جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 49
بررسی مسأله جدایی(خوریسموس) در فلسفه افلاطونی _ ارسطویی
نویسنده:
سمانه قنبری ورنوسفادرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجائیکه افلاطون و ارسطو، هر دو، از فیلسوفانی هستند که تاثیر بزرگی بر اندیشه فیلسوفان پس از خود، حتی تا عصر حاضر، داشتهاند و به دلیل اهمیتی که جدایی در درک اندیشه این دو فیلسوف، به خصوص در بنیادیترین نظریاتشان، یعنی نظریه مثل افلاطونی و نظریه صورت ارسطو، برخوردار است، و همچنین به دلیل ارتباط جدایی با مهترین مباحث هستیشناختی و معرفتشناختی در فلسفه این دو فیلسوف، در این پایاننامه به بررسی مسئله جدایی در فلسفه افلاطونی- ارسطویی میپردازیم.مسئله‌ای که این پایان‌نامه به بررسی آن اختصاص دارد این است که آیا جدایی به همان نحو وشدتی که ارسطو معتقد است در فلسف? افلاطونی وجود دارد یا نه؟ و آیا واقعاً نظری? مُثُل افلاطونی مشکلاتی را که ارسطو به وجود آنها در این نظریه معتقد بود ایجاد می-کند یا نه؟ آیا به صرف این دلایل می‌توان نظری? مُثُل افلاطونی را رد کرد؟ و آیا ارسطو در نظری? صورت خود موفق به حلّّ این مسئله شده است؟
بررسی تطبیقی شک غزالی و شک دکارت
نویسنده:
فاطمه اروجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوعی که در این پایان‌نامه مورد بررسی قرار می‌گیرد، شک است و قصد داریم دیدگاه دو متفکر را در این راستا به چالش بکشیم. یکی اندیش‌مندی از ایران زمین یعنی ابوحامد غزالی با محوریت کتاب المنقذ من‌الضلال و دیگری اندیش‌مندی فرانسوی به نام رنه دکارت با محوریت تأملات در فلسفه اولی. غزالی در کتابش علومی چون کلام، فلسفه و تعلیم را مورد بررسی قرار می‌دهد و سعی در رد آنها دارد و برای رد آنها براهینی می‌آورد. او در نهایت به تصوف می‌رسد، آن را می‌پذیرد. و سعی می‌کند از طریق تهذیب نفس پای در این طریق بگذارد. غزالی در این بین به اثبات عقل می‌پردازد و نشان می‌دهد که کارایی عقل تا آنجاست که ما را به حقیقتی به نام نبوت رهنمون ‌شود. از سوی دیگر دکارت در تأملات با انکار ادراکات حسی شروع می‌کند و دامنه‌ی شک را تا مسائل ریاضی و بدهیات گسترش می-دهد. او سر انجامبا تکیه بر منی که می‌اندیشد و وجود دارد، بر شک خویش فائق می‌آید و سپس کم‌کم به اثبات خدا و جهان می‌پردازد.
بررسی پدیده ی رنج در مسیحیت با رویکرد اگزیستانسیالیستی کرکگور
نویسنده:
یحیی نصرتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
شیء فی نفسه و پدیدار در فلسفه نظری کانت و گذر هگل از آن دو
نویسنده:
جلال پی کانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده ندارد.
