغى، بيانى و ادبى را پيش مى‌گيرد. آلوسى در تفسيرش دربارۀ مسائل اصول و فروع، نسبت به مذهب سلف تعصّب ورزيده و آشكارا آن را بيان مى‌دارد، به همين علت در بسيارى از موارد، ادب نويسندگى را رعايت ننموده است، به معتزله و شيعه بسيار مى‌تازد از جمله ذيل آيۀ 15 سورۀ بقره ج1 ص148 كه به زمخشرى مى‌تازد. وى شيوۀ بدبينى به شيعه و تهمت‌هاى نارواى سلف خويش را دنبال كرده، در هر مناسبت، تهمتهايى بيان نموده كه در كلام گذشتگان نبوده است. مانند، سورۀ ساختگى «الولاية» كه نويسندۀ زردشتى «دبستان المذاهب» بى جهت آن را به شيعه نسبت داده و در هيچ‌يك از منابع شيعه يافت نشده است، آلوسى با كمال جسارت آن را به «ابن شهر آشوب» نسبت مى‌دهد و مى‌گويد: «آن را در كتاب «مثالب» آورده است» (ج 1 ص 23 فائده ششم از مقدمه). با بررسى دو نسخه خطى از كتاب «مثالب» در كتابخانه‌هاى هند اثرى از آن يافت نشد، بلكه در بخشى از كتاب، مسألۀ تحريف با انكار شديد، مطرح شده بود. وى مسائل فقهى نيز به طور گسترده بيان مى‌كند و آراى فقها و مناقشات و مجادلات آنان را يادآور مى‌شود، چنانكه از تفسير به كتاب فقه تبديل مى‌شود مانند آيه 236 سورۀ بقره. در مسائل كلامى هم سخن را به درازا مى‌كشاند و تعصب خود را نيز ابراز مى‌دارد. در تفسير آياتى كه متعلق به طبيعت و آسمانها و زمين مى‌باشد، با نقل كلام اهل حكمت و هيئت چنان كلام را بسط مى‌دهد كه از مدار تفسير خارج مى‌شود و نظر خود را به اثبات مى‌رساند، مانند آيات 38-39 و 40 از سورۀ يس، و آيه 12 سورۀ طلاق. اسرائيليات و روايات دروغ و جعلى، يكى از مشكلات برخى تفاسير پيشينيان بوده است، آلوسى در اين باب ضمن نقل آنها، به نقد و بحث مى‌پردازد و دروغ بودن آنها را آشكار مى‌سازد مانند آيه 12 سورۀ مائده و رواياتى كه بغوى در اين مورد نقل مى‌كند. آلوسى متعرض قراءات نيز مى‌گردد، امّا مقيد به متواتر بودن آنها نيست. همچنانكه مناسبات بين سور و آيات را نيز بيان مى‌دارد. در روح المعانى، اسباب النزول آيات، مورد توجه قرار مى‌گيرد. در بحث‌هاى نحوى نيز آلوسى سخن را به دراز مى‌كشاند و جاى جاى تفسير آشكار است. وى از تفسير رمزى و عرفانى نيز چشم نمى‌پوشد و پس از تفسير ظاهرى آيات، در حدّ توان به آن مى‌پردازد، در اين مورد از تفاسير نيشابورى، قشيرى، ابن عربى و مانند آن، بهره مى‌گيرد و گاهى نيز در وادى خيال و وهم سرگردان مى‌ماند. خلاصه اينكه، روح المعانى، دايرةالمعارف تفسيرى طولانى و مفصل است كه تقريبا از حجم و حدود تفسيرى خارج شده است. مى‌توان گفت: تفسير آلوسى، گسترده‌ترين تفسيرى است كه پس از فخر رازى به شيوۀ كهن ظهور يافته است، بلكه نسخۀ دوم تفسير رازى است ولى با اندكى تغيير. روش كلى وى در ورود به تفسير بدين‌گونه است كه: ابتدا به نام سوره، مكى، مدنى بودن و اقوال موجود در اين قسمت، مى‌پردازد، سپس به ذكر فضل سوره و خواص آن همت مى‌گمارد، بعد از آن تفسير سوره را آيه به آيه و كلمه به كلمه، بيان مى‌دارد، كه در آن به لغت، ادبيات، قرائت، مناسبت بين آيات و سور و اسباب نزول، مى‌پردازد و در مباحث لغوى و ادبى به اشعار عرب استشهاد فراوان دارد. جلد چهارم به تفسیر سوره آل عمران از آیه 93 تا آخر و سوره نساء از آیه 1 تا 23 می پردازد.
