جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
سعادت و شقاوت و عوامل آن در نهج‌البلاغه
نویسنده:
هادی هاشمی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
الهیات بالمعنی الاخص در نهج‌البلاغه
نویسنده:
رضا یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خلاصه آنچه که این پایان‌نامه به دنبال آن است بدین قرار است : در بخش اول آن سعی شده است که گوشه‌ای از شخصیت والا و بلند مرتبه سرباز گمنام اسلام، مولی‌الموحدین و نیز کتاب ارجمند و مقدس نهج‌البلاغه از زبان صاحبنظران مختلف اعم از مسلمان و غیرمسلمان برشته تحریر کشیده شود، هرچند که شناخت و معرفت شخصیت آن ابرمرد تاریخ به جهت اتصال به عالم قدس‌الهی غیرممکن و محال می‌نماید. در بخش دوم به اثبات صانع مقدس از طرق گوناگون (فطرت ، حدوث و خلق عالم، قصد و عنایت ، فسخ عزائم و نقص همم) پرداخته شده است . اگرچه کتاب نهج‌البلاغه کتاب جامعی است و در راستای موضوع خاصی نیست و همانطور که از عنوان آن پیداست مولف و گردآورنده آن سعی نموده که تنها خطب و رسائل و کلمات قصار آن حضرت را که از جنبه ادبی و بلاغی نظر وی را جلب کرده گردآورد، لذا مسائل و موضوعات نهج‌البلاغه متفاوت بوده و مطلب خاصی را دنبال نمی‌کند. بنابراین در این قسمت برهان‌هایی را که در رابطه با اثبات باریتعالی بکار رفته، به آن اشاره شده و پیرامون آنها توضیحات مختصر داده شده است . در بخش سوم به این مطلب اشاره شد که اگرچه بر وجود اقدس خداوند، دلایل مختلف اقامه شده و چنانچه گفته‌اند الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق اما عقول را بر ذات و کنه او راهی نیست و عقل و فهم بشری عاجز و قاصر از آن است که وجود حضرتش را تحدید نماید و از آنجا که وجود مقدس او از هر جهت وجودی بی‌حد و نهایت و از هر نظر علی‌الاطلاق است ، موجود مقید و محدودی همچون انسان و یا ملائکه مقرب را به ذات او راهی نبوده و هرگز کنه وجود او را درک نخواهد کرد. در بخش دیگر به توحید و وحدانیت حضرت حق پرداخته و ضمن بیان یکتایی خداوند صفات ثبوتیه و سلبیه‌ای را که در کتاب نهج‌البلاغه به آنها اشاره شد و نیز قرآن کریم در مواردی به آنها پرداخته، مورد بحث قرار گرفته است . ابتدا با بیان این مطلب که صفت غیر از موصوف است به بیان غیریت و دوگانگی آنها اشاره شده و سپس در مورد خداوند بحث شده و با نفی صفات از او به توحید صفاتی خداوند و اینکه ذات او با صفات ، عینیت داشته، اشاره شده و در مورد بعضی از صفات زیر بطور مختصر توضیحاتی داده شده است . در قسمت نبوات و ولایات ، به نبوت عامه و خاصه اشاره شده و ویژگی و اختصاصات نبی و نیز وضع اجتماعی زمان ظهور، ذکر شده و به بیان فلسفه و فایده نبوت پرداخته و اینکه رسالت تنها وظیفه پیامبران است و تنها پیامبران هستند که می‌توانند واسطه میان خداوند و انسانها باشند. در بخش پایانی به اهمیت و ضرورت معاد و بازگشت به آخرت اشاره و آنگاه به خصوصیات بهشت و جهنم پرداخته و مقایسه‌ای اجمالی میان دنیا و آخرت صورت گرفته است و در آخر مراتب و درجات بهشت و رضوان الهی گفته شده و اینکه جایگاه و سرانجام اهل طاعت و معصیت بهشت و جهنم خواهد بود.
