جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 265
بررسی چالش های حدوث جسمانی نفس
نویسنده:
اصغر فاضلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله جسمانيه الحدوث و روحانيه البقاء بودن نفس يكی از زيربنايی ترين مسائل روانشناسی در حكمت متعاليه اسـت. ايـن مـسئله از ابعـاد مختلـف قابـل بررسـی اسـت ؛ امـا از آنجاكـه حـدوث جسمانی از سوی عده ای مورد نقد جدی قرار گرفته است ، آنچه در اين مقـال در صـدد تبيـين آن هستيم، بررسی چالش های اين نظريه است. چالش هايی كه اين نظريه را در مراحل ثبوت و اثبات مورد تحديد جدی قرار داده، گاهی با دلايل عقلی مبانی آن را مخدوش كرده و زمانی بـا دلايـل نقلی پايه های آن را متزلزل نشان داده اند. به نظر می رسـد بـا تـأملاتی مـی تـوان از ايـن چـالش هـا گذشت و از حدوث جسمانی نفس دفاع كرد.
صفحات :
از صفحه 59 تا 84
سه اقلیم بدن؛ بررسی مقایسه ای معاد جسمانی از منظر صدرالمتالهین و آقا علی حکیم (مدرس زنوزی)
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان,نرجس رودگر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معاد جسمانی صدرالمتألهين، طرحی نو است كه برای نخـستين بـار جـسمانيت معـاد را عـلاوه بـر روحانيت آن به تقرير عقل و برهان درآ ورده اسـت. گرچـه صـدرا تبيـين خـود از معـاد را كـاملاً منطبق با معاد قرآنی می دانـد، ولـی منتقـدان وی، منكـر ايـن تطابقنـد . آقـا علـی حكـيم (مـدرس زنوزی) از پيروان مكتبِ حكمت متعاليه از جمله افرادی است كـه كوشـش او بـرای ارائـه تقريـر كاملتری از معاد جسمانی كه از هماهنگی بيشتری با معاد قرآنی برخـوردار باشـد، مـورد عنايـت اهل حكمت و نظر قرار گرفته است . گرچه واكاوی آرای ايـندو حكـيم بزرگـوار، نـشان دهنـده تفاوتهايی در نظريه پردازی- علـيرغـمِ وحـدتِ مبـانی- اسـت؛ امـا حاصـل ايـن بررسـی نـشان ميدهد تقرير آقا علی حكيم، برخلاف تشابه با تقرير صدرايی در شبهه عدم تطابقِ كامل بـا معـاد قرآنی، دچار اشكالاتِ عقلی نظری ديگری نيز می باشد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 114
تبیین و بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصالت وجود صدرایی و مسئله ابطال تناسخ ملکی
نویسنده:
محمد نجاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چالش انگيزترين اقسام تناسخ، تناسخ ملكی است. در اين مقاله بر خلاف مشی قاطبه تأليفـاتی كـه نگاشته شده است؛ از ادله مشهور ابطال تناسخ ملكی صرف نظر شده و با استفاده از اصـول فلـسفه صدرايی به نقد و بررسی اين مفهوم پرداخته شـده اسـت . ايـن بررسـی نـشان مـی دهـد در حـوزه صدرايی سازگاری كاملی بين دوگانه های اصالت وجود و ابطال تناسخ ملكی وجود داشته است؛ به صورتی كه می توان از اين سازگاری به عنوان بهترين دليل در رفع اين چالش استفاده نمود.