تفسیر القرآن العظیم المجلد 2
نویسنده:
إسماعیل بن عمر ابن کثير دمشقي؛ محقق: سامی بن محمد سلامه
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: دار طیبة,
چکیده :
تفسير القرآن العظيم تأليف عمادالدين اسماعيل بن عمر بن كثير دمشقى (متوفى 774ق) مشهور به ابن كثير، از جمله تفاسير اهل‌سنت است كه مورد اعتناى مفسرين پس از خود قرار گرفته است. ابن كثير در سر آغاز تفسير با بيانى رسا با تكيه به آيات قرآن لزوم انديشيدن، فهميدن و فهمانيدن قرآن را مطرح مى‌كند، و به آموختن معارف و آموزانيدن ابعاد آن تكيه مى‌كند و ادامه مى‌دهد كه: بر عالمان واجب است تا نقاب از چهره زيباى معانى قرآن برگيرند و به تفسير و تبيين آيات آن و آموختن حقايق آن بپردازند كه خداوند اهل كتاب را به‌خاطر روى تابيدن از كتب الاهى و روى آوردن به جذبه‌هاى دنيوى نكوهش كرده است. آنگاه مى‌گويد: كه بر ماست كه از اين انذارها به‌خود آئيم و به آنچه خداوند فرمان داده است روى آوريم، و در شناخت، شناساندن و نشر معارف آن، سخت‌كوشى را پيشه سازیم. بدينسان ابن كثير، ضرورت نشر معارف قرآن و لزوم تفسير آن را -كه مسئوليّتى است بزرگ بر دوش عالمان و متفكران اسلامى- به‌عنوان انگيزه خود در نگارش تفسير معرّفى مى‌كند. تفسير ابن كثير جلوه‌اى روشن از تفسير نقلى يا تفسير آيات به ظواهر آيات و اقوال پيامبر(ص) و صحابيان است. ابن كثير، پس از آنچه كه به عنوان انگيزه نگارش تفسيرش ياد شد سئوالى مطرح مى‌كند، كه اگر بپرسند نيكوترين روش تفسيرى كدام است؟! جواب اين است كه صحيح‌ترين و استوارترين روش تفسيرى آن است كه آيات به آيات قرآن تفسير شود؛ چون اجمال برخى از آيات در مواضع ديگر به تفصيل تبيين شده است. و اگر با اين روش ره بجائى نسپردى و در تفسير آيات ناتوان گشتى براى تبيين آيات به سنّت مراجعه كن، كه سنت، مبيّن و شارح قرآن است. امّا اگر در راه تبيين قرآن، در قرآن و سنّت چيزى نيافتى كه چراغ راه شود به اقوال صحابه مراجعه كن؛ چون آنان در جوّ نزول آيات بوده‌اند و از قرائن و چگونگى‌هاى عرضه آيات آگاهند. مفسر در ابتدا در ضمن مقدمه‌اى مفصّل، درباره تفسير و چگونگى تفسيرپذيرى قرآن، منابع تفسيرى و... سخن گفته و سپس وارد تفسير سوره‌ها مى‌شود. ابن كثير، در آغاز تفسير سوره‌ها در ضمن فصلى از جايگاه سوره در ميان سور قرآن و فضيلت قرائت آن، سخن مى‌گويد و روايات وارد شده در اين زمينه را مى‌آورد. آنگاه به نامهاى آن سوره اشاره مى‌كند و اخبار مربوط به اين مطلب را ياد مى‌كند. رواياتى كه به‌طور كلّى نشانگر محتواى سوره يا مطالب عام درباره سوره باشند نيز، در همين قسمت مى‌آيد. آنگاه يك يا چند آيه را آورده به تفسير آنها بر اساس روشى كه آورديم مى‌پردازد، و در تبيين واژه‌ها و تشريح معانى ريشه‌اى كلمات به لغت عرب و اشعار شاعران استناد مى‌جويد، و در توضيح و تفسير آيات، به اقوال مفسّران نيز، پرداخته، گاه به نقد و بررسى آنها دست مى‌يازد. در جلد دوم به تفسیر سوره‌های آل عمران و نساء پرداخته شده است.