رئالیسم و فیزیک کوانتومی
نویسنده:
سعید شاهرخ وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بررسی جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی عقول عرضیه در فلسفه اشراق با تکیه بر آثار سهروردی
نویسنده:
نفیسه سادات موسوی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
طبق قاعده الواحد از خداوند که از جمیع جهات واحد است تنها یک موجود صادر می شود در حالیکه در این جهان این کثرات متعدد مشاهده می شود. چگونه می توان کثرات موجود را به آن وجود واحد (خداوند) نسبت داد؟ سهروردی نظریه عقول عرضیه را جهت تبیین صدور کثرات مادی ارائه کرده است که برگرفته از مثل افلاطونی است. عقول عرضیه (انوار قواهر ارباب اصنام) سلسله ای از انوار مجرده اند که در انتهای عقول طولیه واقع شده و در عرض یکدیگر می باشند. به این معنا که با یکدیگر رابطه علی و معلولی ندارند. هر یک از عقول عرضیه رب النوع یک نوع مادی بوده و ایجاد و صورت بخشی افراد آن را بر عهده دارند.
نقد و بررسی حقیقت از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
حسین نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنگاه که در گفتار حکماء دقت کنیم متوجه می‌شویم آنچه که فکر آنها را به خود مشغول کرده است این بود که آیا آنچه محیط بر انسان است و آدمی آن را درمی‌یابد حقیقت و واقعیت دارد یا نه؟ و به عبارت دیگر اولین مسئله‌ای که از دیرباز تا به امروز اندیشهء فلاسفه را به خود جلب کرده است مسئله ثبات و تغیر است فلاسفه با خود می‌گفتند آنچیزی که بر انسان احاطه دارد اگر واقع است چرا متغییر است و بر یک حالت نیست ؟ و اگر واقعیت ندارد آنچه به نظر انسان نمایش می‌یابد چیست ؟ این دو صورت عمده که یکی تغیرپذیری بعضی از امور و دیگری دوام و استمرار بعضی از امور دیگر است از دیرباز مورد توجه متفکران یونانی بود این متفکران در اولین نظریات خود سعی بر آن داشتند تا هم جنبهء ثبات و هم جنبهء تغیر را تبیین نمایند، جنبه ثبات را از طریق توصیف عالم بر حسب یک یا چند عنصر ثابت و جنبهء تغیر را از راه دگرگونیهای موجود در عالم پدیدار تبیین کنند، عالم پدیدار همیشه در حال تغیر و عالم واقعی همواره دارای اوصاف ثابت و نامتغیر است . اما برخی مشکلات باعث گردید که چنین تصور شود که این دور صورت متغیر و ثابت ممکن نیست هر دو صورتهای واقعی و حقیقی جهان باشد، زیرا از یک طرف اگر همه چیز تغییر می‌کند دیگر چیزی ثابت نمی‌تواند باشد و از طرف دیگر اگر عنصر ثابتی در جهان وجود داشته باشد آن عنصر در معرض تغیر قرار نمی‌گیرد و نمی‌توان با این عنصر ثابت تغییرات و دگرگونیهای عالم طبیعت را تبیین کرد و بالاخره چنین عنصر ثابتی نمی‌تواند جزء نظام و دستگاه عالمی باشد که همواره در حال صیرورت و شدن است . لذا با توجه به این مفاهیم و ضرورت این مسائل در عالم فلسفه و نزد اندیشمندان سترگ دنیای فلسفه به نظرم آمد که حقیقت را از دیدگاه افلاطون مورد تحلیل و بررسی قرار دهم ولی قبل از هر چیز بدین منظور بر آن شدم که برای فهم دقیق نظام فلسفی افلاطون که از جریانهای فکری گوناگون متاثر می‌باشد آن جریانات فکری را به طور مختصر مطرح کرده و سپس نظریه مورد توجه افلاطون را بازگو نمایم.