صفحات :
از صفحه 115 تا 130
بررسی دیدگاه های متفکران مسلمان در باب سازگاری نظریه تکامل با متون دینی
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله‌ی حرکت و تغییر جهان، از قدیمی‌ترین مسائل فلسفی است که مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفته است. مسأله‌ی حرکت و تغییر پدیده‌های مادی در فلسفه‌ی غرب تا یونان باستان قابل پی‌گیری است. هراکلیتوس معتقد بود این جهان سراسر حرکت و تغییر است و این تغییر و تحول دائمی است.در فلسفه‌ی اسلامی نظریه‌ی حرکت جوهری از ابداعات ملاصدرا است و پیش از او این نظریه مورد انکار قرار می‌گرفت. ملاصدرا بر اساس دو نظریه اصالت وجود و مشکک بودن وجود اثبات کرد که طبیعت جوهر هر موجود مادی اوّلاً قابل اشتداد است و ثانیاً متحرّک بالذات است.از آن‌جایی که اصل حرکت شامل تمام موجودات می‌شود از اینرو نظریه‌ی تکاملِ مبتنی بر اصل حرکت و تغییر توسط چارلز داروین با تکیه بر مستندات و شواهد متعددی در زیست‌شناسی مطرح شد. بر طبق این نظریه، انواع یا گونه‌های موجودات در طول زمان یکسان و ثابت نمانده‌اند، بلکه دست‌خوش تغییر و تحوّل شده و متناسب با شرایط، تطوّر یافته‌اند. این نظریه سابقه‌ای کهن دارد، اما از قرن نوزدهم به صورت جدّی‌تری در حوزه‌ی علوم طبیعی مطرح شده است. نقطه‌ی عطف در طرح این نظریه، منشأ انواع چارلز داروین است که اثری بسیار مهم در تاریخ علوم طبیعی محسوب می‌شود. داروین در این کتاب و سپس در منشأ انسان از این نظریه صورت‌بندی علمی و مبتنی بر شواهد تجربی به دست داد که در مجامع علمی با استقبال مواجه شد و سبب گردید گاه اصطلاح «داروینیسم» به عنوان مترادف نظریه‌ی تکامل یا تطوّر انواع به کار رود. نظریه‌ی داروین امروزه در عالم علم با پرسش‌های فراوان مواجه شده، اما نظریه‌های مبتنی بر تکامل یا تطوّر انواع هم‌چنان مطرح است. مابین نظریه‌ی حرکت جوهری و نظریه‌ی تکامل شباهت بسیاری وجود دارد. در هر دو این نظریه‌ها تنها امر ثابت، اصل قانون تغییر است با این تفاوت که در نظریه‌ی تکامل در پی شناخت علل زیستی و طبیعی تغییرات جانداران است اما حرکت جوهری شامل تمامی موجودات مادّی اعم از جاندار و غیر جاندار است و هم‌چنین تنها با استفاده از دلائل فلسفی تغییرات را تبیین می‌کند.اما با وجود شباهت‌هایی که می‌توان بین نظریات ملّاصدرا در باب حرکت جوهری و تغییر تدریجی موجودات مادّی و هم‌چنین اعتقاد به واسطه بین موجودات با نظریه‌ی تکامل یافت؛ نظریه‌ی حرکت جوهری جز این را بیان نمی‌کند که تنها امکان تبدل انواع وجود دارد و به عبارت دیگر تبدل انواع مانع عقلی ندارد و حرکت جوهری نسبت به تبدّل انواعلابشرط است.اما براساس دیدگاه اصالت ماهیّت و امتناع انقلاب ماهیّت، حرکت جوهری محال و انواع ثابت و بدون تغییر هستند. لکن از آن‌جایی که این دیدگاه ابطال شده است بنابراین بر اساس این دیدگاه فلسفی، ثبوت انواعباطل است.هم‌چنین در مورد نظریات فیلسوفان در باب ظهور تدریجی موجودات دلیلی وجود ندارد که این‌ نظریات دالّ بر تکامل باشند اما این ترتیب زمانی در پیدایش موجودات و هم‌چنین موجودات حدّ واسط را می‌توان به پیدایش تدریجی موجودات در یافته‌های زمین‌شناسی مشابه دانست که این یافته‌ها از جمله شواهد نظریه‌ی تکامل است.نظریه‌ی تکامل در حوزه‌ی دینی نیز با رویکردها و مواضع مختلفی رو به رو شد. آن دسته از تجدّدگرایانی که به دین پایبند بودند، کوشیدند نوعی سازگاری بین این نظریه و متون مقدّس ایجاد کنند. از اینرو تفسیرهایی مانند خلقت انسان از متون مقدّس به عمل آمد که نظریه تکامل تدریجی را نتیجه می‌داد.از سوی دیگر، عدّه‌ی قابل توجّهی از دانشمندان علوم دینی و مفسّران قرآن از جمله طباطبایی و مکارم شیرازی با این نظریه مخالفت کردند و این نظریه را به استناد این‌که با ظاهر آیات قرآن ناسازگار است باطل شمردند. البته دیدگاه‌های عالمان دینی در این باب یکسان نیست. حتّی بعضی از آن‌ها مانند محمود طالقانی و علی مشکینی این نظریه را پذیرفتند و تعارضی بین آن و قرآن کریم ندیده‌اند و بعضاً معرفت‌شناسی دینی مبتنی بر آن را عمیق‌تر یافته‌اند. البته برای رفع تعارض بین علم و دین هر کدام از مخالفان و یا موافقان راه‌حل‌هایی را مطرح کردند که به آن‌ها پرداخته شد. به نظر نگارنده با توجه به بررسی تفاسیری که از برخی آیات در مورد خلقت انسان مطرح شد، دیدگاه طباطبایی مخصوصاً با توجه به آیه‌ی 59 سوره‌ی آل عمران صحیح‌‌تر به نظر می‌رسد، البته این به منزله‌ی ردّ کامل نظریه‌ی تکامل نمی‌باشد بلکه فقط این نظریه در خصوص تکامل نوع انسان فعلی در تعارض با قرآن انگاشته می‌شود و حتّی اگر در زیست‌شناسی این نظریه به اثبات برسد می‌توان خلقت انسان را معجزه دانست.