تفسير القرآن الكريم و إعرابه و بيانه المجلد 2
نویسنده:
محمدعلي طه دره
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار ابن کثیر,
چکیده :
تفسير القرآن الكريم و إعرابه و بيانه، تألیف شیخ محمد علی طه دره، در موضوع تفسیر، تبیین و ترکیب آیات قرآن، به زبان عربی است. نویسنده در مقدمه کتاب درباره آن می‎نویسد: «علوم قرآنی فراوان و متنوع است و علمای مسلمان از روز نزول قرآن کریم بر قلب پیامبر(ص) در علوم آن بحث کرده و آیاتش را کندوکاو می‎کردند تا از اسرار و گنجینه‎هایش اطلاع یابند. نویسنده می‎گوید: پُربیراه نگفته‎ام اگر بگویم که اعراب قرآن، تنها وسیله فهم اسرار این کتاب است؛ زیرا اعراب قرآن است که محذوفش را بیان کرده و تقدیر آن را روشن می‎سازد و از نزدیک یا دور به آن اشاره می‎کند. به‎هرحال کسی از علما کتابی را ننوشته که دربردارنده اعراب کافی و وافی باشد، بلکه تنها بر بیان اعراب موارد دشوار با حل برخی معقّدات اکتفا کرده‎اند یا صرفا برخی مشکلات را توضیح داده‎اند؛ مثلا در اعراب ابوالبقاء عکبری، یا مکی بن ابوطالب قیسی یا دیگران همین اتفاق افتاده است. شیخ محمد علی دره، از همان اوانی که دست به قلم برده قصد نوشتن چنین اثری را داشته است. او خواهان نگارش کتابی در اعراب قرآن بوده که کافی و وافی باشد و هم برای مبتدیان در این فن مفید باشد و هم برای ماهران و عالمان. این قصد با درخواست بسیاری از افراد، به‎ویژه محمد محیی‎الدین عبدالحمید مصری نسبت به این امر، تشدید شده است. محمد محیی‎الدین به‎واسطه کسی که کتاب‎های نویسنده را به او می‎رسانده و او را در منزلش زیارت می‎کرده، از نویسنده خواسته است که آیاتی را که ابن هشام در مغنی به آنها استشهاد کرده، به‎علاوه شواهدی که خود نویسنده بر آن افزوده، بنویسد. نویسنده می‎گوید: من در این هنگام یقین پیدا کردم که باید آیات مورد استشهاد در اعراب قرآن را به‎صورت کامل بنویسم. در این هنگام به اعراب شواهد جامع دروس عربی و شرح آن بعد از اعراب شواهد مغنی پرداختم و سپس چاپ و منتشر شد. سپس به شرح کتاب قواعد اللغة العربية و اعراب مثال‎ها و شواهد آن پرداختم که آن نیز چاپ و منتشر شد. پس از آن اعراب و شرح معلقات عشر و اعراب شواهد همع الهوامع را در دست گرفتم که هنوز به چاپ نرسیده و به‎صورت دست‎نویس پیش خودم هستند. پس از آن نیز رساله کوچکی در حج و حجاج در روزگار ما «الحج و الحجاج في هذا الزمن» را به چاپ رساندم، ولی در تمام این مدت، در ذهنم بود که باید کتابی در اعراب کامل قرآن کریم بنویسم و