تاثیر ایده (مثل) افلاطون بر فلسفه سهروردی
نویسنده:
غلامرضا صادقی جوزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ستایشبی‌همتا شایسته اوستکه هستی و هر چه هستاز بود او بود.بدیهی استکه سهروردی یکی از بزرگان فلاسفه مسلمان استو شان و مقام فلسفی او همپایه کسانی همچون ابن‌سینا و صدرالمتالهین شیرازی است . از همین رو بررسی و تحقیق و آثار و اندیشه‌های وی کاری شایسته و درخور است .سهروردی خود را احیاگر اندیشه‌های فیلسوفان و حکمای باستان میخواند و بارها در آثار خود به نام بزرگانی چون فیثاغورس ، انباذقلس ، امپدکلس ، زردشت ، هرمسو افلاطون اشاره میکند.از طرفدیگر افلاطون نیز یکی از سرآمد فلاسفه جهان استطوری که اندیشه‌هاو افکار او بعد از گذشتقرون متمادی هنوز مورد توجه و عنایتبزرگترین اندیشمندان جهان است .سهروردی مدعی است ، پیرو آراء و افکار فلسفی افلاطون است . آشکار استکه یکی از مهمترین اندیشه‌های فلسفی افلاطون "نظریه ایده" میباشد که دیگر جز فلسفه او را تحتتاثیر قرار داده است .نظریه ایده در فلسفه اسلامی "مثل افلاطونی" نام گرفته استکه سهروردی از آن با عنوان "اربابانواع" نام میبرد و علاوه بر پذیرشآن دلایلی بر اثباتآنها اقامه میکند.نوشتار حاضر به فراخور موضوع به تحقیق و بررسی این مساله می‌پردازد و در حد توان، می‌کوشد، تا چگونگی طرح و تاثیر نظریه ایده را در فلسفه سهروردی بررسی نماید.شیوه و روشتحقیق این نوشتار چنین استکه نخستنظریه ایده‌ی افلاطون مطرح گردیده و حتی‌المقدور سعی شده تا بیشتر مطالبمستند به آثار خود افلاطون باشد.ضمن آنکه تلاششده تا سایر منابع مربوط فراموشنشود و پساز آن عقیده سهروردی در باره اربابو موضع او در قبال مثل افلاطونی (ایده‌ها) مورد بحثو تحقیق قرار گرفته است .نگارنده در حد توان ناچیز خود کوشیده تا تشابهاتو تمایزاتاین دو عقیده (ایده‌ها و اربابانواع) را با یکدیگر مشخصنماید.لازم به ذکر استکدر عین تمرکز تحقیق بر موضوع مورد نظر، به دلیل فاصله زمانی قابل توجه بین افلاطون و سهروردی، ناگزیر، سیر تحول ایده‌ها در چند حوزه فلسفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است .یکی از مهمترین این حوزه‌ها، حوزه نوافلاطونی (و مخصوصا افلوطین) میباشد.افلوطین یکی از دانشمندان و صاحبنظران بزرگدنیای قدیم استکه در افکار فلاسفه اسلامی (از جمله سهروردی) تاثیر زیادی داشته است .همچنین منابع ایرانی تفکر سهروردی در این باره (اربابانواع) مورد توجه و ملاحظه قرار گرفته که این توجه به دو دلیل عمده میباشد: الف - سهروردی در آثار خود بارها از حکمتایرانیان باستان (حکمتخسروانی) نام میبرد.و خود را احیاگر اندیشه‌های آنان میداند تا جایی کدر مقدمه "حکمه‌الاشراق" مهمترین تقسیم فلسفی خود یعنی نور و ظلمترا روشحکمای ایران باستان میداند. ب - بعضی بزرگان اعتقاد دارند که میان فلسفه افلاطون و حکمتایرانی ارتباط وجود دارد و افلاطون از اندیشه‌های فلسفی - دینی حکمای ایران باستان متاثر بوده است .اندیشه‌های اشراقی سهروردی میتواند در قرن حاضر بصورتیکنظام فلسفی سازگار و استوار بر اصول و قواعد اشراقی مشخصو متقن رواج یابد.فلسفه اشراق به عنوان روشفلسفی جدا از فلسفه مشائی باید مورد توجه و عنایتخاصی قرار گیرد و بیشاز آنچه هستبه آن پرداخته شود، تا جایگاه واقعی خویشرا بدستآورد.امید استنوشتار حاضر بتواند گامی هر چند کوچکدر راه اعتلاء و زنده نگه داشتن افکار و اندیشه‌های این فیلسوفبزرگو "شهید فرهنگملی ایران" بردارد.
الاشارات و التنبیهات ، اثر حجه‌الحق ابن‌سینا، شرح خواجه نصیرالدین‌طوسی
نویسنده:
محمدعلی جوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مشتمل است بر ترجمه و تفسیر متن و شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر کتاب اشارات و تنبیهات شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا که هر دو از استوانه‌های حکمت مشا و از نوابغ روزگار خود بوده‌اند ابن‌سینا شارح بزرگ سخنان و آرا ارسطو و رئیس حکمای مشا است او موسس بسیاری از اصول و قوانین محکم و متقن فلسفه و مرجع مطلق علم طب و فلسفه و حکمت است خواجه‌نصیر را نیز استاد بشر و عقل حادی عشر نام نهاده‌اند او در تمام علوم و بخصوص فلسفه، کلام، ریاضیات ، هیات و نجوم ملجا و مرجع علما و دانشمندان معاصر خود بوده است .