بررسی رجعت از دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی
نویسنده:
طاهره احدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آیات و روایات متواتر بسیاری در مورد اعتقاد به رجعت به معنای بازگشت گروهی از مومنان خالص و کافران ستمگر به این جهان پیش از قیامت، به دنبال اعتقاد به منجی آخرالزمان اشاره شده است و علما و اندیشمندان شیعه با توجه به آموزه‌های قرآنی و روایی در صدد اثبات و تبیین این مطلب می‌باشند.در این رساله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی،دیدگاه علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی از اندیشمندان معاصر در زمینه‌ی رجعت مورد تبیین و بررسی قرار گرفته است. ایشان سعی نموده‌اند که با مبانی فلسفی به تبیین رجعت بپردازند، بنابراین مسئله رجعت را با استفاده از مقدمات زیر اثبات عقلی می‌کند که عبارت‌اند از: 1-علاقه‌ی ذاتی نفس به بدن مادی، 2-انجام نشدن خاصیت ضروری وجود نبیّ خاتم و ائمه‌ی اطهار (ع) به دلیل موانع و قواسر،3- استحاله‌ی دوام قسر از کمال و اثر طبیعی شیء .براساس این اعتقاد در زمان ظهور تمامی موانع و قواسر آثار وجود نبیّ اکرم (ص) و ائمه‌ی اطهار (ع) مرتفع می‌شود، به همین دلیل رجعت ایشان ممکن ،بلکه واجب و ضروری خواهد بود. اما باید گفت که تحلیل علامه رفیعی قزوینی در رجعت خالی از اشکال نیست چرا که ایشان رجعت را فقط مختصّ پیامبراکرم(ص) و ائمه‌ی معصوم(ع) می‌داند، از طرف دیگر هیچ دلیل عقلی وجود ندارد که خاصیت وجودی هر موجودی باید حتماً فعلیت پیدا کند و به کمال برسد و استحاله‌ی قسر دائمی نیز به انواع موجودات مربوط می‌شود نه افراد آن‌ها و کاربرد آن در این جا درست نیست. به طور کل می‌توان نتیجه گرفت که اثبات ضرورت عقلی رجعت نیازمند استدلال و داشته‌های بیشتری است و در این‌گونه امور نیاز به تکلّف برای اثبات عقلی نیست، زیرا ادلّه ی محکم قرآنی و روایی بر امکان وقوع رجعت در گذشته و آینده وجود دارد که بیشتر روایاتش به حد تواتر رسیده است.همچنین ایشان در تفاوت رجعت و تناسخ معتقد است که تناسخ بازگشت نفس به بدن دنیوی است که تمام فعلیت ها و کمالات خود را از دست داده است اما اگر نفسی با موت ، کمال و فعلیتی برتر پیدا کند و به بدن خود که هیچ کمال و فعلیتی را از دست نداده بازگردد، این غیر از تناسخ است. علامه رفیعی قزوینی در پایان بیان خویش پیرامون اثبات رجعت، به شبهات منکرین رجعت پاسخ می‌گوید.