پس از کش و قوس‎ها و تردیدها و... نهایتا به این کار اقدام کردم و نتیجه آن کتابی است که پیش روی شماست. تنبیه به موارد ذیل در این کتاب بسزاست: مبتدی در این فن، از شرح و تفسیر کلام خدا، هم به‎صورت افراد در کلمات و هم در جملات، بهره می‎برد. برای استفاده از این کتاب، لازم است ابتدائیات قواعد نحو را بلد باشیم. برای پیشگیری از اطاله کلام، نویسنده در این اثر، شیوه اختصار و ایجاز را برگزیده؛ البته در برخی موارد در شرح، توسعه بیشتری داده است که به جهت نیاز مطلب به این امر بوده است. در برخی موارد به آیه سوره سابق یا سوره بعدی احاله شده است؛ مثلا در قصه اصحاب سبت که در سوره اعراف به‎تفصیل از آن بحث شده، در سوره‎های بقره و نساء و مائده به آن اشاره شده است که این کار نیز به جهت رعایت اختصار صورت گرفته است. استعاذه و بسمله، برای یک بار در ابتدای کتاب شرح شده است. سوره فاتحه شماره خاصی نخورده است و صرفا به اسمش آدرس داده شده است. درباره سایر سوره‎ها، به‎ترتیب بقره با شماره 2، آل عمران با شماره 3 و... شماره‎گذاری شده و در جایی که دو شماره داده شده است، شماره اول اشاره به آیه و شماره دوم اشاره به سوره دارد؛ مثلا شماره (20/5)، یعنی آیه بیستم از سوره مائده و... ولی در جایی که صرفا یک شماره ذکر شده است، آن شماره مربوط به رقم سوره می‎باشد. ضمیرهای «إياك» و «إياكم» و... مبنی بر آنچه آخر لفظ به آن منتهی می‎شود بشمار آمده است. وجوه قرائات و نتایج اعرابی حاصله از آن در این کتاب آمده است. البته این امر با قصد موجزنگاری در این کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه هدف از نگارش آن، علم به جمیع وجوه اعراب به‎منظور فهم بهتر قرآن کریم بوده است. در بخشی از کتاب در توضیح کلمه «عالمین» در سوره حمد می‎خوانیم: عالمین، جمع عالم (به فتح لام) است. جمع بسته شده، چون عوالم هستی مختلف و متفاوتند و این پاسخی است به کسانی که قائلند عالم اسم جنس است و بر ماسوای الله صدق می‎کند و جمع در عربی بر سه فرد و بیشتر اطلاق می‎شود. به دلیل تغلیب عقلا بر غیر عقلا این کلمه با یاء و نون جمع بسته شده... مقاتل می‎گوید: عالمون، شامل هشتاد هزار عالم می‎شود که چهل هزار آن در خشکی و چهل هزار در دریاست. جمع مذکر سالم بسته شدن ا ین کلمه هم به دلیل تغلیب عاقلان بر غیر عاقلان است. عالم مشتق از علامت است؛ زیرا عالم هستی علامتی است بر وجود خالقش و دلالت بر وجود خالق و صانع و وحدانیت او دارد... جلد دوم به تفسیر سوره‌های آل عمران و نساء می‌پردازد.