فلسفه نقادی کانت رابطه قوا ژیل دولوز
نویسنده:
اصغر واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این بحث برآنیم تا ضمن طرح تفسیر دولوز از مساله رابطه قوا در کانت ، این تفسیر را با تفسیر برخی از شارحین کانت ، یعنی کورنر، کاسیررویاسپرس مقایسه کنیم. دولوز ابتدا میان دو معنای واژه "قوه" فرق می‌گذارد. قوه در معنای نخست خود بر روابط مختلف "تصور به طور کلی" دلالت می‌کند و بر این اساس سه قوه تشخیص داده می‌شود: (1) قوه شناخت ، (2) قوه میل، (3) قوه احساس لذت و الم. از طرفی هر یک از سه قوه فوق دارای دو صورت است : 1 - صورت برتر، 2 - صورت دانی، صورت برتر هر قوه هنگامی پدید می‌آید که آن قوه عملکرد خود را در خودش بیابد، یعنی "خودآئین" باشد، یعنی اگر قانون عملکرد خود را از بیرون کسب کند، آن قوه در صورت دانی خود قرار داد. به عنوان مثال، قوه شناخت تا زمانی که قانون عملکرد خود را از تجزیه کسب کند در صورتی دانی خود قرار داد، زیرا وابسته به تجربه است . اما وقتی قانون عملکرد خود را در خودش و به طور پیشین، یعنی مستقل از هر گونه تجربه، بیابد در صورت برتر خود قرار دارد. نقد عقل محض با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه شناخت وجود دارد؟ نقد عقل عملی با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه میل وجود دارد؟ نقد عقل حکم با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر احساس لذت و الم وجود دارد؟ اما قوه، در معنای دوم خود، بر منشاء خاص تصورات دلالت دارد. بنابراین اگر تصور را به لحاظ منشاء پدید آمدنش مورد بررسی قرار دهیم. در می‌یابیم که در ایجاد تصور یک قوه منفعل یعنی شهود حسی یا حساسیت و سه قوه فعال یعنی فاهمه، تخیل و عقل مشارکت دارند. رابطه میان دو معنای واژه قوه را می‌توان این گونه تبیین کرد که همانطور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، قوه (به معنای نخست) در صورت برترش "خودآئین" و قانونگذار است و بدیهی است که قانونگذاری مستلزم وجود مرجعی به عنوان قانونگذار است و همچنین آشکار است که وظیفه قانونگذاری را صرفا یکی از سه قوه (به معنای دوم) فعال آدمی یعنی فاهمه، تخیل یا عقل، به عهده خواهد داشت . از این رو، به محض آنکه صورت برتر هر قوه (به معنای نخست) را در نظر می‌گیریم، می‌بایست به دنبال قوه‌ای (به معنای دوم) که نقش قانونگذاری را دارد، بگردیم. پس هر نقد بر آن است تا به دو سوال اساسی پاسخ دهد:1 - در صورت برتر هر قوه به معنای نخست (قوه شناخت ، قوه میل، قوه احساس لذت و الم) کدامیک از قوای فعال به معنای دوم آن (فاهمه، تخیل، عقل) نقش قانونگذاری را به عهده دارد؟ 2 - در هر قوه به معنای نخست چه رابطه‌ای میان قوا به معنای دوم آن وجود دارد؟ بدین معنا که در هر نقد، فاهمه، تخیل و عقل، تحت ریاست یکی از این قوا، در روابطی گوناگون با یکدیگر داخل می‌شوند و قوه قانونگذار وظایف دیگر قوا را نیز تعیین می‌نماید. نقد اول وظیفه پاسخگوئی به این دو سوال اساسی را در قوه شناخت ، نقد دوم در قوه میل، و نقد سوم در قوه احساس لذت و الم، دارد. پس صورت برتر هر قوه از هماهنگی میان قوای فعال تحت ریاست یکی از آنها به وجود می‌آید. این هماهنگی منشاء حس مشترک در هر سه قوه شناخت ، میل، و احساس لذت و الم است . پس در هر یک از این سه قوه، قوای فعال ما در چارچوب یکی از علائق عقل (علاقه نظری در قوه شناخت ، علاقه عملی در قوه میل و علاقه زیباشناختی در قوه احساس لذت و الم) و برای فعلیت بخشیدن به آن، در روابطی خاص داخل می‌شوند، به گونه‌ای که از هماهنگی پیشین این قوا در قوه شناخت حس مشترک نظری، در قوه میل حس مشترک اخلاقی و در قوه احساس لذت و الم، حس مشترک زیباشناختی پدید می‌آید.