دیدگاه ملاصدرا درباره چیستی مرگ و سرنوشت انسان
نویسنده:
علی صالح حاتمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر به منظور ارائه دیدگاه ملاصدرا درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن فراهم آمده است.با توجه به این‌که از دیدگاه ملاصدرا، مرگ امری وجودی است که تنها انسان را از عالم فانی دنیوی، برای حیاتی ابدی به عالم جاوید اُخروی منتقل می‌کند، اهمیت مسأله مرگ در زندگی انسان و نیز سرنوشت انسان پس از آن به عنوان دو واقعیت مسلم و انکار ناشدنی آشکار و نمایان می‌شود، لذا این پژوهش در نظر دارد، به بیان دیدگاه این فیلسوف بزرگ اسلامی درباره مرگ و سرنوشت انسان پس از آن بپردازد. برای این منظور ابتدا دیدگاه ابتکاری ملاصدرا درباره چیستی، انواع و ضرورت مرگ بیان می‌شود و سپس به بیان سرنوشت انسان پس از مرگ از دیدگاه وی پرداخته می‌شود.مباحث مطرح شده در این رساله روشن می‌سازد که ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می-کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.کلید واژه‌ها: صدرالمتألهین، چیستی مرگ، ضرورت مرگ، سرنوشت انسان، فرجام شناسی
لوازم انسان شناسی ملاصدرا در باب عام گرایی و خاص گرایی اخلاقی
نویسنده:
صحرا پیغامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در انسان شناسی ملاصدرا، انسان ها بر حسب فطرت هیولانی- ترکیب جسم از ماده و صورت- یک نوع واحدند و همه انسان ها در این مورد، مشترکند، اما همین انسان ها بر حسب ملکات و کمالات نفسانی، به انواع گوناگون شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته تقسیم می شوند. در کنار موجودات دیگر که دارای وجودی ثابت هستند، انسان دارای وجودی است که دائماً در حال ترقی و تحول از وجودی به وجود دیگر است و در نهایت امر، سعادتی نصیب انسان می شود که این سعادت در حد و مرتبه وجود خود این انسان و اعمالش است و فرد بسته به این که تا چه حد مراتب کمال را طی کرده باشد، چه اعمالی را انجام داده باشد و چه کمالات و فضایلی را کسب کرده باشد، در یکی از گروه های شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته قرار می گیرد. بر این اساس انسان شناسی ملاصدرا را در ارتباط با عام گرایی معتدل در اخلاق می دانیم. ملاصدرا را عام گرا می دانیم، زیرا وی با توجه به این که ساختار وجودی انسان ها شبیه به هم است، برای آن ها اصول و احکام اخلاقی عامی را به کار می برد. او را عام گرای معتدل می نامیم، زیرا اصول و احکام اخلاقی عامی را که وی به کار می برد، عام به معنای کلی که شامل همه انسان ها شود، نیست، بلکه عام به معنای ویژه است. یعنی این احکام نه آنقدر عام است که شامل همه انسان ها شود و همه آن ها را در یک سطح قرار دهد، و نه آنقدر خاص است که فقط شامل گروه خاصی از انسان ها شود، بلکه وی با تقسیم انسان ها به مراتب مختلف، برای هر کدام از آن ها، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه و گروه را قرار داده است. پس هر انسانی با توجه با این که در کدام یک از مراتب شیطانی، انسانی، حیوانی و فرشته است، احکام اخلاقی مخصوص آن مرتبه را دارد و سعادتی در حد و مرتبه آن گروه نصیب انسان می شود و چنین تقسیمی، اعتدال و میانه رو بودن ملاصدرا را در مورد اصول و احکام اخلاقی نشان می دهد. همچنین قائل شدن به چنین تقسیمی در انسان شناسی ملاصدرا، نشان می دهد که نظام های اخلاقی متفاوتی برای هدایت اخلاقی آدمیان وجود دارد و هر کدام از انسان ها بسته به این که در کدام یک از این مراتب باشند، دارای چهار چوب اخلاقی خاص هستند.