دیالکتیک در فلسفه ی افلاطون و کانت و هگل
نویسنده:
صدیقه موسی زاده نعلبند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
کانت و مسأله مابعدالطبیعه
نویسنده:
مدریک سعیدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه و نتایج آن
نویسنده:
لیلا قربانی الوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وحدت وجود یکی از مهم‌ترین مسائل عرفانی است که توسط ابن‌عربی مطرح شده و همواره مورد بحث موافقان و مخالفان بی‌شماری بوده است. ملاصدرا، که در نظریات فلسفی خود از عرفان نیز بهره جسته، مسألة وحدت وجود را با بیانی فلسفی تبیین کرده است. نظریة وحدت شخصی وجود در مقابل دو نظریة‌ تباین و کثرت وجودات و وحدت تشکیکی وجود است. بنابر وحدت شخصی وجود، غیر از «واجب الوجود» موجودی نیست و آنچه «ممکن» نامیده می-شود جلوة آن وجودِ واحد است.ملاصدرا گرچه در آغاز و در تقابل با فلسفه‌های اشراقی و مشایی، وحدت تشکیکی وجود را اثبات می‌کند؛ اما در بحث از علیت و رابطۀ علت و معلول، دیدگاه عارفان را در این مسأله، که همان وحدت شخصی وجود است، مطابق واقع یافته و می‌کوشد بر آن برهان اقامه کند. از این رو در الهیات بالمعنی الاخص، دیدگاه حکمت متعالیه در واقع همان دیدگاه ابن‌عربی است که به برهان آراسته شده است.پایان نامة حاضر پژوهشی است که درصدد بررسی وحدت شخصی وجود از منظر حکمت متعالیه و نتایج آن است که در پنج فصل ارائه می‌شود: اصطلاح شناسی، وحدت تشکیکی وجود در حکمت متعالیه، وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه، تنافی یا یگانگی وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود و در نهایت نتایج وحدت شخصی در حکمت متعالیه. از جمله نتایجی که بر اساس نظریة وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه به دست می‌آید عبارتند از: انتقال تقسیمات از مدار وجود به ظهور، تغییر در اشتراک معنوی مفهوم وجود، تحویل اصل علیت به نظریة تجلی، تغییر در تقریر قاعدة «بسیط الحقیقة کلّ الأشیاء»، تغییر در تقریر برهان صدیقین، تغییر در تصور خدا.
کلی در فلسفه ارسطو
نویسنده:
احمد زارع
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید مسئله «کلی» یکی از مهم‌ترین و محوری ترین مسائل تاریخ فلسفه است.پیشینه‌ی تاریخی این بحث به مقابله سقراط با دیدگاه سوفسطاییان برمی‌گردد که اینان اخلاق و معرفت را نسبی می‌دانستند، اما سقراط معتقد شد که برای معرفت واخلاق باید تعاریف «کلی» اقامه کرد. سقراط این تعاریف کلی را مطرح کرد اما مبنایی مابعدالطبیعی برای اثبات آنها فراهم نکرد. افلاطون برای این منظور آموزه‌ی صور متعالی را مطرح کرد، صورتهایی که ثابت وازلی هستند، و نسبت به تجلی‌های ناقص یا «تقلیدهایشان» دراین جهان استقلال دارند و با حواس ادراک نمی‌شوند. این نظریه افلاطون با انتقادات ارسطو مواجه شد. به عقیده ارسطو «چیزها» از ماده و صورت فراهم آمده‌اند. صورت در فلسفه‌ی اسطو قابل تطبیق با مثال در نظر افلاطون است ومبنای لازم برای کلی را داراست. ولی ارسطو وجود «صور» یا «مُثُل» مستقل را در جهانی جداگانه رد کرد. به نظر او صور فقط در ضمن اشیاء این جهانی وجود دارند. مثلأ «انسان» بتمامه در تک تک انسانها وجود دارد و وقتی آن را صرف نظر از هرمصداقی در نظر بگیریم در واقع مفهومی کلی در ذهن خواهد بود. پس هر چند افلاطون و ارسطو هر دو در بحث کلی واقع‌گر‌ا هستند، اما کلی افلاطونی دارای اوصافی چون تعالی و مفارقت است، در حالی‌ که کلی ارسطویی در متن واقعیت به صورت حالّ در ماده و در نتیجه متکثر به تکثر افراد است. این موضع ارسطو در تاریخ مبحث کلی به «اصالت واقع معتدل» و گاهی به «اصالت مفهوم» معروف است که از طرفی در برابر موضع افلاطون قرار می‌گیرد و از طرف دیگر در برابر به اصطلاح «اصالت تسمیه‌»ای‌ها که هیچ شـأن وجودی در برای کلی در نظر نمی‌گیرند.