نهج البيان عن كشف معاني القرآن المجلد 2
نویسنده:
محمد بن حسن شيباني؛ محقق: حسین درگاهی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: الهادی,
چکیده :
نهج البيان عن كشف معاني القرآن، اثر محمد بن حسن شيبانى و به زبان عربى است. اين كتاب، توسط آقاى حسين درگاهى تحقيق شده است. مؤلف در مقدمه كتاب، نام خود را متذكر نشده كه اين خود موجب گرديده است عده‌اى در مورد نام وى اختلاف نمايند. حاجى نورى در خاتمه «مستدرك الوسائل» و در «دارالسلام» و سيد حسن صدر در «تأسيس الشيعة» از مؤلف به‌عنوان محمد بن حسن شيبانى استاد شيخ مفيد محمد بن محمد بن نعمان (م: 413ق) كه ساكن مصر بوده، نام برده‌اند. اين نسب را مرقومه پشت برگ اول نسخه كتابخانه مركزى تأييد مى‌كند. از مقدمه نسخه چنين برمى‌آيد كه مؤلف شيعه اماميه بوده و در مواردى از تبيان شيخ طوسى(م: 460ق) نقل نموده است. ولى صرف نظر از اينكه مؤلف، كتاب خود را به كتابخانه «المستنصرية» عباسى - و يا فاطمى - اهدا و از خلفاى راشدين و بنى العباس به نيكى ياد نموده است، به لحاظ اينكه وى در موارد زيادى از تبيان شيخ طوسى كه شاگرد شيخ مفيد بوده، نقل مى‌نمايد، در انتساب اين كتاب به مؤلف واقعى آن ايجاد شك و ترديد شده است، به‌نحوى كه صاحب «الذريعة» بيان داشته كه مؤلف «نهج البيان عن كشف معاني القرآن»، استاد شيخ مفيد نبوده و ظاهرا با «الكشف و البيان» ثعالبى اشتباه شده است. كتاب در 5 جلد تنظيم شده است. مؤلف در هر سوره، نخست به ذكر نام آن، مكى يا مدنى يا مورد اختلاف بودن آن و تعداد آيات آن مى‌پردازد (آيات سوره بقره را 290 مى‌داند؛ امّا در شمارش، همان 286 را رقم زده است)؛ سپس به ذكر فضل سوره (در بعضى موارد) با نقل روايت مى‌پردازد. به وجه تسميه سوره و نام‌هاى ديگر آن اشاره داشته، اقوال مختلف را ذكر مى‌نمايد. پس از آن به تفسير فرازهاى مختلف آيات مى‌پردازد، در اين بخش، ابتدا لغات، معانى و در برخى موارد، اشتقاق آنها را بازگو مى‌نمايد و در مرحله بعد به شرح آنها به‌طور مستقل يا به نقل از مفسرين و يا با ذكر روايت، پرداخته و با بيان نام افراد، منقولات خود را منتسب مى‌نمايد. درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، توجه به نكات زير مفيد است: * مؤلف در اين تفسير ابن عباس را مى‌ستايد و بسيار از تفسير او مى‌آورد و گويا مى‌خواهد از مستنصر دلى به دست بياورد؛ چنان‌كه درباره عباسيان مى‌گويد: «الخلفاء الراشدين من بني العباس «سقى الله ضريحه و ضرايحهم صوب الرضوان» و در همين جاست كه از «مؤيد بن المتوكل» ياد مى‌كند. چنين گمان مى‌رود كه اين تفسير براى مستنصر خليفه عباسى (623-640ق) نوشته شده است، نه مستنصر فاطمى؛ زيرا كسى كه براى چنين خليفه‌اى تفسير مى‌نويسد هرگز عباسيان را نمى‌ستايد. * مفسر در مقدمه تفسير مى‌نويسد: در دوران جوانى، زمانى كه نشاط علمى بيشترى داشتم، در ذهنم خلجان مى‌كرد كه اى كاش بخشى از معانى، اسباب النزول و غريب قرآن را جمع‌آورى مى‌نمودم. در مباحث دوستانه با علما، وقتى اين امر مطرح شد، مرا تشويق به آن نمودند، بدين ترتيب تحقيق آن را آغاز كردم. * اقوال بسيارى از مفسرين را مطالعه كردم و مشاهده نمودم كه اختلاف فراوانى در آنها وجود دارد كه سبب تحير افراد و تباين اقوال