هویت انسان و عناصر سازنده آن از دیدگاه صدرا (ره)
نویسنده:
اکرم تفتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اهمیت مباحث انسان شناسی بر هیچ کس پوشیده نیست. خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.» پس غایت خلقت انسان تقرب الی الله است و این امر میسر نمی‌شود، مگر اینکه عصاره هستی(انسان) خودش را به درستی بشناسد و جایگاه خود را در هستی بیابد؛ زیرا کسی که به خود جاهل باشد به غیر خود جاهل‌تر است. صدرالمتالهین با تأسیس اصالت وجود و حرکت جوهری در مباحث انسان شناسی تحولی شگرف به وجود آورد. در این نوشتار دیدگاه صدرا(ره) در مورد هویت انسان و عناصر سازنده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه صدرا(ره) نفس، یک حقیقت تعلقی است و اضافه مقوم وجودی نفس است. این حقیقت تعلقی جوهر است که افعال خود را به واسط? قوایی که همه مجرد هستند انجام می‌دهد؛ این جوهر مجرد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است؛ همچنین انسان مجموعه‌ای از نفس و بدن است که هر دو به یک وجود موجودند؛ و بدن، حکم ماده و نفس، حکم صورت را برای انسان دارد و چون قوام هر موجودی به صورت آن است؛ بنابراین هویت و حقیقت انسان همان فصل اخیر اوست. از دیدگاه صدرا(ره) نفس انسان دارای حد ثابتی نیست به همین دلیل انسان موجود پیچیده‌ای است که فلاسفه با تمام توان فکری از درک کامل او عاجز مانده‌اند.صدرا(ره) شناخت نفس را در پرتو کتاب و سنت جست و جو می‌کند و بدون بهره‌مند شدن از مشکات نبوت این شناخت را میسر نمی‌داند. از دیدگاه او، سه عنصر مهم در ساختن نفس دخیل‌اند؛ در این نوشتار پس از بیان اصول صدرا(ره) در علم النفس به معرفی این سه عنصر و نقش هر کدام در ساختن هویت انسانی پرداخته و نقش ایمان در تعیین این هویت مورد بررسی قرار گرفته است.
جایگاه انسان درنظام هستی درنگرش حکیم سبزواری ،علّامه طباطبایی ، سیدجلال الدین آشتیانی
نویسنده:
مریم میرزاپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تبیین جایگاه انسان در نظام خلقت به لحاظ نظری و عملی اهمیّت بسزایی دارد . با توجّه به جایگاه ویژه حکمت متعالیه در میان مکاتب مختلف فلسفی در جهان اسلام، در این پژوهش به بررسی این موضوع از دیدگاه حکیم ملاهادی سبزواری، علّامه طباطبایی و استاد سید جلال الدین آشتیانی به عنوان شارحان حکمت صدرا پرداخته می‌شود . از آنجا که انسان به واسطه داشتن دو بعد مادّی و غیر مادّی و دارا بودن مقام خلافت الهی و کرامت ذاتی از سایر موجودات متمایز است، تعیین جایگاه او در مراتب عالم منوط به شناخت ابعاد وجودی و استعدادهای بالقوّه و هدف از خلقت اوست . ارتباط اصل حرکت جوهری با «جسمانیّ? الحدوث و روحانیّ? البقاء» بودن نفس به عنوان نوآوری‌های حکمت صدرا در این پژوهش مورد توجّه واقع شده است .زیرا بر اساس اصل حرکت جوهری نفس انسان مراتب کمال را در سیر صعودی باید هماهنگ با مراتب در سیر نزولی طی کند . به علاوه نفس در اثر این حرکت از حالت جسمانیّت ابتدایی خود خارج شده و به تجرّد و بقاء روحانی می‌رسد، و این از مهمترین شاهکارهای حکمت متعالیه است . بر اساس دیدگاه این سه شارح حکمت صدرائی انسان به لحاظ ذات و به واسطه فطرت الهی می تواند به کمال برسد و در این راه حدّ یقف ندارد . همچنین در تأثیر علم و عمل و مراتب آن در ایجاد ملکات نفسانی و رسیدن به سعادت حقیقی نظرات دقیق و عملی مطرح نموده‌اند ..
هرمنوتیک، حرکت جوهری و فرایند ترجمه
نویسنده:
محمدجواد جاوید , عصمت شاهمرادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن گفتن از نسبت بین نظریه حرکت جوهری ملاصدرا که بحثی هستی شناختی است و منطق ترجمه که از معناشناسی بحث می کند در ظاهر قیاسی مع الفارق است. اما اگر مراد از ترجمه بیان مراد ماتن (مؤلف) باشد که عملاً درکی فراتر از متن صرف است، در این صورت می توان برای نظریه ملاصدرا در این خصوص وجهی قائل شد. این مقاله، با تمسک به نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، کشش معنا در امتداد زمان و مکان را با مفهوم حرکت بررسی می کند. برداشت مترجم، به مثابه یک مفسر و یا خواننده، از متن که با قوه و فعلیت درآمیخته است، در امتداد زمان سیر می کند و در لایه های وجودی متن جریان می یابد. در واقع، این برداشت ها در فرآیند ترجمه و بازترجمه از یک متن واحد به فعلیت بیش تر می رسند و کامل تر می شوند. گزاره اخیر فرضیة اصلی ما را تشکیل می دهد که در آن حرکت در مؤلفه های موجود در فرآیند ترجمه مورد بررسی قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 13
  • تعداد رکورد ها : 265