نقد و تحلیل نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت از نظر فلاسفه اسلامی و اگوستین
نویسنده:
عباس جوارشکیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نحوه فاعلیت خداوند در عالم طبیعت چگونه است؟ تدبیر و ربوبیت الهی در عالم طبیعت از چه طریقی و چگونه انجام می پذیرد؟ نحوه ارتباط طبیعت با ماورا طبیعت چگونه است؟ بنابر ترفع وجودی و تنزه خداوند از عالم ماده، که عالم حدوث و صیرورت، کثرت و تفرقه وجودی است حکمای اسلامی به وسایطی در امر خلق و تدیبر عالم طبیعت قائل شده اند: 1-افلاک - عقل فعال، 2- ارباب انواع، 3- نفس کلیه این وسایط پس از تبیین با توجه به مفروضات و مبانی، سازواری درونی، لوازم و تبعات نظری قدرت تبیین، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. در این نقد و بررسی، مدل نفس کلیه، بر پایه اصول و مبانی حکمت متعالیه در خصوص نسبت نفس و بدن و مدل تشکیکی هستی، مورد تبیین و تقویت قرار گرفته است و نسبت به دو مدل رقیب خود، توانمندترین و جامعترین مدل شناخته شده است. از آنجائیکه در تبیین ربط طبیعت و ماورا طبیعت، اساس راه حل های ارائه شده، به مدلی مربوط می شود که بیانگر ساختار هستی است، مبحث جدیدی در رساله تحت عنوان ؛مدلهای هستی؛ مطرح شده است. پس از تبیین انواع مدلهای عام و خاص، سه مدل هستی شناختی زیر در فلسفه اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. 1- مدل طبقه ای (مشائین)، 2- مدل تشکیکی (اشرافیین و حکمت متعالیه) 3- مدل باطنی (عرفا) پس از نقد و بررسی مدلهای ارائه شده توسط حکمای مشائی و اشراقی و صدرایی، مدل ؛تشکیکی اتصالی؛ هستی بعنوان تنها مدل سازگار با حکمت متعالیه، مورد بررسی ویژه قرار گرفته است و تبعات و لوازم و نتایج منطقی و فلسفی آن بر شمرده شده اند. بر پایه این نتایج و لوازم، چهره جدیدی از نظام هستی ترسیم می شود که با آرا متعارف فلسفی تفاوت بسیار دارد. در مرحله بعد، مدل تشکیکی -اتصالی در یک تحلیل عقلی بر پایه مبانی حکمت متعالیه، به مدل باطنی (ظهور و بطون) عرفا تحویل برده می شود. پس از تبیین تمایزات بارز مدل باطنی با اندیشه متعارف فلسفی، این مدل نیز مورد نقد قرار می گیرد و مدل کاملتر و جامعتر و توانمندتر دیگری -بر پایه اصول حکمت متعالیه و مبانی عرفان نظری به نام مدل (باطنی-التفاتی) هستی پیشنهاد می شود. در این مدل، تجلی اسمی و اعیانی (اعیان ثابته) و وجودی، از یک سنخ معرفی شده و همه هستی و موجودات آن، وعا حق تعالی و اسما ذات مقدس حق اند. توابع و نتایج این مدل هستی شناختی در کثیری از آرا فلسفی و عرفانی تحول ایجاد نموده و بویژه در بحث معرفت شناسی منشا نگرش نوینی می شود. در بخش پایانی رساله، نظریه ؛علل بذری؛ اگوستین و دو تلقی مهم از این نظریه، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و جهات ضعف و ناسازواری این نظریه تبیین می شود.
بعث اجساد و حشر ارواح از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
محمدباقر بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه نگارنده در این رساله آورده است ، بیان عقیده و نظر فیلسوف جهان اسلام و احیاء کننده فلسفه اسلامی، صدرالمتالهین شیرازی در بحث اجساد و حشر ارواح است .
  • تعداد رکورد ها : 153