سقراط سوفسطایی؟
نویسنده:
فتحی حسن
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سقراط را امروز فیلسوفی می شناسیم که مخالف بنیادی جریان سوفسطایی گری نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد و سرسلسله سنت فلسفی ای است که افلاطون و ارسطو رواج داده اند و در سرتاسر تاریخ فلسفه با تغییرات و تعدیل هایی به حیات خود ادامه داده است. اما آتنیان معاصر سقراط او را به عنوان یکی از اعضای حلقه های سوفسطایی و به جرم بدعت در الهیات و اغوای جوانان به اعدام محکوم کردند و با خوراندن سم شوکران به جهان دیگرش فرستادند. آیا چیزهایی در منش و روش و رفتار و گفتار سقراط نبود که آتنیان را به سوی چنین کار سوق دهد؟ مقاله حاضر عهده دار پاسخ به این سوال است. خلاصه پاسخ این است که سقراط از حیث موضوع مورد پژوهش، روش بحث، منش شخصی و محتوای آنچه تعلیم می داده شباهت هایی با سوفسطاییان داشته است و این شباهت ها را در آثار افلاطون نیز می توان دید.
صفحات :
از صفحه 15 تا 37
بعد عملی مثال خیر در فلسفه‌های افلاطونی و ارسطویی
نویسنده:
علیرضا ارشادی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افلاطون در دوره‌ افول امپراطوری آتن چشم به جهان می‌گشاید و به واسطه تعالیمی که در فلسفه هراکلیتوس می‌بیند، می‌فهمد که تاریخ بشری به موجب پیروی از قانون سیلان دایمی رو به سوی یک تباهی دارد. او با پذیرش این اصل و برای یافتن پاسخی در باب چگونگی اعراض از این تباهی، به تعالیم سقراط روی می‌آورد. تعریف جویی سقراط به او نشان می‌دهد که تعاریف، برخلاف متعلقاتشان همواره ثابت می‌مانند. افلاطون برای مستدل کردن تعالیم سقراط نظریه مثل را بر می‎‌سازد. این نظریه درصدد بیان این حقیقت است که هستی واقعی نه در جهان محسوس بلکه در جهان معقول خانه دارد. بر این اساس حکومت‌های زمینی، حکومت‌هایی هستند که قانون تباهی در آنها جاری است. تنها حکومتی که از این تباهی می‌گریزد، حکومت فیلسوفان است. در آرمان‌شهر، فیلسوفان به موجب دانشی که از جهان مثل و در راس آنها مثال خیر دارند، می‌توانند به تربیت شهروندان پرداخته و فضایل را در جان آنها موکد کنند و کل شهر را نیک‌بخت سازند. بی‌شک این نیک‌بختی در سایه دانشی که حاکمان درباره مثال خیر دارند، حاصل می‌شود.ارسطو در مواجهه با آموزه‌های استادش در باب مثل و مثال خیر، ضمن آنکه با کل نظریه مثل مخالفت می‌کند این نظر را نیز مطرح می‌سازد که حتی اگر ما به نظریه مثل قایل شویم، این نظریه نمی‌تواند در حکمت عملی ما را یاری کند. چرا که به موجب آموزه تقسیم علوم، موضوعات حکمت عملی برخلاف حکمت نظری، ثابت نیستند و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به قواعد عام استثناپذیر رضایت دهیم. پس مثال خیر افلاطون مفهومی پوچ است که در حوزه عمل کارآیی ندارد و ما در این حوزه فقط می‌توانیم به مطالعه قواعدی بپردازیم که به خیر زندگی بشری بیانجامد. این خیر را دانش سیاست می‌تواند برآورده سازد. سیاستمدار باید بر مبنای دانشی که از نفس بشر دارد، شهروندان خود را فضیلت‌مند سازد. این فضایل در حوزه فضایل نفسانی با انتخاب قاعده حد وسط حاصل می‌آید. در حوزه فضایل عقلانی نیز آنچه بالاترین قوه نفس بشری را بالفعل می‌کند، حکمت نظری است. چون با فعالیت نظری میتوانیم در سعادتی که خدا همیشه از آن برخوردار است، مشارکت کنیم و از شریف‌ترین لذایذ بهره‌مند شویم. در این پایان‌نامه بر آن هستیم تا نشان دهیم که به رغم اعراض ارسطو از مثال خیر در بعد عملی، او همچنان فیلسوفی خیرگرا و غایت‌گرا باقی می‌ماند.
  • تعداد رکورد ها : 49