مى‌گردد و نيز منشأ اختلاف، تفسير به رأى و نظر و مذهب خود بود؛ منتهى در نهايت آن را به صحابى يا تابعى نسبت مى‌دادند. تصميم گرفتم تفسيرى بنويسم كه موارد اختلاف را كنار گذاشته و مطالبى كه داراى فايده‌اى براى علما و خوانندگان قرآن بود، انتخاب نموده و روايات اهل‌بيت(ع) را بر آنها افزودم. * اين اثر، تفسيرى ادبى، مأثور، موجز و استوار مى‌باشد. همچنين به ذكر پاره‌اى از موارد ناسخ و منسوخ، احكام و عبادات شرعيه، اسباب النزول و سخنان لغويان پرداخته است. مؤلف از بسيار پرداختن به مباحث دستورى و قرائات و نيز بواطن و اسرار پرهيز كرده و بنا را بر اختصار و اقتصار گذارده است. هدف او تفسير كل قرآن بوده، امّا به تفسير شمارى از آيات نپرداخته؛ زيرا معتقد است، معناى آنها از ظاهرشان دانسته مى‌شود. * چندان از كلبى نقل مى‌كند كه گمان مى‌رود تفسيرش را در اختيار داشته است. از شيخ مفيد، سيد مرتضى و شيخ طوسى با احترام نام برده و بسيار از «تبيان» سود جسته است. از كلينى، رمانى، جبّائى، طبرى، زجاج، صاحب‌النظم، عبدالغنى، حلبى، قتيبى، فرّاء، جعدى، ابراهيم بن محلز، ابن انبارى، كتاب الزاهر و كتاب التخليص ياد شده است. گذشته از لغويان و نحويان و مفسران قديم كه بسيار از سخنان آنها در اين تفسير آمده است، از منابع روايى او كافى، اختصاص، معاني الأخبار، علل الشرايع، تفسير امام حسن عسكرى(ع)، تفسير قمى، عيون الأخبار و... مى‌باشد. * به‌گونه مستقيم از مجاهد، مقاتل، قتاده، عكرمه، وهب، ابوعبيده و سدّى اقوال را نقل مى‌كند. در تبيين معانى لغوى از اشعار عرب نيز استفاده مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج1، ص86، در معناى «الصلاة»، آيه 3، سوره بقره). * شرح فرازهاى آيات را گاهى با كمك گرفتن از آيات ديگر و يا روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) پى مى‌گيرد (مثلا ر.ک: ج1، ص87، آيه 3، سوره بقره و صفحه 89). بيان معانى ديگر الفاظ مشترك را در قرآن از نظر دور نداشته، هريك را با مورد خود مشخص مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج1، ص87). * مفسر در مقدمه خود مى‌نويسد: بناى خود را بر دورى از ذكر اقوال مختلف و متفاوت مفسران نهاده است؛ اما بااين‌حال خود، ناچار از ذكر اقوال مى‌گردد (مثلا ر.ک: آيه 224 سوره بقره، ج1، ص297). مفسر اسباب النزول را نيز از موضحات آيات دانسته و با نقل آن‌ها مطلب خود را تكميل مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج1، ص241، آيه 178 سوره بقره). * مفسر در دو مقدمه مباحثى را مطرح كرده‌اند: در مقدمه اول، انگيزه تأليف، كليات روش تفسيرى، ضرورت استفاده از روايات پيامبر(ص) و ائمه(ع) در تفسير را بازگو مى‌نمايد و در مقدمه‌اى ديگر، طى چند فصل، بحث‌هاى مختلفى را مطرح كرده است، از جمله: كتب انبياى گذشته و تعداد آنها، رواياتى راجع به تعداد آيات، سور و كلمات قرآن، بحثى در سبعة احرف، اشتقاق قرآن و معناى آن، ما يشتمل عليه القرآن، ذكر برخى حقايق قرآن، مانند: حقيقت امر، نهى، نسخ، محكم، متشابه، ضلال، هدى، ختم، تقدير، كفر، جعل، قضا، مطلق، مجمل، عام، خاص، فتنه، مقيد، حقيقت، مجاز و... جلد دوم به تفسیر سوره‌های آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و انفال می‌پردازد.
تفسير البغوي «معالم التنزيل» المجلد 2
نویسنده:
حسين بن مسعود بغوي؛ محققان: محمد عبدالله نمر، عثمان جمعه ضمیریه، سلیمان مسلم حرش
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عربستان/ ریاض: دار طیبة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تفسير البغوى المسمّى معالم التنزيل تألیف حسین بن مسعود بغوی، از مشهورترين و گرانقدرترين تفاسير نقلى (مأثور) اهل سنت محسوب مى‌گردد. به‌رغم مختصر بودنش، پالوده بودن از احاديث موضوع و اسرائيليات غريب و آراى بدعت‌آميز (نسبت به برخى تفاسير پيش از خود) را از ويژگى‌هاى مهم آن بر شمرده‌اند. نویسنده در اين تفسير كه به زبان عربى است، از تفسير الكشف و البيان ثعلبى بسيار متأثر بوده (بلكه اصل اين تفسير و محور آن بوده است) و به نقل مأثورات اكتفا نكرده بلكه وجوه معانى، قراءات، لغات، اعراب، تفسير، تأويل، احكام و فقه، حكم و اشارات و نقدهایی بر آراى بدعت‌آميز و احاديث جعلى تفسير ثعلبى، در آن يافت مى‌شود. از ابن تیمیه پرسيدند: از تفاسير زمخشرى و قرطبى و بغوى كداميك به كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) نزدیک ‌تر است؟ پاسخ داد:سالم‌ترين آنها از جهت بدعت و احاديث ضعيف، تفسير بغوى است كه گر چه خلاصة تفسير ثعلبى است، بغوى احاديث جعلى و بدعت‌آميز آن را حذف كرده است. علاء‌الدين على بن محمد بغدادى معروف به خازن (متوفاى 725ق) كه تفسير بغوى را تلخيص كرده است، علت انتخاب خود را چنين بيان مى‌كند: «زيرا كتاب معالم التنزيل نوشته علامه جليل، عالم كامل، احياكننده سنت، قدوه و پيشواى امت، ابومحمدحسین بن مسعود بغوى، جزو بهترين و ارزشمندترين تأليفات در تفسير بود. (اين كتاب) جامع آراء صحيحه، عارى از شبهه و تحريف و آراسته به زيور احاديث نبويه و احكام شرعيه بود و در شيواترين عبارات و زيباترين اسلوب شكل گرفته بود؛ از اين‌رو خواستم تا از گوهرهاى تابناك آن بهره فراوان ببرم». استاد عبدالرزاق مهدى، محقق دار احياء التراث العربي‌بيروت در مقدمه تفسير بغوى مى‌نويسد: «اين تفسير از شيواترين كتب تفسيرى به شمار مى‌رود، نثر آن روان و منسجم است و متضمن احاديثى است كه سند همه آنها صحيح يا حسن است».البته بايد متذكر شد كه احاديث جعلى و ضعيف نيز در اين تفسير به ندرت يافت مى‌شود، بدين‌جهت اين تهذيب و تعريف‌ها را بايد به حالت غالبى در نظر گرفت. از اين‌رو دكتر محمدحسین ذهبى در التفسير و المفسرون مى‌نويسد: «روى هم رفته، اين تفسير، بهترين و سالم‌ترين تفسير نقلى است كه در دسترس اهل علم قرار دارد». بايد اضافه نمود كه اين مقايسه‌ها در رابطه با تفاسير نقلى اهل سنت صورت گرفته است. بغوى مقدمه‌اى بر تفسير خود نگاشته است كه ضمن بيان روش و انگيزه تأليف، اسانيدى را كه در نقل روايات، اقوال صحابه (غالباً ابن عباس) و تابعين، قرائت‌ها، شأن نزول و مسائل تاريخى، داشته است بيان مى‌دارد، به‌همين جهت در متن تفسير مطالب فوق را بدون ذكر سند مى‌آورد. و نيز بحثى در فضائل قرآن و تلاوت آن و وعيد بر تفسير به رأى بيان داشته است. جلد دوم به تفسیر سوره‌های آل عمران و نساء می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 96